مهمان کربلا
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   






موضوعات

  • همه
  • همه
  • سفارش های بزرگان
  • داستان های کوتاه
  • نکته های ناب قرانی
  • عفاف و حجاب
  • ظهور
  • اطلاعات عمومی
  • به یاد شهدا ...
  • نماز
  • تربیت فرزند شیعه
  • فرزند پروری
  • سلامتی
  • شهدای و ایثار گران حوزوی
  • بزرگان حوزه
  • شعر
  • شناخت اهل بیت
  • طب سنتی
  • آشپزی ( کیک )
  • طنز
  • غدیر
  • عکس و حرف
  • اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺳﺎﻟﻢ
  • جوان و جوانی
  • ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ
  • ﻭﻻﻳﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • خداوندا
  • زندگینامه
  • احکام بانوان
  • متن ادبی
  • آشپزی ( انواع غذا )
  • آشپزی ( نکته ها )
  • کلیپ
  • دانلود
  • همسرداری
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • رمضان
  • آشپزی ( آش ها)
  • عروسک بافی
  • مناسبت ها
  • لبخند های پشت خاکریز
  • معرفی کتاب
  • حدیث
  • احادیث
  • احادیث اخلاقی
  • ائمه اطهار
  • آشپزی
  • سوپ ها
  • ماه محرم
  • دهه چهارم
  • عدل الهی
  • نشانه های مؤمن چیست ؟
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • جنگ نرم
  • رشد و خود سازی
  • داروخانه معنوی
  • متفرقه دینی
  • کودک و سیسمونی


  • فروردین 1403
    شن یک دو سه چهار پنج جم
     << <   > >>
            1 2 3
    4 5 6 7 8 9 10
    11 12 13 14 15 16 17
    18 19 20 21 22 23 24
    25 26 27 28 29 30 31




    آخرین مطاب






    آمار

  • امروز: 81
  • دیروز: 97
  • 7 روز قبل: 419
  • 1 ماه قبل: 2327
  • کل بازدیدها: 446047




  • خبرنامه





    کاربران آنلاین

  • محمدی
  • نرجس خاتون محمدي
  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
  • نویسنده محمدی




  • لبخند های پشت خاکریز

    مهدویت امام زمان (عج)



    بازی های دفاع مقدس

    مهدویت امام زمان (عج)



    کرامات و داستان های ائمه اطهار

    آیه قرآن



    دانشنامه امام علی

    آیه قرآن



    اولین های دفاع مقدس

    وصیت شهدا



    جستجو





    ذکر ایام هفته

    ذکر روزهای هفته



    وصیت نامه موضوعی شهدا

    وصیت شهدا



    روز شمار غیبت





    معرفی صفحه وبلاگ به یک دوست






    بازی تمرکز حواس





    جستجو

    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت




    رتبه



      آموزش آشتی کردن با همسر ...   ...

    آموزش آشتی کردن با همسر: 

     

    ۱ – پیش از آن که دلخوری خود را با همسرتان در میان بگذارید ، ابتدا عین آن را روی کاغذ بنویسید. سایت نایتفا مینویسد :به این ترتیب سهم خود را در پیشامد مربوطه بهتر خواهید دید . از سوی دیگر نوشتن ماجرا از ابتدا تا انتها باعث آرامش نسبی تان می شود و در عین حال با یادآوری ماجرا به علت های آن بهتر واقف می شوید .

    ۲ – پیش از صحبت سعی کنید خود را جای همسرتان بگذارید . با این کار بهتر به مشکلات او پی می برید .

    ۳ – پیش از صحبت با همسر هرگز موضوع را با دیگران مطرح نکنید . زیرا ممکن است گفته های تان را وارونه یا با شاخ و برگ به او تحویل دهند و وی را بر علیه شما بشورانند .

    ۴ – در ابتدای صحبت تأکید کنید قصد شما از مطرح کردن رنجش ، رسیدن به حسن تفاهم است . زیرا قهرهای طولانی و جدال بیهوده است و راه به جایی نمی برد .

    ۵ – پیشاپیش یاد آوری کنید شاید اصل ماجرا یک سوء تفاهم باشد و قصدتان از صحبت رفع آن است .

    ۶ – سعی کنید از نکات مثبت کارهای اخیر او یا آنچه از او پسندیده اید ، ذکری به میان بیاورید تا فضای مذاکره صمیمی شود .

    ۷ – با لحنی دوستانه و مهربانانه صحبت کنید . تمام مدت گفتگو مواظب باشید خشمگین نشوید . هیچ گاه از لفظ “تو” استفاده نکنید ؛ تا راهی نباشد برای اهانت و بدگویی های بعدی .

    ۸ – تأکید کنید ممکن است مقصر این ماجرا خودتان باشید . بنابراین فقط برای رفع دلخوری اقدام به صحبت کرده اید . اگر تقصیری داشته اید ، حتما آن را به زبان بیاورید و از همسرتان پوزش بخواهید . این کارتان جو گفتگو را بهبود می بخشد و همسرتان فکر نمی کند محاکمه ای در کار است . در ضمن او نیز به نوبه خود آماده پذیرفتن اشتباهاتش می شود .

    ۹ – ضمن حل مسائل سعی کنید حرف های تان را با زخم زبان ، کنایه ، تحقیر ، تمسخر ، تخطئه بیان نکنید . زیرا وضع از آنچه هست بدتر می شود . یک گفتگوی خوب از تهدید ، ارعاب و حمله به دور است .

    ۱۰ – هرگز همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید و مزایای آنها را به رخش نکشید . اگر می خواهید مقایسه ای در کار باشد ، سعی کنید او را با خودش ، یعنی خطای احتمالی اش را با رفتار خوب خودش در موقعیتی دیگر ، مقایسه کنید .

    ۱۱ – از دلخوری ها و رنجش های کوچک شروع کنید و از گذشته های دور یاد نکنید . پس از رفع دلخوری او را وادار نکنید به گناهش اعتراف کند و از شما عذر بخواهد . این امر غرورش را می شکند و این کار وضع را بدتر می کند .

    ۱۲ – از یکدندگی و لجاجت بپرهیزید . اگر موردی در آن جلسه حل نشد ، گفتگو را به بعد موکول کنید .

    ۱۳ – هنگام گفتگو اگر همسرتان خواست حرفی بزند ، مانعش نشوید و سراپاگوش باشید . فرصت دهید تا اظهار بکند . با این رفتارتان ثابت می کنید او نیز دارای حق و حقوقی است . از طرفی همسر شما با حرف زدن تخلیه روانی می شود . وقتی گفته هایش تمام شد ، آرامش و راحتی زیادی احساس خواهد کرد و پیش خود خواهد گفت من هم حرفم را زدم . به این ترتیب امکان آشتی و رسیدن به تفاهم مطلق فراهم می شود .

    ۱۴ – به هر شکل که می توانید رفع دلخوری را جشن بگیرید – با هدیه دادن شاخه گلی یا هر چیز جزیی مورد نیاز طرف مقابل . خانم می تواند از هنر آشپزی اش بهره بگیرد و کیک یا شیرینی بپزد ، آقا می تواند دعوت به عصرانه یا شامی در بیرون کند و …

    به این ترتیب به صلحی نسبتا طولانی می رسید . آشتی های اجباری که ناشی از آمدن مهمان ، تمایل جنسی یا اتفاقی مهم است ، بنیانی سست دارد . زیرا ریشه اختلاف ها همچنان ناشناخته و دست نخورده باقی مانده است . چون روش آتی برخورد هم مشخص نشده است ، ناگزیر همه چیز دوباره به شکل نخست خود در می آید .

    موضوعات: همسرداری, رمضان  لینک ثابت



    [دوشنبه 1394-04-08] [ 09:51:00 ب.ظ ]





      هفت بهشت زندگی ...   ...

    هفت بهشت زندگی!

    بهشت اول:

    آغوش مادریست که با تمام وجود ، بغلت کرد و شیرت داد

     

    بهشت دوم:

    دستان پدریست که برای راه رفتنت ، با تو کودکی کرد

     

    بهشت سوم:

    خواهر یا برادریست که برای ندیدن اشکهایت ، تمام اسباب بازیهایش را به تو داد

     

    بهشت چهارم:

    معلمی بود که برای دانستنت با تمام بزرگیش هم سن تو شد تا یاد بگیری

     

    بهشت پنجم:

    دوستی ست که روز ازدواجت در آغوشت کشید و چنان در آغوشش فشرد که انگار آخرین روز زندگیش را تجربه میکند

    بهشت ششم:

    همسرتوست که باتمام وجوددرکنار تو معمار زندگی مشترک تان است

    گویی دو شاخه از یک ریشه اید

    بهشت هفتم :

    فرزند توست که خالق زیبایی های آینده است

    موضوعات: متن ادبی, رمضان  لینک ثابت



     [ 09:46:00 ب.ظ ]





      شعری بر اساس حروف الفبا   ...

    (شاید متن طولانی باشه ولی خیلی زیباست حتما بخونین ) شعری زیبا بر اساس حروف الفبا :

     

    (ا) الا یا ایها الاول به نامت ابتدا کردم

     

    (ب) برای عاشقی کردن به نامت اقتدا کردم

     

    (پ) پشیمانم پریشانم که بر خالق جفا کردم

     

    (ت) توکل بر شما کردم بسویت التجا کردم

     

    (ث) ثنا کردم دعا کردم صفا کردم

     

    (ج) جوانی را خطا کردم زمهرت امتناع کردم

     

    (چ) چرایش را نمیدانم ببخشا که خطا کردم

     

    (ح) حصارم شد گناهانی که آنجا در خفا کردم

     

    (خ) خداوندا تو میدانی سر غفلت چه ها کردم

     

    (د) دلم پر مهر تو اما چه بی پروا گناه کردم

     

    (ذ) ذلالم داده ای اکنون که بر تو اقتدا کردم

     

    (ر) رهت گم کرده بودم من که گفتم اشتباه کردم

     

    (ز) زبانم قاصر از مدح و کمی با حق صفا کردم

     

    (ژ) ژنم را از غزل دادی ژنم را مبتلا کردم

     

    (س) سرم شوریده میخواهی سرم از تن جدا کردم

     

    (ش) شدی شافی برای دل تقاضای شفا کردم

     

    (ص) صدا کردی که ادعونی خدایا من صدا کردم

     

    (ض) ضعیف و ناتوانم من به در گاهت ندا کردم

     

    (ط) طلسم از دل شکستم من که جادو بی بها کردم

     

    (ظ) ظلمت نفس اماره که شکوه بر صبا کردم

     

    (ع) علیمی عالمی بر من ببخشا که خطا کردم

     

    (غ) غمی غمگین به دل دارم که نجوا با خدا کردم

     

    (ف) فقیرم بر سر کویت غنی را من صدا کردم

     

    (ق) قلم را من به قرآن کریمت مقتدا کردم

     

    (ک) کتابت ساقی دلها قرائت والضحی کردم

     

    (گ) گرم از درگهت رانی نمی رنجم خطا کردم

     

    (ل) لبم خاموش و دل را با تکاثر آشنا کردم

     

    (م) مرا سوی خود آوردی از این رو من صفا کردم

     

    (ن) نرانی از درمیخانه ات یا رب که ساقی راصدا کردم

     

    (و) ولی را من علی دانم علی را مقتدا کردم

     

    (ه) همین شعرم به درگاهت قبول افتد دلم را مبتلا کردم

     

    (ی) یکی عبد گنهکارم اگرعفوم کنی یارب غزل را انتها کردم .

    موضوعات: همه, شعر  لینک ثابت



    [یکشنبه 1394-04-07] [ 11:32:00 ب.ظ ]





      برای مستحکم تر شدن خانواده ها ...   ...

    یکی از دوستان میگفت :

     

    وقتی تصمیم گرفتیم بچه دار شویم، به همسرم گفتم بیا این دعا را از این به بعد زیاد بخوانیم.دعایی که خودم دوران تجرد زیاد در قنوت هایم میخواندم و حالا از نتیجه اش راضی بودم. 

     

    “ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قرة اعین واجعلنا للمتقین اماما (آیه 74 سوره فرقان)”

     

    بعد مدتی در قنوت و غیر قنوت آیه را خواندن، یک روز همسرم گفت: از وقتی این آیه رو میخونم علاقه م بهت بیشتر شده. 

    درسته که ما این آیه رو به نیت بچه خوندیم ولی فکر میکنم چون توش ازواج هم داره ناخودآگاه رو روابطمون هم اثر گذاشته!

    .

    .

    .

     ترجمه روان آیه اینه: “که خدایا همسر و فرزندانی به من بده که نور چشمم باشند.

     

     یکی از مفسران در معنای 

    «قرة اعین» میگفت، 

    وقتی کسی را آنقدر دوست داشته باشی که با دیدنش اشک شوق در چشمت جمع شود، 

    به این می گوید: قرة عین!

     

     

    منبع: همسر بهشتی

     

    برای تمام کسانی که دوستشون دارید به انتشار بذارید تا مجردا متاهل بشن متاهل هام زندگی زناشویی شون مستحکم تر بشه.

     

    ان شاء الله 

    موضوعات: همه, نکته های ناب قرانی  لینک ثابت



     [ 11:29:00 ب.ظ ]





      غوغای حاج غلامرضا سازگار   ...

    غوغای حاج غلامرضا سازگار

     

     

     

     

    گویند فقیری به مدینه به دلی زار

     

    امد به در خانه ی عباس علمدار

     

    زد بوسه بر ان درگه و استاد مؤدب

     

    گفتا به ادب با پسر حیدر کرار

     

    کی صاحب این خانه یکی مرد فقیرم

     

    بیمار و تهیدست و گرفتار و دل افکار

     

    هر سال در این فصل از این خانه گرفتم

     

    بر خرجی یکساله ی خود هدیه ی بسیار

     

    گفتا به زنان ام بنین مادر عباس

     

    با سوز دل سوخته و دیده ی خون بار

     

    کز زیور و زر هر چه که دارید بیارید

     

    بخشید بر این مرد فقیر از ره ایثار

     

    خود سائل هر ساله ی عباس من است این

     

    عباس دل ازرده شود گر برود زار

     

    دادند بدو زیور و زر هر چه که می بود

     

    از لطف و کرم عترت پیغمبر مختار

     

    سائل که نگاهش به زر و سیم بیفتاد

     

    بگذاشت ز غم چهره به دیوار

     

    گفتند همه هستی این خانه همین بود

     

    ای مرد عرب اشک میفشان تو به رخسار

     

    آن سائل دلباخته چنین گفت :

     

    کی در همه جا بوده به خیل ضعفا یار

     

    بر من در این خانه گدائیست بهانه

     

    من عاشق عباسم ، نه عاشق دینار

     

    من امده ام بازوی عباس ببوسم

     

    من در پی گل روی نهادم سوی گلزار

     

    هر سال زدم بوسه بر ان دست مبارک

     

    هر بار شدم محو رخ صاحب این دار

     

    یک لحظه بگوئید که عباس بیاید

     

    باشد که برم فیض از ان چهره دگر بار

     

    ناگاه زنان شیونشان رفت به گردون

     

    گفتند : فروبند لب ای مرد گرفتار

     

    ای عاشق دلسوخته ای محو رخ دوست

     

    ای سائل دلباخته ، ای طالب دیدار

     

    دستی که زدی بوسه جدا گشت ز پیکر

     

    ماهی که تو دیدی به زمینگشت نگونسار

     

    ان دست کزو خرجی یکساله گرفتی

     

    شد قطع ز تیغ ستم دشمن خونخوار

     

    سر بر سر نی ، دست جدا ، تن به روی خاک

     

    لب تشنه ، جگر سوخته ، دل شعله ای از نار

     

    این طایفه هستند در این خانه سیه پوش

     

    این خانه بود در غم عباس عزادار

     

    این مادر پیری که قدش گشته خمیده

     

    سر تا به قدم سوخته چون شمع شب تار

     

    این مادر دلسوخته ی چهار شهید است

     

    گردیده دو تا قامتش از ماتم آن چهار

     

    این مادر عباس همان ام بنین است

     

    دادند بنینش همه جان در ره دادار

     

    سوگند به ان مادر و ان چهار شهیدش

     

    بگذر ز گناه همه ای خالق غفار

    موضوعات: همه, شعر  لینک ثابت



     [ 11:27:00 ب.ظ ]





      قوانین وبلاگ نویسی   ...

