مهمان کربلا
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   






موضوعات

  • همه
  • همه
  • سفارش های بزرگان
  • داستان های کوتاه
  • نکته های ناب قرانی
  • عفاف و حجاب
  • ظهور
  • اطلاعات عمومی
  • به یاد شهدا ...
  • نماز
  • تربیت فرزند شیعه
  • فرزند پروری
  • سلامتی
  • شهدای و ایثار گران حوزوی
  • بزرگان حوزه
  • شعر
  • شناخت اهل بیت
  • طب سنتی
  • آشپزی ( کیک )
  • طنز
  • غدیر
  • عکس و حرف
  • اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺳﺎﻟﻢ
  • جوان و جوانی
  • ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ
  • ﻭﻻﻳﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • خداوندا
  • زندگینامه
  • احکام بانوان
  • متن ادبی
  • آشپزی ( انواع غذا )
  • آشپزی ( نکته ها )
  • کلیپ
  • دانلود
  • همسرداری
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • رمضان
  • آشپزی ( آش ها)
  • عروسک بافی
  • مناسبت ها
  • لبخند های پشت خاکریز
  • معرفی کتاب
  • حدیث
  • احادیث
  • احادیث اخلاقی
  • ائمه اطهار
  • آشپزی
  • سوپ ها
  • ماه محرم
  • دهه چهارم
  • عدل الهی
  • نشانه های مؤمن چیست ؟
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • جنگ نرم
  • رشد و خود سازی
  • داروخانه معنوی
  • متفرقه دینی
  • کودک و سیسمونی


  • دی 1403
    شن یک دو سه چهار پنج جم
     << <   > >>
    1 2 3 4 5 6 7
    8 9 10 11 12 13 14
    15 16 17 18 19 20 21
    22 23 24 25 26 27 28
    29 30          




    آخرین مطاب






    آمار

  • امروز: 40
  • دیروز: 536
  • 7 روز قبل: 1319
  • 1 ماه قبل: 2883
  • کل بازدیدها: 472608




  • خبرنامه





    کاربران آنلاین

  • زفاک
  • نور الدین
  • فاطمه وطنی
  • یا زهرا س




  • لبخند های پشت خاکریز

    مهدویت امام زمان (عج)



    بازی های دفاع مقدس

    مهدویت امام زمان (عج)



    کرامات و داستان های ائمه اطهار

    آیه قرآن



    دانشنامه امام علی

    آیه قرآن



    اولین های دفاع مقدس

    وصیت شهدا



    جستجو





    ذکر ایام هفته

    ذکر روزهای هفته



    وصیت نامه موضوعی شهدا

    وصیت شهدا



    روز شمار غیبت





    معرفی صفحه وبلاگ به یک دوست






    بازی تمرکز حواس





    جستجو

    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت




    رتبه



      دلم التماس دعا میخواهد ...   ...

    دلم ……!!

    التماس دعا می خواهد…..

    از همان التماس دعاهایی که آدمیزاد

    یک وقت هایی دلش را به"دریا” می زند!!!!

    وبه خلق الله رو می اندازد

    که برایش دعا کنند…..!

    از آنهایی که از ته جانت لا به لای بعضی ها

    با چه""زوری"” بالا می آید….!

    آنوقت با همه ی وجود دلت را به

    “زمزمه ی خدایا”

    گفتن خلق الله خوش میکنی!!

    که اگر صدای تو به عرش نرسید!

    لااقل یکی از همین خلق الله صدایش آنقدر

    رسا است که عرشیان وفرشیان از

    “"خدایا گفتنش"”

    خدایا بگویند!!!

    …..التماس دعایت……

    وقتی می گویم برایم دعا کن یعنی کم آورده ام!!!

    یعنی دیگر…….!

    کاری از دست خودم برای خودم

    بر نمی آید…!!!

     

    التماس دعا…..

    موضوعات: همه, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



    [سه شنبه 1393-08-13] [ 11:04:00 ق.ظ ]





      بس کن ربابه ...   ...

