مهمان کربلا
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   






موضوعات

  • همه
  • همه
  • سفارش های بزرگان
  • داستان های کوتاه
  • نکته های ناب قرانی
  • عفاف و حجاب
  • ظهور
  • اطلاعات عمومی
  • به یاد شهدا ...
  • نماز
  • تربیت فرزند شیعه
  • فرزند پروری
  • سلامتی
  • شهدای و ایثار گران حوزوی
  • بزرگان حوزه
  • شعر
  • شناخت اهل بیت
  • طب سنتی
  • آشپزی ( کیک )
  • طنز
  • غدیر
  • عکس و حرف
  • اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺳﺎﻟﻢ
  • جوان و جوانی
  • ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ
  • ﻭﻻﻳﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • خداوندا
  • زندگینامه
  • احکام بانوان
  • متن ادبی
  • آشپزی ( انواع غذا )
  • آشپزی ( نکته ها )
  • کلیپ
  • دانلود
  • همسرداری
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • رمضان
  • آشپزی ( آش ها)
  • عروسک بافی
  • مناسبت ها
  • لبخند های پشت خاکریز
  • معرفی کتاب
  • حدیث
  • احادیث
  • احادیث اخلاقی
  • ائمه اطهار
  • آشپزی
  • سوپ ها
  • ماه محرم
  • دهه چهارم
  • عدل الهی
  • نشانه های مؤمن چیست ؟
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • جنگ نرم
  • رشد و خود سازی
  • داروخانه معنوی
  • متفرقه دینی
  • کودک و سیسمونی


  • اردیبهشت 1403
    شن یک دو سه چهار پنج جم
     << <   > >>
    1 2 3 4 5 6 7
    8 9 10 11 12 13 14
    15 16 17 18 19 20 21
    22 23 24 25 26 27 28
    29 30 31        




    آخرین مطاب






    آمار

  • امروز: 165
  • دیروز: 141
  • 7 روز قبل: 3192
  • 1 ماه قبل: 6545
  • کل بازدیدها: 451953




  • خبرنامه





    کاربران آنلاین

  • دهقان
  • زفاک
  • شمیم
  • زهرا بانوی ایرانی




  • لبخند های پشت خاکریز

    مهدویت امام زمان (عج)



    بازی های دفاع مقدس

    مهدویت امام زمان (عج)



    کرامات و داستان های ائمه اطهار

    آیه قرآن



    دانشنامه امام علی

    آیه قرآن



    اولین های دفاع مقدس

    وصیت شهدا



    جستجو





    ذکر ایام هفته

    ذکر روزهای هفته



    وصیت نامه موضوعی شهدا

    وصیت شهدا



    روز شمار غیبت





    معرفی صفحه وبلاگ به یک دوست






    بازی تمرکز حواس





    جستجو

    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت




    رتبه



      امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ...   ...

    کمتر کسی است که بداند این شعر (امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است) از کیست

    این شعر از پدر آیة الله بهجت یعنی مرحوم کربلایی محمود بهجت می باشد. چند بیت ازین قصیده بلند رو در دو پست میارم:

     

    شب وصل است و تبِ دلبری جانان است

    ساغر وصل لبالب به لب مستان است

    در نظر بازیشان اهل نظر حیران است

    گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است

    چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است

    امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

    ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است

    مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

     

    «یارب این بوی خوش از روضة جان می آید؟

    یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید؟»

    «یارب این نور صفات از چه مکان می آید؟»

    «عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید!»

    یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است؟

    امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

    ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است

     

    مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

    «چه سَماع است که جان رقص کنان» می آید؟

    «چه صفیر است که دل بال زنان می آید؟»

    چه پیامی است؟ چرا موج گمان می آید؟

    چه شکار است؟ چرا بانگ کمان می آید؟

    چه فضائی است؟ چرا تیر قضا پران است؟

    موضوعات: همه, شعر, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



    [سه شنبه 1393-08-13] [ 10:29:00 ق.ظ ]





      حسین فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟!   ...

    حسین فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟!

