مهمان کربلا
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   






موضوعات

  • همه
  • همه
  • سفارش های بزرگان
  • داستان های کوتاه
  • نکته های ناب قرانی
  • عفاف و حجاب
  • ظهور
  • اطلاعات عمومی
  • به یاد شهدا ...
  • نماز
  • تربیت فرزند شیعه
  • فرزند پروری
  • سلامتی
  • شهدای و ایثار گران حوزوی
  • بزرگان حوزه
  • شعر
  • شناخت اهل بیت
  • طب سنتی
  • آشپزی ( کیک )
  • طنز
  • غدیر
  • عکس و حرف
  • اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺳﺎﻟﻢ
  • جوان و جوانی
  • ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ
  • ﻭﻻﻳﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • خداوندا
  • زندگینامه
  • احکام بانوان
  • متن ادبی
  • آشپزی ( انواع غذا )
  • آشپزی ( نکته ها )
  • کلیپ
  • دانلود
  • همسرداری
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • رمضان
  • آشپزی ( آش ها)
  • عروسک بافی
  • مناسبت ها
  • لبخند های پشت خاکریز
  • معرفی کتاب
  • حدیث
  • احادیث
  • احادیث اخلاقی
  • ائمه اطهار
  • آشپزی
  • سوپ ها
  • ماه محرم
  • دهه چهارم
  • عدل الهی
  • نشانه های مؤمن چیست ؟
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • جنگ نرم
  • رشد و خود سازی
  • داروخانه معنوی
  • متفرقه دینی
  • کودک و سیسمونی


  • اسفند 1402
    شن یک دو سه چهار پنج جم
     << <   > >>
          1 2 3 4
    5 6 7 8 9 10 11
    12 13 14 15 16 17 18
    19 20 21 22 23 24 25
    26 27 28 29      




    آخرین مطاب






    آمار

  • امروز: 201
  • دیروز: 38
  • 7 روز قبل: 577
  • 1 ماه قبل: 3077
  • کل بازدیدها: 443453




  • خبرنامه





    کاربران آنلاین

  • دهقان
  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)
  • نور الدین




  • لبخند های پشت خاکریز

    مهدویت امام زمان (عج)



    بازی های دفاع مقدس

    مهدویت امام زمان (عج)



    کرامات و داستان های ائمه اطهار

    آیه قرآن



    دانشنامه امام علی

    آیه قرآن



    اولین های دفاع مقدس

    وصیت شهدا



    جستجو





    ذکر ایام هفته

    ذکر روزهای هفته



    وصیت نامه موضوعی شهدا

    وصیت شهدا



    روز شمار غیبت





    معرفی صفحه وبلاگ به یک دوست






    بازی تمرکز حواس





    جستجو

    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت




    رتبه



      ﺩاﺳﺘﺎﻧﻲ اﺯ ﺁﻗﺎ اﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ   ...

    بخون خیلی قشنگه

    یه روز یه مهندس انگلیسی اومده بود برای سیستم تحویه ای حرم اقا امام رضا که وقتی داشت داخل صحنا رو بازدید میکرد چشمش خورد به پنجره فولاد اقا رو کرد به مترجمش چرا انقدر اینجا شلوغ و این دستمالها چی که مردم به اون میبندن گفت ما شیعهای ایران هر مشکلی داریم میام اینجا و این دستمالا رو میبندن تا مشکلشون زودتر حل بشه که دیدن مهندس کرواتشو ازگردنش در اورد و بست به پنجره فولاد اقا که چند قدمی از کنار پنجره دور نشده بودیم که تلفنش زنگ خورد مترجم میگه دیدم مهندس حالش دگرگون شد نمی تونست حرف بزنه بعدازین که حالش بهتر شد گفتم اتفاقی افتاده دستاش میلرزید گفت خانمم بود ما تو خونه یه دختر فلج داریم زنگ زده میگه کجای بهش گفتم چرا گفت یه شخصی اومده بود جلوی در گفت من رضا هستم همسرتون منو فرستاده اومدم دخترتون ببینم برای چند لحضه اومد اتاق بچه یه نگاهی بهش کرد یه دستی رو سرش کشیدو گفت به اقاتون بگید مشکلش حل شد و رفت بعد ازین که برگشم اتاق بچه دیدم ایستاده رو جفت پاهاش داره راه میره این اقا کی بود فرستادی وقتی رفتم جلوی در رفته بود

    موضوعات: همه, داستان های کوتاه, شناخت اهل بیت  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1393-07-23] [ 10:13:00 ب.ظ ]





      40 نکته جالب درباره حرم امام رضا (ع)   ...

    40 نکته جالب درباره حرم امام رضا (ع) مجموعه : دین و اندیشه اسلامی

     

    40 نکته جالب در مورد حرم آقا امام رضا (ع) که شاید نمی دانستید را در اینجا قرار دادیم …

     

    ♥ نکته۱

    در سال ۲۰۳ و به قولى ۲۰۲ هجرى قمرى که حضرت رضا علیه السلام در طوس به شهادت رسیدند بدن مطهر آن امام همام را در باغ حمید بن قحطبه و در کنار قبر هارون خلیفه عباسى به خاک سپردند و نخستین بناى حرم مطهر همان بقعه هارون الرشید است که بعدها حرم را روى دیوارهاى قدیمى آن بنا نهادند و از آن به بعد طوس به مشهد الرضا تغییر نام یافت.

     

    ♥  نکته۲

    در سال ۴۰۰ هجرى قمرى به دستور سلطان محمود غزنوى بناى بقعه و حرم تجدید بنا و مناره‎ اى بر آن افزوده شد و پس از آن در زمان‎ هاى مختلف اقداماتى به مرور صورت گرفته است.

     

    ♥  نکته۳

    سنگ مرقد نخستین که برای مشخص نمودن مدفن امام بر زمین نصب شده، سنگ بنای ساخت ضریح هم بوده است. آنچه مسلم است تا قرن هشتم هجری قمری ضریحی بر مضجع شریف نصب نبوده است.

     

    ♥  نکته۴

    در ابتدا حرم مطهر به صورت بنایی ساده، با مصالح ویژه آن دوران بنا شده بود، چنانکه بقعه مطهر تنها یک در ورودی ساده در پیش روی مبارک داشت و دارای تزئیناتی مختصر به سبک آن زمان بود.