    بسم الله الرحمن الرحیم

     

    بس کن رباب نیمه‌ای از شب گذشته است

    دیگر بخواب نیمه‌ای از شب گذشته است

     

    کم خیره شو به نیزه، علی را نشان نده

    گهواره نیست٬ دست خودت را تکان نده

     

    با دست‌های بسته مزن چنگ بر رخت

    با ناخن شکسته مزن چنگ بر رخت

     

    بس کن رباب حرمله بیدار می‌شود

    سهمت دوباره خنده انظار می‌شود

     

    ترسم که نیزه‌دار کمی جابجا شود

    از روی نیزه رأس عزیزت رها شود

     

    یک شب ندیده‌ایم که بی‌غم نیامده

    دیدی هنوز زخم گلو هم نیامده

     

    گرچه امید چشم ترت ناامید شد

    بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد

     

    پیراهنی که تازه خریدی نشان مده

    گهواره نیست٬ دست خودت را تکان مده

     

    با خنده خواب رفته تماشا نمی‌کند

    مادر نگفته است و زبان وا نمی‌کند

     

    بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی

    اصلاً خیال کن که تو اصغر نداشتی

     

    دیگر ز یادت این غم سنگین نمی‌رود

    آب خوش از گلوی تو پائین نمی‌رود

     

    بس کن ز گریه حال تو بهتر نمی‌شود

    این گریه‌ها برای تو اصغر نمی‌شود

    موضوعات: همه, شعر, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



     [ 11:01:00 ق.ظ ]





      همسر حضرت عباس علیه السلام   ...

    همسر حضرت عباس علیه السلام

     

    حضرت عباس ع تنها با یک زن ازدواج کردند. او لبابه دختر عبیدالله بن عباس بود.

    لبابه زنی بسیار شایسته پاکدامن و از خاندانی شریف بود. او از بهترین زنان زمانه خود و از محبان امام علی ع بود.

    لبابه از حضرت ابوالفضل ع پنج پسر و یک دختر بدنیا اورد.

    لبابه در کربلا حضور داشت. یکی از پسران او بنام قاسم در کربلا شهید شد. خود او نیز اسیر شد. همراه با سایر اسرا زجر و شکنجه ها را تحمل کرد. پس از ازادی اسرا او به مدینه برگشت.

    لبابه روز و شب گریه میکرد چندان که بیمار شد و در سن ۲۸ سالگی

    از دنیا رفت. خدای رحمتش کند.

    فرزندان او مدتی توسط مادربزرگ پاکشان ام البنین سلام الله علیها تربیت شدند اما اوهم دوسال بعد از واقعه کربلا از دنیا رفت و سرپرستی فرزندان به امام سجاد علیه السلام منتقل شد.

    گفتنی است هر گاه یکی از فرزندان حضرت عباس ع نزد امام سجاد ع می آمد اشک بر گونه های حضرت جاری می شد.

     

    (brown note)منبع: سید بن طاووس اقبال الاعمال ص ۲۸

    (sparkle)التماس دعای فرج(sparkle)

    موضوعات: همه, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



     [ 10:48:00 ق.ظ ]





      مردم مسؤولند   ...

    شهید مطهری:

     

    مردم مسؤولند

    یعنی شما مردمی که در روضه خوانیها شرکت می کنید ، هیچ خیال نمی کنید که در این قضیه مسؤول هستید ، بلکه فکر می کنید که مسؤول فقط گویندگان هستند . دو مسؤولیت بزرگ مردم دارند ، یکی اینکه نهی از منکر بر همه واجب است . وقتی می فهمند و می دانند که اغلب هم می دانند که دروغ است ، نباید در آن مجلس بنشینند که حرام است و باید مبارزه کنند .

    و دیگر از بین بردن تمایلی است که صاحب مجلسها و مستمعین به گرم بودن مجلس دارند و به اصطلاح مجلس باید بگیرد ، باید کربلا شود . روضه خوان بیچاره می بیند که اگر هر چه می گوید راست و درست باشد آن طور که شاید و باید مجلس نمی گیرد و همین مردم هم دعوتش نمی کنند ، ناچار یک چیزی اضافه می کند .