    بدون شك هر كاري رمز و راز خاص خود را داراست و وبلاگنويسي هم از اين قاعد مستثني نيست، با رعايت نكاتي كوچك ميتوان نتيجه اي بسيار بهتر گرفت .من در اين نكاتي از وبلاگنويسي برايتان آورده ام كه توجه به آنها بدون شك موجب موفقيت بيشتر وبلاگ شما خواهد بود.
    1) به قانون كپي رايت وفادار باشيد.(اگر ميخواهيد صرفا با كپي و پيست كردن مطالب ديگران مطالب خود را اداره كنيد بدانيد كه هيچگاه صاحب يك وبلاگ مفيد و موفق نخواهيد شد به جاي اين كار سعي كنيد هرگاه مطلبي را كپي برداي ميكنيد حتما منبع اصلي را با عنوان ماخذ ذكر كنيد اين كار باعث جلب اعتماد مخاطبان ميشود و آنها ميدانند كه شما از خودتان نيز حرفي براي گفتن داريد . فرض كنيد من وبلاگ شما بيايم و ببينم مطلبي كه ميدانم مال شما نيست را قبلا خوانده ام و شما طوري وانمود كرده ايد كه انگار مطلب متعلق به شماست يقينا به شما و وبلاگتان اعتماد نخواهم كرد)
    2) همه ي نظرات خوانندگان شما قابل احترامند . (ممكن است وبلاگ شما موافقان و مخالفاني داشته باشد . داشتن مخالف اصلا معناي بدي ندارد بلكه به نظر من داشتن مخالف در وبلاگ نويسي بسيار عاليست زيرا اين نشان ميدهد كه شخصي با تمام دقت وبلاگ شما را مطالعه كرده و براساس تفكر ميخواهد به شما چيزي ثابت كند زيرا شما او را به فكركردن واداشته ايد . و يا وبلاگ شما در حال پيش رفت است و اين موضوع از طرف رقيبان شما قابل تحمل نيست و آنان ميخواهند شما را دلسرد كنند و يا اگر كسي بر اساس تفكري سطحي با شما مخالفت كرد كه ديگر اصلا جاي نگراني نيست زيرا هميشه همه جور آدمي پيدا ميشوند)
    3) مطلب اختصاصي خودتان را در وبلاگتان بفرستيد . ( مانند نكته ي اول اگر شما مطلبي منحصر به فرد ارايه كنيد كه صاحب اصلي آن خودتان باشيد حتما خوانندگانتان را وادار ميكنيد كه به وبلاگ شما برگردند زيرا آنها ميدانند كه با ورود به وبلاگ شما با مطالبي روبه رو ميشوند كه تاكنون آنرا جايي نديده اند وگرنه خوانندگان هميشه در جستجوي بهترين منابع هستند)
    4) مطالب بحث برانگيز شما بهتر است توسط مخالفان وبلاگتان خوانده شود . (اگر براي اين موضوع مطلب مينويسيد كه صرفا تحسين موفقانتان را برانگيزد بايد بگويم كه داريد وقتتان را تلف ميكنيد مگر اينكه وبلاگ شما يك وبلاگ براي ارايه ي خدمات يا يك فروشگاه و كسب درآمد باشد ولي از آنجا كه بيشتر وبلاگ نويسان به ارايه ي عقايد خود و يا ديگران مپردازند داشتن شنيدن نظرات مخالفان در اين وبلاگها بيشتر ميتواند به موفقيت وبلاگ كمك كند)
    5) از كم بودن تعداد نظرات نگران نباشيد . ( تعداد كمي از افرادي كه در اينترنت هستند نظرشان را در مورد صفحه هايي كه ميبينند بيان ميكنند پس نبايد نگران اين موضوع نباشيد و اگر تعداد نظرات شما پايين است دليل آن لزوما خوب نبودن مطالب شما نيست و كاملا طبيعي است و اگر ميبينيد كه بعضي وبلاگها تعداد نظرهايشان بالاست اين لزوما بدليل خوب بودن مطالبشان نيست)
    6) به تيتر وبلاگ خود حساس باشيد . (شايد به جرات بتوانم بگويم مهمترين و اولين چيزي كه براي وبلاگ خود بايد به آن توجه كنيد عنوان وبلاگتان است زيرا عنوان صفحه در خيلي جاها كه ممكن است خودتان هم ندانيد به نمايش درآيد مثلا عنوان صفحه يكي از اولين چيزهايي است كه موتورهاي جستجو براي ليست كردن نتايج جستجو از آن استفاده ميكنند و يا موقعي كه شما وبلاگتان را بروز ميكنيد عنوان وبلاگتان در صفحه ي اول سرويس وبلاگنويسي شما در قسمت آخرين وبلاگهاي بروز شده به نمايش در ميآيد و میتواند براي شما بازديدكننده جذب كند و همچنين شما بايد با عنوان وبلاگ با ديگران تبادل لينك كنيد . حال يك مثال ميزنم اكنون كه شما به وبلاگ من آمده ايد به احتمال زياد لينك من را با عنواني كه بسيار با آموزش وبلاگنويسي ارتباط دارد ديديد و كليك كرديد حال فرض كنيد عنوان وبلاگ من چيز ديگري آموزش وبلاگ نویسی بود نتيجه اين ميشد كه به احتمال زياد شما به وبلاگ من نميآمديد و يا كساني ميآمدنند كه نيازي به مطالب وبلاگ من نداشتند و بلافاصله وبلاگم را ترك ميكردند)
    7) دغدغه ي شما افزايش عددي آمار نباشد . (رسيدن به عدد ده هزار يا صد هزار اصلا مهم نيست .نبايد هم و غم شما اين باشد كه مثلا فلان تعداد بازديدكننده داشته باشيد زيرا اين مساله براي بسياري از بازديدكنندگان اهميت ندارد و اصولا بيشتر بازديدكنندگان نميدانند كه آيا اين مساله اهميت دارد يا نه . در ضمن اگر قرار باشد كه صرفا عدد آمار بالا رود من همين الان ميتوانم كاري كنم كه بازديدكنندگان فكر كنند كه من در روز دهها هزار بازديد دارم ولي آيا تقلب كردن براي اين كار ضرورتي دارد به نظر شخص بنده اصلا اين مساله براي وبلاگ نويس نبايد مهم باشد و به جاي آن به فكر افزايش كيفيت وبلاگ خود باشيد مطمعن باشيد آمار شما هم به مرور زمان و آن هم بصورت واقعي افزايش پيدا خواهد كرد)
    8) آمارتان را تحليل كنيد . ( گرچه گفتم كه افزايش آمار برايتان مهم نباشد ولي اين به معناي آن نيست كه شمارنده و تحليل كننده ي سايت در وبلاگ خود قرار ندهيد زيرا اين شمارنده ها علاوه بر شمارش تعداد بازديدهاي شما اطلاعات مهم ديگري هم ارايه ميكنند مثلا در همين وبگذر يا پرشين استت كه من هم از آنها استفاده ميكنم شما ميتوانيد با بازديدكنندگانتان آشنا شويد ، بفهميد از چه كشورها و شهرهايي وارد وبلاگتان ميشوند ، بصورت مستقيم مياييند يا با لينك شما در يك سايت مشخص ، از چه سيستم عامل مرورگر يا برنامه ي خاصي براي ديدين وبلاگ شما استفاده ميكنند ،بيشتر چه ساعاتي ميايند و…  و شما ميتوانيد با تحليل اين مسايل خيلي بهتر وبلاگتان را مديريت كنيد زيرا ميتوانيد به بسياري از نيازهاي كاربرانتان پي ببريد)
    9) كامنت گزاران دايمي وبلاگ خود را بشناسيد . (من خودم در اين مدتي كه وبلاگ نويسي ميكنم با بسياري آشنا و با بسياري از عزيزان بشدت صميمي شده ام و آنها را جز بهترين دوستان خود ميدانم شما هم به اين مساله كه چه كساني همراه هميشگي شما هستند پي ببريد مثلا هميشه كساني هستند كه بصورت مرتب براي شما نظر ميگذارند انگار كه بخواهند غير مستقيم بگويند با شما همراهي ميكنند، شما براي آنها پيغام اختصاصي بگزاريد زيرا آنها كه براي شما وقت گذاشته اند لياقت اين را دارند كه برايشان وقت بگزاريد در ضمن اين ها كساني هستند كه هميشه شما را به ديگران توصيه ميكنند و براي شما و وبلاگتان ارزش قايلند حتي ممكن است بعضي از آنها دكتر ، استاد دانشگاه ، معلم ، دانشجو و يا دانش آموز باشند كه به شاگردان ، دوستها و يا همكلاسي هايشان شما را توصيه ميكنند)
    10)به سايتي كه وبلاگ را از آن ميگيريد حساس باشيد . (سعي كنيد قبل از شروع وبلاگ نويسي و در صورت لزوم همين حالا درباره ي سرويس دهندهاي وبلاگ تحقيق كنيد و سرويس دهنده اي را برگزينيد كه براي شما مناسب تر باشد زيرا هركدام از اين سايت ها مزايا و معايبي دارند حتي من توصيه ميكنم اگر دانش و هزينه ي كافي داريد از دامنه ي شخصي استفاده كنيد ولي اگر چنين نيست اين كار لزومي ندارد مثلا بنده که وبلاگهای زیادی در بلاگفا دارم دیگر قصد ندارم بر روی این سرویس دهند وبلاگی ایجاد کنم زيرا بلاگفا روز به روز در حال افزايش محدوديت هاست و ديگر نميتوان از بسياري كدها و كلمه ها در اين سرويس دهنده استفاده كرد كه البته بعضي از اين محدوديت ها بجاست ولي بهرحال براي كاربراني چون من و بسياري از عزيزان اين مساله خوشايند نيست)
    11) تبادل لينك كنيد . (به وبلاگهاي ديگر برويد و به آنهايي كه موضوع وبلاگشان به موضوع وبلاگ شما نزديكتر است پيشنهاد تبادل لينك بدهيد در ضمن سعي كنيد با آنهايي تبادل لينك كنيد كه وضيعيت وبلاگشان درحد وبلاگ شما يا بهتر است البته همه دوست دارند كه با بهترين وبلاگها تبادل لينك كنند اما اگر وبلاگهاي بالاتر از خودتان حاضر به تبادل لينك نيستند با هر وبلاگي كه توانستيد تبادل لينك كنيد)
    12) لينك وبلاگتان را ثبت كنيد . (در هر سايت و هر جايي كه ميتوانيد وبلاگتان را ثبت كنيد مثلا در ثبت وبلاگ سرويس دهنده و يا سايتهاي ثبت لينك و سايت هاي تبادل لينك كه من مواردي از اين نوع سايت ها را برايتان معرفي كرده ام و در آينده هم بيشتر از اين نوع سايت معرفي خواهم كرد)
    13) در سايتهاي دوست يابي عضو شويد  .(در سايت هاي دوست يابي عضو شويد و در آنها فعاليت داشته باشيد در ضمن در پروفايل خود در اين سايتها حتما لينك وبلاگ خود را درج كنيد)
    14) كار با برنامه هاي مالتي مديا را ياد بگيريد . (حتما عكسهايي كه بر روي آنها آدرس سايت درج شده يا آهنگهايي كه در خود يك يك آدرس سايت دارند و يا كليپ هاي موبايل كه در ابتدا و انتهاي خود يك آدرس سايت را نشان ميدهند ديده ايد اين فايل هاي مالتي مديا با استفاده از وسايلي مانند بلوتوث موبايل به صورت درختي و به سرعت گسترش ميابند و لينك شما را با خود به دور افتاده ترين نقاط كه شما حتي فكرش را هم نميكنيد ميبرند و براينتان تبلیغ مينمایند البته باز هم تاكيد ميكنم به قانون كپي رايت وفادار باشيد)
    15) براي ديگران كامنت بگزاريد . ( به وبلاگ ديگران برويد و برايشان كامنت بگزاريد اگر شما با مطالعه وبلاگ او برايش كامنتي آگاهانه بگزاريد(نه اينكه بدون مطالعه بگوييد وبلاگ زيبايي داري) او هم به احتمال زياد خواهد آمد و وبلاگ شما را مطالعه كرده برايتان نظر ميگزارد . پس اين يك روش موثر براي جمع آوري نظرات ديگران نيز ميباشد در ضمن تا حد امکان از خصوصی کردن نظر خودداری نمایید تا احتمال اینکه غیر از نویسنده کسان دیگری نیز بعد از مطالعه ی نظر شما به وبلاگتان بیایند زیاد شود)
    16) رنگ زمينه ي روشن و رنگ نوشته ي تيره را برگزينيد . (سعي كنيد براي زمينه ي وبلاگتان از رنگ روشن تر(مثلا سفيد) و براي رنگ متنهايتان از رنگهاي تيره تر استفاده كنيد (مثلا مشكي) و اين بدليل آن است كه رنگ زمينه ي تيره با رنگ متن سفيد بشدت موجب خستگي چشمان ميشود(ميتوانيد خودتان امتحان كنيد) و اين كاربرانتان را ناراحت خواهد كرد (البته هميشه استثنا وجود دارند مثل وبلاگهايي كه در مورد هك هستنيد يا وبلاگهايي كه موضوعي بسيار غمگين دارند)
    17) از بكار بردن فونتهاي رنگارنگ تا حد امكان بپرهيزيد . (استفاده ي بيش از حد از فونتهاي رنگارنگ باعث خواهد شد كه وبلاگ شما كودكانه جلوه كند البته اگر وبلاگ شما واقعا براي سنين كمتر از 8 سال ساخته شده وبلاگتان يك استثنا است و ميتوانيد اين نكته را ناديده بگيريد پس اگر چنين نيست به اين نكته حساس باشيد)
    18) در استفاده از جاوا اسكريپت حساس باشيد  . (به نظر من در بسياري از مواقع جاوا اسكريپت همانند نمك غذا عمل ميكند كه مقدار مناسبي از آن ميتواند طعم غذا را دگرگون و مطلوب كند ولي شما موظب باشيد شورش نكنيد زيرا استفاده زياد از جاوا اسكريپت ميتواند اثرات نامطلوبي روي صفحات شما داشته باشد و حتي بعضي از وقتها باعث ميشود كدها بدرستي عمل نكنند من در وبلاگنويسان كم تجربه تر بيشتر ديده ام كه دوست دارند تمام كدهايي كه وجود دارند را به صورت يك جا در صفحه شان استفاده كنند در حالي كه اين كار اصلا حرفه اي نيست به جاي اين كار سعي كنيد هرچند وقت يك بار كدهاي قبلي را برداريد و از كدهاي جديد استفاده كنيد تا ضمن اينكه صفحه تان با كدهاي زيادي بهم نريزد در وبلاگتان هم تنوع داشته باشيد)
    19) لينكهاي خارجي را در پنجره ي جديد و لينكهاي داخلي را در خود پنجره باز كنيد . (اگر دقت كرده باشيد هنگام لينك دادن ميتوانيد تعيين كنيد كه لينك در خود پنجره باز شود يا در پنجره ي جديد گرچه اين مساله هم به عواملي بستگي دارد و هم ميتواند سليقه اي باشد اما سعي كنيد اگر به خارج از وبلاگ خود لينك ميدهيد مثلا به وبلاگ دوستتان لينك در پنجره ي جديد باز شود و اگر به داخل وبلاگ خود(مثلا از پستي به پست ديگر) لينك ميدهيد لينك در خود پنجره باز شود)
    20) وبلاگتان را سبك كنيد  . (استفاده زياد از تصاوير و ساير عناصري كه وزن وبلاگ شما را افزايش ميدهند نه تنها به سود شما نيست بلكه هميشه به ضرر شماست خصوصا اگر براي كساني وبلاگ نويسي ميكنيد كه در داخل ايران هستند و بايد توجه داشته باشيد كه بيش از نود درصد ايرانيها از اينترنت دايل آپ مودم استفاده ميكنند كه به اينترنت ذغالي معروف است و چه بسيار پيش آمده كه شخص بنده بدليل طول كشيدن زياد بارگزاري صفحه اي از ديدن آن منصرف شده ام)
    21) راههاي مختلفي براي ارتباط با خودتان قرار دهيد .(به كابران اين امكان را بدهيد كه برايتان نظر بگزارند ، شما را در ياهو اد كنند ، اگر در ياهو آنلاينيد همان لحظه با شما چت كنند ، براي شما ايميل بفرستند ، اگر حتي امكان دارد ميتوانيد شماره ي تماس تلفني بگزاريد(البته اين يكي بستگي به موضوع وبلاگ هم دارد مثلا وبلاگهاي مشاوره) و در كل هر چه ارتباط آنها با شما مستقيم تر باشد به نفع اعتبار وبلاگ شماست)
    22) ديگر وبلاگها را ارزيابي كنيد  .(به وبلاگهاي ديگر كه موضوعشان مانند وبلاگ شماست برويد و ببينيد آنها چه نقاط قوت و ضعفي دارند و از اين نقاط قوت و ضعف درس بگيريد البته منظور من اين نيست كه از نقاط قوت آنها تقليد كنيد ولي اين كار به شما ايده هاي جديد خواهد داد و نيز احتمال اينكه نقاط ضعف خود را نيز پيدا كنيد بسيار زياد خواهد شد)
    23) از دامنه ي واقعي براي معرفي خود استفاده كنيد  . (پيشنهاد ميكنم از دامنه ي رايگان مانند coo.ir -  sub.ir  -   dot.tk  -   dom.ir   -    2ir.ir  استفاده نكنيد گرچه ممكن است شما بتوانيد دامنه هاي بسيار رندي از اين سايتها براي خود به ثبت برسانيد ولي اين دامنه ها براي شما مشكلاتي ايجاد ميكنند كه چند مورد از آنها عبارتند از كاهش سرعت لود صفحه ، مشكلات هنگام لينك دادن به خارج از وبلاگ ، از دست دادن بسياري از اطلاعتات مفيد شمارنده ي آمار وبلاگ  ، اختلال در ايندكس شدن وبلاگ شما در موتورهاي جستجو و …)
    24) از جمله هاي مايوس كننده اجتناب كنيد . (چه بسيار در وبلاگها ديده ام كه وبلاگ تا فلان مدت ديگر فعاليت نخواهد كرد ، يا من از نوشتن خسته شده ام و جان شما ديگر حسش نيست ، يا اگر نظر ندهيد من هم ديگر نمينويسم و بسياري مطالب ديگر … اين جملات بازديدكنندگان را دلسرد ميكند و آنها را از دنبال كردن وبلاگ شما باز ميدارد زيرا آنها به دنبال منابع مطمعن هستند كه نويسنده اش با عشق و علاقه آن را به آنان تقديم كرده و هيچ توقعي از آنان ندارد)
    25) سعي كنيد وبلاگتان زنده و به روز به نظر برسد . (حتي اگر نميتوانيد زود به زود وبلاگتان را آپديت كنيد اين امكان وجود دارد كه به كاربران تلقين كنيد كه وبلاگتان كاملا به روز است مثلا ميتوانيد از كد ساعت و تاريخ استفاده نماييد ، مناسبتهاي مختلف را به بازديدكنندگان تبريك يا تسليت بگوييد ، از جمله هاي تغيير كننده و يا تصادفي استفاده نماييد و …)
    26) پيوسته دانش وبلاگي خود را افزايش دهيد . (نميگويم يك طراح وب باشيد يا به زبانهاي برنامه نويسي تسلط داشته باشيد زيرا اصولا فلسفه ي پيدايش وبلاگ اين است كه كاربران بدون داشتن دانش زياد بتوانند مطالب خود را اينترنت ارايه كنند ولي سعي كنيد اطلاعات عمومي اينترنتي بالايي داشته باشيد مثلا از اصطلاحاتي مانند پيج رنك گوگل ، پهناي باند و ترافيك وبسايت  يا بمب گوگلي سر در بياوريد انواع فرمت فايلهاي رايج در وب را بشناسيد ،و فرق زبانهاي برنامه نويسي مختلف مانند اچ تي ام ال ، جاوا اسكريپت ، پي اچ پي و … را در حد اطلاعات عمومي ياد بگيريد و …) البته من تا حد توانم سعی خواهم کرد این اطلاعات را در این سایت برای شما مهیا کنم
    27) گوگل را دریابید . (احتمال بسیار زیادی وجود دارد که شما جز کسانی باشید که از طریق گوگل به این سایت آمده باشید زیرا گوگل حدود هشتاد درصد از بازدید روزانه چند ده هزاری این سایت را تامین میکند اما چگونه میشود که برخی وبلاگها روزانه حتی یک بازدید هم از گوگل دریافت نمیکنند؟ این مساله ای است که در مقاله ای مفصل به آن خواهم پرداخت اما در اینجا به ذکر این نکات بسنده میکنم که تنها ثبت در گوگل کافی نیست بلکه گوگل بعد از شناخت وبلاگ شما به مسایلی برای توجه میکند که باعث خواهد شد شما را در جایگاه بهتری از نتایج یافت شده قرار دهد از جمله قرار داشتن کلمه ی کلیدی جستجو شده در قسمتهایی مانند آدرس وبلاگ ، عنوان صفحه ،تگهای keywords و  description ،متن اصلی ، متن جایگزین عکسها و همچنین تعداد آنها نیز مهم است و شما باید سعی نمایید در وبلاگها دیگر هم با همین کلمات کلیدی به وبلاگ خود لینک دهید هر چه تعداد لینکهایی که در صفحات دیگر به وبلاگ شما داده میشود بیشتر باشد ارزش شما نزد گوگل بیشتر خواهد شد(کلمه ی کلیدی کلمه ای است که کاربران آن را بیشتر جستجو میکنند)  

    موضوعات: همه, اطلاعات عمومی  لینک ثابت



    [شنبه 1394-04-06] [ 05:44:00 ب.ظ ]





      نقش بی نظیر زنان در زمینه‌سازی جامعه ایده آل مهدوی   ...

