این شعر تقدیم به سادات عزیز

 

 

در گلستان گفت بلبل این ندا، خوش به حال سیّدا

می کند هر ضربه ی قلبم صدا، خوش به حال سیّدا

دید شاگردی به مکتب خانه ای، سیّدی نورانی و دردانه ای

گفت با افسوس ناگه مرشدا، خوش به حال سیّدا

هر جوان و پیر هر بی یاوری، پهلوان و میر و هر نام آوری

ذکر ثروتمند و هم ذکر گدا، خوش به حال سیّدا

گفت دلبر با دل آرای دلش، گفت آدم با همان آب و گِلش

این نگردد از دو لبهایم جدا، خوش به حال سیّدا

هرکه‌عاشق پیشه‌ی پیغمبرست، آرزویش‌خنده‌های حیدرست

بر دلش این را کند نور هدا، خوش به حال سیّدا

شال‌سبزسیّدی عشق‌من است، نام اومرهم به هر دردتن‌ست

شال آن ها بر وجودم چون ردا، خوش به حال سیّدا

 

موضوعات: همه, غدیر  لینک ثابت



[جمعه 1393-07-18] [ 10:11:00 ب.ظ ]