     

    ♥  نکته ۵

    مشهور است که از زمان صفویان گذاشتن ضریح بر مرقد امام مرسوم شده است و برخی احتمال دادند که ساخت ضریح از عصر تیموریان متداول گشته است.

     

    ♥  نکته۶

    ۲۸ هزار لامپ در حرم امام رضا علیه السلام روشن می‎ باشد، که اکنون علاوه بر ۲۸ هزار شعله برق، شش هزار لوستر نیز در ابعاد مختلف و با قدمت‎ های طولانی مورد استفاده قرار گرفته است.

     

    ♥  نکته۷

    ضریح اول، ضریحی چوبی بوده، با تسمه‎ های فلزی و پوششی از صفحات طلا و نقره. این ضریح در زمان شاه طهماسب صفوی یعنی سال ۹۵۷ هجری قمری ساخته و بر روی صندوق چوبی مضجع منور نصب می‎ شود. در سال ۱۳۱۱ همزمان با تعویض صندوق به دلیل فرسودگی پایه‎ ها ضریح برچیده شده، پوشش طلا و نقره و جواهرات آن از چوب‎ ها جدا و به خزانه آستان قدس منتقل می‎ شود.

     

    ♥  نکته۸

    ضریح دوم، ضریحی بوده فولادی مرصع، معروف به ضریح نگین نشان. این ضریح در سال ۱۱۶۰ به دستور شاهرخ فرزند رضا قلی میرزا نوه نادرشاه ساخته و به وقف بر فراز مرقد شریف نصب می‎ شود. ضریح فولادی یا ضریح نگین نشان سقف نداشته، پنجره‎ ها و شبکه‎ های چهار طرف آن دارای گوی و ماسوره‎ هایی بوده است که با نگین‎ های کوچک یاقوت و زمرّد تزیین یافته و تعداد آنها به ۲۰۰۰ بالغ می‎ شده است. به دلیل وضعیت ویژه این ضریح ذیلاً به عین کتیبه آن اشاره می‎ شود. « نیاز رحمت ایزد مستعان، و تراب اقدام زوّار این آستان ملک پاسبان، سبط سلطان نادر شاه الحسینی الموسوی الصفوی، بهادرخان به وقف و نصب این ضریح و قبه‎ های مرصع چهار گوشه ضریح مقدس مبارک موفق گردید. (سنه ۱۱۶۰قمری) »

     

    ♥  نکته۹

    در زمان تولیت میرزا سعیدخان برای مصون ماندن نذورات داخل ضریح دوم، شبکه و پوشش طلایی روی ضریح منور قرار می‎ گیرد، و بدین ترتیب سقف آن پوشش می‎ یابد. این ضریح به دلیل وقف دائمی بودن تا قبل از شروع عملیات جایگزینی و نصب اخیر ضریح مطهر جدید یعنی پنجمین ضریح بر مضجع شریف و زیر ضریح پیشین قرار داشت. ضمن عملیات اخیر محل نصب این ضریح تغییر یافت و به قسمت تحتانی حرم مطهر منتقل گردید.

     

    ♥  نکته۱۰

    در عصر پادشاهی فتحعلی شاه قاجار ضریحی فولادی و ساده به ابعاد (۳× ۴) و ارتفاع ۲ متر ساخته و روی ضریح نگین نشان (ضریح دوم) نصب می‎ شود که در اصل ضریح سوم محسوب می‎ شود.

     

    ♥  نکته۱۱

    سقف ضریح سوم با چوب‎ های طلاکوب پوشش داشته و در سمت پایین ضریح در کوچک مرصعی قرار داشته است. به دلیل کوچکی و غیر مناسب بودن این ضریح پس از مدتی برداشته شده و به جای آن ضریح چهارم نصب می‎ گردد. در حال حاضر این ضریح در موزه مرکزی آستان قدس رضوی در معرض تماشای بینندگان قرار دارد.

     

    ♥  نکته۱۲

    ضریح چهارم ضریح ملمع یا ضریح طلا و نقره، معروف به شیر و شکر است، این ضریح در سال ۱۳۳۸ بر روی ضریح نگین نشان یا ضریح دوم نصب می‎ گردد.

     

    ♥  نکته۱۳

    طراحی ضریح چهارم توسط مرحوم استاد حافظیان انجام یافته و تحت نظارت ایشان کار اجرا و قلمزنی توسط مرحوم استاد هنرمند حاج محمد تقی ذو فن اصفهانی انجام گرفت.

     

    ♥  نکته۱۴

    ضریح چهارم دارای ۰۵/۴ متر طول و ۰۶/۳ متر عرض و ۹۰/۳ ارتفاع و ۱۴دهانه به نشان چهارده معصوم بوده است. اضافه بر بهره‎ برداری از طلا و نقره و جواهرات.

     

    ♥  نکته ۱۵

    پایه‎ ها، ستون‎ ها، کتیبه‎ های سیمین با نقش‎ های مختلفی در نهایت مهارت قلمزنی شده بود. بین هر دو زاویه از پنجره‎ های ضریح مقدس یک صفحه بیضی شکل از طلا، که مجموعاً به هیجده عدد می‎ رسید و هر یک به وزن تقریبی پنجاه مثقال بود احادیثی درباره فضیلت زیارت حضرت رضا علیه السلام به خط حاج شیخ احمد زنجانی معصومی کتیبه نوشته شده است.

     

    ♥  نکته ۱۶

    بر روی هر یک از دهانه‎ های ضریح مقدس، از سمت پیش روی مبارک اسمی از اسمای چهارده معصوم علیهم السلام بر صفحه‎ ای فیروزه نشان از طلا و به خط ثلث و به قلم مرحوم حاج شیخ احمد زنجانی معصومی مکتوب بود. در بالای صفحات بیضی شکل، کتیبه‎ ای از نقره به طور برجسته، سوره مبارکه هل اتی را به قلم همان کاتب در برداشت.

     

    ♥  نکته ۱۷

    در چهار گوشه ضریح چهار خوشه انگور به عنوان نمادی از نحوه شهادت حضرت قرار داشت. بالای کتیبه سوره مبارکه « یس» و بر لب ضریح چهل و چهار برگ از نقره ملمع بین چهل و چهار گلدان ملمع نصب شده بود که بر روی صفحه مدور و محدب هر یک از آنها اسمی از اسمای حسنی الهی به طور برجسته و به خط ثلث و به رنگ سفید در زمینه لاجوردی مکتوب بود.