     

    و من در حالی که نمازم قضا شده است می گویم:

    لبیک یاحسین! لبیک…

     

    حسین نگاه میکند لبخندی میزند و به سمت دشمن تاخت میکند…

     

    و من باز میگویم:

    لبیک یاحسین! لبیک…

     

    حسین شمشیر میخورد من سر مادرم داد میزنم و میگویم:

    لبیک یا حسین! لبیک…

     

    حسین سنگ میخورد، من در مجلس غیبت میگویم:

    لبیک یا حسین! لبیک…

     

    حسین از اسب به زمین می افتد عرش به لرزه در می آید

     

    و من در پس نگاه های حرامم فریاد میزنم

    لبیک یا حسین! لبیک…

     

    حسین رمق ندارد باز فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟

     

    من محتاطانه دروغ میگویم و باز فریاد میزنم:

    لبیک یا حسین! لبیک…

     

    حسین سینه اش سنگین شده است، کسی روی سینه است…

     

    حسین به من نگاه میکند و میگوید: تنهایم یاریم کن…

     

    من گناه میکنم و باز فریاد میزنم: لبیک…

     

    خورشید غروب کرده است…

     

    من لبخندی میزنم و میگویم:

    اللهم عجل لولیک الفرج…

     

    به چشمان مهدی خیره میشوم و میگویم:

    دوستت دارم تنهایت نمیگذارم…

     

    مهدی به محراب میرود و برای گناهان من طلب مغفرت میکند…

     

    مهدی تنهاست…

     

    حسین تنهاست…

     

    من این را میدانم اما …

     

    وای بر من..

    التماس دعا….

    موضوعات: همه, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



     [ 12:44:00 ق.ظ ]





      ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺯﻧﺎﻥ ﻛﺮﺑﻼ   ...

    زنان کربلا

    بى ‏ترديد يكى از گروه ‏هاى نقش ‏آفرين در نهضت عاشورا، زنان بودند. اگر اسلام با قيام امام حسين عليه‏السلام زنده است، سهم بزرگى از آن مربوط به زنانى است كه تاريخ، مانند آن را كمتر ديده است.زنان در كربلا نشان دادند كه تكليف اجتماعى، خاص مردان نيست، بلكه آنان نيز برابر وظيفه شرعى خود بايد به جريان‏ هاى اجتماعى توجه كنند و آنجا كه مسئله حمايت از دين و اقامه حق، به ميان مى‏ آيد تنها با قيام آنان ميسر مى‏شود، در صحنه حضور يابند.

     

    در اين بخش برآنيم تا با معرفى زنان هاشمى و غيرهاشمى در كربلا، علت حضور و نقش ‏آفرينى آنان را در كربلا بيان كنيم. سپس به معرفى شخصيت والاى حضرت زينب كبرا عليهاالسلام مى ‏پردازيم. پس از بيان اصول مدرسه زينبى، شاخص‏ هاى خبررسانى آن حضرت را پس از واقعه كربلا بررسى مى ‏كنيم و ويژگى ‏هاى زن عاشورايى و درس‏هايى را كه زن امروز از زن كربلايى مى‏آموزد، مى‏آوريم.

     

    معرفى زنان حاضر در كربلا

    الف) زنان هاشمى

     

    1. زينب كبری عليهاالسلام : زينب كبرا عليهاالسلام ، خواهر امام حسين عليه‏السلام به حكم تكليف الهى و اطاعت از فرمان امام و نيز عشق به برادر، با فرزندان خود همراه امام به كربلا آمد. او در روز عاشورا، ناظر شهادت فرزند، برادران و ديگر بستگان خويش بود و پس از آن با اسارت خاندان رسول‏ خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و‏آله ، سرپرستى كاروان اسيران اهل‏بيت را برعهده گرفت. در كوفه و شام و در مجلس ابن زياد و يزيد، با سخنانش، فساد بنى اميه و جنايت‏ هايشان را برملا و نام عاشورا و قيام كربلا را براى هميشه در اذهان مردم تثبيت كرد.

    2. ام كلثوم: بر اساس داده ‏هاى تاريخى، يكى ديگر از دختران امام على عليه‏السلام ، به نام «ام كلثوم»، در كربلا حضور داشته است. ايشان در رساندن پيام امام حسين عليه‏السلام و به ثمر نشاندن خون شهيدان كربلا نقش مهمى ايفا كرد و در كوفه خطبه خواند.

