مهمان کربلا
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   






موضوعات

  • همه
  • همه
  • سفارش های بزرگان
  • داستان های کوتاه
  • نکته های ناب قرانی
  • عفاف و حجاب
  • ظهور
  • اطلاعات عمومی
  • به یاد شهدا ...
  • نماز
  • تربیت فرزند شیعه
  • فرزند پروری
  • سلامتی
  • شهدای و ایثار گران حوزوی
  • بزرگان حوزه
  • شعر
  • شناخت اهل بیت
  • طب سنتی
  • آشپزی ( کیک )
  • طنز
  • غدیر
  • عکس و حرف
  • اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺳﺎﻟﻢ
  • جوان و جوانی
  • ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ
  • ﻭﻻﻳﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • خداوندا
  • زندگینامه
  • احکام بانوان
  • متن ادبی
  • آشپزی ( انواع غذا )
  • آشپزی ( نکته ها )
  • کلیپ
  • دانلود
  • همسرداری
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • رمضان
  • آشپزی ( آش ها)
  • عروسک بافی
  • مناسبت ها
  • لبخند های پشت خاکریز
  • معرفی کتاب
  • حدیث
  • احادیث
  • احادیث اخلاقی
  • ائمه اطهار
  • آشپزی
  • سوپ ها
  • ماه محرم
  • دهه چهارم
  • عدل الهی
  • نشانه های مؤمن چیست ؟
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • جنگ نرم
  • رشد و خود سازی
  • داروخانه معنوی
  • متفرقه دینی
  • کودک و سیسمونی


  • اردیبهشت 1403
    شن یک دو سه چهار پنج جم
     << <   > >>
    1 2 3 4 5 6 7
    8 9 10 11 12 13 14
    15 16 17 18 19 20 21
    22 23 24 25 26 27 28
    29 30 31        




    آخرین مطاب






    آمار

  • امروز: 246
  • دیروز: 263
  • 7 روز قبل: 1351
  • 1 ماه قبل: 3233
  • کل بازدیدها: 447556




  • خبرنامه





    کاربران آنلاین

  • زفاک
  • مدرسه علمیه حضرت زینب کبری ارومیه
  • فاطمه کرمانی
  • فطرس
  • sarbaz




  • لبخند های پشت خاکریز

    مهدویت امام زمان (عج)



    بازی های دفاع مقدس

    مهدویت امام زمان (عج)



    کرامات و داستان های ائمه اطهار

    آیه قرآن



    دانشنامه امام علی

    آیه قرآن



    اولین های دفاع مقدس

    وصیت شهدا



    جستجو





    ذکر ایام هفته

    ذکر روزهای هفته



    وصیت نامه موضوعی شهدا

    وصیت شهدا



    روز شمار غیبت





    معرفی صفحه وبلاگ به یک دوست






    بازی تمرکز حواس





    جستجو

    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت




    رتبه



      امام حسین(ع) چند همسر داشت واسامی آنان چه بود؟ آیا در کربلا حضور داشتند و اهل چه شهری بودند؟   ...

    مورخان در مورد همسران امام نوشته‌اند: حضرت چند همسر داشت ،بدین شرح:


    1ـ لیلی دختر ابی مره بن عروه بن مسعود ثقفی، مادر حضرت علی اکبر، شهید کربلا،


    2ـ شهر‌بانو(شاه زنان) دختر کسری یزدگرد سوم، پادشاه ایران، مادر امام سجاد(ع)،


    3ـ رباب دختر امریء القیس بن عدی، مادر حضرت سکینه و عبدالله رضیع،


    4ـ ام اسحاق دختر طلحه بن عبدالله، مادر فاطمه بنت الحسین.


    5- قضاعه ، که از او فرزندی به نام جعفر داشت.(1)


    اوّلی از قبیلة ثقیف (طایفه ای در طائف)، دومی ایرانی، سومی از قبیله کلبیه و چهارمی از تیم بود.(2)


    در مورد این که شهربانو جزء همسران امام بوده، اختلاف است.(3)


    در مورد این که همسران در کربلا بودند، یا نه، برخی از مورخان نوشته اند: تنها رباب در کربلا حضور داشت. او به همراه دیگر زنان و فرزندان به کوفه و سپس به شام به عنوان اسیر برده شد و بعداً به همراه کاروان به مدینه بازگشتند.


    وی پس از شهادت امام حسین(ع) وقتی به مدینه آمد، بزرگان مدینه از او خواستگاری و درخواست ازدواج کردند اما در پاسخ آنان فرمود: «بعد از آن که افتخار وصلت با خاندان پیامبر نصیبم شد، با فرد دیگری وصلت نخواهم کرد». در مدینه یک سال عزاداری کرد و در این مدت روزها زیر سقفی نمی‌رفت و مدام در مظلومیت حسین(ع) می‌گریست تا جان به جان آفرین تسلیم نمود.(4)


    در مورد شهربانو افسانه های نقل شده که صحت ندارد . از جمله این که پس از عاشورا از دست دشمن فرار کرد و چون دشمن در تعقیب او بود ، در بین راه به کوه معروف بی بی شهربانو رسید و کوه شکافته شد و او را در خود جای داد. کسانی که نام یکی از همسران امام را شهربانو و دختر یزدگرد ثبت کرده اند ، اذعان دارند پس ازتولد امام سجاد با فاصله اندکی از دنیا رفت.(5)


    —————————————————————————————————-
    پی نوشت‌ها:
    1- ارشاد مفید،ج2 ،ص135؛ اعیان الشیعه ،ج2 ،ص389.
    2- سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 2، ص 389.
    3-استاد مطهری ، خدمات متقابل اسلام و ایران ، ص131-132
    4- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 88؛ ابن جوزی، المنتظم، ج 6، ص 9.
    5- زندگانی علی بن الحسین، سید جعفر شهیدی، ص 11.

    موضوعات: همه, ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1393-09-12] [ 04:02:00 ب.ظ ]





      زنان و نقش های پیدا و پنهان در کربلا   ...

     

     

    در طول تاریخ بشری، نقش های برجسته زنان، در بردارنده برگ های زرینی از تاریخ بوده است . همواره چشم و دست و دامان زنان فرهیخته و بزرگ، نگهبان ارزش ها و آرمان های بلند بشر بوده و هست و هرگز نمی توان این واقعیت را انکار کرد و یا به دیده ای ناچیز از آن یاد نمود . البته همان گونه که زنان مثبت و بزرگ در تعالی و رشد جامعه نقش داشته اند، در برابر آنها، زنانی بوده اند که با مکر و پلیدی فکر خویش، زمینه های انحطاط و سقوط معنوی بشر را فراهم نموده اند . در قرآن کریم از یک سو، زنان برجسته ای چون همسر فرعون و حضرت مریم (علیهاالسلام) را الگو و آموزگار مثبت برای رهیافتگان و یا رهپویان معنویت و انسانیت، اعم از مرد و زن اعلام می کند و از سوی دیگر، زنان ناصالح و منفی، همچون همسران نوح و لوط نبی را به عنوان الگوی ناصحیح و منفی جهت کافران معرفی می نماید . بنابراین نقش زنان در هر گروه و با هر اندیشه ای، مهم و قابل بررسی است . به یقین در مقاطع حساس و مهم تاریخی و وقایع ماندگار، این نقش ها بیش از پیش نمایان می شود، از این رو، برآن شدیم که نقش زنان در کربلا و عاشورا، این قطعه جانسوز از تاریخ بشریت را بررسی کنیم، تا گواهی برای عظ مت و شرافت زنان وارسته باشد و نام بلند آنان، بر تارک تاریخ جاودانه بماند . به نظر می رسد، نقش آفرینی زنان در واقعه کربلا را می توان در چهار مقطع زمانی و به عبارتی، از چهار منظر، مورد بحث و بررسی قرار داد تا این گونه حق مطلب بهتر ادا شود:

    الف) زنان نقش آفرین قبل از وقوع حادثه کربلا و به عبارتی، زمینه سازان این پدیده عظیم;

    ب) نقش آفرینان در واقعه کربلا و حضور مستقیم زنان در میدان مبارزه;

    ج) زنان اثرگذار در دوران اسارت، قبل از رسیدن به مدینه منوره;

    د) زنان نقش آفرین پس از اتمام واقعه کربلا و اسارت عزیزان ابا عبدالله الحسین (علیه السلام).

    زنان نقش آفرین قبل از وقوع حادثه کربلا

    به نظر می رسد، بررسی این گروه زنان باید قبل از خروج امام حسین (علیه السلام) از مدینه به سوی مکه مکرمه آغاز شود . در یک نگاه کلی، بانوان بزرگواری که به علت ولایت مداری و عشق به امام زمان خویش، حضرت را همراهی کرده و لحظه ای، آن بزرگ مرد عشق و حماسه را تنها نگذاشتند، از جمله این نقش آفرینان هستند . ما معتقدیم که ورای هر حرکتی، اندیشه ای بزرگ نهفته است و حتی دختران کوچک امام حسین (علیه السلام) بر اساس باورهای بزرگ خویش، این سفر را آغاز کردند; همان گونه که حضرت زینب (علیهاالسلام) با یک اعتقاد ساختمند این سفر را برگزیدند، اما بنای این مقاله بر جزئی نگری و پرداخت به وجهه شخصی افراد می باشد .

    پیش از پرداختن به مبحث اصلی به عنوان مقدمه یادآور می شویم که به طور کلی، نقش های زنان در هر مقطع ذکر شده، به دو صورت قابل طرح است:

    الف) نقش غیر مستقیم که زنان با تربیت صحیح فرزندان و پرورش نسل خودساخته، شجاع و ولایت مدار، نقش خویش را ایفاء می کنند . لیلی، (مادر علی اکبر (علیه السلام))، ام البنین، (مادر حضرت ابوالفضل (علیه السلام)) و مادران دیگر شهدا و جانبازان نیز این نقش غیر مستقیم را ایفاء می کنند . بدیهی است که همسران و خواهران نیز با اثرگذاری عمیق خویش غیر مستقیم، در حرکت ها نقش دارند و به عبارتی، تاریخ ساز هستند .