     

    ♥  نکته ۱۸

    پس از گذشت بیش از چهل سال از نصب ضریح پیشین موجباتی همچون فرسودگی، و سست شدن پایه‎ ها و ساختار ضریح و ساییدگی پوشش و روکش‎ های نقره‎ ای و طلایی آن، ساخت و نصب پنجمین ضریح را ضروری می‎ نمود.

     

    ♥  نکته ۱۹

    به دستور مقام معظم تولیت آستان قدس رضوی حضرت آیة الله واعظ طبسی، از سال ۱۳۷۲ مطالعات و بررسی‎ های مقدماتی ساخت ضریح آغاز گردید، و به دنبال آن طرح‎ های متعددی از طرف هنرمندان نامی کشور ارایه شد و نهایتاً توفیق طراحی ضریح نصیب استاد برجسته نگارگری کشور جناب آقای فرشچیان گردید.

     

    ♥  نکته۲۰

    به منظور ساختن آخرین ضریح نخست بر اساس طرح موجود پایه‎ ها و ساختار ضریح که ترکیبی از کار آهنگری و نجاری است توسط واحدهای مربوطه در آستان قدس رضوی در نهایت استحکام انجام گرفت و ساختاری مرکب از آهن و فولاد و چوب گردو برای نصب روکش‎ ها و پوشش طلا و نقره ساخته شد.

     

     

    20 نکته دوم :

    نکته۲۱

    با آماده شدن طرح استاد فرشچیان کار قلمزنی و زرگری و به عبارت دیگر اجرای طرح که اساس کار ساخت ضریح و صورت پذیری آنست از تاریخ ۱۲/۱۱/۷۵ تحت نظارت عالیه هنری استاد فرشچیان شروع شد و از میان چند نفر از هنرمندان قلمزن همچنان توفیق کار قلمرنی ضریح مطهر، نصیب استاد خدادادزاده اصفهانی گردید.

     

    نکته ۲۲

    پس از چهار سال با کار بی وقفه روزانه و بعضاً شبانه و همچنین با کار متوسط روزانه شش نفر در کمال ظرافت و امتیاز هنری و در نهایت صلابت و استحکام کار قلمزنی پایان یافت و ضریح برای حمل و نصب آماده گردید. از ویژگی‎ های ضریح مطهر جدید، ضخامت پوشش نقره‎ ای آن است که حتی بعضاً به بیش از سه میلیمتر می‎ رسد.

     

    نکته ۲۳

    عملیات اجرایی برچیده شدن ضریح پیشین و نصب پنجمین ضریح از شامگاه روز شنبه ۲۱/۱۰/۷۹، پس از مراسم غبارروبی آغاز گردید، و با هماهنگی کامل نیروهای فنی – تخصصی مورد نیاز به طور متوسط روزانه هفتاد نفر در سازمانی منظم و منسجم با تقسیم کار و تعیین مسئولیت هر یک از بخش‎ های عملیاتی و مدیران مربوطه طبق جدول زمان‎ بندی شده، تحت مدیریت جناب آقای مهندس مهدی عزیزیان، مدیر عامل سازمان عمران و توسعه حریم حرم امام رضا علیه السلام به مدت پنجاه روز جریان خود را طی نمود. کار بنای عشق و کعبه مقصود، و فراز آمدن معبد خورشید در فضایی معنوی و شورانگیز آغاز شد.

     

    نکته ۲۴

    محدوریت وقف به نصب بودن ضریح و عدم جواز شرعی انتقال آن از یک سو و از طرف دیگر، وجود موانع و مشکلات جدی فنی و معماری بر سر راه استحکام سازی پایه‎ های نصب ضریح جدید موجب گردید تا پس از بررسی و مطالعات زیاد چاره کار به انتقال ضریح به قسمت زیرین حرم مطهر و نصب محاذی اطراف مضجع شریف دیده شود.

     

    نکته ۲۵

    از جمله اقدامات اساسی دیگری که همزمان با نصب ضریح مطهر صورت پذیرفت، بتون ریزی و کف سازی و مفروش نمودن کف حرم مطهر با سنگ‎ های مرمر بسیار نفیس همراه با کانال کشی و برقراری سیستم تهویه و هوا دهی زمینی و دیواری است، و نیز مرمت آیینه کاری‎ ها و کاشی‎ کاری‎ ها و کتیبه‎ های روضه منوره از جمله دیگر اقداماتی بود که در جریان عملیات نصب ضریح به آن مبادرت شد.

     

    نکته ۲۶

    سنگ پلاک پیشین مضجع، که مرکب از ۱۲ قطعه سنگ بود برداشته شده، به موزه مرکزی آستان قدس رضوی انتقال یافت، و به جای آن سنگ نفیس مرمر یکپارچه به طول ۲۰/۲ و عرض ۱۰/۱ و ارتفاع ۹۰ سانت که در نهایت جلا و صفا و زیبایی حجاری شده بود نصب گردید.

     

    نکته ۲۷

    در اطراف ضریح مطهر به نشانه چهارده معصوم چهارده دهانه به شکل محراب طراحی و اجرا شده است. سیر نقش‎ ها و جهت قوس‎ های آن یکدیگر را همراهی و تکمیل کرده، و مدار یگانه آنها که نهایتاً به مرکز و نقطه واحدی می‎ رسد، تداعی کننده اصل اصیل عرفانی مشاهده وحدت در کثرت و کثرت در وحدت می‎ باشد، و نیز وحدانیت ذات باری‎ تعالی و قائمیت و بازگشت پذیری کائنات و ممکنات را به او متجلی می‎ سازد.

     

    نکته ۲۸

    در هشت لچکی چهار گوش ضریح مطهر، به سبک هنر اصیل ایرانی، از گل آفتابگردان که نمادی از شمس الشموس که یکی از القاب امام رضا علیه السلام است نقش‎ هایی تعبیه شده است. در اطراف ضریح مقدس گل‎ هایی پنج و هشت برگی به نشانه خمسه طیبه و هشتمین امام طراحی و اجرا شده است.

     

    نکته ۲۹

    دو سوره مبارکه « یس» و « هل اتی» ، در بالای ضریح مطهر به صورت کتیبه دور تا دور ضریح نوشته شده است. طول کتیبه بالایی یعنی سوره مبارکه « یس» دارای ۶۶/۱۷ و عرض ۱۸ سانتیمتر و طول کتیبه « هل اتی» ۷۶/۱۶ و عرض آن ۱۴ سانت می‎ باشد، هر دو کتیبه و دیگر خطوط بیرونی و داخلی ضریح مطهر که مشتمل بر آیاتی از کلام الله مجید و اسمای حسنی الهی و نام‎ های حجج خداوندی است، در کمال قوت و استحکام توسط خوشنویس نامی جناب آقای موحد نوشته شده است.

