مهمان کربلا
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   






موضوعات

  • همه
  • همه
  • سفارش های بزرگان
  • داستان های کوتاه
  • نکته های ناب قرانی
  • عفاف و حجاب
  • ظهور
  • اطلاعات عمومی
  • به یاد شهدا ...
  • نماز
  • تربیت فرزند شیعه
  • فرزند پروری
  • سلامتی
  • شهدای و ایثار گران حوزوی
  • بزرگان حوزه
  • شعر
  • شناخت اهل بیت
  • طب سنتی
  • آشپزی ( کیک )
  • طنز
  • غدیر
  • عکس و حرف
  • اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺳﺎﻟﻢ
  • جوان و جوانی
  • ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ
  • ﻭﻻﻳﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • خداوندا
  • زندگینامه
  • احکام بانوان
  • متن ادبی
  • آشپزی ( انواع غذا )
  • آشپزی ( نکته ها )
  • کلیپ
  • دانلود
  • همسرداری
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • رمضان
  • آشپزی ( آش ها)
  • عروسک بافی
  • مناسبت ها
  • لبخند های پشت خاکریز
  • معرفی کتاب
  • حدیث
  • احادیث
  • احادیث اخلاقی
  • ائمه اطهار
  • آشپزی
  • سوپ ها
  • ماه محرم
  • دهه چهارم
  • عدل الهی
  • نشانه های مؤمن چیست ؟
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • جنگ نرم
  • رشد و خود سازی
  • داروخانه معنوی
  • متفرقه دینی
  • کودک و سیسمونی


  • اردیبهشت 1403
    شن یک دو سه چهار پنج جم
     << <   > >>
    1 2 3 4 5 6 7
    8 9 10 11 12 13 14
    15 16 17 18 19 20 21
    22 23 24 25 26 27 28
    29 30 31        




    آخرین مطاب






    آمار

  • امروز: 57
  • دیروز: 429
  • 7 روز قبل: 1740
  • 1 ماه قبل: 3942
  • کل بازدیدها: 448618




  • خبرنامه





    کاربران آنلاین

  • پشتیبانی کوثر بلاگ
  • avije danesh
  • ساناز تهرانی
  • شمیم




  • لبخند های پشت خاکریز

    مهدویت امام زمان (عج)



    بازی های دفاع مقدس

    مهدویت امام زمان (عج)



    کرامات و داستان های ائمه اطهار

    آیه قرآن



    دانشنامه امام علی

    آیه قرآن



    اولین های دفاع مقدس

    وصیت شهدا



    جستجو





    ذکر ایام هفته

    ذکر روزهای هفته



    وصیت نامه موضوعی شهدا

    وصیت شهدا



    روز شمار غیبت





    معرفی صفحه وبلاگ به یک دوست






    بازی تمرکز حواس





    جستجو

    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت




    رتبه



      با حروف ابجد بیشتر آشنا شوید   ...

    آشنایی با حروف ابجد

    اذکار٬ تکرار اسماء الله است وسه حساب دارد(کبیر٬ متوسط ٬ صغیر) واثرات آنها هم به همان نسبت کبیر٬ متوسط و صغیر است.

    در تمام اذکار٬ ابجد کبیر به کار می رود و اصولا همه چیز بر روی اعداد است و اعداد هم طبیعتهای مختلف دارند مانند: آبی٬ آتشی٬ بادی٬ خاکی

     

    علم اعداد:

    علم اعداد از جمله علوم اسرار و معارف غریبه ی بشری است که منشاء آثار خارق عادت و مبدأ فعالیت روح انسان و مصدر بروز استعداد فطری اوست.این علم را انبیای عظام و حکمای بزرگ تاسیس کرده اند. برحسب اسراری که خداوند متعال در اعداد قرار داده است٬ این علم مبدأ آثار شگفت آور می باشد و اطلاع بر آن بابی از قدرت روحی بر انسان می گشاید.

     

    از فرمایشات حضرت رسول(ص): حروف ابجد وتفسیر آن را یاد بگیرید

    حروف ابجد(کبیر):

    الف =۱، ب = ۲،ج =۳، د =۴،ه =۵، و =۶،ز=۷، ح = ۸، ط =۹، ی =۱۰، ک =۲۰، ل =۳۰، م =۴۰، ن =۵۰، س =۶۰، ع =۷۰، ف =۸۰، ص =۹۰، ق =۱۰۰، ر=۲۰۰، ش =۳۰۰، ت =۴۰۰، ث =۵۰۰، خ =۶۰۰، ذ =۷۰۰، ض =۸۰۰، ظ =۹۰۰، غ =۱۰۰۰

     

    مراتب اوراد و اذکار:

    اوراد و اذکار دارای مراتب کبیره٬ متوسط و صغیره هستند:

    ۱) مراتب کبیره را به تعداد ابجد کبیر حساب می کنند(حروف تشدیددار را یک حرف به حساب می آورند به استثناء کلمه جلاله الله)٬ مثلا مرتبه ی کبیره الله(۶۶) و صمد(۱۳۴) است.

