مهمان کربلا
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   






موضوعات

  • همه
  • همه
  • سفارش های بزرگان
  • داستان های کوتاه
  • نکته های ناب قرانی
  • عفاف و حجاب
  • ظهور
  • اطلاعات عمومی
  • به یاد شهدا ...
  • نماز
  • تربیت فرزند شیعه
  • فرزند پروری
  • سلامتی
  • شهدای و ایثار گران حوزوی
  • بزرگان حوزه
  • شعر
  • شناخت اهل بیت
  • طب سنتی
  • آشپزی ( کیک )
  • طنز
  • غدیر
  • عکس و حرف
  • اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺳﺎﻟﻢ
  • جوان و جوانی
  • ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ
  • ﻭﻻﻳﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • خداوندا
  • زندگینامه
  • احکام بانوان
  • متن ادبی
  • آشپزی ( انواع غذا )
  • آشپزی ( نکته ها )
  • کلیپ
  • دانلود
  • همسرداری
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • رمضان
  • آشپزی ( آش ها)
  • عروسک بافی
  • مناسبت ها
  • لبخند های پشت خاکریز
  • معرفی کتاب
  • حدیث
  • احادیث
  • احادیث اخلاقی
  • ائمه اطهار
  • آشپزی
  • سوپ ها
  • ماه محرم
  • دهه چهارم
  • عدل الهی
  • نشانه های مؤمن چیست ؟
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • جنگ نرم
  • رشد و خود سازی
  • داروخانه معنوی
  • متفرقه دینی
  • کودک و سیسمونی


  • اسفند 1402
    شن یک دو سه چهار پنج جم
     << <   > >>
          1 2 3 4
    5 6 7 8 9 10 11
    12 13 14 15 16 17 18
    19 20 21 22 23 24 25
    26 27 28 29      




    آخرین مطاب






    آمار

  • امروز: 59
  • دیروز: 38
  • 7 روز قبل: 577
  • 1 ماه قبل: 3077
  • کل بازدیدها: 443453




  • خبرنامه





    کاربران آنلاین





    لبخند های پشت خاکریز

    مهدویت امام زمان (عج)



    بازی های دفاع مقدس

    مهدویت امام زمان (عج)



    کرامات و داستان های ائمه اطهار

    آیه قرآن



    دانشنامه امام علی

    آیه قرآن



    اولین های دفاع مقدس

    وصیت شهدا



    جستجو





    ذکر ایام هفته

    ذکر روزهای هفته



    وصیت نامه موضوعی شهدا

    وصیت شهدا



    روز شمار غیبت





    معرفی صفحه وبلاگ به یک دوست






    بازی تمرکز حواس





    جستجو

    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت




    رتبه



      غسل نشاط   ...

    موضوعات: اطلاعات عمومی  لینک ثابت



    [دوشنبه 1394-08-11] [ 12:17:00 ب.ظ ]





      مسابقه انتخاب شیک پوش ترین خانم و آقا   ...




    “مسابقه انتخاب شیک پوش ترین خانم و آقا؛ به پسر مورد نظرتان رای بدهید؛ به دختران شیک پوش خیره شوید و شایسته ترین آنها را انتخاب کنید.” به گیرنده های خود دست نزنید! این جملات مربوط به تبلیغات شوی لباس در یک شبکه ماهواره نیست و مطمئن باشید که شما 40 سال به عقب (پیش از انقلاب) بازنگشته اید! اینجا تهران است، صدای ما را از وزارت ارشاد اسلامی می شنوید!

     

    اخیرا این خبر در خروجی رسانه های کشورمان قرار گرفت که “با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می شود: نخستین جشنواره انتخاب شیک پوش ترین ایرانی"؛ این خبر به سرعت در برخی شبکه های اجتماعی بازنشر و مورد تعجب بسیاری از هموطنان شد .
    امروز نیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوزی صادر کرده است که دختران و پسران درباره لباس یکدیگر نظر بدهند و این نظردهی مستلزم خیره شدن به طرف مقابل و دید زدنِ دقیق اوست! و آیا چنین موضوعی از نظر اسلام مورد تایید است؟ مگر نه این است که وزارت ارشاد ما عنوان “اسلام” را با خود همراه دارد؟ آیا این وزارتخانه کوچکترین مشورتی در این زمینه با مراجع تقلید و صاحبنظران داشته است؟
    شیک پوشی خوب است اما…
    ما در جامعه ای رشد کرده ایم که نه تنها در احکام دینی آن بلکه در عرف و سنت آن نیز خیره شدن به نامحرم جایز نیست. به عبارت دیگر دهها سال هزینه و زمان صرف شده است که چندین نسل دقیقا منطبق با ارزش های ملی و اسلامی رشد کند اما ناگهان برخی برنامه ریزی های غیراصولی و فاقد اندیشه و پشتوانه فکری یافت می شود که گویا می خواهد تیشه به ریشه تمام آن هزینه ها و تلاش

    امروز نیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوزی صادر کرده است که دختران و پسران درباره لباس یکدیگر نظر بدهند و این نظردهی مستلزم خیره شدن به طرف مقابل و دید زدنِ دقیق اوست! و آیا چنین موضوعی از نظر اسلام مورد تایید است؟ مگر نه این است که وزارت ارشاد ما عنوان “اسلام” را با خود همراه دارد؟

    ها بزند و اینگونه به ما تلقین کند که آنچه تا امروز برای آن ارزش قائل بودیم، دیگر ارزش نیست و ما در اشتباه بوده ایم!
    قبل از هر چیز باید بگوییم که ما مخالف شیک پوشی و خوش لباسی نیستیم. بلکه در دین مبین اسلام و در کلام ائمه  علیه السلام بارها بر آراسته بودن و پوشیدن لباس های پاکیزه (به شرط رعایت حرمت ها و احکام اسلام) تاکید شده است. اما مشکل اساسی اینجاست که نهادهای کشور اسلامی ما قدم در راهی گذاشته اند که تشخیص آن از مسیری که شبکه های ماهواره و بیگانه در آن هستند کار سختی است و بیم آن می رود که چنین ایده پردازانی در وزارت ارشاد، از ایده های کنونی خود ارضا نشوند و به دنبال مطابقت و شباهت بیشتر با جشنواره ها و شوهای ماهواره ای باشند!لازم به ذکر است که ما مخالف اصل برگزاری این جشنواره ها نیستیم  اما  باید به دلیل حساسیت موضوع حجاب ملاحظات بیشتری مدنظر قرار بگیرد.
    در جامعه ما هر فرد این اختیار و امکان را دارد که در محدوده قوانین شرعی و دینی، شیک پوش و خوش لباس باشد؛ چراکه در کوچه و خیابان قرار نیست مردان و زنان نامحرم به یکدیگر خیره شوند یا به همدیگر رای بدهند! اما زمانی که کار از شیک پوشی صرف می گذرد و به “خودنمایی به قصد جمع آوری رای” می رسد دیگر نمی توان بی تفاوت از کنار آن گذشت.
    ما در جامعه ای رشد کرده ایم که نه تنها در احکام دینی آن بلکه در عرف و سنت آن نیز خیره شدن به نامحرم جایز نیست. به عبارت دیگر دهها سال هزینه و زمان صرف شده است که چندین نسل دقیقا منطبق با ارزش های ملی و اسلامی رشد کند اما ناگهان برخی برنامه ریزی های غیراصولی و فاقد اندیشه و پشتوانه فکری یافت می شود که گویا می خواهد تیشه به ریشه تمام آن هزینه ها و تلاش ها بزند و اینگونه به ما تلقین کند که آنچه تا امروز برای آن ارزش قائل بودیم، دیگر ارزش نیست و ما در اشتباه بوده ایم!
    ترویج نگاه خریدارانه به انسان ها
    وزارت ارشاد اسلامی حتی حدود اسلامی در این جشنواره را نیز رعایت نکرده است. یعنی این مسابقه دارای بخش های مجزایی برای خانم ها و آقایان نیست و هر فرد می تواند به راحتی وارد حریم طرف مقابلش شود. می دانیم که در جامعه اسلامی ما تفکیک جنسیتی در موارد و مواقع حساس رعایت شده است و هرچند سختگیری های غیرمنطقی در این باره وجود ندارد اما هرجا که امکان خدشه دار شدن حرمت ها بوده، این تفکیک به درستی رعایت و اعمال شده است. در اینجا نیز کمترین و ساده ترین اقدام وزارت ارشاد می توانست تفکیک جنسیتی باشد تا ثابت کند که برای دغدغه های ارزشی و اسلامی احترام قائل است. یعنی رای دادن خانم ها به آقایان و آقایان به خانم ها از قوانین این جشنواره حذف شود.
    امروز نیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوزی صادر کرده است که دختران و پسران درباره لباس یکدیگر نظر بدهند و این نظردهی مستلزم خیره شدن به طرف مقابل و دید زدنِ دقیق اوست! و آیا چنین موضوعی از نظر اسلام مورد تایید است؟ مگر نه این است که وزارت ارشاد ما عنوان “اسلام” را با خود

    ما در جامعه ای رشد کرده ایم که نه تنها در احکام دینی آن بلکه در عرف و سنت آن نیز خیره شدن به نامحرم جایز نیست. به عبارت دیگر دهها سال هزینه و زمان صرف شده است که چندین نسل دقیقا منطبق با ارزش های ملی و اسلامی رشد کند اما ناگهان برخی برنامه ریزی های غیراصولی و فاقد اندیشه و پشتوانه فکری یافت می شود که گویا می خواهد تیشه به ریشه تمام آن هزینه ها و تلاش ها بزند.

