مهمان کربلا
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   






موضوعات

  • همه
  • همه
  • سفارش های بزرگان
  • داستان های کوتاه
  • نکته های ناب قرانی
  • عفاف و حجاب
  • ظهور
  • اطلاعات عمومی
  • به یاد شهدا ...
  • نماز
  • تربیت فرزند شیعه
  • فرزند پروری
  • سلامتی
  • شهدای و ایثار گران حوزوی
  • بزرگان حوزه
  • شعر
  • شناخت اهل بیت
  • طب سنتی
  • آشپزی ( کیک )
  • طنز
  • غدیر
  • عکس و حرف
  • اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺳﺎﻟﻢ
  • جوان و جوانی
  • ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ
  • ﻭﻻﻳﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • خداوندا
  • زندگینامه
  • احکام بانوان
  • متن ادبی
  • آشپزی ( انواع غذا )
  • آشپزی ( نکته ها )
  • کلیپ
  • دانلود
  • همسرداری
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • رمضان
  • آشپزی ( آش ها)
  • عروسک بافی
  • مناسبت ها
  • لبخند های پشت خاکریز
  • معرفی کتاب
  • حدیث
  • احادیث
  • احادیث اخلاقی
  • ائمه اطهار
  • آشپزی
  • سوپ ها
  • ماه محرم
  • دهه چهارم
  • عدل الهی
  • نشانه های مؤمن چیست ؟
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • جنگ نرم
  • رشد و خود سازی
  • داروخانه معنوی
  • متفرقه دینی
  • کودک و سیسمونی


  • اردیبهشت 1403
    شن یک دو سه چهار پنج جم
     << <   > >>
    1 2 3 4 5 6 7
    8 9 10 11 12 13 14
    15 16 17 18 19 20 21
    22 23 24 25 26 27 28
    29 30 31        




    آخرین مطاب






    آمار

  • امروز: 240
  • دیروز: 126
  • 7 روز قبل: 1810
  • 1 ماه قبل: 4008
  • کل بازدیدها: 448887




  • خبرنامه





    کاربران آنلاین

  • متین
  • مهشید ديانت خواه
  • دهقان
  • sarbaz




  • لبخند های پشت خاکریز

    مهدویت امام زمان (عج)



    بازی های دفاع مقدس

    مهدویت امام زمان (عج)



    کرامات و داستان های ائمه اطهار

    آیه قرآن



    دانشنامه امام علی

    آیه قرآن



    اولین های دفاع مقدس

    وصیت شهدا



    جستجو





    ذکر ایام هفته

    ذکر روزهای هفته



    وصیت نامه موضوعی شهدا

    وصیت شهدا



    روز شمار غیبت





    معرفی صفحه وبلاگ به یک دوست






    بازی تمرکز حواس





    جستجو

    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت




    رتبه



      مردم مسؤولند   ...

    شهید مطهری:

     

    مردم مسؤولند

    یعنی شما مردمی که در روضه خوانیها شرکت می کنید ، هیچ خیال نمی کنید که در این قضیه مسؤول هستید ، بلکه فکر می کنید که مسؤول فقط گویندگان هستند . دو مسؤولیت بزرگ مردم دارند ، یکی اینکه نهی از منکر بر همه واجب است . وقتی می فهمند و می دانند که اغلب هم می دانند که دروغ است ، نباید در آن مجلس بنشینند که حرام است و باید مبارزه کنند .

    و دیگر از بین بردن تمایلی است که صاحب مجلسها و مستمعین به گرم بودن مجلس دارند و به اصطلاح مجلس باید بگیرد ، باید کربلا شود . روضه خوان بیچاره می بیند که اگر هر چه می گوید راست و درست باشد آن طور که شاید و باید مجلس نمی گیرد و همین مردم هم دعوتش نمی کنند ، ناچار یک چیزی اضافه می کند .

     

    مردم باید این انتظار را از سر خودشان بیرون کنند و با رفتارشان آن روضه خوانی را که می میراند و مجلس را کربلا می کند تشویق نکنند . کربلا می کند یعنی چه ! مردم باید روضه راست بشنوند تا سطح فکرشان بالا بیاید و بدانند که اگر روحشان در یک کلمه اهتزاز پیدا کرد ، یعنی با روح حسین بن علی هماهنگ شد و در نتیجه اشکی ولو ذره ای ، از چشمشان بیرون آمد واقعا مقام بزرگی است.

     

    حماسه حسینی، ج ۱، ۱۳۶۸ ص ۲۱

    موضوعات: همه, سفارش های بزرگان, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



    [سه شنبه 1393-08-13] [ 10:37:00 ق.ظ ]





       کدام وقایع عاشورا تحریف شده است ؟   ...