    در دوران غيبت امام مهدي(عج) باورمندان مهدويت داراي رسالت و مسئوليت خطيري مي ‌باشند. منتظران واقعي و راستين در جامعه منتظران جهت نيل به جامعه ايده‌آل مهدوي از پاي ننشسته و با تلاش و كوشش مضاعف و با ارائه برنامه و راهكارهاي تبليغي، زمينه شوق و علاقه مردم را جهت درك ظهور و آمدن حضرت مهدي(عج) دو چندان مي ‌كنند. منتظران واقعي با اجراي دو مسئوليت در جامعه زمينه تحقق ظهور را تسهيل مي‌ نمايند، نخستين مسئوليت كه شايد مهم ترين نيز باشد همان خود انديشي و خود سازي است؛ يعني منتظِر واقعي قبل از آن‌ كه به فكر ديگران باشد (دگرانديشي داشته باشد) بايد با احياي شاخصه هاي مهدي پسند و مزين شدن به خصال نيك و اخلاق اسلامي خود را در زمره ياران واقعي امام مهدي(عج) قرار دهد. دومين مسئوليت بعد از خودانديشي، دگرانديشي مي ‌باشد. در اين مسئوليت، منتظِر واقعي با تبليغ و اشاعه فرهنگ ناب مهدوي در ميان منتظران، عشق و علاقه آنان را نسبت به امام مهدي(عج) و ظهور او بر مي ‌انگيزاند و مردم را نسبت به آمدن حضرت مهدي(عج) و تشكيل حكومت جهاني تشنه و مشتاق مي ‌نمايد. در اين ميان نقش زنان ـ كه جمعيت انبوهي از مردم را تشكيل مي ‌دهند ـ نقش خطير و مهمي است؛ زيرا قلمرو و نفوذ زنان در جامعه و ابعاد مختلف آن، داراي گستره وسيعي مي ‌باشد؛ يعني علاوه بر جامعه، در خانواده و مدرسه و… جهت تربيت نسل منتظِر و پرورش ياران خاص حضرت، نقش بي ‌نظير و بي ‌بديلي را بر عهده دارند. از اين رو زنان منتظِر به خاطر جايگاه مهم اجتماعي، و خانوادگي در صورت انجام صحيح مسئوليت، منتظران و جامعه منتظران را به سوي جامعه ايده‌آل مهدوي سوق خواهند داد.
    زمينه ‌سازي: مقدمه چيني، آماده ساختن استعداد و تهيه مقدمات براي منظوري را زمينه ‌سازي گويند[1].
    ظهور در لغت: آشكار شدن چيز پنهان[2]، پديدار شدن و هويدايي را گويند[3]. ظهور در مباحث مهدويت به معناي ظاهر شدن حضرت مهدي(عج) پس از زيستن طولاني، جهت برپايي حكومت عدل جهاني است. نكته مهم در ظهور، مسبوق بودن آن به غيبت است.[4] نقش: كنايه از طرح تازه افكندن و صورت نو ظاهر ساختن مي ‌باشد.[5]
    اجتماع در لغت: كاري كه به اجتماع و به همگان بستگي داشته باشد، آن ‌چه مربوط به گروهي كه با هم زندگي مي‌ كنند، باشد[6].
    اجتماع در اصطلاح، «در گسترده‌ ترين معنا، آن‌ گونه كه در مورد انسان‌ ها به كار برده مي‌ شود، هر نوع رفتار يا نگرشي است كه از طريق تجربه حال يا گذشته از رفتار ساير مردم(مستقيم يا نامستقيم) تأثير پذيرفته باشد، يا اشاره به رفتاري است كه به سوي مردم جهت‌ گيري شده باشد.[7]
    فرهنگي در لغت: به چيزي گفته مي ‌شود كه منسوب به فرهنگ باشد و فرهنگ به معناي دانش، علم، معرفت و يا مجموعه آداب و رسوم گفته مي‌ شود[8].
    فرهنگ در اصطلاح، «شامل الگوهايي است؛ آشكار و نا آشكار از رفتار و براي رفتار كه به واسطه نمادها حاصل مي‌ شود و انتقال مي ‌يابد؛ نمادهايي كه دست ‌آوردهاي متمايز گروه ‌هاي انساني و از جمله تجسم ‌هاي آن ها را در كار ساخت تشكيل مي‌ دهند. هسته اصلي فرهنگ، شامل عقايد سنتي و به خصوص ارزش‌ هاي وابسته به آن هاست».[9]
    سياسي در لغت: «منسوب به سياست؛ و سياست، حكم راندن به رعيت و اداره كرن امور مملكت و حكومت كردن را گويند».[10] سياست در اصطلاح، «يك برنامه پيش انديشيد‌ني براي هدف ‌ها و طرز عمل ‌هاست. فرايند سياست، عبارت است از ضابطه ‌مندي، اعلام و به كار بستن تقاضاها و چشم ‌داشت‌ ها».[11]
    اقتصادي در لغت: «منسوب به اقتصاد»[12] را گويند. اقتصاد در اصطلاح، اين ‌گونه تعريف شده است: «علم اقتصاد، رفتار انسان را در ارتباط با وسايل كمياب كه موارد استعمال گوناگون دارند، به اهداف معين، هم ‌چون حداكثر كردن درآمد، مطالعه مي ‌كند و اين مطالعه معمولاً با به كارگيري داده‌ هاي قيمت در مقايسه، انجام مي ‌شود. اما انتخاب ميان اهداف معين معمولاً مستلزم انتخاب ميان ارزش ‌ها و سياست ‌هاي اجتماعي است».[13]

    1. ديدگاه‌ ها در مورد زمينه ‌سازي

    در روايات اسلامي، مطالب بسياري در مورد انتظار و فرج آمده و به منزله بهترين اعمال معرفي گرديده است. رسول گرامي اسلام(ص) مي ‌فرمايد: بهترين اعمال امت من، انتظار فرج(گشايش) خداوند عزوجل است. [14] هم‌ چنين فرموده‌اند: بهترين عبادت، انتظار فرج است. [15] برداشت ‌هاي متفاوت از مفهوم انتظار، موجب گرديده تا نظرات متفاوت و متضاد رخ بنمايد و بر اساس اين برداشت‌ ها، تكاليف متفاوتي ارائه شود. براي روشن ‌شدن وظيفه شيعيان و منتظران واقعي حضرت، بررسي نظريات و ديدگاه ‌ها و در نهايت روش صحيح آن ضروري به نظر مي ‌رسد.

    1 ـ 1 زمينه‌ سازي منفي

    عده‌اي انتظار فرج را به اين معنا دانسته‌اند كه جامعه بايستي به حال خود رها شود و نبايد به فساد آن توجهي نشان داد تا زمينه ظهور ـ كه دنيايي پر از ظلم و فساد است ـ فراهم آيد. عده‌اي فراتر از اين عقيده معتقدند نه تنها نبايد جلوي فساد و گناهان را گرفت، بلكه بايستي به آن ها دامن زد تا هر چه بيشتر زمينه ظهور حضرت(عج) فراهم آيد.[16] اين انتظار همواره مورد مذمّت و سرزنش قرار گرفته است؛ چرا كه منجر به تعطيل شدن حدود و مقررات اسلامي گشته و با موازين اسلامي و قرآني سازگاري ندارد.[17]

    2 ـ 1 عدم زمينه‌ سازي

    برخي با تمسك به بعضي روايات، مانند: «هر علم و پرچمي قبل از ظهور قائم، باطل است»، هرگونه زمينه ‌سازي و تشكيل حكومت را باطل و بر خلاف اسلام مي ‌دانند و آن را در راستاي بسته شدن باب مهدويت برشمرده‌اند. از اين جمله مي ‌توان به انجمن حجتيه اشاره نمود كه به وسيله شيخ محمود ذاكر زاده تولايي، معروف به شيخ محمود حلبي(1279 ـ 1376ه ـ ش) تأسيس شد و پس از انقلاب اسلامي نيز به دليل تضاد افكار آنان با انقلاب اسلامي، نه تنها با آن همكاري نكردند، بلكه در مواردي با آن مقابله نيز مي ‌كردند. اين گروه در پي سخنراني حضرت امام خميني(ره) مبني بر مذمت كساني‌كه معتقد به زياد شدن فساد براي ظهور امام زمان(عج) بودند طبق بيانيه‌اي به طور رسمي انحلال خود را اعلام كرد.[18] اين گروه هيچ مسئوليتي را متوجه مردم نمي ‌دانند، بلكه تنها، دعا را براي ظهور حجت، لازم مي‌ دانند.

    3 ـ 1 زمينه‌ سازي مثبت

    «زمينه‌ سازي مثبت» را بايد در معناي«انتظار سازنده» جستجو نمود. انتظار سازنده، همان انتظار راستيني است كه به عنوان«با فضيلت ‌ترين عبادت» ياد شده است[19]. در طول يازده سده غيبت كبري امام عصر(عج) درخشان ‌ترين چهره‌اي كه به اين «انتظار سازنده و زمينه ‌سازي مثبت» جلوه خاص بخشيده است، حضرت امام خميني (ره) كه با طرح انديشه حكومت اسلامي در عصر غيبت، به«انتظار»، معنا و مفهوم تازه‌اي بخشيد. ايشان ضمن مقابله با ديدگاه ‌هايي كه انتظار را«تن دادن به وضع موجود» مي‌ دانستند، فرمودند: انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا كند و مقدمات ظهور، ان ‌شاءا… تهيه شود.[20] هم ‌چنين ايشان معتقد بودند، با گسترش اسلام راستين در جهان و مبارزه با جهان‌ خواران، بايد زمينه ظهور منجي موعود را فراهم نمود.[21] مهم ‌ترين تفاوت بين مكاتب ديني و غيرديني، اميد به آينده‌اي روشن است كه در افراد، ايجاد انگيزه تحرك مي ‌نمايد. تجلي اين اميد در مكتب تشيع در ظهور منجي موعود، مهدي صاحب‌الزمان(عج) بوده و تحرك به سوي آن در«انتظار سازنده» نهفته است. بنابراين، انتظار به معناي«فراهم آوردن زمينه‌ هاي ظهور، ظلم‌ ستيزي به مقدار توان و آمادگي براي ظهور حضرت»[22] مي ‌باشد، اين زمينه‌ سازي به مثابه ضرورت اسلام و قرآن مطرح، و وظيفه تمام مسلمين مي‌ باشد. دلايل عقلي و نقلي، ما را به اين صحيح رهنمون مي‌ سازد؛ زيرا مسلماني كه خود را پاي ‌بند احكام اسلام مي ‌داند، اجازه نمي ‌دهد هيچ يك از آيات و رواياتي كه درباره امر به معروف و نهي‌ از منكر، حدود و ديات، جهاد، كمك به محرومان، چگونگي برخورد با ظلم و عدم تسليم در برابر ستم و … مي‌ باشند، تعطيل و عمل نشود[23].

    2. زمينه ‌سازي و جايگاه زنان

    زمينه‌ سازي و آمادگي براي ظهور حضرت مهدي(عج) در روايات، بيانگر اهميت نقش مردان و زنان مؤمن است. رسول خدا مي‌ فرمايد:[24] «گروهي از مردمِ مشرق، بيرون آمده براي ظهور حضرت مهدي(عج) زمينه ‌سازي مي ‌كنند، يعني سلطنت ايشان را فراهم مي ‌سازند».[25] به گواه ديگر روايات، ايرانيان نقش بزرگي در زمينه ‌سازي ظهور حضرت دارند و اين روايات، ضمن بشارت، هشداري به وظيفه سنگين ايران اسلامي نيز مي ‌باشد. زمينه ‌سازان انقلاب جهاني حضرت مهدي(عج)، منتظران راستيني هستند كه در انتظار حضرت حجت(عج) روز شماري مي ‌كنند و در اين زمينه، جنسيت معنايي ندارد؛ تنها تفاوت، به چگونگي كارآيي هر يك از مردان و زنان برمي‌ گردد. در نظام اسلامي، زن و مرد از نظر حقيقت وجودي يكسان هستند و ملاك برتري انسان‌ ها در تقواست.[26] چنان ‌كه خداوند مي‌ فرمايد: «گرامي‌ ترين شما نزد خدا با تقواترين شماست»[27] و معيار پاداش انسان‌ ها بر اساس عمل صالح است و تفاوتي بين زن و مرد نمي ‌باشد. هم‌ چنين در جاي ديگري مي‌ فرمايد: «و هر كس كار شايسته كند ـ چه مرد باشد يا زن ـ در حالي كه ايمان داشته باشد، در نتيجه داخل بهشت مي ‌شود».[28]
    صرف ‌نظر از حقيقت وجودي انسان‌ ها، نمي ‌توان تفاوت ‌هاي ظاهري و جسمي و رواني مرد و زن را ناديده گرفت. هر يك طبق نظام خلقت، داراي جايگاه ويژه‌اي مي‌ باشند؛ بنابراين قراردادن هر يك در جايگاه صحيح خود موجب رشد و شكوفايي آن ها مي ‌گردد. آشنايي با وظايف منتظران واقعي و عمل به آن ها در سطح افراد و جامعه، موجب اصلاح جامعه مي ‌گردد و مقدمات ظهور را مهيا مي‌ سازد و آگاهي لازم را در پيروان و ياران راستين او فراهم مي ‌آورد. بنابراين وظيفه هر مسلمان مدعي، حمايت ولايت است كه با وظايف خود آشنا گردد و درصدد عمل به آن ها برآيد.

    1 ـ 2 نقش زنان در تاريخ زندگي امام

    مواردي كه براي فرد منتظر برشمرده مي‌ شود، براي زن و مرد يكسان است. ولي آن‌ جا كه بحث چگونگي زمينه‌ سازي پيش‌ مي ‌آيد، زنان در زير ساخت ‌ها قرار مي‌ گيرند.
    امام خميني(ره) درباره زنان مي ‌فرمايند: «زن، مربي جامعه است. از دامن زن انسان پيدا مي ‌شود. مرحله اول مرد و زن صحيح، از دامن زن است. مربي انسان ‌ها، زن است».[29] نقش زيربنايي زن در تولد و رشد صاحب ‌الامر(عج)، مشهود است كه از هنگام تكوين و تولد ايشان آغاز، و سپس با طي مراحل رشد، زمينه ‌هاي امامت ايشان فراهم مي‌ گردد. آمادگي نرجس خاتون براي همسري با امام حسن عسكري (ع) از آن جمله است كه با تحمل سختي‌ ها همراه بود. در حالي كه نرجس خاتون در قصر پدر به عنوان ملكه، امكانات بسياري در اختيار داشت. ولي دل ‌بستگي او به امام حسن عسكري(ع) ـ كه قطعاً از صفاي دل او نشأت مي‌ گرفت ـ موجب شد تا رنج اسارت را بپذيرد و با حفاظت و صيانت از حريم خود به وصال يار برسد[30]. مرحله ديگر زمينه ‌سازي را مي ‌توان در پرورش نرجس خاتون نزد عمه بزرگوار[31] امام زمان(عج) جستجو نمود؛ هنگامي كه براي تعليم آداب اسلامي از محضر آن بزرگوار استفاده مي ‌نمود؛ چرا كه تكوين و رشد امام، علاوه بر صلب شامخ، نيازمند رحم پاك مي ‌باشد. و اين ها بيانگر نقش اساسي زنان در زمينه ‌سازي و مقدمات پيش از تكوين، هنگام حمل و سپس به دنيا آمدن امام مي‌ باشد كه دور از چشم همگان، جز عده‌اي خواص صورت ‌پذيرفت. با آغاز امامت امام در دوران غيبت صغري نيز مردم با مراجعه به مادر امام حسن عسكري(ع) كه معروف به جده بود، به حل مشكلات خود مي ‌پرداختند و اين مسأله، حضور زنان در زمينه‌ هاي اجرايي را گوش زد مي ‌نمايد.[32] بنابراين زنان قبل و بعد از غيبت امام عصر(عج) در عرصه ‌هاي مختلف براي حضرت زمينه‌ سازي مي ‌كردند و هم‌ چنان اين سيره ادامه دارد.

    3. محدوده زمينه‌ سازي فردي

    مؤمنين حقيقي كساني هستند كه ايمان آن ها با عمل صالح پيوند خورده است. نمايانگر اين مهم، بيان آياتي است كه در آن ها حدود 49 بار عبارت(الذين آمنوا) و (عملوا الصالحات) در قرآن كريم، همراه هم آمده است. البته ايمان و عمل صالح بدون ولايت ائمه(ع) و بيزاري از دشمنان آن ها محقق نخواهد شد. ابوبصير بيان مي ‌كند: امام صادق(ع) روزي فرمود: آيا به شما در مورد چيزي خبر ندهم كه خداوند عزوجل عملي از بندگان را بدون آن قبول نمي ‌كند؟ گفتم: آري، فرمود: شهادت به اين ‌كه جز خداي يگانه خدايي نيست و اين‌ كه محمد(ص) بنده او و رسول اوست و اقرار به آن‌ چه خدا به آن امر نموده است و ولايت و دوستي ما و برائت و بيزاري از دشمنان ما، يعني تسليم ايشان شدن و ورع اجتهاد و طمأنينه و تلاش و انتظار قائم را داشتن.[33]
    1. حيطة شناخت كه تجلي ‌گاه بينش انسان ‌ها مي ‌باشد 2. حيطه عاطفه كه گرايشات انساني را جهت مي‌ بخشد 3. حيطه رفتار كه اعمال و كردار آدمي را شكل مي ‌دهد.

    1 ـ 3 حيطه شناخت

    اگر انسان خود را شناخت، به معرفت پروردگار نائل خواهد آمد و از جمله ويژگي‌ هاي زمينه ‌سازان ظهور، شناخت حقيقي خداوند متعال است. حضرت علي(ع) در اين باره فرموده‌اند: «مردان مؤمني كه خدا را در كمال شايستگي شناخته‌اند و ايشان، ياوران مهدي در آخرالزمانند.» [34] پس از شناخت خداي متعال، شناخت حجت و امام او در روي زمين براي هدايت انسان ‌ها از مهم ‌ترين وظايف مؤمنان محسوب مي ‌شود؛ چرا كه«هر كس امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است».[35] شناخت امام زمان(عج) به سبب ويژگي‌ هاي خاصي هم‌ چون ولادت پنهان، زيست پنهان، امتحانات سخت و دشوار و … از اهميتي دو چندان برخوردار است.[36] كسي كه خود را مهياي ظهور حضرت مي ‌سازد در مرحله اول با شناخت صحيح، انگيزه لازم ايمان و عمل صالح را به دست مي ‌آورد و اين شناخت، زمينه ‌ساز اقدامات بعدي در زمينه گرايشات و كردار فردي است. كسب معرفت صحيح به دريافت عقلي افراد باز مي ‌گردد. البته بايد توجه داشت مراد از عقل در اين موارد، عقل اجتماعي و در كارهاي اجرايي نيست كه معمولاً برترين آن به مردان نسبت داده مي ‌شود؛ بلكه مراد، عقلي است كه با آن به كسب كمالات پرداخته مي ‌شود و در اين زمينه، مردان و زنان تفاوتي ندارند.[37] بنابراين كسي كه به شناخت و معرفت امام زمان(عج) ره نيابد، نشانگر آن است كه خداي خود را نشناخته است و كسي كه خداي خود را نشناسد، از دين گمراه گرديده است.[38] براي درك معرفت صحيح بايد از خداي متعال كمك و ياري خواست[39] و چنان كه خواهيم گفت ره يافتن زنان در اين زمينه از طريق عاطفه و احساسات هموارتر است.