    همراه دارد؟ آیا این وزارتخانه کوچکترین مشورتی در این زمینه با مراجع تقلید و صاحبنظران داشته است؟

    بی ربط با عفاف و حجاب
    سال ها قبل کارگروهی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با عنوان “مد و لباس ایجاد شد که هدف اصلی آن ترویج حجاب و عفاف و پوشش های آئینی و اسلامی بوده است اما در قوانین و آداب شرکت در جشنواره انتخاب شیک پوش ترین ایرانی، کمترین اشاره ای به رعایت موازین اسلامی و ترویج عملیاتی حجاب و عفاف نشده است. تنها اقدام وزارت ارشاد در این جشنواره این بوده که آن را به دو بخش “مانتو” و “چادر” تقسیم کرده و حدود عملیاتی و قابل اجرای چندانی برای رعایت کامل حرمت ها وضع نکرده است. ضمن آنکه امکان رای دادن دختران به پسران و بالعکس در این جشنواره وجود دارد.
    از وزارت ارشاد انتظار می رود که نه تنها فعالیت های زیرمجموعه ها و کارگروه های خود را با یکدیگر هماهنگ کند بلکه در برنامه ریزی برای فعالیت آنها نیز با کارشناسان و صاحب نظران دینی مشورت کند.
    چندی قبل از این جشنواره نیز وزارت ارشاد در ماه محرم مجوزی برای تک خوانی زنان صادر کرد که اعتراض مردم و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی را به دنبال داشت و به نظر می رسد که دست هایی در کار هستند تا به خیال خام خود هم نام اسلام و فرهنگ اسلامی را خدشه دار کنند و هم به مرور زمان فرهنگ غرب و طاغوت در لایه های اجتماعی و فرهنگی این کشور جایگزین شود! هرچند این دست ها به جایی نمی رسند اما وقت و اندیشه مردم و دلسوزان کشور را برای مدتی صرف مقابله با خود می کنند.

    منبع :سایت تبیان (سینا حسینی - بخش اجتماعی تبیان)

    موضوعات: اطلاعات عمومی  لینک ثابت



     [ 11:49:00 ق.ظ ]





      ۸ تأثیر مثبتی که گریه کردن بر سلامتی می گذارد   ...

    ۸ تأثیر مثبتی که گریه کردن بر سلامتی می گذارد

     

    آکایران :وب سایت خوارزمی: ما در حال گریه کردن به دنیا می آییم، اما به مرور که سنمان بیشتر می شود، اشک ریختن برایمان به عنوان نشانه ای از ضعف تلقی می شود.
    خوب است بدانید که گریه ی غیر ارادی در واقع برای ذهن، بدن و روح بسیار مفید است. سعی نکنید جلوی اشک هایتان را بگیرید. این کار به شما آسیب خواهد رساند. برای اینکه علت را متوجه شوید، اجازه بدهید با هم بررسی کنیم وقتی که گریه می کنیم چه اتفاقاتی می افتد.
    ۸ تأثیر مثبتی که گریه کردن بر سلامتی می گذارد

    ۸ تأثیر مثبتی که گریه کردن بر سلامتی می گذارد گریه,فواید گریه کردن

    آکاایران: ۸ تأثیر مثبتی که گریه کردن بر سلامتی می گذارد

    ۱- سموم بدنتان دفع می شود.
    بنا به گزارش آکاایران : شما فقط زمانی که غمگین هستید گریه نمی کنید. گریه کردن همچنین پاسخ بدنتان به استرس بیش از حد است. وقتی گریه می کنید، بدن خود را از کورتیزول پاک می کنید. کورتیزول هورمونی مرتبط با استرس است که وقتی سطحی نامتعادل در بدن داشته باشد، پتانسیل این را دارد که به سلامتی شما آسیب برساند.
    سطح بالای این هورمون می تواند مشکلات مختلفی در بدن ایجاد کند نظیر: مشکلات خواب، کاهش پاسخ ایمنی بدن، و افزایش وزن.
    ۲- اشک کشنده ی باکتری هاست.
    اشک شما باکتری ها را از اطراف چشمتان می شوید. زیرا اشک شامل لیزوزیم است. لیزوزیم هورمونی است که در شیر و بزاق انسان وجود دارد. وقتی گریه می کنید، لیزوزیم آزاد می شود و بیش از ۹۰٪ از باکتری های موجود در مسیر خود را می کشد.
    بنابراین گریه کردن نه تنها سموم را از بدن شما دفع می کند، بلکه مواد سمی ای که در سطح بدنتان کمین کرده اند را نیز از بین می برد.
    ۳- بینایی بهبود می یابد.
    تا به حال پیش آمده وقتی بعد از یک روز طولانی کاری به خانه برمی گردید احساس کنید دیدتان کمی تار شده است؟
    در طول روز، غشاهای چشم تان آب خود را از دست می دهند؛ که باعث می شود توانایی تمرکز دیدتان را از دست بدهید. گریه کردن به این غشاها آب رسانی می کند و منجر به تجدید قوای کلی چشم می شود.
    ۸ تأثیر مثبتی که گریه کردن بر سلامتی می گذارد

    ۴- حالتان را بهتر می شود.
    گریه کردن با انتشار هورمون های خاصی استرس را کاهش می دهد. بدیهی است، این موضوع، اثر مثبتی بر خلق و خوی کلی شما دارد.
    یک مطالعه در سال ۲۰۰۸، توسط دانشگاه فلوریدای جنوبی انجام شد که نشان داد ۹۰٪ از افرادی که در شرایط پر اضطراب گریه می کنند حالشان به میزان قابل توجهی بهتر می شود. هنگام مواجهه با مشکلات زندگی، کسانی که گریه نمی کنند در مقایسه با آنهایی که مشکلی با گریه کردن ندارند، یک تکیه گاه کمتر دارند.
    ۵- با احساسات خود مواجه می شوید.
    آنهایی که می گویند گریه نمی کنند به احتمال زیاد از این حقیقت که دلایلی برای گریه کردن دارند فرار می کنند. در زندگی هرکسی دلیلی وجود دارد که به خاطرش گریه کند، و این موضوع به هیچ وجه باعث خجالت نیست.
    در مواجهه با یک بحران عاطفی، چگونگی کنار آمدن با مشکل به خودی خود دشوار است. حال اگر بخواهید جلوی اشک ریختن خود را هم بگیرید، نیاز به تلاشی مضاعف دارید. این تلاش نتیجه ای جز افزایش استرس برایتان به دنبال نخواهد داشت.
    ۶- ارتباطتان با نزدیکانتان قوی تر می شود.
    اگر کسی نزدیکتان شروع به گریه کند، شما به طور غریزی می فهمید که مشکلی وجود دارد. برای انتقال اطلاعاتی از این دست به هیچ کلمه ای نیاز نیست. درواقع گریه هم می تواند نوعی حرف زدن باشد. ممکن است کسی سعی کند تظاهر کند که حالش خوب است، اما اشک هایش آشکار خواهند کرد که صدمه دیده است.
    وقتی بغض کسی می ترکد مثل این است که دریچه ای به سمت افکار و احساساتش گشوده می شود. و این اتفاقی است که فرصت یک گفتگوی عمیق بین ما و کسی که دوستش داریم را به وجود می آورد.
    ۸ تأثیر مثبتی که گریه کردن بر سلامتی می گذارد

