مهمان کربلا
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   






موضوعات

  • همه
  • همه
  • سفارش های بزرگان
  • داستان های کوتاه
  • نکته های ناب قرانی
  • عفاف و حجاب
  • ظهور
  • اطلاعات عمومی
  • به یاد شهدا ...
  • نماز
  • تربیت فرزند شیعه
  • فرزند پروری
  • سلامتی
  • شهدای و ایثار گران حوزوی
  • بزرگان حوزه
  • شعر
  • شناخت اهل بیت
  • طب سنتی
  • آشپزی ( کیک )
  • طنز
  • غدیر
  • عکس و حرف
  • اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺳﺎﻟﻢ
  • جوان و جوانی
  • ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ
  • ﻭﻻﻳﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • خداوندا
  • زندگینامه
  • احکام بانوان
  • متن ادبی
  • آشپزی ( انواع غذا )
  • آشپزی ( نکته ها )
  • کلیپ
  • دانلود
  • همسرداری
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • رمضان
  • آشپزی ( آش ها)
  • عروسک بافی
  • مناسبت ها
  • لبخند های پشت خاکریز
  • معرفی کتاب
  • حدیث
  • احادیث
  • احادیث اخلاقی
  • ائمه اطهار
  • آشپزی
  • سوپ ها
  • ماه محرم
  • دهه چهارم
  • عدل الهی
  • نشانه های مؤمن چیست ؟
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • جنگ نرم
  • رشد و خود سازی
  • داروخانه معنوی
  • متفرقه دینی
  • کودک و سیسمونی


  • اردیبهشت 1403
    شن یک دو سه چهار پنج جم
     << <   > >>
    1 2 3 4 5 6 7
    8 9 10 11 12 13 14
    15 16 17 18 19 20 21
    22 23 24 25 26 27 28
    29 30 31        




    آخرین مطاب






    آمار

  • امروز: 26
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 1030
  • 1 ماه قبل: 2823
  • کل بازدیدها: 447077




  • خبرنامه





    کاربران آنلاین

  • نورالهدی
  • معاونت پژوهش مدرسه علمیه کوثر قزوین
  • فائزه ابوالقاسمی




  • لبخند های پشت خاکریز

    مهدویت امام زمان (عج)



    بازی های دفاع مقدس

    مهدویت امام زمان (عج)



    کرامات و داستان های ائمه اطهار

    آیه قرآن



    دانشنامه امام علی

    آیه قرآن



    اولین های دفاع مقدس

    وصیت شهدا



    جستجو





    ذکر ایام هفته

    ذکر روزهای هفته



    وصیت نامه موضوعی شهدا

    وصیت شهدا



    روز شمار غیبت





    معرفی صفحه وبلاگ به یک دوست






    بازی تمرکز حواس





    جستجو

    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت




    رتبه



      ابعاد جنگ نرم از منظر قرآن   ...

    ابعاد جنگ نرم از منظر قرآن

     

    يكي از شيوه هاي جنگي، جنگ نرم است كه جنگ رواني شاخه اي از آن به شمار مي آيد. در جنگ نرم، به جاي ابزارهاي جنگي متعارف چون توپ و تانك، از ابزارهاي فرهنگي تاثيرگذار بر فكر وانديشه و عواطف و احساسات انساني بهره گرفته مي شود. با نگاهي به جريان شناسي جنگ نرم مي توان گفت كه اين شيوه جنگي، از ديرباز مورد استفاده قرار گرفته و همواره از سوي انسان ها در جنگ ها به عنوان يك ساز و كار موثر مورد توجه بوده است. تنها تفاوتي كه مي توان در ميان جنگ هاي نرم در دوران گذشته و عصر معاصر يافت، تفاوت در ابزارها و روشهاي آن است و اصولا بهره گيري از هر نوع ابزاري در جنگ نرم بر اين پايه و محور قرار مي گيرد كه بر انديشه و احساسات مخاطب تاثيرگذاشته و او را مرعوب خود سازد و بي آن كه واكنشي از خود نشان دهد، تسليم دشمن شده و يا در مسير خواسته هاي او گام بردارد. براساس اين فرضيه مي توان به سراغ آموزه هاي قرآني رفت و تحليل قرآن را از جنگ نرم و مسايل و مباحث مربوط به آن را استخراج كرد. نويسنده در اين مطلب با توجه به چنين پيش فرضي به سراغ آيات قرآني رفته تا نگرش قرآن را در اين موضوع ارائه دهد. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.

    جنگ نرم و حدود و مرزهاي آن

    دشمن در جنگ نرم تلاش دارد با استفاده از ابزارهاي فرهنگي و ارتباطاتي پيشرفته و با شايعه و دروغ پراكني و استفاده از برخي بهانه ها، ميان آحادمردم ترديد، بدبيني، و اختلاف ايجاد كند. (رهبر معظم انقلاب) آموزه هاي قرآني به جنگ نرم در حوزه دشمن شناسي و مقابله با دشمن، توجه داشته است. آيات بسياري به اين مسئله از دو زاويه ديد مختلف نگريسته است. به اين معنا كه اگر دشمن برخي از سازوكارهاي جنگ رواني را در جنگ نرم به كار مي گيرد، جامعه اسلامي نيز در دفاع و مقابله با دشمن مي بايست از همه امكانات بهره گيرد و در جنگ نرم، به حكم مقابله به مثل «فمن اعتدي عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدي عليكم و اتقواالله و اعلموا ان الله مع المتقين» عمل نمايد. (بقره، آيه 194) البته در اين آيه و آيات ديگر بر اين مهم توجه و تاكيد شده است كه مومنان به حكم تقواي الهي، از هرگونه رفتارهاي ضد اخلاقي و عقلاني كه هنجارها و ارزش هاي اساسي بشريت را تضعيف مي كند و يا از ميان برمي دارد بايد پرهيز كنند. بنابراين خطوط قرمزها و محدوديت هايي را براي اين مقابله به مثل در همه حوزه ها از جمله جنگ نرم معين كرده است كه مومنان نمي توانند از آن مرزها گذر كنند و همانند دشمنان خدا و دين، عمل نمايند؛ به عنوان نمونه قتل و غارت بي گناهان و زنان و كودكان در فرهنگ ضدبشري دشمنان اسلام صورت مي گيرد ولي مومنان مجاز نيستند اين گونه رفتار كنند. در جنگ نرم نيز دشمنان به شيوه هاي زشت و ناپاكي رو مي آورند كه حريم هاي انساني و نيز قداست و كرامت بشري را مي شكند و به تهمت و افتراهاي ناموسي و همانند آن رو مي آورند، در حالي كه مومنان براساس آموزه هاي اسلامي و محوريت تقواي عقلاني و عقلايي و شرعي نمي تواند در جنگ نرم از آن ها بهره گيرند.

    روش شناسي و رفتارشناسي دشمنان

    خداوند در تحليل روش شناسي و رفتارشناسي دشمنان اسلام و توحيد، به اين نكته توجه مي دهد كه دشمنان اسلام، به سبب همدلي و مشابهت و همانندي در فكر و انديشه، يكسان و همانند هم عمل مي كنند (بقره آيه 118) از اين رو بخش زيادي از آيات قرآني به گزارش هاي تاريخي از رفتارهاي دشمنان و تحليل علل، عوامل، اهداف و مانند آن اختصاص يافته است؛ زيرا با تحليل آن امور به آساني مي توان رفتارهاي دشمنان عصر حاضر را تحليل و ارزيابي كرد و توصيه هاي مناسب براي مقابله و مواجهه با آن ارائه داد. دشمنان اسلام و توحيد هرچند كه از نظر ظاهري و نژادي و قوميت ها متفاوت هستند، ولي همگي آنان از عنصر مشترك انسانيت سود مي برند كه مي تواند رفتارها و شيوه هاي آنان را يكسان نمايد. همين تشابه قلوب كه در آيه مطرح شده است، به ما اين امكان را مي دهد تا بتوانيم از پيش، رفتارهاي آنان را پيش بيني كنيم و براساس آن، سازوكارهاي مقابله را فراهم آوريم و اجازه ندهيم تا دشمن به اهداف پست و پليد خود دست يابد.

    ابزارهاي جنگ نرم

    تنها اختلافي كه ميان جنگ هاي نرم در گذشته و حال مي توان يافت، تفاوت در ابزارهاي و روشهايي است كه از سوي دشمنان مورد بهره برداري قرار مي گيرد؛ زيرا انسان ها هر روزي به ابزارهاي جديدي دست مي يابند كه در گذشته غيرقابل دسترسي بود. فرهنگ و تمدن بشري همان گونه كه به سوي كمال پيش مي رود در ابزارها نيز كمال مي يابد و نواقص و كمبودهاي آن جبران مي شود. دشمنان توحيد و عدالت و اسلام نيز در مقابل، هر روز بيش از گذشته تلاش مي كنند تا با استفاده از ابزارهاي نوين، سد راه اهداف كمالي و عدالت خواهانه توده هاي مردم به ويژه مسلمانان و مومنان شوند. در گذشته ابزارهاي جنگ نرم در داستان سرايي و شعر و مانند آن خلاصه مي شد. اشعار هجوآميز به ويژه در ميدان هاي جنگي به عنوان رجز خوانده مي شد تا روحيه مخاطبان را تضعيف كرده و شرايط روحي مبارزان را تغيير دهد. رجز و شعر دو كاركرد متضاد نسبت به دوست و دشمن داشت. اشعار به دوستان انگيزه مبارزه مي بخشيد و روحيه دشمنان را تضعيف مي كرد. داستان سرايي و افسانه سازي از شخصيت هاي پهلواني از ديگر ابزارهايي بود كه در جنگ نرم ميان تمدن ها و اقوام و ملل بسيار مورد بهره برداري بوده است. اقوام از طريق افسانه ها و اسطوره سازي، نه تنها موقعيت خويش را فراتر از اقوام موجود تثبيت مي كردند و به مردم و ملت خويش انگيزه مي بخشيدند، بلكه اقوام و ملل ديگر را تحقير كرده و به سخريه مي گرفتند تا جايي كه شخص از انتساب به قوم و قبيله اي شرم مي داشت. يكي از مهم ترين اتهاماتي كه همواره به پيامبران از سوي دشمنان ايشان زده مي شد، عنوان شاعري بود. اين اتهام از آن رو زده مي شد كه آموزه هاي آنان را در حد سخناني براي تحريك عواطف و احساسات پايين آورند و به مردم بقبولانند كه آموزه هاي آنان بيرون از دايره عقلانيت مي باشد و نمي تواند عامل خوشبختي و سعادت ايشان و دستور درست زندگاني بشر باشد. دشمنان براي تحقير و تمسخر پيامبران، خود از ابزار شعر بهره مي بردند و اين اشعار را به گونه اي مي سرودندكه مخاطبان از انتساب خود به پيامبران و عنوان پيرو بودن شرم كنند (صافات آيه 36، طور آيه 30، انبياء آيه 5 و حاقه آيه 41) افسانه سرايي از ديگر روش هايي بود كه دشمنان براي مقابله با پيامبران در جنگ نرم از آن استفاده بسيار مي كردند كه آياتي چون آيه 25 سوره انعام و 31 سوره انفال و آيه 24 سوره نحل و 83 سوره مأمنون و 5 سوره فرقان و آياتي ديگر بر آن دلالت مي كند. در جهان امروز، ابزارهايي كه براي جنگ نرم مورد استفاده قرار مي گيرد از تنوع و تعدد بسياري برخوردار است. روزنامه ها، تلفن هاي همراه، ماهواره ها، رسانه هاي همگاني و اينترنت و شبكه جهاني آن، در كنار ابزارهاي ديگر، مهم ترين ابزارهاي جنگ نرم است كه در بسياري از كشورها و ملت ها تأثيرات مخرب خود را گذاشته و زمينه را براي تسلط جهانخواران و دشمنان مردم فراهم آورده است.