     

    مردم باید این انتظار را از سر خودشان بیرون کنند و با رفتارشان آن روضه خوانی را که می میراند و مجلس را کربلا می کند تشویق نکنند . کربلا می کند یعنی چه ! مردم باید روضه راست بشنوند تا سطح فکرشان بالا بیاید و بدانند که اگر روحشان در یک کلمه اهتزاز پیدا کرد ، یعنی با روح حسین بن علی هماهنگ شد و در نتیجه اشکی ولو ذره ای ، از چشمشان بیرون آمد واقعا مقام بزرگی است.

     

    حماسه حسینی، ج ۱، ۱۳۶۸ ص ۲۱

    موضوعات: همه, سفارش های بزرگان, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



     [ 10:37:00 ق.ظ ]





       کدام وقایع عاشورا تحریف شده است ؟   ...

    کدام وقایع عاشورا تحریف شده ‌است؟

     

    اول: اوج عزاداری امام حسین(ع) ده روز اول ماه محرم الحرام است. بین سخنرانان و مداحان، مشهور است که هر شب را به یکی از شهدای کربلا اختصاص دهند؛ مثلاً شب سوم برای حضرت رقیه و شب هفتم را برای حضرت علی اصغر(ع) سوگواری می کنند و تاسوعا را نیز به حضرت عباس(ع) اختصاص می دهند. همین قرار داد بین مداحان و منبری ها باعث شده است که عده ای گمان کنند، حضرت رقیه روز سوم محرم به شهادت رسیده است و از همه بدتر اینکه گمان می کنندحضرت ابالفضل(ع) در روز تاسوعا به شهادت رسیده است.

     

    اما حقیقت این است که تمام شهدای کربلا در روز عاشورا به شهادت رسیده اند و حضرات اباالفضل، علی اکبر و علی اصغر همه قبل از امام حسین(ع) و در روز عاشورا در پیکار با سپاه عمر سعد کشته شده اند. حضرت رقیه(س) نیز پس از شهادت پدرش در شام از دنیا رفته است.

     

    اشتباه دوم: باور عمومی این است که حضرت حسین بن علی(ع) و اهل بیت و اصحابش سه شبانه روز آب ننوشیدند و سپس تشنه کام به مقابله با دشمن رفته اند؛ اما حقیقت این است که عمر سعد سه روز قبل از عاشورا عمروبن حجاج را با پانصد سوار فرستاد تا کنار شریعه فرود آیند و میان یاران حسین و آب فاصله اندازند. اما این به این معنی نیست که هیچ ذخیره آبی در خیمه ها نبوده است.

     

    در کتاب ارشاد نوشته شیخ مفید(ره) آمده است: « در شب عاشورا زینب…دست بر گریبان برده…و بیهوش بر زمین افتاد. حسین(ع) برخاسته آب بر روی خواهر پاشید و…» این نقل معتبر نشان می دهد که تا شب عاشورا هنوز آب در خیمه ها بوده واصل تشنه کامی به روز عاشورا، گرمی هوا و شدت مبارزه مربوط است.

     

    شیخ عباس قمی(ره) در منتهی الامال می گوید: «شب عاشورا امام حسین(ع)، حضرت علی اکبر(ع)را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد که چند مشک آب آورند و اهل بیت و اصحاب خود را فرمود که از این آب بیاشامید، آخر توشه شماست و وضو بسازید و غسل کنید.»

     

    اشتباه سوم: یکی از معروف ترین تحریف ها ماجرای حضرت لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) است وچه روضه ها که در این زمینه خوانده نمی شود؛ در روضه ها ذکر می شود که حضرت علی اکبر قبل از رفتن به میدان با مادرش چه نجواهایی می کرد، یا اینکه حضرت لیلی در خیمه ها رفته و در آنجا دعا کرده که خداوند حضرت علی اکبر را سالم برگرداند که متأسفانه این موضوع محور بعضی تعزیه ها نیز شده است.

