مهمان کربلا
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   






موضوعات

  • همه
  • همه
  • سفارش های بزرگان
  • داستان های کوتاه
  • نکته های ناب قرانی
  • عفاف و حجاب
  • ظهور
  • اطلاعات عمومی
  • به یاد شهدا ...
  • نماز
  • تربیت فرزند شیعه
  • فرزند پروری
  • سلامتی
  • شهدای و ایثار گران حوزوی
  • بزرگان حوزه
  • شعر
  • شناخت اهل بیت
  • طب سنتی
  • آشپزی ( کیک )
  • طنز
  • غدیر
  • عکس و حرف
  • اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺳﺎﻟﻢ
  • جوان و جوانی
  • ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ
  • ﻭﻻﻳﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • خداوندا
  • زندگینامه
  • احکام بانوان
  • متن ادبی
  • آشپزی ( انواع غذا )
  • آشپزی ( نکته ها )
  • کلیپ
  • دانلود
  • همسرداری
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • رمضان
  • آشپزی ( آش ها)
  • عروسک بافی
  • مناسبت ها
  • لبخند های پشت خاکریز
  • معرفی کتاب
  • حدیث
  • احادیث
  • احادیث اخلاقی
  • ائمه اطهار
  • آشپزی
  • سوپ ها
  • ماه محرم
  • دهه چهارم
  • عدل الهی
  • نشانه های مؤمن چیست ؟
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • جنگ نرم
  • رشد و خود سازی
  • داروخانه معنوی
  • متفرقه دینی
  • کودک و سیسمونی


  • اردیبهشت 1403
    شن یک دو سه چهار پنج جم
     << <   > >>
    1 2 3 4 5 6 7
    8 9 10 11 12 13 14
    15 16 17 18 19 20 21
    22 23 24 25 26 27 28
    29 30 31        




    آخرین مطاب






    آمار

  • امروز: 13
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 1088
  • 1 ماه قبل: 2970
  • کل بازدیدها: 447293




  • خبرنامه





    کاربران آنلاین

  • متین
  • رضوی




  • لبخند های پشت خاکریز

    مهدویت امام زمان (عج)



    بازی های دفاع مقدس

    مهدویت امام زمان (عج)



    کرامات و داستان های ائمه اطهار

    آیه قرآن



    دانشنامه امام علی

    آیه قرآن



    اولین های دفاع مقدس

    وصیت شهدا



    جستجو





    ذکر ایام هفته

    ذکر روزهای هفته



    وصیت نامه موضوعی شهدا

    وصیت شهدا



    روز شمار غیبت





    معرفی صفحه وبلاگ به یک دوست






    بازی تمرکز حواس





    جستجو

    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت




    رتبه



      یقین   ...



    حدیث (1) امام صادق عليه ‏السلام :

    اَلرَّوحُ وَ الرّاحَةُ فِى الرِّضا وَ اليَقينِ وَ الهَمُّ وَ الحَزَنُ فِى الشَكِّ وَ السَّخَطِ؛

    خوشى و آسايش، در رضايت و يقين است و غم و اندوه در شكّ و نارضايتى.

    (مشكاة‏الأنوار، ص 34)

    حدیث (2) امام صادق عليه‏ السلام :

    حُرِمَ الحَريصُ خَصلَتَينِ وَ لَزِمَتهُ خَصلَتانِ: حُرِمَ القَناعَةَ فَافتَقَدَ الرّاحَةَ وَ حُرِمَ الرِّضا فَافتَقَدَ اليَقينَ؛
    حريص از دو خصلت محروم شده و در نتيجه دو خصلت را با خود دارد: از قناعت محروم است و در نتيجه آسايش را از دست داده است، از راضى بودن محروم است و در نتيجه يقين را از دست داده است.

    (بحارالانوار، ج70، ص161)

    حدیث (3) امام على عليه ‏السلام :

    إنَّ المُؤمِنَ مَن يُرى يَقينُهُ في عَمَلِهِ، وَ المُنافِقُ مَن يُرى شَكُّهُ في عَمَلِهِ؛
    در عمل مؤمن يقين ديده مى‏شود و در عمل منافق شك.

    (عیون الحکم والمواعظ، ص152)

    حدیث (4) امام على عليه ‏السلام :

    یُستَدَلُّ عَلَی الیَقین بِقِصَر الأمَلِ وَ إخلاص العَمَل وَ الزُّهدِ فی الدُّنیا
    سه چیز از نشانه های یقین هستند: کوتاهی آرزو، اخلاص در عمل، بی رغبتی به دنیا

    (مستدرک الوسائل ج11 ص201)

    حدیث (5) امام صادق علیه السلام:

    اِنَّ العَملَ القَلیلَ الدّائمَ عَلَی الیَقینِ اَفضَلُ عِنداللهِ منَ العَمَلِ الکثیرِ عَلی غَیرِ یَقینٍ؛

    عمل اندک و بادوام که بر پایه یقین باشد و در نزد خداوند از عمل زیاد که بدون یقین باشد برتر است.

    (وسائل الشیعه، ‌ج15،ص202)

    حدیث (6) امام رضا علیه السلام:

    اِنَّ الایمانَ اَفضلُ مِن الاسلامِ بِدَرجَةٍ, وَ التَّقـوى اَفضـلُ مِن الایمانِ بِدَرَجَةٍ وَ لَم یَعطِ بَنو آدَمَ اَفضلُ مِنَ الیَقینِ؛

    ایمان یک درجه بالاتر از اسلام است, و تقوا یک درجه بالاتر از ایمان است و به فـرزنـد آدم چیزى بـالاتـر از یقیـن داده نشده است.

    (تحف العقول، ص445)

    حدیث (7) امام علی علیه السلام:

    ما أیقَنَ بِاللهِ مَن لَم یَرعَ عُهودَهُ وَ ذِمَّتَهُ
    کسی که عهد و پیمان خود را رعایت نکند به خدا یقین ندارد

    (غررالحکم ،ص253)

     

    موضوعات: احادیث, شناخت  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1394-06-11] [ 04:20:00 ب.ظ ]





      حکمت   ...



    حدیث (1) امام على عليه السلام :

    لَيسَ الحَكيمُ مَن لَم يُدارِ مَن لايَجِدُ بُدّا مِن مُداراتِهِ؛
    حكيم نيست آن كس كه مدارا نكند با كسى كه چاره اى جز مدارا كردن با او نيست.

    (بحارالأنوار، ج75، ص57)

    حدیث (2) امام كاظم عليه السلام :

    إِنَّ الزَّرعَ يَنبُتُ فِى السَّهلِ وَلايَنبُتُ فِى الصَّفا فَكَذلِكَ الحِكمَةُ تَعمُرُ فى قَلبِ المُتَواضِعِ وَلا تَعمُرُ فى قَلبِ المُتَكَبِّرِ الجَبّارِ، لأِنَّ اللّه  جَعَلَ التَّواضُعَ آلَةَ العَقلِ وَجَعَلَ التَّكَبُّرَ مِن آلَةِ الجَهلِ؛
    زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع جاى مى گيرد نه در دل هاى متكبر. خداوند متعال، تواضع را وسيله عقل و تكبر را وسيله جهل قرار داده است.

    (تحف العقول، ص 396)

    حدیث (3) امام صادق عليه ‏السلام :

    إنَّ الْحِكْمَةَ لَتَكُونُ في قَلْبِ الْمُنافِقِ فَتُجَلْجِلُ في صَدْرِهِ حَتّى يُخْرِجَها فَيُوعِيَهَا الْمُؤْمِنُ وَتَكُونُ كَلِمةُ الْمُنافِقِ فى صَدْرِ الْمُؤْمِنِ فَتُجَلْجِلُ في صَدْرِهِ حَتّى يُخْرِجَها فَيَعِيَهَا الْمُنافِقُ؛

    به راستى حكمتى كه در قلب منافق جا مى‏گيرد، در سينه‏اش بى‏قرارى مى‏كند تا از آن بيرون آيد و مؤمن آن را بر گيرد و سخن منافقانه (لغو و بيهوده) در سينه مؤمن بى‏قرارى مى‏كند تا از آن بيرون برود و منافق آن را برگيرد.