    روش هاي جنگ نرم

    در جنگ نرم در طول تاريخ از روش هاي همانندي استفاده شده است. از اين رو مي توان گفت بيشتر روش هايي كه در گذشته مورد استفاده بوده، هنوز به همان قوت و شدت مورد استفاده دشمنان قرار مي گيرد. در تمامي اين روش ها تلاش بر آن است تا با بهره گيري از روان شناسي، عواطف و احساسات مخاطب تحت تأثير قرار گيرد و با تغيير در آن ها، انديشه ها و افكار شخص را نيز تغيير داده و بر وي چيره شوند. مي دانيم كه انسان مجموعه اي از بينش ها و نگرش هاست. نگرش ها، ارتباط تنگاتنگي با سه مألفه شناخت، عواطف و احساسات و رفتار دارد. از آن جايي كه نمي توان در انسان ميان اين سه مألفه جدايي مطلق افكند، تغيير و دگرگوني در هر يك از آن ها مي تواند در دو چيز ديگر نيز تغيير ايجاد كند. بسيار ديده شده است كه شخص از نظر شناخت نسبت به موضوعي در مقام اطمينان و علم عرفي است و يا حتي در مقام قطعيت نشسته است ولي از آن جايي كه عواطف و احساسات وي تحت تأثير قرار گرفته و تغيير يافته، برخلاف شناخت قطعي و يا علم عادي خود عمل مي كند. اين كه در برخي از روايات درباره جوانان به عنوان جاهلان در مقابل عاقلان سخن به ميان آمده و ايشان را عاقل نمي شمارد و يا همين نسبت را درباره زنان نيز اطلاق مي كند، از آن روست كه اصولاً جوانان و زنان بيش از آن كه از شناخت عقلاني و داده هاي آن متأثر باشند، متأثر از عواطف و احساسات هستند و آن چه رفتار و كردار آنان را مديريت و كنترل مي كند، عواطف و احساسات ايشان است. البته اين مسأله خاص اين دو گروه نيست بلكه همه انسان ها در چنين شرايطي قرار مي گيرند. حتي در گزارش هاي قرآني اين معنا مورد توجه و اهتمام قرار گرفته است كه برخي از خواص نيز كه در مقام بصيرت نشسته اند، ممكن است تحت تأثير عواطف و احساسات خود عمل كنند و آن چه از حقايق را كه به دانش خدادادي و نوري كسب كرده اند، ناديده بگيرند و برخلاف آن رفتار نمايند. در قرآن اين تغييرپذيري و متأثر شدن، درباره بلعم باعورا و سامري گزارش شده است. مهم ترين روش هايي كه در طول تاريخ جنگ نرم و جنگ رواني گزارش شده است، مجموعه اي از روش ها چون روش افك و افتراء، روش شخصيت سازي، روش تخريب شخصيت، روش شايعه سازي، روش افتراء، روش تهديد، روش تحريم و مانند آن است. در روش افك و افتراء، دشمنان تلاش مي كنند تا جايگاه رهبران و مسئولان هر جامعه و نظامي را از مقام كاريزماتيك، شخصيت هاي كامل و سالم و الگوهاي مهم ديگران پايين آورده و تنزل دهند. آنان مي كوشند با افك و افترا، هاله نورانيتي كه از شخصيت سالم و كامل ايشان در نزد پيروان و ملت پديد آمده، از ميان بردارند و آنان را حتي از سطح شخصيتي توده مردم نيز فروتر و پايين تر بكشند. از اينرو ترور شخصيت به عنوان مهم ترين روش در جنگ نرم مورد توجه و تأكيد قرار مي گيرد. در اين روش، تلاش مي شود تا نخست خود شخص، ترور شخصيت شود و از جايگاه و مقام و منزلت خويش به زير كشيده شود. هر آن چه كه براي ملت و پيروان آن شخص، به عنوان ارزش و الگوي براي ديگران تلقي مي شود، با انواع تهمت و بهتان تخريب مي شود. در طول تاريخ اين گونه رفتارها از سوي دشمنان درباره پيامبران بسيار به كار رفته گزارش شده است. اتهام دزدي و بهره گيري از قدرت و ثروت براي مقاصد شخصي، بهره كشي از ديگران براي مقاصد پست دنيوي و هواهاي نفساني از جمله اين امور است كه همواره از سوي دشمنان استفاده شده است. در مرحله دوم، اگر ترور شخصيت رهبران، شدني نشد به سراغ خانواده و بستگان نزديك وي مي روند كه ازجمله معروف ترين اين وقايع مي توان به ترور شخصيت پيامبر گرامي (ص) از طريق افك و بهتان به همسر وي اشاره كرد كه در آيه 11 سوره نور گزارشي از آن آمده است. در داستان عيسي (ع) دشمنان يهودي آن حضرت (ع) چون نتوانستند آن حضرت را بي شخصيت كنند، با بهره گيري از افك و بهتان، كوشيدند تا دامن پاك دوشيزه اي چون حضرت مريم (س) را بيالايند و شخصيت كاريز ماتيك آن بزرگوار را هدف گيرند. (مريم آيه 82)

    شخصيت سازي

    از ديگر روش هاي جنگ نرم مي توان به شخصيت سازي اشاره كرد. دشمنان مي كوشند تا رقيباني از درون همان جامعه براي شخصيت هاي اصلي و رهبران جامعه ايجاد كنند. در اين كار با گزينش كساني كه قابليت هايي را در اختيار دارند، با روش جايگزين سازي مي كوشند تا جا به جايي در سطوح رهبري را فراهم آورند و با كم ترين هزينه، بيش ترين سود را ببرند. در داستان حضرت موسي (ع) فرعون كوشيد تا نخست با ساحران (اعراف آيات 115 تا 117 و نيز شعراء آيات 43 تا 45 و آيات ديگر) و سپس با بلعم باعورا (اعراف آيه 176) به اهداف خود برسد و جايگزيني براي آن حضرت (ع) بسازد كه از نظر او همتراز شخصيتي موسي (ع) بودند. در زمان پيامبر (ص) نيز با معرفي دو نفر به عنوان همتراز ايشان تلاش شد با شخصيت سازي ديگران، جايگزيني براي آن حضرت معرفي كنند و قدرت را با انتقال به آنان مديريت و مهار كنند. (زخرف آيه 31) در جهان معاصر نيز با اهداي جوايز بين المللي چون صلح نوبل و حقوق بشر و شخصيت سازي از طريق رسانه ها، همانند سازي و شخصيت سازي براي رهبران صورت مي گيرد.

    روش ارتداد

    از روش هاي جنگ رواني، بازي با ارزش هاي جامعه با ايمان و ارتداد نسبت به آن است. برخي از دشمنان از كافران و منافقان، با بهره گيري از اين شيوه مي كوشند تا ترديد و دودلي را در جامعه بيفكنند. از اين رو گاه با ابزار ايمان و همدلي و همراهي ظاهري با مسئولان و مردم، و سپس اظهار كفر وبي ايماني نسبت به آن مي كوشند تا مردم را دچار ترديد نسبت به آموزه ها و ارزش ها و باورهاي خود كنند. همراهي با شخصيت هاي اجتماعي و رهبران و تاييد مواضع آنان و سپس مخالفت با آنان، بسياري از سست ايمان ها و بيماردلان را به ترديد مي افكند و زمينه اختلاف و تفرقه را فراهم مي آورد. قرآن گزارش مي كند كه در دوره پيامبر (ص) دشمنان از اين روش بسيار سود مي بردند. (نساء آيات 137 و 138) بازي با ايمان از طريق ارتداد از مهم ترين روش هايي است كه دشمنان براي تخريب روحيه مومنان از آن بهره مي گيرند. درجهان امروز نيز اين شيوه بارها از طريق دشمنان مورد استفاده قرار گرفته است. دشمنان حتي كوشيدند تا براي تاثيرگذاري بيش تر، مدت زماني را در ظاهر ايماني به سر برند و سپس با نفوذ در لايه هاي اجتماعي و وجيه المله شدن، توانستند با بازگشت و ارتداد خود ضربه هاي استواري به ايمان اشخاص سست ايمان بزنند.