    کدام وقایع عاشورا تحریف شده ‌است؟

     

    اول: اوج عزاداری امام حسین(ع) ده روز اول ماه محرم الحرام است. بین سخنرانان و مداحان، مشهور است که هر شب را به یکی از شهدای کربلا اختصاص دهند؛ مثلاً شب سوم برای حضرت رقیه و شب هفتم را برای حضرت علی اصغر(ع) سوگواری می کنند و تاسوعا را نیز به حضرت عباس(ع) اختصاص می دهند. همین قرار داد بین مداحان و منبری ها باعث شده است که عده ای گمان کنند، حضرت رقیه روز سوم محرم به شهادت رسیده است و از همه بدتر اینکه گمان می کنندحضرت ابالفضل(ع) در روز تاسوعا به شهادت رسیده است.

     

    اما حقیقت این است که تمام شهدای کربلا در روز عاشورا به شهادت رسیده اند و حضرات اباالفضل، علی اکبر و علی اصغر همه قبل از امام حسین(ع) و در روز عاشورا در پیکار با سپاه عمر سعد کشته شده اند. حضرت رقیه(س) نیز پس از شهادت پدرش در شام از دنیا رفته است.

     

    اشتباه دوم: باور عمومی این است که حضرت حسین بن علی(ع) و اهل بیت و اصحابش سه شبانه روز آب ننوشیدند و سپس تشنه کام به مقابله با دشمن رفته اند؛ اما حقیقت این است که عمر سعد سه روز قبل از عاشورا عمروبن حجاج را با پانصد سوار فرستاد تا کنار شریعه فرود آیند و میان یاران حسین و آب فاصله اندازند. اما این به این معنی نیست که هیچ ذخیره آبی در خیمه ها نبوده است.

     

    در کتاب ارشاد نوشته شیخ مفید(ره) آمده است: « در شب عاشورا زینب…دست بر گریبان برده…و بیهوش بر زمین افتاد. حسین(ع) برخاسته آب بر روی خواهر پاشید و…» این نقل معتبر نشان می دهد که تا شب عاشورا هنوز آب در خیمه ها بوده واصل تشنه کامی به روز عاشورا، گرمی هوا و شدت مبارزه مربوط است.

     

    شیخ عباس قمی(ره) در منتهی الامال می گوید: «شب عاشورا امام حسین(ع)، حضرت علی اکبر(ع)را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد که چند مشک آب آورند و اهل بیت و اصحاب خود را فرمود که از این آب بیاشامید، آخر توشه شماست و وضو بسازید و غسل کنید.»

     

    اشتباه سوم: یکی از معروف ترین تحریف ها ماجرای حضرت لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) است وچه روضه ها که در این زمینه خوانده نمی شود؛ در روضه ها ذکر می شود که حضرت علی اکبر قبل از رفتن به میدان با مادرش چه نجواهایی می کرد، یا اینکه حضرت لیلی در خیمه ها رفته و در آنجا دعا کرده که خداوند حضرت علی اکبر را سالم برگرداند که متأسفانه این موضوع محور بعضی تعزیه ها نیز شده است.

     

    اما حقیقت این است که اصلاً لیلایی در کربلا نبوده است؛ البته لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) هست؛ اما حتی یک مورخ هم به حضور آن حضرت در کربلا و روز عاشورا گواهی نمی دهد. (به نقل از حماسه حسینی،جلد۱،مرتضی مطهری)

     

    اشتباه چهارم: مطلب بعدی مربوط به حضرت علی اکبر(ع) این است که آن حضرت قبل از رفتن به معرکه جنگ از پدر رخصت خواست و آن حضرت اذن میدان نداده اند و مثلاً فرموده اند که تو هنوز جوانی و حیف است که از دست بروی و چه اشعار و تعزیه ها که پیرامون آن نساخته ایم؛ اما حقیقت این است که تمام مورخین نوشته اند، هر کس از امام حسین(ع) اذن میدان می خواست، اگر می شد حضرت برایشان عذری می آورد ولی در مورد جناب علی اکبر گفته اند: «فاستأذن اباه،فأذن له» یعنی تا اجازه خواست گفت برو.

     

    پی نوشت:

    (حماسه حسینی،جلد۱، مرتضی مطهری)

    موضوعات: همه, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



     [ 10:34:00 ق.ظ ]





      امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ...   ...

    کمتر کسی است که بداند این شعر (امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است) از کیست

    این شعر از پدر آیة الله بهجت یعنی مرحوم کربلایی محمود بهجت می باشد. چند بیت ازین قصیده بلند رو در دو پست میارم:

     

    شب وصل است و تبِ دلبری جانان است

    ساغر وصل لبالب به لب مستان است

    در نظر بازیشان اهل نظر حیران است

    گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است

    چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است

    امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

    ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است

    مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

     

    «یارب این بوی خوش از روضة جان می آید؟

    یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید؟»

    «یارب این نور صفات از چه مکان می آید؟»

    «عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید!»

    یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است؟

    امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

    ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است

     

    مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

    «چه سَماع است که جان رقص کنان» می آید؟

    «چه صفیر است که دل بال زنان می آید؟»

    چه پیامی است؟ چرا موج گمان می آید؟

    چه شکار است؟ چرا بانگ کمان می آید؟

    چه فضائی است؟ چرا تیر قضا پران است؟

    موضوعات: همه, شعر, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



     [ 10:29:00 ق.ظ ]





      شیطان راه های مختلفی دارد...   ...

    حاج آقا مجتبی تهرانی ره

    شيطان راه های مختلفی دارد برای اينكه رابطه بنده با خدا و امیدی که او به خدا بسته است را قطع كند. مثلا يك مرتبه به ذهن انسان می اندازد كه: چقدر بگويم؟! يك دفعه دعا كردم بس است، دو دفعه گفتم بس است، اگر خدا می خواست بدهد تا حالا داده بود و…اين شيطان است، حواستان جمع باشد! شيطان وقتی كه اتّفاقی می افتد، در انسان سرخوردگی درست می کند. به خصوص مقيّد است كه در “دعا” سرخوردگی ايجاد كند، برای اينكه می خواهد رابطه ات را و اميدی كه به خدا بستی قطع كند. در باب دعا هيچ وقت نگذاريد كه اينگونه افكار شيطانی شما را احاطه كند و از دعا باز بدارد؛ حواستان جمع باشد! هم از آن طرف متوجّه بالا باش، به اين معنا كه خداوند خسته نمی شود و برعكس از صدای بنده لذّت هم می برد و از اين طرف هم شيطان را مواظب باش، كه شيطان تو را خسته نكند. در اين هیچ شکی نيست كه وقتی از خداوند می خواهیم اگر مصلحت باشد به موقع می دهد، خدا به وقتش می دهد و در اجابت بندگانش دقيق و حساب شده عمل می كند.

     

    آیت الله مجتبی تهرانی (ره)

    موضوعات: همه, سفارش های بزرگان  لینک ثابت



     [ 10:24:00 ق.ظ ]





      راز هایی درمورد شوهرتان   ...

    رازهایی در مورد شوهرتان

     

    با وجود اینکه شوهر هر کس، منحصر به فرد است، اما همواره به یاد داشته باشید که اساساً همه ی آنها چون شوهر هستند، ویژگی های مشترک بسیاری نیز دارند. شما می توانید با شناخت این ویژگیها، زندگی بهتر و شادتری برای خود و همسرتان بسازید!

     

     

    به شوهرتان، اعتماد کنید!

    آیا می خواهید همسر خوبی باشید؟ پس به شوهرتان، اعتماد کنید! با اعتماد کردن، در او احساس قدرت به وجود می آورید. و این احساس قدرت، می تواند بزرگترین حامی شما در زندگی باشد. گذشته ازین، مردانی که اعتماد همسرانشان را از دست داده اند، قدرت کمتری برای مبارزه با مشکلات محل کار خواهند داشت. اگر همسر یک مرد، به او اعتماد نداشته باشد، اعتماد هیچ کس دیگر به حال او مفید نخواهد بود!

    البته منظور ما از اعتماد کردن، این نیست که شما اجازه دهید هر اشتباهی از سوی همسرتان، زندگی تان را نابود کند! بلکه اعتماد کردن می تواند حتی به این معنا نیز باشد که او را تشویق کنید اهدافش را گسترش دهد و برای این أمر، به او اعتماد کنید. وقتی هم که نیاز به کمک و حمایت شما دارد، تلاشتان را از او دریغ نکنید. با اینکار به او توانایی زیادی می بخشید.

    حقیقتی ساده درباره ازدواج

    هر کدام از ما در زندگی برای خوشبختی، هدفی داریم. ولی معمولاً آن را بسیار دشوار و پیچیده توصیف می کنیم. در حالیکه یک حقیقت ساده در ازدواج وجود دارد و آن اینکه:

    « اگر می خواهید شریک زندگی تان، خوشبخت تر شود، کاری کنید که خودتان خوشبخت تر شوید! »

    اگر یک خانم خانه دار هستید، یاد بگیرید که از انجام وظایف خانه لذت ببرید. اگر شاغل هستید کارتان را دوست داشته باشید. وقتی شما از کاری که می کنید راضی و خشنود هستید، این رضایت در زندگی زناشویی تان، خودش را خیلی آشکار تر از آنچه که فکرش را بکنید، نشان خواهد داد! زیرا زنی شاد، سرزنده و امیدوار خواهید بود که زندگی و فعالیت هایش را با همه سختی هایش، دوست می دارد و ازآن لذت می برد! واضح است که زندگی در کنار چنین زنی، برای یک مرد چقدر لذت بخش تر و راحت تر از زندگی در کنار یک زن دلمرده و ناشاد است که از خود و زندگی اش، ناراضی است!