    (بحارالأنوار، ج2، ص 94)

    حدیث (4) پيامبر صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله :

    قَلْبٌ لَيْسَ فيهِ شَىْ‏ءٌ مِنَ الْحِكْمَةِ كَبَيْتٍ خَرِبَ فَتَعَلَّموا وَ عَلِّموا وَ تَفَقَّهوا وَ لا تَموتوا جُهّالاً فَاِنَّ اللّه‏َ لا يَعْذِرُ عَلَى الْجَهْلِ؛

    دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد و نادان نميريد. براستى كه خداوند، بهانه‏اى را براى نادانى نمى‏پذيرد.

    (نهج الفصاحه،ص600)

    حدیث (5) امام علی علیه السلام:

    خُذِ الحِکمَه اَنَّی کانَت فَاِنَّ الحِکمَه ضالَّه کُلِّ مُومِن؛

    حکمت را هر کجا که یافتی فراگیر، زیرا حکمت گمشده هر مومن است.

    (غررالحکم، ص360)

    حدیث (6) امام موسی کاظم علیه السلام:

    قِلَّهُ المَنطِقِ حُکم عَظیمٌ ، فَعَلَیکُم بِالصَّمتِ فَانَّهُ دَعَهٌ حَسَنَهٌ وَ قِلَّهُ وِزرٍ وَ خِفَّهٌ مِنَ الذُّنوبِ؛کم گویی ، حکمت بزرگی است ، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفیف گناه است .

    (بحاالانوار(ط-بیروت)، ج 75، ص 309) - تحف العقول ص 394

     

    موضوعات: احادیث اعتقادی, شناخت  لینک ثابت



     [ 04:07:00 ب.ظ ]





      اين طوري لو رفت   ...

    دو تا بچه بسيجي ، غولي را همراه خودشان آورده بودند و هاي هاي مي خنديدند.

    گفتم : «اين كيه؟»

    گفتند : «عراقي»

    گفتم: «چطوري اسيرش كرديد ؟»   مي خنديدند !!!

    گفتند:«از شب عمليات پنهان شده بود ، تشنگي فشار آورده با لباس بسيجي هاي خودمان آمده ايستگاه صلواتي شربت گرفته بود. پول داده بود ، اين طوري لو رفت » و هنوز مي خنديدند.

    بني صدر واي به حالت!

    پدر و مادرم مي گفتند:«بچه اي» و نمي گذاشتند بروم جبهه، يك روز كه شنيدم بسيج اعزام نيرو دارد، لباس هاي صغري خواهرم را روي لباسم پوشيدم و سطل آب را برداشتم و به بهانه آوردن آب از چشمه زدم بيرون ، پدرم كه گوسفند ها را از صحرا مي آورد داد زد :«صغرا كجا»؟

    براي اينكه نفهمه سيف الله هستم سطل آب را بلند كردم كه يعني مي‌روم آب بياورم. خلاصه رفتم و از جبهه لباسها را با يك نامه پست كردم. يكبار پدرم آمده بود و از شهر تلفن كرده بود، از پشت تلفن گفت:«بني صدر!واي به حالت اگر دستم بهت* برسد.»

    * رييس جمهور خائن، كه در مرداد 1360 با لباس و آرايش زنانه و به همراه خلبان اختصاصي شاه معدوم و سركرده گروهك منافقين از كشور گريخت.

    از مجله نشريه دانش آموزي «امين دانش آموز»

    موضوعات: لبخند های پشت خاکریز  لینک ثابت



     [ 04:05:00 ب.ظ ]





      احادیث مربوط به عقل   ...

     

    حدیث (1) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

    يا عَلىُّ اَلعَقلَ مَا اكتُسِبَت بِهِ الجَنَّةُ و َطُلِبَ بِهِ رِضَى الرَّحمنِ؛

    يا على عقل چيزى است كه با آن بهشت و خشنودى خداوند رحمان به دست مى آيد.

    (من لایحضره الفقیه،ج4،ص369)

    حدیث (2) امام على عليه السلام :

    أَعقَلُ النّاسِ أَبعَدُهُم عَن كُلِّ دَنيَّةٍ؛

    عاقل ترين مردم كسى است كه از همه پَستى ها دورتر باشد.

    (تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص197)

    حدیث (3) امام على عليه السلام :

    مَن لَم يُهَذِّب نَفسَهُ لَم يَنتَفِع بِالعَقلِ؛

    هر كس خود را تزكيه نكند، از عقل بهره نمى برد.

    (تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص240)

    حدیث (4) امام حسین عليه السلام:

    لا يَكمُلُ العَقلُ إلاّ بِاتِّباعِ الحَقِّ؛

    عقل جز با پيروى از حق كامل نمى شود.

    (بحار الانوار(ط-بیروت)ج75،ص127)

    حدیث (5) امام على عليه السلام :

    أَفضَلُ النّاسِ عَقلاً أَحسَنُهُم تَقديرا لِمَعاشِهِ وَ أَشَدُّهُمُ اهتِماما بِإِصلاحِ مَعادِهِ؛

    عاقل ترين مردم كسى است كه در امور زندگيش بهتر برنامه ريزى كند و در اصلاح آخرتش بيشتر همّت نمايد.

    (تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص52)

    حدیث (6) امام على عليه السلام :

    زكوةُ العَقلِ احتِمالُ الجُهّالِ؛

    زكات عقل تحمّل نادانان است.

    (تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص56)

    حدیث (7) امام على عليه السلام :

    رَدعُ النَّفسِ عَن زَخارِفِ الدُّنيا ثَمَرَةُ العَقلِ؛

    دورى از تجمّلات دنيا ميوه عقل است.

    (تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص241)

    حدیث (8) امام على عليه السلام :

    لَيسَ العاقِلُ مَن يَعرِفُ الخَيرَ مِنَ الشَّرِّ وَلكِنَّ العاقِلُ مَن يَعرِفُ خَيرَ الشَّرَّينِ؛

    عاقل آن نيست كه خير را از شر تشخيص دهد، بلكه عاقل كسى است كه ميان دو شر، آن را كه ضررش كمتر است بشناسد.

    (بحار الانوار(ط-بیروت)ج75،ص6)

    حدیث (9) قال الحسين عليه السلام :

    إذا وَرَدَت عَلَى العاقِلِ لُمَّة ٌ قَمَعَ  الحُزنَ  بِالحَزمِ  وَ قَرَعَ  العَقلَ  لِلاِحتيالِ؛

    چون براى عاقل مشكلى پيش آيد، غم خود را با هوشيارى و دورانديشى از ميان مى برد و عقل را به چاره جويى وامى دارد.

    (نزهة الناظر و تنبیه الخاطر،ص84)

    حدیث (10) امام على عليه السلام :

    يَنبَغى لِلعاقِلِ اَن يَحتَرِسَ مِن سُكرِ المالِ وَ سُكرِ القُدرَةِ ، وَ سُكرِ العِلمِ ، وَ سُكرِ المَدحِ وَ سُكرِ الشَّبابِ ، فَاِنَّ لِكُلِّ ذالِكَ رياحا خَبيثَةً تَسلُبُ العَقلَ وَ تَستَخِفُّ الوَقارَ ؛

    سزاوار است كه عاقل ، از مستى ثروت، قدرت ، دانش ، ستايش و مستى جوانى بپرهيزد، چرا كه هر يك را بادهاى پليدى است كه عقل را نابود مى كند و وقار و هيبت را كم مى نمايد .

    (تصنیف غرر الحكم و دررالکلم،ص66)

    حدیث (11) رسول خدا صلی الله علیه و آله:

    مَن اُلهِمَ الصِّدقَ فى كَلامِهِ وَ الإنصافَ مِن نَفسِهِ وَ بِرَّ والِدَيهِ وَ وَصلَ رَحِمِهِ، اُنسِى ءَ لَهُ فى اَجَلُهُ وَ وُسِّعَ عَلَيهِ فى رِزقِهِ وَ مُتِّعَ بِعَقلِهِ وَ لُـقِّنَ حُجَّتَهُ وَقتَ مُساءَلَتِهِ ؛

    به هر كس، راستگويى در گفتار، انصاف در رفتار، نيكى به والدين و صله رحم الهام شود، اجلش به تأخير مى افتد، روزيش زياد مى گردد، از عقلش بهره مند مى شود و هنگام سئوال [مأموران الهى] پاسخ لازم به او تلقين مى گردد.