    شايعه سازي

    روش شايعه سازي و شايعه پراكني از ديگر روش هايي است كه در جنگ نرم به شدت مورد توجه و كاربرد است. اين روش حتي در ميدان جنگ براي كاهش روحيه سربازان به كار مي رود. در جنگ احد دشمنان با شايعه كشته شدن پيامبر (ص) تلاش كردند تا موجب اختلاف و فرار و از هم پاشيدگي ارتش اسلام شوند. در قرآن گزارش هاي بسياري درباره شايعه و نقش آن در تضعيف روحيه و حتي شكست ارتش ها بيان شده كه مي توان به آيه  83سوره نساء 60 سوره احزاب و 174 و 175 سوره آل عمران اشاره كرد. در اين آيات از نقش تخريبي شايعه و آثار آن در شكست ارتش ها سخن گفته شده و از مومنان خواسته شده تا در دام شايعه سازي دشمن قرار نگرفته و به عنوان عامل دشمن به شايعه پراكني اقدام نكنند و در حقيقت آب به آسياب دشمن نريزند. روش تهديد و تحريم از ديگر روش هايي است كه در جنگ نرم بسيار مورد توجه است. يكي از روش هايي كه قرآن به مومنان پيشنهاد مي دهد، بهره گيري از روش تهديد از طريق ترساندن و ارعاب است. فراهم آوري تمام قدرت هاي نظامي و غيرنظامي از نظر عده و عده مي تواند موجب ترس وهراس دشمن شود و امكان هرگونه واكنش و عكس العمل درستي را از آنان سلب كنند. (انفال آيه 60)

    مخاطبان جنگ نرم

    مخاطبان جنگ هاي نرم گروه هاي مختلف جامعه هستند ولي بيش ترين تاثير را در ميان افراد و اقشار جامعه، گروه هايي چون سست ايمان ها، دو چهرگان، خواص مغرور، بيماردلان و مانند ايشان مي پذيرند. از اين رو خداوند از مومنان مي خواهد تا با تقويت توحيد خويش، ربوبيت خداوندي را در همه چيز احساس كنند و دلگرم به حضور و قدرت الهي در هر كاري باشند.

    هدف از جنگ نرم

    ترديد در شيوه زندگي و نظام سياسي، ايجاد بدبيني نسبت به مسئولان، ايجاد اختلاف و تفرقه براي تسلط بر جامعه و منابع آن از جمله اهداف جنگ نرم مي باشد. در اين روش دشمن به سادگي و آساني بي آن كه حتي هزينه هاي سنگين نظامي و جاني و مالي را تحمل كند، با بهره گيري از احساسات و عواطف جامعه مي كوشد تا مقاصد شوم خود را تحقق بخشد.

    قرآن و ضرورت آمادگي دائمي براي جنگ نرم و سخت

    حفاظت از منافع مادي و معنوي فرد و اجتماع در آموزه هاي دستوري قرآن مورد توجه بوده و بر آن تاكيد شده است. از آن ميان مي توان به آموزه هاي دستوري قرآن به جنگ هاي رواني و ترساندن دشمن از هرگونه تحركات مخرب و ايجاد تنش در جامعه اشاره كرد. بسياري از آيات قرآن كه به شكل انذار وارد شده است نوعي جنگ رواني را مدنظر دارد. چنان كه گفته شد در آيه 60 سوره انفال، قرآن به مسئله جنگ رواني اشاره داشته و مي فرمايد: ترهبون به عدوالله و عدوكم؛ تا دشمنان خدا و خودتان را بترسانيد. در حقيقت قرآن آمادگي نظامي را كه به دو شكل شمار كمي نظاميان آموزش ديده و آماده و تهيه تجهيزات نظامي پيشرفته صورت مي گيرد، به عنوان عوامل موثر در حوزه جنگ رواني مورد ارزيابي و تحليل قرار مي دهد و به نقش بازدارنده آن اشاره مي كند. روشن است كه آمادگي در همه جهات مي تواند دشمنان را از تجاوز به مرزهاي جغرافيايي و معنوي مسلمانان باز دارد. در آيات قرآن با تاكيد بر جنگ رواني اين مسئله نمايانده مي شود كه انسان ها به طور طبيعي گرايش به روحيه تجاوزگري دارند و براي خاموش كردن و از ميان بردن بسترهاي مناسب آن بايد همه امكانات پيشرفته و سلاح هاي بازدارنده فراهم آيد. هدف از تهيه نفرات و تجهيزات آن است كه به دشمن هشدار داده شود كه هرگونه جنگ و دامن زدن به آن نه تنها براي او منافع اقتصادي و يا معنوي نخواهد داشت بلكه منافع مهم تري از دست خواهد داد. در حقيقت قرآن بيان مي كند كه آمادگي نظامي مسلمانان نه براي تهاجم و تجاوز بلكه براي دفاع از منافع امت است به گونه اي كه رويارو نشدن دشمنان با چنين مسلمانان آماده اي به نفع دشمنان خواهد بود. آمادگي نظامي به گونه اي بايد باشد كه هم دشمنان ظاهر و آشكار از هرگونه تجاوز و جنگي پرهيز كنند و هم دشمنان پنهان و منافقان، هوس حمله و تجاوز به حقوق مسلمانان واقعي و همكاري با دشمنان را نكنند؛زيرا منافقان هرگاه مسلمانان را از نظر دفاعي و آمادگي، ناتوان ببينند هوس همكاري با دشمنان را در سر مي پرورانند، ولي آمادگي مسلمانان، منافقان را وا مي دارد تا براي منافع زودگذر خود هم شده از همكاري با دشمنان پرهيز كنند. بنابراين هدف از آمادگي هميشگي، جلوگيري از تجاوز و حمله دشمنان شناخته شده و ناشناخته به حريم امت و جامعه اسلامي است.

    ابعاد آمادگي نظامي و جنگ رواني

    يكي از مهم ترين ابزارهاي بازدارنده از هرگونه تجاوز دشمنان، جنگ رواني است كه با كم ترين هزينه بيشترين بهره و منافع به دست مي آيد. آيات قرآني در همه مواردي كه با دشمنان مشرك و منافق و كافر سخن مي گويد از حربه جنگ رواني بهره مي برد. در آخر اين آيات ما با كلمات تند و انذار و هشدارهاي سختي مواجه مي شويم كه روحيه دشمن را خرد مي كند. خداوند پس از بيان هر مطلبي كه درباره دشمنان اسلام است آنان را به عذاب سخت، بدبختي، بدفرجامي و آتش دوزخ و مانند آن مژده مي دهد و بيان مي كند كه رفتار دشمنان نه تنها براي آنان نفعي نخواهد داشت بلكه موجبات بدبختي آنان را فراهم مي آورد. تخطئه و درهم شكستن روحيه آنان، از اهداف اين جنگ رواني است. دشمن پيش از آن كه واقعا با عذاب آخرتي مواجه شود، از هجوم بي وقفه آيات كوبنده، نابود و سست مي گردد و روحيه تهاجمي و هدفمند خود را از دست مي دهد. دشمن در مي يابد كه به جاي آن كه منفعتي از حمله به دست آورد، همه چيزش را از دست داده است. توهم و تخيل از دست دادن، وي را به كنجي مي كشد و توان حركت و تهاجم را از او سلب مي كند. خرد كردن روحيه دشمن و ايجاد جنگ رواني، اصل راهبردي بسياري از آيات قرآن است.

    اصل هراس انگيزي و بازدارندگي

    براي رسيدن به اين هدف، قرآن به مسلمانان شيوه هاي ديگري مي آموزد تا به كمك آن جنگ رواني را تشديد كنند و با متزلزل كردن روحيه دشمن، هرگونه تحرك تنش آفرين و خشونت باري را از آنان سلب نمايد. از آن ميان مي توان به ساخت هرگونه ابزار و ادوات جنگي و غيرجنگي كه نقش دفاعي و بازدارندگي را دارند، اشاره كرد. در آيات قرآن به ويژه در آيه 60 سوره انفال به اصول كلي توجه شده و تنها براي بيان نمونه عصري، از برخي از مصاديق نام برده شده است. اصل كلي كه قرآن به صورت آموزه اي دستوري به مسلمانان آموزش مي دهد، فراهم آوري توان و نيرو است. توان شامل هرگونه ابزار و آلات بازدارنده و يا هجومي و يا دفاعي است. ازاين رو تنها به سلاح اشاره نشده است. تهيه هر چيزي كه قدرت امت و دولت اسلامي را افزايش مي دهد امري لازم و ضروري است و باتوجه به شرايط مكاني و زماني تغيير مي كند. ممكن است چيزي در زماني ابزار جنگي مناسبي باشد ولي در عصر ديگري نه تنها مفيد نباشد بلكه زيانبار به قدرت اسلام و مومنان باشد. در زمانه ما رسانه ها به عنوان يكي از ابزارهاي جنگي قوي مطرح هستند، بنابراين بر امت است كه از اين توان نيز برخوردار گردند. چنان كه فراهم آوري نفرات و نيروي انساني زبده و كارآمد امري است كه هرگز نبايد آن را دست كم گرفت. در زماني نيروي زبده كسي است كه سوار بر اسب، تيراندازي مي كند و در زماني ديگر كسي است كه در پس شبكه جهاني اينترنت و يا حوزه خبري و رسانه ها به جنگ رواني مي پردازد. فراهم آوري و آموزش نيروي زبده به معناي آن است كه در همه زمينه ها (توان و نيرو) از آمادگي لازم و بازدارنده برخوردار باشيم. در همه اين ابزارها و نيروها آن چه مهم و اساسي است اصل هراس انگيزي و ايجاد بازدارندگي است. (نگاه كنيد: مجمع البيان، ج 3 ص 112 و نيز جامع البيان مجلد 4 جلد 4 ص 227) آگاهي از نقاط ضعف و قوت دشمن يا امور دفاعي، جزيي از اين آمادگي است كه مفسران در بيان اين آيه آورده اند. آيات ديگري از قرآن بر اين جنبه از آمادگي دفاعي تاكيد دارند كه از آن ميان مي توان به آيه49 سوره نساء اشاره كرد؛ زيرا از لوازم مصونيت يافتن از دشمن، شناخت دقيق موقعيت جغرافيايي و توان و قوت و قدرت دشمن است. چنانكه شناخت نقاط ضعف و اختلاف فكري و يا روشي نيزاز ابزارهاي مهم است كه در ايجاد قوه بازدارندگي نقش مهمي را ايفا مي كند. رزمايش هاي مختلف در حوزه هاي موثر و كاربردي، از ديگر ابزارهاي جنگ رواني است. افزون بر اين كه در اين رزمايش ها، نيروهاي نظامي با توان و امكانات خود به صورت علمي آشنا مي شوند و مهارت آنان افزايش مي يابد، تاثير مهمي در روحيه دشمن نيز به جا مي گذارد. نمايش قدرت و توان نظامي به معناي ايجاد رعب و هراس در دل دشمن است تا فكر تجاوز را به ذهن خود راه ندهد. برخي از مفسران در بيان شدت عملي كه در آيه 123سوره توبه آمده است گفته اند: مراد از آن ضرورت نمايش قدرت و روحيه جنگاوري سپاهيان اسلام است. (تفسير نمونه ج 8 ص 197) بنابراين بر دولت و امت اسلامي است كه به روش هاي جنگ نرم و جنگ رواني آشنا شوند و با به كارگيري شيوه هاي نوين، هر گونه تحرك را از دشمن سلب كنند. تحقق اين هدف جز با آشنايي با ابزارهاي عصري ممكن نيست. از اين رو گفته شده است كه بايد فرزند زمان خويش بود و كسي كه به زمانه خود آگاه است و ابزارهاي آن را مي شناسد هرگز دچار ترديد نمي شود، در عمل درمانده نخواهد شد.