     

    شوهرانِ مهربان!

    شوهرانی وجود دارند که هر از گاهی، به همسرشان، شاخه گلی هدیه می دهند. گاهی هوس می کنند که برای همسرشان، چای درست کنند. یا بعضی مواقع، ناگهان احساساتی شده و شما را در غرق در کلمات محبت آمیز می کنند! شاید فکر می کنید که همسران این مردان، باید زنان خوشبختی باشند. حق باشماست! ولی متاسفانه بسیاری از زنان، پس از چندسال، اهمیت این مسائل را فراموش می کنند و جملاتی نظیر این می گویند: «با این سنّت خجالت نمی کشی؟» «بچه ها پیش خودشان، چه فکری می کنند؟»

    اگر شما نیز ازین دسته زنان هستید، کمی بیندیشید. مطمئن باشد هیچ دلیلی که نشان دهد محبت همسران به هم، ناپسند است وجود ندارد. از همسرتان تشکر کنید. و بالاتر از آن، از خداوند نیز به خاطر عنایت فرمودن چنین همسری، قدردانی کنید. مطمئن باشید تشکر شما ، روحیه مهر ورزی را در همسرتان، بالاتر نیز خواهد برد.

    اگر هم از آن دسته خانمهایی هستید که همسرانشان، این عادت های خوب را پس از چند سال زندگی از دست داده اند، می توانید علت آن را درون خود جستجو کنید. شاید قدردانی شما آن قدر نبوده است که انگیزه ی مهر ورزی او را استمرار دهد.

     

     

    وقتی شوهرتان به خانه می آید…

    با خودتان قرار بگذارید که هیچ مسئله ی ناخوشایندی را در 90 دقیقه ی اولِ ورود همسرتان به خانه ، به او نگویید. آسمان که به زمین نمی آید! این همه ساعت ، از صبح، مشکل را در دل خود داشته اید تا او به خانه برگردد و به او بگویید، یکی دو ساعت دیگر هم رویش!

    برای مردی که از سرِ کار بر می گردد، هیچ چیز مهمتر و خوشحال کننده تر از شما نیست، در حالیکه با لبخندی بر لب و فنجانی چای منتظر بازگشت او بوده اید!

     

     

    جمعه های دوست داشتنی!

    روز های جمعه را به خانواده و همسرتان، اختصاص دهید و کارهایی که هر دوی شما دوستشان دارید را با هم انجام دهید.

    شما خانم محترم! نقشی اساس دارید. رئیس، شما هستید! بیاموزید که از خوشی های کوچک زندگی، لذت ببرید. هر 5 شنبه، کارهای یک هفته تان را بررسی کنید و ببینید که در طول آن یک هفته، چطور رفتار کرده اید؟ سپس برنامه ریزی کنید که در روز جمعه، رفتار بهتری داشته باشید و درباره نتیجه بررسی 5 شنبه تان، با همسر خود، گفت و گو کنید و سوء تفاهمات را برطرف نمایید. (البته نتیجه ی بهتر وقتی حاصل می شودکه هر دوی زن و شوهر، این کار را انجام دهند)

     

     

    دوستانتان را ارزیابی کنید!

    دوستان شما چه کسانی هستند؟ نصیحت چه کسانی را می پذیرید؟ با چه کسانی مشورت می کنید؟

    در زندگی هر کدام از ما پیش آمده است که درباره کار یا زندگی شخصی مان، به بن بست رسیده باشیم. آن وقت است که اگر دوست خوبی نداشته باشیم، با سر به زمین می خوریم. چه کار باید کرد؟ دوستانتان را ارزیابی کنید تا خوب ها و یاری دهنده ها از بدها و سوءاستفاده گران ، متمایز شوند. اگر خیلی عالی هم نبودند، اشکالی ندارد، هیچ انسانی کامل نیست! اما آیا شما چند فرد مطمئن را دارید که می توانید افکار درونی تان را با آنان در میان بگذارید و به عنوان افراد عاقل، از آنان کمک بخواهید؟

     

     

    به شوهرتان، در نظم بخشیدن به بچه‌ها کمک کنید

    کمتر مردی است که در مقابل بچه ها، گیج نشود ! وقتی کوچولوی شما بداخلاقی می کند ، او نمی داند باید چه تصمیمی بگیرد و چه عکس العملی نشان دهد؟