    ۷- در برابر عوامل محرک خارجی از خودتان محافظت می کنید.
    اشک ها فقط وقتی که غمگین هستید تولید نمی شوند. آنها در واقع پاسخ طبیعی بدن به هر جسم خارجی ای هستند که به چشم آسیب می رساند. وقتی چشم در تماس با ذرات غبار، شن، یا خاک قرار می گیرد، واکنش طبیعی بدنتان، اشک ریختن است. به این ترتیب از غشاهای چشمتان در برابر خراش و عفونت محافظت می شود.
    دلیل اینکه شما وقتی مشغول خرد کردن پیاز هستید گریه می کنید، این است که پیاز وقتی برش داده می شود، گازی آزاد می کند که به چشم حمله می کند.
    اشک راهی برای محافظت از چشم ها در برابر این عامل محرک است. (نکته ی جالب: برای جلوگیری از این اتفاق قبل از خرد کردن پیاز ۱۰-۲۰ دقیقه آن را در فریزر قرار بدهید. این کار میزان آنزیم هایی که وقت خرد کرد منتشر می شوند را کاهش می دهد.)
    ۸- سلامت کلی شما را بهبود می بخشد.
    همان طور که تا به حال متوجه شدیم، گریه کردن اثرات مثبت زیادی بر سلامتی دارد؛ از جمله بهبود خلق و خو، کاهش سطح استرس، و حفاظت از چشم ها دربرابر باکتری ها و… اما آیا می دانستید که اشکی که ناشی از احساسات باشد نسبت به دیگر انواع گریه ۲۴٪ پروتئین آلبومین بیشتری دارد؟
    این موضوع به تنظیم سوخت و ساز بدن کمک می کند. گریه کردن همچنین می تواند در مبارزه با دیگر مشکلات رایج سلامتی نظیر فشارخون بالا، چاقی و دیابت مفید باشد.

    منبع :اکا ایران (مقالات پزشکی و بهداشتی -)

     

    موضوعات: اطلاعات عمومی  لینک ثابت



    [یکشنبه 1394-08-10] [ 09:40:00 ق.ظ ]





      وصيتى كه نوشته نشد   ...

    رويدادهاى پس از غدير تا زمان گسيل سپاه اسامه و رفتارهاى‏مخالفت جويانه عده‏اى نه چندان اندك از صحابيان، حكايت از آن‏داشت كه جمعى با توجه به ناخوشى رسول اكرم(ص)در انتظار مرگ‏پيامبر و در انديشه تصاحب حكومت‏اند و براى اين هدف از هيچ‏مخالفتى دريغ نمى‏ورزند. از همين رو پيامبر با آگاهى از حوادثى‏كه به انتظار مرگ حضرتش كمين كرده بود و با شناختى كه از برخى‏اطرافيان خود داشت، در آخرين فرصت زندگى بر آن شد تا با بيان‏ساده و روشن مهم‏ترين پيام دوران رسالتش مسير آيندگان را ترسيم‏نمايد.

    در روز پنجشنبه(چهار روز پيش از ارتحال)در آخرين روزها كه‏ارتباط انسانها از آسمان قطع مى‏گرديد، پيامبر اكرم(ص) در حالى‏كه در بستر بود، تقاضاى قلم و كاغذى براى نوشتن وصيت نمود. چندتن از صحابه گرد بستر آن حضرت و زنان و فرزندش فاطمه(س)در پس‏پرده‏اى حاضر بودند.

    عمربن‏خطاب ماجرا را براى ابن عباس چنين نقل مى‏كند:

    ما نزد پيامبر(ص)حضور داشتيم، بين ما و زنان پرده‏اى آويخته‏شده بود. رسول اكرم(ص)به سخن در آمده، گفت: «نوشت‏افزاربياوريد تا براى شما چيزى بنويسم كه با وجود آن هرگز گمراه‏نشويد.» زنان پيامبر از پس پرده گفتند: خواسته پيامبر(ص)رابرآوريد. من گفتم: ساكت‏باشيد! شما زنان همنشين پيامبر، هرگاه‏او بيمار شود، سيلاب اشك مى‏ريزيد و هرگاه شفا يابد، گريبان اورا مى‏گيريد! در همين حال رسول خدا گفت: «آنان از شمابهترند.»

    بخارى مى‏نويسد: يكى از حاضران، سخن حضرت(ص)را در حضورش رد كرد و گفت: درد براو غلبه كرده و نمى‏داند چه مى‏گويد …. و رو به ديگران گفت:قرآن نزد شماست، همان براى ما كافى است. در ميان حاضران اختلاف‏شد و به يكديگر پرخاش كردند. برخى سخن او را و برخى سخن رسول‏خدا(ص)را تاكيد مى‏كردند. بدين ترتيب از نوشتن نامه جلوگيرى‏شد.

    ابن‏عباس مى‏گويد: چه روزى بود روز پنجشنبه! ناخوشى پيامبر(ص)در آن روز شدت‏يافت. فرمود: كاغذ و قلمى بياوريد تا چيزى بنويسم كه پس از آن‏هرگز گمراه نشويد. يكى از افراد حاضر گفت: پيامبر خدا هذيان‏مى‏گويد! به پيامبر گفتند: آيا خواسته‏ات را برآوريم؟ فرمود: آيابعد از آنچه انجام شد!؟ بنابراين، پيامبر(ص)ديگر آن را نطلبيد.

    نيز ابن عباس گويد: …. در حضور پيامبر مشاجره‏اى صورت گرفت،گفتند: پيامبر را چه شده است، آيا هذيان مى‏گويد؟ از اوپرسيدند. آنان سخن خود را تكرار كردند. حضرت فرمود: مرا به حال‏خود واگذاريد، زيرا حالت(درد و رنجى)كه من دارم از آنچه شمامرا به آن مى‏خوانيد(و نسبت مى‏دهيد) بهتر است. چون به پيامبرچنين گفتند و با يكديگر به گفتگو پرداختند، رسول اكرم(ص)فرمود: از نزد من بيرون رويد.

    با وجود اعتراف عمر به اينكه گوينده آن سخن وى بوده است،همچنان اخبار اين موضوع در كتابها با تقطيع و تحريف نقل مى‏شودو جمله اهانت‏آميز وى يا نام او ذكر نمى‏شود و به توجيه آن‏پرداخته‏اند.

    ابن‏ابى‏الحديد پس از پذيرش اخبار آن واقعه مى‏نويسد:

    البته(اين رفتار از عمربن‏خطاب چندان دور از انتظار نبود. زيرا)هميشه در سخنان عمر درشتى و زشتى بود و اخلاقش با جفا وحماقت و تكبر و اظهار بزرگى همراه بود. چون كسى اين سخن او رابشنود تصور مى‏كند او واقعا عقيده داشته است كه پيامبر هذيان‏مى‏گويد. معاذالله كه قصد او ظاهر اين كلمه باشد; لكن جفا وخشونت‏سرشت وى، او را به ذكر اين سخن واداشت كه نتوانست نفس‏خود را مهار كند. بنابراين نبايد بر او خرده گرفت، زيرا خدا اورا چنين آفريده بود و او در اين رفتار خود اختيارى نداشت، چون‏نمى‏توانست طبيعت‏خود را تغيير دهد. بهتر آن بود كه بگويدناخوشى بيمارى بر پيامبر چيره شده است‏يا آنكه در غيرحال طبيعى(بيهوشى)سخن مى‏گويد.

    بايد از ابن‏ابى‏الحديد پرسيد: مگر تفاوت اين دو جمله با جمله‏قبل چيست!

    به راستى آيا عمربن خطاب معتقد بود كه پيامبر هذيان مى‏گويد؟ آيا نمى‏دانست كه با اين اعتقاد، وى در زمره مشركانى قرار خواهدگرفت كه به رسول خدا جنون و سحر نسبت مى‏دادند؟ آيا وى هيچ يك‏از آيات قرآن كه اين نسبتها را از پيامبر دور مى‏دارد، نشنيده ونخوانده بود؟ آيات سوره نجم و حاقه را نشنيده بود كه(ما ضل صاحبكم و غوى و ما ينطق عن الهوى ان هو الا وحى يوحى‏علمه شديد القوى انه لقول رسول كريم و ما هو بقول شاعر قليلا ماتومنون و لا بقول كاهن قليلا ما تذكرون تنزيل من رب العالمين ولو تقول علينا بعض الاءقاويل لاءخذنا منه باليمين ثم لقطعنامنه الوتين) جز اين آيات، عقل اين ويژگيها را از مقام نبوت دور مى‏داند.زيرا در آن صورت، پيامبر هم همانند ديگران خواهد بود و به‏كمترين سخن او نمى‏توان اعتماد كرد.

