مرگ از منظر روایات

1 ـ از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) درخواست شد مرگ را وصف كند، فرمود: برای گروهی نوید به نعمت‌های همیشگی است و برای دسته‌ای وعید به عذاب ابد و برای طایفه‌ای هول و ترس است: “إمّا بشارة بنعیم الأبد وإمّا بشارةٌ بعذاب الأبد، وإمّا تحزین و تهویل"(1).

در روایت حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السلام) می‌بینیم همراهان بیمار خواستند مرگ را برای آنان تعریف فرماید و امام (علیه‌السلام) در پاسخ آنان فرمود: “الموت هو المصفّاة"؛ مرگ حقیقتی تصفیه كننده است. پس امری است وجودی و مخلوق؛

2 ـ از امام مجتبی (علیه‌السلام) سؤال شد: مرگی كه مردم به آن آگاهی ندارند چیست؟

فرمود: بزرگترین سروری است كه بر مؤمنان وارد می‌شود؛ چرا كه از سرای سختی‌ها به نعمت‌های همیشگی انتقال می‌یابند و بزرگترین درد و مصیبت است بر كافران، زیرا از دنیا كه بهشتش محسوب می‌داشتند به آتشی منتقل خواهند شد كه هیچ نابودی و زوال ندارد: “ما الموت الذى جهلوه؟ قال: أعظم سرور یرد علی المؤمنین إذنقلوا عن دارالنّكد إلی نعیم الأبد، و أعظم ثبور یرد علی الكافرین إذنقلوا عن جنّتهم إلی نارلاتبید و لا تنفد"(2)

3 ـ امام حسین (علیه‌السلام) در روز عاشورا چهره‌ی‌ زیبایی از مرگ ترسیم كرد، در حالی كه آن به آن به مرگ نزدیك می‌شد و چهره ملكوتی او برافروخته تر و گل‌گون‌تر می‌گشت؛ در آن حال خطاب به یاران باوفا فرمود: “صبراً بنى الكرام، فما الموت إلّا قنطرة یعبر بكم عن البؤس و الضّرّاء إلی الجنان الواسطة و النّعیم الدائمة، فأیّكم یكره أن ینتقل من سجن إلی قصر، و ما هو لأعدائكم إلّا كمن ینتقل من قصر إلی سجنٍ و عذابٍ، إنّ أبى حدّثنى عن رسول اللّه (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ الدّنیا سجن المؤمن و جنّة الكافر و الموت جسر هؤلاء إلی جنانهم و جسر هؤلاء إلی جحیمهم، ما كذبت و لا كذبت"(3)؛ شكیبایی كنید ای فرزندان مردان بزرگوار، مرگ تنها پلی است كه شما را از ناراحتی‌ها و رنج‌ها به باغ‌های وسیع بهشت و نعمت‌های جاودان منتقل می‌كند. كدام یك از شما از انتقال یافتن از زندان به قصر ناراحتید؟ امّا مردن نسبت به دشمنان شما مانند این است كه شخصی را از قصری به زندان و عذاب منتقل كنند. پدرم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل فرمود: كه دنیا زندان مؤمن و بهشت كافر است و مرگ، پل آنان به باغ‌های بهشت و پل اینان به جهنم خواهد بود. نه برایم دروغ گفته اند و نه من دروغ می‌گویم.

4 ـ از امام سجّاد (علیه‌السلام) حقیقت مرگ را جویا شدند. فرمود: “للمؤمن كنزع ثیابٍ و سخةٍ قملةٍ و فكّ قیود و أغلال ثقیلةٍ و الاستبدال بأفخر الثّیاب و أطیبها روائح و أوطی‌ی‌ المراكب و آنس المنازل و للكافر كخلع ثیابٍ فاخرةٍ و النقل عن منازل أنیسةٍ و الاستبدال بأوسخ الثّیاب و أخشنها و أوحش المنازل و أعظم العذاب"(4)؛ مرگ برای مؤمن مانند كندن لباس چركین و پر حشره است و گشودن غل و زنجیرهای سنگین و تبدیل آن به فاخرترین لباس‌ها و خوشبوترین عطرها و راهوارترین مركب‌ها و مناسب ترین منزل‌ها و برای كافر مانند كندن لباس فاخر و انتقال از منزل‌های مورد علاقه و تبدیل آن به چركترین و خشن ترین لباس‌ها و وحشتناكترین منزل‌ها و بزرگترین عذاب‌هاست.

5 ـ به امام صادق (علیه‌السلام) عرض شد مرگ را برای ما وصف كن.

فرمود: برای مؤمن مانند بهترین بوی خوشی است كه آن را ببوید و آن بوی پاكیزه سبب شود همه‌ی‌ درد و رنج از او رخت بربندد و برای كافر مانند گاز گرفتن و گزیدن افعی‌ها و كژدم‌هاست یا شدیدتر: “للمؤمن كأطیب ریح یشمّه فینعس لطیبه وینقطع التّعب و الألم كلّه عنه و للكافر كلسع الأفاعى و لدغ العقارب أو أشدّ…” (5). بنابراین، مرگ برای مؤمن به منزله بوییدن بهترین گل و عطر و برای كافر همانند گزیدن مار و عقرب است.