    منبع :وبلاگ مرکز فرهنگ و معارف قران (دانشنامه قران )

    موضوعات: جنگ نرم  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1394-09-18] [ 05:01:00 ب.ظ ]





      راه رهایی از دنیا دوستی   ...

    اگر آنچه من از دنیا می دانم شما نیز بدانید، جانهایتان از فریب آن ایمن می شود»

     دنیا مؤنث «ادنی»، از «دنیء» و «دنائت» به معنی پست تر و ناچیزتر (در مقایسه با زندگی آخرت) یا از «دنو» به معنی نزدیکتر (در مقایسه با زندگی آخرت) است. [1]
    قبل از پرداختن به اصل سؤال لازم است اشاره گردد که: حب دنیا منشا همه خطاها معرفی شده است. [2]

    اما اهمیت رسیدن به مقام بندگی و عبودیت خداوند در جهت ترک تعلقات دنیا و خلاصی از حب دنیا و شهوات آن را می توان در حدیث معروف بصری و از قول امام جعفر صادق (ع) جستجو کرد. آنجا که حضرت در پاسخ به پرسش حقیقت عبودیت چیست؟ فرمودند: سه چیز است: اول اینکه بنده برای خود درباره ی آنچه خداوند به او سپرده احساس مالکیت نکند، زیرا بندگان مالک چیزی نیستند… دوم اینکه برای خود بدون در نظر گرفتن خواست و اراده ی خدا تدبیر و برنامه ریزی مستقلی نکند، سوم اینکه تمام دل مشغولی اش اوامر و نواهی خداوند باشد.

    نتیجه اش این می شود که اگر بنده ای خود را مالک چیزی نبیند، انفاق بر او در آنجاهایی که خداوند امر کرده آسان می شود و اگر بنده تدبیر خویش را به خدا بسپارد، مصیبت های دنیا بر او آسان می شود و اگر دل مشغولی بنده ای اوامر و نواهی خدا باشد، دیگر مجالی پیدا نمی کند تا به جدال و کشمکش با مردم بپردازد. پس هرگاه خداوند بنده ای را با این سه ویژگی گرامی داشت برخورد با دنیا و ابلیس و مردم برای او سهل و آسان می شود و دیگر دنیا را برای مال اندوزی و فخر فروشی نمی خواهد…» [19]    از طرفی نیز باید دانست، همیشه براى علاج قطعى بیماریها به ریشه کن کردن اسباب آن باید پرداخت و تا اسباب بیمارى ریشه کن نشود درمان ها سطحى و ناپایدار است و به تعبیر دیگر جنبه مسکّن را دارد، برای رهایی و خلاصی از بیماری حب دنیا راه های بسیاری توصیه شده است: اول) انسان باید خود را به خوبى بشناسد و بداند موجودى است آسیب پذیر که فاصله میان مرگ و زندگى او بسیار کم است، امروز سالم است و پر نشاط، فردا ممکن است گرفتار سخت ترین بیماریها یا اندوه بارترین مصایب گردد، امروز قوى و غنى و قدرتمند است، فردا ممکن است از ضعیف ترین و فقیرترین افراد باشد و نمونه هاى آن صفحات تاریخ بشریّت را پر کرده است. این اندیشه در او روحیه ی متعالی هجرت و جهاد را احیا می کند؛ هجرت به معنای دوری از کانون های کفر و شرک و ظلم و گناه و نیز از عوامل و زمینه های گرایش به دنیاپرستی، و جهاد به معنای آمادگی برای مبارزه و مقابله با مصادیق ظلم و فساد و بی عدالتی در دنیا، این روحیات، انسان را متعالی و بی نیاز از دنیا پرورش داده و در مسیر مقابله با دنیای مذموم و کسب رضای الهی تربیت می کند. [20]

    چنانکه قرآن در اینباره می فرماید: «هر کس پارسا و خدا ترس باشد خدا راه بیرون شدن از گناهان، بلا و حوادث سخت را بر او می گشاید، و از جایی که گمان نمی برد به او روزی عطا می کند و هر که در هر امر بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد، که خدا امرش بر همه ی عالم نافذ و روان است و برای هر چیز قدر و اندازه ای مقرر داشته است.» [23]  به عبارتی می توان گفت؛ انسان پرهیزگار در هیچ کار و اندیشه ای به بن بست نخواهد رسید. [24]   - زمینه هایی را فراهم می سازد که انسان با مطالعه در احوال اقوام گذشته به موقتی و فانی بودن دنیا و مال و ثروت آن، پی ببرد و عمرش را که سرمایه ای بدون بازگشت است به جای تدارک آخرت و تهیه ی توشه ی تقوا به دلبستگی های کاذب و گذرای دنیا مشغول نسازد. چنانکه قرآن در همه ی مراحل زندگی دنیا از انسان خواسته تا درست بیندیشد و ره توشه اخروی برگزیند. برخی آیات [25]     اشاره به این مطلب دارند که: آیا در روی زمین سیر نکرده تا عاقبت پیشینیان آنان را بنگرند؟ شما مؤمنان اگر تعقل کنید به خوبی خواهید فهمید که سرای آخرت برای پارسایان و پرهیزگاران بسیار نیکوتر است. [26]    ، [27]     امیر بیان علی (ع) نیز  در این باره  فرموده است: آیا در گذشتن پدران شما عبرت و پندی نیست؟ آیا ندیدید که گذشتگان از شما باز نمی گردند؟و … [28]
    - و از همه مهمتر، انسان با یاد مرگ و معاد به این حقیقت دست می یابد که، دنیا موقت و گذرا و معاد محل بقاء و جاودانگی است. از اینرو هیچگاه دلبسته ی دنیای فانی نمی گردد. علی (ع) فرموده است: «خوشا به حال کسی که به یاد معاد باشد، برای حسابرسی قیامت کار کند، با قناعت زندگی کند و از خدا راضی باشد.» [29]  ، یقینا کسی که به یاد مرگ و معاد باشد به اندک بهره مندی دنیا قانع و خشنود است. به عبارتی به این حقیقت بیندیشد که ما اعتقاد به معاد و سراى آخرت و حساب و کتاب الهى و پاداش کیفر اعمال داریم و این جهان را منزلگاهى در مسیر یک سفر طولانى مى دانیم و برنامه ما در این جهان آماده شدن و اندوختن زاد و توشه است نه اقامتگاهى براى همیشه ماندن! سوم) اندیشه کند که حرص در اندوختن و ذخیره کردن اموال و برنامه ریزى براى رسیدن به آرزوها و آمال، هرگز مایه سعادت انسان نمى شود، بلکه دائماً او را به درد و رنج گرفتار مى سازد. از اینرو باید صبر و استقامت که خمیرمایه ی همه ی کارهای مثبت و پایه اصلی هرگونه اطاعت و ترک معصیت و دنیای مذموم است و از جمله اسباب ورود در بهشت و رضوان الهی است،را پیشه سازد. [30] این اندیشه موجب می گردد در امور زندگی قناعت پیشه نموده و به ضروریات زندگی اکتفا نماید، به زندگی ساده ی فقرا و مردمی که در سطحی پایین تر هستند نگاه کرده و از این طریق روح انفاق و کمک به مستمندان، را در خویش تقویت نماید، زیرا انفاق، مانع دلبستگی به مال و مظاهر دنیا می گردد. و احسان و نیکوکاری عامل مهمی در وارستگی از دنیا و از جمله اسباب ورود در کانون نعمت و رحمت الهی است. [31]    بعلاوه باید افزود؛ همان گونه که در معالجه و درمان بیمارى هاى جسم و بدن به دکتر و پرهیز، و خوردن دارو و غیره احتیاج است، در امراض روحى نیز مراجعه به طبیب اخلاق و استفاده از داروهاى معنوى ضرورى بنظر می رسد . برای رسیدن به این مقصود، یعنی درمان اساسی حب دنیا، استکمال روح و سلوک الی الله، عمل به دستور العمل های اخلاقی علمای اخلاق و اولیاء الله بسیار نافع و مؤثر است. نکته ی حائز اهمیت   در نظر علمای علم اخلاق  عبارت از اینست که؛  باید خُلقیات، در نفس انسانی به صورت ملکه درآید و از حالت حال بودن خارج گردد؛ یعنی آن قدر باید به رفتارهای پسندیده و اوصاف کمالیه توجه داشت تا آن رفتارها و اوصاف، جزء جان و نفس انسان گردد چنان که علاّمه طباطبایی‌(ره) می ‎ فرماید: طریقه ‎ ی آن این است که آن قدر آن عمل را تکرار کنی تا در نفس تو رسوخ یابد و چون نقشی که در سنگ می ‎ کنند ثابت گردد و راه علمی ‎ اش این است که به خوبی ‎ های آن اذعان و ایمان پیدا کنی و این طرز فکر را در خود تکرار کنی؛ یعنی راهش، تلقین علمی و عملی است.    [32]      ——————————————————————————–

    [1]       آیه های زندگی، حسین اسکندری، ج 5، ص 25.

    [2]       حب الدنیا رأس کل خطیئه. مستدرک الوسائل، ج12، ص41.

    [3]       تفسیر نمونه، ج 26، صص 407 – 406.

    [4]       لقمان، 33؛ حدید، 20؛ آل عمران، 185؛ انعام، 70؛ جاثیه، 35؛ آل عمران، 196.

    [5]      «و ما الحیاة الدنیا الا لعب و لهو، زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست»، انعام، 32.

    [6]       حدید، 14، «و غرتکم الامانی، و آرزوی دور و دراز شما را فریب داد».

    [7]       نساء، 77.

    [8]       نهج البلاغة، خطبه 230.

    [9]       کنزالعمال، ح 6130.

    [10]       مصباح الشریعة، ص 196.

    [11]       «ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم واموالهم بان لهم الجنة…»، توبه، 111.

    [12]       تفسیر نمونه، ج 2، صص 357 و 356.

    [13]       «الدنیا خلقت لغیرها و لم تخلق لنفسها»، نهج البلاغة، حکمت 463.

    [14]       عنکبوت، 64.

    [15]       نهج البلاغه، حکمت 131.

    [16]       بحارالانوار، ج 14، ص 74.