    ا =۱ ٬ ل =۳۰ ٬ ل =۳۰ ٬ ه =۵ جمع=۶۶

    ص=۹۰ ٬ م = ۴۰ ٬ د =۴ جمع=۱۳۴

     

    2) مراتب متوسطه: اعشار مراتب را می گیرند و باقیمانده را به آن اضافه می کنند

    مثلا مرتبه متوسطه ی صمد می شود: ۱۷ = ۴+۱۳

     

    مراتب صغیره: جمع ارقام مطلقه است. مثلا صمد ۷ = ۴+۳+۱

     

    برای حضور قلب می توانیم مراتب صغیره یا متوسطه یا کبیره را مورد استفاده قرار دهیم که همان مرحله عبادت است. حال اگر در مرتبه اطاعت باشد٬ چه حضور قلب داشته باشیم یا نه باید ذکر را گفت٬ حتی اگر مریض هم باشیم.

     

     

    منبع:aftabir.com

     

    موضوعات: همه, اطلاعات عمومی  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1393-07-03] [ 06:05:00 ب.ظ ]





      برایت آرزو دارم   ...

    دعایت می کنم، عاشق شوی روزی

    بفهمی زندگی بی عشق نازیباست

    دعایت می کنم با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی

    به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی

    بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها

    بخوانی نغمه ای با مهر

    دعایت می کنم، در آسمان سینه ات

    خورشید مهری رخ بتاباند

    دعایت می کنم، روزی زلال قطره اشکی

    بیاید راه چشمت را

    سلامی از لبان بسته ات، جاری شود با مهر

    دعایت می کنم، یک شب تو راه خانه خود گم کنی

    با دل بکوبی کوبه مهمانسرای خالق خود را

    دعایت می کنم، روزی بفهمی با خدا

    تنها به قدر یک رگ گردن، و حتی کمتر از آن فاصله داری

    و هنگامی که ابری، آسمان را با زمین پیوند خواهد داد

    مپوشانی تنت را از نوازش های بارانی

    دعایت می کنم، روزی بفهمی

    گرچه دوری از خدا، اما خدایت با تو نزدیک است

    دعایت می کنم، روزی دلت بی کینه باشد، بی حسد

    با عشق، بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست

    شبانگاهی، تو هم با عشق با نجوا

    بخوانی خالق خود را

    اذان صبحگاهی، سینه ات را پر کند از نور

    ببوسی سجده گاه خالق خود را

    دعایت می کنم، روزی خودت را گم کنی

    پیدا شوی در او

    دو دست خالیت را پرکنی از حاجت و

    با او بگویی:

    بی تو این معنای بودن، سخت بی معناست

    دعایت می کنم، روزی

    نسیمی خوشه اندیشه ات را

    گرد و خاک غم بروباند

    کلام گرم محبوبی

    تو را عاشق کند بر نور

    دعایت می کنم، وقتی به دریا می رسی

    با موج های آبی دریا به رقص آیی

    و از جنگل، تو درس سبزی و رویش بیاموزی

    بسان قاصدک ها، با پیامی نور امیدی بتابانی

    لباس مهربانی بر تن عریان مسکینی بپوشانی

    به کام پرعطش، یک جرعه آبی بنوشانی

    دعایت می کنم، روزی بفهمی

    در میان هستی بی انتها باید تو می بودی

    بیابی جای خود را در میان نقشه دنیا

    برایت آرزو دارم

    که یک شب، یک نفر با عشق در گوش تو

    اسم رمز بگذشتن ز شب، دیدار فردا را به یاد آرد

    دعایت می کنم، عاشق شوی روزی

    بگیرد آن زبانت

    دست و پایت گم شود

    رخساره ات گلگون شود

    آهسته زیر لب بگویی، آمدم

    به هنگام سلام گرم محبوبت

    و هنگامی که می پرسد ز تو، نام و نشانت را

    ندانی کیستی

    معشوق عاشق؟

    عاشق معشوق؟

    آری، بگویی هیچ کس

    دعایت می کنم، روزی بفهمی ای مسافر، رفتنی هستی

    ببندی کوله بارت را

    تو را در لحظه های روشن با او

    دعایت می کنم ای مهربان همراه

    تو هم ای خوب من

    گاهی دعایم کن

     

     

    موضوعات: شعر  لینک ثابت



     [ 05:59:00 ب.ظ ]





      قران از چه کسانی طرفداری میکند ؟؟   ...

    قرآن طرفدار آزادی اندیشه است. امر به اندیشه و تفکر و برشمردن آن به عنوان ویژگی انسان های عالی رتبه، نشان دهنده آزادی انسان در اندیشه است، چرا که بدون آزادی اندیشه، اندیشه معنا پیدا نمی کند.