    به او کمک کنید تا متوجه شود سیلی زدن، عکس العمل درستی برای حل این مشکل نیست! ساعت های کاری مداوم نیز نمی تواند دلیل خوبی برای «پدر خشنی بودن» باشد! او را متوجه این قضیه کنید که ایجاد تعادل بین کار و خانواده، اولویتی است که در درجه اول قرار دارد. به همسرتان اعتماد کنید و به او اجازه دهید «هنرِ پدرِ خوب بودن» را کسب کند! مطمئن باشید او از پَسش برمیاید! فقط کافیست که بداند تنها یک زندگی وجود دارد، نه دو زندگی (یکی کاری و یکی خانوادگی!). پس با تعیین اهداف و اولویت بندی آنها، شوهرتان می فهمد که باید اوقاتش را با شما و بچه ها تقسیم کند. آنگاه متعجب خواهید شد از اینکه بعضی از روزهای تعطیل، بدون اینکه شما بگویید، همسرتان، بچه ها را به پارک می برد تا شما بیشتر استراحت کنید!

     

     

    موضوعات: همه, ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺳﺎﻟﻢ  لینک ثابت



     [ 10:12:00 ق.ظ ]





      عاشورای حسینی و مسئله‌ی ولایت‌پذیری   ...

    عاشورا از نظر آزمون ولایت‌پذیری صحنه‌ی عجیبی است. عشق به ولایت و امامت، اعتقاد راسخ به سعادت اخروی، قدرت تمییز جریان حق و باطل و تبری جستن از دشمنان امام حسین علیه السلام بهترین ویژگی‌های اصحاب امام حسین علیه السلام است که ایشان را از سایر مردم در رسیدن به فوز شرکت در حماسه حسینی متمایز می‌سازد.

     

    به گزارش بولتن نیوز، كربلا را مى‌توان از اين منظر نگريست و عاشورا را با اين نگاه بازخوانى كرد و سطر به سطر جستجو كرد تا نه تنها به بزرگترين قطعه شعر بلكه به بزرگترين قلّه‌ی شعور ولائى رسيد: “والله ان قطعتموا يمينى” و به ارتفاعى چشم دوخت كه حضرت مى‌فرمايد: “و عن امام صادق يقنينى". و اينجاست كه همه برگزيدگان بشريت از غير معصوم آرزوى رسيدن به آن را مى‌كنند و در حسرتش آه سرد مى‌كشند «…إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»، (بحارالأنوار، ج 22، ص 274، باب 5).

    روز عاشورا روز تجلى كامل ولايت سيدالشهداء امام حسين عليه السلام است. صحيفه نور، ج 1، ص 216.

    آنچه ياران و فرزندان امام حسين عليه السلام به عنوان ارمغانى بهتر از شهادت در روز عاشورا به دست آوردند كشف «رموز ولايت» سيدالشهداء بوده است لذا عاشورا نمايش جلوه‌اى از ولايت امام حسين اوست كه به عنوان مظهر ولايت حقيقت محمديه همانند چشمه‌اى جارى است كه آب حيات را به كام تشنگان فيض رحمت مى‌رساند.

    مى‌بينيم كه اصحاب اباعبدالله الحسين عليه السلام مخصوصاً قمرهاشم اين فيض و اين امر را كشف كرده‌اند و اعلام كردند، اگر در كوى ولايت تو شهيد شويم به زندگى ابدى دست خواهيم يافت.

    مراجعه مكرر حضرت ابوالفضل به امام حسين عليه السلام جهت اجازه گرفتن براى ميدان جنگ بهترين نمونه‌ی ولايت پذيرى است. اما امام حسين عليه السلام به آسانى به او اجازه نمى‌دهد و مى‌فرمايند تو پرچم‌دار من هستى! «انت صاحب لوائى» «اما پس از اينكه ياران يكى يكى شهيد شدند حضرت ابوالفضل خدمت مولا و امام خود آمد و عرضه داشت: لقد ضاق صدرى و سئمت الحيوة؛ «سينه‌ام تنگى كرده و از زندگى سير شده‌ام…».