    (اعلام الدين، ص 265)

    حدیث (12) امام على عليه السلام :

    اَلحِلمُ غِطاءٌ ساتِرٌ وَالعَقلُ حُسامٌ قاطِعٌ، فَاستُر خَلَلَ خَلقِكَ بِحِلمِكَ وَقاتِل هَواكَ بِعَقلِكَ؛
    بردبارى پرده اى پوشاننده و عقل شمشيرى برنده است، پس عيبهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان و با عقلت به جنگ هوا و هوست برخيز.

    (الذریه الی الحافظ الشریعه،ج1،ص213)

    حدیث (13) امام على عليه السلام :

    حُبُّ الدُّنيا يُفسِدُ العَقلَ وَ يُصِمُّ القَلبَ عَن سَماعِ الحِكمَةِ وَ يوجِبُ اَليمَ العِقابِ؛

    دل بستگى به دنيا، عقل را فاسد مى كند، قلب را از شنيدن حكمت ناتوان مى سازد و باعث عذاب دردناك مى شود.

    (مستدرک الوسائل و منبسط المسائل،ج12،ص41)

    حدیث (14) امام حسين عليه السلام :

    لا يَكمُلُ العَقلُ إلاّ بِاتِّباعِ الحَقِّ؛
    عقل جز با پيروى از حق كامل نمى شود.

    (أعلام الدین فی صفات المؤمنین،ص298)

    حدیث (15) رسول خدا صلی الله علیه و آله:

    مَنِ استَشارَهُ أَخوهُ المُؤمِنُ فَلَم يَمحَضهُ النَّصيحَةَ سَلَبَهُ اللّه  لُبَّهُ؛
    هر كس برادر مؤمنش با او مشورت كند و او صادقانه راهنمائيش نكند، خداوند عقلش را از او بگيرد.

    (بحارالأنوار، ج72، ص104)

    حدیث (16) رسول خدا صلی الله علیه و آله:

    أَعقَلُ النّاسِ أَشَدُّهُم مُداراةً لِلنّاسِ؛
    عاقل ترين مردم كسى است كه بيشتر با مردم مدارا كند.

    (من لايحضره الفقيه، ج4، ص395)

    حدیث (17) امام على عليه السلام :

    اَلعَقلُ يَهدى وَيُنجى، وَالجَهلُ يُغوى وَيُردى؛
    عقل راهنمايى مى  كند و نجات مى  دهد و نادانى گمراه مى  كند و نابود مى  گرداند.

    (غررالحکم و دررالحکم،ص124)

    حدیث (18) امام على عليه السلام :

    اَکثَرُ مَصَارعِ‌ العُقُولِ تَحتَ بُرُوقِ المَطَامِعِ؛

    قربانگاه عقلها غالبا در پرتو طمعها است.

    (نهج البلاغه،ص507)

    حدیث (19) امام على عليه السلام :

    لا غِنَی کالعَقلِ، و لا فَقرَ کالجَهلِ، و لا میراثَ کالاَدَب و لا ظَهیرَ کالمُشاوَرَه؛

    هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.

    (نهج البلاغه،ص478)

    حدیث (20) رسول خدا صلی الله علیه و آله:

    لا فقرَ اَشدُّ مِنَ الجَهلِ ، لا مالَ اَعودُ مِن العَقلِ؛

    هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست.

    (تحف العقول، ص6)

    حدیث (21) امام على عليه‏ السلام :

    اَلْحِلْمُ غِطاءٌ ساتِرٌ وَالْعَقْلُ حِسامٌ قاطِعٌ، فَاسْتُرْ خَلَلَ خَلْقِكَ بِحِلْمِكَ وَقاتِلْ هَواكَ بِعَقْلِكَ؛

    بردبارى پرده ‏اى پوشاننده و عقل شمشيرى برنده است، پس عيبهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان و با عقلت به جنگ هوا و هوست برخيز.

    (الذریه الی الحافظ الشریعه،ج1،ص213)

    حدیث (22) امام على عليه‏ السلام :

    اَعْقَلُ النّاسِ مَنْ كانَ بِعَيْبِهِ بَصيرا وَ عَنْ عَيْبِ غَيْرِهِ ضَريرا؛

    عاقل‏ترين مردم كسى است كه به عيب‏هاى خويش بينا و از عيوب ديگران، نابينا باشد.

    (غررالحكم، ص207)

    حدیث (23) امام صادق عليه‏ السلام :

    لا يُعَدُّ الْعاقِلُ عاقِلاً حَتّى يَسْتَـكْمِلَ ثَلاثا: اِعْطاءَ الْحَقِّ مِنْ نَفْسِهِ عَلى حالِ الرِّضا وَ الْغَضَبِ وَ اَنْ يَرْضى لِلنّاسِ ما يَرْضى لِنَفْسِهِ وَ اسْتِعْمالَ الْحِلْمِ عِنْدَ الْعَثْرَةِ؛

    عاقل، عاقل نيست مگر آن كه سه صفت را در خود به كمال رساند: حق را در هنگام خشنودى و خشم ادا كند، آنچه را براى خود مى‏پسندد، براى ديگران هم بپسندد و هنگام خطاى ديگران، بردبار باشد.

    (تحف العقول، ص 318)

    حدیث (24) امام صادق عليه‏ السلام :

    دِعامَةُ الاِْنْسانِ الْعَقْلُ وَ الْعَقْلُ مِنْهُ الْفِطْنَةُ وَ الْفَهْمُ وَ الْحِفْظُ وَ الْعِلْمُ وَ بِالْعَقْلِ يَكْمُلُ وَ هُوَ دَليلُهُ وَ مُبْصِرُهُ وَ مِفْتاحُ اَمْرِهِ فَاِذا كانَ تَاْييدُ عَقْلِهِ مِنَ النّورِ كانَ عالِما حافِظا ذاكِرا فَطِنا فَهِما فَعَلِمَ بِذلِكَ كَيْفَ وَ لِمَ وَ حَيْثُ وَ عَرَفَ مَنْ نَصَحَهُ وَ مَنْ غَشَّهُ فَاِذا عَرَفَ ذلِكَ عَرَفَ مَجْراهُ وَ مَوصولَهُ وَ مَفْصولَهُ وَ اَخْلَصَُّهُ مِنْ تَاْييدِ العَقْلِ؛

    ستون انسانيت، عقل است و از عقل، زيركى، فهم، حفظ و دانش بر مى‏خيزد. با عقل، انسان به كمال مى‏رسد. عقل، راهنماى انسان، بينا كننده و كليد كارهاى اوست. هر گاه عقل با نور يارى شود، دانا، حافظ، تيزهوش و فهيم مى‏شود و بدين وسيله (پاسخ) چگونه، چرا و كجا را مى‏فهمد و خيرخواه و دغلكار را مى‏شناسد و هرگاه اين را دانست، مسير حركت 49 و خويش و بيگانه را مى‏شناسد و در توحيد و طاعت خداوند اخلاص مى‏ورزد و چون چنين كرد، آنچه از دست رفته جبران مى‏كند و بر آنچه در آينده مى‏آيد چنان وارد مى‏شود كه مى‏داند در كجاى آن است و براى چه منظورى در آنجاست. از كجا آمده و به كجا مى‏رود. و اين همه از پرتو تأييد عقل است.

    (كافى، ج 1، ص 25)

    حدیث (25) امام كاظم عليه‏ السلام :

    كَما لا يَقومُ الْجَسَدُ اِلاّ بِالنَّفْسِ الحَيَّةِ فَكَذلِكَ لا يَقومُ الدّينُ اِلاّ بِالنِّيَّةِ الصّادِقَةِ وَ لا تَثْبُتُ النِّيَّةُ الصّادِقَهُ اِلاّ بِالْعَقْلِ؛

    همان گونه كه قوام جسم، تنها به جانِ زنده است، قوام ديندارى هم تنها به نيّت پاك است و نيّت پاك، جز با عقل حاصل نمى‏شود.