     

    اما حقیقت این است که اصلاً لیلایی در کربلا نبوده است؛ البته لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) هست؛ اما حتی یک مورخ هم به حضور آن حضرت در کربلا و روز عاشورا گواهی نمی دهد. (به نقل از حماسه حسینی،جلد۱،مرتضی مطهری)

     

    اشتباه چهارم: مطلب بعدی مربوط به حضرت علی اکبر(ع) این است که آن حضرت قبل از رفتن به معرکه جنگ از پدر رخصت خواست و آن حضرت اذن میدان نداده اند و مثلاً فرموده اند که تو هنوز جوانی و حیف است که از دست بروی و چه اشعار و تعزیه ها که پیرامون آن نساخته ایم؛ اما حقیقت این است که تمام مورخین نوشته اند، هر کس از امام حسین(ع) اذن میدان می خواست، اگر می شد حضرت برایشان عذری می آورد ولی در مورد جناب علی اکبر گفته اند: «فاستأذن اباه،فأذن له» یعنی تا اجازه خواست گفت برو.

     

    پی نوشت:

    (حماسه حسینی،جلد۱، مرتضی مطهری)

    موضوعات: همه, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



     [ 10:34:00 ق.ظ ]





      امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ...   ...

    کمتر کسی است که بداند این شعر (امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است) از کیست

    این شعر از پدر آیة الله بهجت یعنی مرحوم کربلایی محمود بهجت می باشد. چند بیت ازین قصیده بلند رو در دو پست میارم:

     

    شب وصل است و تبِ دلبری جانان است

    ساغر وصل لبالب به لب مستان است

    در نظر بازیشان اهل نظر حیران است

    گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است

    چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است

    امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

    ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است

    مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

     

    «یارب این بوی خوش از روضة جان می آید؟

    یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید؟»

    «یارب این نور صفات از چه مکان می آید؟»

    «عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید!»

    یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است؟

    امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

    ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است

     

    مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

    «چه سَماع است که جان رقص کنان» می آید؟

    «چه صفیر است که دل بال زنان می آید؟»

    چه پیامی است؟ چرا موج گمان می آید؟

    چه شکار است؟ چرا بانگ کمان می آید؟

    چه فضائی است؟ چرا تیر قضا پران است؟

    موضوعات: همه, شعر, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



     [ 10:29:00 ق.ظ ]





      شیطان راه های مختلفی دارد...   ...

    حاج آقا مجتبی تهرانی ره

    شيطان راه های مختلفی دارد برای اينكه رابطه بنده با خدا و امیدی که او به خدا بسته است را قطع كند. مثلا يك مرتبه به ذهن انسان می اندازد كه: چقدر بگويم؟! يك دفعه دعا كردم بس است، دو دفعه گفتم بس است، اگر خدا می خواست بدهد تا حالا داده بود و…اين شيطان است، حواستان جمع باشد! شيطان وقتی كه اتّفاقی می افتد، در انسان سرخوردگی درست می کند. به خصوص مقيّد است كه در “دعا” سرخوردگی ايجاد كند، برای اينكه می خواهد رابطه ات را و اميدی كه به خدا بستی قطع كند. در باب دعا هيچ وقت نگذاريد كه اينگونه افكار شيطانی شما را احاطه كند و از دعا باز بدارد؛ حواستان جمع باشد! هم از آن طرف متوجّه بالا باش، به اين معنا كه خداوند خسته نمی شود و برعكس از صدای بنده لذّت هم می برد و از اين طرف هم شيطان را مواظب باش، كه شيطان تو را خسته نكند. در اين هیچ شکی نيست كه وقتی از خداوند می خواهیم اگر مصلحت باشد به موقع می دهد، خدا به وقتش می دهد و در اجابت بندگانش دقيق و حساب شده عمل می كند.

     

    آیت الله مجتبی تهرانی (ره)

    موضوعات: همه, سفارش های بزرگان  لینک ثابت



     [ 10:24:00 ق.ظ ]





      راز هایی درمورد شوهرتان   ...

    رازهایی در مورد شوهرتان

     

    با وجود اینکه شوهر هر کس، منحصر به فرد است، اما همواره به یاد داشته باشید که اساساً همه ی آنها چون شوهر هستند، ویژگی های مشترک بسیاری نیز دارند. شما می توانید با شناخت این ویژگیها، زندگی بهتر و شادتری برای خود و همسرتان بسازید!