     

    قرآن کریم به صراحت اکراه بر پذیرش دین و اجبار نسبت به عقاید حقّه را مردود دانسته و حوزه عقیدتی را حوزه‌ای شمرده که باید همراه با آزادی عمل و انتخاب آگاهانه صورت پذیرد؛ و ایمانی را که از روی اختیار و پذیرش قلبی تحقق نیافته باشد، نکوهش می‌کند و برخی از مصادیق آن را بر «نفاق» تطبیق می‌دهد.

     

    قرآن کریم، گشودن بند و زنجیرها را از دست و پای مردم و آزاد کردن آنان را یکی از بهترین نعمت ها و ره آورد رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می داند: «وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی كَانَتْ عَلَیْهِمْ» (سوره اعراف، آیه 157).

     

    بدترین زنجیرها، زنجیر جهل و نادانی است که انسان گرفتار به آنها، نمی تواند حقایق را بشناسد.

    آزادی اندیشه، در قالب امر به تفکر، تعقل، تدبر، و مانند آن، در بیش از سیصد آیه از آیات قرآن کریم مطرح شده است و مهم تر آنکه ذات اقدس الهی، نزول قرآن را، برای هدف تعقل و تدبر معرفی می نماید: «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» (سوره یوسف، آیه 2)؛ ما کتاب خود را به صورت قرآن عربی نازل کردیم تا شاید شما تعقل کنید.

     

    «كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْكَ مُبَارَكٌ لِّیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ» (سوره ص، آیه 29)؛ قرآن کتاب مبارکی است که به سوی تو نازل نمودیم تا در آیاتش تدبر کنند و تا صاحبان عقل ها متذکر شوند.

     

    در آیه دیگر، بی تدبران را چنین توبیخ می فرماید: «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» (سوره محمد، آیه 24)؛ چرا برخی در قرآن تدبر نمی کنند؛ مگر بر آن دل ها قفل زده شده است؟

     

    پس می بینیم که در برخی از آیات قرآن کریم، خداوند متعال امر به تفکر، تدبر و اندیشه کرده است و یا فرمانی داده که اجرای آن منوط به فکر و اندیشه می باشد. همچنین در آیات زیادی اندیشه و تعقل را ویژگی مۆمنان راستین و انسان های حقیقت طلب می داند.

     

    امر به اندیشه و تفکر و برشمردن آن به عنوان ویژگی انسان های عالی رتبه، نشان دهنده آزادی انسان در اندیشه است، چرا که بدون آزادی اندیشه، اندیشه معنا پیدا نمی کند.

     

    ما در سه حوزه این بحث را بررسی می کنیم:

    الف) تفکر درباره قرآن

    «أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفًا كَثِیرًا»؛ (سوره نساء، آیه 82)

    «آیا در [معانى‏] قرآن نمى‏اندیشند؟ اگر از جانب غیر خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسیارى مى‏یافتند.»

    «لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ»؛ (سوره حشر، 21)

     

    «درباره شراب و قمار از تو سۆال می كنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی برای مردم در بر دارد؛ [ولی] گناه آنها از نفعشان بیشتر است. و از تو می پرسند چه چیز انفاق كنند؟ بگو: از مازاد نیازمندی خود. اینچنین خداوند آیات را برای شما روشن می سازد، شاید اندیشه كنید»

     

    « اگر این قرآن را بر كوهى فرو مى‏فرستادیم، یقیناً آن [كوه‏] را از بیم خدا فروتن [و] از هم پاشیده مى‏دیدى. و این مَثَلها را براى مردم مى‏زنیم، باشد كه آنان بیندیشند.»

     

    ب) اندیشه در آفرینش انسان و جهان

    «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لآیَاتٍ لِّأُوْلِی الألْبَابِ* الَّذِینَ یَذْكُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَكَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»؛ (آل عمران، آیات 190-191)

     

    «مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و در پى یكدیگر آمدن شب و روز، براى خردمندان نشانه‏هایى [قانع كننده‏] است.

    همانان كه خدا را [در همه احوال‏] ایستاده و نشسته، و به پهلو آرمیده یاد مى‏كنند، و در آفرینش آسمانها و زمین مى‏اندیشند [كه:] پروردگارا، اینها را بیهوده نیافریده‏اى منزهى تو! پس ما را از عذابِ آتش دوزخ در امان بدار.»

     

    «أَوَلَمْ یَنظُرُواْ فِی مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَیْءٍ»؛ (سوره اعراف، آیه 185)

    «آیا در ملكوت آسمانها و زمین و هر چیزى كه خدا آفریده است ننگریسته‏اند.»

     

    «أَوَلَمْ یَتَفَكَّرُوا فِی أَنفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَإِنَّ كَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَاء رَبِّهِمْ لَكَافِرُونَ»؛ (سوره روم، آیه 8)

     

    «آیا در خودشان به تفكّر نپرداخته‏اند؟ خداوند آسمانها و زمین و آنچه را كه میان آن دو است، جز به حق و تا هنگامى معیّن، نیافریده است، و [با این همه‏] بسیارى از مردم لقاى پروردگارشان را سخت منكرند.»

