بنام خدا
با سلام اهمیت اخلاق در كلام امام صادق علیه السلام.
۱. زندگی با اخلاق گوارا میشود.
آن حضرت فرمود: «لا عَیشَ اَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ؛ (1) هیچ زندگیای گواراتر از نیك خوئی نیست..»
این حدیث به خوبی میرساند كه اگر زندگی اجتماعی، خانوادگی و حتی انفرادی توأم با اخلاق باشد، برخوردار از شادی و نشاط و شادابی خواهد بود. جامعه و خانوادهای كه اخلاق را مراعات نكنند، نشاط و شادابی از آن رخت خواهد بست.
۲. عمر را صرف ادب و اخلاق كن.
حضرت صادق علیه السلام فرمود: «اِنْ اُجِّلْتَ فی عُمْرِكَ یوْمَینِ فَاجْعَلْ اَحَدها لاَِدَبِكَ تَسْتَعینَ بِهِ عَلَی یوْمِ مَوْتِكَ؛ (۲) اگر از عمرت تنها به میزان دو روز مهلت داده شدی، یك روزش را برای ادب خود اختصاص بده تا برای روز مرگ از آن كمك بگیری..»
۳. اخلاق نیك نشانه بزرگواری است.
آن حضرت فرمود: ««ثَلاثَةٌ تَدُلُّ عَلی كَرَمِ الْمَرءِ: حُسْنُ الْخُلْقِ وَكَظْمُ الْغَیظِ وَغَضُّ الطَّرَفِ؛ (۳) سه چیز نشانه بزرگواری انسان است: خوش اخلاقی، فرو بردن خشم و فرو پوشیدن چشم..»
۴. اخلاق نیك نشانه درست اندیشی است.
حضرت صادق علیه السلام میفرماید: «ثَلاثَةٌ یسْتَدلُّ بِها عَلی اِصابَةِ الرّأی: حُسْنُ اللِّقاءِ وَحُسْنُ الاِسْتِماعِ وَحُسْنُ الْجَوابِ؛ (۴) سه چیز نشانه درست اندیشی است: خوش برخوردی، خوب گوش دادن و نیكو پاسخ دادن..»
این حدیث بیش از هر كس، واعظان و عالمان جامعه را هدف قرار داده است؛ زیرا برای هدایت مردم هم خوش برخوردی لازم است و هم توجّه به سخنان و درد دلهای مردم و هم نیكو جواب دادن به سؤال دیگران.
۵. در یك كلام حُسن خلق آنقدر عظمت و ارزش دارد كه هر كس به عمق و ژرفای آن نمیرسد، و به هر كس عنایت نمیشود؛ چنان كه امام صادق علیه السلام فرمود: «وَلا یكُونُ حُسْنُ الخُلْقِ اِلاّ فی كُلِّ وَلِی وَصَفی… وَلا یعْلَمُ ما فِی حَقیقَةِ حُسْنِ الْخُلْقِ اِلاَّ اللّه تعالی؛ (۵) و حسن خلق یافت نمیشود مگر در وجود دوستان و برگزیدگان [خداوند] … و آنچه در حقیقت خلق نیكو است جز خداوند متعال كسی نمیداند..»
۶. خوی نیك از اوصاف انبیاء است. حضرت صادق علیه السلام فرمود: «اِنَّ الصَّبْرَ وَالبِرَّ وَحُسْنَ الْخُلْقِ مِنْ اَخْلاقِ الاَْنْبیاءِ؛ (۶) به راستی صبر و نیكوكاری، و خوش خوئی از اخلاق انبیا است.
۱. وسائل الشیعه، ج8، ص571.
۲. روضه كافی، ج8، ص150.
۳. علی بن شعبه حرّانی، تحف العقول، ص572، ح34.
۴. همان، ص582.
۵. بحار، ج68، ص393.
۶. المواعظ العددیه، ص227
یا علی