    هدف او از اظهار اين نسبت چه بود؟ چه بدى داشت كه پيامبرچيزى بنويسد كه جهانيان تا پايان روزگار از گمراهى برهند؟ آياچيزى ارجمندتر از هدايت همه مردم تا پايان جهان وجود دارد؟ مصلحت چه امرى از اين بالاتر بود؟

    چرا وقتى ابوبكر وصيت‏به خلافت عمر مى‏كرد، عمر معتقد نبود كه‏او هذيان مى‏گويد! با آنكه مقام و شان پيغمبر را نداشت; حال‏آنكه ابوبكر در ضمن تحرير فرمان خلافت‏بيهوش شد و عثمان از ترس‏آنكه ابوبكر پيش از وصيت‏بميرد، فرمان را بدون آنكه ابوبكربفهمد، به نام عمر تمام كرد و وقتى ابوبكر به هوش آمد، آن راامضاء نمود!

    آيا فرمان و تقاضاى رسول گرامى(ص)الزام آور نبود؟ چگونه تنهاعمر بدين نكته پى برد و اهل‏بيت‏حضرت از آن سخن، وجوب و الزام‏دانستند؟

    آيا جايز است گفتارهاى الزامى رسول‏اكرم(ص)را بدين گونه ردكرد، با آنكه روا نيست‏به حال بيمارى و احتضار در حضور مردمان‏عادى چنين با بى احترامى بلند سخن گفت؟!

    اينك رسول خدا(ص)پس از آن رفتار از نوشتن خوددارى كرد نه‏بدان سبب بود كه فرمان خويش را واجب مى‏دانست‏بلكه علت ديگرى‏داشت كه ذكر خواهيم كرد.

    آيا از ميان همه آنچه رسول گرامى اسلام(ص)در مدت زندگى و درروزهاى پايانى عمر فرموده بود تنها همين جمله بود كه از غلبه‏بيمارى و …. صادر مى‏شد؟! چگونه در مورد فرمان بسيج‏سپاه‏اسامه و تاكيد و پيگيرى آن، كسى نسبت هذيان به پيامبر(ص)ندادو اين ماموريت را فقط به تاخير انداختند; چون با تاخير سپاه‏نيز به هدف خود مى‏رسيدند! به همين علت تا آخرين لحظه و حتى‏چهار روز بعد ازدرخواست قلم و كاغذ باز پيامبر(ص)نسبت‏به بسيج لشكر اسامه‏اصرار مى‏ورزيد و سرپيچى كنندگان را مورد لعنت قرار مى‏دهد، امابا چنين نسبتى مواجه نمى‏شود و آنان همچنان فرمان پيامبر(ص)راپا برجا مى‏دانند و بعد از انجام بيعت‏با مردم با قوت و اراده‏تمام، آن را به انجام مى‏رسانند!

    وصيت‏شفاهى پيامبر(ص)پس از اين اتهام مورد انكار و مخالفت‏قرار نمى‏گيرد. در آخرين ساعات زندگى نيز چنان كه خود گويند: پيامبر دستور داد ابوبكر برود نماز گزارد و اين دستور را هذيان‏ياد نمى‏كنند!

    ابن‏ابى الحديد مى‏گويد: زمانى نزد ابوجعفر نقيب اخبار معتبر وصريح درباره خلافت على بن ابيطالب(ع)را بيان كردم و گفتم: بسياربعيد مى‏دانم كه اصحاب پيامبر همگى يكدست‏بكوشند تا دستورپيامبر را در اين باره ناديده گيرند و از آن جلوگيرى نمايند! چنانكه بعيد مى‏دانم كه براى از بين بردن يكى از اركان دين(مانند نماز و روزه)همدست‏شوند!

    نقيب(ضمن پذيرش همدستى اصحاب بر جلوگيرى از به خلافت رسيدن‏على‏بن ابيطالب(ع‏» در پاسخ گفت: آنان معتقد نبودند كه خلافت ازشعاير مذهبى است و همانند ديگر احكام شرعى مثل نماز و روزه‏است. آنها مساله خلافت را همچون مسايل ديگر دنيوى مى‏پنداشتند،مانند فرماندهى فرماندهان و تدبير جنگها و سياست رعيت پرورى. به همين سبب در صورتى كه در آن مسايل مصلحتى مى‏ديدند، ازمخالفت‏با دستورهاى پيامبر اكرم(ص)پروايى نداشتند…. .

    واقعيت چنين نشان مى‏دهد كه حاضران در آن مجلس از آن فرمان‏جزالزام و وجوب استنباط نكردند و اگر جز اين بود كارشان به‏اختلاف و دعوا نمى‏انجاميد. هر كس مى‏خواست‏بدان عمل مى‏كرد و هركه نمى‏خواست عمل نمى‏كرد. اما چون گروه ناموافق نمى‏توانستندوجوب و الزام آن را بپذيرند و آنگاه آشكارا از آن سرپيچى‏نمايند در اصل اينكه تقاضاى مورد نظر از روى عقل و حواس سالم‏صادر شده است تشكيك كردند تا اصلا پيگيرى آن لازم نباشد. همان‏طور كه مردم هيچ گاه بهانه‏گيرى مريض بيهوده گو را دنبال‏نمى‏كنند!(دور از مقام نبوت)

    مفاد وصيت چه بود؟ چرا از نوشتن آن جلوگيرى كردند؟

    اين هر دو پرسش را عمر بن خطاب خود ناخواسته پاسخ داده است. او ضمن گفتگويش با ابن عباس مى‏گويد:

    رسول خدا ستايش زيادى از على مى‏نمود كه البته آن گفته‏ها چيزى‏را ثابت نمى‏كند و حجت نمى‏باشد. او(در حقيقت) مى‏خواست‏با ستايش‏از على امت‏خود را بيازمايد(كه تا چه حد پيرو فرمان پيامبرخويش‏اند.)آن حضرت در هنگام بيمارى تصميم داشت در اين موردتصريح نمايد، ولى من از آن جلوگيرى كردم.

    و در روايت ديگر: رسول خدا خواست او را نامزد خلافت نمايد و من از ترس بروزفتنه مانع شدم. و پيامبر از درون من آگاه شد و(از اصرار برتقاضاى خود)خوددارى كرد.

    ماهنامه كوثر شماره 39

    موضوعات: اطلاعات عمومی  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1394-06-05] [ 11:41:00 ق.ظ ]





      آیا امام علی(ع) در جنگ با عمرو بن عبدود، او را فریب داد؟ اگر چنین است؛ آیا فریب و نیرنگ در میدان نبرد، صحیح است؟   ...