    ب) نقش مستقیم و حضور اجتماعی و به عبارتی، حضور فیزیکی در حرکت انقلابی و بزرگ کربلا که در آینده، به این نقش بانوان خواهیم پرداخت . آمار زنان رزمنده چون ام وهب، و بانوان شهید و امدادگر در واقعه کربلا نمایانگر پررنگ بودن این نقش است .

    اکنون پس از مقدمه مذکور، به بررسی برخی از بانوان اثرگذار در زمینه سازی مقدمات سعادت دنیوی و اخروی مردان در رابطه با واقعه عاشورا می پردازیم .

    از جمله نقش آفرینان پیش از واقعه عاشورا، می توان به ماریه بنت سعد، طوعه، دلهم و بانویی از قبیله بکر بن وائل اشاره نمود; اگر چه بانوان دیگری در این زمینه حضور داشته اند .

    ماریه بنت سعد بانویی شجاع و فداکار و از شیعیان مخلص بصره بود . منزل این بانوی با شهامت، محل تجمع شیعیان بصره بود و به عنوان یک پایگاه فرهنگی برای انتشار فرهنگ شیعی و مناقب و فضایل اهل بیت (علیهم السلام) از آن استفاده می شد . در جریان کربلا بسیاری از افرادی که در این منزل رفت و آمد داشتند، به یاری امام حسین (علیه السلام) شتافته و به سوی کوفه رهسپار شدند . (1)

    از آن جا که قیام امام حسین یک حرکت فرهنگی بود و برای احیای سنت خدا و رسول گرامی او صورت گرفت و تنها یک حماسه احساسی و سیاسی نبود، می توان به نقش مهم چنین پایگاههای مردمی پی برد; زیرا همیشه بسترسازی فرهنگی و پی ریزی مبانی و اصول، جهت قیام های جهانی، از مکان های کوچک آغاز می شود; همان گونه که نقطه آغازین اسلام از منزل زیدبن ارقم بود و بعدها گسترش جهانی یافت .

    طوعه (2) از دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) و بانویی متدین در کوفه بود . او همسر اسید حضرمی بود و آن هنگام که سفیر و پسرعموی امام حسین (علیه السلام)، مسلم بن عقیل، در کوفه تنها و بی پناه مانده بود، وی را به خانه خود برد و با احترام و اکرام از او پذیرایی کرد تا ارادت خویش را به خاندان عصمت و طهارت نشان دهد . در کتب تاریخی آمده است که اسید حضرمی و پسرش بلال، از حضور مسلم بن عقیل آگاه شدند و به ماموران ابن زیاد اطلاع دادند و او سرانجام در روز هشتم ذی الحجه، همراه با هانی بن عروه که از یاران مخلص امام حسین (علیه السلام) بود، به شهادت رسید .

    دلهم (3) دختر عمرو، همسر زهیر بن قین که از شخصیت های برجسته کوفه بود، با سخنان منطقی و تاثیر گذار خود، همسر خویش را به یاری امام حسین (علیه السلام) تشویق کرده و در واقع، زمینه سعادت در سایه شهادت را برای او فراهم نمود . بنابرآن چه تاریخ نگاران نگاشته اند، زهیر و همسرش و چند تن از خویشان او، هنگام بازگشت از مکه و مراسم حج، به گونه ای حرکت می کردند که همیشه یک منزل از کاروان امام (علیه السلام) عقب تر بودند . در آخرین منزل به علت نیافتن آب، ناچار شدند در همان منزلی که حضرت خیمه زده بودند، با فاصله اندک، شب را به سر برند . امام (علیه السلام) پیکی به سوی زهیر فرستاد و او را به یاری طلبید، اما زهیر نپذیرفت و از این دعوت آشفته و نگران شد . دلهم که بانویی با درایت و وارسته بود، نزد همسر خود رفت و گفت: «آیا فرزند دختر رسول خدا تو را می خواند و پاسخ نمی دهی؟ بهتر نیست نزد او بروی و بعد از دیدار و ملاقاتش تصمیم بگیری؟»

    سخنان او در زهیر اثر کرد و به همراه پیک امام به سوی خیمه ابا عبدالله (علیه السلام) حرکت کرد . هنگام بازگشت، نور ولایت قلب او را روشن نمود و نام او در بین یاران عاشورایی امام حسین (علیه السلام) ثبت شد .

    زهیر پس از بازگشت به خیمه خود، همسرش، دلهم را طلاق داد تا از همان جا نزد خویشان خود بازگردد . این بانوی وارسته و تقوا پیشه در آخرین لحظات گفت: «همسرم! از تو یک تقاضا دارم و آن این است که روز قیامت در پیشگاه پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) ، جد بزرگوار امام حسین (علیه السلام)، از من یاد کنی .» (4)

    زهیر پذیرفت و از او جدا شده و به خیل جاودانگان تاریخ و شهدای کربلا پیوست . اثر گذاری و بینش بلند و همت والای این بانوی بزرگ را در کلام و رفتار او می توان مشاهده نمود; آن گاه که برای قیامت خود، شفاعت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) را درخواست می کند .

    نقش آفرینان در صحنه کربلا

    هنگامی که از زنان و حضور مستقیم آنان در صحنه های حساس عاشورا و کربلا سخن به میان می آید، نام بلند حضرت زینب (علیهاالسلام) در ابتدا به ذهن ها متبادر می شود . نقش این بانوی بزرگ، چنان برجسته و فراگیر است که پرداختن به آن مجال زیادی می طلبد، از این رو، اشاره ای به برخی از جانبازی های این بانوی حماسه و عرفان و عاطفه خواهیم داشت .

    حضرت زینب (علیهاالسلام) در رابطه با امام حسین (علیه السلام) نقش یک همراه، همدل و همراز صمیمی را داشت و پیوسته با جمله های زیبا و علی گونه خویش، حقانیت قیام امام را متذکر می شد و هر گاه در بخشی از سپاه، تزلزل و یا تردید و تحیر ایجاد می شد، با پیام های وحدت آفرین خویش، یکدلی را در محیط حاکم می کرد . مراقبت از کودکان، ایجاد روحیه مقاومت در برابر شهادت عزیزان، در جمع زنان، مدیریت بانوان مضطرب و نگران و محافظت از جان امام سجاد (علیه السلام) و دیگر بیماران و جانبازان کربلا و ایجاد آرامش روانی در بین بازماندگان و . . . از جمله نقش های مهم حضرت زینب (علیهاالسلام) است .

    از جمله زنانی که در میدان کارزار به نوعی حضور داشته و شجاعانه با دشمن جنگیدند، همسر مسلم بن عوسجه، ام وهب (که توسط امام حسین (علیه السلام) مسلمان شد)، مادر عبدالله کلبی، مادر عمرو بن جناده و مادر عبدالله بن عمر را می توان نام برد .

    در تاریخ از دو زن به عنوان شهیدان کربلا و عاشورا یاد شده است که عبارتند از: هانیه (همسر وهب) و بانوی نمیریه قاسطیه یعنی همسر عبدالله بن عمیرکلبی (ام وهب (). 5)

    ام وهب و هانیه دو شمع فروزان کربلا

    ام وهب و پسر و عروسش بر آیین مسیحیت بودند . کمتر از بیست روز از عروسی این دو جوان، وهب و هانیه، می گذشت که در صحرای سر سبز «ثعلبیه » در نزدیکی کربلا خیمه زدند . در تاریخ آمده است که امام حسین (علیه السلام) هنگام حرکت به سوی کوفه، به سرزمین «ثعلبیه » رسید و بر اساس کرامت و بزرگواری خود از اهل خیمه سراغی گرفته و احوالپرسی نمود . ام وهب از بی آبی و مشکلات مربوط به کمبود آب گفت و امام (علیه السلام) که مصداق بارز «و عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم » (6) بود، با نیزه خود قسمتی از خاک زمین را کنار زد . ناگهان آب از دل زمین جوشید و ام وهب و عروسش متعجبانه به این اعجاز نگریستند . امام (علیه السلام)، سپس به این بانو فرمود: «اگر پسرت آمد، به او بگو که اگر بخواهد، می تواند ما را یاری کند .»

    امام به حرکت خویش ادامه داد و وهب هنگام بازگشت، با دیدن معجزه پسر رسول خدا، مشتاق دیدار او شد و با مادر و نوعروس خود نزد امام رفته و به اسلام گرویدند و این گونه وهب به خیل سربازان سعادت پیوست . ماجرای جانسوز و اندوهناک این داماد تازه مسلمان، در کتب تاریخی به تفصیل آمده است . وهب به میدان رفت و با دشمن جنگید تا به فیض شهادت رسید . همسرش بر بالین او نشست . پیکر به خون نشسته او را نزد عمر سعد بردند و سر از تن او جدا کردند . همسر او بار دیگر خود را نزد پیکر مطهر شهید رساند و سر بر سینه او نهاده، گریست . در این هنگام، دشمن با عمود آهنین بر فرق این نوعروس زد و او را به وصال محبوب واقعی و فوز شهادت نائل کرد .

    از سوی دیگر، دشمنان سر وهب را برای شکنجه مادر، به سوی آن پیرزن شجاع پرتاب کردند . این مادر صبر و ایثار، سر جوانش را بوسید و گفت: «سپاس خداوندی را که با شهادت تو در رکاب امام حسین (علیه السلام) مرا روسپید کرد» . سپس سر وهب را به سوی دشمن پرتاب کرد و گفت: «آن سر را که برای دوست داده ایم، باز نمی ستانیم .»