    [17]       همان، ج 72، ص 67.

    [18]       آیه های زندگی، حسین اسکندری، ج 4، ص 182.

    [19]       بحارالانوار، ج 1، ص 224.

    [20]       نک: توبه، آیات 20 و 21.

    [21]       بقره، 82.

    [22]       نازعات، 40 و 41.

    [23]      و من یتق الله یجعل له مخرجاً * و یرزقه من حیث لایحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شیءٍ قدراً،    طلاق، 2-3.

    [24]       آیة الله جوادی آملی، معاد در قرآن، ج4، صص81 و 82

    [25]     لعلکم تتفکرون * فی الدنیا و الاخرة،   بقره، 219-220

    [26]       «افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبة الذین من قبلهم و لدار الاخرة خیر للذین اتقوا افلا تعقلون»  ، یوسف، 109.

    [27]       آیة الله جوادی آملی، معاد در قرآن، صص90 و 91

    [28]       نهج البلاغه، خطبه 99.

    [29]       نهج البلاغه، حکمت 44

    [30]       انسان، 12؛ رعد، 24.

    [31]       مائده، 85.

    [32]      تفسیرالمیزان، ج 1، ص   369

    منبع  qurantv.ir

     

     

     

    موضوعات: متفرقه دینی  لینک ثابت



    [دوشنبه 1394-09-16] [ 08:15:00 ب.ظ ]





      من نماز می خونم ولی ...   ...

    من نماز می خونم ولی …

     

    من نماز می خوانم ولی مشروبم می خورم!! (یا جمله ها یا کارایی مشابهش!)
    تو مراسم احیا شرکت می کنیم و فردا در محل کار و یا جایی که می بینیم کارمان خیلی گیر است، از رشوه دادن و گرفتن ابایی نداریم!!
    روزه می گیریم ولی حجابمونو حفظ نمی کنیم.
    تو کاسبی ها دروغ می گوییم، احتکار می کنیم، با چک ها بازی می کنیم و ربا می دهیم و می گیریم و بعضاً هم تا اذان می شود صف اول مسجد حضور داریم و خدا می داند این آمدن به مسجد برای خداست یا اینکه در چشم مردم “حاجی” مورد اعتماد بازار و صنف خودمان باقی بمانیم و از این راه بتوانیم صفر حساب هایمان را بالاتر ببریم!!
    تا حالا چقدر با این موارد برخورد داشته ایم؟ یا حتی برای خودمان اتفاق افتاده که…
    داشتم قرآن می خواندم که به سوره ی حجر رسیدم. عجب سوره ای، عجب مضامینی و چه زیبا می توان رفتارهای روزمره مان را با این آیات کلام الله مجید رصد کرده، ارزیابی کنیم و بسنجیم.
    این سوره که به ظاهر آیات کم و کوتاهی دارد، از مفاهیم بسیار مهمی آکنده است.
    مثلا آیه های  88 تا 91 که خواندن آن دو دقیقه هم وقتمان را نمی گیرد!!
    لاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُوْمِنِینَ
    وَقُلْ إِنِّی أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِینُ كَمَا أَنزَلْنَا عَلَى المُقْتَسِمِینَ
    الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ
    فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِیْنَ
    و به آنچه ما دسته‏ هایى از آنان [كافران‏] را بدان برخوردار ساخته‏ایم چشم مدوز، و بر ایشان اندوه مخور، و بال خویش براى مومنان فرو گستر.(88)
    و بگو: «من همان هشدار دهنده آشكارم.» همان گونه كه [عذاب را] بر تقسیم‏ كنندگان نازل كردیم.(89)
    همانان كه قرآن را جزء جزء كردند [به برخى از آن عمل كردند و بعضى را رها نمودند].(90)
    پس سوگند به پروردگارت كه از همه آنان خواهیم پرسید.(91)
    روی صحبت اصلی ما بر همین انسان هایی است که الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ؛ همانان‌ كه‌ قرآن‌ را بخش‌ بخش‌ كردند.
    آن‌ را به‌ اجزای‌ گوناگون و پراكنده‌ای‌ تقسیم‌ كرده‌ بعضی‌ از آن‌ را شعر، بعضی‌ از آن‌ را سحر، بعضی‌ را کهنه و مانند این‌ شمردند.
    به ‌قولی‌: معنای‌ «عضین‌» ایمان‌ آوردنشان‌ به‌ بعضی‌ از قرآن‌ و كفرشان‌ به‌ بعضی‌ دیگر از آن‌ است.
    با تأسف‌ كه‌ این‌ آفت‌ هم‌ اكنون‌ ـ اگر نه‌ در عقیده‌ ـ اما در عمل، دامن گیر خیلی از ما بچه هایی که به ظاهر ادعای دین و مذهب هم می کنیم را گرفته است.
    از یک طرف نماز اول وقت و شرکت در کلاس های بحث و وعظ و موعظه مان ترک نمی شود، تسبیح دستمان می گیریم و خود را دائم الذکر می دانیم اما چه فایده که دل شکستن دیگران، بازی کردن با آبروی مردم، دروغ گفتن شده جزء جدایی ناپذیر از زندگی روزمره مان!
    در ظاهر خود را نماز خوان و روزه گیر، عامل به قرآن و دستورات اهل بیت نشان می دهیم اما در عمل کردن پایمان می لنگد.
    بعضاً همان طور که گفتم نماز را در اول وقت می خوانیم اما آنجایی که باید صداقت را چراغ راه زندگی و کسب و کار خود قرار دهیم، به سخن می آییم و می گوییم: مگر در این جامعه می شود با صداقت کار کرد؟!!
    نمازمان را در صف اول به جماعت می خوانیم اما در داد و ستد هایمان ردپای پررنگی از ربا و رشوه وجود دارد!!
    در هیئت های عزاداری حضور پررنگ و دو آتیشه ای داریم ولی حواسمان به حق الناس نیست، به رضایت پدر و مادر که یک امر واجبی است توجهی نداریم و خودمان را دلخوش به این اعمال خوب اما مستحبی کرده ایم!!
    خود را متدین نشان می دهیم اما آنجایی که حرف از مراسم عروسی و جهیزیه دادن و … به میان می آید انگار نه انگار که دین و اهل بیت در این زمینه چه سخنانی داشته اند؛ آنها را که نمی بینیم و نمی شنویم هیچ، تازه برای خود از لسان اهل بیت شأن و شئونات می سازیم که شأن من این است و ….
    حواسمان به اسراف کردن نیست و این در حالی است که با هر اسراف اخوت خود را با شیطان محکم تر می کنیم؛ إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ كَانُواْ إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَكَانَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا (اسراء/ 27)
    خود را پیرو اهل بیت و امام حسین علیهم السلام می دانیم، در ظاهر عاشق ابالفضل العباس هستیم، اما حتی هاله هایی از صبر و گذشت و فداکاری این عزیزان در زندگیمان دیده نمی شود.
    می گوییم قرآن برایمان عزیزترین کتاب است، آن را احترام می کنیم، برکتی برای خانه ها و مجالسمان می دانیم اما به تعبیر خود قرآن آن را مهجور قرار داده ایم؛ إنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (فرقان/ 30) و خبری از عمل کردن به آیاتش نیست.
    به راستی چرا ما این گونه عمل می کنیم؟!! و این در حالی است که در قرآن و روایات از این عمل نهی شده ایم!!
    پس دینداری و نمازها در کجای زندگی باید خودشان را نشان دهند؟!!
    منبع:tebyan.net

     

    موضوعات: متفرقه دینی  لینک ثابت



     [ 08:10:00 ب.ظ ]





      دعا برای از بین بردن ناراحتی های فکری   ...

     

     

      دعایی منسوب به حضرت امیرالمومین علی علیه السلام - زیر آسمان و مأیوس از غیر خداوند این ذکر شریف را بگویید :

     

     

    اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الَّذِينَ اخْتَرْتَهُمْ‏ عَلى‏ عِلْمٍ عَلَى الْعالَمِينَ‏ اللَّهُمَ‏ فَذَلِّلْ‏ لِي‏ صُعُوبَتَهَا وَ حُزُونَتَهَا  وَ اكْفِنِي شَرَّهَا فَإِنَّكَ الْكَافِي الْمُعَافِي وَ الْغَالِبُ الْقَاهِر

     

    منبع:douavazekr.blogfa.com

     

     

     

     

    موضوعات: داروخانه معنوی  لینک ثابت



     [ 08:04:00 ب.ظ ]





      چرا مردها بايد جلوي زن ها بايستند و نماز بخوانند؟   ...

    چرا مردها بايد جلوي زن ها بايستند و نماز بخوانند؟

     

     

    از آنجا كه زن همانند گل است و خواسته يا ناخواسته چشم هاي محرم يا غير محرم را مي ربايد، شارع مقدس براي صيانت زن، دستوراتي واجب يا مستحبي را در نماز يا غير آن داده است؛
    آدمي در حال عبادت خود را در محضر خدا مي بيند و با او سخن مي گويد و به راز و نياز با او بر مي خيزد. با مروري به روايات و احكام آداب نماز دو نكته به خوبي جلوه گر است:
    1. اجتناب از هر آنچه كه باعث توجه به غير خدا است.
    2. رعايت عفت و حيا به ويژه براي زنان.
    از آنجا كه زن همانند گل است و خواسته يا ناخواسته چشم هاي محرم يا غير محرم را مي ربايد، شارع مقدس براي صيانت زن، دستوراتي واجب يا مستحبي را در نماز يا غير آن داده است؛ آب ريختن به دست ها از داخل آرنج هنگام وضو، كنار هم قرار دادن پاها هنگام قيام، ابتدا زانوها را روي زمين قرار دادن پيش از رفتن به سجده، گذاشتن آرنج ها و شكم بر زمين و چسباندن اعضاي بدن به يكديگر هنگام سجده و… همگي نشان دهنده آن است كه اين كارها مانع از در معرض ديد قرار گرفتن برجستگي هاي بدن زن به ويژه در نماز كه با نشستن و برخاستن و ركوع و سجود همراه است خواهد بود - تصور اين امر به ويژه در زناني كه چادر نمي پوشند راحت تر است - از جمله دستورات ديگر براي صيانت زن جلوتر قرار گرفتن مردان از زنان در هنگام نماز با تأكيد بيشتر و در جاهاي ديگر با تأكيد كمتري است.
    اين ادب، از نوع حركت حضرت موسي(ع) و دختر حضرت شعيب به خوبي نمايان است. هنگامي كه دختر حضرت شعيب به درخواست پدرش از حضرت موسي(ع) دعوت كرد. براساس برخي روايات، دختر براي راهنمايي، از پيش رو حركت مي كرد و موسي از پشت سرش. باد بر لباس دختر مي وزيد و ممكن بود لباس را از اندام او كنار زند، حيا و عفت موسي اجازه نمي داد چنين شود به دختر گفت من از جلو مي روم، بر سر دو راهي ها مرا راهنمايي كن. حاصل آن كه دليل اين حكم، روايات متعددي است كه از پيشوايان معصوم رسيده است و شايد يكي از حكمت هاي آن چنان كه گفته آمد اهتمام و اصرار شارع بر حفظ عفت و حياي زنان و دور نگه داشتن مرد از توجه به غير خدا هنگام نماز باشد.