    پرسش
    در ماجرای نبرد امام علی(ع) با عمرو بن عبدود می‌گویند علی(ع) به عمرو گفت: به پشت سرت نگاه کن. اینها چه کسانی هستند که به دنبالت می‌آیند؟ و وقتی عمرو برگشت، ناگهان علی او را غافلگیر کرده و یک پایش را قطع نموده و او را می‌کشد. لطفاً ماجرای واقعی این جنگ تن به تن را با نقل از منابع معتبر تاریخی بیان کنید.
    پاسخ اجمالی
    در گزارش جنگ خندق درباره نبرد میان امام علی(ع) و عَمْرو بن عَبْدِوَدّ نقل شده است؛ علی(ع) در حالى‌که هَرْوَله می‌کرد، [از کنار عمرو‏] گذشت … عمرو به وى گفت: کیستى؟
    گفت: «من، على بن ابی‌طالب، پسر عموى پیامبر خدا و داماد اویم».
    عمرو گفت: به خدا سوگند، پدرت در گذشته با من دوست بود و خوش ندارم که تو را به قتل رسانم. پسر عمویت هنگامى که تو را به سویم فرستاد، خاطرجمع نبود که تو را با نیزه‌ام برُبایم و میان زمین و آسمان رها سازم، نه زنده و نه مرده!
    امیرمؤمنان به وى گفت: «پسر عمویم می‌دانست که اگر تو مرا بکُشى، من وارد بهشت شوم و تو در آتش باشى، و اگر من تو را بکُشم، تو در آتش باشى و من در بهشت».
    عمرو گفت: هر دوى آنها به سودِ تو است، اى على! و این، تقسیمِ ناعادلانه‌اى است!
    على(ع) فرمود: «این سخن، بگذار. من از تو شنیدم در حالى‌که پرده‌هاى کعبه را گرفته بودى، می‌گفتى: “هیچ‌کس در جنگ، سه خواسته بر من عرضه ندارد، جز آن‌که یکى از آنها را اجابت کنم” و [اینک‏] من سه خواسته بر تو عرضه می‌دارم، یکى را اجابت کن».
    [عمرو] گفت: بگو آنها را، اى على!
    فرمود: «یکى آن‌که شهادت دهى که خدایى جز خداى یگانه نیست و محمّد، پیامبر خدا است».
    [عمرو] گفت: این را رها کن و دومین خواسته را بپرس.
    فرمود: «این‌که بازگردى و این سپاه را از [رویارویى با] پیامبر خدا بازگردانى. اگر [پیامبر] راست‌گو باشد، شما نیز به واسطه او عزّت و برترى یابید، و اگر دروغ‌گو باشد، دزدان و فرومایگان عرب [براى از میان بُردن او] بس باشند».
    عمرو گفت: آن وقت، زنان قریش با یکدیگر گفت‌وگو نمی‌کنند و شاعران در سروده‌هایشان [نخواهند گفت‏] که من ‏از جنگ ترسیدم و به ‏عقب بازگشتم؟ [در این صورت،] گروهى را که مرا بر خود رئیس کردند، یارى نکرده‌ام.
    امیرمؤمنان ‏فرمود: «[خواسته‏] سوم، آن است که فرود آیى، تا با تو کارزار کنم؛ چرا که تو سواره‌اى و من پیاده».
    آن‌گاه از اسبش پایین پرید و آن‌را پى کرد و گفت: این، خصلتى است که گمان نمی‌کردم یکى از عرب‌ها مرا بدان وادار نماید.
    آن‌گاه [کارزار را] شروع کرد و با شمشیر بر سرِ على(ع) زد. امیرمؤمنان، خود را در پناه سپرش گرفت؛ اما [شمشیر] سپر را بُرید و بر سرش نشست.
    على(ع) به او فرمود: «اى عمرو! آیا همین که من با تو کارزار می‌کنم و تو جنگاور عرب هستى، تو را بس نیست براى مبارزه با من، از یاور کمک گرفتى؟».
    عمرو به پشت سرش نگاه کرد. امیرمؤمنان، به سرعت ضربه‌اى بر دو ساقش فرود آورد و هر دو را قطع کرد. گَرد و غبارى از میان آنان بلند شد.
    منافقان گفتند: على بن ابی‌طالب، کشته شد.
    سپس گَرد و غبار خوابید و نگاه کردند. در این هنگام، امیر مؤمنان را بر روى سینه عمرو دیدند که ریش او را گرفته و می‌خواهد سر او را از تن جدا کند. سپس سرش را بُرید و آن‌را گرفت و به سوى پیامبر خدا آمد، در حالى‌که بر اثر ضربتِ عمرو، خون از سرش جارى بود و از شمشیرش خون می‌چکید، و چنین رجز می‌خواند:
    «من، على و پسر عبدالمطّلبم‏،
    مرگ براى جوانمرد، از فرار بهتر است».
    آن‌گاه پیامبر خدا فرمود: «اى على! بر او نیرنگ کردى؟».
    گفت: بلى اى پیامبر خدا! جنگ، نیرنگ است.[1]
    درباره این گزارش باید به این نکته توجه نمود که؛ یکی از عناصر مهم در نبرد با دشمن، جنگ روانی است که خود مبتنی بر نیرنگ‌ها، بزرگ‌نمایی‌ها و … می‌باشد و چون این فریب به منظور هدف مهم‌تری می‌باشد، نباید آن‌را همسان با دروغی دانست که برای منافع ناحق شخصی و گروهی بر زبان جاری می‌شود. چنان‌که در این‌باره در روایات دیگر می‌خوانیم:
    1. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «جنگ؛ یعنى نیرنگ».[2]
    2. ابن عبّاس می‌گوید: پیامبر(ص) یکى از اصحاب خود را مأمور کشتن یک نفر یهودى کرد. او گفت: اى پیامبر خدا! در صورتى از عهده این کار برمی‌آیم که دستم را باز بگذارى. پیامبر خدا فرمود: «همانا جنگ، نیرنگ است. پس هر کار می‌خواهى، بکن».[3]
    3. عدى بن حاتم می‌گوید: به درستى که حضرت علی(ع)، هنگامى که در صفّین با معاویه رو در رو شد، صدایش را بلند می‌کرد تا یارانش بشنوند و می‌فرمود: «به خدا سوگند، معاویه و یارانش را خواهم کُشت!». آن‌گاه در آخر سخن، صدایش را آهسته می‌کرد و می‌گفت: «إن شاء الله!». من نزدیک ایشان بودم و گفتم: اى امیرمؤمنان! به درستى که سوگند یاد کردى بر آنچه انجام می‌دهى. آن‌گاه «ان شاء الله» گفتى. مقصودت از این، چه بود؟ فرمود: «جنگ، نیرنگ است و من نزد مؤمنان، دروغ‌گو نیستم. خواستم تا یارانم را بر دشمن بشورانم تا سُستى نکنند و [به نبردِ] با آنان، رغبت پیدا کنند. پس در آینده، داناترین آنان، از این سخن سود بَرَد. إن شاء الله!».[4]
    4. امام صادق(ع) فرمود: «خداوند کسى که در جنگ به حریف خود نیرنگ بزند و به او دروغ بگوید، بازخواست نمی‌کند».[5]

    [1]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج ‏2، ص 184 – 185، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
    [2]. عتکی البزّار، أبوبکر أحمد بن عمرو، مسند البزّار، ج 4، ص 187، بیروت، مؤسسة علوم القرآن، چاپ اول، 1409ق.
    [3]. متقی هندی، علی بن حسام الدین‏، کنز العمّال، ج 4، ص 469، بیروت، مکتبة التراث الاسلامی، چاپ اول، 1397ق.
    [4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏7، ص 460، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
    [5]. کافی، ج ‏2، ص 342.

    موضوعات: اطلاعات عمومی  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1394-06-04] [ 01:32:00 ب.ظ ]





      ۱۴اشکال تاریخی به فیلم رستاخیز ...   ...

    14 اشکال تاریخی به فیلم رستاخیز

    حجت الاسلام علی ثمری با اشاره به 14 ایراد محتوایی به فیلم «رستاخیز» اعلام کرد دشمنان اسلام خواسته یا ناخواسته عده‌ای را اجیر کرده‌اند تا این فیلم ساخته شود و بعد هم به عنوان فیلم برتر در سالروز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و دهه فجر انتخاب شود.

     

    حجت الاسلام و المسلمین علی ثمری صاحب کتاب «شرح شمع» که روزنگار و تاریخ تحلیلی عاشورا با نگاهی بر یکصدو پنجاه مقتل متقدم و متاخر است، طی بیانیه ای به فیلم «رستاخیز» اعتراض کرد.

     

    متن کامل این بیانیه عبارت است از:

     

    بسم الله الرحمن الرحیم

     

    حادثه عاشورا صرفا یک حادثه و واقعه تاریخی نیست بلکه فرهنگ زندگی و سیره ی عملی دین مداری است.

     

    در فیلم «رستاخیز» با نگاهی تک بعدی به عاشورا صرفاً به صورت شکلی و نه محتوایی پرداخته شده است. متاسفانه در بعد شکلی هم اشکالات مهمی وجود دارد که از آن جمله می توان به نمایش تصاویر امام زادگان واجب التعظیمی همچون حضرت قمر منیر بنی هاشم، حضرت علی اکبر، حضرت قاسم و حضرت علی اصغر علیهم السلام اشاره کرد.

     

    مگر نه این که حضرت علی اکبر اشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا به رسول الله است؟ پس چهره رسول الله را به تصویر کشیده اند؟!!!

     

    به نظر می رسد دشمنان اسلام که متوجه اثرپذیری مردم ما از نهضت عاشورا و حادثه کربلا شده اند، خواسته یا ناخواسته عده ای را اجیر کرده اند تا این فیلم ساخته شود و بعد هم به عنوان فیلم برتر در سال روز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و دهه فجر انتخاب شود.