    (تحف العقول، ص 396)

    حدیث (26) امام رضا عليه‏ السلام :

    اِذا اَرادَ اللّه‏ُ اَمْرا سَلَبَ الْعِبادَ عُقولَهُمْ فَاَنْفَذَ اَمْرَهُ وَ تَمَّتْ اِرادَتُهُ فَاِذا اَنْفَذَ اَمْرَهُ رَدَّ اِلى كُلِّ ذى عَقْلٍ عَقْلَهُ فَيَقولُ كَيْفَ ذا؟ وَ مِنْ اَيْنَ ذا؟

    هر گاه خداوند چيزى را بخواهد، عقل‏هاى بندگان را از آنها مى‏گيرد و حكم خود را اجرا مى‏كند و خواسته خود را به پايان مى‏رساند. همين كه حكم خود را اجرا كرد، عقلِ هر صاحب عقل را به او بر مى‏گرداند، آنگاه او مرتب مى‏گويد: چگونه و از كجا چنين و چنان شد.

    (تحف العقول، ص442)

    حدیث (27) امام على عليه‏ السلام :

    اَعْقَلُ النّاسِ مَنْ غَلَبَ جِدُّهُ هَزْلَهُ وَ اسْتَظْهَرَ عَلى هَواهُ بِعَقْلِهِ؛

    عاقل كسى است كه جدّى ‏اش از شوخى ‏اش بيشتر باشد و با كمك عقلش بر هوا و هوسش پيروز گردد.

    (تصنیف غررالحكم،ص52)

    حدیث (28) امام على عليه‏ السلام :

    اَلا وَ اِنَّ اللَّبيبَ مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجوهَ الاْآراءِ بِفِكْرٍ صائِبٍ وَ نَظَرٍ فِى الْعَواقِبِ؛

    بدانيد عاقل، كسى است كه با فكر درست، به استقبال نظرات گوناگون برود و در عواقب امور بنگرد.

    (غررالحكم،ص178)

    حدیث (29) امام على عليه‏ السلام :

    اِحْتَمِلْ ما يَمُرُّ عَلَيْكَ فَاِنَّ الاِْحْتِمالَ سِتْرُ الْعُيوبِ وَ اِنَّ الْعاقِلَ نِصْفُهُ اِحْتِمالٌ وَ نِصْفُهُ تَغافُلٌ؛

    در برابر آنچه بر تو مى‏گذرد، بردبار باش، زيرا بردبارى، عيب‏ها را مى‏پوشاند. به راستى كه نيمى از عقل، بردبارى و نيمه ديگرش خود را به غفلت زدن است.

    (غررالحكم،ص139)

    حدیث (30) امام على عليه‏ السلام :

    اَلْعاقِلُ مَنْ صانَ لِسانَهُ عَنِ الْغيبَةِ؛

    عاقل كسى است كه زبانش را از بدگويى پشت سر ديگران، نگه دارد.

    (غررالحكم، ص108)

    حدیث (31) امام على عليه‏ السلام :

    اتَّهِمُوا عُقولَكُمْ فَاِنِّهُ مِنَ الثِّقَةِ بِها يَكونُ الْخَطاءُ؛

    عقل خويش را زير سؤال ببريد؛ زيرا از اعتماد به آن، خطاها سرچشمه مى‏گيرد.

    (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحكم، ج2،ص267)

    حدیث (32) امام على عليه‏ السلام :

    اَلْعاقِلُ اِذا تَـكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ اَتْبَعَها حِكْمَةً وَ مَثَلاً وَ الاَحْمَقُ اِذا تَـكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ اَتْبَعَها حِلْفا؛

    عاقل، هر گاه سخن بگويد، آن را با سخنى حكيمانه و ضرب المثل همراه سازد و نادان هرگاه سخن بگويد، آن را با سوگند همراه كند.

    (شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج20، ص289)

    حدیث (33) امام على عليه‏ السلام :

    ما عُبِدَ اللّه‏ُ بِشَىْ‏ءٍ اَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ وَ ما تَمَّ عَقْلُ امْرِى‏ءٍ حَتّى يَكونَ فيهِ خِصالٌ شَتّى: اَلْكُفْرُ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأمونانِ وَ الرُّشْدُ وَ الْخَيْرُ مِنْهُ مَأمولانِ وَ فَضْلُ مالِهِ مَبْذولٌ وَ فَضْلُ قَوْلِهِ مَكفوفٌ وَ نَصيبُهُ مِنَ الدُّنْيَا القوتُ لا يَشْبَعُ مِنَ الْعِلْمِ دَهْرَهُ اَلذُّلُّ اَحَبُّ اِلَيْهِ مَعَ اللّه‏ِ مِنَ العِزِّ تَمامُ الاَمْرِ؛

    خداوند با چيزى بهتر از عقل عبادت نشده است، و عقل كسى كامل نشود، مگر در او چند خصلت باشد: كفر و بدى از او انتظار نمى‏رود، رشد و خوبى در او اميد مى‏رود، زيادى ثروتش بخشوده و زيادى سخنش نگه داشته شده است، بهره او از دنيا تنها غذاى روزانه است، در طول زندگى از دانش سير نمى‏شود، خوارى را با خداوند از عزّت با ديگران، بيشتر دوست دارد، عقـــل و عــاقـل نزد او دوست داشتنى‏ تر از شرف و بزرگى است، خوبىِ كم ديگران را بسيار و خوبى بسيار خود را كم مى‏شمرد، همه مردم را از خودش بهتر و خود را نزد خويش از همه بدتر مى‏داند و اين مهم‏ترين خصلت است.

    (كافى، ج 1، ص 18)

    حدیث (34) امام على عليه ‏السلام :

    اَلظَّنُّ الصَّوابُ مِنْ شيَمِ اُولِى الاَلْبابِ؛

    خوش گمانى، از اخلاق عاقلان است.

    (غررالحكم، ص253)

    حدیث (35) امام على عليه ‏السلام :

    اَلْعاقِلُ مَنْ اَحْسَنَ صَنائِعَهُ وَ وَضَعَ سَعْيَهُ فى مَواضِعِهِ ؛

    عاقل كسى است كه كارهايش را خوب انجام دهد و تلاشى كه مى‏كند، به جا باشد.

    (غررالحكم، ص96)

    حدیث (36) امام حسين عليه ‏السلام :

    لا يَكْمُلُ الْعَقْلُ اِلاّ بِاتِّباعِ الْحَقِّ؛

    عقل، جز با پيروى از حق، كامل نمى‏شود.

    (اعلام الدين، ص 298)

    حدیث (37) پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله :

    اَنَسٌ: قيلَ: يا رَسولَ اللّه‏ِ، اَلرَّجُلُ يَكونُ حَسَنَ الْعَقْلِ كَثيرَ الذُّنوبِ؟ قالَ: ما مِنْ آدَمىٍّ اِلاّ وَ لَهُ ذُنوبٌ وَ خَطايا يَقْتَرِفُها، فَمَنْ كانَتْ سَجيَّتُهُ الْعَقْلَ وَ غَريزَتُهُ الْيَقينَ لَمْ تَضُرَّهُ ذُنوبُهُ. قيلَ: كَيْفَ ذلِكَ يا رَسُولَ اللّه‏ِ؟ قالَ: لاَِنَّهُ كُلَّما اَخْطَاَ لَمْ يَلْبَثْ اَنْ تَدارَكَ ذلِكَ بِتَوْبَةٍ وَ نَدامَةٍ عَلى ما كانَ مِنْهُ فَيَمْحو ذُنوبَهُ وَ يَبْقى لَهُ فَضْلٌ يَدْخُلُ بِهِ الْجَنَّةَ؛

    اَنس گويد: سؤال شد: «اى رسول خدا! ممكن است كسى از عقل نيكو برخوردار باشد و گناهان بسيار داشته باشد؟». پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمودند: هيچ انسانى نيست، مگر اين كه گناهان و خطاهايى مرتكب مى‏شود، ولى هر كس سرشتش عقل و نهادش يقين باشد، گناهانش به او آسيب نمى‏رساند». گفته شد: «اى رسول خدا! چگونه است اين؟». فرمودند: «زيرا عاقل هرگاه مرتكب خطايى گردد، بى‏درنگ آن را با توبه و پشيمانى جبران كند و با اين كار، گناهانش را پاك مى‏گرداند و  خوبى ‏هايى برايش باقى مى‏ماند كه با آن، وارد بهشت مى‏گردد».