    و ستون خیمه را برداشت و به دشمن حمله کرد و دو نفر از سپاه سیاه سعد را به هلاکت رساند . امام (علیه السلام) او را به خیمه برگرداند و برای او دعا کرد و مژده بهشت داد . ام وهب با شادی تمام از امر امام خویش اطاعت کرد و هنگام بازگشت گفت: «خدایا! امید بهشت را از من مگیر .» (7)

    نکته قابل توجه این است که حمله به سوی دشمن، با عمود خیمه در مورد مادر عبدالله بن عمر نیز نقل شده است و به نقل تاریخ، حضرت اباعبدالله (علیه السلام) او را به سوی خیمه اش بازگرداند . همچنین در مورد مادر عمرو بن جناده (8) نیز گفته شده است که همچون ام وهب، سر فرزند شهیدش را گرفته و به وسیله آن، یکی از سپاهیان عمر سعد را به هلاکت رساند و سپس شمشیری گرفت و با رجزخوانی به میدان رفت، اما امام حسین (علیه السلام) با امر ولایی خویش او را به خیمه ها بازگرداند . (9) البته بانوی دیگری به نام ام خلف نیز در برخی از کتب ذکر شده است، با جریانی مشابه ام وهب و مادر عمرو بن جناده .

    شهیده ای دیگر از تبار عاشوراییان

    همسر عبدالله بن عمیر کلبی که از اولین شهدای کربلاست، نیز از جمله بانوانی بود که عشق و وفای خویش را در صفحات تاریخ به اثبات رساند . «ام وهب » کنیه این بانوی گرانقدر بود . لازم به ذکر است که ام وهب، همسر عبدالله کلبی با ام وهب که در بحث پیشین داشتیم، تفاوت دارد و این دو بانو شباهت اسمی با یکدیگر داشته اند و از نظر نسبی و سببی ارتباطی بین آن دو نیست .

    در کتب تاریخی آمده است که عبدالله بن عمیر کلبی و همسرش، در شب هشتم محرم، شبانه از کوفه بیرون رفته و به کاروان امام (علیه السلام) پیوستند . پس از شهادت عبدالله، در روز عاشورا، همسر وفادارش خود را به بالین او رساند و خاک را از چهره او پاک کرد . در این هنگام به دستور شمر، یکی از غلامان، گرزی بر سر این بانوی داغدیده فرود آورد و او را به شهادت رساند . (10)

    شهادت این بانوی ولایت مدار، مهری بود برحقانیت این حرکت بزرگ تاریخی; همان گونه که بانوان دیگر در نمایاندن عظمت این قیام و مسائل مربوط به آن بسیار مؤثر بوده اند .

    دوران اسارت و بانوان نقش آفرین

    در مبحث پیشین بیان کردیم که حضور مستقیم حضرت زینب (علیهاالسلام) در واقعه عاشورا، نقش آن پاک بانو را بسیار پر رنگ کرده بود . در این بخش نیز آن گاه که سخن از وقایع پس از عاشورا به میان می آید، شخصیت حضرت زینب (علیهاالسلام) و سرپرستی و مدیریت کاروان اسرا و خطبه های آگاهی بخش و ویران کننده کاخ نشین های رفاه طلب، بیش از پیش در ذهن آشکار می شود . مضمون خطبه های این پاک بانوی حرم اهل بیت (علیهم السلام) نمایانگر دانش و بینش بلند اوست; بانویی که مصیبت های جانکاه بر او وارد شده است، اما چنان در برابر ستم و ستمگر سخن می گوید که یادآور خطبه ها و سخنان حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است .

    افزون بر پیام رسانی، افشاگری و پرستاری های حضرت زینب (علیهاالسلام) از کودکان می توان به نقش ام کلثوم خواهر بزرگوار او نیز اشاره نمود . لازم به ذکر است، ام کلثوم مذکور، فرزند حضرت علی (علیه السلام) از یکی دیگر از همسران ایشان است; نه از فاطمه زهرا (علیهاالسلام). زیرا ام کلثوم، دختر حضرت زهرا (علیهاالسلام) در دوران امامت امام حسن مجتبی (علیه السلام) دار فانی را وداع گفت . به هر حال، ام کلثوم دختر علی ابن ابیطالب (علیه السلام) است و هنگامی که بی بند و باری و نگاه های مردم ناپاک کوفه به زنان و دختران اسیر را می بیند، با شجاعت فریاد می کشد: آیا شرم نمی کنید که برای تماشای اهل بیت پیامبر جمع شده اید؟

    و نیز کودکان را از گرفتن صدقات مردم باز می دارد، تا شان و منزلت خاندان رسول خدا را بر همه نمایان سازد .

    فاطمه بنت الحسین (علیهاالسلام)، دختر نوجوان و شاعری که عشق و عاطفه و عرفان و قهرمانی کربلاییان را در قالب شعرهای زیبا و سوزان برای مردم زمان خود و عصرهای آینده تعریف می کرد، از جمله بانوان تاثیر گذار در کربلا و پس از آن بود . از آن جا که در مقالات و کتاب های متعدد، از این سه بانوی والامقام سخن به میان آمده است . به اختصار از آنها می گذریم و به ناگفته ها بیشتر می پردازیم . به یقین آن گاه که حقایق بلند و معارف والای بشری در قالب هنر و به ویژه شعر درآید، ماناتر و جاودانه تر خواهد ماند و هنر فاطمه بنت الحسین همین بود .

    همسر خولی یکی دیگر از بانوان اثرگذار پس از عاشورا بود . در تاریخ آمده است که خولی بن یزیداصبحی، از دژخیمان کوفه و دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) بود . او به اتفاق حمیدبن مسلم ازدی، سر مبارک امام (علیه السلام) را نزد ابن زیاد برد و به لت بسته بودن در قصر، ناچار شد آن گوهر فروزنده را به خانه خود ببرد و پنهان کند . همسر او از آن شب، کینه خولی را به دل گرفت و هنگامی که مختار قیام کرد . همسرش، عیوف دختر مالک، محل اختفای او را به یاران مختار اطلاع داد و سرانجام او به دست آنان کشته شد . (11)

    بنابر آمار ذکر شده، در کتب تاریخی، مادران 9 نفر از شهدای کربلا در روز عاشورا، شاهد شهادت فرزندان نوجوان و جوان خویش بودند و پس از واقعه عاشورا، در کاروان اسرا به خدمت اسیران و به ویژه کودکان مشغول بودند . حضور این بانوان که بهای سنگینی جهت این قیام عظیم پرداخته بودند و عزیزان خود را تقدیم راه مقدس امام (علیه السلام) کرده بودند، چونان ستون هایی بود که خیمه وجود اسرا را نگاه می داشت و آرامش روانی در بین آنها ایجاد می کرد .

    نقش زنان پس از اسارت

    اکنون که نقش های سازنده و مهم زنان در سه مقطع قبل از وقوع حادثه کربلا و در روز عاشورا و دوران اسارت بیان شد، به مهم ترین بخش آن یعنی پس از حادثه کربلا و جهاد فرهنگی و سیاسی زنان می پردازیم .

    حضرت زینب (علیهاالسلام) طلایه دار این رسالت مهم (یعنی پیام رسانی به آنها که نبودند و واقعه عاشورا را ندیدند)، بود . او بنا به نقل مورخان در سال 63 یا 65 ه . ق درگذشت و در مدت 3 یا 5 سال که پس از عاشورا زیست، حتی لحظه ای دست از بیدارگری مردم و افشاگری ظلم و ستم دستگاه اموی برنداشت . (12)

    فاطمه بنت الحسین (علیهاالسلام) نیز از جمله بانوانی بود که پس از واقعه عاشورا، رسالت پیام رسانی فرهنگ عاشورا را به پایان رساند . او در کوفه سخنرانی کرد و علاوه بر سخنرانی افشاگرانه بر ضد دستگاه اموی، به تحریک عواطف پرداخته و باعث بیداری وجدان مستمعان خود شد . پس از ورود به مدینه نیز با سرودن اشعاری در مجالس سوگواری شهدای کربلا و به ویژه سید الشهداء، حقایقی را به گوش مردم رساند و تا پایان عمر خود از ذوق و قریحه خدادادی و اندیشه و فکر بلند خویش برای احیای حق و امر به معروف و نهی از منکر استفاده کرد . (13)

    ام البنین، همسر بزرگوار امام علی بن ابی طالب و مادر حضرت ابوالفضل (علیه السلام) نیز علاوه بر نقش غیر مستقیم خود (تربیت فرزندان شجاع، متدین و ولایت محوری چون قمر بنی هاشم و سه برادر عزیز او)، مستقیما به روشنگری پرداخت و با استفاده از ابزارهای محرک عاطفه، مردم را با حقیقت عاشورا و عظمت مصیبت آن آشنا کرد . در کتب تاریخی می خوانیم که: «پس از شهادت عباس (علیه السلام) ام البنین هر روز به همراه عبیدالله فرزند عباس (علیه السلام) (که در کربلا حضور داشته است)، به بقیع می رفت و نوحه می خواند وگریه می کرد و مردم اجتماع کرده و همراه با او می گریستند .» (14)

    حضور این بانوی شجاع و اصیل در بقیع که یک مکان عمومی است و استفاده از شاهد کوچک کربلا (فرزند ابوالفضل العباس) و روشنگری هایی که در نوحه ها و سخنرانی های او بوده و در کتب معتبر ذکر شده است، حکایت از عظمت روحی او دارد و جلوه های سیاسی - اجتماعی این بانو را نمایان می سازد .

    این بانوی صبر و شکیبایی، حدود ده سال پس از واقعه عاشورا، در سال 70 ه . ق، دارفانی را وداع گفت، (15) اما در مدت این ده سال، حداکثر تلاش خویش را برای احیای فرهنگ غنی عاشورا مبذول داشت . نقش اساسی این بانو، کمتر از کسانی که در کربلا حضور داشته و به یاری امام پرداختند، نبود; زیرا استمرار یک فرهنگ و پایدار کردن آن به همان اندازه اهمیت دارد که ایجاد فرهنگ .