     

    نکته۳۰

    برای اولین بار پوشش داخلی ضریح مطهر، سقف و دیوارهای آن با نقش و نگارها و کتابت اسماء الهی، با خاتم‎ کاری یه طرز بسیار بدیع و زیبا تزیین یافته است. طراحی نقوش داخل ضریح مطهر، توسط استاد فرشچیان انجام یافته، و اجرا و یا خاتم‎ کاری توسط استاد هنرمند کشتی آرای شیرازی و همکارانشان صورت پذیرفته است.

    نکته۳۱

    ضریح مطهر جدید حدود ۱۲ تن وزن داشته، ضخامت پوشش نقره‎ ای و طلایی آن و اتصال روکش‎ های بدون پیچ یکی از ویژگی‎ های این ضریح است. طول ضریح ۷۸/۴ و عرض آن ۳۷/۳ و ارتفاع آن با محاسبه سنگ پایه ۹۶/۳ متر می‎ باشد.

     

    نکته۳۲

    حرم مطهر مجموعه‎ ای است تقریباً مدور، که مرکز آن مضجع منور امام ابوالحسن الرضا علیه السلام قرار دارد. همچنین حرم مطهر که گنبد درخشان و طلایی برفراز آن قرار دارد، تقریباً در مرکز بناهای آستان مقدس واقع شده، و از نقطه نظر معماری و هنری بسیار بدیع و استوار، و زیبا و دل انگیز است.

     

    نکته۳۳

    سالانه در این حرم مطهر بیش از ۷۰۰ هزار مُهر نماز مورد استفاده و جایگزین مُهرهای شکسته و کثیف می‎ شود.

     

    نکته۳۴

    نام‎ های حرم مقدس امام رضا علیه السلام به ترتیب ذیل می‎ باشد:

    آستان ملائک پاسبان – ارض اقدس – بقعة مبارکه – حرم مطهر – روضة رضویه – روضة مقدسه – روضة منوره – عتبة عالیه – قبلة هفتم – کعبة آمال – مرقد ملکوتی – مرقد منور – مضجع شریف – معین الضعفاء.

     

    نکته ۳۵

    سقف حرم دارای دو پوشش است، پوشش اول: که از زیر مشهود است، به صورت مقعر و مقرنس بوده، ارتفاع آن از سطح حرم تا نقطه پایانی سقف ۸۰/۱۸ متر می‎ باشد، و پوشش دوم: همان لایه خارجی گنبد مطلی است.

     

    نکته ۳۶

    حرم مطهر تقریباً به شکل مربع بوده، و مساحت آن پس از توسعه‎ یی که پس از انقلاب اسلامی انجام شد، به ۱۳۹ متر مربع بالغ شده است، سطح حرم با سنگ مرمر مفروش گردیده، و تمام ازاره دور حرم با کاشی‎ های ممتاز و ظریف چینی مانند، با رنگ‎ های بسیار دلپذیر، مشهور به کاشی‎ های سنجری مزین شده است، بر روی این کاشی‎ ها آیات قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام با خط رقاع و ثلث، همراه با نقش‎ های اسلیمی نوشته و تزئین یافته است.

     

    نکته ۳۷

    از طریق چهار صفه یا ممر حرم مطهر، با رواق‎ های اطراف اتصال یافته، و زائرین از طریق آنها حضور حضرت تشرف حاصل می‎ نمایند. پیش از این، در ضلع جنوبی حرم مطهر (پیش روی مبارک) ، دو محراب بسیار نفیس و ممتاز از جنس کاشی چینی نصب بوده، که پس از توسعه به لحاظ قدمت و نفاست، به موزه آستان قدس منتقل شده است.

     

    نکته ۳۸

    حرم مطهر در اوایل قرن ششم یعنی دوران سلطان سنجر سلجوقی، با کاشی‎ های بسیار نفیس تزیین یافته، و وجود تاریخ ۶۱۲ هجری قمری، که بیانگر دوران سلطنت سلطان محمد خوارزم‎ شاه می‎ باشد، گویای اقدامات و فعالیت‎ هایی است، که در این زمان، در زمینه توسعه و مرمت ابنیه حرم مطهر انجام یافته است.

     

    نکته ۳۹

    حرم پاک امام، اضافه بر جلال معنوی و جذبه روحانی، و زیبایی و شکوه معماری، مزین به برخی از نفایس و مآثر ارزشمند است، تعدادی از هدایای بزرگان و حکمرانان گذشته، در قاب‎ هایی تعبیه شده، در مکان‎ هایی از حرم مطهر، در برابر دید زائران قرار دارد. این جواهرات و نفایس که در هشت قاب چیده شده، شامل ۱۰۴ قلم اشیای مختلف است. قدیمی‎ ترین آنها سلیمانیه‎ هایی است، با دور نقره، مربوط به ۵۵۰ سال قبل، و دیگر شمشیری جواهر نشان و خنجر الماس نشان، و مروارید و تسبیح و انگشترهایی از الماس و برلیان درشت.

     

    نکته۴۰

    گنبد حرم از آجر ساخته شده، و سپس روی آن را با الواح مسی، که روکشی از طلا دارد پوشانده‎ اند، تذهیب این گنبد برای آخرین بار در سال ۱۰۱۰ تا ۱۰۱۶، در زمان شاه عباس صورت گرفته، و به طوری که از گفته‎ های محققان بر می‎ آید، رویه و سطح این گنبد پیش از آن کاشی‎ کاری بوده است.

     

    منبع:yjc.ir

    موضوعات: همه, شناخت اهل بیت  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1393-07-03] [ 06:14:00 ب.ظ ]





      14 نمونه از فضائل و سيره امام رضا (ع)   ...

    ابوالحسن علی بن موسی الرضا (۱۴۸–۲۰۳ ه‍. ق.)، ملقب به «امام رضا (ع) » امام هشتم شیعیان دوازده امامی که وی را با عنوان امام رضا یاد می‌کنند. پدر او ابوالحسن موسی الکاظم‌الصابر (امام کاظم) هفتمین امام شیعیان و مادرش طبق روایات مختلف نام‌ها، کنیه‌ها و لقب‌های «ام‌البنین، نجمه، سکن و تکتم» را دارد. زادگاه علی بن موسی شهر مدینه بود و در توس درگذشت. شیعیان مأمون خلیفهٔ عباسی را که او را ولیعهد حکومت عباسیان کرده بود را مسئول وفاتش می‌دانند.