    (مجموعه ورام، ج 1، ص 62)

    حدیث (38) پيامبر صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏ آله :

    سُئِلَ النَّبىُّ صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله عَنْ قَوْلِهِ: «اَ يُّـكُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً» فَقالَ: اَ يُّـكُمْ اَحْسَنُ عَقْلاً، ثُمَّ قالَ صلى‏ الله ‏عليه‏ و ‏آله : اَتَمُّكُمْ عَقْلاً وَ اَشَدُّكُمْ لِلّهِ خَوْفا وَ اَحْسَنُكُمْ فيما اَمَرَ اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ وَ نَهى عَنْهُ نَظَرا وَ اِنْ كانَ اَقَلَّكُمْ تَطَوُّعا؛

    از پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏ آله از معنى آيه «[تا بيازمايد] كداميك عملتان بهتر است» پرسيدند. فرمودند: يعنى كداميك عاقل‏تريد. سپس فرمودند: مقصود، كسى است كه عقلش كامل‏تر، از خدا بيمناك‏تر و در امر و نهى خداوند دقيق‏تر است؛ هر چند مستحبّاتش كمتر باشد.

    (بحارالأنوار، ج 67، ص 233)

    حدیث (39) امام على عليه‏ السلام :

    جاهِدْ شَهْوَتَكَ وَ غالِبْ غَضَبَكَ وَ خالِفْ سوءَ عادَتِكَ، تَزْكُ نَفْسُكَ وَ يَكْمُلْ عَقْلُكَ وَ تَسْتَـكْمِلْ ثَوابَ رَبِّكَ؛

    با هوا و هوست مبارزه كن، بر خشمت مسلّط شو و با عادت‏هاى بدت مخالفت كن، تا روحت پاك و عقلت كامل گردد و پاداش پروردگارت را به تمامى دريافت نمايى.

    (غررالحكم، ص338)

    حدیث (40) امام على عليه ‏السلام :

    مَنْ شاوَرَ ذَوِى الْعُقولِ اسْتَضاءَ بِاَنْوارِ الْعُقولِ؛

    هر كس با عقلا مشورت كند، از نور عقل‏ها بهره مى ‏برد.

    (غررالحكم، ص627)

    حدیث (41) امام على عليه‏ السلام :

    اِنَّ بِذَوِى الْعُقولِ مِنَ الْحاجَةِ اِلَى الاَدَبِ كَما يَظْمَأُ الزَّرْعُ اِلَى الْمَطَرِ؛

    نياز عاقلان به ادب، همانند نياز كشتزار به باران است.

    (غررالحكم، ص225)

    حدیث (42) امام على عليه ‏السلام :

    اَلْعَقْلُ حِفْظُ التَّجارِبِ وَ خَيْرُ ما جَرَّبْتَ ما وَعَظَكَ؛

    عقل، اندوختن تجربه‏ها (و عمل به آن) است و بهترين تجربه، آن است كه پندت داده.

    (نهج البلاغه، ص402)

    حدیث (43) امام على عليه‏ السلام :

    لَقَدْ سَبَقَ اِلى جَنّاتِ عَدْنٍ اَقْوامٌ ما كانوا اَكْثَرَ النّاسِ لا صَوْما وَ لا صَلاةً وَ لا حَجّا وَ لاَ اعْتِمارا وَ لكِنَّهُمْ عَقَلوا عَنِ اللّه‏ِ مَواعِظَهُ؛

    گروه‏هايى به سوى بهشت برين (از ديگران) پيشى گرفتند كه بيش از ديگران اهل روزه، نماز، حج و عمره نبودند، بلكه آنان در موعظه‏هاى الهى تعقل كردند.

    (مجموعه ورام، ج 2، ص 213)

    حدیث (44) امام على عليه‏ السلام :

    فَسادُ الاَْخْلاقِ بِمُعاشَرَةِ السُّفَهاءِ وَ صَلاحُ الاَْخْلاقِ بِمُنافَسَةِ الْعُقَلاءِ وَ الْخَلْقُ اَشْكالٌ فَكُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ؛

    معاشرت با نابخردان، اخلاق را فاسد و رقابت با عقلا اخلاق را اصلاح مى‏نمايد و مردم متفاوتند، و هر كس بر حسب طينت خود رفتار مى‏كند.

    (عوالم العلوم و المعارف، ج 23، ص 279)

    حدیث (45) امام على عليه‏ السلام :

    يَنْبَغى لِلْعاقِلِ اَنْ يُخاطِبَ الْجاهِلَ مُخاطَبَةَ الطَّبيبِ الْمَريضَ؛

    شايسته است كه برخورد عاقل با نادان، مانند برخورد طبيب با بيمار باشد.

    (غررالحكم، ص 797)

    حدیث (46) امام على عليه‏ السلام :

    اَلْعَقْلُ حَيْثُ كانَ آلِفٌ مَاْلوفٌ ؛

    عقل هر كجا باشد، انس‏ گيرنده و الفت ‏پذير است.

    (غررالحكم، ص 67)

    حدیث (47) پيامبر صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله :

    اَلا وَ اِنَّ اَعْقَلَ النّاسِ عَبْدٌ عَرَفَ رَبَّهُ فَاَطاعَهُ وَ عَرَفَ عَدُوَّهُ فَعَصاهُ وَ عَرَفَ دارَ اِقامَتِهِ فَاَصْلَحَها وَ عَرَفَ سُرْعَةَ رَحيلِهِ فَتَزَوَّدَ لَها؛

    بدانيد كه عاقل‏ترين مردم كسى است كه پروردگارش را بشناسد و از او پيروى كند، دشمنان خدا را بشناسد و از آنان نافرمانى كند، جايگاه ابدى خود را بشناسد و آن را آباد كند و بداند به زودى به آنجا سفر خواهد كرد و براى آن، توشه بردارد.

    (اعلام الدين، ص 337)

    حدیث (48) پيامبر صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله :

    اِنَّما يُدْرَكُ الْخَيْرُ كُلُّهُ بِالْعَقْلِ، وَ لا دينَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ؛

    همه خوبى‏ها با عقل شناخته مى‏شوند و كسى كه عقل ندارد، دين ندارد.

    (تحف العقول، ص 54)

    حدیث (49) پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله :

    رَاْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الاْيمانِ بِاللّه‏ِ مُداراةُ النّاسِ فى غَيْرِ تَرْكِ حَقٍّ؛

    كمال عقل پس از ايمان به خدا، مدارا كردن با مردم است به شرط آن كه حق، ترك نشود.

    (تحف العقول، ص 42)

    حدیث (50) پيامبر صلى‏ الله ‏عليه و‏آله :

    اَرْبَعَةٌ تَلْزَمُ كُلَّ ذى حِجىً وَ عَقْلٍ مِنْ اُمَّتى، قيلَ: يا رَسولَ اللّه‏ِ، ما هُنَّ؟ قالَ: اِسْتِماعُ الْعِلْمِ، وَ حِفْظُهُ، وَ نَشْرُهُ وَ الْعَمَلُ بِهِ؛

    چهار چيز بر هر عاقل و خردمندى از امّت من واجب است. گفته شد: «اى پيامبر خدا! آن چهار چيز كدام‏اند؟». فرمودند: «گوش فرادادن به دانش، نگهدارى، نشر و عمل به آن».