    رباب دختر امرء القیس بن عدی، همسر امام حسین (علیه السلام) و مادر سکینه و علی اصغر بود . او در کربلا حضور داشت و شهادت کودک شیرخوارش را به چشم دید و پس از وقایع عاشورا به عنوان اسیر در میان کاروان اسرا حضور داشت و پس از بازگشت به مدینه، مدت یکسال برای سید الشهداء (علیه السلام) عزاداری کرد و مرثیه هایی در سوگ آن بزرگ مرد سرود و به یاد ظهر عاشورا، همواره زیر آفتاب داغ می نشست و سرانجام یک سال پس از واقعه عاشورا، از دنیا رفت . (16)

    همسر دیگر امام حسین (علیه السلام)، لیلی دختر ابو مره ثقفی است . او در کربلا حضور نداشت و به عللی که ذکر نشده است، در مدینه بود که خبر شهادت همسر عزیز و میوه دلش، علی اکبر را به او دادند . برخورد این بانو با این مصیبت بزرگ چنان بود که برای اهل مدینه سؤال ایجاد می کرد و عواطف مردم را به نفع یاران امام حسین (علیه السلام) برمی انگیخت . به عبارتی، بار عاطفی قضیه کربلا توسط زنان، مادران و خواهران شهدا بسیار سنگین می شد و همین موجب جاودانگی حرکت امام حسین (علیه السلام) و یاران وفادار او شد .

    یکی از بانوان برجسته و مورد احترام مردم مدینه ام سلمه بود . او تنها کسی بود که افتخار همسری پیامبر را داشت و تا آن زمان هنوز زنده بود . احترام و اکرام مردم به این بانوی بزرگ که برخاسته از ارادت به پیامبر بود، بیش از حد توصیف است . ام سلمه که پیش از آن، خبر شهادت امام حسین (علیه السلام) را از زبان پیامبر شنیده بود و هنگام شهادت امام و یارانش نیز رؤیای صادقه ای دیده بود، پس از واقعه کربلا، به سوگواری و عزاداری برای آن عزیزان پرداخت و بنی هاشم و مردم مدینه جهت تسلیت گویی نزد او می آمدند و آن بانو به بیان فضایل اهل بیت و امام حسین (علیهم السلام) می پرداخت . سخنان او در جمع حاضر اثر می گذاشت و دهان به دهان بین مردم منتقل می شد و حقانیت امام (علیه السلام) را بیش از پیش اثبات می نمود .

    آن چه در این مقاله بیان شد، قطره ای اندک از دریای حماسه ها و نقش های سازنده و ماندگاری است که زنان در دل تاریخ ثبت کرده اند . بی شک بسیاری از حقایق - چونان همیشه - بر جای مانده است و مجالی برای پرداختن به آنها نیست . گفتنی است که مبحث نقش های مستقیم و غیر مستقیم زنان در عرصه های گوناگون اجتماع و به ویژه در مقاطع حساس و به یادماندنی تاریخ، همچون مبعث، غدیر و کربلا گستره ای به وسعت همه تاریخ دارد، ولی به علل گوناگون از جمله محدودیت های ویژه ای که در هر زمان از سوی خانواده ها و حکومت ها برای زنان ایجاد می شد و تفاوت وظایف اساسی آنان با مردان و اقتضای طبیعی و به عبارتی، وظیفه جنسیتی آنان، این نقش ها همواره ناپیدا و یا کمرنگ بوده است . به هر حال، برای پژوهشگری که در پی تحقیق پیرامون جلوه های تاریخی زنان است، منابع فراوانی وجود دارد که با بیان مصادیق متعدد و پر جاذبه این جلوه ها را نمایان می سازد . امید آن داریم که این مختصر، جرقه ای باشد برای شروع حرکتی بزرگ در جهت شناختن و شناساندن زنان برجسته و فرهیخته و تاریخ ساز در عرصه های گوناگون .

    پی نوشت ها:

    1) جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص 396 .

    2) شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 400 .

    3) دیلم .

    4) شیخ مفید، الارشاد، با ترجمه باقر صاعدی خراسانی، ج 2، ص 421 .

    5) فرهنگ عاشورا، ص 191 (البته در این کتاب سخنی از هانیه به میان نیامده است و نام آن شهیده بزرگوار از کتب دیگر اخذ شده است).

    6) فرازی از زیارت جامعه کبیره .

    7) ریاحین الشریعه، ج 3، ص 300 .

    8) مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 105 .

    9) عمادزاده، زندگانی سید الشهدا، ج 2، ص 124 .

    10) فرهنگ عاشورا، ص 303 .

    11) علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 125 .

    12) ر . ک: سید نور الدین جزایری، الخصائص الزینبیه .

    13) ر . ک: هادی الامینی، فاطمه بنت الحسین (علیهاالسلام)، ص 51 .

    14) ریاحین الشریعة، ج 3، ص 294 .

    15) نهلا غروی نایینی، محدثات شیعه، ص 25 .

    16) فرهنگ عاشورا، ص 183 .

    موضوعات: همه, ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ  لینک ثابت



     [ 03:51:00 ب.ظ ]





      ﺷﺶ اﺻﻞ اﺯ اﺻﻮﻝ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺯﻳﻧﺒﻲ   ...

    شش اصل از اصول مدرسه زينبى

    مدرسه زينبى، مدرسه عشق به آرمان‏ هاى حسين عليه‏السلام است با رويكردى فراتاريخى و فراجغرافيايى، مدرسه‏اى مبتنى بر مديريتى اسلامى ـ الهى. در مدرسه زينبى، كسانى كه معناى صبر و مقاومت را مى ‏فهمند، خدا را به آسانى مى‏ شناسند.در مدرسه زينبى، انسان به عالى ‏ترين سطح از انسانيت مى ‏رسد، به گونه ‏اى كه در برابر ستم سكوت نمى ‏كند و در اين راه حاضر است از جان خود بگذرد.رسيدن به اين الگوى انسانى از اهداف مدرسه زينبى است؛ يعنى گذشتن از محبوب‏ترين تعلقات دنيايى در راه خدا و در جهت اهداف متعالى حق.هر كه بخواهد در اين مدرسه و در سلك زينبيان درآيد، بايد به دنيا پشت كند و در راه خدا و براى خدا قدم بردارد.

    اصل اول: بيدارى

    ارزش واقعى انسان در مدرسه زينبى در اين است كه بتواند چشم دلش را باز كند و با معرفت و عشق در جهت مسير الى اللّه‏ قدم بردارد. حضرت زينب عليهاالسلام در مدرسه زينبى خود مى ‏آموزد كه هر آنچه از سر جهل و ناآگاهى است، راهى جز به تباهى و سرنوشتى جز به گمراهى ندارد.

    اصل دوم: پايدارى

    پايدارى در برابر مصايب و مشكلات از مهم‏ترين اصول مدرسه زينبى است. زينب عليهاالسلام به تمام مخاطبان مكتب خود مى ‏آموزد اگر در راه آرمان‏هاى الهى شكيبايى ورزند، به آنچه كمال مطلوب انسانى است، خواهند رسيد. او اين اصل را در مكتب پيامبر و پدرش، على عليه‏السلام و مادرش، زهرا عليهاالسلام آموخته بود. كسى كه پرورده دامان پيامبراعظم (ص) است و در آغوش امير مؤمنان على عليه‏السلام و دامان حضرت زهرا عليهاالسلام پايدارى را تجربه كرده است، به جايى مى ‏رسد كه آزمون الهى را نماد زيبايى معرفى مى‏كند، آنجا كه فرمود: «ما چيزى نديديم جز زيبايى.» فرياد برمى‏آورد و كاخ يزيد را اين گونه مى ‏لرزاند: «اى يزيد! آيا چنين مى ‏پندارى كه چون اطراف زمين و آسمان را بر ما تنگ گرفتى و ما را مانند اسيران از اين شهر به آن شهر بردند، ما در پيشگاه خداوند خوار شديم و تو گران‏مايه گشتى؟»

    اصل سوم: دفاع از مقام ولايت

    زينب عليهاالسلام ، بزرگ ‏آموزگار مكتبى است كه در آن، زن زير پرچم عشق به خدا حاضر است. راه را بر فرومايگان ببندد و مظهر والاى دفاع از ارزش‏هاى اسلام شود. در مدرسه زينبى، زن، مرزبان حريم ولايت است. حمايت از ولايت از آموزه ‏هاى اين مكتب است. زينب عليهاالسلام به خوبى مى ‏دانست كه پس از سيدالشهدا عليه‏السلام ، امام سجاد عليه‏السلام ، وظيفه امامت امت و بار سنگين ولايت را بر دوش دارد. پس بايد زنده بماند تا زمين از حجت خالى نشود. بنابراين، مسئوليت حفاظت از جان امام سجاد عليه‏السلام را بر دوش خود احساس مى ‏كرد. او در چند جا توانست از عهده اين مسئوليت خطير برآيد. اول، هنگام حمله لشكر عمر سعد به خيمه ‏ها، آنجا كه شمر خواست امام سجاد عليه‏السلام را به شهادت برساند، فرمود: «به خدا سوگند، نمى‏گذارم او را بكشيد مگر اينكه اول مرا بكشيد.» دوم، هنگام عبور اسيران از قتل‏گاه هنگامى كه امام سجاد عليه‏السلام ، اجساد كشته را ديد، كم مانده بود از شدت غم روح از بدن نازنينش جدا شود. در اين حال، زينب عليهاالسلام با يادآورى اهداف نهضت عاشورا، وى را دلدارى داد تا از آنجا گذشتند. سوم، در كاخ ابن زياد، آنجا كه زياد دستور داد تا گردن امام سجاد عليه‏السلام را بزنند».

