شش اصل از اصول مدرسه زينبى

مدرسه زينبى، مدرسه عشق به آرمان‏ هاى حسين عليه‏السلام است با رويكردى فراتاريخى و فراجغرافيايى، مدرسه‏اى مبتنى بر مديريتى اسلامى ـ الهى. در مدرسه زينبى، كسانى كه معناى صبر و مقاومت را مى ‏فهمند، خدا را به آسانى مى‏ شناسند.در مدرسه زينبى، انسان به عالى ‏ترين سطح از انسانيت مى ‏رسد، به گونه ‏اى كه در برابر ستم سكوت نمى ‏كند و در اين راه حاضر است از جان خود بگذرد.رسيدن به اين الگوى انسانى از اهداف مدرسه زينبى است؛ يعنى گذشتن از محبوب‏ترين تعلقات دنيايى در راه خدا و در جهت اهداف متعالى حق.هر كه بخواهد در اين مدرسه و در سلك زينبيان درآيد، بايد به دنيا پشت كند و در راه خدا و براى خدا قدم بردارد.

اصل اول: بيدارى

ارزش واقعى انسان در مدرسه زينبى در اين است كه بتواند چشم دلش را باز كند و با معرفت و عشق در جهت مسير الى اللّه‏ قدم بردارد. حضرت زينب عليهاالسلام در مدرسه زينبى خود مى ‏آموزد كه هر آنچه از سر جهل و ناآگاهى است، راهى جز به تباهى و سرنوشتى جز به گمراهى ندارد.

اصل دوم: پايدارى

پايدارى در برابر مصايب و مشكلات از مهم‏ترين اصول مدرسه زينبى است. زينب عليهاالسلام به تمام مخاطبان مكتب خود مى ‏آموزد اگر در راه آرمان‏هاى الهى شكيبايى ورزند، به آنچه كمال مطلوب انسانى است، خواهند رسيد. او اين اصل را در مكتب پيامبر و پدرش، على عليه‏السلام و مادرش، زهرا عليهاالسلام آموخته بود. كسى كه پرورده دامان پيامبراعظم (ص) است و در آغوش امير مؤمنان على عليه‏السلام و دامان حضرت زهرا عليهاالسلام پايدارى را تجربه كرده است، به جايى مى ‏رسد كه آزمون الهى را نماد زيبايى معرفى مى‏كند، آنجا كه فرمود: «ما چيزى نديديم جز زيبايى.» فرياد برمى‏آورد و كاخ يزيد را اين گونه مى ‏لرزاند: «اى يزيد! آيا چنين مى ‏پندارى كه چون اطراف زمين و آسمان را بر ما تنگ گرفتى و ما را مانند اسيران از اين شهر به آن شهر بردند، ما در پيشگاه خداوند خوار شديم و تو گران‏مايه گشتى؟»

اصل سوم: دفاع از مقام ولايت

زينب عليهاالسلام ، بزرگ ‏آموزگار مكتبى است كه در آن، زن زير پرچم عشق به خدا حاضر است. راه را بر فرومايگان ببندد و مظهر والاى دفاع از ارزش‏هاى اسلام شود. در مدرسه زينبى، زن، مرزبان حريم ولايت است. حمايت از ولايت از آموزه ‏هاى اين مكتب است. زينب عليهاالسلام به خوبى مى ‏دانست كه پس از سيدالشهدا عليه‏السلام ، امام سجاد عليه‏السلام ، وظيفه امامت امت و بار سنگين ولايت را بر دوش دارد. پس بايد زنده بماند تا زمين از حجت خالى نشود. بنابراين، مسئوليت حفاظت از جان امام سجاد عليه‏السلام را بر دوش خود احساس مى ‏كرد. او در چند جا توانست از عهده اين مسئوليت خطير برآيد. اول، هنگام حمله لشكر عمر سعد به خيمه ‏ها، آنجا كه شمر خواست امام سجاد عليه‏السلام را به شهادت برساند، فرمود: «به خدا سوگند، نمى‏گذارم او را بكشيد مگر اينكه اول مرا بكشيد.» دوم، هنگام عبور اسيران از قتل‏گاه هنگامى كه امام سجاد عليه‏السلام ، اجساد كشته را ديد، كم مانده بود از شدت غم روح از بدن نازنينش جدا شود. در اين حال، زينب عليهاالسلام با يادآورى اهداف نهضت عاشورا، وى را دلدارى داد تا از آنجا گذشتند. سوم، در كاخ ابن زياد، آنجا كه زياد دستور داد تا گردن امام سجاد عليه‏السلام را بزنند».