     

    لذا بر خود فرض دانستم تا در حوزه محتوایی به برخی از اشکالات عدیده فیلم مورد نظر اشاره کنم:

     

    1) عاشورا پیام های بسیاری در حوزه های اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، دینی، جوانان، نوجوانان، زنان و پیران دارد که اصلا در این فیلم به هیچ یک از این پیام ها توجه نشده است.

     

    2 ) انگیزه قیام اباعبدالله علیه السلام مغفول واقع شده است. برای مثال اتفاقات عبرت آموز مدینه، سخنان امام کنار قبر پیامبر با عوام و خواص، وصیت امام، هیهات من الذله امام و… اصلا مورد توجه قرار نگرفته است.

     

    3 ) نقش خواص که در اطراف امام به طمع حکومت جمع شده بودند دیده نمی شود.

     

    4) اتفاقات عبرت آموز مکه از قبیل طواف امام و سخنان ایشان مورد تحریف واقع شده است.

     

    5) به جانفشانی کوفیان غیرتمند و فداییان حضرت حسین علیه السلام به صورت خلاف واقع نگاه شده است و اثری از رشادت های آنان نیست. مردانی همچون محمدبن کثیر ، هانی بن عروه، عبدالله بن یقطر و طوع�

    موضوعات: اطلاعات عمومی  لینک ثابت



    [یکشنبه 1394-04-21] [ 01:37:00 ب.ظ ]





      تقلید کور کورانه ...   ...

    تقلید کور کورانه…..

     

     

     

     

    مد جدیدی که امروزه در میان زنان و دختران ایرانی رایج شده ، بالا بردن مو و برجسته کردن آن و نمایان کردن حجم آن است که از قدیم نماد زنان فاحشه بوده است.

     

    (در این رابطه روایت است که این نوع آرایش را به کوهان شتر تشبیه و آن زنان را لعنت ميکردند)

     

    تعداد نگین هایی که به گوش می آویختند ، نماد درجه فاحشگیست. (الان هم این مد رو به گسترش است)

     

    بیرون گذاشتن گوش چپ نماد نیمه فاحشگی!

    بیرون گذاشتن گوش راست نماد رابطه زن با زن!

    بیرون گذاشتن هر دو گوش نماد فاحشگی تمام!

     

    مدل ریش به شکل حرف T در آقایان نماد رابطه جنسی با مادر هر شب!

     

    بخشی از سخنان دکتر سعید عزیزی

     

    شاید حق داره وقتی فردی غیر ایرانی که با این نمادها آشنایی کامل داره و فلسفه اون رو میدونه ، وارد ایران میشه فکر کنه ایران پر فاحشه است!

     

    حال اینکه در این جنگ نرم ، تنها دختران معصومی که از همه جا بی خبرند و فقط کورکورانه تقلید میکنند ، هدف دشمنی که دیوانه وار نماد گر است واقع شدند!!!!

     

    خلق را تقلیدشان بر باد داد .

    ای دو صد لعنت بر این تقلید باد.

    موضوعات: همه, اطلاعات عمومی  لینک ثابت



    [سه شنبه 1394-04-09] [ 01:12:00 ب.ظ ]





      قوانین وبلاگ نویسی   ...