     

    «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ»؛ (همان، 21)

     

    «و از نشانه‏هاى او اینكه از [نوع‏] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید، و میانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى، در این [نعمت‏] براى مردمى كه مى‏اندیشند قطعاً نشانه‏هایى است.»

     

    «وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْهَارًا وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ»؛ (سوره رعد، آیه 3)

     

    «و اوست كسى كه زمین را گسترانید و در آن، كوه‏ها و رودها نهاد، و از هرگونه میوه‏اى در آن، جُفت جُفت قرار داد. روز را به شب مى‏پوشاند. قطعاً در این [امور] براى مردمى كه تفكر مى‏كنند نشانه‏هایى وجود دارد.»

     

    «إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا كَمَاء أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاء فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأَرْضِ مِمَّا یَأْكُلُ النَّاسُ وَالأَنْعَامُ حَتَّىَ إِذَا أَخَذَتِ الأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّیَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَیْهَآ أَتَاهَا أَمْرُنَا لَیْلاً أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِیدًا كَأَن لَّمْ تَغْنَ بِالأَمْسِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ»؛ (یونس، 24)

     

    «در حقیقت، مَثَلِ زندگى دنیا بسان آبى است كه آن را از آسمان فرو ریختیم، پس گیاه زمین- از آنچه مردم و دامها مى‏خورند- با آن درآمیخت، تا آن گاه كه زمین پیرایه خود را برگرفت و آراسته گردید و اهل آن پنداشتند كه آنان بر آن قدرت دارند، شبى یا روزى فرمان [ویرانى‏] ما آمد و آن را چنان درویده كردیم كه گویى دیروز وجود نداشته است. این گونه نشانه‏ها [ى خود] را براى مردمى كه اندیشه مى‏كنند به روشنى بیان مى‏كنیم.»

     

     

    در برخی از آیات قرآن کریم، خداوند متعال امر به تفکر، تدبر و اندیشه کرده است و یا فرمانی داده که اجرای آن منوط به فکر و اندیشه می باشد. همچنین در آیات زیادی اندیشه و تعقل را ویژگی مۆمنان راستین و انسانهای حقیقت طلب می داند.

     

    « وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ* ثُمَّ كُلِی مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِی سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذَلِكَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ »؛ (سوره نحل، آیه 68-69)

     

    «و پروردگار تو به زنبور عسل وحى [الهام غریزى‏] كرد كه از پاره‏اى كوه‏ها و از برخى درختان و از آنچه داربست [و چفته‏سازى‏] مى‏كنند، خانه‏هایى براى خود درست كن، سپس از همه میوه‏ها بخور، و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه، بپوى. [آن گاه‏] از درون [شكم‏] آن، شهدى كه به رنگهاى گوناگون است بیرون مى‏آید. در آن، براى مردم درمانى است. راستى در این [زندگى زنبوران‏] براى مردمى كه تفكر مى‏كنند نشانه [قدرت الهى‏] است.»

     

    ج) تفکر در نفع و ضرر

    «یَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ كَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَیَسْأَلُونَكَ مَاذَا یُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ یُبیِّنُ اللّهُ لَكُمُ الآیَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ»؛ (سوره بقره، آیه 219)

     

    «از تو درباره شراب و قمار مى‏پرسند، بگو: در ارتكاب آن دو گناهى است بزرگ و سودهایى (مادى) براى مردم، و گناه آنها بزرگتر از سودشان است. و از تو مى‏پرسند كه چه چیز انفاق كنند؟ بگو: آنچه میسور است. اینگونه خداوند براى شما آیات خود را روشن مى‏كند، شاید بیندیشید.»

     

     

     

    منبع: تبیان

    موضوعات: همه, نکته های ناب قرانی  لینک ثابت



     [ 05:52:00 ب.ظ ]





      دختر شهیدی که با مو های تراشیده در شهر چرخانده شد   ...

    لیلا فاتحی‌کرجو خواهر شهیده می‌گوید: ناهید 15 ساله بود که خواستگار داشت. خواستگار او شغل، درآمد و وضعیت خوبی داشت و اصرار زیادی به این ازدواج داشت. ناهید هم راضی نبود. فاصله سنی زیادی با آن مرد داشت و می‌گفت «من هنوز به سن ازدواج نرسیده‌ام». مراسم نامزدی مختصری برگزار شد. کم کم متوجه شدیم داماد با ما سنخیتی ندارد.

     

    تاریخ تکرار می‌شود؛ روزگاری می‌رفت که زمین و آسمان از جهالت خسته شود؛ پیامبر اکرم(ص) ظهور کرد و بت‌ها را بیرون راند و از دل‌های غبارگرفته زدود. تمام غبارها را از دل‌ سمیه همسر یاسر و مادر عمار ربود و همین زدودن‌ غبار دل‌ها، ابوجهل‌ها را بر آن داشت تا سمیه را زیر بار سنگین شکنجه‌ها قرار دهد تا به اسلام توهین کند؛ او زیر بار شکنجه‌ها به شهادت رسید به جرم گرویدنش به دین مبین اسلام و ایمان آوردن به پیامبر اکرم(ص).