اصل چهارم: حضور سياسى

يكى ديگر از اصول مهم مدرسه زينبى، اصل حضور سياسى است. زن در مدرسه زينبى مى‏آموزد كه در حساس‏ترين و سرنوشت‏سازترين صحنه‏هاى سياسى وارد عمل شود. قرآن كريم با بيان نمونه هايى از حضور سياسى بانوان در صحنه اجتماع، افزون بر اينكه بر اين حضور صحّه گذارده، از اين‏گونه فعاليت‏ها تجليل كرده است. حضرت‏ خديجه عليهاالسلام ، اولين مشاركت عملى بانوان در صحنه ‏هاى سياسى اسلام را پديد آورد. همچنين مادر موسى عليه‏السلام با هوشمندى، باردارى خود و تولد موسى را از فرعون پنهان كرد پس از تولد نيز با الهام الهى موسى را به آب انداخت و خواهر موسى را موظف كرد كه وى را دورادور تعقيب كند. اوج مشاركت سياسى حضرت زينب عليهاالسلام نيز در كربلاست، آنجا كه دوشادوش مردان در صف مخالفان يزيد ايستاد و با خطبه ‏هايش به تشريح عملكرد نادرست الگوهاى منفى پرداخت.

اصل پنجم: پاى ‏بندى به حجاب

مدرسه زينبى، مدرسه تربيت بر اساس پاى بندى به تقواى الهى و پروا داشتن از زشتى و پليدى است. زينب عليهاالسلام ، آموزگار اين مدرسه، پاى ‏بندى به حرمت‏ها و احكام خدا و مراعات حجاب را از جلوه‏ هاى حضور زنان در حماسه عاشورا معرفى مى‏كند. او منادى متانت و عفاف و دفاع از حريم و حدود الهى است، آنجا كه خطاب به يزيد فرمود:اى زاده آزادشدگان فتح مكه! آيا اين عدالت است كه همسران و كنيزان خود را پشت پرده‏ ها قرار داده ‏اى، ولى دختران رسول خدا (ص) را به عنوان اسير، روانه كرده ‏اى. پرده‏ هاى حرمت آنان را دريده، چهره ‏هايشان را آشكار كرده‏اى و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مى ‏گردانى، آن‏گونه كه مردم شهرها آبادى ‏ها و قلعه‏ ها به آنان مى ‏نگرند و از دور و نزديك به آنها نگاه مى ‏كنند.

اصل ششم: شهيد پرورى

راه حسين عليه‏السلام ، جز با فداكارى و از خودگذشتگى پيموده نمى ‏شود. در مدرسه زينبى، ميراث‏ دارى و نگهبانى از خط و خون شهيدان و تبيين آرمان‏هاى آنان، به همراه صبر بر بلا در راه خدا به انسان آموخته مى ‏شود. پيام مدرسه زينبى به انسان، شهيدپرورى و تربيت نسلى شهادت‏ طلب است.آنجا كه مادر وهب، مادر عمروبن جناده، ام‏خلف و… نه تنها از شهادت جوانان خويش در راه عقيده اندوهگين نمى ‏شوند، بلكه مشوّقى براى اين گونه مجاهدت ‏هايند. جلوه ديگر اين اصل در شهيدپرورى، حضرت زينب عليهاالسلام است. زينب هم دختر شهيد است، هم خواهر شهيد، هم مادر شهيد و هم عمه شهيد.