    اصل چهارم: حضور سياسى

    يكى ديگر از اصول مهم مدرسه زينبى، اصل حضور سياسى است. زن در مدرسه زينبى مى‏آموزد كه در حساس‏ترين و سرنوشت‏سازترين صحنه‏هاى سياسى وارد عمل شود. قرآن كريم با بيان نمونه هايى از حضور سياسى بانوان در صحنه اجتماع، افزون بر اينكه بر اين حضور صحّه گذارده، از اين‏گونه فعاليت‏ها تجليل كرده است. حضرت‏ خديجه عليهاالسلام ، اولين مشاركت عملى بانوان در صحنه ‏هاى سياسى اسلام را پديد آورد. همچنين مادر موسى عليه‏السلام با هوشمندى، باردارى خود و تولد موسى را از فرعون پنهان كرد پس از تولد نيز با الهام الهى موسى را به آب انداخت و خواهر موسى را موظف كرد كه وى را دورادور تعقيب كند. اوج مشاركت سياسى حضرت زينب عليهاالسلام نيز در كربلاست، آنجا كه دوشادوش مردان در صف مخالفان يزيد ايستاد و با خطبه ‏هايش به تشريح عملكرد نادرست الگوهاى منفى پرداخت.

    اصل پنجم: پاى ‏بندى به حجاب

    مدرسه زينبى، مدرسه تربيت بر اساس پاى بندى به تقواى الهى و پروا داشتن از زشتى و پليدى است. زينب عليهاالسلام ، آموزگار اين مدرسه، پاى ‏بندى به حرمت‏ها و احكام خدا و مراعات حجاب را از جلوه‏ هاى حضور زنان در حماسه عاشورا معرفى مى‏كند. او منادى متانت و عفاف و دفاع از حريم و حدود الهى است، آنجا كه خطاب به يزيد فرمود:اى زاده آزادشدگان فتح مكه! آيا اين عدالت است كه همسران و كنيزان خود را پشت پرده‏ ها قرار داده ‏اى، ولى دختران رسول خدا (ص) را به عنوان اسير، روانه كرده ‏اى. پرده‏ هاى حرمت آنان را دريده، چهره ‏هايشان را آشكار كرده‏اى و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مى ‏گردانى، آن‏گونه كه مردم شهرها آبادى ‏ها و قلعه‏ ها به آنان مى ‏نگرند و از دور و نزديك به آنها نگاه مى ‏كنند.

    اصل ششم: شهيد پرورى

    راه حسين عليه‏السلام ، جز با فداكارى و از خودگذشتگى پيموده نمى ‏شود. در مدرسه زينبى، ميراث‏ دارى و نگهبانى از خط و خون شهيدان و تبيين آرمان‏هاى آنان، به همراه صبر بر بلا در راه خدا به انسان آموخته مى ‏شود. پيام مدرسه زينبى به انسان، شهيدپرورى و تربيت نسلى شهادت‏ طلب است.آنجا كه مادر وهب، مادر عمروبن جناده، ام‏خلف و… نه تنها از شهادت جوانان خويش در راه عقيده اندوهگين نمى ‏شوند، بلكه مشوّقى براى اين گونه مجاهدت ‏هايند. جلوه ديگر اين اصل در شهيدپرورى، حضرت زينب عليهاالسلام است. زينب هم دختر شهيد است، هم خواهر شهيد، هم مادر شهيد و هم عمه شهيد.

     

    پيام رسانى

    ناميرايى قيام امام، به حضرت زينب عليهاالسلام در كربلا وابسته است، زينب عليهاالسلام بنا به وصيت برادرش، امام حسين عليه‏السلام ، تلاش‏هايى كرد كه اگر آنها را انجام نمى ‏داد، شايد امروز نامى از عاشورا و عاشوراييان بر زبان‏ها نبود و پيام نهضت اباعبداللّه‏ عليه‏السلام در كربلا همراه با اجساد مطهرشان مدفون مى ‏شد و به كسى نمى‏رسيد. زينب عليهاالسلام با فعاليت‏هاى همراه با سياست و كياست خود از عهده وظيفه خبررسانى واقعه عاشورا به خوبى برآمد. شاخص ‏هاى خبررسانى كاروان اسيران به رهبرى حضرت زينب عليهاالسلام الگو و ره ‏توشه‏اى مناسب براى تمامى خبر رسانان جهان خواهد بود. برخى از اين شاخص‏ها عبارتند از:

    واقع‏گويى و صداقت

    راست‏گويى و بيان واقعيت از ويژگى هايى است كه در فرهنگ اسلامى به ‏ويژه قرآن كريم، بر رعايت آن تأكيد شده است. قرآن كريم، در آخرين آيه سوره يوسف تأكيد مى ‏كند در بيان اين حوادث، واقع‏گويى كاملاً رعايت شده است. از اين آيه شريفه در مى‏يابيم كه نقل خبر بايد بر اساس واقع باشد.

    اين ويژگى در خبررسانى واقعه كربلا به خوبى مشهود است. زينب عليهاالسلام به عنوان پيام ‏آور كربلا در خطبه ‏اش در مجلس كفرآميز ابن زياد، بر صداقت و حق‏گويى خود چنين تأكيد كرد: «…اى پسر زياد! رسوا نمى ‏شود، مگر فاسق و دروغ نمى‏گويد، مگر فاجر! و آن چيزى است كه ما از آن به دوريم…».صداقت حضرت در پيام‏رسانى واقعه عاشورا سبب جلب اعتماد مخاطبان، اثر بخشى بيشتر و عبرت‏ آموزى مردم شد.

    ب) شجاعت

    از ويژگى ‏هاى اساسى خبررسانى، شجاعت در بيان خبر و نهراسيدن از پى ‏آمدهاى بيان آن است.هنگامى كه كاروان اسيران وارد كاخ ابن زياد شد، وى گمان كرد دختر على عليه‏السلام با ترس، وارد مجلس مى ‏شود و به جرم خطبه ‏اى كه در بازار كوفه ايراد كرده بود، عذر تقصير مى ‏خواهد. حاضران در مجلس شاهد ورود بانويى بودند كه كمترين اعتنايى به شكوه ظاهرى كاخ ابن زياد نداشت و برخلاف انتظار به جايى كه از پيش برايش آماده شده بود، نرفت. ابن زياد كه از اين وضعيت نامنتظره ناراحت شده بود، پرسيد: زنى كه با اين همه تكبر و غرور بر ما وارد شد، كيست؟

    گام برداشتن، لباس پوشيدن و انتخاب جايگاه نشستن و برتر از همه غرور زنانه بانوى فرزانه بنى‏هاشم در دربار ابن زياد، نشان‏دهنده شجاعت بى‏نظير وى است، به‏ويژه هنگامى كه ياوه‏ گويى‏ هاى او را بى ‏پاسخ نگذاشت و نغمه شوم و كفرآميزش را در گلو خفه كرد. زينب بدون هيچ ترس و اضطرابى، با كوچك و بى ‏ارزش دانستن دشمن، در پاسخ ابن ‏زياد كه پرسيد: كار خدا را با برادرت چگونه ديدى؟ فرمود: «از خداوند درباره برادرم جز نيكويى و احسان نديدم. او و يارانش افرادى بودند كه خداوند براى آنها شهادت را مقرر فرمود… . اى فرزند زياد! در روز قيامت براى تو جايگاهى است كه بايد براى جواب دادن آماده باشى. چگونه مى ‏توانى اين گناه عظيم را پاسخ دهى؟ اى زاده مرجانه! مادرت به عزايت بنشيند».

    ج) فصاحت و بلاغت زبان

    فصيح بودن، توازن و شفافيت كلام، در رساندن پيام به مخاطب نقش مهمى دارد. اهميت اين مسئله تا آنجاست كه حضرت موسى عليه‏السلام هنگامى كه مأمور شد براى ابلاغ رسالتش سراغ فرعون برود، از خدا خواست برادرش، هارون را كه از او فصيح‏تر است، همراهش سازد و از خداوند گشايش زبان و فصاحت كلام را درخواست كرد.رسايى كلام، شيوايى زبان و توفنده بودن لحن حضرت زينب عليهاالسلام چنان لرزه‏اى در كاخ يزيد افكند كه همگان را تحت تأثير قرار داد. زينب عليهاالسلام در دروازه شهر كوفه، اشعارى بليغ در سوگ برادر خواند و هنگامى كه در بازار كوفه، مردمان دور كاروان را گرفتند، با اشاره او سكوت كردند. نفس‏ها در سينه حبس شد و زنگ‏ها از صدا افتاد. سپس زينب عليهاالسلام به نيكويى به حمد و ثناى پروردگار پرداخت و بر پيامبراعظم(ص) درود فرستاد. پس از اين آغاز شكوه مندانه، با صدايى گيرا و كلامى پرصلابت فرمود:

    اى مردم كوفه! اى اهل فريب و خيانت! آيا براى ما گريه مى ‏كنيد؟ هنوز چشمان ما گريان است و ناله ‏هاى ما خاموش نشده است. مَثَل شما مَثَل زنى است كه رشته مى ‏بافد و آن‏گاه خود، آن را پاره مى ‏كند. شما همانند گياهى هستيد كه بر مَزبَله برويد! نه قابل خوردن است و نه سودى دارد! شما مستوجب عذاب خداييد. پس از آنكه ما را كشتيد، بر ما گريه مى ‏كنيد؟ آرى به خدا سوگند كه بايد بسيار گريه كنيد و كم بخنديد.

    د) سرعت

    انتقال سريع از ديگر ويژگى ‏هاى اساسى خبر است كه تأثير مهم در اثربخشى آن دارد.حساسيت اطلاع رسانى، نياز مخاطبان به دانستن سريع و به موقع خبرها و از دست نرفتن فرصت براى تصميم ‏گيرى صحيح، بر ضرورت سرعت در كار خبررسانى مى‏افزايد.اين ويژگى نيز به خوبى در خبررسانى واقعه عاشورا رعايت شده است. زينب عليهاالسلام از همان لحظه شهادت برادرش، رسالت پيام ‏رسانى نهضت را آغاز كرد. وى در آغاز ورود به كوفه، اشعارى را در مظلوميت برادرش خواند. در شهر كوفه نيز با خطبه آتشين خود، مردم را منقلب كرد و در همان لحظه‏ هاى اوليه ورود به كاخ ابن زياد، خطبه ‏اى ايراد كرد كه در دل ابن زياد هراس افكند. در مجلس ننگين يزيد نيز هنگامى كه يزيد به آنها پيشنهاد كرد كه به مدينه بازگردند، زينب عليهاالسلام وى براى اينكه هرچه بيشتر مردم را در جريان نهضت برادرش قرار دهد، فرمود: «پيش از هر چيز بايد براى كشتگان خود سوگوارى كنيم.» همچنين هنگام ورود به مدينه بلافاصله به زيارت قبر جد مطهرش پيامبر اكرم (ص) رفت و اشعارى را در سوگ برادر خواند.