6 ـ حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السلام) بر بیماری وارد گردید كه در حال بی‌هوشی مرگ بود و به كسی پاسخ نمی‌داد. اطرافیان بیمار گفتند: یابن رسول اللّه (صلی الله علیه و آله و سلم) دوست داریم حقیقت مرگ و وضع بیمار ما را شرح دهید. فرمود: “الموت هو المصفّاة تصفّى المؤمنین من ذنوبهم فیكون آخر ألمٍ یُصیبهم كفّارة آخر وزر بقى علیهم و تصفّى الكافرین من حسناتهم فیكون آخر لذّة أو راحة تلحقهم، و هو اخر ثواب حسنة تكون لهم و أمّا صاحبكم هذا فقد نخل من الذنوب نخلا ً و صفّی من الاثام تصفیة و خلّص حتی نقى كما ینقى الثّوب من الوسخ و صلح لمعاشرتنا أهل البیت فى دارنا دارالأبد” (6)؛ مرگ وسیله و ابزار تصفیه است كه همه باید از آن بگذرند، كه مؤمنان را از گناه پاك می‌كند و آخرین ناراحتی این عالم است و كفّاره آخرین گناهان آنان به شمار می‌رود. در حالی كه كافران را از نعمت‌هایشان جدا می‌كند و آخرین لذّتی است كه به آنان می‌رسد و آخرین پاداش كار خوبی است كه احیاناً انجام داده اند. امّا این بیمار محتضر شما به طور كلّی از گناهانش پاك شد و از معاصی بیرون آمد و خالص شد؛ آن سان كه لباس چركین با شستشو پاك می‌شود. او هم اكنون این شایستگی را پیدا كرد كه در سرای جاوید با ما اهل بیت باشد(7).

تنها برای اندکی از ابنای بشر، مرگ، آرامشی خوشتر از زندگی و سرآغاز حیاتی جاودانه است؛ اینان بر آستان مرگ راحت سر فرود می آورنند.

7 ـ از حضرت جوادالائمه (علیه‌السلام) حقیقت مرگ را جویا شدند. فرمود: “هو النّوم الّذى یأتیكم كلّ لیلة إلّا أنّه طویل مدّته لاینتبه منه إلّا یوم القیامة. فمن رأی فى نومه من أصناف الفرح ما لا یقادر قدره و من أصناف الأهوال ما لا یقادر قدره فكیف حال فرح فى النّوم و وجل فیه. هذا هو الموت. فاستعدّوا له"(8)؛ مرگ همان خوابی است كه هر شب به سراغ شما می‌آید، جز این كه مدّتش طولانی است و انسان از آن تا روز قیامت بیدار نمی‌شود. هر كسی در خوابش آن اندازه از انواع خوشحالی‌ها و اقسام وحشت‌ها می‌بیند كه نمی‌تواند به حساب آورد. پس حال خوشحالی و ترس در خواب چگونه است؟ این همان مرگ است. بنابراین، برای آن آماده شوید.

باری روایات فراوان دیگری در این زمینه به چشم می‌خورد كه حقیقت مرگ در برخی از آنها وصف و در برخی تعریف شده است؛ چنان‌كه در روایت حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السلام) می‌بینیم همراهان بیمار خواستند مرگ را برای آنان تعریف فرماید و امام (علیه‌السلام) در پاسخ آنان فرمود: “الموت هو المصفّاة"؛ مرگ حقیقتی تصفیه كننده است. پس امری است وجودی و مخلوق؛ آن سان كه در قرآن آمده است: “الّذی خلق الموت و الحیوة لِیبْلُوَكم أیّكم أحسن عملا ً"(9)؛ خدایی كه مرگ و زندگی را آفرید تا شما بندگان را بیازماید تا كدام نیكوكارتر و خلوص اعمالش بیشتر است. بنابراین، حیات و ممات دو نحوه‌ی‌ حركت از حركت‌های شی‌ی‌ متحرّك است.

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) مرگ را در عبارتی شیرین و شیوا چنین وصف فرمود: “یا على… ما خلقت أنت و لا هم لدار الفناء بل خلقتم لدار البقاء و لكنّكم تنتقلون من دار إلی دار"(10)؛ ای علی تو و مردم برای سرای فانی آفریده نشدید، بلكه برای بقا در سرای جاودان خلق گشته و از سرایی به سرایی دگر منتقل خواهید شد.(11)

___________________

(1) بحار، ج 6، ص 153.

(2) همان، ص 154.

(3) بحار، ج 6، ص 154.

(4) همان.

(5) بحار، ج 6، ص 152.

(6) همان، ص 155.

(7) ر.ك معانی الأخبار صدوق، ص287، باب معنی الموت.

(8) بحار، ج 6، ص 154.

(9) سوره‌ی‌ ملك، آیه‌ی‌ 2.

(10) بحار، ج37، ص146.

(11)تفسیر موضوعی قرآن، ج4، جوادی آملی

شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان

منبع : سایت تبیان

موضوعات: احادیث  لینک ثابت



[جمعه 1394-12-14] [ 08:39:00 ب.ظ ]