    (تحف العقول، ص 57)

    حدیث (51) پيامبر صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏آله :

    اِنَّ خيارَكُمْ اُولُوا النُّهى، قيلَ: يا رَسولَ اللّه‏ِ، وَ مَنْ اُولُوا النُّهى؟ قالَ: هُم اُولُوا الاَْخْلاقِ الحَسَنَةِ وَ الاَحلامِ الرَّزينَةِ وَ صِلَةِ الاَْرْحامِ وَ البَرَرَةُ بِالاُْمَّهاتِ وَ الاْآباءِ وَ الْمُتَعاهِدينَ لِلْفُقَراءِ وَ الْجيرانِ وَ الْيَتامى وَ يُطْعِمونَ الطَّعامَ وَ يُفْشونَ السَّلامَ فِى الْعالَمِ وَ يُصَلّونَ وَ النّاسُ نيامٌ غافِلونَ؛

    «بهترين شما صاحبان عقل هستند». گفته شد: «اى رسول خدا! صاحبان عقل، چه كسانى‏اند؟». فرمودند: آنان كه داراى اخلاق خوب‏اند، بردبار و باوقارند، صله رحم مى‏ نمايند، به پدران و مادران نيكى مى‏كنند، به فقرا، همسايگان و يتيمان رسيدگى مى‏نمايند، اطعام مى‏كنند، آشكارا به همه سلام مى‏كنند و هنگامى كه مردم در خواب و غافلند، نماز (نماز شب) مى‏گذارند.

    (كافى، ج 2، ص 240، ح 32)

    حدیث (52) امام صادق عليه ‏السلام :

    خَمْسُ خِصالٍ مَنْ فَـقَـدَ واحِدَةً مِنْهُنَّ لَمْ يَزَلْ ناقِصَ العَيْشِ زائِلَ الْعَقْلِ مَشْغولَ الْقَلْبِ، فَاَوَّلُّها: صِحَّةُ البَدَنِ وَ الثّانيَةُ: اَلاْمْنُ وَ الثّالِثَةُ: اَلسَّعَةُ فِى الرِّزْقِ، وَ الرّابِعَةُ: اَلاَنيسُ الْمُوافِقُ (قال الراوى:) قُلْتُ: و مَا الاْنيسُ الْمُوافِقُ؟ قال: اَلزَّوجَةُ الصّالِحَةُ، وَ الوَلَدُ الصّالِحُ، وَ الْخَليطُ الصّالِحُ وَ الخامِسَةُ: وَ هِىَ تَجْمَعُ هذِه الْخِصالَ: الدَّعَةُ؛

    پنج چيز است كه هر كس يكى از آنها را نداشته باشد، همواره در زندگى‏ اش كمبود دارد و كم خرد و دل نگران است: اول، تندرستى، دوم امنيت، سوم روزى فراوان، چهارم همراهِ همرأى. راوى پرسيد: همراهِ همرأى كيست؟ امام فرمودند: همسر و فرزند و همنشين خوب و پنجم كه در برگيرنده همه اينهاست، رفاه و آسايش است.

    (خصال، ص 284)

    حدیث (53) امام على عليه ‏السلام :

    مَنِ اطَّرَحَ الْحِقْدَ اسْتَراحَ قَلْبُهُ وَ لُبُّهُ؛

    هر كس كينه را از خود دور كند، قلب و عقلش آسوده مى ‏گردد.

    (غررالحكم، ص634)

    حدیث (54) امام على عليه‏ السلام :

    اَصْلُ الْعَقْلِ القُدَرةُ وَ ثَمَرَتُها السُّرورُ؛

    ريشه عقل، قدرت است و ميوه آن شادى.

    (بحارالأنوار، ج 75، ص7)

    حدیث (55) امام صادق عليه ‏السلام :

    اَلنَّومُ راحَةٌ لِلْجَسَدِ وَ النُّطْقُ راحَةٌ لِلرُّوحِ وَ السُّكوتُ راحَةٌ لِلْعَقْلِ؛

    خواب مايه آسايش جسم، سخن مايه آسايش جان و سكوت مايه آسايش عقل است.

    (من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 402)

    حدیث (56) امام باقر عليه ‏السلام :

    اِنَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ يَقى بِالتَّقْوى عَنِ الْعَبْدِ ما عَزُبَ عَنْهُ عَقْلُهُ وَ يُجَلّى بِالتَّقْوى عَنْهُ عَماهُ وَ جَهْلَهُ؛

    خداوند عزوجل به وسيله تقوا، انسان را از آنچه عقلش به آن نمى‏رسد، حفظ مى‏كند و كوردلى و نادانى را از او دور مى‏نمايد.

    (كافى، ج 8، ص 52)

    حدیث (57) امام على عليه‏ السلام :

    عَلَى الْعاقِلِ اَنْ يُحْصى عَلى نَفْسِهِ مَساويَها فِى الدّينِ وَ الرَّأىِ وَ الاَْخْلاقِ وَ الاَْدَبِ ، فَيَجْمَعُ ذلِكَ فى صَدْرِهِ اَوْ فى كِتابٍ وَ يَعْمَلُ فى اِزالَتِها ؛

    بر عاقل است كه بدى‏هايش را در دين، انديشه، اخلاق و ادب يادداشت كند و به‏خاطرش بسپارد و براى از بين بردن آنها بكوشد.

    (بحار الأنوار ، ج 75، ص 6)

    حدیث (58) امام على عليه‏ السلام :

    اَللّهُمَّ ارْزُقنى عَقْلاً كامِلاً وَ عَزْما ثاقِبا وَ لُبّا راجِحا وَ قَلْبا زَكيّا وَ عِلْما كَثيرا وَ اَدَبا بارِعا وَاجْعَلْ ذلِكَ كُلَّهُ لى وَلا تَجْعَلْهُ عَلَىَّ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ؛

    خدايا مرا عقلى كامل ، تصميمى نافذ، خردى برتر، دلى پاك، دانشى فراوان و ادبى والا روزى كن و تمام اينها را به سود من قرار ده نه به زيانم،اى مهربان‏ترين مهربانان.

    (بحار الانوار،ج84،ص325)

    حدیث (59) امام على عليه السلام :

    كُلُّ شَىْ‏ءٍ يَحتاجُ اِلَى الْعَقْلِ وَالْعَقْلُ يَحْتاجُ اِلَى الاَْدَبِ؛

    هر چيزى به عقل نياز دارد و عقل به ادب نيازمند است.

    (غررالحکم و درر الکلم،ص510)

    حدیث (60) ابن شهر آشوب :

    كانَ النَّبىّ صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله قَبْلَ المَبْعَثِ مَوصوفا بِعِشرينَ خَصلَةً مِن خِصالِ الاَنْبياءِ لَوِ انْفَرَدَ واحِدٌ بِاَحَدِها لَدَلَّ عَلى جَلالِهِ فَكَيْفَ مَنِ اجْتَمَعَت فيهِ؟! كانَ نَبيّا اَمينا، صادِقا، حاذِقا، اَصيلاً، نَبيلاً، مَكينا، فَصيحا، عاقِلاً، فاضِلاً، عابِدا، زاهِدا، سَخيا، كميا، قانِعا، مُتَواضِعا، حَليما، رَحيما، غَيورا، صَبورا، مُوافِقا، مُرافِقا، لَميُخالِطْ مُنَجِّما وَ لا كاهِنا و لا عَيافا؛

    رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله پيش از مبعوث شدن، بيست خصلت از خصلت‏هاى پيامبران را دارا بودند، كه اگر كسى يكى از آنها را داشته باشد، دليل عظمت اوست؛ چه رسد به كسى كه همه آنها را دارا باشد، آن حضرت پيامبرى امين، راستگو، ماهر، اصيل، شريف، استوار، سخنور، عاقل، با فضيلت، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلير و با شهامت، قانع، متواضع، بردبار، مهربان، غيرتمند، صبور، سازگار، و نرم‏خو بودند و با هيچ منجّم (قائل به تأثير ستارگان)، غيب‏گو و پيش‏گويى هم‏نشين نبودند.

    (بحارالانوار، ج 16، ص 175)

    حدیث (61) امام حسن عليه السلام :

    لا یَغشُّ العاقِلُ مَن استَنصَحَه؛

    خردمند به کسى که از او نصیحت مى خواهد، خیانت نمى کند.