     

     

    به شوهرتان، اعتماد کنید!

    آیا می خواهید همسر خوبی باشید؟ پس به شوهرتان، اعتماد کنید! با اعتماد کردن، در او احساس قدرت به وجود می آورید. و این احساس قدرت، می تواند بزرگترین حامی شما در زندگی باشد. گذشته ازین، مردانی که اعتماد همسرانشان را از دست داده اند، قدرت کمتری برای مبارزه با مشکلات محل کار خواهند داشت. اگر همسر یک مرد، به او اعتماد نداشته باشد، اعتماد هیچ کس دیگر به حال او مفید نخواهد بود!

    البته منظور ما از اعتماد کردن، این نیست که شما اجازه دهید هر اشتباهی از سوی همسرتان، زندگی تان را نابود کند! بلکه اعتماد کردن می تواند حتی به این معنا نیز باشد که او را تشویق کنید اهدافش را گسترش دهد و برای این أمر، به او اعتماد کنید. وقتی هم که نیاز به کمک و حمایت شما دارد، تلاشتان را از او دریغ نکنید. با اینکار به او توانایی زیادی می بخشید.

    حقیقتی ساده درباره ازدواج

    هر کدام از ما در زندگی برای خوشبختی، هدفی داریم. ولی معمولاً آن را بسیار دشوار و پیچیده توصیف می کنیم. در حالیکه یک حقیقت ساده در ازدواج وجود دارد و آن اینکه:

    « اگر می خواهید شریک زندگی تان، خوشبخت تر شود، کاری کنید که خودتان خوشبخت تر شوید! »

    اگر یک خانم خانه دار هستید، یاد بگیرید که از انجام وظایف خانه لذت ببرید. اگر شاغل هستید کارتان را دوست داشته باشید. وقتی شما از کاری که می کنید راضی و خشنود هستید، این رضایت در زندگی زناشویی تان، خودش را خیلی آشکار تر از آنچه که فکرش را بکنید، نشان خواهد داد! زیرا زنی شاد، سرزنده و امیدوار خواهید بود که زندگی و فعالیت هایش را با همه سختی هایش، دوست می دارد و ازآن لذت می برد! واضح است که زندگی در کنار چنین زنی، برای یک مرد چقدر لذت بخش تر و راحت تر از زندگی در کنار یک زن دلمرده و ناشاد است که از خود و زندگی اش، ناراضی است!

     

    شوهرانِ مهربان!

    شوهرانی وجود دارند که هر از گاهی، به همسرشان، شاخه گلی هدیه می دهند. گاهی هوس می کنند که برای همسرشان، چای درست کنند. یا بعضی مواقع، ناگهان احساساتی شده و شما را در غرق در کلمات محبت آمیز می کنند! شاید فکر می کنید که همسران این مردان، باید زنان خوشبختی باشند. حق باشماست! ولی متاسفانه بسیاری از زنان، پس از چندسال، اهمیت این مسائل را فراموش می کنند و جملاتی نظیر این می گویند: «با این سنّت خجالت نمی کشی؟» «بچه ها پیش خودشان، چه فکری می کنند؟»

    اگر شما نیز ازین دسته زنان هستید، کمی بیندیشید. مطمئن باشد هیچ دلیلی که نشان دهد محبت همسران به هم، ناپسند است وجود ندارد. از همسرتان تشکر کنید. و بالاتر از آن، از خداوند نیز به خاطر عنایت فرمودن چنین همسری، قدردانی کنید. مطمئن باشید تشکر شما ، روحیه مهر ورزی را در همسرتان، بالاتر نیز خواهد برد.

    اگر هم از آن دسته خانمهایی هستید که همسرانشان، این عادت های خوب را پس از چند سال زندگی از دست داده اند، می توانید علت آن را درون خود جستجو کنید. شاید قدردانی شما آن قدر نبوده است که انگیزه ی مهر ورزی او را استمرار دهد.