 

پيام رسانى

ناميرايى قيام امام، به حضرت زينب عليهاالسلام در كربلا وابسته است، زينب عليهاالسلام بنا به وصيت برادرش، امام حسين عليه‏السلام ، تلاش‏هايى كرد كه اگر آنها را انجام نمى ‏داد، شايد امروز نامى از عاشورا و عاشوراييان بر زبان‏ها نبود و پيام نهضت اباعبداللّه‏ عليه‏السلام در كربلا همراه با اجساد مطهرشان مدفون مى ‏شد و به كسى نمى‏رسيد. زينب عليهاالسلام با فعاليت‏هاى همراه با سياست و كياست خود از عهده وظيفه خبررسانى واقعه عاشورا به خوبى برآمد. شاخص ‏هاى خبررسانى كاروان اسيران به رهبرى حضرت زينب عليهاالسلام الگو و ره ‏توشه‏اى مناسب براى تمامى خبر رسانان جهان خواهد بود. برخى از اين شاخص‏ها عبارتند از:

واقع‏گويى و صداقت

راست‏گويى و بيان واقعيت از ويژگى هايى است كه در فرهنگ اسلامى به ‏ويژه قرآن كريم، بر رعايت آن تأكيد شده است. قرآن كريم، در آخرين آيه سوره يوسف تأكيد مى ‏كند در بيان اين حوادث، واقع‏گويى كاملاً رعايت شده است. از اين آيه شريفه در مى‏يابيم كه نقل خبر بايد بر اساس واقع باشد.

اين ويژگى در خبررسانى واقعه كربلا به خوبى مشهود است. زينب عليهاالسلام به عنوان پيام ‏آور كربلا در خطبه ‏اش در مجلس كفرآميز ابن زياد، بر صداقت و حق‏گويى خود چنين تأكيد كرد: «…اى پسر زياد! رسوا نمى ‏شود، مگر فاسق و دروغ نمى‏گويد، مگر فاجر! و آن چيزى است كه ما از آن به دوريم…».صداقت حضرت در پيام‏رسانى واقعه عاشورا سبب جلب اعتماد مخاطبان، اثر بخشى بيشتر و عبرت‏ آموزى مردم شد.

ب) شجاعت

از ويژگى ‏هاى اساسى خبررسانى، شجاعت در بيان خبر و نهراسيدن از پى ‏آمدهاى بيان آن است.هنگامى كه كاروان اسيران وارد كاخ ابن زياد شد، وى گمان كرد دختر على عليه‏السلام با ترس، وارد مجلس مى ‏شود و به جرم خطبه ‏اى كه در بازار كوفه ايراد كرده بود، عذر تقصير مى ‏خواهد. حاضران در مجلس شاهد ورود بانويى بودند كه كمترين اعتنايى به شكوه ظاهرى كاخ ابن زياد نداشت و برخلاف انتظار به جايى كه از پيش برايش آماده شده بود، نرفت. ابن زياد كه از اين وضعيت نامنتظره ناراحت شده بود، پرسيد: زنى كه با اين همه تكبر و غرور بر ما وارد شد، كيست؟

گام برداشتن، لباس پوشيدن و انتخاب جايگاه نشستن و برتر از همه غرور زنانه بانوى فرزانه بنى‏هاشم در دربار ابن زياد، نشان‏دهنده شجاعت بى‏نظير وى است، به‏ويژه هنگامى كه ياوه‏ گويى‏ هاى او را بى ‏پاسخ نگذاشت و نغمه شوم و كفرآميزش را در گلو خفه كرد. زينب بدون هيچ ترس و اضطرابى، با كوچك و بى ‏ارزش دانستن دشمن، در پاسخ ابن ‏زياد كه پرسيد: كار خدا را با برادرت چگونه ديدى؟ فرمود: «از خداوند درباره برادرم جز نيكويى و احسان نديدم. او و يارانش افرادى بودند كه خداوند براى آنها شهادت را مقرر فرمود… . اى فرزند زياد! در روز قيامت براى تو جايگاهى است كه بايد براى جواب دادن آماده باشى. چگونه مى ‏توانى اين گناه عظيم را پاسخ دهى؟ اى زاده مرجانه! مادرت به عزايت بنشيند».