    (تحف العقول، ص 236)

    حدیث (62) امام صادق علیه السلام:

    أکمَلُ الناسِ عَقلاً أحسَنُهُم خُلقاً؛

    عاقل ترین مردم خوش خلق ترین آنهاست.

    (اصول کافی، ج 1، ص 23)

    حدیث (63) امام حسین علیه السلام:

    لا یکمل العقل إلا باتباع الحق؛

    عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق.

    (بحار الانوار، ج 75، ص 127)

    حدیث (64) امام موسی کاظم علیه السلام:

    التَوَدُّدُ اِلَی الناسِ نِصفُ العَقل؛

    مهرورزی و دوستی با مردم، نصف عقل است.

    (تحف العقول، ص 403و443)

    حدیث (65) امام على عليه السلام:

    العاقِلُ مَن وَعَظَتهُ التَّجارِبُ

    خردمند كسى است كه تجربه ها او را پند دهد.

    (تحف العقول، ص 85)

    حدیث (66) امام على عليه السلام:

    مَن تَرَکَ الإستِماعَ مِن ذَوی العُقولِ ماتَ عَقلُهُ.

    هر که به خردمندان گوش نسپارد عقلش بمیرد.

    (تحف العقول،ص85)

    حدیث (67) پيامبر خدا (صلی الله عليه و آله):

    ما قَسَمَ اللّه ُ لِلعِبادِ شَيئًا أفضَلَ مِنَ العَقلِ

    خداوند ، چيزى با ارزش تر از عقل ، در ميان بندگان تقسيم نكرد .

    (الکافی ،ج1،ص12)

    حدیث (68) امام عسكرى (سلام الله عليه):

    حُسنُ العَقلِ جَمالٌ باطِنٌ.

    نكويى خرد، زيبايى درون است.

    (بحارالانوار،ج1،ص95)

    حدیث (69) پيامبر خدا (صلی الله عليه و آله):

    رَأسُ العَقلِ بَعدَ الإِيمانِ بِاللّه ِ عز و جل التَّحَبُّبُ إلَى النّاسِ

    حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم : اساس عقل ، پس از ايمان به خداوند عز و جل ، اظهار دوستى با مردم است .

    (الخصال ،ج1،ص15)

    حدیث (70) امام على عليه السلام:

    کَثرةُ ألامانی مِن فَسادِ العَقل.

    آرزوهای زیاد از تباهی عقل است.

    (غررالحکم،ص525)

     

    موضوعات: احادیث, احادیث اعتقادی, شناخت  لینک ثابت



    [یکشنبه 1394-06-08] [ 09:23:00 ب.ظ ]





      توجیه خط   ...

    بنا بود آن روز ما رانسبت به خط توجیه کنند، در هما بای بسم الله خمپاره زدند مسئول محور دود شد رفت روی آسمان. رو کردند به کسی که در میان برادران همه قدیمی تر بود، برادر سید حمید سیدی، پرسیدند: آیا می تواند این وظیفه را به عهده بگیرد؟ با خوشرویی گفت: بله مسأله مهمی نیست. بعد رفت بالای خاکریز. همه منتظر بودیم که او یک جلسه مفصل راجع به این قضیه صحبت کند. اول با دست اشاره کرد به سمت چپ: این چاله که می بینید جای خمپاره 60 است. بعد رویش را برگرداند به طرف راست: آن یکی گودال هم محل اصابت خمپاره 120 است. بعد از مکث نقطه کوری را در دشت نشان داد و گفت: این هم جای خمپاره ای است که در راه است و تا چند لحظه دیگر می رسد! والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

    از کتاب فرهنگ جبهه جلد سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی

    موضوعات: لبخند های پشت خاکریز  لینک ثابت



     [ 09:17:00 ب.ظ ]





      خاطره یک عکاس و عکس از رهبر انقلاب   ...

     

     

     

    به گزارش پایگاه خبری فلاورجان “پلنا"«بهزاد پروین قدس» یکی از عکاسانی است که در کنار حضور در لشکر ۳۱ عاشورا، عکس‌های زیادی را از جنگ هشت ساله ثبت کرده است. بخشی از این عکس‌ها مربوط به حضور مقام معظم رهبری در جبهه‌های نبرد است.این عکاس درباره‌ی یکی از این عکس‌ها که بعد از عملیات مرصاد و در اردوگاه شهید باکری گرفته شده، به ایسنا، گفت: رهبر انقلاب در سال‌های جنگ در جبهه حضور پیدا می‌کردند و در آن روزها هم پس از دیدار از منطقه‌ی غرب به جنوب آمده بودند. آقا از قبل با دیدن مجموعه‌ای از عکس‌هایم مرا می‌شناختند. وقتی با دوربینم روبه‌روی ایشان قرار گرفتم، لبخند زدند و من از تبسم ایشان عکس گرفتم.

    او ادامه داد: من عکس‌های زیادی از رهبر انقلاب در زمان حضورشان در جبهه گرفته‌ام و این عکس یک نمونه از این مجموعه است.

    پروین قدس درباره‌ی حضورش در جبهه و عکاسی از اتفاقات جنگ، گفت: من از دوران جوانی به کارهای هنری مانند عکاسی و نقاشی علاقه‌مند بودم. وقتی جنگ تحمیلی شروع شد، مثل بقیه‌ی رزمنده‌ها برای دفاع عازم جبهه شدم، اما از همان زمان، دوربینم را هم همراه خودم بردم تا از اتفاقات جنگ عکس بگیرم. این عکس‌ گرفتن‌ها از نوروز سال ۶۰ شروع شد و تا سال ۶۷ ادامه داشت. من در عملیات‌های مختلفی در کنار رزمندگان به نوشتن خاطرات، کشیدن نقاشی و گرفتن عکس مشغول بودم.

    این عکاس ادامه داد: بچه‌هایی که به جنگ می‌آمدند، دل بزرگی داشتند، باورهای‌شان هم بزرگ بود و من دوست داشتم، زندگی آن‌ها را در قاب تصویر ثبت کنم. همیشه هم حرص می‌خوردم که چرا امکانات خوبی در آن زمان نداشتم که بتوانم زندگی آن‌ها را به‌خوبی و آن‌طور که می‌خواهم ثبت کنم. در آن زمان، نبودن امکانات یکی از مشکلات عکاسان جنگ بود، چون تحریم بودیم و دسترسی به نگاتیو هم کم بود، از حقوق یا پول توجیبی خودمان برای خریدن قلم، رنگ و نگاتیو استفاده می‌کردیم.

    او به حضورش در عملیات‌های مختلف و عکاسی از جنگ اشاره و اظهار کرد: من از عملیات‌های مختلفی مانند شکست حصر آبادان، عملیات‌های جزیره‌ی مجنون، عملیات خیبر، کربلای ۴ و ۵ شلمچه و بیت‌المقدس و همچنین عملیات مرصاد عکاسی کرده‌ام. تقریبا تا آخر جنگ در جبهه حضور داشتم و فقط چندبار که به‌دلیل مجروح شدن از جبهه دور بودم، نتوانستم عکس بگیرم. حدود ۲۰۰۰ فایل نگاتیو عکس از زمان جنگ دارم. پس از جنگ هم از تفحص و تشییع شهدا عکس می‌گرفتم.

    پروین قدس در بخش دیگری از سخنانش بر لزوم نگهداری از عکس‌های جنگ تأکید و اظهار کرد:‌ متأسفانه از زمان پایان جنگ تا تأسیس انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس، وقفه زیادی به‌وجود آمد و خیلی از عکس‌ها از آن دوره هستند که شناسایی، جمع‌آوری و به‌نمایش گذاشته نشده‌اند. کسانی که در انجمن هستند، بچه‌های زخم‌خورده مناطق جنگ‌زده هستند و احیای عکس‌های انقلاب و دفاع مقدس را آغاز کرده‌اند، ولی چون این اتفاق خیلی دیر افتاده است، انجمن با هجمه‌ی بزرگی روبه‌رو شده و شبانه‌روز در حال احیا و اصلاح اطلاعات عکس‌ها، شناسنامه آن‌ها و رزومه عکاس‌های‌شان است.