    امام حسين عليه السلام كه حال حضرت اباالفضل را اين گونه ديد به ايشان فرمود پس ابتدا برو براى بچه‌ها و اهل خيمه آب بياور؛ حضرت هنگام رفتن به شريعه با شجاعت و قهرمانى وارد شريعه فرات شدند و وقع ماوقع … اکنون که سخن درباره‌‌ی اهمیت ولایتمداری و آثار مثبت آن است، به نمودهایی دیگر از این مسئله‌ی حساس در واقعه‌ی عاشورا، اشاره می‌شود. نمونه‌هایی از جلوه‌های ولایت‌پذیری در واقعه عاشوراء:

    واقعه‌ی شهادت حضرت مسلم وهانی بن عروه: پس از ورود ابن زیاد به کوفه، مسلم به خانه‌ی هانی بن عروه پناهنده شد تا ابن زیاد از حضور وی در کوفه مطلع نشود. ابن زیاد به واسطه‌ی جاسوس‌هایی که معین کرده بود، جایگاه مسلم را پیدا کرده و با حیله‌ای هانی را به دارالاماره کشاند و از وی خواست تا مسلم را حاضر نماید.

    هانیه بن عروه امتناع کرد و در جواب مسلم بن عمرو باهلی که از او خواسته بود تا مسلم را به ابن زیاد تحویل دهد گفت: «به خدا قسم این کار باعث رسوایی و ننگ من است که من کسی را که در پناه من و مهمان من و فرستاده پسر پیغمبر من است به دشمن بسپارم در صورتی که دست‌های من سالم و یار و یاور فراوان دارم. به خدا قسم اگر هیچ کس مرا یاری نکند و تنها باشم با زور تسلیم نخواهم کرد تا پیش از او بمیرم.»

    وقتی عبیدا…بن زیاد امتناع مصرانه‌ی هانی را دید گفت: او را نزد من بیاورید. آن قدر با چوبدستی بر پیشانی و بینی و صورت هانی زد که بینی او شکست و خون بر جامه‌هایش فرو ریخت و گوشت صورت و پیشانی‌اش بر محاسنش آویخت و چوب شکست. روشن است که تنها تعصب و عرق میهمان نوازی هانی مانع از تحویل دادن مسلم نیست بلکه هانی بن عروه، مسلم را «فرستاده پسر پیغمبر» خویش می‌داند و حمایت خود را از وی از مجرای ولایت‌پذیری دو چندان می‌کند و همچنان در این مسیر استقامت می‌ورزد تا آنکه شهد شهادت می‌نوشد.

    از سوی دیگر در صحنه‌ی شهادت حضرت مسلم بنابر نقل سید بن طاووس می‌بینیم که مسلم امانِ محمد بن اشعث را امان مردم حیله باز و فاجر و نادرست میداند و آنقدر تنها می‌جنگد تا آنکه پس از غلبه‌ی ضعف و کثرت جراحات، اسیر می‌شود و پس از تحقیر ابن زیاد در گفتگویی که بین آنها صورت می‌گیرد، به شهادت می‌رسد.

    تشرف زهیربن قین: زهیربن قین عقب تر از حضرت حسین(ع) از مکه خارج شد و چون نمی‌خواست با حضرت مواجه شود هر جا امام منزل می‌کرد، با فاصله‌ی دورتری از امام منزل می‌کرد تا آنکه امام فرستاده‌ای به جانب او روانه کرد. زهیر پس از شنیدن سخنان نماینده‌ی امام عمیقانه به فکر فرو رفت. در این هنگام همسر زهیر بر سر او نهیب زد و گفت: سبحان ا…! پسر پیغمبر تو را می‌طلبد و تو نمی‌روی؟ چه می شود اگر خدمتش برسی و کلام او را بشنوی؟»

    زهیر به خود آمد، از جا برخاست و به سوی حسین(ع) رفت و پس از لحظه‌ای با چهره‌ی باز و خوشحال بازگشت و دستور داد خیمه‌های او را کندند و وسائل او را نیز بردند و چادر او را نزدیک خیمه‌های حسین(ع) برپا نمودند و زوجه‌ی خویش را طلاق داد تا زحمتی متوجه وی نشود و او را به پسرعموهایش سپرد. همسر زهیر حین وداع با گریه گفت: خداوند یار و یاور تو باشد و تو را به خوشبختی برساند ولی از تو تمنا دارم روز قیامت نزد جد حسین(ع) مرا نیز به یاد آوری.»

    این صحنه‌ی زیبای ولایت‌مداری همسر زهیر که باعث شد تا زهیربن قین در ردیف اصحاب خاص امام(ع) قرار بگیرد، نقش زنان در واقعه‌ی عاشورا را به خوبی نمایان می‌سازد. چرا که همانگونه که همسر زهیر مشوق شوهر خود در امر پذیرش ولایت بود، یقیناً زنان دیگر جامعه آن روز نیز بی‌تأثیر در وقوع عاشورا و کیفیت آن نبوده‌اند.