    بدون شك هر كاري رمز و راز خاص خود را داراست و وبلاگنويسي هم از اين قاعد مستثني نيست، با رعايت نكاتي كوچك ميتوان نتيجه اي بسيار بهتر گرفت .من در اين نكاتي از وبلاگنويسي برايتان آورده ام كه توجه به آنها بدون شك موجب موفقيت بيشتر وبلاگ شما خواهد بود.
    1) به قانون كپي رايت وفادار باشيد.(اگر ميخواهيد صرفا با كپي و پيست كردن مطالب ديگران مطالب خود را اداره كنيد بدانيد كه هيچگاه صاحب يك وبلاگ مفيد و موفق نخواهيد شد به جاي اين كار سعي كنيد هرگاه مطلبي را كپي برداي ميكنيد حتما منبع اصلي را با عنوان ماخذ ذكر كنيد اين كار باعث جلب اعتماد مخاطبان ميشود و آنها ميدانند كه شما از خودتان نيز حرفي براي گفتن داريد . فرض كنيد من وبلاگ شما بيايم و ببينم مطلبي كه ميدانم مال شما نيست را قبلا خوانده ام و شما طوري وانمود كرده ايد كه انگار مطلب متعلق به شماست يقينا به شما و وبلاگتان اعتماد نخواهم كرد)
    2) همه ي نظرات خوانندگان شما قابل احترامند . (ممكن است وبلاگ شما موافقان و مخالفاني داشته باشد . داشتن مخالف اصلا معناي بدي ندارد بلكه به نظر من داشتن مخالف در وبلاگ نويسي بسيار عاليست زيرا اين نشان ميدهد كه شخصي با تمام دقت وبلاگ شما را مطالعه كرده و براساس تفكر ميخواهد به شما چيزي ثابت كند زيرا شما او را به فكركردن واداشته ايد . و يا وبلاگ شما در حال پيش رفت است و اين موضوع از طرف رقيبان شما قابل تحمل نيست و آنان ميخواهند شما را دلسرد كنند و يا اگر كسي بر اساس تفكري سطحي با شما مخالفت كرد كه ديگر اصلا جاي نگراني نيست زيرا هميشه همه جور آدمي پيدا ميشوند)
    3) مطلب اختصاصي خودتان را در وبلاگتان بفرستيد . ( مانند نكته ي اول اگر شما مطلبي منحصر به فرد ارايه كنيد كه صاحب اصلي آن خودتان باشيد حتما خوانندگانتان را وادار ميكنيد كه به وبلاگ شما برگردند زيرا آنها ميدانند كه با ورود به وبلاگ شما با مطالبي روبه رو ميشوند كه تاكنون آنرا جايي نديده اند وگرنه خوانندگان هميشه در جستجوي بهترين منابع هستند)
    4) مطالب بحث برانگيز شما بهتر است توسط مخالفان وبلاگتان خوانده شود . (اگر براي اين موضوع مطلب مينويسيد كه صرفا تحسين موفقانتان را برانگيزد بايد بگويم كه داريد وقتتان را تلف ميكنيد مگر اينكه وبلاگ شما يك وبلاگ براي ارايه ي خدمات يا يك فروشگاه و كسب درآمد باشد ولي از آنجا كه بيشتر وبلاگ نويسان به ارايه ي عقايد خود و يا ديگران مپردازند داشتن شنيدن نظرات مخالفان در اين وبلاگها بيشتر ميتواند به موفقيت وبلاگ كمك كند)
    5) از كم بودن تعداد نظرات نگران نباشيد . ( تعداد كمي از افرادي كه در اينترنت هستند نظرشان را در مورد صفحه هايي كه ميبينند بيان ميكنند پس نبايد نگران اين موضوع نباشيد و اگر تعداد نظرات شما پايين است دليل آن لزوما خوب نبودن مطالب شما نيست و كاملا طبيعي است و اگر ميبينيد كه بعضي وبلاگها تعداد نظرهايشان بالاست اين لزوما بدليل خوب بودن مطالبشان نيست)
    6) به تيتر وبلاگ خود حساس باشيد . (شايد به جرات بتوانم بگويم مهمترين و اولين چيزي كه براي وبلاگ خود بايد به آن توجه كنيد عنوان وبلاگتان است زيرا عنوان صفحه در خيلي جاها كه ممكن است خودتان هم ندانيد به نمايش درآيد مثلا عنوان صفحه يكي از اولين چيزهايي است كه موتورهاي جستجو براي ليست كردن نتايج جستجو از آن استفاده ميكنند و يا موقعي كه شما وبلاگتان را بروز ميكنيد عنوان وبلاگتان در صفحه ي اول سرويس وبلاگنويسي شما در قسمت آخرين وبلاگهاي بروز شده به نمايش در ميآيد و میتواند براي شما بازديدكننده جذب كند و همچنين شما بايد با عنوان وبلاگ با ديگران تبادل لينك كنيد . حال يك مثال ميزنم اكنون كه شما به وبلاگ من آمده ايد به احتمال زياد لينك من را با عنواني كه بسيار با آموزش وبلاگنويسي ارتباط دارد ديديد و كليك كرديد حال فرض كنيد عنوان وبلاگ من چيز ديگري آموزش وبلاگ نویسی بود نتيجه اين ميشد كه به احتمال زياد شما به وبلاگ من نميآمديد و يا كساني ميآمدنند كه نيازي به مطالب وبلاگ من نداشتند و بلافاصله وبلاگم را ترك ميكردند)
    7) دغدغه ي شما افزايش عددي آمار نباشد . (رسيدن به عدد ده هزار يا صد هزار اصلا مهم نيست .نبايد هم و غم شما اين باشد كه مثلا فلان تعداد بازديدكننده داشته باشيد زيرا اين مساله براي بسياري از بازديدكنندگان اهميت ندارد و اصولا بيشتر بازديدكنندگان نميدانند كه آيا اين مساله اهميت دارد يا نه . در ضمن اگر قرار باشد كه صرفا عدد آمار بالا رود من همين الان ميتوانم كاري كنم كه بازديدكنندگان فكر كنند كه من در روز دهها هزار بازديد دارم ولي آيا تقلب كردن براي اين كار ضرورتي دارد به نظر شخص بنده اصلا اين مساله براي وبلاگ نويس نبايد مهم باشد و به جاي آن به فكر افزايش كيفيت وبلاگ خود باشيد مطمعن باشيد آمار شما هم به مرور زمان و آن هم بصورت واقعي افزايش پيدا خواهد كرد)
    8) آمارتان را تحليل كنيد . ( گرچه گفتم كه افزايش آمار برايتان مهم نباشد ولي اين به معناي آن نيست كه شمارنده و تحليل كننده ي سايت در وبلاگ خود قرار ندهيد زيرا اين شمارنده ها علاوه بر شمارش تعداد بازديدهاي شما اطلاعات مهم ديگري هم ارايه ميكنند مثلا در همين وبگذر يا پرشين استت كه من هم از آنها استفاده ميكنم شما ميتوانيد با بازديدكنندگانتان آشنا شويد ، بفهميد از چه كشورها و شهرهايي وارد وبلاگتان ميشوند ، بصورت مستقيم مياييند يا با لينك شما در يك سايت مشخص ، از چه سيستم عامل مرورگر يا برنامه ي خاصي براي ديدين وبلاگ شما استفاده ميكنند ،بيشتر چه ساعاتي ميايند و…  و شما ميتوانيد با تحليل اين مسايل خيلي بهتر وبلاگتان را مديريت كنيد زيرا ميتوانيد به بسياري از نيازهاي كاربرانتان پي ببريد)
    9) كامنت گزاران دايمي وبلاگ خود را بشناسيد . (من خودم در اين مدتي كه وبلاگ نويسي ميكنم با بسياري آشنا و با بسياري از عزيزان بشدت صميمي شده ام و آنها را جز بهترين دوستان خود ميدانم شما هم به اين مساله كه چه كساني همراه هميشگي شما هستند پي ببريد مثلا هميشه كساني هستند كه بصورت مرتب براي شما نظر ميگذارند انگار كه بخواهند غير مستقيم بگويند با شما همراهي ميكنند، شما براي آنها پيغام اختصاصي بگزاريد زيرا آنها كه براي شما وقت گذاشته اند لياقت اين را دارند كه برايشان وقت بگزاريد در ضمن اين ها كساني هستند كه هميشه شما را به ديگران توصيه ميكنند و براي شما و وبلاگتان ارزش قايلند حتي ممكن است بعضي از آنها دكتر ، استاد دانشگاه ، معلم ، دانشجو و يا دانش آموز باشند كه به شاگردان ، دوستها و يا همكلاسي هايشان شما را توصيه ميكنند)
    10)به سايتي كه وبلاگ را از آن ميگيريد حساس باشيد . (سعي كنيد قبل از شروع وبلاگ نويسي و در صورت لزوم همين حالا درباره ي سرويس دهندهاي وبلاگ تحقيق كنيد و سرويس دهنده اي را برگزينيد كه براي شما مناسب تر باشد زيرا هركدام از اين سايت ها مزايا و معايبي دارند حتي من توصيه ميكنم اگر دانش و هزينه ي كافي داريد از دامنه ي شخصي استفاده كنيد ولي اگر چنين نيست اين كار لزومي ندارد مثلا بنده که وبلاگهای زیادی در بلاگفا دارم دیگر قصد ندارم بر روی این سرویس دهند وبلاگی ایجاد کنم زيرا بلاگفا روز به روز در حال افزايش محدوديت هاست و ديگر نميتوان از بسياري كدها و كلمه ها در اين سرويس دهنده استفاده كرد كه البته بعضي از اين محدوديت ها بجاست ولي بهرحال براي كاربراني چون من و بسياري از عزيزان اين مساله خوشايند نيست)
    11) تبادل لينك كنيد . (به وبلاگهاي ديگر برويد و به آنهايي كه موضوع وبلاگشان به موضوع وبلاگ شما نزديكتر است پيشنهاد تبادل لينك بدهيد در ضمن سعي كنيد با آنهايي تبادل لينك كنيد كه وضيعيت وبلاگشان درحد وبلاگ شما يا بهتر است البته همه دوست دارند كه با بهترين وبلاگها تبادل لينك كنند اما اگر وبلاگهاي بالاتر از خودتان حاضر به تبادل لينك نيستند با هر وبلاگي كه توانستيد تبادل لينك كنيد)
    12) لينك وبلاگتان را ثبت كنيد . (در هر سايت و هر جايي كه ميتوانيد وبلاگتان را ثبت كنيد مثلا در ثبت وبلاگ سرويس دهنده و يا سايتهاي ثبت لينك و سايت هاي تبادل لينك كه من مواردي از اين نوع سايت ها را برايتان معرفي كرده ام و در آينده هم بيشتر از اين نوع سايت معرفي خواهم كرد)
    13) در سايتهاي دوست يابي عضو شويد  .(در سايت هاي دوست يابي عضو شويد و در آنها فعاليت داشته باشيد در ضمن در پروفايل خود در اين سايتها حتما لينك وبلاگ خود را درج كنيد)