    ه) روشن‏سازى افكار عمومى

    يكى از وظايف مهم خبررسان، تلاش براى روشن‏ سازى افكار عمومى و بى ‏اعتنا نبودن نسبت به جهل مردم درباره اخبار مهم در جامعه است. يكى ديگر از شاخص‏هاى بارز خبررسانى عاشورا، افشاگرى و رسوا كردن حكومت يزيد و آشكار ساختن چهره پليد امويان بود. عقيله بنى ‏هاشم عليهاالسلام در شهر كوفه، رفتار وحشيانه دشمن را با خاندان پيامبر شرح داد و از چهره پرنفاق و تزوير آنان پرده برگرفت. حضرت زينب عليهاالسلام فرمود: اى مردم! مى ‏دانيد چه پاره جگرى از پيامبر شكافتيد؟ كدام پرده‏نشينان عصمت را از پرده بيرون آورديد؟ آيا مى ‏دانيد چه خونى از پيامبر بر زمين ريختيد و از او هتك حرمت كرديد؟حضرت زينب عليهاالسلام در خطبه آتشين خود در كاخ يزيد نيز پيشينه خانوادگى وى را در جمع سران و بزرگان محفلش آشكار ساخت. خطبه كوبنده سفير كربلا چنان اوضاع مجلس آراسته يزيد را آشفته كرد كه وى ترسيد با افشاگرى ‏هاى دختر على بن ابى ‏طالب عليه‏السلام ، پايه‏ هاى حكومتش دچار تزلزل شود. به همين سبب گناه قتل حسين عليه‏السلام را بر گردن عبيداللّه‏ بن زياد انداخت. البته برپايى مراسم سوگوارى شهداى كربلا تا حد بسيار زيادى از اعتبار و نفوذ يزيد در ميان مردم كاست و به همين جهت يزيد مصلحت نديد كاروان اسيران در شام بمانند و اسباب سفر آنان را به مدينه فراهم كرد.

    و) برجسته سازى

    از تأكيد يا تكرارِ بخشى از آيات قرآن كريم درمى ‏يابيم كه خداوند، توجه خاصى به آن بخش از خبر داشته است. در واقعه عاشورا نيز سفيران كربلا، با تأكيد و تكرار بسيار واقعه عاشورا، از تمامى شيوه ‏ها و امكانات استفاده كردند تا واقعه مهم عاشورا را برجسته سازند. حضرت زينب عليهاالسلام ، امام سجاد عليه‏السلام و ام كلثوم عليهاالسلام از ابزارى چون شعر، خطبه و برپايى مراسم سوگوارى بهره بردند تا خبر كربلا را به همگان برسانند. همچنين محل تبليغات اهل‏بيت در چند شهر مهم اسلام؛ يعنى كوفه، شام و مدينه در آن دوره زمانى از هر جهت مناسب بود و چگونگى بيان واقعه در شهرها بر حسب اوضاع فرهنگى، اجتماعى و سياسى هر شهر صورت مى ‏گرفت.

    ز) مقابله با تحريف

    يكى از وظايف و اصول اخلاقى خبررسانى، مقابله با انتشار اخبار و عقايد دروغ و تحريف شده است. در قرآن كريم نيز علماى يهودى كه كتاب آسمانى خود را تحريف كرده بودند، نكوهش شده ‏اند.پس از واقعه كربلا، حكومت پليد اموى قصد داشت نهضت حسينى عليه‏السلام را تحريف كند. زينب كبرا عليهاالسلام و امام سجاد عليه‏السلام به عنوان پيام ‏آوران كربلا با خطبه ‏هاى روشنگر خود، از اين تحريف جلوگيرى كردند و سخنان آنان به عنوان سند زنده و معتبر در تاريخ جهان، مجال هرگونه تغيير در واقعيت و اهداف نهضت را از دشمن گرفت.

     

     

    موضوعات: همه, ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ  لینک ثابت



    [سه شنبه 1393-08-13] [ 12:14:00 ق.ظ ]





      ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺯﻧﺎﻥ ﻛﺮﺑﻼ   ...

    زنان کربلا

    بى ‏ترديد يكى از گروه ‏هاى نقش ‏آفرين در نهضت عاشورا، زنان بودند. اگر اسلام با قيام امام حسين عليه‏السلام زنده است، سهم بزرگى از آن مربوط به زنانى است كه تاريخ، مانند آن را كمتر ديده است.زنان در كربلا نشان دادند كه تكليف اجتماعى، خاص مردان نيست، بلكه آنان نيز برابر وظيفه شرعى خود بايد به جريان‏ هاى اجتماعى توجه كنند و آنجا كه مسئله حمايت از دين و اقامه حق، به ميان مى‏ آيد تنها با قيام آنان ميسر مى‏شود، در صحنه حضور يابند.

     

    در اين بخش برآنيم تا با معرفى زنان هاشمى و غيرهاشمى در كربلا، علت حضور و نقش ‏آفرينى آنان را در كربلا بيان كنيم. سپس به معرفى شخصيت والاى حضرت زينب كبرا عليهاالسلام مى ‏پردازيم. پس از بيان اصول مدرسه زينبى، شاخص‏ هاى خبررسانى آن حضرت را پس از واقعه كربلا بررسى مى ‏كنيم و ويژگى ‏هاى زن عاشورايى و درس‏هايى را كه زن امروز از زن كربلايى مى‏آموزد، مى‏آوريم.

     

    معرفى زنان حاضر در كربلا

    الف) زنان هاشمى

     

    1. زينب كبری عليهاالسلام : زينب كبرا عليهاالسلام ، خواهر امام حسين عليه‏السلام به حكم تكليف الهى و اطاعت از فرمان امام و نيز عشق به برادر، با فرزندان خود همراه امام به كربلا آمد. او در روز عاشورا، ناظر شهادت فرزند، برادران و ديگر بستگان خويش بود و پس از آن با اسارت خاندان رسول‏ خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و‏آله ، سرپرستى كاروان اسيران اهل‏بيت را برعهده گرفت. در كوفه و شام و در مجلس ابن زياد و يزيد، با سخنانش، فساد بنى اميه و جنايت‏ هايشان را برملا و نام عاشورا و قيام كربلا را براى هميشه در اذهان مردم تثبيت كرد.

    2. ام كلثوم: بر اساس داده ‏هاى تاريخى، يكى ديگر از دختران امام على عليه‏السلام ، به نام «ام كلثوم»، در كربلا حضور داشته است. ايشان در رساندن پيام امام حسين عليه‏السلام و به ثمر نشاندن خون شهيدان كربلا نقش مهمى ايفا كرد و در كوفه خطبه خواند.

    3. فاطمه، دختر امام حسين عليه‏السلام

    مادرش، ام ‏اسحاق، دختر طلحه بن عبيداللّه‏ بود. فاطمه با حسن مثنّى، فرزند امام حسن‏ مجتبى عليه‏السلام ازدواج كرد. حسن در واقعه كربلا مجروح شد. فاطمه هم‏گام با عمه‏ اش، زينب عليهاالسلام و ديگر بانوان اهل‏بيت عليهم‏السلام در رساندن پيام امام و افشاى جنايت‏ هاى بنى اميه حضور فعال داشت و در كوفه، پس از عمه ‏اش زينب عليهاالسلام سخنرانى كرد.

    4. سكينه، دختر امام حسين عليه‏السلام

    مادرش، رباب، دختر امرؤ القيس است. نامش را امينه، اميمه و آمنه ذكر كرده ‏اند و سكينه لقب او است. سكينه در كربلا حضور داشت و در آن زمان از زنان رشيد اهل‏بيت عليهم‏السلام به شمار مى ‏رفت. وى از نظر جمال، كرامت، ادب و سخاوت داراى جايگاه والايى بود و به جهت آگاهى ‏اش به شعر و ادب، خانه‏اش محل تجمع اديبان و شاعران بود.

    5. رباب

    او دختر امرؤ القيس است. امرؤ القيس در زمان خليفه دوم به مدينه آمد و مسلمان شد. وى پس از مسلمانى، سه دختر خود را به امام على عليه‏السلام ، امام‏حسن عليه‏السلام و امام حسين عليه‏السلام تزويج كرد. رباب، مادر سكينه و عبداللّه‏ رضيع است كه در آغوش امام حسين عليه‏السلام به شهادت رسيد. او همراه زينب‏ كبرا عليهاالسلام و ديگر بانوان اهل بيت عليهم‏السلام به اسارت برده شد. در مجلس ابن زياد، سر مطهر امام حسين عليه‏السلام را از ميان تشت برداشت و بغل كرد و بوسيد و آهى كشيد.او با سرودن اشعارى درباره واقعه عاشورا راه بسيارى از تحريف‏ها را بست. پس از بازگشت به مدينه، به مدت يك‏سال در غم از دست دادن همسرش به سوگوارى پرداخت و زيرسايه ننشت تا از دنيا رفت.

     

    ب) زنان غير هاشمى

     

    1. ام خلف، همسر مسلم بن عَوْسَجه

    او همراه شوهر و فرزندش به كربلا آمد و پس از شهادت شوهرش، پسر خود را روانه ميدان كرد، ولى امام مانع رفتن او شد. با اين حال، ام‏خلف، سر راهش را گرفت و او را به نبرد در ركاب حسين عليه‏السلام تشويق كرد. او عازم ميدان شد و پس از نبردى جانانه به شهادت رسيد. كوفيان سرش را به سوى مادرش افكندند و ام خلف سر فرزندش را برداشت و چنان گريست كه همگى به گريه افتادند.