     

    مقبرهٔ وی در شهر مشهد قرار دارد و سالانه مورد بازدید میلیون‌ها مسلمان از سرتاسر جهان قرار می‌گیرد.

     

    علم غيب

    1- حسن بن على بن وشا از مسافر نقل مى‏ كند: با ابوالحسن الرّضا (ع) در «منى» بودم، يحيى بن خالد با گروهى از آل برمك از آنجا گذشتند. امام صلوات الله عليه فرمود: بيچاره‏ها نمى‏ دانند در اين سال چه بلايى به سرشان خواهد آمد، بعد فرمود: بدانيد عجيب ‏تر از اين آن است كه من با هارون مانند اين دو انگشت خواهم بود، آنگاه دو تا انگشت مبارك را در كنار هم گذاشت. مسافر گويد: والله من معنى اين كلام را نفهميدم مگر بعد از آنكه امام را در طوس در كنار قبر هارون دفن كرديم. (2)

     

     

     

    لقب رضا ازخدا است

    2- ابونصر بزنطى رضوان الله عليه گويد: به امام جواد صلوات الله عليه گفتم: قومى از مخالفان شما مى ‏گويند: پدرت صلوات الله عليه را مأمون، رضا لقب داد، كه به ولايت عهدى راضى شد. فرمود: به خدا قسم، دروغ گفته و گناهكار شده ‏اند. پدرم را خداى تعالى رضا لقب داده است زيرا كه به خداوندى خدا در آسمانش و به رسالت رسول الله و ائمه در زمينش راضى بود.

     

    گفتم: مگر همه پدرانت چنين نبودند؟ فرمود: آرى. گفتم: پس چرا فقط پدرت به اين لقب ملقب شدند؟ فرمود: چون مخالفان از دشمنانش مانند موافقان از دوستانش از وى راضى شدند و چنين چيزى براى پدرانش به وجود نيامد، لذا از ميان همه به رضا ملقب گرديد. (3)

    ناگفته نماند: مخالفان خواسته‏ اند با اين طريق منقصتى بر آن حضرت فراهم آوردند، ولى چنانكه ديديم اين لقب از جانب خدا بوده است، درست است كه همه امامان صادق، كاظم، رضا، جواد و هادى و… بودند ولى براى هر يك بمناسبتى لقب بخصوص تعيين گشته است .

     

    دعاى مستجاب

    3- آل برمك، مخصوصاً يحيى بن خالد بر مكى براى حفظ حكومت و مقام خويش هارون عباسى را وادار كردند تا موسى بن جعفر (ع) را شهيد كرد، بدين سبب امام رضا (ع) در مكه به آنها نفرين كردند، حكومت و مقامشان تار و مار گرديد.

    محمد بن فضيل گويد: ابوالحسن رضا (ع) را ديدم، در عرفات ايستاده و دعاى مى ‏كرد. بعد سرش را پايين انداخت، (گويى چيزى به قلب مباركش الهام شد) كه وى علت سر به زير انداختن را پرسيدند؟

     

    فرمود: به برامكه نفرين مى‏ كردم كه سبب قتل پدرم شدند. خداوند امروز دعاى مرا درباره آنها مستجاب كرد، امام از مكه برگشت، چيزى نگذشت كه در همان سال، هارون بر آنها خشم گرفت وتار و مارشان كرد.(1)

    جعفر برمكى شقه شد، پدرش يحيى به زندان رفت، بطورى متلاشى شدند كه مايه عبرت مردم گشتند.

     

     

     

    حضرت ابوالحسن رضا (ع) در«نياج»

    4- ابو حبيب نياجى (4) گويد: رسول خدا (ص) را در خواب ديدم كه به «نياج» آمد و در مسجدى كه حاجيان هر سال مى ‏آمدند نشستم.

    گويا محضر ايشان رفته و سلام كرده و مقابلش ايستادم، در پيش آن حضرت طبقى از برگ درختان خرماى مدينه بود و در آن خرماى صيحانى داشت. گويا رسول خدا مشتى از آن خرما را به من داد، شمردم هيجده تا بود، – پس از بيدارى – خوابم را چنين تأويل كرديم كه هيجده سال عمر خواهم كرد.

     

    بعد از بيست روز در زمينى بودم كه براى زراعت آماده مى‏ كردند، مردى پيش من آمد گفت: حضرت ابوالحسن رضا (ع) به «نياج» آمده و الان در مسجد نشسته ‏اند. در اين بين ديدم كه مردى به ديدار آن حضرت مى‏ روند، من هم به زيارت آن بزرگوار شتافتم، ديدم در محلى نشسته كه رسول خدا (ص) را در آنجا ديده بودم، زير آن حضرت حصيرى بود مانند حصيررى كه در زير جدش بود. و در پيش وى طبقى از برگ درخت خرما و در آن خرماى صيحانى قرار داشت.

     

    سلام كردم، جواب سلامم را داد و از من خواست نزدش بروم، مشتى از خرما به من داد كه شمردم هيجده تا بود، گفتم: يابن رسول الله (ص)! زياد بدهيد، فرمود: اگر رسول خدا (ص) زياد داده بود ما هم زياد مى‏ داديم «فقال لوزادكَ رسولُ اللّه لزدْناكَ» (5).

     

     

     

    فضايل امام رضا(ع)از زبان ابراهيم بن عباس

    5- ابراهيم بن عباس گويد: امام رضا (ع) نشد كه به كسى در سخن گفتن ظلم يا جفا كند، هر كه با او سخن مى‏ گفت، كلام او را قطع نمى‏ كرد و مجال مى‏ داد تا آخر سخنش را بگويد. اگر كسى حاجت پيش او مى ‏آورد در صورت امكان ابداً او را رد و مأيوس نمى‏ كرد. نديدم كه در پيش كسى پايش را دراز كند، و نديدم در پيش كسى تكيه كند. نديدم كه به كسى از غلامانش فحش بدهد، نديدم كه آب دهان را به زمين اندازد، و نديم كه با صدا و قهقهه بخندد بلكه فقط تبسم مى‏ كرد.