     

    بیش از 1400 سال بعد، سمیه دیگری پرچم دفاع از اسلام را بلند کرد؛‌ آن هم در خطه کردستان که هنوز هم نام و یادش در ذهن مردمان سرزمین‌اش جاودانه و زنده است.

     

    جام نیوز، نام سمیه شهید ایران «ناهید فاتحی‌کرجو» است، پدرش پرسنل ژاندارمری بود و مادرش خانه‌دار. او از کودکی هم قلب مهربانی داشت، اغلب لباس‌ها و وسایلش را به دیگران هدیه می‌کرد. از دوره نوجوانی با گروه‌های مبارز مسلمان همکاری نزدیک داشت و دیگر همسالانش را نسبت به ظلم و ستم رژیم پهلوی آگاه می‌کرد. بعد از درخشیدن نوری از قلب زمین، این نوجوان 13 ساله، از یاران روح‌الله شد.

     

    * جلوی تلویزیون ایستاد و با امام درد دل کرد

    «محمود فاتحی کرجو» پدر شهیده می‌گوید: ناهید، مذهبی و نترس بود. در جلسات قرآن و جلسات مبارزه با رژیم شاه شرکت می‌کرد و درباره جلساتی که شرکت کرده بود، با دیگران صحبت می‌کرد. در راهپیمایی‌های انقلاب حضور داشت و با دیدن عکس و پوستر شهدا منقلب می‌شد.

     

    به امام خمینی(ره) علاقه زیادی داشت. روز 12 بهمن که برای نخستین بار، امام(ره) را در تلویزیون دید، با صدای بلند مرا صدا کرد و گفت «بابا این آقای خمینی است». دستش را روی صفحه تلویزیون کشید و گفت «خیلی دوست دارم از نزدیک با او صحبت کنم» و جلوی تلویزیون ایستاد و شروع کرد به درد دل کردن با امام.

     

    * جستجوی مادر برای پیدا کردن ناهید و نامه‌ های تهدید‌ آمیز کومله

    لیلا فاتحی‌کرجو می‌گوید: مادرم، با کرایه‌ قاطر یا با پای پیاده، روستاهای اطراف را گشت، اما او را پیدا نکرد. پس از ربوده شدن ناهید، مرتب نامه‌های تهدید کننده به خانه ما می‌انداختند، زنگ خانه را می‌زدند و فرار می‌کردند.

     

    در آن نامه‌ها، خانواده‌ را تهدید کرده بودند که اگر با نیروهای سپاه و پیشمرگان کرد همکاری کنید، بقیه فرزندان‌تان را می‌دزدیم یا اینکه می‌نوشتند شبانه به خانه‌تان حمله می‌کنیم و فرزندان را جلوی چشم مادرشان خواهیم کشت. زمان سختی بود. بچه‌ها سن زیادی نداشتند. مادرم هم باردار بود. اضطراب و نگرانی در خانه حاکم بود. مادرم همه جا را می‌گشت تا خبری از ناهید بگیرد.

     

    سیده زینب مادر شهیده «ناهید فاتحی‌کرجو» در زمستان سخت و سرد کردستان به همه جا سر می‌کشید، گاهی بعضی از فرصت طلبان از او مبالغ زیادی پول می‌گرفتند تا آدرس یا خبری از ناهید به او بدهند و آدرس قلابی می‌دادند. خیلی او و خانواده‌اش را اذیت می‌کردند. او تمام شهرهای کردستان را به دنبال ناهید گشت، اما اثری از او پیدا نکرد

     

    سقز، بوکان، دیواندره، مریوان، آبادی‌های اطراف شهرهای مختلف، … هر کجا که می‌گفتند کومله مقر دارد، می‌رفت. نیروهای پاسدار هم از اسارت ناهید خبر داشتند و آنها هم به دنبال ناهید و دیگر اسرا می‌گشتند.

     

    * کومله‌ ها موهای سر ناهید را تراشیده و او را در روستا می‌ گردانند

    شهلا فاتحی کرجو خواهر شهیده اضافه می‌کند: خبر به ما رسید که کومله‌ ها، موهای سر ناهید را تراشیده و او را در روستا می‌ گردانند. شرط رهایی ناهید را توهین به حضرت امام(ره) قرار داده بودند اما ناهید استقامت کرده و در برابر این خواسته آنها، شهادت را بر زنده بودن و زندگی با ذلت ترجیح داده بود.

     

    مردم روستا، در آن شرایط سخت که جرأت دم زدن نداشتند، به وضعیت شکنجه وحشیانه‌ این دختر اعتراض کرده بودند. بعد از مدتی به آنها گفته شد، او را آزاد کرده‌ اند.