    منبع:askdin.com

     

    موضوعات: احکام بانوان  لینک ثابت



     [ 07:58:00 ب.ظ ]





      این دعا حتماً مستجاب می شود   ...

    این دعا حتماً مستجاب می شود

     

    غبطه خوردن كمال، ولى حسد ورزیدن نقص است. زكریّا علیه السلام با دیدن مقام مریم علیهاالسلام شیفته شد و غبطه خورد و دست به دعا برداشت.
    هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِیَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِن لَّدُنْكَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّكَ سَمِیعُ الدُّعَاء (آل عمران ـ 38)
    آنجا [بود كه‏] زكریا پروردگارش را خواند [و] گفت: «پروردگارا، از جانب خود، فرزندى پاك و پسندیده به من عطا كن، كه تو شنونده دعایى.»
    فَنَادَتْهُ الْمَلآئِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرَابِ أَنَّ اللّهَ یُبَشِّرُكَ بِیَحْیَـى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَسَیِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِیًّا مِّنَ الصَّالِحِینَ (آل عمران ـ 39)
    پس در حالى كه وى ایستاده [و] در محراب [خود] دعا مى‏ كرد، فرشتگان، او را ندا دردادند كه: خداوند تو را به [ولادت‏] یحیى- كه تصدیق كننده [حقانیت‏] كلمة اللَّه [عیسى‏] است، و بزرگوار و خویشتندار [پرهیزنده از زنان‏] و پیامبرى از شایستگان است- مژده مى‏دهد.
    این آیات گوشه‏اى از زندگى پیامبر الهى، زكریا را در ارتباط با داستان مریم بیان مى‏كند.
    سابقاً گفتیم، همسر زكریا و مادر مریم خواهر یكدیگر بودند و اتفاقاً هر دو در آغاز، نازا و عقیم بودند، هنگامى كه مادر مریم از لطف پروردگار، صاحب چنین فرزند شایسته‏اى شد و زكریا اخلاص و سایر ویژگی هاى شگفت‏ آور او را دید، آرزو كرد كه او هم صاحب فرزندى پاك و با تقوا همچون مریم شود، فرزندى كه چهره‏اش آیت و عظمت خداوند گردد.
    با اینكه سالیان درازى از عمر او و همسرش گذشته بود، و از نظر معیارهاى طبیعى بسیار بعید به نظر مى ‏رسید كه صاحب فرزندى شود، ولى ایمان به قدرت پروردگار و مشاهده وجود میوه‏ هاى تازه در غیر فصل، در كنار محراب عبادت مریم، قلب او را لبریز از امید ساخت كه شاید در فصل پیرى، میوه فرزند بر شاخسار وجودش آشكار شود.
    به همین دلیل هنگامى كه مشغول نیایش بود از خداوند تقاضاى فرزند كرد، و آنگونه كه قرآن در نخستین آیه فوق مى‏ گوید: “در این هنگام زكریا پروردگار خویش را خواند و گفت: پروردگارا! فرزند پاكیزه‏اى از سوى خودت به من (نیز) عطا فرما كه تو دعا را مى‏ شنوى” و اجابت مى ‏كنى.”
    در این موقع فرشتگان به هنگامى كه او در محراب ایستاده و مشغول نیایش بود، وى را صدا زدند كه خداوند تو را به یحیى بشارت مى‏ دهد، در حالى كه كلمه خدا (حضرت مسیح) را تصدیق مى‏كند و آقا و رهبر خواهد بود، و از هوى و هوس بر كنار و پیامبرى از صالحان است‏. (آل عمران، آیه 39)
    قانون ازدواج، یك قانون فطرى است و در هیچ آیینى ممكن نیست حكمى بر خلاف این قانون فطرى، تشریع گردد، بنابراین نه در آیین اسلام و نه در هیچ آیین دیگرى ترك ازدواج، كار خوبى نبوده است
    نه تنها خداوند اجابت دعاى او را به وسیله فرشتگان خبر داد، بلكه پنج وصف از اوصاف این فرزند پاكیزه را بیان داشت:
    نخست اینكه او به بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ حضرت مسیح علیه السلام ایمان مى ‏آورد، و با ایمان و حمایت از او سبب تقویت مسیح مى‏ گردد.
    دوم اینكه او مقام سیادت و رهبرى از نظر علم و عمل خواهد داشت.
    سوم اینكه او خود را از هوى و هوس هاى سركش و آلودگى به دنیا پرستى حفظ مى ‏كند، این معنى از واژه “حصورا” استفاده مى‏شود.
    واژه “حصور” از “حصر” به معنى حبس گرفته شده است، در اینجا به معنى كسى است كه خود را از هوى و هوس، منع كرده است.
    این واژه گاه به معنى كسى كه خوددارى از ازدواج مى‏ كند نیز آمده به همین دلیل جمعى از مفسران آن را به همین معنى تفسیر كرده ‏اند، و در پاره‏اى از روایات نیز به آن اشاره شده است. (در ادامه همین نوشتار در این مورد توضیحاتی را خواهیم داد.)
    چهارم و پنجم اینكه او پیامبر بزرگى خواهد بود (توجه داشته باشید كه “نبیاً” به صورت نكره آمده كه در اینجا براى عظمت است) و از صالحان و شایستگان خواهد بود.

    لغات مورد بحث

    1ـ “ذریة” در اصل به معنى فرزندان كوچك است، گاه به اولاد بزرگ نیز گفته مى‏شود، این واژه هر چند در اصل معنى جمعى دارد، ولى بر مفرد هم اطلاق مى ‏گردد (مفردات راغب) ضمناً “طیبة” به صورت مونث آمده با اینكه حضرت زكریا تقاضاى پسر كرده بود، این به خاطر مراعات ظاهر لفظ ذریة است.
    2ـ سیدا: مأخوذ از سواد شخص است، و گفته شده كه به معنى مالك سواد اعظم یعنى شهر بزرگ است و اطاعت او واجب است، و این در صورت مقید بودن آن است، و اگر مطلق باشد به معنى خداوند متعال است.
    3ـ حصورا: یعنى كسى كه از مجامعت خوددارى مى‏ كند، و كسى كه سر خود را پنهان مى‏كند نیز حصور خوانده شده است.
    یک نکته: آیا ترك ازدواج فضیلت است؟ نخستین سوالى كه در اینجا پیش مى‏آید این است كه اگر “حصورا” به معنى “ترك كننده ازدواج” باشد آیا این عمل براى انسان امتیازى محسوب مى‏شود كه درباره “یحیى” آمده است؟
    در پاسخ باید گفت: اولا هیچ گونه دلیل قاطعى بر اینكه منظور از “حصور” در آیه ترك كننده ازدواج است، در دست نیست. و روایتى كه در این زمینه نقل شده از نظر سند مسلم نمى‏باشد.
    هیچ بعید نیست كه حصور در آیه به معنى ترك كننده شهوات و هوس ها و دنیا پرستى و صفتى همانند زهد بوده باشد.
    ثانیا ممكن است یحیى نیز همانند عیسى بر اثر شرایط خاص زندگى و اجبار به سفرهاى متعدد براى تبلیغ آیین خدا ناچار به مجرد زیستن بوده است.
    این یك قانون كلى براى همه نمى‏تواند باشد و اگر خداوند او را به این صفت مى‏ستاید، به خاطر این است كه او بر اثر شرایط خاصى ازدواج نكرد ولى در عین حال توانست خود را از گناه حفظ كند و به هیچ وجه آلوده نشود.
    به طور كلى قانون ازدواج، یك قانون فطرى است و در هیچ آیینى ممكن نیست حكمى بر خلاف این قانون فطرى، تشریع گردد، بنابراین نه در آیین اسلام و نه در هیچ آیین دیگرى ترك ازدواج، كار خوبى نبوده است.
    به هرحال با اینکه بعضى «حَصُوراً» را به معناى ترك ازدواج یحیى به خاطر مسافرت ‏هاى زیاد دانسته ‏اند، ولى امام باقر علیه السلام مى‏ فرماید: عفّت یحیى باعث شد تا ازدواج نكند و از زنان كناره بگیرد. (تفسیر مجمع البیان)

     پیام‏های آیه 38

    1ـ حالات انسان و ساعات دعا، در استجابت آن موثّر است. «هُنالِكَ دَعا زَكَرِیَّا»
    2ـ غبطه خوردن كمال، ولى حسد ورزیدن نقص است. زكریّا علیه السلام با دیدن مقام مریم علیها السلام شیفته شد و غبطه خورد و دست به دعا برداشت. «هُنالِكَ دَعا»
    3ـ زن مى ‏تواند پیامبر خدا را تحت تأثیر قرار دهد. «هُنالِكَ دَعا زَكَرِیَّا»
    4ـ مشاهده ‏ى كمالات دیگران، زمینه‏ ى درخواست كمالات و توجّه انسان به خداوند است. «هُنالِكَ دَعا زَكَرِیَّا»
    5ـ درخواست فرزند و نسل پاك، سنّت و روش انبیاست. «هَبْ لِی»، «ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً»
    6ـ ارزش ذریّه و فرزندان، به پاكى آنهاست. «ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً»
    7ـ در دعا باید از خداوند تجلیل كرد. «إِنَّكَ سَمِیعُ الدُّعاءِ»

    پیام‏های آیه 39

    1ـ دعاى خالصانه از قلب پاك مستجاب مى ‏شود. «دَعا زَكَرِیَّا»، «فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ»
    2ـ نماز، در ادیان پیشین نیز بوده است. «یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ»
    3ـ مِحراب مسجد، از قداست خاصّى برخوردار است؛ محل نزول مائده آسمانى «وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً» و استجابت دعا. «فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ»، «فِی الْمِحْرابِ»
    4ـ نماز، زمینه‏ ى نزول فرشتگان است. «فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ»
    5ـ اراده‏ ى خداوند بر هر چیزى غلبه دارد. پیرىِ پدر و عقیمىِ مادر، مانع فرزند دار شدن نیست. «أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُكَ بِیَحْیى‏»
    6ـ گاهى نامگذارى افراد از طرف خداست. «یُبَشِّرُكَ بِیَحْیى‏»
    7ـ فرزند از نعمت‏ها و بشارت‏هاى الهى است. «یُبَشِّرُكَ بِیَحْیى‏»
    8ـ انبیاء یكدیگر را تصدیق مى‏كنند. «مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ»
    9ـ حضرت عیسى نشانه‏اى از قدرت خداست، نه فرزند خدا. «بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ»
    10ـ خداوند از آینده هر كس خبر دارد. «سَیِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِیًّا»
    11ـ عفّت و كنترل تمایلات جنسى، مورد ستایش خداوند است. «حَصُوراً»

     

    موضوعات: رشد و خود سازی  لینک ثابت



     [ 07:50:00 ب.ظ ]





      هیجان کشتن زنان محجبه‌ای که زامبی شده‌اند   ...