    2 ـ 3 حيطه عاطفه

    دوستي و محبت از شناخت ناشي مي ‌شود و شناخت صحيح خدا و ائمه معصومين (ع) ايجاد محبت و مودت مي ‌نمايد. امام صادق(ع) مي ‌فرمايد: «هر چيزي پايه و اساسي دارد و اساس محبت و دوستي ما شناخت اهل‌ بيت است».[40] بنابراين، محبت نشانه ايمان كامل است. هم چنين امام صادق(ع) در مورد قول خداوند متعال كه مي ‌فرمايد: (و من يطع الله و رسوله) فرمودند: در مورد ولايت علي(ع) و ائمه بعد از ايشان است كه پس از آن خداوند فرمود: (فقد فاز فوزاً عظيماً).[41] ولايت به معناي قبول امامت و سرپرستي ائمه(ع) است و وظيفه منتظران نسبت به امام غايب، احترام خالصانه به آن حضرت است كه با شنيدن لقب قائم، به احترام آن حضرت بلند شوند[42] و آمادگي خود را براي همراهي حضرت اعلام نمايند. ايجاد ارتباط عاطفي با امام عصر(عج) در زنان بسي آسان ‌تر از مردان مي ‌باشد؛ چرا كه زنان در بخش دل و قلب و گرايش و جذبه موفق ‌تر از مردانند[43] و انعطاف ‌پذيري زنان در اين رابطه بيشتر از مردان است. لذا پس از شناخت امام زمان(عج) بهتر و راحت ‌تر مي ‌توانند با او ارتباط روحي برقرار سازند و شايد به همين دليل مدعيان دروغين ارتباط با امام زمان (عج) از اين حربه عاطفي در زنان سوء استفاده مي ‌كنند كه براي مبارزه با اين سوء استفاده‌ ها بايد كيفيت شناخت و ارتباط صحيح با امام زمان(عج) را در جامعه ترويج نمود. عشق ورزيدن به امام زمان(عج) تنها در ارتباط با آن حضرت خلاصه نمي ‌شود؛ بلكه وجود هر كس كه سرشار از عشق امامت و ولايت است، خود را سرا پا مهياي خدمت ‌گزاري براي حضرت مي ‌نمايد و در زمان غيبت نيز خدمت به ياران حضرت را سر لوحه كارهاي خود قرار مي ‌دهد.[44] زنان به دليل ظرافت و گرايش قلبي، داراي انعطاف بيشتر و يا حداقل همسان با مردان در جنبه ذكر مي ‌باشند[45] و اين ذكر است كه موجب تذكر و معرفت الهي مي‌ گردد. در جامعه اسلامي، كارهاي اجرايي خانواده بر عهده مرد نهاده شده، اما اساس خانواده كه بر مهر و محبت بنا شده است بر محوريت زن مي‌ چرخد. اگر زنان جامعه اسلامي، مهر و محبت خدايي را در خانه پياده نمايند، اساس جامعه اسلامي نيز بر پايه محبت خدا و امام زمان(عج) شكل مي‌ گيرد. متمركز نمودن گرايشات به سوي هدف متعالي خدمت‌ گزاري به امام و ياران آن حضرت، موجب تمركز افكار و نيروهاي آدمي مي ‌شود و موجب وحدت شخصيت مي‌ گردد.[46] همين امر موجب مي ‌شود تا ياران حضرت، افرادي محكم و استوار گردند و براساس آن چه در روايات آمده؛ «قلب‌ هاي ايشان هم‌ چون پاره ‌هاي آهن است».[47] اين دل ‌ها در مقابل دشمنان، سخت و محكم است، ولي براي دوستان پر از محبت و مودّت مي‌ باشد. اين همان خصوصيتي است كه براي ياران پيامبر اعظم (ص) بر شمرده شده است: (محمد رسول‌الله و الذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم ).[48] در ديگر روايات، فضيلت و برتري ياران قائم بر اهل هر زماني بيان گرديده است. امام سجاد(ع) در اين باره فرموده‌اند: «غيبت دوازدهمين ولي خدا از اوصياء رسول ‌الله(ص) و ائمه بعدش ادامه پيدا مي‌ كند. اي اباخالد، همانا اهل زمان غيبت امام، به امامت امام غايب معتقد مي ‌باشند و در انتظار ظهورش به سر مي ‌برند؛ ايشان با فضيلت ‌ترين اهل‌ هر زماني هستند؛ زيرا خداوند متعال به ايشان عقل و فهم و معرفتي عطا كرده كه غيبت، نزد ايشان هم‌ چون، مشاهده است».[49]

    3 ـ 3 حيطه رفتار

    رفتار انسان، نمايانگر افكار و عقايد او است. يكي از وظايف مهم منتظران، خود سازي و مراقبت بر رفتار خويشتن است تا در پي آن ديگران و جامعه نيز به رفتار صحيح متمايل شوند. رفتار صحيح، نتيجه گرايشات درست، و گرايش ‌هاي صواب در سايه اعتقاد نامناسب ايجاد مي ‌شود. امام صادق(ع) مي ‌فرمايند: «شما صالح نمي ‌شويد تا معرفت پيدا نكنيد و معرفت پيدا نمي ‌كنيد تا باور و اعتراف نداشته باشيد و باور و اعتراف نخواهيد داشت تا تسليم نشويد».[50] رفتار و كرداري از مؤمن منتظر قابل پذيرش است كه با قوانين اسلام مطابق باشد. به عبارت ديگر، انسان مؤمن، خود را تسليم اوامر الهي مي ‌نمايد و احكام و دستورات الهي را در حد فهم و درك خود به اجرا در مي‌ آورد و در مواردي نيز كه براي او درك ‌پذير نيست، گردن مي‌ نهد و سرا پا تسليم اوامر الهي مي ‌شود. البته اين بدان معنا نيست كه تفكر، تعقل و تدبر را كنار گذارد و چشم و گوش بسته هر فرماني را بپذيرد؛ بلكه بايد نسبت به آن‌ چه وظيفه او است، آشنا گردد و با استفاده از ابزار عقل و فهم، درصدد دست ‌يابي به احكام اسلام برآيد و چنان ‌چه در مواردي نسبت به صدور حكمي جزم پيدا نمود، ولي به حكمت آن دست پيدا نكرد، خود را تسليم اوامر الهي نمايد و به دليل عقل گريزي برخي مسائل به مقابله با آن ها نپردازد. امام سجاد(ع)، منتظران عصر غيبت را با اين صفت مي ‌ستايد كه خداوند متعال به ايشان عقل و فهم و معرفت فراوان عطا كرده است.[51] يكي از عوامل خودسازي، حفظ خويشتن از انجام محرمات الهي است، اين فرمايش گوهربار حضرت علي(ع) است كه مي ‌فرمايد: «دوري كردن از بدي ‌ها بهتر از انجام خوبي ‌هاست».[52] يكي از خطرات جدي كه مسلمانان عصر غيبت را تهديد مي ‌كند، واقع شدن در فتنه‌ها و آزمايشاتي است كه امكان دارد دين آن ها را تباه و خراب نمايد. امام صادق(ع) اين خطر را چنين گوشزد مي ‌فرمايند: «در آينده مبتلا به شبهه‌اي مي‌ شويد، بدون وجود نشانه و پرچمي كه ديده شود و حضور امامي كه هدايت كند، از اين وضعيت نجات نمي ‌يابد، جز كسي كه دعاي غريق بخواند». عبدالله بن سنان از آن حضرت سؤال مي‌ كند، امام مي ‌فرمايد: «يا الله، يا رحيم، يا مقلب القلوب، ثبت قلبي علي دينك».[53] زمان غيبت داراي شرايط حساس و خطرناكي است كه در صورت غفلت، اهل ايمان در مهلكات آن واقع مي‌ شوند و بدون توجه، ايمان از قلب‌ هاي آن ها خارج مي ‌شود. بنابراين مؤمنين بايد با تمسك به دين خود لحظه‌اي از ياد خدا و امام زمان(عج) غافل نشوند. دين داري و اعتقاد صحيح به غيبت و امامت، كار دشواري است كه فقط از افراد اهل يقين و با استقامت ساخته است.[54] بهترين راه مقابله، تقويت مباني اعتقادي و در پرتو آن ايجاد معرفت و محبت حقيقي اهل‌ بيت(ع) در دل مردم براي گسترش عمل به احكام اسلامي است. زنان در اين رابطه داراي نقش اساسي هستند و مي ‌توانند با اقدامي اساسي در اين زمينه به كسب معارف اسلامي و الهي بپردازند و آن ها را در مورد خود و سپس با تأثيرگذاري در خانواده پياده نمايند؛ چرا كه نقش فردي زن در خانواده بسيار مؤثر مي‌ باشد و با اصلاح خانواده‌ ها، جامعه اسلامي نيز به رشد و تعالي مطلوب خواهد رسيد و منتظران واقعي امام عصر (عج) رشد خواهند نمود. انسان دين‌ دار در پرتو دين در برابرتحريف ‌ها و شبهه افكني ‌ها، عملكرد ديني خود را رها نمي ‌كند و با صبر و شكيبايي، دين خود را حفظ مي‌ نمايد و با ذكر خدا و ائمه(ع) سعي در حفظ خود و ديگران مي ‌نمايد. بنابراين يك فرد منتظر، ضمن اصلاح خود، به اخلاق نيك اسلامي مزين مي ‌شود و با عمل به وظايف فردي خويش، احكام و دستورات قرآن را به كار مي ‌بندد[55] وظايفي كه فرد نسبت به امام زمان(عج) به عهده دارد، در كتاب مكيال المكارم تحت 80 عنوان بيان گرديده است.[56] در عصر حاضر، احياي علوم اهل‌ بيت(ع) توسط زنان در خانه ‌ها، بسيار آسان گرديده است. در مرحله اول، استفاده از كتاب‌ هاي احكام مراجع تقليد براي عمل كردن به احكام و ساير كتاب‌ هاي اسلامي با هدف ارتقاي سطح علمي و در مرحله بعد، استفاده از رسانه‌ هاي ارتباط جمعي، به راحتي امكان ‌پذير است.

    4. زمينه ‌سازي زنان در خانواده

    زن به منزله محور اساسي خانواده كه بنيان ‌گذار رحم و قرابت است شالوده خانواده را بنيان‌ مي ‌گذارد و تأثيرات روحي و رواني زن را نمي ‌توان در خانواده از نظر دور داشت. تأثير زن را در خانواده مي‌ توان از جنبه ‌هاي مختلف و به صورت مشهود، در نقش مادر و همسر در نظر گرفت. با توجه به اهميت اين دو نقش اساسي كه در قرآن نيز بدان اشاره شده است به بررسي نقش زنان در زمينه ‌سازي ظهور مي ‌پردازيم.

    1 ـ 4 مادران، مربيان نسل آينده

    اسلام، اهميت ويژه‌اي براي مادران قائل شده است و در قرآن كريم، ضمن سفارش نيكي به پدر و مادر، براي مادر جايگاه ويژه‌اي قرار مي‌ دهد؛ چرا كه مادر با گوشت و جان خود فرزند را درون خود پرورش مي‌ دهد و سختي حمل را بر دوش مي ‌كشد و پس از آن با شير خود كودكش را تغذيه مي ‌نمايد.[57] حضرت امام، شغل مادري را شريف ‌ترين شغل مي ‌شمارند: «اين مادر كه بچه در دامن او بزرگ مي‌ شود، بزرگ ترين مسئوليت را دارد… شريف ‌ترين شغل در عالم، بزرگ كردن يك بچه است و تحويل دادن يك انسان است به جامعه».[58] مادر مي ‌تواند با اعمال و رفتار خود، كيفيت بندگي و حمايت از امام را به فرزندان بياموزد؛ هم‌ چنان‌ كه امام حسن مجتبي(ع)، شبانگاه تا صبح ‌گاه، نظاره ‌گر مادر خويش، حضرت زهرا(س) است كه از شب تا صبح به عبادت خدا مشغول است و در حق همسايگان دعا مي ‌كند.[59] مادر كه جلوه‌ گاه عشق به خدا و امام زمان(عج) است و هر صبح‌ گاه خود را با دعاي عهد، آغاز مي ‌نمايد و لقمه‌اي بدون نام خدا بر نمي ‌دارد، گامي جز براي رضاي خدا بلند نمي‌كند، ساعات شب و روز خود را با ياد خدا و امام زمانش در خدمت همسر و فرزندانش قرار مي ‌دهد، به طور مسلم جلوه‌ گاه تعليمات نوربخش اسلام مي ‌باشد و تأثيرات عميق باطني بر روي خانواده خود خواهد نهاد. دعوتي كه بر پايه مهر و محبت باشد، همواره پذيرفته مي‌ شود و مادر به دليل جايگاه عاطفي كه در خانواده دارد، همواره مي ‌تواند جلوه‌ گاه جمال الهي و بهترين انتقال دهنده علوم و معارف اهل ‌بيت(ع) باشد. مادران مي ‌توانند با استفاده از شيوه‌ هاي جديد تربيتي، ضمن تعالي خود، تربيت فرزندان را نيز دو چندان نمايند. جايگاه ارزشي مادران در اسلام چنان بالاست كه فردي نزد پيامبر (ص) آمده و از ايشان پرسيد: به چه كسي نيكي كنيم؟ پيامبر(ص) فرمودند: به مادرت و مرتبه چهارم كه مرد پرسيد، پيامبر فرمودند به پدرت[60] تربيت فرزندان صالح در دامان مادران موجب مباهات و افتخار پيامبر اعظم(ص) در روز قيامت به زيادي امت خود خواهد بود[61].

    1 ـ 1 ـ 4 فرزندان، آينده ‌سازان منتظر

    والدين، محصول زندگي خود را در فرزندان خود جستجو مي ‌نمايند و لذا براي رشد و تربيت آن ها به اموري اقدام مي ‌كنند كه به نظرشان ضروري مي ‌رسد. برخي اوليا، تنها به خوراك و پوشاك فرزندان خود اهميت مي ‌دهند، ولي براي بعضي ديگر تعليم و تربيت فرزندان شان نيز اهميت دارد. كساني كه براي تعليم و تربيت فرزندان خود اهميت قائل‌ اند ممكن است از دو طريق مستقيم يا غيرمستقيم به تربيت فرزندان خود همت گمارند؛ البته آن ‌چه در اوايل سنين كودكي مورد نظر است، بيشتر تعليم غير مستقيم مي ‌باشد. فرزندان در سنين طفوليت و كودكي تحت تأثير خانواده قرار دارند و از خانواده الگو مي ‌پذيرند. بنابراين، برخورد صحيح خانواده با يك‌ ديگر و آموزش غيرمستقيم كه فرزندان از راه الگوپذيري فرا مي ‌گيرند، تأثير شگرفي در آينده آنان دارد. در اهميت و كيفيت تعليم و تربيت همين بس كه«براي دگرگون ساختن يك ملّت، هيچ راهي سريع ‌تر و ساده‌ تر از دگرگون ساختن نظام تعليمي و تربيتي آن ملّت نيست».[62] بنابراين، خانواده ‌ها و نظام تعليم و تربيت اسلامي در كيفيت آموزش بايد نهايت دقت را به خرج دهند تا نسل آينده با اهداف نهايي اسلام تربيت شوند و نسلي سر گشته و بي ‌هدف بار نيايند. اساس اوليه تربيت در خانواده بنا نهاده مي ‌شود؛ چنان ‌چه پدر و مادر تمام توجه خود را براي تربيت صحيح فرزندان به كار گيرند، مي ‌توانند از تأثيرات منفي محيط به شدت كاسته و با ابراز محبت و پيوند عاطفي با فرزندان خود در شرايط بحراني، ياري‌ گر آن ها باشند و با ايجاد تفريحات سالم براي آن ها از روي آوردن فرزندان خود به فساد جلوگيري نمايند. بايد با انتقال معارف مهدوي[63] از راه حفظ حديث، تلاوت روزانه قرآن براي امام زمان(عج)، حفظ و تلاوت دعا براي سلامتي امام زمان(عج) اهميت مسأله را براي كودكان گوشزد نماييم.

    2 ـ 4 همسران، ياوران يار

    ازدواج، از سنت‌ هاي پسنديده اسلام است كه زن و مرد را در كنار هم قرار مي‌ دهد. خداوند، وجود زن را در كنار مرد، مايه آرامش قرار داده است: «و از نشانه‌ هاي او اين‌ كه از[نوع] خودتان همسراني براي شما آفريد تا به وسيله آن ها آرام گيريد و ميان تان دوستي و رحمت نهاد».[64] طبيعت زن به دليل ظرافت، متقاضي محيط آرام و امن است و طبع پرتوان مرد، تاب و تحمل محيط ‌هاي سخت كاري را دارد. بر همين اساس پيامبر اعظم(ص) در ابتداي زندگي حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت علي(ع)، كارهاي داخل منزل را به حضرت فاطمه(س) و كارهاي بيرون را به حضرت علي(ع) واگذار نمود كه موجب خرسندي حضرت فاطمه(س) شد؛ چرا كه از برخورد و معاشرت با مردان معاف شده بود.[65] مردان به لحاظ قوت بدني و شرايط خاص، مسئوليت جهاد و دفاع را بر عهده دارند، اما زنان به دليل ظرافت طبع و توانايي كم بدني از جهاد در ميدان جنگ معاف شده‌اند، اما در مقابل، مسئوليت ديگري براي آنان به منزله جهاد معين شده است و آن«خوب شوهرداري كردن»[66] مي ‌باشد. چنان‌ چه زني به وظايف اوليه خود خوب عمل نمايد و در شرايط عادي از همسر خود اطاعت كند و در بيرون از منزل نيز با رعايت حجاب و عفاف در وظايف اجتماعي مشاركت نمايد، همسر نيز مي ‌تواند به خوبي به وظايف اسلامي خود عمل نمايد. نقش ديگرِ زنان، در شرايط بحراني، جنگ و دفاع است كه مردان، وظيفه دفاع از دين و سرزمين خود را بر عهده دارند. در اين زمان، زنان بايد نقش خود را در پشت صحنه به خوبي ايفا نمايند. زناني كه خود را منتظران حضرت مي ‌دانند، بايد در تمامي صحنه ‌ها در كنار همسر خود باشند و ضمن ياري او، در تربيت فرزندان صالح و رشد و تعالي ديني همسر خود بكوشند و هم پاي ايشان در ياري حضرت حجت(عج) كوشا باشند. پايداري زنان در صحنه ‌هاي پشت جبهه و در سنگر خانه ‌داري و همسرداري، مايه پشت گرمي مردان است و بنيان خانواده را محكم مي ‌نمايد، و به واسطه استحكام خانواده كه جامعه كوچك به شمار مي ‌رود، اجتماع انساني نيز مستحكم مي‌ گردد و امكان اجراي احكام اسلامي و عدالت منتظر(مورد انتظار) فراهم مي ‌آيد.