     

    * و اما زنده به گور کردن سمیه کردستان توسط ضد انقلاب

    ناهید فقط  16سال داشت؛ او را به شدت شکنجه کرده بودند. موهای سرش را تراشیده بودند. هیچ ناخنی در دست و پا نداشت. جای جای سرش کبود و شکسته بود. پس از شکنجه‌های بسیار او را در آذر ماه 1361 زنده به گور کردند و پیکر مطهر این شهیده به تهران منتقل و سپس در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.

     

    * ناهید، خیلی زیبا دعا و قرآن می‌ خواند

    مریم فاتحی کرجو خواهر این شهیده ادامه می‌دهد: ناهید به قرآن علاقه زیادی داشت. در ماه مبارک رمضان حتماً در کلاس قرآن شرکت می‌کرد و قرآن را ختم می‌کرد. خیلی زیبا دعا و قرآن می‌خواند. دعاهای ائمه را با حزن خاصی می‌خواند و ما از خواندن او لذت می‌بردیم.

     

    * ایستادگی سمیه کردستان در مقابل ساواک

    یکی از دوستان شهید «ناهید فاتحی‌کرجو» بیان می‌دارد: سال 1357، تظاهرات زیادی در سنندج برگزار می‌شد. یک روز، در خانه مشغول کار بودم که متوجه سر و صدای زیادی شدم. از خانه بیرون رفتم. ناهید و مادرش در خیابان بودند و همسایه‌ها دور و بر آنها جمع شده بودند.

     

    خیلی ترسیدم. سر و صورت ناهید زخمی و کبود شده بود و با فریاد از جنایات رژیم پهلوی و درنده خویی‌های ساواک می‌گفت. گویا در تظاهرات او را شناسایی کرده و کتک زده بودند و قصد دستگیری او را داشتند.

    آن قدر با باتوم و شلاق به او زده بودند که پشتش سیاه و کبود شده بود. درد زیادی داشت که نمی‌توانست بایستد.

     

    * نفوذ یک کومله در زندگی سمیه کردستان

    لیلا فاتحی‌کرجو خواهر شهیده می‌گوید: ناهید 15 ساله بود که خواستگار داشت. خواستگار او شغل، درآمد و وضعیت خوبی داشت و اصرار زیادی به این ازدواج داشت. ناهید هم راضی نبود. فاصله سنی زیادی با آن مرد داشت و می‌گفت «من هنوز به سن ازدواج نرسیده‌ام». مراسم نامزدی مختصری برگزار شد. کم کم متوجه شدیم داماد با ما سنخیتی ندارد.

     

    بعضی وقت‌ها رفتار مشکوکی از خود نشان می‌داد. چندی بعد او را به خاطر فعالیت‌های ضدانقلابی‌اش و در حین ارتکاب جرم دستگیر کردند. ما آن وقت بود که فهمیدیم از اعضای کومله بوده است و بعد از محاکمه اعدام شد. ناهید اصلاً او را دوست نداشت و نمی‌خواست چیزی از او بداند. ناهید را برای بازجویی هم برده بودند. اما چون چیزی نمی‌دانست بعد از مدتی او را آزاد کردند.

     

    بعد از قضیه نامزدی‌اش، تمام فکر و ذهنش مطالعه و خواندن قرآن بود. اما خیلی به او فشار آمده بود. تحمل حرف مردم را نداشت. او هم تودار بود. حرف و کنایه‌های مردم را می‌شنید و تو دلش می‌ریخت و دم نمی‌زد. در واقع فشار مضاعفی را تحمل می‌کرد. از یک طرف مردم می‌گفتند «او جاسوس کومله است چون نامزدش کومله بوده»، از طرف دیگر می‌گفتند «او جاسوس سپاه است و نامزدش را لو داده است». بعد از اعدام نامزدش و سختی‌هایی که متحمل شده بود، معمولا هر جا می‌رفت، من همراه او بودم.

     

     

    * زمستانی که کومله ناهید را به اسارت گرفت

    لیلا فاتحی‌ کرجو ادامه می‌دهد: روز دوشنبه بود؛ در روزهای سرد دی‌ ماه 1360 ناهید بیمار شد به طوری که باید دکتر می‌رفت. من در حال شستن رخت بودم. قرار شد او برود و من بعد از تمام شدن کارم، پیش او بروم. درمانگاه در میدان آزادی سنندج بود. نیم ساعت بعد کارم تمام شد و به سمت درمانگاه رفتم.

     

    مطب تعطیل شده بود. دور و برم را گشتم. خبری از ناهید نبود. به خانه برگشتم. مادرم مطمئن بود که اتفاقی نیفتاده است. با اطمینان از پاکدامنی دخترش می‌گفت «حتماً کاری داشته است، رفته دنبال کارش، هر کجا باشد برمی‌گردد؛ دختر سر به هوا و بی‌فکری نیست».

