بسم الله الرحمن الرحیم 

ادامه چکیده ای از سخنان آیت الله بهجت( ره ) در جهت خودسازی 

 

230- کسانی که از مقداری از معنویّات برخوردار بودند، دنبال کشف و کرامت نمی رفتند.

 

231- کسی که از معنویّات و معرفت خدا بهره مند است، چه حاجت به کیمیا دارد؟ چه کیمیایی بالاتر از خدا شناسی؟!

 

232- اساس عبودیّت و بندگی، حُبّ است؛ خداوند می فرماید: یُحِبُّهُم وَیُحِبُّونَهُ “خداوند آنان را دوست دارند"[مائده، آیه ی 54]

 

233- انسان هر راهی را بدون تقیّد و پایبندی به قرآن و سنّت برود، روز به روز تنزّل می کند.

 

234- انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل حق است و یا باطل و پیرو آن.

 

235- خداوند انسان را طوری آفریده که می تواند از راه عبودیّت و بندگی خالص، از مقام ملائکه گام فراتر نهد و مقامات انبیاء و اولیاء را کسب نماید.

 

236- ذکر، بالاترین کمال برای بشر است.

 

237- هرکسی کاسه ای از ابتلائات دارد که مطابق وجود و استعداد او است.و کاسه های اشخاص، از بلایا پر شده است؛ ولی خدا همه را دوست دارد.

 

238- انبیاء و ائمه (علیه السلام) نیامده اند که بگویند مردم از دنیا هیچ بهره ای نداشته باشند؛ بلکه آمده اند طریقه دنیا داریِ با سعادت و عزّت را هم به ما نشان بدهند.

 

239- خدا کند شغل نافع به حال خود را تشخیص دهیم و تثبیت درآن پیدا کنیم و درآن ثابت قدم باشیم؛ و هر روز فکر تازه ای در سر نداشته باشیم و هر لحظه به رنگی نباشیم!

 

240- از گذشتگان عبرت بگیریم که ما هم مثل آنها به مرگ نزدیکیم و چهار روز باقی مانده عمر را گمان نکنیم که چهارصد هزار سال خواهد بود!

 

241- باید انسان مراقب اعمالش باشد، تا نتایج و آثار خوب و بد آنها را ببیند.

 

242- با توجّه به عیوب خویش و اصلاح آنها، فرصت رسیدگی به حساب هر روز خود را نداریم، چه رسد به حساب مردم!

 

243- به فکر خود باشیم، خود را اصلاح کنیم. اگر به خود نرسیدیم و خود را اصلاح نکردیم، نمی توانیم دیگران را اصلاح کنیم.

 

244- باید بدانیم که مطلب فقط یکی است و آن، بندگی خداست.و بندگی خدا در طاعت خداست؛ و طاعت خدا در ترک معصیت خدا در اعتقادات و در عمل است.

 

245- عالم غفلت، عالم مهیّا شدن برای شیاطین انس و جنّ است.

 

246- ما باید از خدا بخواهیم که ما را به آن، ازجمیع آفات و بلیّات معنویّه و صوریّه، ظاهریّه و باطنیّه، دنیویّه و اُخرویّه سالم و محفوظ بدارد.

 

247- اگر شما خودتان را اصلاح کردید، و موانعی که بین خودتان و بین خدا و انبیاء و اولیاء هست از بین بردید، خداوند بین شما و خلق را اصلاح می کند.

 

248- باید بدانیم که علاج ما در همه ی مراحل- بطوری که از آن مستغنی نخواهیم بود و بدون آن، مشکل کار ما تمام نخواهد شد- اصلاح نفس است.

 

249- اگر انسان راستی راستی برای مومنین و مومنات دعا کند و برای خودش دعا نکند، مَلَک برای او دعا می کند.

 

250- پرداخت حقوق الهی [ مانند خمس و زکات و صدقه]، سبب نموّ مال و تهذیب آن است؛ و اگر کسی این کار را بکند، مالش ترقّی کرده و زیاد می شود.

 

251- باید هرکسی در شبانه روز، مقداری از وقت خود را صرف تحصیل علوم دینیّه کند ولو به فرض، یک ساعت در شبانه روز.

 

252- هرکس به پایین تر از خودش نگاه کند و بگوید: اَلحَمدُلِله، اصلاً خود همین شکر گذاری، سبب غنا می شود…خود این شکر،موضوعیّت و سببیّت برای غنی شدن فقیر دارد.

 

253- عدّه ای توکّل را برای خودشان روزی می دانند؛ و اینها در واقع غنی هستند.احراز کرده اند که اگر بر خدا توکل کنند، روزیشان به آنها می رسد؛ و اگر نرسید، کشف می کنند که لازم نبوده است.

 

254- غنا و تمکّن مالی، جنبه ی مقدّمیّت دارد و برای اینست که انسان راحت زندگی کند.فرد متوکّل برخدا بدونه داشتن آن مقدمّه، راحت زندگی می کند.

 

255- می شود گفت: اصلاح جامعه، به اصلاح معلمین و مبلغین است.

 

256- خدا توفیق بدهد که از یقینیات خارج نشویم و در سفر وحضر، در همه ی احوال فقط یقینیات را دنبال کنیم، که این کار پشیمانی ندارد.

 

262- اگر باب دروغ و غیبت باز شود ،عصیان و طغیان دیگر هیچ حدی ندارد.

 

263-ترس مقربان از سقوط است نه فقط از آتش :صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک [گیرم که بر عذابت صبر کردم ،چگونه بر جدائیت صبرکنم]

 

264-اگر کسی سجود را طول بدهد ،خیلی اسباب ناراحتی شیطان است !

 

265-بلا با صدقه رفع میشود اگر چه محکم محکم شده باشد …این نقص فعلی ،موجب ازدیاد است. موجب تنزل رزق است .

 

266- ابتلائات برای این است که یقین پیدا کنیم .

 

267- کسی که بداند در مرای و مسمع خداست ، نمی تواند گناه کند. تمام انحرافات ما از اینست که خدا راناظر و شاهد نمی بینیم .

 

268- چرا مثل پروانه نیستیم که پروانه وار سراغ نور و معنوی برویم !

 

269- ما باید با احادیث سرو کار داشته و آنها را مطالعه کنیم .چرا که شفادر اینها است .

 

270-هر روز یک روایت از کتاب (جهاد و النفس) و سائل الشیعه رامطالعه کنید. در واضحاتش بیشتر فکر کنید.بعد این را در خود

موضوعات: همه, سفارش های بزرگان  لینک ثابت



[پنجشنبه 1394-02-31] [ 05:44:00 ب.ظ ]