    چون سفره طعام را باز مى‏ كردند همه خدمتكاران و غلامانش را و حتى دربان را با خود در سر سفره مى‏ نشانيد. شبها كم مى ‏خوابيد، بيشتر بيدار مى‏ ماند، اكثر شبها از اول تا آخر احيا مى‏ كرد، بسيار روزه مى ‏گرفت، در هر ماه سه روز روزه از وى فوت نمى‏ شد. مى‏ گفت : اين روزه همه عمر است «ذلك صومُ الدّهر» .(6)

    در پنهانى بسيار احسان مى‏ كرد و صدقه مى ‏داد، اين كار را بيشتر در شبهاى ظلمانى انجام مى ‏داد، هر كه گويد: نظير او را در خوبى ديده ‏ام، باور نكنيد (7).

     

     

     

    مبارزه با اسراف

    6- روزى غلامانش ميوه ‏اى را خوردند ولى آن را تمام نخوردند و مقدارى مانده به دور انداختند، امام صلوات الله عليه بر آنها بر آشفت و فرمود: سبحان الله، اگر شما بى نياز هستيد ديگران بدان نيازمندند، بجاى انداختن، به مستمندان انفاق كنيد، «سبحان الله ان كنتم استغنيتم فان اُنا ساً لم يستغنوا اطعموه من يحتاج اليه»(8).

     

     

     

    علم غيب

    7- محمد بن سنان گويد: به آن حضرت عرض كردم: خودت را به امامت و پيشوايى مشهور كرده و در جاى پدرت نشستى حال آن كه از شمشير هارون خون مى ‏ريزد؟! فرمود: قول رسول خدا (ص) به من اين جرأت را داده است، آن حضرت فرمود: اگر ابوجهل مويى از سر من بركند، بدانيد كه من پيغمبر نيستم، و من مى‏ گويم: اگر هارون توانست مويى از سر من بگيرد بدانيد كه من امام نيستم. (9)

     

     

     

    فضيلت زيارت امام رضا(ع)

    8- رسول خدا (ص) فرمود: بزودى پاره‏ اى از بدن من در زمين خراسان دفن مى‏ شود، هيچ غمگينى او را زيارت نمى ‏كند، مگر آن كه خدا غمش را زايل مى‏ كند و هيچ گناهكارى او را زيارت نمى‏ك ند، مگر آن كه خدا گناهانش را مى ‏آمرزد.

    «قال رسول اللّه (ص) ستّد فَنُ بضعةٌ منى بخراسان مازارها مكروب الا نفس الله كربه و لا مذنب الا غفرالله ذنوبه» (10)

    زيارت ائمه عليهم السلام مانند توبه از مكفرات است و مصداق: «ان الحسنات يذهبن السيئات» (هود: 114) مى ‏باشد، رسول خدا (ص) اين كلام را در وقتى فرموده كه هنوز پدر و مادر امام هم به دنيا نيامده بودند.

     

    امام جواد صلوات الله عليه به داوود صرمى فرمود: «من زار ابى فله الجنة» .(11)

    هر كه قبر پدرم را زيارت كند اجرش بهشت است.

    و در روايت ديگرى فرمود: هر كس قبر پدرم را عارفاً بحقه زيارت كند ازطرف خدا بهشت او را ضمانت مى‏ كنم: «قال ابوجعفر محمد بن على الرضا (ع) ضمنت لمن زار قبر ابى (ع) بطوس عارفاً بحقه الجّنةَ على اللّه عزوجل» (12).

     

     

     

    سخنى گهربار

    9- ثامن الائمه صلوات الله عليه فرمود: مؤمن، مؤمن (واقعى) نمى‏ شود مگر آن كه در وى سه سنت (عادت و كار) باشد: سنتى از پروردگارش ،سنتى از پيامبرش و سنتى از امامش. اما خصلتش از پروردگار آن است كه اسرار مردم را مخفى بدارد و افشا نكند و اما خصلتش از پيامبر آن است كه با مردم مدارا كند، و امام خصلتش از امام آن است كه در ضررهاى بدنى و مالى صبر و استقامت داشته باشد.

    «قال الرضا (ع) لايكون المؤمن مؤمناً حتّى يكونَ فيه ثلاث خصالٍ: سنةٌ من ربه و سنة من نبيه و سنة من وليّه، فاما السّنةُ من ربه فكتمان السر و اما السنة من نبيه فمداراة الناس و اما السنة من وليّه فالصبر فى الباساء والضراء» تحف العقول: ص 442.

     

     

     

    احسان

    10- مردى به محضر حضرت رضا (ع) آمد و گفت: به اندازه مروت خويش به من احسان كن، فرمود: نمى‏ توانم (زيرا مروت امام خارج از حد بود). گفت: پس بقدر مروت من احسان كن، امام فرمود: آرى، بعد به غلامش فرمود: دويست دينار به او بده.

    امام در روز عرفه در خراسان همه مالش (شايد نقدينه باشد) را احسان كرد و به اهل نياز تقسيم فرمود. فضل بن سهل گفت: اين غرامت و اسراف است. فرمود: نه، بلكه غنيمت است، آنچه را كه در آن پاداش و كرامت هست، غرامت مشمار.(13)

     

     

     

    على بن موسى عالم آل محمد

    11- موسى بن جعفر صلوات الله عليه به پسرانش مى ‏فرمود: برادرتان على بن موسى عالم آل محمد است، از او از دينتان بپرسيد، آنچه مى‏ گويد حفظ كنيد، من ازپدرم امام صادق (ع) دفعات شنيدم مى‏ گفت: عالم آل محمد در صلب تو است اى كاش او را درك مى‏ كردم، او همنام اميرالمؤمنين على است. .(14)

    امام صادق صلوات الله عليه در 25 شوال 83 هجرى از دنيا رفت، امام رضا (ع) بعد از 16 روز در 11 ذوالقعده همان سال به دنيا آمد.

     

     

     

    تواضع

    12- مردى از اهل بلغ گويد: در سفر خراسان در خدمت امام رضا (ع) بودم .روزى طعام خواست، همه خدمتكاران از سياهان و ديگران را كنار سفره جمع كرد، گفتم: فدايت شوم ،بهتر آن است كه آنها در خوان ديگرى بخورند. فرمود: آرام باش پروردگار همه يكى است، مادرمان حوا و پدرمان آدم يكى است، مجازات بسته به اعمال است «فقال: مه ان الرّبّ تبارك و تعالى واحد، والام واحدة والاب واحد و الجزاء بالاعمال» (15).