     

    مادر به من هم دلداری می‌داد. شب شد، اما او برنگشت. فردا صبح مادرم به دنبال گمشده‌اش به خیابان‌ها رفت. از همه کسانی که او را می‌شناختند پرس و جو کرد. از دوستان، همکلاسی‌ها، مغازه‌دارها و … پرسید.

     

    تا اینکه چند نفر از افرادی که او را می‌شناختند، گفتند «ناهید را در حالی که چهار نفر او را دور کرده بودند، دیده‌اند که سوار مینی‌بوس شده است». مادرم، راننده مینی‌بوس را که آنها را سوار کرده بود پیدا کرد و از او درباره ناهید پرسید. راننده اول می‌ترسید اما با اصرار مادرم گفت که «آنها را در یکی از روستاهای اطراف سنندج پیاده کرده است».

     

     

     

    منبع: فارس

    موضوعات: همه, به یاد شهدا ...  لینک ثابت



     [ 05:42:00 ب.ظ ]





      نماز مقبول مانع عذاب آخرت است   ...

    نمازی که عذاب خدا را بر بنده اش کم می کند 2 رکعت است.  اگر خداوند از کسی دو رکعت نمازش را قبول کند، او را عذاب نمی کند.

     

    نماز عبادتی است که آثار و برکات فراوانی دارد و طبق فرموده امام صادق(علیه السلام) دو رکعت نماز مقبول مانع عذاب الهی است.

     

    نماز

    نمازِ صحیح، یک مرحله است و نماز مقبول، مرحله‏اى بالاتر مى‏باشد. شما ممکن است خوب درس بخوانید، ولى قبولى آخر سال، مهمّ است.

     

    ممکن است انسان همیشه نماز و عبادت‏هاى خود را بجا آورد، ولى بخاطر نقص و ضعف‏هایى که نماز او دارد، در پیشگاه خداوند، پذیرفته نشود.

     

    ممکن است شاگردى نمره خوب هم بگیرد، ولى اخلاق و وضع او مورد رضایت خاطر آموزگار نباشد.

    پس، ملاک در ارزش نماز، قبولى آن است. باید کوشید تا نمازى پسندیده به آستان خدا تحویل داد.

     

    امام على علیه السلام مى‏فرماید:«کونوا على قبول العمل اشدّ عنایهّ منکم على العمل»(بحار الانوار، ج 71 ص 173.)

    بیش از انجام عمل، به قبولى آن عنایت و توجّه داشته باشید.

     

    نماز عبادتی است که نظیر آن وجود ندارد. آثار و برکاتی که برای نماز ذکر شده، برای هیچ عبادت دیگری وارد نشده است. نماز دو گونه است: واجب و مستحب. نماز های واجب نمازهایی است که به صورت روزانه و در وقت مشخص خوانده می شود و ترک آن عقاب و عذاب خداوند را در پی دارد.

     

    نماز مستحب، نمازی است که اقامه آن واجب نیست و به همین دلیل ارزش و ارج بسیاری دارد. نماز های مستحب یا نوافل (نفل به معنای زاید و افزون است) نیز دو دسته اند: نوافلی که برای آن ها دستور و روش داریم، مانند نافله های روزانه، نماز پدر و مادر، نماز حاجب، نماز استغاثه و … . دسته دوم نیز نوافلی است که دستوری برای آن ها نداریم، مانند این که فرد دو رکعت نماز مستحب بخواند.

     

    امام صادق (علیه السلام) در فضیلت و جایگاه نماز فرمود: من قَبِلَ الله منه صلاهً واحدهً لم یعذّبه؛  اگر خداوند از کسی دو رکعت نمازش را قبول کند، او را عذاب نمی کند.

     

    یعنی یک نماز مقبول، از عذاب اخروی که پایان ندارد، جلوگیری می کند.

    درباره فضیلت نماز های مستحب و نوافل در حدیث آمده است که: نماز های نافله، به منزله هدیه است و در هر صورت پذیرفته می شود.

     

    البته با همه تأکید و تشویقی که درباره انجام نماز های مستحبی است، ادای آن ها باید از روی علاقه و عشق باشد و انسان، بر خودش آن ها را تحمیل نکند. سعی کند که ابتدا آمادگی روحی و علاقه و کشش قلبی بیابد، آنگاه به انجام آن ها بپردازد. در نماز های مستحب برخی ارفاق ها وجود دارد که در نماز های واجب نیست که برای جذب بیشتر افراد است، از جمله اینکه:

     

    نماز مستحب را هم می توان ایستاده خواند، هم نشسته.

    در نماز مستحب، می توان فقط سوره حمد را خواند و به رکوع رفت.

     

    در نماز مستحب، شک میان رکعت اول و دوم، نماز را باطل نمی کند و نمازگزار می تواند تصمیم بر هر کدام بگذارد.

    انجام کم و زیادهای اشتباهی در نماز مستحب، سجده سهو ندارد.

     

    برای نماز های واجب، بهتر است انسان به مسجد برود ولی درباره نوافل چنین دستوری نیست.