    3. فاطمه، دختر امام حسين عليه‏السلام

    مادرش، ام ‏اسحاق، دختر طلحه بن عبيداللّه‏ بود. فاطمه با حسن مثنّى، فرزند امام حسن‏ مجتبى عليه‏السلام ازدواج كرد. حسن در واقعه كربلا مجروح شد. فاطمه هم‏گام با عمه‏ اش، زينب عليهاالسلام و ديگر بانوان اهل‏بيت عليهم‏السلام در رساندن پيام امام و افشاى جنايت‏ هاى بنى اميه حضور فعال داشت و در كوفه، پس از عمه ‏اش زينب عليهاالسلام سخنرانى كرد.

    4. سكينه، دختر امام حسين عليه‏السلام

    مادرش، رباب، دختر امرؤ القيس است. نامش را امينه، اميمه و آمنه ذكر كرده ‏اند و سكينه لقب او است. سكينه در كربلا حضور داشت و در آن زمان از زنان رشيد اهل‏بيت عليهم‏السلام به شمار مى ‏رفت. وى از نظر جمال، كرامت، ادب و سخاوت داراى جايگاه والايى بود و به جهت آگاهى ‏اش به شعر و ادب، خانه‏اش محل تجمع اديبان و شاعران بود.

    5. رباب

    او دختر امرؤ القيس است. امرؤ القيس در زمان خليفه دوم به مدينه آمد و مسلمان شد. وى پس از مسلمانى، سه دختر خود را به امام على عليه‏السلام ، امام‏حسن عليه‏السلام و امام حسين عليه‏السلام تزويج كرد. رباب، مادر سكينه و عبداللّه‏ رضيع است كه در آغوش امام حسين عليه‏السلام به شهادت رسيد. او همراه زينب‏ كبرا عليهاالسلام و ديگر بانوان اهل بيت عليهم‏السلام به اسارت برده شد. در مجلس ابن زياد، سر مطهر امام حسين عليه‏السلام را از ميان تشت برداشت و بغل كرد و بوسيد و آهى كشيد.او با سرودن اشعارى درباره واقعه عاشورا راه بسيارى از تحريف‏ها را بست. پس از بازگشت به مدينه، به مدت يك‏سال در غم از دست دادن همسرش به سوگوارى پرداخت و زيرسايه ننشت تا از دنيا رفت.

     

    ب) زنان غير هاشمى

     

    1. ام خلف، همسر مسلم بن عَوْسَجه

    او همراه شوهر و فرزندش به كربلا آمد و پس از شهادت شوهرش، پسر خود را روانه ميدان كرد، ولى امام مانع رفتن او شد. با اين حال، ام‏خلف، سر راهش را گرفت و او را به نبرد در ركاب حسين عليه‏السلام تشويق كرد. او عازم ميدان شد و پس از نبردى جانانه به شهادت رسيد. كوفيان سرش را به سوى مادرش افكندند و ام خلف سر فرزندش را برداشت و چنان گريست كه همگى به گريه افتادند.

    2. اُمّ عَمْرو بن جناده

    نامش، «بحريه»، دختر مسعود خزرجى و همسر جنادة بن كعب انصارى است. جناده از شيعيان مخلص على عليه‏السلام بود كه از مكه با خانواده خود همراه حسين عليه‏السلام گرديد و هرگز از آن حضرت جدا نشد.پس از شهادت جناده، همسر او، فرزندش، «عمرو» را روانه ميدان كرد. امام حسين عليه‏السلام مانع شد، ولى عمرو گفت: «مادرم مرا امر به قتال كرد.» سرانجام به ميدان رفت و در ركاب حسين عليه‏السلام به شهادت رسيد. كوفيان سر او را به طرف مادر انداختند. مادر سر جوان خود را برداشت و به سينه چسبانيد و پس از گفت‏وگويى با آن، سر را به سوى دشمن پرتاب كرد و عمود خيمه را برداشت و به دشمن حمله كرد. امام، او را برگرداند و در حقّش دعا كرد.