     

     

     

    بنده نوازى

    13- امام صلوات الله عليه به غلامانش گفته بود: در وقت طعام خوردن اگر بالاى سرتان هم بايستم قبل از تمام كردن طعام برنخيزيد، ياسر گويد: گاهى بعضى از ما را صدا مى‏ كرد، مى‏ گفتند: مشغول طعام خوردنند، مى‏ فرمود: پس بگذاريد طعامشان را تمام كنند: «قال: ان قمت على رؤوسكم و انتم تاكلون فلاتقوموا حتى تفرغوا».(16)

     

     

     

    توحيد

    14- بزنطى عليه الرحمة نقل مى ‏كند: مردى از ماوراء نهر بلخ خدمت امام رضا (ع) آمد و گفت: از شما سؤالى مى ‏كنم اگر جواب داديد به امامتان معتقد خواهم بود، حضرت فرمود: از هر چه مى ‏خواهى بپرس.

    گفت: مرا از خدايت خبر بده، در كجا بوده و چطور بوده و بر چه چيز تكيه كرده بوده است؟ امام (ع) فرمود:«انّ اللّه اَيّنَ الأَينَ بلاأينٍ و كَيّفَ الكْيفَ بلا كيفٍ و كان اعتمادُه على قدرته» .

    يعنى خداوند به وجود آوردنده مكان است بى آنكه مكانى داشته باشد و به وجود آورنده كيفيت است بى آنكه كيفيتى داشته باشد و اعتمادش بر قدرتش بود، (خدا لامكان است، مكان از عوارض جسم است، خدا جسم نيست، كيفيت، مخلوق خداست، لازمه‏ اش محدود بودن است، خدا بى انتها است، خدا بر قدرت خود ايستاده، هستى را از جايى دريافت نكرده است).

     

    آن مرد چون اين جواب را شنيد برخاست، سر مبارك امام را بوسيد و گفت: «اشهد ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله و ان عليا وصى رسول الله والقيّمُ بعده بما أَقام به رسول الله و انّكم الائمة الصادقون و انك الخلف بعدهم» (17)

    ظاهراً آن مرد از فلاسفه بوده و از جواب امام (ع) پى ‏به دانايى و امامت آن حضرت برده است.

     

     

     

    معجزه اى از امام رضا (ع) و مجسم شدن عكسها

    صدوق رحمة الله عليه در عيون اخبار الرضا (ع) نقل مى‏ كند: در عهد مأمون عباسى كه حضرت رضا (ع) وليعهد بود، باران قطع گرديد، مأمون از آن حضرت خواست درباره باران دعا كند، امام فرمود: روز دوشنبه چنين خواهم كرد، رسول خدا (ص) ديشب با اميرالمؤمنين به خواب من آمد و فرمود: روز دوشنبه به صحرا برو و از خدا باران بطلب كه خدا بر آنها باران خواهد فرستاد…

    امام به صحرا رفت و از خدا باران خواست، باران آمد و احتياج مردم رفع گرديد.

     

    امام جواد صلوات الله عليه فرمود: بعضى از بدخواهان پدرم، به مأمون گفتند: يا اميرالمؤمنين! به خدا پناه كه تو شرافت عميم و افتخار بزرگ خلافت را از خاندان بنى عباس به خاندان علويان منتقل كنى!! بر عليه خود و خانواده‏ات اقدام كردى. اين جادوگر و فرزند جادوگران را آوردى، و او را پس از آن كه گمنام بود ميان مردم شهرت دادى، آوازه‏ اش را بلند كردى.

     

    دنيا را با اين جادو كه در وقت دعايش باران آمد، پر كرد. مرا واهمه گرفت كه خلافت را ازخاندان عباسى خارج گرداند، حتى وحشت كردم كه با سحر خود نعمت شما را زايل نموده و بر مملكت تو شورش بر پا دارد، آيا كسى بر عليه خود چنين جنايتى كرده است؟!!

    مأمون گفت: اين مرد در پنهانى مردم را به سوى خويش دعوت مى‏ كرد، خواستيم او را وليعهد خود گردانيم تا مردم را به سوى ما دعوت نمايد و مردم بدانند كه اهل حكومت و خلافت (دنيا دوست) است و آنان كه به وى فريفته شده‏ اند بدانند كه در ادعاى خود از تقوا و فضيلت و زهد صادق نيست! خلافت مال ما است نه مال او، ولى ترسيديم كه اگر او را به حال خود رها كنيم، براى ما از جانب او وضعى پيش بيايد كه جلوگيرى نتوانيم كرد.

     

    واكنون كه كرده خود را كرديم و به خطاى خود پى برديم، مسامحه در كار وى ابداً روا نيست، ولى مى‏ خواهيم بتدريج او را در نزد رعيت چنان بنمايانيم كه بدانند لياقت حكومت ندارد، آنوقت ببينيم با چه راهى بلاى او را از سر خود مى‏ توانيم قطع نماييم.

    آن مرد گفت: يا اميرالمؤمنين! مجادله با او را به عهده من بگذاريد، تا خود و يارانش را مغلوب نمايم و احترام و عظمت او را پايين آورم، اگر هيبت تو در سينه‏ ام نبود او را سر جاى خودش مى‏ نشاندم. و بر مردم آشكار مى كردم كه از لياقت ولايت عهدى كه به او تفويض كرده ‏اى قاصر است.

     

    مأمون گفت: چيزى براى من محبوبتر از اين كار نيست كه به او اهانت و از قدرتش كاسته گردد، گفت: پس بزرگان مملكت، فرماندهان، قضات، و بهترين فقهاء را جمع نماييد، تا منقصت او را در پيش آنها روشن كنم، تا از مقامى كه او را در آن قرار داده‏ اى پايين آيد.

    مأمون نامبردگان را جمع كرد، و در صدر مجلس نشست و حضرت رضا (ع) را در مقام ولايت عهدى در طرف راست خود نشانيد، پس از رسميت جلسه، آن شخص كه از طرف مأمون مطمئن بود، شروع به سخن كرد و گفت: مردم از شما بسيار حكايات نقل مى‏ كنند. و در تعريف شما افراط كرده ‏اند، بطورى كه اگر خودتان بدانيد از آنها بيزارى مى‏ كنيد، اولين اينها آن است كه: شما خدا را درباره باران كه عادت باريدن دارد، دعا كرديد و باران آمد، مردم آن را به حساب معجزه ‏اى از شما گذاشتند و نتيجه گرفتند كه در دنيا نظير و مانندى ندارد.