    او افزود: ما باید برای ۱۰۰ سال بعد و نسل‌های آینده، جواب داشته باشیم. هشت سال کشور ما مورد حمله قرار گرفت و جوان‌هایی پا به جهاد گذاشتند که عکس‌های حضور آن‌ها در جنگ در آرشیو عکاسان خاک می‌خورد. ما حرف‌ها و خاطراتی در سینه داریم که احساس می‌کنیم باید بیان شود. باید شناسایی و شناسنامه کردن نگاتیو‌ها و عکس‌های آن دوره همچنان ادامه پیدا کند و به سرانجام برسد تا بتوانیم از آن‌ها به‌عنوان سندی برای نسل‌های آینده نگهداری کنیم.

    این عکاس همچنین به شرایط سخت عکاسی در جنگ اشاره کرد و گفت: عکاسی جنگ، عکاسی از یک شرایط بحرانی است. یک عکاس باید وقتی رزمنده پشت خاکریز پناه می‌گیرد، بلند شود و از او عکس بگیرد. عکاسی از اتفاقات جنگ مثل عکاسی از طبیعت نیست که نور و هوا و سه‌پایه را بتوان تنظیم کرد و عکس خوب گرفت. علاوه بر شرایط فنی، احساسات و عواطف از شهادت دوستان هم به عکاس فشار می‌آورد و کار را برای او سخت می‌کند. همه‌ی این‌ها بر روحیه‌ی عکاس و نحوه‌ی عکس گرفتن او تأثیر می‌گذارد.

    پروین قدس به یکی دیگر از عکس‌هایش از رزمنده‌ها در ارتفاعات غرب کشور اشاره کرد و گفت: این عکس اسفندماه سال ۱۳۶۶ در ارتفاعات ماووت و در جریان عملیات بیت‌المقدس ۲ گرفته شد؛ ما از صبح درگیر جنگ بودیم که بتوانیم پیکر دوستان شهیدمان را که بین ما و عراقی‌ها مانده بود، به عقب برگردانیم. در لحظه‌ای که یکی از بچه‌ها با دیدن دوست شهیدش او را بوسید، از این لحظه عکس گرفتم.

    «بهزاد پروین قدس» متولد سال ۱۳۴۳ در تبریز است. نقاشی می‌کند، می‌نویسد، فیلم می‌سازد و البته عکاسی در کارهایش جایگاه ویژه‌ای دارد. روزهای جنگ را با لشکر ۳۱ عاشورا گذراند و از عملیات‌های مختلف عکاسی کرد. او بارها در نمایشگاه‌های انفرادی و گروهی داخلی و خارجی شرکت کرده و در مسابقات مختلف نیز علاوه بر نمایش عکس‌هایش به عنوان‌هایی دست یافته است.

    انتهای پیام / کد خبر14284

    موضوعات: لبخند های پشت خاکریز  لینک ثابت



     [ 06:42:00 ب.ظ ]





      الاغ های جنگ جو!   ...

     

     

     

    در سنگر مسئولین یکی از تیپ ها صدا به صدا نمی رسید. هر کس چیزی می گفت و می خواست طرف صحبتش را متقاعد کند. اما مگر می شد؟ ساز خودش را می زد و میخواست حرفش را به کرسی بنشاند:- باید زودتر از اینجا حمله کنیم!

    - چه می گویی با کدام نیرو و مهمات؟

    - بهتر نیست عقب نشینی کنیم؟ زمین می دهیم زمان می گیریم.

    - تو هم که حرف های بنی صدر را می زنی. نکند راست راستی باورت شده که او از جنگ سر در می آورد و برای خودش کسی است؟

    - پس چه کنیم؟ وایسیم عراقی ها بیایند برایمان نقشه و طرح عملیات بریزند؟

    هیچکس عقلش به جایی قد نمی داد. خبر رسیده بود که عراقی ها قصد دارند از یک محور حمله کنند و این قضیه جدی است. آن زمان بنی صدر هم رئیس جمهور و هم فرمانده کل قوا بود و از تصدیق سر نامبارک او ایرانی ها فقط شکست خورده بودند. حالا که بسیجی ها پا جلو گذاشته بودند و کم کم جنگ داشت به سود ایران ورق می خورد، این خبر آمده بود. آخر سر جوانی که تا آن زمان ساکت بود گفت: « اگر اجازه بدهید من راه حلی دارم!» یک هو همه ساکت شدند و نگاه ها به او دوخته شد. جوان گفت: «درست است که ما نیرو و مهمات زیادی نداریم. اما مین های ضد تانک زیادی داریم که از عراقی ها غنیمت گرفته ایم. سر راه تانک هایشان مین کار میگذاریم و پیش روی شان را سد می کنیم تا ان شاءالله نیروی کمکی برسد.» به به و چه چه بلند شد و جوان مأمور شد تا با نیروهای تخریبچی کارش را شروع کند. صفر نیم نگاهی به الاغ ها کرد و گفت: «اگر توان بردن ده ها مین را دارای بسم الله.» صفر گفت: «من نوکر خودت و الاغت هم هستم!» دور و بریها خندیدند. اکبر و نیروهایش در نیمه های شب افسار الاغ های حامل مین را گرفتند و راه افتادند.

    ساعتی بعد آنها عرق ریزان زمین را می کندند و مین کار می گذاشتند. ناگهان یکی از الاغ ها فین فین کرد و آواز گوش خراشش در دشت شبزده پیچید:

    - عر! عر! عر!

    صفر فریاد زد: « جان تان را بردارید فرار کنید!» حالا، دیگر همه الاغ ها عر عر می کردند و یک ارکستر درست و حسابی راه انداخته بودند. از طرف عراقی ها ، باران گلوله و خمپاره باریدن گرفت. وقتی اکبر و دوستانش به خط خودی رسیدند، هنوز صدای عرعر از لابه لای انفجارها به گوش می رسید.

    در سنگر فرماندهان تیپ همه از خوشحالی یکدیگر را می بوسیدند و به اکبر به خاطر درایت و هوشش آفرین می گفتند. چند روزی بود که خبری از عراقی ها نشده بود.  صبح همان روز یکی از عراقی ها به ایران پناهنده شد و گفته بود که وقتی یکی از الاغ ها با دها مین به قرارگاه آنها آمده، فرماندهان عراقی ترسیده اند و گفته اند که ایرانی ها حتماً آماده و حاضر به نبردند و آن قدر مهمات زیاد آورده اند که حتی الاغ هایشان را مین گذاری کرده اند! و از حمله صرف نظر کرده اند.

    کتاب رفاقت به سبک تانک صفحه 27

    موضوعات: لبخند های پشت خاکریز  لینک ثابت



     [ 06:35:00 ب.ظ ]





      جنگ جنگ تا پیروزی   ...

     شنیده اید می گویند عدو شود سبب خیر؟ ما تازه دیروز معنی آنرا فهمیدیم.    دیروز عصر که با خمپاره سنگر تدارکات را زدند. نمی دانید تدارکاتچی بیچاره چه حالی داشت، باید بودید و با چشمان خودتان می دیدید. دار و ندارش پخش شده بود روی زمین، کمپوت، کنسرو، هر چه که تصورش را بکنید، همه آنچه احتکار کرده بود! انگار مال بابایش بود. بچه ها مثل مغولها هجوم بردند، هر کس دو تا، چهارتا کمپوت زده بود زیر بغلش و می گریخت و بعضی همانجا نشسته بودند و می خوردند. طاقت اینکه آنرا به سنگر ببرند نداشتند، دو لپی می خوردند و شعار می دادند: جنگ جنگ تا پیروزی، صدام بزن، صدام بزن جای دیروزی!

    از کتاب فرهنگ جبهه جلد سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی




    موضوعات: لبخند های پشت خاکریز  لینک ثابت



     [ 06:32:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    حلال جمیع مشکلات است حسین شوینده ی لوح سیئات است حسین ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلاست جائی که سفینه ی نجات است حسین