    هیجان کشتن زنان محجبه‌ای که زامبی شده‌اند

     

    با توجه به اقدامات گروه‌های تروریستی همچون داعش که دست‌پرورده غرب و برخی کشورهای به اصطلاح مسلمان منطقه‌اند، دیگر به راه انداختن موج اسلام‌هراسی و ساخت چنین بازی‌هایی علیه مسلمانان کار سختی نیست.

     

    به گزارش جنگ نرم و عملیات روانی؛ بازی Dying Light (نور فانی یا هر معادل دیگری که می‌خواهید برای آن در نظر بگیرید) یک بازی آخرالزمانی زامبی‌محور و اول‌شخص برای کنسول‌های نسل هشتم (PS4, Xbox One) و نیز رایانه است. این بازی، که به‌تازگی و در تاریخ ۲۷ ژانویه ۲۰۱۵ (۷ بهمن ۱۳۹۳) به بازار عرضه شده، ساخت شرکت تک‌لند (Techland) بوده و توسط شرکت وارنر براس (Warner Bros) منتشر شده است.

    وقایع بازی در شهری به نام حرّان (Harran) روی می‌دهد. هرچند سازندگان بازی مدعی شده‌اند که نام تمامی اشخاص و اماکن موجود در این بازی «تخیلی» بوده و هرگونه شباهتی «کاملا تصادفی»‌ است، اما با کمی دقت می‌توان دریافت که اسامی و موضوعات بکاررفته در این بازی چندان هم «تخیلی و تصادفی»‌ نیستند.

    حرّان در واقع نام شهریست بسیار کهن واقع در استان اورفه در جنوب شرقی ترکیه و در نزدیکی مرز سوریه. بنا به گفته برخی مورخان از جمله یاقوت حموی (کتاب معجم‌البلدان) و احمدبن‌عبدالوهاب نویری (نهایة الارب‌فی فنون‌الادب، ج۱۹، ص۱۵۷) حرّان نخستین شهری بود که پس از طوفان نوح بنا شد. برخی دیگر مانند محمد بن جریر طبری (تاریخ طبری، بیروت، ج۱، ص۲۳۳) و ابن‌اثیر (الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۹۴) این شهر را زادگاه حضرت ابراهیم علیه‌السلام یا محلی دانسته‌اند که وی از اور یا بابل به آنجا هجرت کرد. حرّان به شهر پیامبران نیز معروف بوده و پیامبرانی چون نوح، ابراهیم، یعقوب، اسحاق و عیسی علیهم‌السلام مدتی در آن اقامت کردند.

    و اما شخصیت اول بازی یک مأمور آمریکایی به نام کایل کرین (Kyle Crane) است که برای سازمان امداد جهانی GRE کار می‌کند. وظیفه اصلی وی، که شما نقش آن را بر عهده دارید، پیدا کردن شخصی به نام قدیر سلیمان و پس گرفتن اطلاعاتی در مورد ویروسی است که سلیمان از سازمان GRE دزدیده است. درواقع به دلیل شیوع همین ویروس که به ویروس حرّان معروف است مردم شهر به زامبی تبدیل شده‌اند.

    قدیر سلیمان (Kadir Suleiman که می‌توان آن را به «غدیر» هم ترجمه کرد) رئیس یک گروه از بازماندگان شهر است و دارای شخصیتی بسیار خشن و بی‌منطق است که در نهایت شما مجبور می‌شوید با وی مبارزه کنید. او برای رسیدن به خواسته‌هایش دست به هر کاری می‌زند و حتی به دلیل کوچک‌ترین اشتباهی که از نیروهای تحت فرمانش روی می‌دهد به‌راحتی آنها را می‌کشد. در یکی از صحنه‌های بازی وی به دلیل اینکه یکی از سربازانش در حال نوشیدن مشروبات الکلی است به دست وی شلیک می‌کند. سلیمان همچنین با سرقت یک فایل حاوی اطلاعات ویروس حرّان، قصد انتشار آن و آلوده کردن دیگر مناطق سالم و گرفتن جان هزاران انسان بی‌گناه را دارد.

    نکته تازه در مورد این بازی این است که در میان زامبی‌ها حتی زامبی زن محجبه که نمادی از مسلمانان و اسلام است نیز وجود دارد. در واقع شما باید برای بقای خود و دیگران، زامبی‌هایی که در میان آنها مسلمانان نیز هستند را بکشید.در بخش دیگری از این بازی و در یکی از اتاق‌ها، تلویزیونی روشن است که از آن نحوه مبارزه با زامبی‌ها برای کودکان و نوجوانان پخش می‌شود. در یکی از عبارات آموزشی آن، جمله زیر آمده است:

    A good zombie is a dead zombie (زامبی خوب، زامبی مرده است)پس از خودزنی یازده سپتامبر که با سناریوسازی غرب و همکاری متحدان شرقی آن صورت گرفت، موج اسلام‌هراسی وسیعی در رسانه‌های غربی به راه افتاد. در این موج، یکی از جمله‌هایی که در رسانه‌ها، چه اجتماعی و چه غیر اجتماعی، بسیار زیاد استفاده شد جمله زیر بود:

    A good Muslim is a dead Muslim. (مسلمان خوب، مسلمان مرده است)برای درک بهتر میزان استفاده از این جمله فقط کافیست در موتور جستجوی گوگل بخش اول جمله یعنی a good Muslim را بنویسید تا گوگل به عنوان اولین پیشنهاد جمله بالا را ارائه کند که این خود نشانگر میزان کاربرد وسیع این عبارت در اینترنت است.

    حال با کنار هم قرار دادن این دو جمله می‌توان مجدداً دریافت که هدف این بازی معرفی تلویحی مسلمانان به عنوان زامبی‌های وحشی بوده و لازم است تا برای مقابله و کشتن آنان دست به کار شد:

    A good Muslim is a dead Muslim.

    A good zombie is a dead zombie.

    این بازی قرار بود در ابتدا برای کنسول‌های نسل هفتم نیز عرضه شود که بنا به دلایل فنی لغو شد. همچنین در نسخه نهایی، سازندگان بازی برخی مضامین بیش از حد ضد اسلامی آن مانند دیوارنگاری‌های موجود در شهر و زامبیهای محجبه را حذف کردند.

    با توجه به اقدامات گروه‌های تروریستی همچون داعش که دست‌پرورده غرب و برخی کشورهای به اصطلاح مسلمان منطقه‌اند، دیگر به راه انداختن موج اسلام‌هراسی و ساخت چنین بازی‌هایی علیه مسلمانان کار سختی نیست. تنها کاری که رسانه‌های غربی باید انجام دهند این است که اقدامات شنیع چنین گروه‌های تروریستی را به نمایش در آورده و آن را به نام اسلام تمام کنند تا بتوانند افکار عمومی خود و جهان را برای مقابله با مسلمانان بسیج کنند. مابقی کار دیگر آسان خواهد بود.

    منبع :مشرق

    موضوعات: جنگ نرم  لینک ثابت



    [جمعه 1394-09-13] [ 08:41:00 ب.ظ ]





      نینتندو و زندگی به سبک ‘ماریو قارچ‌خور میکرو’   ...

     

     

    نینتندو و زندگی به سبک ‘ماریو قارچ‌خور میکرو’

     

     

    نینتندو، نه به‌دنبال اشغال رسانه‌های خانگی و نه به‌دنبال گسترش سلطۀ خود بر بازار کالاهای مصرفی وارد کارزار تولید کنسول‌ها شد، این کمپانی با نگاهی کامل به مفهوم خانواده و خانه، این مفاهیم را برای خود اختصاصی‌سازی کرد. در نظر شرکت نینتندو، مفهوم خانواده به جمعی گفته می‌شود که در کنار یکدیگر، یک هدف مشترک (رشد و تعالی) را دنبال می‌کنند و در این مسیر گاهی باهم رقیب و گاهی شریک هستند.

    بازی های رایانه ای

    به گزارش جنگ نرم  وعملیات روانی؛ در سال‌های اخیر با رشد سرسام‌آور صنعت بازی‌های رایانه‌ای و رسانه‌های تعاملی و ارائه کنسول‌های جدید نگاه به این صنعت وکنسول ها از ابزاری برای سرگرمی صرف به وسیله‌ای برای تأمین تمام نیاز‌های خانواده تبدیل شده است. هرکنسول بسته به نوع کارایی و سیاست‌های کلان شرکت تولیدکننده آن برای یک جامعه مخاطب و یک نوع خاص و اختصاصی شده از سبک زندگی مبتنی بر خانه طراحی شده است. در این بین در نسل حاضر سه شرکت بزرگ در حوزه سخت‌افزار و نرم‌افزار و بازی‌های رایانه‌ای در تلاشند، تا با سه سبک زندگی متفاوت سه خانه و خانواده متفاوت در سبک زندگی بازار پر سود این حوزه را به تسخیر خود در آورند.

    شرکت نینتندو با بیش از ۱۲۰ سال تجربه در تولید ابزار سرگرمی در سال ۱۸۸۹، در کیوتوی ژاپن تأسیس شد. عمدۀ تولید این شرکت، کارت‌های بازی دست‌ساز بود که موفقیت تجاری بسیاری برای این شرکت به‌دست آورد. در سال ۱۹۵۶ نینتندو با هدف ورود به بازار آمریکا، همکاری خود را با دیزنی آغاز کرد تا کاراکترهای این شرکت را روی کارت‌های خود قراردهد. نینتندو در سال ۱۹۷۰ وارد بازار اسباب‌بازی‌ها و عروسک و ابزارهای سرگرمی شد.