    پي نوشت ها:
    [1]. علي‌اكبر دهخدا، لغت‌ نامه دهخدا، ذيل واژه مورد نظر.
    [2]. خليل‌ بن احمد فراهيدي، العين، ذيل واژه مورد نظر؛ محمدبن مكرم ابن منظور، لسان العرب، ذيل واژه مورد نظر.
    [3]. علي‌اكبر دهخدا، پيشين، ذيل مورد نظر.
    [4]. خدامراد سليميان، فرهنگ نامه مهدويت(بنياد فرهنگي حضرت مهدي(عج)، 1383)، چ اول، ص267.
    [5]. علي‌اكبر دهخدا، پيشين، ذيل واژه مورد نظر.
    [6]. محمد معين، فرهنگ فارسي، (تهران: انتشارات اميركبير، 1379) 6جلدي، ذيل واژه مورد نظر.
    [7]. جوليوس گولد، ديليام كولب، فرهنگ علوم اجتماعي، (تهران: مازيار، 1376) چاپ گلشن، اول، ص29.
    [8]. محمد معين، پيشين، ذيل واژه مورد نظر.
    [9]. گولد و كولب، پيشين، ص 630 ـ 631.
    [10]. معين، پيشين، ذيل واژه مورد نظر.
    [11]. گولد و كولب، پيشين، ص630 ـ 631.
    [12]. معين، پيشين، ذيل واژه مورد نظر.
    [13]. گولد و كولب، پيشين، ص 529.
    [14]. افضل اعمال امتي انتظار فرج الله عزوجل، معين، پيشين، ذيل واژه مورد نظر.
    [15]. افضل العبادة انتظار الفرج، گولد و كولب، پيشين، ص29.
    [16]. محمد محمدي ري ‌شهري، ميزان الحكمه، 10 جلدي، نشر و چاپ مكتب العلوم الاسلامي، چ سوم، 1372، ج1، ص 285. (به نقل از بحارالأنوار، ج52، ص122).
    [17]. همان(به نقل از بحار، ج52، ص125).
    [18]. برگرفته از صحيفه نور، ج21، ص14-13.
    [19]. سليميان، پيشين، ص60.
    [20]. صحيفة نور، ج7، ص255.
    [21]. سليميان، پيشين، ص 65ـ 52.
    [22]. مرتضي مطهري، قيام و انقلاب مهدي(عج)، انتشارات صدرا، چ12، 1371، ص 61.
    [23]. ابراهيم شفيعي سروستاني، نقش انتظار در پويايي جامعه، ماهنامه موعود، پيش ‌شماره2.
    [24]. ابراهيم شفيعي سروستاني، معرفت امام زمان(عج) و تكليف منتظران، ص 176ـ 180، با تلخيص.
    [25]. قال رسول ‌الله(ص): يخرج اناس من المشرق فيوطئون للمهدي يعني سلطانه.
    [26]. محمدي ري‌شهري، پيشين، ج1، ص 284، (به نقل از بحار، ج52، ص 122).
    [27]. (ان اكرمكم عندالله اتقيكم).
    [28]. (مَنْ عَمِلَ سَيئَةً فَلَا يجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يدْخُلُونَ الْجَنَّةَ).
    [29]. صحيفه نور، ج7، ص339.
    [30]. همان، اقتباس، ص53 ـ 52.
    [31]. علي بن عيسي، اربلي، كشف الغمه، ج2، تبريز، 1381ق، ص 477.
    [32]. محمد جواد طبسي، زنان در حكومت امام زمان(عج)، بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود(عج)، ص14.
    [33]. سيدضياء مرتضوي، امام خميني و الگوهاي دين شناختي در مسايل زنان، نشر و چاپ دفتر تبليغات اسلامي، چ اول، 1378، ص 156(به نقل از صحيفه نور، ج6، ص185).
    [34]. رجال مؤمنون عرفوا الله حق معرفته و هم انصار المهدي في آخر الزمان؛ محمدبن علي شيخ صدوق، كمال الدين، ج2، ص423ـ 417؛ محمدبن جرير طبري، دلايل الامامه؛ ص 267ـ 263؛ شيخ طوسي، الغيبه، ص214ـ 208؛ محمدبن حسن فتال نيشابوري، روضه الواعظين، ج1، ص 252 و علي بن عبدالكريم نيلي نجفي، منتخب الانوار المضيئه، ص 60ـ 53.
    [35]. شيخ صدوق، همان، ج2، ص 430ـ 424؛ طبري، همان، ص 269ـ 268؛ شيخ طوسي، همان، ص 240ـ 238؛ فتال نيشابوري، همان، ج2، ص260ـ 256؛ نيلي نجفي، همان، ص 64ـ 60.
    [36]. پايگاه اطلاع ‌رساني معارف، ص 252.
    [37]. نجم‌الدين طبسي، چشم‌اندازي به حكومت مهدي(عج)، ص 159 به نقل از فردوس الاخيار، ج3، ص449.
    [38]. عن ابي بصير عن ابي ‌عبدالله(ع)، إنه قال ذات يوم ألا اخبركم بما لا يقبل الله عزوجل من العباد عملاً الا به فقلت: بلي، فقال: شهادة ان لا له الا الله، ان محمداً عبده و رسوله و الاقرار بما امر الله و الولاية لنا و البرائه من اعدائنا يعني ائمه[الائمه] و التسليم لهم و الورع و الاجتهاد و الطمأنينه و الانتظار للقائم»، محمدباقر مجلسي، بحارالأنوار، ج52، ص140، ح5.
    [39]. صادق سهرابي، «با انتظار در خيمه ‌اش در آييم»، فصلنامه انتظار، ج5، ص 198.
    [40]. «وكل شيئ اساس و اساس الاسلام حبنا اهل البيت»، محمد كليني، كافي، دارالكتب الاسلاميه، ج2، ص46، ح2.
    [41]. محمد كليني، اصول كافي، ج1، ص414، ح8.
    [42]. سليميان، پيشين، ص210.
    [43]. همان مدرك، ص210.
    [44]. همان مدرك، ص212.
    [45]. صدوق، خصال، ج2، ص541.
    [46]. ماهنامه موعود، شماره 38، ص25.
    [47]. صدوق، پيشين، ج2، ص541.
    [48]. فتح، آيه29.
    [49]. مجلسي، پيشين، ج52، ص122.
    [50]. «انكم لا تكونون صالحين حتي تعرفوا و لا تعرفون حتي تصدّقوا و لا تصدّقون حتي تسلموا»، كليني، پيشين، ج1، ص181، كتاب الحجه.
    [51]. مجلسي، پيشين، ج52، ص122، ح4.
    [52].«اجتناب السيئات اولي من اكتساب الحسنات»، عبدالواحد تميمي آمدي، غررالحكم و دررالكلم، ص185، ح3514.
    [53]. شيخ صدوق، پيشين، ج2، ص352، ح50.
    [54]. علي سعادت‌پرور، ظهور نور، ترجمه‌اي از كتاب الشموس المضيئه، مترجم سيدمحمدجواد عزيزي، ص103.
    [55]. ابراهيم اميني، دادگستر جهان، ص251.
    [56]. ر.ك: سيدمحمدتقي موسوي اصفهاني، مكيال المكارم، فوائد دعا براي حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف، مترجم سيدمحمدباقر قزويني، ص181 ـ ص575.
    [57]. احقاف، آيه15و لقمان، آيه14.
    [58]. صحيفه نور، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)، ج7، ص464.
    [59]. شيخ محمدبن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، ج7، ص112، ح42.
    [60]. «جاء رجل الي النبي(ص) فقال: يا رسول الله، من ابر؟ قال: امك. قال: ثم قال: امك قال: ثم، قال: امك. قال: ثم قال: ابوك»، محمدبن الحسن الحر العاملي، پيشين، ج21، ص491.
    [61]. قال رسول الله(ص): اكثروا الولد اكاثر بكم الامم غداً، همان، ج21، ص357.
    [62]. اسماعيل شفيعي سروستاني، تعليم و تربيت، جايگاه و عملكرد آن، پيش ‌شماره1، ماهنامه موعود.
    [63]. ر.ك: علي اصغر احمدي، شيوه ‌هاي ايجاد انس در كودكان و نوجوانان با وجود مبا رك امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف، ماهنامه موعود، ش34.
    [64]. و من آياته أن خلق لكم من انفسكم ازواجاً لتسكنوا إليها و جعل بينكم مؤدّة و رحمة، روم، آيه21.
    [65]. مجلسي، پيشين، ج34، ص81.
    [66]. ابي جعفر(ع) قال: جهاد المرأة حسن التبعل، حسن بن فضل طبرسي، مكارم الاخلاق، ص215.

    نويسنده: ريحانه هاشمي

    برگرفته از وبلاگ عشق جاودان

    موضوعات: ظهور, نجم ثاقب, نقش زنان در حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ع)  لینک ثابت



     [ 05:25:00 ب.ظ ]





      زنان جامعه اسلامی و نقش آنها در حوزه پرمسئولیت مهدویت   ...

    عمده سوالاتی که در این زمینه مطرح است، عبارتند از:
    1. وجوه ارتباط مباحث مهدویت با زنان در کدام عرصه‌ها ممکن و قابل طرح است؟

    2. وجوه تمایز و تشابه نقش زنان در عرصه مباحث مهدویت با مردان در جامعه امروز چیست؟

    3. وظایف خاص زنان در باب مباحث مهدویت در شرایط کنونی کدام است؟

    4. زنان جامعه اسلامی برای ایفای بهینه وظایف و مسئولیت‌های خود می‌بایست دارای چه صفات و ویژگی‌هایی باشند؟

    5. مهم‌ترین وظایف تربیتی زنان به عنوان مادر در ترویج فرهنگ مهدوی چیست؟

    6. مهم‌ترین وظایف زنان جامعه اسلامی امروز به عنوان یک همسر در جامعه مهدوی امروز چیست؟

    7. مهم‌ترین وظایف زنان به عنوان یک عضو جامعه مهدوی چیست؟

    8. ایفای وظایف مربوط به مهدویت چه تأثیرات و کارکردهایی را برای زن امروز به همراه دارد؟

    9. مباحث مهدویت چگونه می‌تواند چالش‌ها و ضعف‌های جریانات فکری موجود در فمنیسم رایج را پاسخ دهد؟

    10. راهکارهای بهینه سازی ایفای نقش و وظایف زنان در جامعه مهدوی امروزی چیست؟

    دکتر بهروزلک: بحثی که ابعاد و زوایای آن در این‌جا مطرح خواهد شد، زن و مهدویت و نقش زنان در ارتباط با مباحث مهدویت است، به عبارت دقیق‌تر: «زن و جامعه مهدوى؛ وظایف و مسئولیت‌ها». از کارشناسان محترم، آقای دکتر سید رضی موسوی و خواهران محترم، سرکار خانم مریم معین‌الاسلام و سرکار خانم شیده صادقی که در این جلسه حضور یافته­اند، سپاس‌گزارم.

    در آغاز، چند تذکر لازم است. بحث ما صرفاً درباره نقش زنان در جامعه مهدوی در عصر غیبت است. بدون تردید، زنان در عصر ظهور و فرایند ظهور نیز نقش‌های مهمی دارند. در روایات آمده است که حداقل 50 نفر از زنان جزء 313 نفر یاران خاص حضرت خواهند بود. ما در این جلسه به عصر ظهور نخواهیم پرداخت. آن بحث را طبعاً در فرصتی دیگر می‌توان دنبال کرد. آن‌چه برای ما ـ و شاید برای جامعه امروز ـ مهم است، این می‌باشد که درباره عصر غیبت تمرکز کنیم و نقش زنان را در جامعه مهدوی منتظر و در عصر غیبت مطرح کنیم. دومین نکته این است که مباحث را از منظر نقش و مسئولیت‌های زنان مرور کنیم. بنابراین محور نخست بحث ما، ترسیم ارتباط کلی مباحث مهدویت با زنان است.

    خانم صادقى: یکی از مباحث مقدماتى، بحث وجوه تمایز و تشابه نقش زنان در مباحث مهدویت با مردان است و این‌که وظایف خاص زنان چیست؟ مهم‌ترین وظایفی که بانوان به عنوان عضو جامعة مهدویت دارند چه اموری می‌تواند باشد؟ فکر می‌کنم اینها برای شروع بحث، مناسب‌تر باشد.

    خانم معین الاسلام: در ارتباط با مسئله زنان و ارتباط‌‌شان با مباحث مهدویت، بر این باور هستم که کسانی که به نوعى، مرتبط با مباحث مهدویت هستند و می‌خواهند گامی را در این راستا بردارند، اولین بحثی را که باید مورد مداقه و بررسی قرار دهند، اهمیت نقش زنان در ارتباط با مباحث مهدویت است. غالباً، متولیان فرهنگى، ناباورانه به این مباحثی که در ارتباط با زنان هست، نگاه می‌کنند؛ چرا که فکر می‌کنم هنوز جایگاه واقعی زنان در عرصه فرهنگ، برای دین‌داران ما مشخص و معلوم نشده است؛ حداقل برای کسانی که متولیان فرهنگى جامعة ما هستند. اگر متولیان فرهنگ، این جایگاه را باور کنند، جدی‌تر به مسائل زنان می‌پردازند و گام‌های اساسی‌تر و اصولی‌تری را برمی‌دارند. بعضاً مشاهده می‌شود که مباحث، مقداری حالت مقطعی دارد و گاهی مواقع هم براساس این‌که اقتضای جامعة ما این است که نیم نگاهی هم به مسئله زنان داشته باشیم، به مباحث فرهنگی زنان می‌پردازیم. لذا فکر می‌کنم نقش زنان در مهدویت و جایگاه شایسته آنان باید مورد شناسایی و باور قرار گیرد.

    البته این‌که فرمودید بحث ظهور و غیبت را از هم جدا کنیم، اینها خیلی تفکیک‌پذیر نیست. چون به هرحال، عصر غیبت، زمینه‌ساز ظهور است و نمی‌توانیم اینها را از هم جدا کنیم. اگر واقعاً ما به این باور برسیم که روایات متعددی داریم که جناب‌عالی هم به آن اشاره کردید؛ از جمله آنها این‌که امام باقر علیه السلام فرمودند که در میان 313 نفر از اصحاب امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، از یاران امام زمان 50 نفر زن هستند، پس به نظر می‌رسد که خداوند به عنوان طراح حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برای زنان، یک جایگاه بسیار رفیع و بلندی را در این حکومت قائل شده‌اند و قطعاً برای زمینه سازی ظهور هم می‌توانند نقش‌های بی‌بدیلی داشته باشند.

    به نظر من برای متولیانی که می‌خواهند در زمینه زن و مهدویت قدم بردارند، این نگاه باید پررنگ‌تر شود. از طرف دیگر نمی‌توانیم طراحی و برنامه ریزی برای مسئله زن و مهدویت را بدون توجه به نگاهی که معارضان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به زن دارند، داشته باشیم. آنها در فرایند جهانی سازی خویش به این نتیجه رسیده‌اند که در جنگ تمدن‌‌ها از تمامی ابزارها باید استفاده کنند. به ویژه زنان. آنها نوک تیز حملات خود را در جنگ تمدن‌ها متوجه زنان کرده‌اند؛ چرا که در محاسبات دقیق خود به این نتیجه رسیدند که بدون توجه و تأکید بر مسئله زنان نمی‌توانند به اهداف‌شان برسند. بنده بحثی را از یک جاسوس انگلیسی که راه‌هایی برای نابودسازی عوامل نیرومند اسلامی در 22 بند مطرح کرده بود، می‌دیدم که هفت، هشت بندش را که بندهای مهمی است، برای زنان نقش جدی قائل شده‌اند. یکی دیگر از اهداف شوم دشمن، تخریب خانواده است؛ چرا که بدون تخریب خانواده‌ها نمی‌توانند به اهداف‌شان برسند. محور در خانواده، زن است. من احساس می‌کنم که نقش زنان، آن‌چنان که در طرف مخالف ما جدی گرفته شده است، در میان ما جدی نیست. از این‌رو مؤثرترین کار فرهنگی که در عرصه زنان، بایستی انجام داد، تقویت خودباوری نسبت به نقش بسیار کلیدی و مهمی که در جامعه به عهده دارند است؛ هم در حوزه مهدویت و هم در عصر حاضر.

    دکتر بهروزلک: ان‌شاءالله که این جلسه، نشان‌گر اهتمام جدی جامعه علمی به این بحث است که اگر طبعاً در جامعه مهدوی امروز بخواهیم وارد بحث شویم باید زن‌ها هم دخیل باشند.

    دکتر موسوى: به نظر می‌رسد نخستین نکته درباره مباحث مهدوی این باشد که اصلاً بخشی از مباحث مهدویت، فرا جنسیتی است و ربطی به شرایط جنسی زن و مرد ندارد. یک بخش از آن مباحث هم که در رابطه با نقش و وظایف جنس زن و مرد است شاید لزوماً اختصاص به جامعه مهدوی نداشته باشد و طبعاً یک دسته مباحثی را هم می‌توان در عرصه مهدویت مطرح کرد که شاید این دسته از بحث‌ها با جنسیت هم گره خورده است، مثل همان حدیثی که اشاره شد که 50 نفر از اصحاب ویژه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از زنان هستند که در واقع یک ششم از اصحاب خاص ایشان می‌شود. یا تفسیری که خانم معین‌الاسلام داشتند مبنی بر این‌که گاهی می‌توانیم برای زنان، نقش سلبی و گاه، ایجابی داشته باشیم که خانم معین‌الاسلام اشاره‌ای به نقش زنان در عصر قبل از ظهور داشتند و این‌که از زن در ترویج فساد استفاده می‌شود.

    نکته دوم، این است که در سدة بیستم گفته شده که دو جنبش بزرگ تحقق یافته است؛ نخست پست مدرنیسم و دوم فمینیسم که جبنش دوم، یک بحث جنسیتی است و مبتنی بر این ادعا ست. مدعیاتی دارد که در حوزه اجتماعی زنان باید به یک نوع تساوی حقوقی با مردان برسند. البته بدون در نظر گرفتن بحث مبنایى، که در این رابطه، تساوی حقوقی لازم است یا نه؛ این پرسش در ضمیر ناخودآگاه افراد متدین مخصوصاً خانم‌ها وجود دارد که آیا این یک نگاه ارزشی مبتنی بر جنیست است؟ و این‌که آیا این نگاه، زن سالارانه است یا مردسالارانه؟ پس مهم است که قبل از عصر ظهور به مسئله جنسیت زن یک اهتمام ویژه شود. به طوری‌که در روایات ما گفته شده است یک زن می‌تواند جامعه را به فساد بکشاند یا مقدمه پرورش جامعه باشد، پس این هم می‌تواند یک نکته کلیدی باشد که اهتمام به زن را مورد توجه قرار دهیم.