    3. مادر وهب

    اين زن مسيحى، هنگامى كه در ثعلبيه (نزديك كربلا) به طور موقت سكنى گزيده بود، به كاروان امام حسين عليه‏السلام برخورد و به ايشان از كمى آب شكايت كرد. امام عليه‏السلام نيزه خود را بر زمين زد و ناگهان آب فراوان از زمين بيرون زد. آن زن كه تا آن زمان مسيحى بود و شناختى از امام نداشت، مجذوب بزرگوارى و كرامت امام شد و پس از آن كه با پسر و عروسش به خدمت امام رسيدند، هر سه مسلمان شدند و به كاروان امام حسين عليه‏السلام پيوستند. مادر وهب و پسرش در واقعه عاشورا به شهادت رسيدند.هنگامى كه سر وهب را براى مادرش آوردند، سر را بوسيد و گفت: «سپاس خداوندى را كه با شهادت تو در ركاب امام حسين عليه‏السلام مرا رو سفيد كرد. سپس ستون خيمه را برداشت و به دشمن حمله كرد و دو تن از آنان را كشت.

     

    علت حضور زنان در كربلا

    در پاسخ به اين پرسش كه چرا زنان در كربلا حضور داشتند، چند نظريه مطرح شده است. به نظر مى ‏رسد مناسب‏ترين پاسخ به اين پرسش اين باشد كه امام حسين عليه‏السلام با علم به شهادتش، براى ادامه قيام و تحقق اهداف خود و رسوا كردن بنى‏ اميه و جلوگيرى از انحراف امت و تحريف حقيقت، زنان و كودكانش را همراه برد.

    در واقع، تلاش‏هاى بانوان حرم حسينى عليه‏السلام ، تكميل‏ كننده قيام امام‏ حسين عليه‏السلام بود؛ يعنى هم‏چنان‏كه شهادت امام براى دين، ضرورى بود، اسارت اهل‏بيت عليهم‏السلام نيز لازم بود.با توجه به اينكه هدف امام‏ حسين عليه‏السلام ، اصلاح امت و بازگرداندن آن به سنت پيامبراعظم صلى ‏الله ‏عليه‏ و‏آله و آشكار كردن فساد حكومت بنى ‏اميه به‏ ويژه يزيد بود، آن حضرت بايد با نقشه ‏اى دقيق و حساب‏ شده به مردم دنيا ثابت مى ‏كرد كه آنها نمى ‏خواهند كسى از خاندان پيامبر زنده بماند و با اهل‏بيت رسول خدا صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله ، بدتر از اسيران و مشركان و كفار رفتار مى ‏كنند. اين هدف، با توجه به شدت انحرافى كه در جامعه پديد آمده بود، جز با قيامى خونين و سرمايه گذارى كلان امكان‏پذير نبود. ازاين‏رو، امام مى‏بايست علاوه بر كشته شدن، پيام الهى خود را نيز به گوش تمام مسلمانان و حتى تمام دنيا مى ‏رساند. دست‏يابى به اين هدف، با ادامه نهضت پس از شهادت ممكن بود و امام حسين عليه‏السلام با آگاهى از اين نكته، اهل‏بيت خود را به كربلا برد.اگر امام‏ حسين عليه‏السلام بدون اهل‏بيت خويش به كربلا مى ‏رفت و در آنجا به شهادت مى ‏رسيد، تاريخ، اين حادثه را فقط از منظر دشمنان ثبت مى ‏كرد و بى‏ ترديد، اصل واقعه، كاملاً وارونه جلوه مى ‏يافت. در اين ميان، بانوان اهل بيت عليهم‏السلام به رهبرى زينب كبرا عليهاالسلام نگذاشتند جنايت‏ هاى بنى‏اميه پنهان بماند و حاملان صديق رسالت عاشورا، نهضت كربلا را زنده نگه داشتند.در يك‏ جمله مى ‏توان گفت امام حسين عليه‏السلام ، اهل‏بيت خود را براى انجام رسالتى بزرگ و ايفاى نقشى بسيار مهم در ساختن تاريخى بزرگ همراه برد.

     

    نقش ‏آفرينى زنان حاضر در كربلا

    بدون ترديد، زنان در واقعه كربلا نقش انكارناپذيرى داشتند كه مهم‏ترين آنها عبارت است از:

     

    الف) تشويق مردان به جهاد

    حضور برخى مردان را بايد مرهون فداكارى و تشويق زنان دانست. همچنين صبر و استقامت زنان كاروان حسينى و شكيبايى آنان در فراق عزيزان يكى از عوامل تشويق مبارزان بود.