    14) كار با برنامه هاي مالتي مديا را ياد بگيريد . (حتما عكسهايي كه بر روي آنها آدرس سايت درج شده يا آهنگهايي كه در خود يك يك آدرس سايت دارند و يا كليپ هاي موبايل كه در ابتدا و انتهاي خود يك آدرس سايت را نشان ميدهند ديده ايد اين فايل هاي مالتي مديا با استفاده از وسايلي مانند بلوتوث موبايل به صورت درختي و به سرعت گسترش ميابند و لينك شما را با خود به دور افتاده ترين نقاط كه شما حتي فكرش را هم نميكنيد ميبرند و براينتان تبلیغ مينمایند البته باز هم تاكيد ميكنم به قانون كپي رايت وفادار باشيد)
    15) براي ديگران كامنت بگزاريد . ( به وبلاگ ديگران برويد و برايشان كامنت بگزاريد اگر شما با مطالعه وبلاگ او برايش كامنتي آگاهانه بگزاريد(نه اينكه بدون مطالعه بگوييد وبلاگ زيبايي داري) او هم به احتمال زياد خواهد آمد و وبلاگ شما را مطالعه كرده برايتان نظر ميگزارد . پس اين يك روش موثر براي جمع آوري نظرات ديگران نيز ميباشد در ضمن تا حد امکان از خصوصی کردن نظر خودداری نمایید تا احتمال اینکه غیر از نویسنده کسان دیگری نیز بعد از مطالعه ی نظر شما به وبلاگتان بیایند زیاد شود)
    16) رنگ زمينه ي روشن و رنگ نوشته ي تيره را برگزينيد . (سعي كنيد براي زمينه ي وبلاگتان از رنگ روشن تر(مثلا سفيد) و براي رنگ متنهايتان از رنگهاي تيره تر استفاده كنيد (مثلا مشكي) و اين بدليل آن است كه رنگ زمينه ي تيره با رنگ متن سفيد بشدت موجب خستگي چشمان ميشود(ميتوانيد خودتان امتحان كنيد) و اين كاربرانتان را ناراحت خواهد كرد (البته هميشه استثنا وجود دارند مثل وبلاگهايي كه در مورد هك هستنيد يا وبلاگهايي كه موضوعي بسيار غمگين دارند)
    17) از بكار بردن فونتهاي رنگارنگ تا حد امكان بپرهيزيد . (استفاده ي بيش از حد از فونتهاي رنگارنگ باعث خواهد شد كه وبلاگ شما كودكانه جلوه كند البته اگر وبلاگ شما واقعا براي سنين كمتر از 8 سال ساخته شده وبلاگتان يك استثنا است و ميتوانيد اين نكته را ناديده بگيريد پس اگر چنين نيست به اين نكته حساس باشيد)
    18) در استفاده از جاوا اسكريپت حساس باشيد  . (به نظر من در بسياري از مواقع جاوا اسكريپت همانند نمك غذا عمل ميكند كه مقدار مناسبي از آن ميتواند طعم غذا را دگرگون و مطلوب كند ولي شما موظب باشيد شورش نكنيد زيرا استفاده زياد از جاوا اسكريپت ميتواند اثرات نامطلوبي روي صفحات شما داشته باشد و حتي بعضي از وقتها باعث ميشود كدها بدرستي عمل نكنند من در وبلاگنويسان كم تجربه تر بيشتر ديده ام كه دوست دارند تمام كدهايي كه وجود دارند را به صورت يك جا در صفحه شان استفاده كنند در حالي كه اين كار اصلا حرفه اي نيست به جاي اين كار سعي كنيد هرچند وقت يك بار كدهاي قبلي را برداريد و از كدهاي جديد استفاده كنيد تا ضمن اينكه صفحه تان با كدهاي زيادي بهم نريزد در وبلاگتان هم تنوع داشته باشيد)
    19) لينكهاي خارجي را در پنجره ي جديد و لينكهاي داخلي را در خود پنجره باز كنيد . (اگر دقت كرده باشيد هنگام لينك دادن ميتوانيد تعيين كنيد كه لينك در خود پنجره باز شود يا در پنجره ي جديد گرچه اين مساله هم به عواملي بستگي دارد و هم ميتواند سليقه اي باشد اما سعي كنيد اگر به خارج از وبلاگ خود لينك ميدهيد مثلا به وبلاگ دوستتان لينك در پنجره ي جديد باز شود و اگر به داخل وبلاگ خود(مثلا از پستي به پست ديگر) لينك ميدهيد لينك در خود پنجره باز شود)
    20) وبلاگتان را سبك كنيد  . (استفاده زياد از تصاوير و ساير عناصري كه وزن وبلاگ شما را افزايش ميدهند نه تنها به سود شما نيست بلكه هميشه به ضرر شماست خصوصا اگر براي كساني وبلاگ نويسي ميكنيد كه در داخل ايران هستند و بايد توجه داشته باشيد كه بيش از نود درصد ايرانيها از اينترنت دايل آپ مودم استفاده ميكنند كه به اينترنت ذغالي معروف است و چه بسيار پيش آمده كه شخص بنده بدليل طول كشيدن زياد بارگزاري صفحه اي از ديدن آن منصرف شده ام)
    21) راههاي مختلفي براي ارتباط با خودتان قرار دهيد .(به كابران اين امكان را بدهيد كه برايتان نظر بگزارند ، شما را در ياهو اد كنند ، اگر در ياهو آنلاينيد همان لحظه با شما چت كنند ، براي شما ايميل بفرستند ، اگر حتي امكان دارد ميتوانيد شماره ي تماس تلفني بگزاريد(البته اين يكي بستگي به موضوع وبلاگ هم دارد مثلا وبلاگهاي مشاوره) و در كل هر چه ارتباط آنها با شما مستقيم تر باشد به نفع اعتبار وبلاگ شماست)
    22) ديگر وبلاگها را ارزيابي كنيد  .(به وبلاگهاي ديگر كه موضوعشان مانند وبلاگ شماست برويد و ببينيد آنها چه نقاط قوت و ضعفي دارند و از اين نقاط قوت و ضعف درس بگيريد البته منظور من اين نيست كه از نقاط قوت آنها تقليد كنيد ولي اين كار به شما ايده هاي جديد خواهد داد و نيز احتمال اينكه نقاط ضعف خود را نيز پيدا كنيد بسيار زياد خواهد شد)
    23) از دامنه ي واقعي براي معرفي خود استفاده كنيد  . (پيشنهاد ميكنم از دامنه ي رايگان مانند coo.ir -  sub.ir  -   dot.tk  -   dom.ir   -    2ir.ir  استفاده نكنيد گرچه ممكن است شما بتوانيد دامنه هاي بسيار رندي از اين سايتها براي خود به ثبت برسانيد ولي اين دامنه ها براي شما مشكلاتي ايجاد ميكنند كه چند مورد از آنها عبارتند از كاهش سرعت لود صفحه ، مشكلات هنگام لينك دادن به خارج از وبلاگ ، از دست دادن بسياري از اطلاعتات مفيد شمارنده ي آمار وبلاگ  ، اختلال در ايندكس شدن وبلاگ شما در موتورهاي جستجو و …)
    24) از جمله هاي مايوس كننده اجتناب كنيد . (چه بسيار در وبلاگها ديده ام كه وبلاگ تا فلان مدت ديگر فعاليت نخواهد كرد ، يا من از نوشتن خسته شده ام و جان شما ديگر حسش نيست ، يا اگر نظر ندهيد من هم ديگر نمينويسم و بسياري مطالب ديگر … اين جملات بازديدكنندگان را دلسرد ميكند و آنها را از دنبال كردن وبلاگ شما باز ميدارد زيرا آنها به دنبال منابع مطمعن هستند كه نويسنده اش با عشق و علاقه آن را به آنان تقديم كرده و هيچ توقعي از آنان ندارد)
    25) سعي كنيد وبلاگتان زنده و به روز به نظر برسد . (حتي اگر نميتوانيد زود به زود وبلاگتان را آپديت كنيد اين امكان وجود دارد كه به كاربران تلقين كنيد كه وبلاگتان كاملا به روز است مثلا ميتوانيد از كد ساعت و تاريخ استفاده نماييد ، مناسبتهاي مختلف را به بازديدكنندگان تبريك يا تسليت بگوييد ، از جمله هاي تغيير كننده و يا تصادفي استفاده نماييد و …)
    26) پيوسته دانش وبلاگي خود را افزايش دهيد . (نميگويم يك طراح وب باشيد يا به زبانهاي برنامه نويسي تسلط داشته باشيد زيرا اصولا فلسفه ي پيدايش وبلاگ اين است كه كاربران بدون داشتن دانش زياد بتوانند مطالب خود را اينترنت ارايه كنند ولي سعي كنيد اطلاعات عمومي اينترنتي بالايي داشته باشيد مثلا از اصطلاحاتي مانند پيج رنك گوگل ، پهناي باند و ترافيك وبسايت  يا بمب گوگلي سر در بياوريد انواع فرمت فايلهاي رايج در وب را بشناسيد ،و فرق زبانهاي برنامه نويسي مختلف مانند اچ تي ام ال ، جاوا اسكريپت ، پي اچ پي و … را در حد اطلاعات عمومي ياد بگيريد و …) البته من تا حد توانم سعی خواهم کرد این اطلاعات را در این سایت برای شما مهیا کنم
    27) گوگل را دریابید . (احتمال بسیار زیادی وجود دارد که شما جز کسانی باشید که از طریق گوگل به این سایت آمده باشید زیرا گوگل حدود هشتاد درصد از بازدید روزانه چند ده هزاری این سایت را تامین میکند اما چگونه میشود که برخی وبلاگها روزانه حتی یک بازدید هم از گوگل دریافت نمیکنند؟ این مساله ای است که در مقاله ای مفصل به آن خواهم پرداخت اما در اینجا به ذکر این نکات بسنده میکنم که تنها ثبت در گوگل کافی نیست بلکه گوگل بعد از شناخت وبلاگ شما به مسایلی برای توجه میکند که باعث خواهد شد شما را در جایگاه بهتری از نتایج یافت شده قرار دهد از جمله قرار داشتن کلمه ی کلیدی جستجو شده در قسمتهایی مانند آدرس وبلاگ ، عنوان صفحه ،تگهای keywords و  description ،متن اصلی ، متن جایگزین عکسها و همچنین تعداد آنها نیز مهم است و شما باید سعی نمایید در وبلاگها دیگر هم با همین کلمات کلیدی به وبلاگ خود لینک دهید هر چه تعداد لینکهایی که در صفحات دیگر به وبلاگ شما داده میشود بیشتر باشد ارزش شما نزد گوگل بیشتر خواهد شد(کلمه ی کلیدی کلمه ای است که کاربران آن را بیشتر جستجو میکنند)  

    موضوعات: همه, اطلاعات عمومی  لینک ثابت



    [شنبه 1394-04-06] [ 05:44:00 ب.ظ ]





    1 3 4 5 ...6 7

      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    حلال جمیع مشکلات است حسین شوینده ی لوح سیئات است حسین ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلاست جائی که سفینه ی نجات است حسین