    خانم صادقى: بنده ترجیح می‌دهم که نگاه کلی به مجموعه بحثی که لازم است مطرح شود و سؤالاتی که وجود دارد داشته باشم و بعد به صورت جزئی‌تر به بحث بپردازم. در ادامه صحبتی که خانم معین‌الاسلام فرمودند و در اشاره به مطلبی که آقای دکتر موسوی گفتند، طرح چند مقدمه، ضروری است. مقدمه اول، این‌که به نظر می‌رسد که موضوع مهدویت را نمی‌توان از هیچ زمانی جدا کرد و بگوییم که مهدویت، مخصوص زمان خاصی است یا در یک زمانی وجود نداشته یا ممکن است وجود نداشته باشد. بحث ظهور منجی و بحث مهدویت همواره مطرح بوده و در طول تاریخ حرکت به سوی این نظام موعود وجود داشته و دارد. حداقل در دوران ما تفکیک‌پذیر نیست و از آن‌جا که حکومت اسلامی ما با شعار تشکیل تمدن اسلامی ایجاد شد و در حقیقت، زمینه‌ساز آن نظام مهدوی محسوب می‌شود، مباحث مهدویت مستقیماً به مباحث حکومت اسلامی ما گره می‌خورد و یک ارتباط کاملاً مستقیمی با هم دارند.

    مقدمة دیگر این‌که زنان، بخش مهمی از نظام هستند؛ چه این نظام، الهی باشد یا الحادى. زنان بخش مهمی از نظام‌ها را تشکیل می‌دهند که اگر نادیده گرفته شوند یا توجه کمی به آنان شود، همان طور که استاد معین‌الاسلام اشاره کردند چالش‌های زیادی برای هر نظام ایجاد خواهد شد.

    با توجه به این دو مقدمه می‌خواهم عرض کنم که موضوعات زنان، جدای از دیگر موضوعات نظام نیست. یعنی اگر بخواهیم مسئله زنان را در باب مهدویت یا هر موضوع دیگری بیان کنیم، در درجه اول باید ببینیم موضوعات اصلی نظام چیست تا بعد بتوان جایگاه یا کارکرد و آن نقش و سهم و تأثیری را که اقشار مختلف در نظام می‌توانند داشته باشند، مورد بررسی قرار داد و تفکیک کرد. اگر بخواهیم در مرحله اول بررسی موضوعات اصلی نظام، مبنایی و ریشه‌ای به موضوع نگاه کنیم و به تشکیل این حکومت اسلامی توجه داشته باشیم که ساخت یک جامعه مهدوی و حداقل زمینه سازی برای ظهور را در دستور کار خود دارد، می‌توان گفت در حال حاضر موضوع اصلی نظام موضوع درگیری حق با باطل است؛ محوری‌ترین موضوعی که اگر توجه داشته باشیم در فرمایشات مقام عظمای ولایت ـ چه حضرت امام رحمه الله علیه و چه مقام معظم رهبری (حفظه الله) ـ در تمام فرمایشاتشان به نوعی و به شکل خاصی اشاره به این صحنه مبارزه و درگیری دارند و بر دشمن شناسی و هوشیاری در مقابل دشمن تأکید دارند و عبارات دیگرى که در این زمینه به کار می‌برند. پس وقتی که موضوع اصلی نظام، مسئله درگیری و مبارزه با باطل است؛ پس حضور در این مبارزه و درگیری و مؤثر بودن، نه متأثر بودن و فعال بودن و نه منفعل بودن در این درگیری برای پیروزى، وظیفه آحاد جامعه محسوب می‌شود که زن و مرد را شامل می‌شود. در حقیقت این یک وظیفه مشترکی است که اگر به عنوان اصلی‌ترین وظیفه آحاد جامعه اسلامی تعریف شود؛ این‌که حضور در درگیری و مبارزة حق با باطل برای اقامه کلمه توحید و برای برافراشته شدن و توسعه پرچم اسلام در جهان امری ضروری است، و بعد بر این اساس می‌شود وظایف را طبقه بندی و اولویت بندی کرد و کارکردهای خاصی را برای هر قشر، مشخص نمود.

    در صورت پذیرفته شدن این سخن، بایستی به شناسایی لوازم این حضور پرداخت: مهم‌ترین لازمه این حضور، داشتن تقواست. در آیات و روایات اشاره می‌شود که ملاک برتری و ملاک امتیاز افراد در جامعه، داشتن تقوا ست. اما مهم است توجه داشته باشیم که تقوا یعنی چه و به چه کسانی با تقوا گفته می‌شود؟ آن چه از منابع دینی استنباط می‌شود، آن عهد و میثاقی که در بدو خلقت از انسان گرفته شده است، که آن عبارت است از عبودیت و پذیرش عبودیت الهی و از طرفی مجرای این عبادت و ولایت الهی هم تولی داشتن به ولایت اولیای الهی معرفی شده است. اولیای محورى، ائمه معصومین علیه السلام هستند و در رأس آنها وجود مقدس نبی اکرم صل الله علیه و آله و سلم است. در حقیقت، باطن دین و دین دارى، تولی به ولی الله است و براساس میزان تولی که افراد به ولی الهی دارند می‌شود آنها را ارزش گزاری کرد؛ پس هر چه میزان تولی بالا می‌رود درجه تقوا هم بالاتر می‌رود. در عصر غیبت به سر می‌بریم. امام عصر حاضر نیستند و طبیعتاً میزان تولی به نایب ایشان، ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌تواند میزان معبودیت باشد.

    برای حرکت در مسیر این مبارزه‌ای که مطرح شد، طبیعتاً مراحل و اصول خاصی را باید پشت سر گذاشت که مسیر حرکت و مراحل حرکت آن را مقام عظمای ولایت، معین کرده و اقشار را به واسطه آن مراحلی که ترسیم شده است هدایت می‌کنند. در عمل در یک نگاه کوتاه می‌بینیم که ابتدا ایجاد تحول سیاسی در نظام صورت پذیرفت که این تحول سیاسی به واسطه انقلاب اسلامی رخ داد. بلافاصله بعد از آن، امام رحمه الله علیه بحث انقلاب فرهنگی و ضرورت ایجاد تحول فرهنگی را مطرح کردند و طبیعتاً بعد از آن هم لازم است که یک تحول اقتصادی رخ دهد. پس وقتی در شرایط غیبت، موضوع اول نظام، مسئله درگیری حق با باطل است و مرحله‌ای هم که الان در آن به سر می‌بریم مرحله ایجاد تحول فرهنگی در نظام است؛ پس وظیفه همة اقشار، حضور در روند ایجاد این تحول فرهنگی است؛ چه زن و چه مرد، بایستی در هر پست و منصب و شغل و سلیقه و… هر کاری که هستند فعالیت خود را به منظور تحقق انقلاب فرهنگی انجام دهند. وقتی که نوع وظیفه مشخص شود، می­توان تفکیک کرد که زنان چگونه می‌توانند در سیر ایجاد این تحول و در این روند حضور و مشارکت داشته باشند و مردان چگونه؟ می‌دانید زنان مظهر عاطفه هستند و البته لازم است که این عاطفه خود را با عقلانیت، مدیریت کنند. عاطفه و عقلانیت دو بازویی هستند که در خلقت در کنار هم آفریده شده­اند و نمی‌شود عاطفه، بی‌عقلانیت و عقلانیت، بی‌عاطفه باشد. قطعاً با چالش مواجه خواهد شد؛ یعنی در حقیقت زن باید عاطفه لازم برای این تحول را تأمین کند و مرد هم باید عقلانیت لازم را برای ایجاد این تحول تأمین کند. نمی‌شود عقلانیت صرف به کار برد، یعنی همان طور که اشاره می‌شود و خانم معین‌الاسلام هم اشاره فرمودند، نمی‌شود نقش زنان را کم‌رنگ کرد یا نادیده گرفت یا محدود نمود. در شرایط امروز نمی‌توان گفت خانم‌ها در خانه بنشینند، وظیفه آنها شوهر داری و تربیت فرزند است و آقایان، امور اجتماع و حضور در عرصه تصمیم سازی و تصمیم گیری و اجرا را به عهده بگیرند. باید تفکیک، قائل شد که این تفکیک برای جامعه مطلوب است؛ برای نظام مطلوبی که با ظهور موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف محقق خواهد شد. ولی در جامعه کنونی در عصر غیبت قطعاً یک موقعیت‌هایی پیش می‌آید که دیگر از عقلانیت کاری بر نمی‌آید؛ یعنی فضاها آن‌قدر برای عقلانیت بسته می‌شود که فقط حضور عاطفه می‌تواند تحول ساز و حادثه ساز باشد.

    دلیل دیگر هم می‌تواند بحث مکملیت عقلانیت و عاطفیت باشد، یعنی می‌خواهم بگویم که اگر حضور مستقیم عاطفه و مظاهر آن ـ که زنان هستند ـ را در روند توسعه پرچم توحید، حذف و یا کم رنگ کنیم، قطعاً نظام ما در روند توسعه خود با چالش هایی روبه‌رو خواهد شد و چه بسا به همان سمتی کشیده می‌شود که نظام غرب کشیده شده است. از آسیب‌های مهمی که نظام غرب دارد، این است که زنانگی در این نظام مرده است، حیات زنانگی صرفاً به این است که زن، شئ باشد؛ اگر به صورت شئ و کالا باشد حیات دارد والا موجودیت او زیر سؤال است؛ لذا تلاش جنبش فمینیسم در جهت کنار گذاشتن قدرت اصلی خود زن، یعنی عاطفه و احساسات، و خود را شبیه به مردان کردن است و حرکت به سوی عقلانیت صرف. ثمره‌ آن هم این شده که خود فمینیست‌ها اشاره می‌کنند که تنها چیزی که فمینیست به ما داد این بود که زنانگی ما را گرفت. پس ما در جامعة مهدوی معتقدیم که زنان باید حضور مستقیم در توسعه نظام ولایت اجتماعی داشته باشند. لازم نیست حضور آنها به شکل حضور آقایان باشد، بلکه باید با همان قدرت عاطفه خودشان حضور داشته باشند؛ منتها یک اصل مهم وجود دارد که زنان ما باید یاد بگیرند که قدرت عاطفه خودشان را مدیریت و سازمان دهی کنند که متأسفانه این حلقة گم شده‌ای که الان وجود دارد این است که بانوان ما حضور در عرصه اجتماعی پیدا کردند؛ ولی از طرفی ساختارهای اجتماعی مناسب برای حضور زنان وجود ندارد و از طرف دیگر آنها قدرت مدیریت عاطفة خودشان را هنوز به دست نیاورده اند و به سبب همین، غالباً نتوانستند سطح فکری خودشان را از سطح مسائل خرد به سطح مسائل توسعه‌ای ارتقا و رشد دهند.

    دکتر بهروز لک: من هم دیدگاهی دارم که عرض می‌کنم. یکی از بحث‌هایی که می‌توانیم درباره زن و مهدویت در عصر غیبت داشته باشیم، توجه به این نکته است که نظام اعتقادى، همواره به صورت شبکه‌ای و نظام است و نمی‌شود بخشی از آن را گرفت و بخش دیگر را نادیده گرفت. در واقع، آن‌چیزی که می‌خواهم بگویم، این است که زن و مهدویت را اگر مستقلاً هم مورد توجه قرار بدهیم، نمی‌توانیم آن را در خلا مورد بررسی قرار دهیم. زن، بخشی از نظام خلقت و اجتماع انسانی است، مرد هم بخشی از این نظام است و یک رابطه تعاملی در بین آنها وجود دارد و اگر خداوند در قرآن می‌فرماید که (یا ایها الذین آمنو استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم ) به این معناست که انسان‌ها همه باید به سوی آن حیات، قدم بردارند و حرکت کنند؛ آن حیات هم در واقع اجابت خدا است. اگر این کانون نظام توحیدی ماست، هر کدام از زن و مرد به عنوان عناصر اجتماعی باید جایگاهی پیدا کنند که در تعامل با یک‌دیگر باشند. پس اگر ما مسئله زن و مهدویت را مورد مطالعه قرار بدهیم باید به این توجه کنیم که در این امر، زن و مرد جدای از هم نیستند و یک نوع تعامل و مکملیت نسبت به هم دارند.

    اگر می‌بینیم پیامبر گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم وظایفی را برای حضرت فاطمه علیها السلام معین می‌کند و وظایفی را برای حضرت علی علیه السلام، اما هنگامی که نوبت دفاع از ولایت می‌رسد، حضرت فاطمه علیها السلام در مسجد حاضر می‌شود و از حریم ولایت دفاع می­کنند. پس نکته اول این است که باید نقش زن و مرد در زمینه مهدویت، مکمل یک‌دیگر باشد. حتی اگر آنها وظایف مستقلی در این زمینه دارند، اما در مجموع، این وظایف و نقش‌ها مکمل یک‌دیگر است.

    نکته دیگر، وجود همین نقش‌های اختصاصی زن و مرد در زمینه مهدویت است. لذا باید در بحث خود بر این محور تمرکز بکنیم. باید نقش‌های مختلف زنان را در ارتباط با آموزه مهدویت اسلامى، شناسایی و بررسی کنیم. این نقش‌ها خود در ابعاد و عرصه­های مختلفی مطرح است. در زندگی فردى، مباحث خاصی مطرح است. در زندگی اجتماعى، مباحث دیگر. حتی در زندگی خانوادگی نیز می­توان نقش‌ها و وظایف خاصی را شناسایی کرد. هم چنین می­توان این نقش‌ها و وظایف خاص زن را از منظر زمانی و مقاطع مختلف تاریخی بررسی کرد. زن مسلمان، نقش‌ها و وظایف خاصی در عصر حضور معصومین علیهم السلام داشته است؛ وظایفی در فرایند تولد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، وظایفی در عصر غیبت ـ چه غیبت صغری و چه غیبت کبری ـ و وظایف و نقشهای خاصی را برای زن مسلمان می­توانیم در عصر ظهور و فرایند انقلاب و آرمان‌شهر مهدوی شناسایی کنیم. هر چند هر کدام از این ابعاد مهم بوده و نیازمند بحث و گفت‌وگو است، اما به نظر می­رسد با توجه به وضعیت جامعه ما که در عصر غیبت امام زمان خویش به سر می­برد، مقتضی است که اولویتی به این بحث بدهیم و وظایف و نقش‌های زنان را در عصر غیبت و زمان کنونی بررسی کنیم. طبعاً این‌جا مباحث گسترده­ای وجود دارد که باید تلاش کنیم آنها را در حد امکان مطرح نماییم.

    نکته سوم این است که فکر می‌کنم که نقش‌های ویژه اساسی زن را در مهدویت در سه عرصه مختلف و در واقع در سه برش مورد توجه قرار بدهیم. البته شاید در برخی از آنها هنوز تفکیک جنسیتی مشکل باشد. اولین مسئله، نقش فردی زن مسلمان است. در عرصه فردی لازم است که تمامی انسان‌ها براساس فرمایش حضرت علی علیه السلام، «رحم الله امرءاً عرف قدره»؛ خودشناسی کنند و بفهمند که چه کسی هستند و چه کار باید بکنند؟ البته این وظیفه مشترک زن و مرد است، اما هر کدام از زن و مرد باید خود را در موقعیت خاص خویش مورد توجه قرار بدهند. عرصه دوم، عرصه خانواده است. وقتی زن و مرد خودشان را شناختند و در تعامل با یک‌دیگر زندگی مشترک را شروع کردند، نقش خانوادگی آنها شکل می­گیرد. زن و مرد در این‌جا وظایف خاصی را برعهده می‌گیرند. طبیعت و جهان خلقت بدون این‌که انتخاب بکنیم، وظایفی را بر عهدة زن و مرد قرار داده است. تفاوت در نوع اندام خلقت، در قوای وجودی طبیعی است که تفاوت‌هایی را در نقش‌ها برای ما ایجاد نمایند. این تفاوت برای خودش یک سری وظایفی را هم برای ما ایجاد می‌کند که اختصاصی می‌شود. من فکر می‌کنم وظایف زن و مرد را در ارتباط با مباحث مهدویت از این منظر خانوادگی هم باید مورد توجه قرار بدهیم.

    یک سری عرصه‌هایی وجود دارد که عرصه اجتماعی هستند. مثلاً درست است که زن در خانواده متولی پرورش اصلی کودک است؛ اما مرد هم آن‌جا مکمل است. هرچند زن مباشرت بیشتری دارد، مرد هم این‌جا نقشش را ایفا می‌کند، اما در عرصه اجتماعی می‌توانیم این نقش‌‌ها را جدی‌تر بگیریم و بالفرض اگر تنها فرزند خودمان را و فرزندان جامعه را در واقع تربیت می‌کنیم، زن‌ها و مردها هریک وظیفه‌ای دارند که فکر می‌کنم این سه تا برش را اگر به صورت مجزا از هم در رابطه با مهدویت مد نظر قرار بدهیم می‌توانیم نقش‌های متمایز زن و مرد را در عرصه مطالعات زن و مهدویت با توجه به نقشی که در رابطه با غیبت خواهیم داشت، شناسایی بکنیم.

    خوب با توجه به این که کلیاتی از مباحث مطرح شد و بحث را می‌توانیم پیش ببریم، بهتر است که پس از سؤال اول با تمرکزى، سؤال دوم و یا سوم را یک‌جا بیان کنید و در این‌جا هم تمایز میان زن و مرد را بگویید و هم آن وظایف خاصی که هریک ایفا می‌کنند بیان کنید.