    ب) تقويت روحى (صبر و استقامت)

    زنان حاضر در كربلا با وجود شهادت نزديكان خويش، نه تنها خود پايدار و استوار ماندند، بلكه ديگران را نيز در اين راه دلدارى دادند. زينب‏ كبرا عليهاالسلام زمانى كه از شهادت على اكبر با خبر شد، درحالى ‏كه صدا مى ‏زد: «واحبيباه و ابن أخياه….» براى دلدارى حسين عليه‏السلام به استقبال او شتافت.

    ج) جهادگرى و رزمندگى

    در روز عاشورا، برخى زنان همانند مردان وارد صحنه كارزار شدند كه از جمله مى‏توان به همسر عبداللّه‏ بن عمير كلبى اشاره كرد. او دو بار در ميدان نبرد حاضر شد و شجاعت و رزمندگى خود را در مقابل مردان سپاه يزيد به نمايش گذارد.

    د) دفاع از امامت و خاندان پيامبراعظم صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله

    از گفتار و رفتار زنان حاضر در كربلا مى ‏توان ميزان همت آنان را در دفاع از امامت دريافت. در آخرين لحظه‏ ها، هنگامى كه شمر قصد بريدن سر مبارك امام را داشت، زينب عليهاالسلام به اميد نجات جان امام يا براى اتمام حجّت، بر سر عمر سعد فرياد زد: «آيا حسين كشته شود و تو نظاره گر باشى؟»همچنين در مجلس ابن زياد هنگامى كه وى قصد كشتن على بن الحسين عليه‏السلام را داشت، زينب كبرا عليهاالسلام مانع اين اقدام ابن زياد شد، به اين شكل كه خود را پسر امام كرد و در خطاب به ابن زياد گفت: «آنچه از خون‏ هاى ما ريختى، كافى است. به خدا سوگند! از او جدا نمى ‏شوم تا مرا نيز با او بكشى». ابن زياد نيز از اين تصميم منصرف شد.

    ه) پرستارى

    از ديگر وظايف بانوان، پرستارى از بيماران و مجروحان و كودكان بود. پيش از واقعه، مراقبت از بيماران كاروان را بر عهده داشتند، چنان‏كه در شب عاشورا و پس از واقعه عاشورا، زينب عليهاالسلام سرگرم پرستارى از امام ‏زين العابدين عليه‏السلام بود. وى پس از شهادت امام حسين عليه‏السلام و در زمان اسارت نيز با وجود آشفتگى شديد روحى، نگه‏دارى كودكان و مراقبت از آنها را عهده ‏دار شد.

    و)پيام رسانى

    مهم‏ترين و مشكل‏ترين وظيف ه‏اى كه پس از شهادت امام‏ حسين عليه‏السلام برعهده بانوان قرار گرفت، رساندن پيام شهيدان و هدف قيام امام حسين عليه‏السلام به گوش مردم آن زمان بود كه تفصيل آن را در شاخص‏ هاى خبررسانى حضرت زينب عليهاالسلام خواهيم آورد.حضرت زينب عليهاالسلام برجسته ‏ترين زن عاشورا، زينب كبرا عليهاالسلام است كه انسانى تربيت‏يافته در خاندان رسالت و امامت، دانشمندى بزرگ و قهرمانى بى ‏نظير است كه مى‏تواند بهترين به عنوان زن نمونه و سرمشق براى زنان باشد. آنچه در تاريخ و به ويژه در واقعه عاشورا و پس از آن از ايشان مى ‏بينيم، در حقيقت، ظهور نوع زندگى و تربيت ايشان از كودكى تا سال‏هاى جوانى و تجربه ‏هاى بى‏نظير ايشان در كوره حوادث سال‏هاى پس از رحلت پيامبراعظم (ص) است.به رويدادهاى مهم تاريخى كه در دوران زندگى با بركت ايشان اتفاق افتاده است، نگاهى گذرا مى ‏افكنيم.

    موضوعات: همه, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا, ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ  لینک ثابت



     [ 12:10:00 ق.ظ ]





      قمه زنی ممنوع‌ ...خاطره ای از آقای قرائتی   ...