    2. اُمّ عَمْرو بن جناده

    نامش، «بحريه»، دختر مسعود خزرجى و همسر جنادة بن كعب انصارى است. جناده از شيعيان مخلص على عليه‏السلام بود كه از مكه با خانواده خود همراه حسين عليه‏السلام گرديد و هرگز از آن حضرت جدا نشد.پس از شهادت جناده، همسر او، فرزندش، «عمرو» را روانه ميدان كرد. امام حسين عليه‏السلام مانع شد، ولى عمرو گفت: «مادرم مرا امر به قتال كرد.» سرانجام به ميدان رفت و در ركاب حسين عليه‏السلام به شهادت رسيد. كوفيان سر او را به طرف مادر انداختند. مادر سر جوان خود را برداشت و به سينه چسبانيد و پس از گفت‏وگويى با آن، سر را به سوى دشمن پرتاب كرد و عمود خيمه را برداشت و به دشمن حمله كرد. امام، او را برگرداند و در حقّش دعا كرد.

    3. مادر وهب

    اين زن مسيحى، هنگامى كه در ثعلبيه (نزديك كربلا) به طور موقت سكنى گزيده بود، به كاروان امام حسين عليه‏السلام برخورد و به ايشان از كمى آب شكايت كرد. امام عليه‏السلام نيزه خود را بر زمين زد و ناگهان آب فراوان از زمين بيرون زد. آن زن كه تا آن زمان مسيحى بود و شناختى از امام نداشت، مجذوب بزرگوارى و كرامت امام شد و پس از آن كه با پسر و عروسش به خدمت امام رسيدند، هر سه مسلمان شدند و به كاروان امام حسين عليه‏السلام پيوستند. مادر وهب و پسرش در واقعه عاشورا به شهادت رسيدند.هنگامى كه سر وهب را براى مادرش آوردند، سر را بوسيد و گفت: «سپاس خداوندى را كه با شهادت تو در ركاب امام حسين عليه‏السلام مرا رو سفيد كرد. سپس ستون خيمه را برداشت و به دشمن حمله كرد و دو تن از آنان را كشت.

     

    علت حضور زنان در كربلا

    در پاسخ به اين پرسش كه چرا زنان در كربلا حضور داشتند، چند نظريه مطرح شده است. به نظر مى ‏رسد مناسب‏ترين پاسخ به اين پرسش اين باشد كه امام حسين عليه‏السلام با علم به شهادتش، براى ادامه قيام و تحقق اهداف خود و رسوا كردن بنى‏ اميه و جلوگيرى از انحراف امت و تحريف حقيقت، زنان و كودكانش را همراه برد.

    در واقع، تلاش‏هاى بانوان حرم حسينى عليه‏السلام ، تكميل‏ كننده قيام امام‏ حسين عليه‏السلام بود؛ يعنى هم‏چنان‏كه شهادت امام براى دين، ضرورى بود، اسارت اهل‏بيت عليهم‏السلام نيز لازم بود.با توجه به اينكه هدف امام‏ حسين عليه‏السلام ، اصلاح امت و بازگرداندن آن به سنت پيامبراعظم صلى ‏الله ‏عليه‏ و‏آله و آشكار كردن فساد حكومت بنى ‏اميه به‏ ويژه يزيد بود، آن حضرت بايد با نقشه ‏اى دقيق و حساب‏ شده به مردم دنيا ثابت مى ‏كرد كه آنها نمى ‏خواهند كسى از خاندان پيامبر زنده بماند و با اهل‏بيت رسول خدا صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله ، بدتر از اسيران و مشركان و كفار رفتار مى ‏كنند. اين هدف، با توجه به شدت انحرافى كه در جامعه پديد آمده بود، جز با قيامى خونين و سرمايه گذارى كلان امكان‏پذير نبود. ازاين‏رو، امام مى‏بايست علاوه بر كشته شدن، پيام الهى خود را نيز به گوش تمام مسلمانان و حتى تمام دنيا مى ‏رساند. دست‏يابى به اين هدف، با ادامه نهضت پس از شهادت ممكن بود و امام حسين عليه‏السلام با آگاهى از اين نكته، اهل‏بيت خود را به كربلا برد.اگر امام‏ حسين عليه‏السلام بدون اهل‏بيت خويش به كربلا مى ‏رفت و در آنجا به شهادت مى ‏رسيد، تاريخ، اين حادثه را فقط از منظر دشمنان ثبت مى ‏كرد و بى‏ ترديد، اصل واقعه، كاملاً وارونه جلوه مى ‏يافت. در اين ميان، بانوان اهل بيت عليهم‏السلام به رهبرى زينب كبرا عليهاالسلام نگذاشتند جنايت‏ هاى بنى‏اميه پنهان بماند و حاملان صديق رسالت عاشورا، نهضت كربلا را زنده نگه داشتند.در يك‏ جمله مى ‏توان گفت امام حسين عليه‏السلام ، اهل‏بيت خود را براى انجام رسالتى بزرگ و ايفاى نقشى بسيار مهم در ساختن تاريخى بزرگ همراه برد.

     

    نقش ‏آفرينى زنان حاضر در كربلا

    بدون ترديد، زنان در واقعه كربلا نقش انكارناپذيرى داشتند كه مهم‏ترين آنها عبارت است از:

     

    الف) تشويق مردان به جهاد

    حضور برخى مردان را بايد مرهون فداكارى و تشويق زنان دانست. همچنين صبر و استقامت زنان كاروان حسينى و شكيبايى آنان در فراق عزيزان يكى از عوامل تشويق مبارزان بود.

    ب) تقويت روحى (صبر و استقامت)

    زنان حاضر در كربلا با وجود شهادت نزديكان خويش، نه تنها خود پايدار و استوار ماندند، بلكه ديگران را نيز در اين راه دلدارى دادند. زينب‏ كبرا عليهاالسلام زمانى كه از شهادت على اكبر با خبر شد، درحالى ‏كه صدا مى ‏زد: «واحبيباه و ابن أخياه….» براى دلدارى حسين عليه‏السلام به استقبال او شتافت.

    ج) جهادگرى و رزمندگى

    در روز عاشورا، برخى زنان همانند مردان وارد صحنه كارزار شدند كه از جمله مى‏توان به همسر عبداللّه‏ بن عمير كلبى اشاره كرد. او دو بار در ميدان نبرد حاضر شد و شجاعت و رزمندگى خود را در مقابل مردان سپاه يزيد به نمايش گذارد.

    د) دفاع از امامت و خاندان پيامبراعظم صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله

    از گفتار و رفتار زنان حاضر در كربلا مى ‏توان ميزان همت آنان را در دفاع از امامت دريافت. در آخرين لحظه‏ ها، هنگامى كه شمر قصد بريدن سر مبارك امام را داشت، زينب عليهاالسلام به اميد نجات جان امام يا براى اتمام حجّت، بر سر عمر سعد فرياد زد: «آيا حسين كشته شود و تو نظاره گر باشى؟»همچنين در مجلس ابن زياد هنگامى كه وى قصد كشتن على بن الحسين عليه‏السلام را داشت، زينب كبرا عليهاالسلام مانع اين اقدام ابن زياد شد، به اين شكل كه خود را پسر امام كرد و در خطاب به ابن زياد گفت: «آنچه از خون‏ هاى ما ريختى، كافى است. به خدا سوگند! از او جدا نمى ‏شوم تا مرا نيز با او بكشى». ابن زياد نيز از اين تصميم منصرف شد.

    ه) پرستارى

    از ديگر وظايف بانوان، پرستارى از بيماران و مجروحان و كودكان بود. پيش از واقعه، مراقبت از بيماران كاروان را بر عهده داشتند، چنان‏كه در شب عاشورا و پس از واقعه عاشورا، زينب عليهاالسلام سرگرم پرستارى از امام ‏زين العابدين عليه‏السلام بود. وى پس از شهادت امام حسين عليه‏السلام و در زمان اسارت نيز با وجود آشفتگى شديد روحى، نگه‏دارى كودكان و مراقبت از آنها را عهده ‏دار شد.

    و)پيام رسانى

    مهم‏ترين و مشكل‏ترين وظيف ه‏اى كه پس از شهادت امام‏ حسين عليه‏السلام برعهده بانوان قرار گرفت، رساندن پيام شهيدان و هدف قيام امام حسين عليه‏السلام به گوش مردم آن زمان بود كه تفصيل آن را در شاخص‏ هاى خبررسانى حضرت زينب عليهاالسلام خواهيم آورد.حضرت زينب عليهاالسلام برجسته ‏ترين زن عاشورا، زينب كبرا عليهاالسلام است كه انسانى تربيت‏يافته در خاندان رسالت و امامت، دانشمندى بزرگ و قهرمانى بى ‏نظير است كه مى‏تواند بهترين به عنوان زن نمونه و سرمشق براى زنان باشد. آنچه در تاريخ و به ويژه در واقعه عاشورا و پس از آن از ايشان مى ‏بينيم، در حقيقت، ظهور نوع زندگى و تربيت ايشان از كودكى تا سال‏هاى جوانى و تجربه ‏هاى بى‏نظير ايشان در كوره حوادث سال‏هاى پس از رحلت پيامبراعظم (ص) است.به رويدادهاى مهم تاريخى كه در دوران زندگى با بركت ايشان اتفاق افتاده است، نگاهى گذرا مى ‏افكنيم.

    موضوعات: همه, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا, ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ  لینک ثابت



     [ 12:10:00 ق.ظ ]





      ﻭﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎﻱ ﺯن ﻋﺎﺷﻮﺭاﻳﻲ   ...