    خانم معین الاسلام: فکر می‌کنم اگر سؤال سوم مطرح بشود و تمایزش هم مشخص بشود و بعد سؤال دوم، که وظایف زنان در مباحث مهدویت در شرایط کنونی مشخص خواهد شد. حال در تکمیل مباحث گذشته که مطرح شد ضروری است به این نکته اشاره شود که در تفکر مهدویت، نگاه به زن، همان نگاهی است که در سیره علوی و نبوی وجود داشته؛ یعنی هیچ تفاوتی نمی‌کند. چون در روایات ما آمده که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در واقع سیره نبوی را احیا و ادامه خواهند داد و تحقق بخش اهداف رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم خواهند بود. در جاهلیت اول در زمان جاهلیت قبل از بعثت حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم انسانیت را از زن گرفتند و در جاهلیت مدرن همان طور که خانم صادقى اشاره کردند، زن بودن را از زن می‌گیرند؛ ولی در تفکر نبوی و مهدوی در واقع هم حفظ انسانیت زن مطرح است و هم حفظ زن بودنِ زن مطرح است. زن به عنوان یک انسان در جامعه مهدوی و هم‌چنین زن به عنوان یک زن در جامعة مهدوى، وظایفی را عهده‌دار می‌‌باشد که برخی از آنها با مردان مشترک می‌باشد و اما به عنوان یک زن عضو جامعه مهدوى، مسئولیت‌ها و رسالت‌های خاص خودش را هم دارد، اما اگر بخواهیم بیشتر روی آن وظایف خاص زنان متمرکز بشویم باید ببینیم که چه جایگاهی در نظام تربیتی اسلام برای زن قائل شده‌اند. مسئولیت انسان سازى، بهترین رسالت زن در نظام تربیتی اسلام است. همان نقشی که معمار انقلاب حضرت امام خمینی رحمه الله علیه هم به زیبایی به آن اشاره نموده‌اند که همان طور که قرآن انسان‌ساز است. زن هم انسان ساز است؛ اصیل‌ترین نقشی را که زن در جامعة کنونی می‌تواند به عنوان یک زن داشته باشد در این جامعه گویی پرداختن به همین نقش است، یعنی نقش انسان سازی است. اکنون، عمده‌ترین خلأیی که در جامعة کنونی داریم این است که دچار یک نوع انفعال در مسئله انسان سازی شدیم، یعنی در عرصه تربیت فعالانه برخورد نمی‌کنیم. در مقابل کلیه فعالیت‌ها و فعل و انفعالاتی که از طرف بیگانه صورت می‌گیرد منفعل شده‌ایم. ما باید این نقش فعال را که نقش انسان سازی است را اصالت بدهیم. آیت الله جوادی آملی در یکی از مباحث‌شان مطرح می‌کردند که اگر زن، اصالت را به شغل مادری و همسری ندهد از صراط مستقیم خارج است؛‌ یعنی برخلاف دیدگاه فمینیستی که مادری را و همسری را یک نوع بردگی می‌بینند و یک شغل منفعل می‌دانند، در نظام مهدوى، مادری و همسری یک شغل کاملاً اصیل است. عمده‌ترین نقشی که زن می‌تواند ایفا کند این نقش است؛ نقش انسان سازی و تأمین نیروی انسانی جامعة مهدوی که این می‌تواند بزرگ‌ترین خدمت فرهنگی به یک جامعة مهدوی در عصر حاضر باشد. مسئله بعد نقشی است که زن به عنوان نیمی از پیکرة جامعه منتظر و تأثیرگذار در نیمی دیگر از جامعه می‌تواند داشته باشد. پس در واقع، زن می‌تواند با هنرنمایى، تمامی جامعه را تحت تأثیر قرار دهد و می‌تواند در احیای فرهنگ مهدوی در جامعه یا تخریب آن به عنوان یک عنصر فعال و مؤثر نقش آفرینی نماید. حضرت امام می‌گویند: زن، نقش رهبری را دارد، نقش پیش تازی را دارد. نهایتاً زن می‌تواند در عرصه فرهنگ جامعه ما بیشترین تأثیر را داشته باشد؛ لذا این نقش فرهنگ سازی زنان در عرصه‌های فرهنگی در جامعة کنونی را نباید فراموش کنیم؛ چرا که زنان با توجه به ویژگی‌های خاص خودشان، وقتی به عنوان یک معلم، یک مربی و یک عنصر فرهنگی در جامعه نقش آفرینی می‌کنند، تحول آفرین می‌شوند و می‌توانند یک جامعه را به سوی تعالی و رشد و یا یک جامعه را به سوی انحطاط ببرند. زنان، آمیزه‌ای از عقل و احساس‌اند که اگر از این دو ابزار به خوبی بهره جویند، می‌توانند حرکت‌های خوبی در جامعه ایجاد نمایند. حالا البته به این شدت که سرکارخانم صادقى گفتند که مردان، عقلانیت محض‌اند و زنان عواطف محض هستند را به این شکل نمی‌پذیرم. حتی اگر بخواهیم زن را به عنوان یک انسان بپذیریم، یک انسان هم مظهر عقلانیت و هم مظهر عواطف است. نمی‌تواند این دوتا را نداشته باشد.

    خانم صادقى: محض بودن را من عرض نکردم؛ بلکه مظهر عاطفه هستند.

    خانم معین الاسلام: اگر زن را به عنوان یک انسان بپذیریم، یک انسان کامل هم مظهر عقلانیت است و هم مظهر عواطف.

    خانم صادقى: هر دو در وجود هر دو جنس است، ولی آن‌چه را که می‌بینیم و علما نیز می‌فرمایند: زن مظهر جمال است و مرد مظهر جلال. این به این معنا نیست که در زن جلال نیست و در مرد جمال نیست. ضمن این‌که وقتی صحبت از مدیریت عاطفه توسط خود زنان می‌شود به این معناست که لازم است عاطفه شان را با عقلانیت خود، سازمان‌دهی کنند و در خدمت مسائل مختلف زندگی فردى، خانوادگى، اجتماعی و جهانی قرار دهند.

    خانم معین الاسلام: بنده از سوء برداشتم عذر می‌خواهم؛ ولی به هر حال، فکر می‌کنم که یک زن هم با عقلانیت، یعنی با کمال عقلانی خود و هم با بهره‌گیری از عواطف سرشار انسانی می‌تواند یک تأثیر پایدارتر و ماندگارتری در جامعه داشته باشد. به همین جهت است که مهاجمان فرهنگی ما برای تخریب فرهنگی جامعه از زنان استفاده می‌کنند؛ به سبب این که زنان، نقش خیلی جدی در مسئله فرهنگ سازی دارند؛ لذا عمده‌ترین وظایفی که زنان بعد از مسئله پرورش نیروی انسانی و تأمین نیروی انسانی در شرایط فعلی دارند، تأثیر گذاری بسیار بالای آنهاست. زن می‌تواند در عرصه فرهنگ،‌ اخلاق، معنویت و سیاست که از عناصر اصلی تمدن است،‌ تأثیرگذار باشد. به نظر بنده، ارتباط تنگاتنگی بین فرهنگ عاشورا با فرهنگ مهدویت وجود دارد. می‌بینیم که امام حسین علیه السلام بعد از این که مورد سؤال قرار می‌گیرد که چرا زنان را با خودتان می‌برید، جواب می‌دهند که خداوند اراده کردند که این زنان با ما باشند، این اراده الهی در دخیل کردن زنان در تکمیل و به هر حال به سامان رساندن جریان عاشورا نشان دهنده آن نقش بسیار حساس و کلیدی و محوری است که زنان می‌توانند داشته باشند و گویا بیان‌گر این مسئله است که اگر زنان در جریان عاشورا نباشند نهایتاً تمامی اهداف بلند مکتب عاشورا تحقق پیدا نخواهد کرد. در جامعه کنونی ما زنان می‌توانند خیلی مؤثر باشند و نقش جدی در مباحث مهدویت داشته باشند و برای این که بتوانند رسالت‌های خودشان را هم در زمینه تأمین نیروی انسانی به عنوان مادری و همسری و هم به عنوان یک انسان در جامعه مهدوی ایفا بکنند، چند وظیفه را باید انجام بدهند؛ یکی از مهم‌ترین وظایف‌شان این است که همان طور که هر انسانی در جامعه مهدوی می‌خواهد ثبات قدم در دین داشته باشد و دین‌مداری خودش را بتواند در این عرصه حفظ بکند باید مهدی شناسی کند؛ یعنی شناخت نسبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف‌ در دعای معروف «اللهم عرفنی حجتک…» تا آن‌جا که می‌فرمایند که اگر حجت خودت را به ما نشناسانى؛ از دین خودم، من گمراه می‌شوم. واقعاً یک واقعیتی است که ما بدون شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در این عرصه نمی‌توانیم دین خودمان را حفظ بکنیم؛ لذا یکی از مهم‌ترین وظایف زنان و رسالت‌های آنان منتظرپروری است و برای انجام این رسالت باید امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را خوب بشناسند تا بتوانند فرهنگ مهدوی را و عشق به حضرت را در نهاد فرزندان خود نهادینه کنند و اگر قرار است به عنوان یک انسان در جامعه مهدوی ایفای نقش کنند شناخت نسبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف‌ یکی از عمده‌ترین وظایف زنان است که البته من بحث دیگری را در این رابطه داشتم که از آن فاکتور می‌گیرم.

    بحث دیگرى که زنان در جامعة فعلى،‌ باید به عنوان یک وظیفه انجام بدهند، افزایش خردورزی و خردمندی زنان است؛ همان‌طور که حضرت علی علیه السلام فرمودند، در عرصه عقل، زنان از نوعی نقصان عقلی به سبب غلبه عواطف برخوردارند که باید این نقصان جبران گردد و به کمال عقلی برسند. آن‌جایی که مسئله مشورت زنان با حضرت مطرح می‌‌شود، حضرت علی علیه السلام می‌گویند:‌ «با زنان مشورت نکنید مگر این‌که مطمئن باشید که اینها به آن کمال عقلانی رسیده‌اند»، فکر می‌کنم زنان باید به هر حال در ارتباط با افزایش خردمندی و آن تکامل عقلانی خودشان بیشتر کار کنند؛ مخصوصاً در عرصه فعلی که برای تثبیت دین‌داری و دین‌مداری و انجام رسالت دینى، مسئله عقلانیت از جایگاه مهمی برخوردار است. مسئله دیگر، فهم تحول جهانی است؛ یعنی خانم‌ها هم به عنوان یک مادر و هم به عنوان یک همسر و هم به عنوان یک انسان در جامعة مهدوی واقعاً‌ باید تحولات جهانی را منتها در چهارچوب اندیشه الهی کاملاً خوب بشناسند، یعنی زمان شناس باشند. همان طور که حضرت علی علیه السلام‌ فرمودند که «هر کس که زمان را خوب بشناسد خودش را آماده می‌کند». واقعاً زنان باید یک آمادگی در خودشان برای هم منتظرپروری و هم انجام رسالت‌های مهدوى، ایجاد کنند و این آمادگی ایجاد نمی‌شود، الا این‌که ما فهم خوبی نسبت به تحولات جهانی داشته باشیم؛ منتها یک فهم همراه با درد؛ البته اگر فهم خوبی نسبت به تحولات جهانی داشته باشیم درد هم به دنبال این فهم خواهد بود. زنان نمی‌توانند خودشان را از برنامه‌هایی که در ارتباط با ظهور و افول تمدن‌ها و تلاش‌هایی که الان صورت می‌گیرد خودشان را منفک از این قضایا بکنند. در جریان عاشورا این مسئله را مکرر شنیدیم که حضرت زینب علیها السلام در حادثه عاشورا ضمن تأمین نیازهای عاطفی اطرافیان و انجام رسالت‌های مخصوص خود دقیقاً در جریان فعل و انفعالات دشمن و حالات یاران امام حسین علیه السلام بودند و حتی به موقع سعی می‌کردند با دقت نظر در احوالات یاران امام حسین علیه السلام به حضرت، ضرورت اعتماد پیدا کردن به میزان وفاداری یاران را گوشزد کنند و به هرحال، ایشان در طول جریان عاشورا ـ چه قبل از عاشورا و چه در زمان اسارت ـ با نگاه دقیق و ژرف بین خود، کاملاً متوجه مسائل پیرامونی خود و تحرکات دشمن بودند و با درایت، برنامه‌های دشمن را خنثی می‌کردند و حتی از فرصت‌ها بیشترین بهره را می‌بردند. الان بحث جدیدی داریم، بحث ناتوی فرهنگی که این همه مقام معظم رهبرى، آن را مطرح می‌کنند؛ اگر زن به عنوان یک مربی در جامعة مهدوى، ناتوی فرهنگی را نشناسد و اگر ابزار ناتوی فرهنگی را نشناسد و اگر راهکارها و راهبردهای مقابله با ناتوی فرهنگی را نشناسد، واقعاً نمی‌تواند در منتظرپروری موفق باشد و نمی‌تواند در ایفای رسالت‌های خودش موفق باشد؛ لذا این بحث آگاهی به زمان و تهدیدات زمان و فرصت‌هایی که الان است آگاهی‌های جدی است که واقعاً باید زنان ما این آگاهی را پیدا کنند؛ هر چه این آگاهی‌ها بیشتر بشود حساسیت‌شان نسبت به مسئولیت‌ها و رسالت‌هایشان بیشتر می‌‌شود و دقت نظرهایشان نسبت به مسئولیت‌هایشان بیشتر می‌شود…

    یکی از مسائل آسیب زا در حوزه خانواده و استحاله فرهنگی زنان در جامعه ما رشد افکار فمینیستی در بین زنان، بالاخص دختران جوان است. باید آن مدینه فاضله‌ای که دختران در ذهن خودشان در جایگاه زن در مکتب فمینیستی ساخته‌اند را با تبلیغات اصولی و صحیح خنثی نماییم. جا دارد که یک نقد جدی پیرامون مسئله فمینیست از منظر زنان آمریکا صورت پذیرد. در حال حاضر منابع بسیار خوبی در دسترس است که نمایان‌گر اعلام عدم رضایت و اعتراض شدید زنان فرهیخته غرب نسبت به آثار سوء تفکرات فمینیستی در جامعه است. خانم دایان پاسنو نویسنده کتاب فمینیسم راز زنانگی یا اشتباه مدیر مؤسسه مطالعات خانواده در آمریکا می‌نویسد:‌ من به آن‌چه فمینیست‌ها ارائه می‌دهند اعتراض دارم. سعادت و شادمانی حقیقی انسان جز از طریق ارتباط با خداوند میسر نیست. امروز روز نبرد زنان مؤمن است. اگر خدا را بخوانید،‌ به شما پاسخ خواهد داد…

    و در جای دیگر کتاب خود می‌نویسد: اگر برای کسب شأن به نهضت فمینیسم متوسل شوید جز ناامیدی بهره‌ای دیگر نخواهید برد. او بر این باور است که فمینیسم، ارزش‌های اخلاقی ما را از بین برده است.

    فمینیسم، زنان ما را مخدوش کرده است، هم‌جنس گرایی را افزایش داده و به شدت تحت تأثیر سلطه آن قرار گرفته است. و نهایتاً فمینیسم، نهاد خانه و خانواده را تضعیف کرده است.

    دکتر بهروزلک: متشکر. پیشنهاد من این است که وظائف و مسئولیت‌ها با تمرکز بر نقش زنان نسبت به مادرى، محوری و کنش‌گر اجتماعی‌اش را مورد بحث قرار دهیم.

    دکتر موسوى: به نظر بنده باید وضعیت زنان را از دو جنبة سلبی و ایجابی بررسی کنیم و این‌که آسیب‌ها و یا کارکردهای مثبتی از ناحیه زن، متوجه جامعه می‌گردد.

    هرکدام از اینها دارای یک تقسیم دوگانه‌ است: قبل از ظهور و عصر ظهور.

    اولین قسمتی را که عرض می‌کنم، آسیب‌شناسی زنان قبل از عصرظهور است. برای مثال، بعد از عصر رنسانس یا عصر مدرن، ویژگی‌های عصر مدرن موجب شد که زنان نتوانند نقشی را که ادیان به صورت وظایف بر دوش آنان گذاشته‌اند ایفا کنند؛ به طوری که فمینیسم نتیجه منطقی عصر مدرن است. از جمله کسانی که به آسیب‌شناسی عصر مدرن ـ فراتر از جنسیت ـ پرداخت، گنون است. وی در زمانی که در کشورهایی مثل ایران، افراد زیادی از روشن‌فکران، جزء طرف‌داران تکنولوژی و مدرنیته بودند به نقد و آسیب‌شناسی مدرنیته پرداخت؛ به طوری که در زمان وى، در هفتاد سال پیش در فرانسه کسانی که اسم رنه‌گنون را می‌بردند از دانشگاه اخراج می‌کردند. وی در آثار خود نکته‌ای را بیان می‌کند که شاید بی‌ارتباط با بحث ما درباره زنان نباشد. وی معتقد است، عصر مدرن، ویژگی هایی دارد که به تعبیر ما باعث فطرت گریزی زنان شده است؛ ویژگی‌هایی مثل اصالت فردگرایی یا انسان مدارى، علم گرایی افراطی و عقل گرایی افراطى. وی می‌گوید، درست است که انسان به تکنولوژی و علم دست یافت؛ ولی هویت خود را از دست داد. از جمله این‌که یکی از ویژگی‌های آسیب شناسانه در عصر ما این است که زنان از فطرت خویش که همان زن بودن است، خروج پیدا کرده‌اند. به نظر می‌رسد که اگر بخواهیم رابطه زن را با دین و مهدویت در پیش از عصر ظهور، بیان کنیم، باید عرض کنیم که زنان در عصر ما به عنوان مصداق قبل از ظهور از آن فطرت زن بودن خارج شده اند هرچند فمینیسم، امروزه ادعا می‌کندکه ما به تساوی حقوق رسیدیم؛ اما امروزه هم همان جاهلیت پیشین را به گونه هایی دیگر شاهد هستیم. این که در روایات گفته شده است که از علائم آخرالزمان این است که زنان بر مردان مسلط می‌شوندیا قبله مردانند، در واقع نوعی آسیب‌شناسی زنان در متون روایی است.

    دکتر بهروزلک: البته مراد از سلبى، یعنی نقش‌های منفی زن.

    دکتر موسوى: جنبه سلبی ویژگی‌های زنان، یعنی این‌که موقعیت زنان را از جنبه آسیب‌شناسی بررسی کنیم که بعضی از روایات درباره عصر پیش از ظهور، معطوف به وضعیت زنان در این دوره است که شاید این دسته از روایات در آسیب‌شناسی زنان در قبل از ظهور، قابل توجه باشد.

    دکتر بهروزلک: خانم صادقى، شما یک تفکیکی بین عقلانیت و عاطفه کرده اید که در جای خودش روشن است و روشن شد که هیچ‌کدام‌یک از اینها محض نیستند. بلکه دارای شدت و ضعف هستند. حال به هر تقسیمی که خود صلاح می‌دانید بگویید که منظور از این نقش‌ها چیست؟ یعنی اگر نقش را به معنای ایفای یک‌سری عملکردها و کنش‌ها و کارکردها بگیریم، زن به صورت ایجابی در جامعه مهدوی با توجه به فاکتور عقلانیت به صورت خاص چه چیزهایی دارد که مال مرد نیست؟

    خانم صادقى: بله، البته جهت تکمیل بحث دربارة این که امروز وظایف زنان چیست، لازم است ذکر شود این‌که در نظام دینی ما معمولاً این‌گونه مطرح می‌کنند که وظیفه زن، انسان سازی است و در حقیقت، وظیفه زن را فردسازی مطرح می‌کنند و این در جای خودش صحیح است و نقش اساسی به حساب می‌آید. منتها اکنون بحث را نسبت به جامعه کنونی مطرح می‌کنیم. جامعه مهدوی کنونی و جامعه جهانی کنونى. یک وقت نسبت به آرمان‌ها حرف می‌زنیم، یک وقت نسبت به وضع موجود. اگر در وضعیت موجود به دنیا نگاه کنیم که انسان سازی چگونه صورت می‌گیرد، آیا انسان سازی در محیط خانواده صورت می‌گیرد یا درمحیط‌های فرهنگى، توسط مساجد، دانشگاه‌ها، مدارس و رسانه‌ها و… صورت می‌گیرد؟ چگونه صورت می‌گیرد؟ فرهنگ سازی امروزه در دنیا توسط چه کسانی صورت می‌پذیرد؟ اگر نگاه واقعی داشته باشیم، می‌بینیم که امروزه در دنیا وضعیت به گونه‌ای است‌که این ساختارهای اجتماعی هستند که انسان‌ها را تربیت می‌کنند و می‌سازند. این یک واقعیت است چه بخواهیم و چه نخواهیم. شما اطراف خودمان را ببینید. پدر و مادر، متدین و مهدوى؛ ولی فرزند جور دیگری است چرا؟!. آیا این پدر و مادر مؤمن نبودند؟ خیر، امروزه در دنیا به گونه‌ای است که وقتی یک ساختار اجتماعی حاکم می‌شود، سیستم ادارة یک جامعه، این یک اخلاق و یک فرهنگ خاص را بر جامعه حاکم می‌کند و حرکت آحاد جامعه را براساس آن شکل می‌دهد.