    قمه زنی ممنوع… خاطره ای از حاج آقا قرائتی:

     

    در یکی از شهرها با وجود توصیه ‏های مبلغین بزرگوار مبنی بر پرهیز از قمه‎زنی، مردم به خاطر اعتقادات خود دست ‏برنمی‏داشتند.

     

    به ما گفتند به آنجا برویم و آنها را از این کار باز داریم .

     

    ایام ماه محرم بود و چون اعلام کرده بودند فلانی می ‏آید و مردم ما را در تلویزیون دیده بودند، در مسجد جمع شدند.

     

    وقتی وارد شدم گفتند: آقای قرائتی آمده ‏ای برای قمه‎زنی بگویی.

     

    گفتم: شغل من چیست؟ گفتند: تو معلم قرآن هستی.

     

    گفتم: به عنوان معلم قرآن قبولم دارید؟ گفتند: بله قبولت داریم ولی حرف قمه نزنی، فقط قرآن بگو .

     

    من روی تخته نوشتم: «بسم الله الرحمن الرحیم - یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا»

     

    «ای کسانی که ایمان آورده‏اید! “راعنا” نگویید، بلکه بگویید: “انظرنا".«

     

    و بعد توضیح دادم که: «یا ایها الذین آمنوا» یعنی: ای مؤمنین .

     

    »لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا» یعنی: راعنا نگویید بلکه انظرنا بگویید.

     

    راعنا نگویید یعنی چه؟ این قصه‏ ای دارد و قصه ‏اش این است که:

     

    پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در حال سخنرانی بود، یک نفر از پای سخنرانی گفت:

     

    راعنا، یعنی مراعات ما را هم بکن . یعنی آرام‎تر صحبت کن یا به این طرف و آن طرف نگاه کن .

     

    این کلمه راعنا مثل کوکو است که هم می‏شود آن را با سیب زمینی درست کرد و هم با سبزی.

     

    »راعنا» را هم می‏شود از ریشه «رعی‏» گرفت و هم از ریشه «رعن‏».

     

    اگر از «رعی‏» گرفته شود به معنای «مراعات ما را بکن‏» است، ولی اگر از ریشه «رعن‏» گرفته شود،

     

    رعونت ‏به معنای خر کردن است و «راعنا» یعنی «خرمان کن.»

     

    وقتی که مسلمانان می‏گفتند «راعنا» هدفشان مقدس بود و معنای «مراعاتمان کن‏» را اراده می‏کردند،

     

    ولی یهودی‎ها از این کلمه استفاده کرده و گفتند: مسلمان‎ها به پیغمبرشان می‏گویند خرمان کن.

     

    در اینجا آیه نازل شد که: «یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا»؛

     

    «ای کسانی که ایمان آورده‏اید، “راعنا” نگویید بلکه “انظرنا” بگویید.»

     

    یعنی کلمه ‏ای را که دشمن از آن سوء استفاده می‏کند به کار نبرید .

     

    بعد از این که این آیه را تفسیر کردم، گفتم: شما که قمه می‏زنید هدفتان مقدس است

     

    و به عشق امام حسین علیه السلام این کار را می‏کنید، ولی تلویزیون کشورهای اروپایی این کار شما را دوازده مرتبه نشان داده

     

    و گفته است که شیعه ‏ها دچار مرض خودآزاری هستند.دشمن از این کار شما چنین سوء استفاده می‏کند .

     

    این کار امروز شما مثل همان «راعنا» گفتن مسلمانان صدر اسلام است که دشمن از آن سوء استفاده می‏کرد

     

    و قرآن کریم با آیه مورد بحث‏ به مسلمانان آن روز و امروز

     

    هشدار می‏دهد که از هر کاری که دشمن از آن سوء استفاده می‏کند پرهیز کنید.

     

    پس چون امروز دشمنان از قمه ‏زنی شما سوء استفاده می‏کنند، شما دیگر قمه نزنید.

     

    گفتند: حالا فهمیدیم و دیگر قمه نمی‏ زنیم .

     

    پس از این جلسه به تهران رفتیم و آن سال در آن شهر جز چند نفر کسی قمه نزد .