ج) فصاحت و بلاغت زبان

فصيح بودن، توازن و شفافيت كلام، در رساندن پيام به مخاطب نقش مهمى دارد. اهميت اين مسئله تا آنجاست كه حضرت موسى عليه‏السلام هنگامى كه مأمور شد براى ابلاغ رسالتش سراغ فرعون برود، از خدا خواست برادرش، هارون را كه از او فصيح‏تر است، همراهش سازد و از خداوند گشايش زبان و فصاحت كلام را درخواست كرد.رسايى كلام، شيوايى زبان و توفنده بودن لحن حضرت زينب عليهاالسلام چنان لرزه‏اى در كاخ يزيد افكند كه همگان را تحت تأثير قرار داد. زينب عليهاالسلام در دروازه شهر كوفه، اشعارى بليغ در سوگ برادر خواند و هنگامى كه در بازار كوفه، مردمان دور كاروان را گرفتند، با اشاره او سكوت كردند. نفس‏ها در سينه حبس شد و زنگ‏ها از صدا افتاد. سپس زينب عليهاالسلام به نيكويى به حمد و ثناى پروردگار پرداخت و بر پيامبراعظم(ص) درود فرستاد. پس از اين آغاز شكوه مندانه، با صدايى گيرا و كلامى پرصلابت فرمود:

اى مردم كوفه! اى اهل فريب و خيانت! آيا براى ما گريه مى ‏كنيد؟ هنوز چشمان ما گريان است و ناله ‏هاى ما خاموش نشده است. مَثَل شما مَثَل زنى است كه رشته مى ‏بافد و آن‏گاه خود، آن را پاره مى ‏كند. شما همانند گياهى هستيد كه بر مَزبَله برويد! نه قابل خوردن است و نه سودى دارد! شما مستوجب عذاب خداييد. پس از آنكه ما را كشتيد، بر ما گريه مى ‏كنيد؟ آرى به خدا سوگند كه بايد بسيار گريه كنيد و كم بخنديد.

د) سرعت

انتقال سريع از ديگر ويژگى ‏هاى اساسى خبر است كه تأثير مهم در اثربخشى آن دارد.حساسيت اطلاع رسانى، نياز مخاطبان به دانستن سريع و به موقع خبرها و از دست نرفتن فرصت براى تصميم ‏گيرى صحيح، بر ضرورت سرعت در كار خبررسانى مى‏افزايد.اين ويژگى نيز به خوبى در خبررسانى واقعه عاشورا رعايت شده است. زينب عليهاالسلام از همان لحظه شهادت برادرش، رسالت پيام ‏رسانى نهضت را آغاز كرد. وى در آغاز ورود به كوفه، اشعارى را در مظلوميت برادرش خواند. در شهر كوفه نيز با خطبه آتشين خود، مردم را منقلب كرد و در همان لحظه‏ هاى اوليه ورود به كاخ ابن زياد، خطبه ‏اى ايراد كرد كه در دل ابن زياد هراس افكند. در مجلس ننگين يزيد نيز هنگامى كه يزيد به آنها پيشنهاد كرد كه به مدينه بازگردند، زينب عليهاالسلام وى براى اينكه هرچه بيشتر مردم را در جريان نهضت برادرش قرار دهد، فرمود: «پيش از هر چيز بايد براى كشتگان خود سوگوارى كنيم.» همچنين هنگام ورود به مدينه بلافاصله به زيارت قبر جد مطهرش پيامبر اكرم (ص) رفت و اشعارى را در سوگ برادر خواند.