    نینتندو اولین سری از کنسول‌های خانگی خود را در سال ۱۹۷۷ با نام تجاری Color TV-Game روانۀ بازار کرد. این کنسول‌ها در پنج نمونه که هرکدام یک عنوان بازی داشتند، عرضه شد و یکی از کنسول‌های موفق نسل اول به‌شمار می‌رفت. در دوران رکود ایجاد ‌شده در نسل دوم کنسول‌ها، نینتندو کنسولی را معرفی نکرد.

    ولی از پیشگامان آغاز نسل سوم کنسول‌ها Nintendo Entertainment System یا به اختصار(NES) بود که در سال ۱۹۸۳ روانۀ بازار شد و در بازار ژاپن با نام تجاری )فمی‌کام) به فروش رسید. این کنسول باعث پایان‌یافتن دوران رکود صنعت کنسول‌های خانگی شد و پرفروش‌ترین بازی زمان خود، برادران سوپر ماریو (قارچ خور) را روی این کنسول عرضه کرد. این کنسول در ایران با نام (میکرو (شناخته‌شده‌تر است.

    موفقیت (NES) راه را برای عرضۀ کنسول نسل چهارمی نینتندو باز کرد. نینتندو در سال ۱۹۹۰ Super Nintendo Entertainment System را عرضه کرد که به اختصار (SNES) شناخته می‌شود و پرفروش‌ترین کنسول نسل چهارم است.

    نینتندو با به‌دست‌آوردن تجربیات لازم در سال ۱۹۹۶، کنسول نسل پنجمی خود را با نام تجاری نینتندو۶۴ روانۀ بازار کرد که آخرین کنسول خانگی است که در آن از کارتریج برای عرضۀ بازی استفاده شده است. با شروع نسل ششم کنسول‌ها و ورود مایکروسافت و سونی به رقابت سنگین، نینتندو در سال ۲۰۰۱، اولین کنسول خود را با قابلیت استفاده از دیسک به‌جای کارتریج عرضه کرد. Nintendo Game Cube که به اختصار (NGC) شناخته می‌شد و موفقیت‌های بسیاری را برای نینتندو به ارمغان آورد.

    با شروع نسل هفتم، نینتندو موفق‌ترین کنسول خود را معرفی کردWii :؛ که در سال ۲۰۰۶ عرضه شد. تلفظ وی مانند we انگلیسی است که تأکیدی بر این موضوع بوده که این کنسول متعلق به همۀ ماست وی به‌راحتی توسط مردم همه جای دنیا به‌خاطر سپرده می‌شود، مستقل از اینکه به چه زبانی صحبت می‌کنند. نه گیج‌شدنی است و نه خلاصه‌کردنی؛ فقط همان وی‌. کنسول Wii با ارائۀ سبک زندگی که ترکیبی از تفکر آمریکایی و سبک و سیاق خانواده به مدل شرقی بوده، به یکی از سبک‌های پرمخاطب زندگی تبدیل شده است.

    نینتندو، نه به‌دنبال اشغال رسانه‌های خانگی و نه به‌دنبال گسترش سلطۀ خود بر بازار کالاهای مصرفی وارد کارزار تولید کنسول‌ها شد، این کمپانی با نگاهی کامل به مفهوم خانواده و خانه، این مفاهیم را برای خود اختصاصی‌سازی کرد. در نظر شرکت نینتندو، مفهوم خانواده به جمعی گفته می‌شود که در کنار یکدیگر، یک هدف مشترک (رشد و تعالی) را دنبال می‌کنند و در این مسیر گاهی باهم رقیب و گاهی شریک هستند.

    کنسول نینتندو با داشتن رابط کاربری (دسته بازی) آسان و بازی‌های انحصاری با مضامین خانوادگی و رقابت عادلانه، تمام افراد خانواده (در تعریف خود) را دور خود جمع می‌کند. این کنسول نه برای هرفرد، بلکه برای تمام افراد خانواده به‌طور مشترک و هم‌زمان سرگرمی‌ها و رسانه‌های خود را ارائه می‌دهد. بیش‌تر بازی‌های این کنسول خانوادگی هستند. بعضی از این عنوان بازی‌ها، قابلیت سرگرم‌کردن افراد کوچک خانواده (بچه‌های سه سال به بالا) تا افراد بزرگ‌سال و حتی پیر را دارند.

    دستۀ کنسول وی، به‌این‌صورت کار می‌کند که داخل آن حسگرهایی برای تعیین موقعیت و زاویۀ دسته مانند آنچه در گوشی‌های همراه هست، قرار داده شده است. با این روش با تکان‌دادن دسته، شخصیت شما در بازی کاری را انجام می‌دهد. این قابلیت، بازی‌کردن در خانواده‌ها را تغییر داد. (در کنسول‌های نسل قبل بی‌تحرکی یکی از ایرادات کنسول‌ها به‌طور عمده بود که نینتندو آن را برطرف کرد) این وسیله‌، حرکت را برای بازی‌کردن در خانواده به‌صورتی آسان اضافه کرد و تمام افراد درگیر بازی را به حرکت واداشته است.

    این کنسول با اینکه قابلیت بسیاری در خانوادگی بازی‌کردن دارد؛ اما مزایای نیز برای فردی بازی‌کردن در آن قرار گرفته است. ابزارهای ورزشی و تناسب اندام، مانندWii Fit که همانند یک ترازو بوده و فرد با ایستادن روی آن و فشاری که به‌وسیلۀ پاها به آن اعمال می‌کند، می‌تواند بازی را پیش ببرد.

    از عنوان‌های مهم کنسول نینتندو می‌توان به خانوادۀ بازی‌های شخصیت معروف این شرکت ماریو (قارچ خور) اشاره کرد که شامل بازی‌های کلاسیک و بازی‌هایی در سبک‌های مختلف، مانند بازی‌های ری‌سینگ (مسابقات ماشین) و عناوین خانوادگی مانند ماریو پارتی (بازی مانند مار پله) و عنوان‌های مخصوص بزرگ‌سالی چون کهکشان ماریو و سری بازی‌های متروید اشاره کرد. از معروف‌ترین بازی‌های نینتندو می‌توان به بازی ماجراجوی افسانه زلدا اشاره کرد که در آمریکا بسیار طرفدار دارد.

    نینتندو کنسول نسل هشتم خود را در سال ۲۰۱۲ به بازار عرضه کرد. Wii U اولین کنسول این شرکت با قابلیت نمایش ویدئوی اچ‌دی با کیفیت P1080 است. این کنسول تمام قابلیت‌های کنسول نسل قبل خود را به ارث برده و وامدار همان مفاهیم در سبک زنگی است؛ ولی با دو تفاوت؛ اول، افزایش کیفیت تصویر و دوم، حرکت به‌سمت مخاطب تفرد‌گرا و ارائۀ دستۀ بازی شبیه به تبلت‌. شرکت نینتندو با به‌دست‌آوردن موفقیتی تجاری با ارائۀ یک سبک زندگی التقاطی توانست به پیروزی بزرگی در نسل قبل دست پیدا کند و با ادامۀ این راه قصد تکرار این موفقیت را دارد.

    کمپانی نینتندو با داشتن بیش از ۱۲۰ سال تجربه در سرگرم‌کردن مردم و ارتباط تجاری بیش از ۵۰ سال با جامعۀ آمریکا به شناخت تجربی نسبت‌به مخاطب خود رسیده است. متأثر از شرایط نسل هفتم، کنسولی برای تمامی افراد با هر سبک زندگی طراحی کرد و مفاهیم اختصاصی‌شده توسط نینتندو را نمی‌توان در دیگر شرکت‌ها دید. این کمپانی با دیدی وسیع و خلاقیت محوری وارد رقابت‌های نسل بعد شد و به‌سمت رفتار قالب بر دیگر کنسول‌ها کشیده شد. این کمپانی وارد‌کنندۀ حرکت به بازی‌ها بود؛ اما در نسل هشتم مجبور به قبول تفرد‌گرایی و شخص محوری در کنسول خود Wii U شد. کنسول نسل قبلی این شرکت wii با بیش از صد میلیون خانواده در سراسر جهان ارتباط برقرارکرد و بر این خانواده‌ها تأثیر گذاشت و کنسول نسل هشتمی این شرکت ادامه‌دهندۀ راه آن خواهد بود.

    نتیجه گیری

    در چند دهه گذشته با افزایش دستگاه های الکترونیکی و قدرت گرفتن رایانه ها و ایجاد رسانه های تعاملی جایگاه کنسول های خانگی از ابزاری لوکس که کاربردی جز تفریح و سرگرمی نداشت به یک ابزار مصرفی با هدف دسترسی آسان و کم هزینه خانواده به رسانه ها به خصوص رسانه های تعاملی شده کنسول های خانگی به جایگاهی رسیدند که جزو تأثیر گذارترین ابزار ها در خانه به شمار می‌آیند این جایگاه و قدرت و سود حاصل از آن رقابت برای این کنسول‌ها را بسیار سخت و نفس‌گیر کرده شرکت‌ها برای در یافت سهم بیشتر از این بازار به رقابتی نزدیک می‌پردازند و تن به هر خواسته مخاطب خویش می‌دهند تا آن را ترغیب به استفاده از کنسول خود کنند این در گیری و رقابت در مواردی منجر به ایجاد مباحثی شده مثل آموزش و سرگرمی تعاملی‌سازی آموزش و مواردی از این دست که در این نوشتار مجال پرداخت به انها نمی باشد.

    امی این کنسول ها متأثر از هژمونی فرهنگی انگلوساکسون‌ها در خود سبک زندگی آمریکایی را دارا بودند که خود جای تأمل بسیار دارد. در پایان باید اشاره کنیم که این صنعت در حال حاضر مانند یک چاقو عمل می‌کند و استفاده کننده از آن بسته به اخلاق و اراده شخصی خویش می‌تواند این کنسول ها را به ابزاری مفید برای رشد و حرکت به تعالی تبدیل کند یا ابزاری برای نابودی خود.

    منبع :مشرق

    موضوعات: جنگ نرم  لینک ثابت



     [ 08:31:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    حلال جمیع مشکلات است حسین شوینده ی لوح سیئات است حسین ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلاست جائی که سفینه ی نجات است حسین