    اما این همه‌ی مسئله‌ی ولایت پذیری در واقعه‌ی عاشورا نیست. بلکه می‌بینیم در آن واقعه، کسانی بودند که راه دیگری رفتند. نمودهایی از ولایت ناپذیری در واقعه عاشورا:

    خیانت کوفیان، سست عنصری و تزلزل شخصیت و عدم ثبات در قول و فعل کوفیان مهم‌ترین نمونه‌ی ولایت ناپذیری در ایجاد فاجعه‌ی عاشوراست. مردمی که مشتاقانه امام را دعوت کرده بودند و در نامه‌های خود از انتظار مردم و باغستان‌های به سبزه آراسته و میوه‌های رسیده و گیاهان روییده و برگهای سبز درختان و سپاه مجهز و آماده برای امام دم زده بودند، ناجوانمردانه و خائنانه رأی و عقیده خود را پس گرفتند و در صف دشمنان ابا عبدا… حاضر شدند. این لکه‌ی ننگ تا ابد بر دامان کوفیان باقی خواهد ماند.

    همان‌طور که می‌دانید، در معارف اسلامی، ولایت رابطه‌ی ویژه‌ای با سعادت و یا شقاوت دنیوی و اخروی انسان دارد. و چه عیان، این رابطه در واقعه‌ی عاشورا نمایان می‌شود. حال، نکته‌ای که باید به آن دقت کرد این است که هنوز هم ولایت، مسئله‌ی اول انسان است و باید مراقبت کرد تا در دام‌های پیچیده‌ی پیروان شیطان در عصر جدید نیفتاد. در این زمان، مانند واقعه‌ی عاشورا رابطه‌ی ولایت و سعادت به وضوح عاشورا عیان نیست و همین نکته، امر ولایت‌پذیری را سخت‌تر می‌کند. پس باید معرفت و بصیرت خود را عمق بخشید تا خود و جامعه‌ی خویش را سعادتمند کنیم.

    منابع:

    1. عاشورا و ولایت پذیری / رقیه رحیمی / نشریه‌ی مدرسه‌ی علمیه‌ی بروجرد

    2. عاشورا و ولایت پذیری / لوح فشرده پرسمان / اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها

    3. نقش ولایت پذیری در حادثه‌ی عاشورا / نوش آبادی

    حسینیه‌ی بولتن: شعور حسینی

     

     

     

    موضوعات: همه, ﻭﻻﻳﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



     [ 12:52:00 ق.ظ ]





      ولایت‌پذیری حضرت عباس(ع)؛ مهم‌ترین رکن جهت الگوبرداری سبک زندگی اسلامی   ...

    ولایت‌پذیری حضرت عباس(ع)؛ مهم‌ترین رکن جهت الگوبرداری سبک زندگی اسلامی

     

    گروه اندیشه: عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به مهم‌ترین ویژگی حضرت عباس(ع) جهت الگوبرداری سبک زندگی اسلامی، ولایت‌پذیری آن حضرت را مهم‌ترین رکن این امر دانست.

     

    محمدهادی همایون، عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از فارس، با اشاره به مهم‌ترین ویژگی حضرت عباس(ع) جهت الگوبرداری سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی گفت: به نظر می‌رسد که یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که از زندگی حضرت عباس(ع) به‌ویژه در واقعه عاشورا و در جریان حوادث کربلا می‌توانیم بگیریم موضوع ولایت‌پذیری ایشان است.

    وی‌ ولایت‌پذیری را یکی از ارکان اصلی سبک زندگی اسلامی دانست و افزود: ولایت‌پذیری مقوله‌ای است که امروزه بسیار به آن محتاج و نیازمند است و اساساً تعلق به ولایت و وفاداری به ولایت بالاتر از امور اجتماعی دیگر است.

    معاون آموزشی دانشگاه امام صادق(ع) اضافه کرد: موضوع ولایت‌پذیری به حدی مهم است که حتی در زمان اوایل انقلاب نیز شهید محمدباقر صدر تأکید کرد که باید در ولایت ذوب شد و این ذوب ولایت شدن و رأی در برابر ولایت از خود نداشتن یکی از ویژگی‌های برجسته‌ای که در حضرت عباس(ع) مشاهده می‌شد.

     

    فعالیت‌های علمی و نقلی حضرت عباس(ع) در کنار ولایت‌پذیری

    نویسنده کتاب «تاریخ تمدن و ملک مهدوی» ادامه داد: حصرت عباس(ع) دانشمند و محدث بودند و از لحاظ علمی سطح بسیار بالایی داشتند  اما در کنار فعالیت‌های علمی و عقلی، کاملاً ولایت‌پذیری خود را درعمل اثبات کردند.