     

    اين اميرالمؤمنين ادام الله ملكه و بقاءه است كه با كسى مقايسه نمى‏ شود مگر آن كه برتر آيد، شما را در محلى قرار داده كه مى‏ دانيد، اين پاسدارى از حق و انصاف نيست كه مجال دهيد دروغگويان بر عليه او و بر له شما بدروغ چيزهايى بگويند كه تكذيب مقام اميرالمؤمنين است!! و شما را از او بالاتر بدانند؟!!!

     

    امام صلوات الله عليه فرمود: بندگان خدا را مانع نمى ‏شوم ازاين كه نعمتهاى خدا را درباره من ياد و حكايت كنند، اما اين كه گفتى: صاحب تو (مأمون) مقام مرا برتر داشت، او مرا قرار نداد مگر در مقامى كه پادشاه مصر، يوسف صديق را در آن قرار داد، حال آن دو را نيز مى ‏دانى (يوسف پيامبر بود و او يك پادشاه مشرك).

     

    در اين وقت آن مرد بر آشفت و گفت: پسر موسى! از حد خود قدم فراتر گذاشتى، كه خداوند بارانى را در وقت معين خود نازل كرد و تو آن را وسيله بلندى مقام خود قراردادى، كه به مقام حمله به ديگران بر آيى؟ گويا معجزه ابراهيم خليل را آورده‏ اى كه سرهاى پرندگان را در دست گرفت و اعضاء آنها را در كوهها پراكنده نمود و به وقت خواندن، آمدند و بر سرهاى خود چسبيدند و شروع به پرواز كردند؟!!!

     

    اگر راستگويى اين دو عكس شير را كه در مسند خليفه هستند زنده كن و بر من مسلط گردان، در اين صورت معجزه ‏اى براى تو خواهد بود، اما باران كه با دعاى تو آمد، تو از ديگران در اين كار برتر نيستى. امام صلوات الله عليه از جسارت آن خبيث برآشفت و به دو عكس شير فرياد كشيد: اين فاجر را بگيريد، پاره كنيد، از او عينى و اثرى نگذاريد. در دم آن دو عكس به دو شير ژيان مبدل شدند، و آن خبيث را گرفته و خرد كردند و خوردند و خونش را كه ريخته بود ليسيدند، مردم با حيرت به اين منظره نگاه مى‏ كردند. آنگاه آن دو شير محضر حضرت آمده و گفتند: يا ولى الله فى ارضه! ديگر چه فرمانى دارى، مى ‏خواهى مأمون را نيز مانند او به سزايش برسانيم.

     

    مأمون از شنيدن اين سخن بي هوش گرديد، امام فرمود: در جاى خويش بايستيد. بعد فرمود: بر صورت مأمون گلاب پاشيدند، به حال آمد، شيران عرض كردند: مى‏ فرماييد او را به رفيقش ملحق سازيم؟ فرمود: نه، خداوند عز و جل را تدبيرى است كه به سر خواهد برد(اجازه نداده از ولايت تكوينى هر استفاده‏ اى را بكنيم).

    گفتند: پس فرمانت چيست؟ فرمود: برگرديد به حالت اولى خود، آن دو شير در دم مبدل به عكس شده و در روى مسند قرار گرفتند.

     

    مأمون گفت: خدا را حمد مى‏ كنم كه مرا از شر حميدبن مهران خلاص كرد (آن مرد خبيث)، بعد گفت: يابن رسول الله! خلافت مال جد شما بود، سپس از آن شماست اگر مى ‏خواهى آن را به شما تحويل بدهم، امام فرمود: اگر خلافت را مى‏ خوستم در عدم قبول آن با تو منازعه نمى‏ك ردم و از تو آن را نمى‏ خواستم، زيرا خداوند از اطاعت مخلوقش به من عطا فرموده مانند آن را كه با چشم ديدى كه چگونه آن دو تصوير به شير مبدل شدند.

     

    ولى جهال بنى آدم از من طاعت ندارند، آنها هر چند در اين كار زيانكار شده اند ولى خدا را در تدبير آنها مشيتى است، مرا امرفرموده بر تو اعتراضى نكنم و كارى را كه كردم بر تو ننمايم، چنان كه به يوسف (ع) نيز درباره پادشاه مصر چنان فرمان داده بود…

    نگارنده گويد: در اين كار ابداً شگفتى نيست، آن مانند مبدل شدن عصاى موسى به اژدهاست. امام (ع) ولايت تكوينى داشت و خدا او را چنين قدرتى داده بود، چنان كه عيسى (ع) نيز نظير آن را انجام داد. در بعضى نقلها ديده ‏ام كه مأمون به آن حضرت گفت: دعا كنيد كه آن مرد زنده شود، فرمود: اگر عصاى موسى جادوها را پس مى ‏داد، اينها نيز آن مرد را پس مى‏ دادند.

     

     

    ————————————–

    پى نوشتها:

    1- عيون اخبارالرضا: ج 2 ص 225 باب 50.

    2- عيون اخبارالرضا: ج 2 ص 225 باب 50.

    3- علل الشرايع: ج 2 ص 237 باب 172.

    4- نياج بر وزن كتاب روستايى است در باديه.

    5- عيون اخبارالرضا: ج 2 ص 210 باب 47، بحار ج 49 ص 35.

    6- چون بحكم «من جاء بالحسنه فله عشر امثالها» هر يك روز در جاى ده روز است .

    7- عيون اخبار الرضا: ج 2 ص 184، بحار ج 49 ص 91.

    8- انوار البهيه ص 107.

    9- انوار البهيه ص 107.

    10- وسائل الشيعه: ج 10 ص 433 و 435.

    11- وسائل الشيعه: ج 10 ص 433 و 435.

    12- وسائل الشيعه: ج 10 ص 433 و 435.

    13- بحارالانوار /101/ 100/ 49.

    14- بحارالانوار /101/ 100/ 49.

    15- بحارالانوار /101/ 100/ 49.

    16- فروع كافى: ج 6 ص 298.

    17- اصول كافى: ج 1 ص 88 باب الكون و المكان.

    منبع :

    (خاندان وحى، ص 570 – 604)

    aviny.com

    موضوعات: شناخت اهل بیت  لینک ثابت



     [ 06:07:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    حلال جمیع مشکلات است حسین شوینده ی لوح سیئات است حسین ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلاست جائی که سفینه ی نجات است حسین