     

     

    وقتی شوهرتان به خانه می آید…

    با خودتان قرار بگذارید که هیچ مسئله ی ناخوشایندی را در 90 دقیقه ی اولِ ورود همسرتان به خانه ، به او نگویید. آسمان که به زمین نمی آید! این همه ساعت ، از صبح، مشکل را در دل خود داشته اید تا او به خانه برگردد و به او بگویید، یکی دو ساعت دیگر هم رویش!

    برای مردی که از سرِ کار بر می گردد، هیچ چیز مهمتر و خوشحال کننده تر از شما نیست، در حالیکه با لبخندی بر لب و فنجانی چای منتظر بازگشت او بوده اید!

     

     

    جمعه های دوست داشتنی!

    روز های جمعه را به خانواده و همسرتان، اختصاص دهید و کارهایی که هر دوی شما دوستشان دارید را با هم انجام دهید.

    شما خانم محترم! نقشی اساس دارید. رئیس، شما هستید! بیاموزید که از خوشی های کوچک زندگی، لذت ببرید. هر 5 شنبه، کارهای یک هفته تان را بررسی کنید و ببینید که در طول آن یک هفته، چطور رفتار کرده اید؟ سپس برنامه ریزی کنید که در روز جمعه، رفتار بهتری داشته باشید و درباره نتیجه بررسی 5 شنبه تان، با همسر خود، گفت و گو کنید و سوء تفاهمات را برطرف نمایید. (البته نتیجه ی بهتر وقتی حاصل می شودکه هر دوی زن و شوهر، این کار را انجام دهند)

     

     

    دوستانتان را ارزیابی کنید!

    دوستان شما چه کسانی هستند؟ نصیحت چه کسانی را می پذیرید؟ با چه کسانی مشورت می کنید؟

    در زندگی هر کدام از ما پیش آمده است که درباره کار یا زندگی شخصی مان، به بن بست رسیده باشیم. آن وقت است که اگر دوست خوبی نداشته باشیم، با سر به زمین می خوریم. چه کار باید کرد؟ دوستانتان را ارزیابی کنید تا خوب ها و یاری دهنده ها از بدها و سوءاستفاده گران ، متمایز شوند. اگر خیلی عالی هم نبودند، اشکالی ندارد، هیچ انسانی کامل نیست! اما آیا شما چند فرد مطمئن را دارید که می توانید افکار درونی تان را با آنان در میان بگذارید و به عنوان افراد عاقل، از آنان کمک بخواهید؟

     

     

    به شوهرتان، در نظم بخشیدن به بچه‌ها کمک کنید

    کمتر مردی است که در مقابل بچه ها، گیج نشود ! وقتی کوچولوی شما بداخلاقی می کند ، او نمی داند باید چه تصمیمی بگیرد و چه عکس العملی نشان دهد؟

    به او کمک کنید تا متوجه شود سیلی زدن، عکس العمل درستی برای حل این مشکل نیست! ساعت های کاری مداوم نیز نمی تواند دلیل خوبی برای «پدر خشنی بودن» باشد! او را متوجه این قضیه کنید که ایجاد تعادل بین کار و خانواده، اولویتی است که در درجه اول قرار دارد. به همسرتان اعتماد کنید و به او اجازه دهید «هنرِ پدرِ خوب بودن» را کسب کند! مطمئن باشید او از پَسش برمیاید! فقط کافیست که بداند تنها یک زندگی وجود دارد، نه دو زندگی (یکی کاری و یکی خانوادگی!). پس با تعیین اهداف و اولویت بندی آنها، شوهرتان می فهمد که باید اوقاتش را با شما و بچه ها تقسیم کند. آنگاه متعجب خواهید شد از اینکه بعضی از روزهای تعطیل، بدون اینکه شما بگویید، همسرتان، بچه ها را به پارک می برد تا شما بیشتر استراحت کنید!

     

     

    موضوعات: همه, ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺳﺎﻟﻢ  لینک ثابت



     [ 10:12:00 ق.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    حلال جمیع مشکلات است حسین شوینده ی لوح سیئات است حسین ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلاست جائی که سفینه ی نجات است حسین
     
     
    مداحی های محرم