    ويژگى ‏هاى زن عاشورايى

     

     

    الف) انسان‏ ساز و جامعه ‏ساز

    زن عاشورايى با پيروى از زينب عليهاالسلام ، بايد انسان‏ ساز و جامعه ‏ساز باشد. زينبى كه با خطبه ‏هاى آتشين خود، افزون بر رسوا كردن حكومت بنى اميه، افكار عمومى را روشن كرد و جرقه نهضت‏هاى بعدى همچون قيام توابين را زد. او نمونه والاى يك همسر و يك خواهر است. در خانه، مسئول تربيت فرزندان و در جامعه، مسئول سرنوشت مردم. بذر انديشه اسلامى و انقلاب برادرش، حسين عليه‏السلام از دامن او پراكنده شد، روييد و به بالندگى رسيد.

    ب) پويا و مشاركت در عرصه ‏هاى اجتماعى

    زنِ الهام گرفته از عاشورا، در تمامى عرصه‏ هاى علمى، اقتصادى، اجتماعى و سياسى حضورى فعال و پويا دارد. همچون زينب كبرا عليهاالسلام كه عالمه مدينه و پاسخ‏گوى پرسش‏هاى دينى زنان بود. به گواه تاريخ، خانه وى در مدينه، محل مراجعه يتيمان و نيازمندان بود و خودش در سرنوشت ‏سازترين فرازهاى تاريخ اسلام حضورى سربلند و كارآمد داشت.از حضور زنان در عاشورا درمى ‏يابيم كه زن مى ‏تواند در پيچيده ‏ترين صحنه‏ هاى اجتماعى، حضورى جدى و سازنده داشته باشد.

    ج) عزت ‏طلب

    فرياد آزادى‏خواهى و عزت‏ طلبىِ زن سربلند و تربيت‏ يافته در مكتب عاشورا، پايه ‏هاى حكومت طاغوت را مى ‏لرزاند و ترسى دهشتناك در جان انسان‏هاى خودكامه مى ‏اندازد. فرياد عزت‏ طلبى زنِ تربيت ‏يافته در مكتب عاشورا، پرده رسوايى ستمگران را كنار مى ‏زند و بساط ستم را درهم مى ‏چيند.

    د) پرورش ‏دهنده شهيد

    زن عاشورايى، دختر شهيد، مادر شهيد، خواهر شهيد و عمه شهيد است. زينب عليهاالسلام ، فرزند نوجوان خود را در اوج احساسات و عواطف مادرانه، راهى جنگى مى ‏كند و يقين دارد بازگشتى در آن نيست. او معتقد است كه در مبارزات سياسى بايد فعالانه شركت كرد و آنجا كه اسلام در خطر است، بايد از فرزند و شوهر، برادر و احساسات زنانه دست كشيد.

    ه) باحجاب

    زن در مكتب عاشورا، در عين حضور در عرصه‏ هاى مختلف، پاك‏دامنى خود را با سلاح عزت و شجاعت حفظ مى ‏كند. از دشمن هيچ نمى‏ خواهد جز اينكه آنها را در معرض ديد مردم قرار ندهد و حجاب آنها را ندرد.

    و) بنده خدا

    در ديانت زن عاشورايى همين بس كه شب‏ها را به عبادت مى ‏گذراند و روزها را روزه مى‏گيرد و در فرداى عاشورا، نماز شب خود را نشسته مى ‏خواند.

    ز) بردبار

    تاريخ، صبورتر از زن عاشورايى نديده است. زنى كه در يك نيم‏روز، برادرانش، پسرانش و… به شهادت برسند و او بردبارى پيشه كند. زينب‏ كبرا عليهاالسلام ، گنجينه ‏دار رنج است و وارث بيت الاحزان فاطمه عليهاالسلام . صبر او در آن فاجعه انسانى، سرمشقى است براى تمامى زنان جهان. آن هنگام كه در كنار جسد برادر با حفظ تعادل و ثبات روحى از خداوند خواست اين قربانى كم را از او بپذيرد، اوج بردبارى او بود.

    ح) مهربان و باصلابت

    زن عاشورايى هنگام دلدارى اسيران داغ‏دار، مظهر عطوفت و درياى مهربانى است و آن هنگام كه قرار است طبل رسوايى يزيد را در كوفه و شام به صدا در آورد، مردانه‏تر از تمام مردان جهان، خطبه‏اى توفنده مى‏خواند.

    ط) جسارت در برابر باطل

    زن عاشورايى با سرمشق قرار دادن زينبى كه بى ‏محابا به مجلس يزيد پا مى‏ گذارد، شجاعانه مى ‏ايستد و صريح و بليغ سخن مى ‏گويد. رسواكننده سركشان و افشا كننده ماهيت دشمنان است. صلابت بى ‏نظير وى در صفحات تاريخ، همه انديشمندان را متحير مى ‏سازد.مديريت پويا و غيراحساسى در شرايط بحرانى زن عاشورايى، مديريت بحران را خوب بلد است؛ زيرا تربيت ‏يافته مكتبى است كه در آن، زينب عليهاالسلام ، كاروان مجروح و داغ‏ديده اسيران را با قدرت روحى بالا سرپرستى كرده و هم‏درد آنان است. وى حامى امام حاضر است. نماد زنى شجاع، مدبّر و شايسته كه به ظاهر اسير و دست به زنجير و در واقع، آزاد و آزاده‏اى شجاع و مدبر است. زن عاشورايى تربيت يافته در مكتب زينب عليهاالسلام نيز در دوران معاصر در هشت سال جنگ، همچون كوهى استوار، جاى خالى همسر شهيدش را براى فرزندان پر مى ‏كند و سرپرست خانواده مى ‏شود و به خوبى از عهده تمامى مسئوليت‏هاى سنگين زندگى برمى ‏آيد.

     

     

    زن امروز مشتاقانه به دنبال الگويى است كه فراگير باشد.

    زن عاشورا الگويى است براى انسان امروز كه به كشف افق‏هاى بسيار متنوع، از هزار توى هستى دست يافته است.

    زن امروز بايد به‏ گونه ‏اى تربيت شود كه براى رويارويى با بحران‏هايى همچون جنگ يا بحران‏هاى فرهنگى يا اقتصادى، دانش، قدرت تحليل، تطبيق، مديريت و بردبارى لازم را داشته باشد.

    زن امروز بايد تربيت شود هم براى خانه و خانواده و هم براى مشاركت اجتماعى فعال و سازنده؛ هم براى دوران صلح و هم براى دوران جنگ؛ هم براى شرايط محاصره اقتصادى و هم براى توسعه پايدار؛ هم براى تربيت كودكان و هم براى حضور جدى در معركه رقابت‏هاى علمى، فرهنگى، فن‏آورى و نيز حضور آگاهانه و مقتدرانه در فرآيند «جهانى شدن».

    زن امروز به پيروى از سفير كربلا آن‏گاه كه مى ‏خواهد مقاصد سياسى اجتماعى خود را مطرح سازد، بايد صداقت پيشه كند و روى سخنش با مردم باشد و مردم را متوجه مسئوليتشان در برابر كردارشان بسازد.

    زن امروز بايد در مسير تسليم و رضاى الهى گام بردارد و در سخت ‏ترين مصيبت ‏ها جز زيبايى نبيند كه اين، آخرين منزل سالكان الى اللّه‏ است.

    زن امروز با الگوگيرى از زنان عاشورايى، موظف است در اصلى ‏ترين هسته اجتماع؛ يعنى خانواده، بسترى مناسب براى رشد و بالندگى همسر و فرزندان فراهم آورد.

    ﻣﻨﺒﻊ : ﻭﺑﻼﮒ ﺷﺒﻴﺮ

     

     

    موضوعات: همه, ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ  لینک ثابت



    [دوشنبه 1393-08-12] [ 12:18:00 ق.ظ ]





      ﺭﻭﺯ ﺷﻤﺎﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻳﻨﺐ   ...

    روز شمار زندگى حضرت زينب عليهاالسلام

    ـ در ششمين سال هجرت به دنيا آمد.

    ـ در 5 سالگى (سال يازدهم هجرى)، شاهد شكستن درخت پرثمر انسانيت و رهبر جامعه اسلامى و آخرين پيامبر خدا بود.

    ـ شاهد طرح انحرافى سقيفه بنى ساعده و كوشش بى ‏امان مادرش براى جلوگيرى از اين انحراف بود.

    - شاهد سخنرانى شجاعانه و كوبنده مادرش در مسجد النبى در دفاع از مقام ولايت بود.

    ـ شاهد هجوم وحشيانه غاصبان خلافت به خانه امامت و عصمت بود.

    ـ شاهد شهادت مادر عزيزش و به خاك‏سپارى شبانه او بود.

    در 12 ـ 13 سالگى (سال 18 ـ 19 هجرى)، با عبداللّه‏ بن جعفر ابى ‏طالب ازدواج كرد.

    ـ در 34 سالگى (سال 40 هجرى)، شاهد شهادت پدرش اميرالمؤمنين عليه‏السلام بود.

    ـ شاهد بى ‏وفايى ‏هاى مردم كوفه و توطئه‏ هاى حساب شده دشمنانى چون معاويه عليه برادرش، امام حسن عليه‏السلام بود.

    شاهد قرارداد مظلومانه صلح امام حسن مجتبى عليه‏السلام با معاويه بود.

    در 43 سالگى (سال 49 هجرى)، شاهد شهادت برادرش، امام حسن‏ مجتبى عليه‏السلام و اهانت به جنازه آن عزيز بود.

    در 55 سالگى (سال 61 هجرى) شاهد حماسه عاشورا در كربلا و شهادت برادرش، امام حسين عليه‏السلام ، حضرت عباس عليه‏السلام و فرزندان و ديگر خاندانش بود.

    ـ سرانجام در سال 62 هجرى به ديار حق شتافت.

    موضوعات: ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ  لینک ثابت



     [ 12:12:00 ق.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    حلال جمیع مشکلات است حسین شوینده ی لوح سیئات است حسین ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلاست جائی که سفینه ی نجات است حسین