     

    منبع:

    مجله مبلغان، فروردین 1382، شماره 39 ، محسن قرائتی

    موضوعات: همه, سفارش های بزرگان, داستان های کوتاه, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



    [دوشنبه 1393-07-28] [ 07:33:00 ب.ظ ]





      یک هدیه به یک شرط   ...

    آیــت الـلــه وحــیــد خــراســانــی مدظـلـه الـعـالـی:

    إن‌شاءالله تا روز عاشورا که نزدیک است، روزی صد مرتبه کمتر نشود، [سوره توحید را] بخوانید و به حضرت سیدالشهدا علیه السلام هدیه کنید! اگر این کار را بکنید إن‌شاءالله فیوضاتی نصیبتان می‌شود. شرطش هم این است که هر جا رفتید، منبری، جلسه ای، مردم را هم دعوت به اين عمل كنيد…

    موضوعات: همه, سفارش های بزرگان, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



    [جمعه 1393-07-25] [ 10:38:00 ب.ظ ]





      10ویژگی منحصر به فرد ﺁﻗﺎ اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ   ...

    10ویژگی منحصر به فرد

     

    ♥حضرت

    اباعبدلله الحسین(ع)♥

     

    1- تنها امامی که در معرکه ی جنگ به شهادت رسید

    2- تنها امامی که در دعای توسل ازایشان به عنوان (ایّها الشهید) یاد شده با اینکه همه ی ائمه ی ما شهید شده اند

    3- تنها امامی که در زمان حیات خود پدر دو شهید شد (: علی اکبر ع و علی اصغر ع )

    4- تنها امامی که اربعین و زیارت اربعین دارد

    5- تنها امامی که قبر مطهرش بیش از ده بار توسط ظالمان خراب شد تا اثری از آن باقی نمانَد

    6- تنها امامی که بدون غسل و کفن دفن شد

    7- تنها امامی که سر مبارکش از بدن جدا شد

    8- تنها امامی که تشنه لب با هزاران زخم تیر و نیزه و شمشیر و سنگ بربدن به شهادت رسید

    9- تنها امامی که بعد از شهادتش،خانواده اش اسیر شدند

    10- تنها امامی که پدر و مادر و 9نسلش معصوم بودند

     

    ♥جان عالمی به فدایت

    حسین جان (ﻋﻠﻳﻪ اﻟﺴﻼﻡ)

    موضوعات: همه, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1393-07-24] [ 03:45:00 ب.ظ ]





      ﻣﻨﻢ ﻏﻼﻡ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻮﺩ ﮔﺪاﻱ ﺣﺴﻴﻦ   ...

    از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین

    منم غلام کسی که بود گدای حسین

     

    دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم

    یکی برای حسن آن یکی برای حسین

    یقین که آتش دوزخ حرام گردیده

    به جسم آنکه بود یار آشنای حسین

    برای بخشش کوه گناه یک راه است

    بریز قطره ی اشکی تو در عزای حسین

    کبوتر دل عشاق هر شب جمعه

    نشسته است روی گنبد طلای حسین

    خدا کند که شبی زائر حرم گردیم

    و جان دهیم همان شب به کربلای حسین

    به گوش جان تو اگر بشنوی هنوز آید

    ز زیر نیزه و تیغ و سنان صدای حسین

     

    دلی كه سینه زن هر شب محرم شد

    دلی كه سینه زن هر شب محرم شد

    صدای هر تپشش ذكر یا حسینَم شد

    به یاد غربت یك لحظة تو این گونه

    بساط گریة هر روز من فرا هم شد

    شبی كه در دل من خیمه زد غم از هر سو

    دلم حسینیة بغض و آه و ماتم شد

    فدای زلف پریشان تو كه بر نیزه

    برای قافله سالاری تو پرچم شد

    فرشته مثل رقیه سیاه می پوشد

    حسین ! سایة تو از سر همه كم شد

    همیشه هر شب جمعه امید دارم كه

    دوباره زائر شش گوشة تو خواهم شد

    قسم به عشق كه رنگ حسین می گیرد

    دلی كه سینه زن هر شب محرم شد

    موضوعات: همه, شعر, اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا  لینک ثابت



     [ 03:37:00 ب.ظ ]





    1 3

      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    حلال جمیع مشکلات است حسین شوینده ی لوح سیئات است حسین ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلاست جائی که سفینه ی نجات است حسین