روش الگویی در تربیت فرزند

پدر و مادردلسوز به منظور تربیت صحیح فرزندان خود باید کنترل اعمال ، حالات و عواطف خود را جدی بگیرند و خویشتن را آزاد ، بی تعهد و بی مسئولیت احساس نکنند . اگر لازم باشد که آنها در این راه محرومیتی را بپذیرند باید چنین کنند ؛ مثلا از رفتن به برخی میهمانیها که اثرات نامطلوب بر فرزندان دارد بپرهیزند ؛ جلو خشم خود را بگیرند ؛ در ارتباط با همسر خود باگذشت و سازشی بیشتر رفتار کنند تا در حد ممکن از بروز اختلاف و درگیری جلوگیری نمایند .

متاسفانه عده زیادی از پدران و مادران این مسئولیت را در خود احساس نمی کنند و کمترین توجهی به آن ندارند ؛ به این ترتیب بسیار اتفاق می افتد که در حضور فرزندان خود مشاجره می کنند و گاه ممکن است کار را به جاهای باریکتر نیز بکشانند . آنها به این وسیله فرزندان حساس و کم طاقت خود را مضطرب می سازند و درس ناسازگاری و خشونت را در عمل به آنها می آموزند .

 

برخی دیگر حریم اخلاق و ادب بویژه عفت کلام را بدرستی رعایت نمی کنند و از استعمال کلمات نامناسب و احیانا زشت و رکیک باکی ندارند . به کار بردن این گونه کلمات سبب می شود که فرزندان از همان اوان کودکی حریم ادب را جدی نگیرند . رواج بد دهنی و فحاشی در بعضی کودکان و نوجوانان بیش از همه ناشی از همین علت است .

 

در بعضی خانواده ها حریم حرمت پدر بزرگ و مادر بزرگ محفوظ نیست ؛ در چنین خانواده هایی گستاخی به پدر و مادر را فرزندان درعمل از پدر و مادر خویش فرا می گیرند و وقتی به سن رشد برسند رفتاری مشابه با پدر و مادر خود خواهند داشت . زیرا در عمل قداست پدر و مادر در نظر آنها شکسته است .

 

به هر حال : روش الگویی بهترین ، موثرترین و طبیعی ترین وسیله برای انتقال ارزشهای اخلاقی و فرهنگی در خانواده است و طی آن ، فرزندان د رمسیر طبیعی زندگی براحتی این ارزشها را فرا می گیرند و به آنها خو می کنند .

 

اشکالاتی که معمولا در روشهای مستقیم پیش می آید ( از قبیل ایجاد حساسیت منفی و مقاومت و امثال آن ) در این روش هرگز به وجود نمی آید . علاوه بر این ، وقتی فرزندان ارزشهای انسانی و اخلاقی را به طور مجسم در رفتار و زندگی والدین خود می بینند ، با عظمت و زیبایی و جاذبه ی این ارزشها در عمل آشنا می شوند و این خود بهترین انگیزه را در آنها برای کسب این ارزشها به وجود می آورد . بویژه اگر توجه کنیم که نوجوان به طور فطری میل و کشش به سوی ارزشهای انسانی و اخلاقی دارد و در صورتی که شرایط فراهم باشد براحتی این ارزشها در درون او شکوفا می شوند .

 

ارزشهایی چون آرمان خواهی ، نوعدوستی ، نیکو کاری ، عدالت خواهی ، فداکاری و امثال آن د ردوران بلوغ به شکوفایی می رسند . خانواده ها و نهادهای تعلیم و تربیت باید با برنامه های اصولی این ارزشها را به رشد تکاملی خود برسانند و از این نیروی معنوی سرشار نوجوانان بهترین استفاده را به عمل آورند .

 

با توجه به این زمینه مساعد در نوجوانان است که امام صادق ع به یکی از یاران خود که دست در کار تعلیم و تبلیغ داشت سفار ش فرمود که :« توجه خود را به نوجوانان معطوف دار که آنها سریعتر به هر خیر و صلاحی می گرایند »

 

ولی در هر حال این نکته ی ارجمند را نباید فراموش کرد که : تنها با حرف و سخن نمی توان کسی را تربیت کرد . بلکه باید از پشتوانه ی عملی محکمی نیز برخوردار بود که گفته اند : دو صد گفته چون نیم کردار نیست .

موضوعات: همه, فرزند پروری  لینک ثابت



[شنبه 1394-04-06] [ 04:31:00 ب.ظ ]