ه) روشن‏سازى افكار عمومى

يكى از وظايف مهم خبررسان، تلاش براى روشن‏ سازى افكار عمومى و بى ‏اعتنا نبودن نسبت به جهل مردم درباره اخبار مهم در جامعه است. يكى ديگر از شاخص‏هاى بارز خبررسانى عاشورا، افشاگرى و رسوا كردن حكومت يزيد و آشكار ساختن چهره پليد امويان بود. عقيله بنى ‏هاشم عليهاالسلام در شهر كوفه، رفتار وحشيانه دشمن را با خاندان پيامبر شرح داد و از چهره پرنفاق و تزوير آنان پرده برگرفت. حضرت زينب عليهاالسلام فرمود: اى مردم! مى ‏دانيد چه پاره جگرى از پيامبر شكافتيد؟ كدام پرده‏نشينان عصمت را از پرده بيرون آورديد؟ آيا مى ‏دانيد چه خونى از پيامبر بر زمين ريختيد و از او هتك حرمت كرديد؟حضرت زينب عليهاالسلام در خطبه آتشين خود در كاخ يزيد نيز پيشينه خانوادگى وى را در جمع سران و بزرگان محفلش آشكار ساخت. خطبه كوبنده سفير كربلا چنان اوضاع مجلس آراسته يزيد را آشفته كرد كه وى ترسيد با افشاگرى ‏هاى دختر على بن ابى ‏طالب عليه‏السلام ، پايه‏ هاى حكومتش دچار تزلزل شود. به همين سبب گناه قتل حسين عليه‏السلام را بر گردن عبيداللّه‏ بن زياد انداخت. البته برپايى مراسم سوگوارى شهداى كربلا تا حد بسيار زيادى از اعتبار و نفوذ يزيد در ميان مردم كاست و به همين جهت يزيد مصلحت نديد كاروان اسيران در شام بمانند و اسباب سفر آنان را به مدينه فراهم كرد.

و) برجسته سازى

از تأكيد يا تكرارِ بخشى از آيات قرآن كريم درمى ‏يابيم كه خداوند، توجه خاصى به آن بخش از خبر داشته است. در واقعه عاشورا نيز سفيران كربلا، با تأكيد و تكرار بسيار واقعه عاشورا، از تمامى شيوه ‏ها و امكانات استفاده كردند تا واقعه مهم عاشورا را برجسته سازند. حضرت زينب عليهاالسلام ، امام سجاد عليه‏السلام و ام كلثوم عليهاالسلام از ابزارى چون شعر، خطبه و برپايى مراسم سوگوارى بهره بردند تا خبر كربلا را به همگان برسانند. همچنين محل تبليغات اهل‏بيت در چند شهر مهم اسلام؛ يعنى كوفه، شام و مدينه در آن دوره زمانى از هر جهت مناسب بود و چگونگى بيان واقعه در شهرها بر حسب اوضاع فرهنگى، اجتماعى و سياسى هر شهر صورت مى ‏گرفت.

ز) مقابله با تحريف

يكى از وظايف و اصول اخلاقى خبررسانى، مقابله با انتشار اخبار و عقايد دروغ و تحريف شده است. در قرآن كريم نيز علماى يهودى كه كتاب آسمانى خود را تحريف كرده بودند، نكوهش شده ‏اند.پس از واقعه كربلا، حكومت پليد اموى قصد داشت نهضت حسينى عليه‏السلام را تحريف كند. زينب كبرا عليهاالسلام و امام سجاد عليه‏السلام به عنوان پيام ‏آوران كربلا با خطبه ‏هاى روشنگر خود، از اين تحريف جلوگيرى كردند و سخنان آنان به عنوان سند زنده و معتبر در تاريخ جهان، مجال هرگونه تغيير در واقعيت و اهداف نهضت را از دشمن گرفت.

 

 

موضوعات: همه, ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ  لینک ثابت



[سه شنبه 1393-08-13] [ 12:14:00 ق.ظ ]