    وی در پاسخ به اینکه این ویژگی حضرت عباس(ع) تا چه حد در تکامل سیر اندیشه شیعی مؤثر بوده است؟ گفت: موضوع ولایت‌پذیری در سیر اندیشه شیعی همیشه موضوع مهمی بوده است و سیر تقریباً مفصلی از ابتدای دوران غیبت به‌ویژه دوران غیبت کبری که موضوع ولایت در این دوران به چه نحوی تعریف می‌شود تا در جریان انقلاب اسلامی که به ولایت فقیه می‌رسیم، دارد.

     

    نقش بی‌بدیل ولایت در تکامل سیر اندیشه شیعی

    همایون ادامه داد:‌ در انقلاب اسلامی، نه تنها به‌صورت نظری و علمی به ولایت دست یافتیم بلکه امام راحل این فرصت را ایجاد کردند و نظریه ولایت فقیه را در عمل در حکومت جمهوری اسلامی پیاده کردند و این سیر ولایت در طول تاریخ شیعی است که حضرت عباس(ع) یکی از الگوهای بارز آن  است.

    عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه با اشاره به القاب حضرت عباس(ع) در میان ایرانیان گفت: باب‌الحوائج بودن آن حضرت موضوع معروف و مشهوری است ولی وقتی که شیعیان درباره صفات و ویژگی‌های آن حضرت فکر می‌کنند، به نظر می‌رسد که موضوع ولایت‌پذیری موضوع بسیار مهمی است که به خصوص در کشور ما بدان توجه ویژه‌ای شده است.

    این محقق که دارای مقالات علمی فراوانی پیرامون سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی است، اظهار کرد: مردم کشور ما در نسبت خود به انقلاب اسلامی این موضوع را در نظر دارند و این وفاداری مردم نسبت به ولایت موجب بروز حماسه‌های فراوان سیاسی در طول تاریخ انقلاب اسلامی شده است.

     

    رأفت و علم حضرت عباس(ع) در ذیل ولایت‌پذیری است

    همایون در پاسخ به اینکه خصوصیات دیگری که از حضرت عباس(ع) جهت الگوبرداری سبک زندگی اسلامی می‌توان استفاده کرد، چیست؟ گفت: صفات انسانی یک مجموعه کامل است که همگی با هم هماهنگ می‌شود و یک انسان را می‌سازد و آن صفتی که برجسته‌ترین صفت یک انسان تلقی می‌شود بقیه صفات را فرماندهی می‌کند و طبیعی است انسانی که به آن حدی از ولایت‌پذیری رسیده است صفات خوب دیگری که ما در زندگی خود نیاز داریم در خود جمع کرده است.

    عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) عنوان کرد: موضوع رأفت و علم و بسیاری از موارد دیگری که می‌توان در زندگی حضرت عباس(ع) پیدا کرد همگی ذیل موضوع ولایت‌پذیری آن حضرت است.

    موضوعات: ﻭﻻﻳﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



     [ 12:46:00 ق.ظ ]





      حسین فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟!   ...

    حسین فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟!

     

    و من در حالی که نمازم قضا شده است می گویم:

    لبیک یاحسین! لبیک…

     

    حسین نگاه میکند لبخندی میزند و به سمت دشمن تاخت میکند…

     

    و من باز میگویم:

    لبیک یاحسین! لبیک…

     

    حسین شمشیر میخورد من سر مادرم داد میزنم و میگویم:

    لبیک یا حسین! لبیک…

     

    حسین سنگ میخورد، من در مجلس غیبت میگویم:

    لبیک یا حسین! لبیک…

     

    حسین از اسب به زمین می افتد عرش به لرزه در می آید

     

    و من در پس نگاه های حرامم فریاد میزنم

    لبیک یا حسین! لبیک…

     

    حسین رمق ندارد باز فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟

     

    من محتاطانه دروغ میگویم و باز فریاد میزنم:

    لبیک یا حسین! لبیک…

     

    حسین سینه اش سنگین شده است، کسی روی سینه است…

     

    حسین به من نگاه میکند و میگوید: تنهایم یاریم کن…

     

    من گناه میکنم و باز فریاد میزنم: لبیک…

     

    خورشید غروب کرده است…

     

    من لبخندی میزنم و میگویم:

    اللهم عجل لولیک الفرج…

     

    به چشمان مهدی خیره میشوم و میگویم:

    دوستت دارم تنهایت نمیگذارم…

     

    مهدی به محراب میرود و برای گناهان من طلب مغفرت میکند…

     

    مهدی تنهاست…

     

    حسین تنهاست…

     

    من این را میدانم اما …

     

    وای بر من..

    التماس دعا….

    موضوعات: همه, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    حلال جمیع مشکلات است حسین شوینده ی لوح سیئات است حسین ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلاست جائی که سفینه ی نجات است حسین