     

    این ساده گیری ها برای تشویق افراد به این عبادت های سازنده است. حتی اگر نماز مستحب را کسی در وقتش نتوانست بخواند، قضای آن را می تواند انجام دهد، که در این صورت، طبق حدیث، خداوند به فرشتگان مباهات کرده و می فرماید: به بنده ام بنگرید! چیزی را که بر او واجب نکرده ام، قضا می کند! (و در حدیث دیگری افزوده شده که: شما را شاهد می گیرم که او را آمرزیدم)

     

    کدام نماز مقبول است؟

    بر اساس آیات کتاب خدا و روایات و اخبار، نمازى که مقرون به سه شرط است بدون شک مورد قبول خداست:

     

    1 ـ ایمان.

    2 ـ تقوا.

     

    3 ـ جمع بودن شرایط ظاهرى و باطنى نماز در حد وسع مکلف، از قبیل طهارت صحیح، نیت خالص، وقت، مکان مباح، صحت قرائت، ترتیب، موالات، طمأنینه، قبله و سایر شرایط.

     

    نماز کسى که اعتقاد صحیحى به حق و قیامت و نبوت و کتاب و ملائکه ندارد قابل قبول نیست.

     

     

     

    منبع: تبیان

    موضوعات: همه, نماز  لینک ثابت



     [ 05:37:00 ب.ظ ]





      عاشقی با اگر و شاید و اما نشود   ...

    شعر بسیار زیبا،از دستش ندید

     

    عشق در واژه نمیگنجد و معنا نشود

    عاشقی با اگرو شاید و اما نشود

    شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

    هرکسی دربه در خانه ی لیلا نشود

    دیراگر راه بیوفتیم به یوسف نرسیم

    سر بازار که او منتظر ما نشود

    لذت عشق به این حس بلاتکلیفیست

    لطف تو شاملم آیا بشود یا نشود؟

    من فقط روبه روی گنبد تو خم شده ام

    کمرم غیردر خانه ی تو تا نشود

    هرقدر باشد اگر دور ضریح تو شلوغ

    من ندیدم که بیاید کسی و جا نشود

    بین زوار که باشم کرمت بیشتر است

    قطره هیچ است اگر وصل به دریا نشود

    امن تر از حرمت نیست همان بهتر که

    کودک گم شده در صحن تو پیدا نشود

    دردهایم به تو نزدیک ترم کرده طبیب

    حرفم این است که یک وقت مداوا نشود

    بهتراز این که کسی لحظه ی پابوسی تو

    نفس آخرخود را بکشد، پا نشود

    طوری افتاده گره بر دل بی تاب دخیل

    که به جز دست تو با دست کسی وا نشود

    لحظه ی واشدن سفره ی حاجات شنید

    هرکه از جانب تو پاسخی، الا نشود

    آخرش بی بروبرگرد مرا خواهی کشت

    عاشقی با اگرو شاید و اما نشود…

    موضوعات: همه  لینک ثابت



     [ 05:29:00 ب.ظ ]





      فضیلت ماه ذی الحجه   ...

    فضیلت ماه ذی الحجه

    دهه اول این ماه بسیار با ارزش است تا آن جا که رسول خدا(ص) فرموده اند: روزهایی پاکتر از این دهه، نزد خداوند نیست.

    -روزه گرفتن نه روز اول این ماه سفارش شده است.

    اول ذی الحجه سالروز ازدواج آسمانی حضرت علی و حضرت فاطمه(س) می باشد.

    اعمال شب اول ماه:

    نماز، قرائت حمد، روزه اول ماه

    موضوعات: همه  لینک ثابت



     [ 05:22:00 ب.ظ ]





      نماز های دهه اول ذی الحجه ( از امشب شروع میشه )   ...

    نماز شب های دهه اول ذی الحجۀ

     

     

     

    ( اقبال الاعمال،ص625/ وسائل الشیعۀ،ج8، ص183 به نقل از اقبال الاعمال)

     

     

     

    حضرت صادق علیه السلام فرمود:

     

     

     

    پدرم محمّد بن علی علیه السلام به من فرمود:

     

     

    فرزندم! در همه شب های دهه اول ذی الحجّۀ

     

     

    دو رکعت نمازی را که بین نماز مغرب و عشا خوانده می شود ، ترک مکن

     

    . در این دو رکعت نماز ، در هر رکعت ، یک بار سوره حمد ، یک بار سوره توحید، و نیز این آیه را بخوان:

     

     

     

    «وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ، وَ قالَ مُوسى‏ لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ».

     

     

    اگر این عمل را انجام دهی ، در ثواب حاجیان شریک می شوی ، هرچند حجّ به جا نیاوری.

     

    از امشب شروع میشه.

    موضوعات: همه, نماز  لینک ثابت



     [ 04:46:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    حلال جمیع مشکلات است حسین شوینده ی لوح سیئات است حسین ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلاست جائی که سفینه ی نجات است حسین