    اصل در نظام سرمایه داری تلذذ است و رفاه و رسیدن به مادیات بیشتر؛ لذا این فرهنگ، حرص، حسد، تنوع گرایى، تجمل گرایی و غیره را هم به همراه خود دارد. وقتی الگوی اقتصادی سرمایه داری را در یک جامعه پیاده می‌کنید حتی اگر جامعه، اسلامی باشد آن اقتصاد سرمایه دارى، فرهنگ خود را هم بر جامعه حاکم می‌کند.

    دکتر بهروزلک: آیا این بحث‌ها به ساختارگرایی و جبر اجتماعی منتهی نمی‌شود؟ چون ما در اسلام قبول نداریم که هر چیزی به جبر منتهی شود و ساختار جامعه باشد.

    خانم صادقى: خیر، من عرضم این است که امروزه می‌بینیم جامعه سهم مؤثر بسیاری در تربیت افراد و حتی شکل‌گیرى، پایداری یا عدم پایداری خانواده‌ها دارد و به این معنا نیست که خانواده نقش ندارد، بلکه سهم تأثیر آن نسبت به این بیشتر شده است؛ لذا با توجه به این واقعیت باید حرف زد نه شعارها و آرمان‌هایی که فعلاً دست نیافتنی است. وقتی که جامعه، حرف اول را در فرهنگ سازی می‌زند شاید در چنین شرایطی وظیفه اصلى، جامعه سازی باشد؛ یعنی حرکت زنان و مردان ما در نظام مهدوى باید به سوی جامعه سازی و ایجاد انقلاب فرهنگی باشد؛ برای ساخت آن مدل‌ها و برنامه‌های اجتماعی و سیستم مدیریت و برنامه‌ریزی که کاملاً اسلامی باشد.

    زن باید وظیفه اصلی خود را اقامة پرچم توحید بداند. برای این منظور نیاز به جامعه سازی است و نیاز به تولید الگوهای دینی واسلامی در جامعه مهدوی است. اگر زن این دو اولویت را در نظر داشته باشد همه کارها و برنامه‌های خود را براساس این هدف برنامه ریزی می‌کند. وقتی که هدف زن اقامه پرچم توحید باشد، یعنی سطح فکر خود را از اهداف ریز حیات مادی و خرد رها کرده و به سطح کلان و توسعه رسانده و اصلی‌ترین موضوع فکر او موضوعات توسعه نظام باشد در شوهردارى، در تربیت فرزند، در درس خواندن و … لجستیک و پشتیبان مقام ولایت بوده و تولی به او داشته باشد؛ وقتی این‌گونه باشد اصلاً شکل زندگی متفاوت می‌شود. مصداق آن را هم در زمان جنگ دیدیم. زمانی بود که زنان ما همه برنامه‌ها و حرکات‌شان در مسیر جریان جنگ شکل می‌گرفت، حتی اموال و زینت آلات خودشان را بر محور لجستیک جبهه حق مصرف می‌کردند. منتها باید این شکل تفکر و زندگی را نهادینه کنیم و آن را به شکل مدل به بانوان امروز عرضه نماییم. زن مسلمان ایرانی به جای این‌که به مسائل مصرفی و تجملی و …. فکر کند باید تفکر کند که چه سهمی در بالا بردن قدرت اسلام و نظام اسلامی در جهان می‌تواند داشته باشد. هر خانم در هر موقعیتی که است چگونه می‌تواند به توسعه نفوذ نظام اسلامی کمک نماید و…. لازم است زنان ما قدرت بزرگ خدادادی خود را بشناسند و سعی کنند این قدرت را با عقلانیت، مدیریت کرده و در جهت لجستیک نظام مهدوی به کار بندند.

    حضرت زهرا علیها السلام با شناخت دقیق از موقعیت زمان و مکان در هر شرایطى، متناسب با آن شرایط و با قدرت زنانگی خود به دفاع از اسلام و ولایت می‌پردازند. گاهی با اشک‌شان غوغا و حادثه سازی می‌کنند، گاهی در جبهه‌ها، گاهی در راه مسجد، گاهی پشت درِ خانة انصار و وقتی هم در پشت در خانة خود…. قدرت عاطفه این است. یک واقعیت هایی است که در خلقت قرار داده شده؛ منتها باید برای آنها ساختار سازی کنیم تا از اینها استفاده صحیح شود. نه این‌که به همان شکلی که الآن وجود دارد که ساختار‌های مردانه است و از زنان هم خواسته می‌شود در همین ساختارها حضور پیدا می‌کنند؛ لذا چالش‌های زیادی برای آنها پیدا می‌شود. به طور خلاصه، زنان در درجه اول قدرت عاطفه خود را بشناسند و سیاست یا تدبیر به خرج دادن این عاطفه را به دست بیاورند و آن را در هر موضوعی خرج نکنند. زن، مظهر هنر و سیاست است. فقط کافی است که چگونگی بهره گیری مفید و مؤثر از این توانایی‌های خود را بیاموزد. بتواند سیاست به کار بردن عاطفه را داشته باشد که هم بر مرد و هم بر فرزندش اثر داشته باشد وهم در ساختارهای اجتماعی حضور فعال داشته باشد. در این صورت ما شاهد فروپاشی خانواده‌ها به دلیل ناآشنایی با تدبیر منزل نخواهیم بود. این مطلب را بدین جهت گفتم که در موضوع عوامل فروپاشی خانواده گفته می‌شود که اصلی‌ترین عوامل دو چیز است: اول، اعتیاد همسر و دوم، نا آشنایی با عملکرد در خانواده (تدبیر منزل یا چگونگی رفتار و برخورد با همسر در منزل) که خیلی نکته مهمی است که باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد. زنان باید بدانند که سیاست به کار بردن عاطفه چیست. خرج کردن عاطفه باید کجا باشد که نیاز به برنامه ریزی و سیاست دهی خاصی دارد که خود زنان باید در این راه گام بردارند، البته بحث‌های امام شناسى، خودشناسى، مدیریت عواطف، فرهنگ سازی نسبت به مهدویت، ایجاد تحول فکری در خانواده و اجتماع و این‌که زنان یاد بگیرند که استقلال فکری داشته باشند و… نیز از موضوعات مهم در روند مهدوی‌سازی جامعه است.

    دکتر بهروزلک: نکته‌ای راجع به گفته‌های خانم صادقى عرض کنم که مد نظر ایشان بوده است و برای فهم بهتر مطالب ایشان یکی از اندیشوران غربی ـ که اشکالی بر جوامع اسلامی وارد کرده ـ می‌گوید: به اینها می‌گوییم بالاخره باید برای جامعه سازى، افراد لایق را تربیت کنیم و افراد لایق در جامعه سالم، محقق می‌شوند. ایشان اشکال می‌کند که ما می‌گوییم این‌طور نیست. اگر این طور باشد که هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند جامعه سالم را بسازد. فقط می‌خواستم عرض کنم که آن چیزی که از فرمایشات خانم صادقى فهمیده می‌شوداین‌ است که اگر ایشان به ساختارهای اجتماعی توجه می‌کند، یعنی افرادی را که ما می‌خواهیم بسازیم، در راستای همین جامعه سازی ما باید کلیت جامعه را بسازیم، اما کلیت افراد همین تک تک افراد است و لذا همین فرد را هم باید با نگاه اجتماعی باشد.

    خانم صادقى: بحث جامعه و فرد ورابطه آنها با یک‌دیگر، بحث مستقلی است که باید در جای خود به آن پرداخت. منظورمن این است که فرد و جامعه نسبت به هم رابطه تقومی دارند. یعنی نمی‌شود گفت که فرد، اصل است یا جامعه. هر دو تأثیر و تأثری از هم دارند؛ منتها فرض این است که در جامعه کنونی ما افراد وعقول به یک حدی از رشد رسیده اند و لازم است که نرم افزارهای اجتماعی‌ آن تولید شود.

    دکتر بهروزلک: تلقی ام این است که اگر بخواهیم وظیفه زن را در امر ایجاد جامعه مهدوی مطرح کنیم باید از بحث هویت سازی مطرح کنیم .

    خانم صادقى از منظر جامعه سازی مطرح کرده‌اند. خانم معین‌الاسلام از منظر این‌که انسان‌سازی را برجسته کرده‌اند. دکتر موسوى هم از منظر عوامل سلبی بررسی کرده‌اند. من فکر می‌کنم یک منظر دیگر هویت سازی که در واقع از فردسازی شروع می‌شودتا به جامعه سازی می‌رسد. اگر بخواهیم هویت را معنا کنیم، هویت عبارت است از چیستی انسان و این‌که چه کسی هست و چه کسی نیست. در جامعه شناسی هویت عبارت است از وجه همسانی انسان‌ها در حکومت اسلامى. مسلمانان خود را پیرو وحی پیامبر معرفی می‌کردند. و این عشق و علاقه آن‌قدر بود که یثرب، تعبیر به مدینه النبی و شهر پیامبرشد، اما اگرچه ما در جامعه توحیدی زندگی می‌کنیم، ولی این هویت سازی در زندگی ما با یک نمادهایی ساخته می‌شوند. نقش پیامبر در مدینه، اساسی و بنیان‌گذار بود. نقش امام هم پس از پیامبر تأثیر گذار است که «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» و دعای «اللهم عرفنی نفسک» که خانم معین‌الاسلام فرمودند تا این‌جا که می‌فرماید: «اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی» معرفت امام نقش کاملی دارد. مرد و زن در هویت سازی خود، تنها کافی نیست که بگویند بنده خداییم؛ بلکه بنا بر تفکر شیعى، باید یک حجت حی و زنده داشته باشد؛ لذا نقش امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این طور نیست که خارج از وجود ما تصور شود. پس اولین مسئله، این‌که امام زمان را باید در وجود خودمان بیابیم. پس اگر معرفت امام در خودشناسى و خداشناسی من اثر دارد در این زمینه زن و مرد هر دو مساوی اند؛ اما وقتی در مرحله عمل، نقش‌های زن و مرد می‌آید، زن به ویژه این هویت سازی را در فرزند خودش ایجاد کند، یعنی فضاسازی می‌کند که این هویت شکل بگیرد؛ لذاباید راه‌هایی را پیدا کنیم که براساس آن چطور این سرشت فرزند ما با نام مبارک حضرت عجین شود. اگر می‌بینیم زنان بزرگی مثل مادر سید مرتضی وسید رضی با داشتن وضو فرزندان خود را تربیت می‌کنند یک نوع هویت سازی است. در عصر غیبت باید با قصه، داستان و تذکر، این زن، بچه را ـ چون در درون خانواده، محور زن است ـ هویت سازی بکند.

    دیگرى، تواصی است. سوره والعصر که بعضی تفسیر به حضرت کرده اند را برای فرزند تفسیر کند و این هویت را به فرزندش منتقل کند. در اعیاد شعبانیه با نشست و برخاست‌ها و زنده نگه داشتن یاد حضرت هویت سازی را تجلی می‌دهد.

    اما عرصه سومی که باید هویت سازی را جدی گرفت، جامعه مهدوی است که نقش زن این است که اگر جامعه‌ای را می‌بیند که نام مهدی در آن زنده نیست خودش را حرکت دهد تا هویت انسان‌ها شکل بگیرد. یک مثال در شهر قم بگویم که کودکان به شیوه قمی‌ها اعیاد شعبانیه را تکریم می‌کنند، نقش مادر در همین که شرایط را فراهم کند و فرزندش را تشویق کند به این‌که این کار را انجام دهد، فکر می‌کنم اگر این را مدنظر قرار دهیم که زن چگونه در نظام جامعه و اجتماع هویت سازی کند، می‌توانیم یک نقش جدی را برای ایفای نقش زنان نسبت به عرصه مهدوی ارائه کنیم.

    خب، حال می‌خواهید سؤال‌های دیگرى را مطرح کنیم یا بحث را باز بگذاریم تا هر کس بحث مورد نظر خودش را مطرح بنماید.

    خانم معین الاسلام: مباحث مطرح شده، افق‌های جدیدی را باز کرده که نشان می‌دهد جای کار بسیاری وجود دارد و لذا از برگزاری این جلسات باید تشکر کرد. اما باید نسبت به بحثی که خانم صادقى مطرح کردند که کسی انسان‌‌ها را تربیت بکند، باید نکته‌ای عرض کنم که الان جامعه غرب قصد دارد خانواده را خلع سلاح کند و اعتماد به نفس خانواده را در تربیت فرزندان از بین می‌برد؛ به سبب این که اینها در تحقیقات خودشان به این نتیجه رسیده‌اند که تا خانواده است و از ثبات کافی برخوردار است طبیعتاً تمام نقشه‌های دشمن، نقش بر آب است؛ چون نقطه ثقل جامعه، خانواده است. ویلیام کاردنر در کتاب خود به نام جنگ، علیه خانواده خیلی زیبا این مسئله را مطرح می‌کند. ایشان می‌گوید خانواده، موتور مولد همه ارزش‌های حیاتی جامعه است. ولی با کمال تأسف، امروزه با مسائلی چون آزادی جنسى، ازدواج کمتر، طلاق آسان، هم‌جنس بازی بیشتر، چند همسرى، افزایش خانواده‌های تک سرپرست، فرزندان تنها در خانواده و تمام اینها که با هم مرتبط هستند به جنگ علیه خانواده رفته‌ایم. و تافلر هم در کتاب «موج سوم» مطرح می‌کند که اگر می‌خواهیم بچه‌ها احساس گناه نکنند باید نسبت به کار زشتی که انجام می‌دهند خانواده را دچار ویرانی نماییم. نقش خانواده بسیار مهم است تجربه هم نشان می‌دهد که بچه‌ها وقتی وارد اجتماع بزرگ‌تری می‌‌شوند، مثلاً در دانشگاه‌ها منفعل می‌‌شوند و تأثیر می‌پذیرند که نشان می‌دهد در خانواده مستحکم و با تربیت اصولی بزرگ نشده‌اند. تجربه نشان می‌دهد به میزانی که خانواده سعی و تلاش خردمندانه و آگاهی و بینش دینی داشته باشد می‌تواند در تربیت نسل ولایی موفق باشد. در آموزه‌های دین از لحظه انتخاب همسر،‌ انعقاد نطفه و شیر دادن و … دستور داریم. چند درصد از جامعه ما چنین قدم‌هایی را برمی‌دارد و براساس آنها تربیت می‌کند تا هم انتظار داشته باشیم که نسل ولایی داشته باشیم و این را در خانواده‌ها می‌توانیم به خوبی مشاهده کنیم. واقعاً اگر خانواده‌ها آن اهتمام جدی را نسبت به تربیت فرزندان داشته باشند قطعاً الان هم علیرغم تمام تدابیر دشمن می‌توانند مؤثر باشند و این که بگوییم خانواده نقشی ندارد و این جامعه است که تربیت می‌کند چیزی است که دشمن می‌خواهد و می‌خواهد ما را منفعل کند و بچه‌ها را بسپاریم به دست جامعه. در حالی که اگر پدر و مادر، مقید به رعایت آداب اسلامی باشد؛ به طوری که ازدواج و انعقاد نطفه و شیر دادن و… همه براساس آداب الهی باشد و هم‌چنین آشنا به تحولات جامعه و ساز و کارهای تربیتی باشد قطعاً می‌تواند حرف اول را در تربیت بزند. لذا باید خانواده را تقویت کنیم. به نظر می‌رسد در یک برنامه فرهنگی گسترده باید روی توان‌مندسازی خانواده، بالاخص خانواده، سرمایه گذاری شود و راهکارهای مقابله با تدابیر دشمن برای تخریب هویت دینی فرزندان را به آنان نشان دهیم. به خانم‌ها باید اعتماد به نفس داد. تجربه نشان می‌دهد که هر وقت به آنها آگاهی دادیم چنان اعتماد به نفس بالایی پیدا کرده‌اند که در عرصه تبلیغ و تربیت و … احساس توان‌مندی می‌کنند. ما باید آموزه‌های دینی را در جامعه احیا کنیم. الان واقعاً عملکردمان در زندگی و تربیت براساس میل و هوای خودمان است نه آموزه‌های دینى.

    خانم صادقى: بحث خانواده، بحث مفصلی است که در جای خود نیاز به بحث دارد. منتها در پاسخ خانم معین‌الاسلام، چند سؤال مطرح می‌کنم؛ ما خانواده را اصل می‌دانیم و در قانون اساسی‌مان نیز از خانواده به عنوان هسته اولیه یاد کرده‌ایم. این صحیح، اما داریم نسبت به جامعه کنونی و واقعیت‌هایی که وجود دارد حرف می‌زنیم. سؤال داریم که اگر اصل است ـ که هست ـ در جامعه کنونی ما در بین اهداف نظام برای تحکیم بنیان خانواده و برای ساخته شدن بنیان خانواده چه برنامه ریزی هایی صورت می‌گیرد. می‌گویید در دنیا می‌فرمایید دارند خانواده را نابود می‌کنند و برای این منظور، قانون درست می‌کنند، هم‌جنس گرایی را ترویج می‌کنند و برای از بین بردن بنیان خانواده، بستر سازی می‌کنند؛ یعنی خود خانواده هم متأثر از قوانین و برنامه‌های اجتماعی است. البته این بحث بسیار عظیمی است که دنیای غرب برای ما ایجاد کرده؛ ولی ما بستر سازی مناسبی نکرده‌ایم. واقعیت‌های دیگر را هم باید ببینیم. فرزندان ماوقتی وارد جامعه می‌شوند واقعاً نهادهایی که در شکل گیری فرزند و خانواده تأثیر دارند و بسیار متعدد هستند؛ مثل مدرسه، دانشگاه‌ها، فرهنگستان‌ها و… امروزه نمی‌توان ثابت کرد که تأثیر گذاری خانواده بر فرزندان قوی‌تر از تأثیرگذاری جامعه بر فرزندان است. در واقعیت امر، خانواده، محل تولید اخلاق و فرهنگ است؛ لذا این خانواده باید در ساختارهای اجتماعی محور قرار گیرد و برای محوریت یافتن آن برنامه‌ریزی و بسترسازی شود.

    دکتر بهروزلک: از حضور اساتید دردفتر فصلنامه بسیار سپاس‌گزاریم.

    یکی از عرصه‌های مهم در بحث مهدویّت، موضوع زن و مهدویت است و یقیناً چنین گفت‌وگویى، فتح باب است و نه ختم بحث. و مخاطبان ما هم باید در آینده ـ انشاءا… ـ بحث را همراهی کنند تا با اصلاح جامعه همراه شود و زمینه‌ساز جامعه زیبای مهدوی باشد.

     

    موضوعات: ظهور, نجم ثاقب, مسئولیت زنان در جامعه منتظر و زمینه سازی ظهور  لینک ثابت



     [ 05:15:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    حلال جمیع مشکلات است حسین شوینده ی لوح سیئات است حسین ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلاست جائی که سفینه ی نجات است حسین