دستهایت روسری را از وسط تا می کند
این مثلث در مربع سخت غوغا می کند
مثل یک منشور در برخورد با نور سفید
روسری، روی سر تو رنگ پیدا می کند
سبز، قرمز، سرمه ای … فرقی ندارد رنگها
صورت تو روسری ها را چه زیبا می کند
می شود هر تار مو یک شب، ولی یک روسری
این همه شب را چطوری در دلش جا می کند
باد می ریزد به دورت حسرت تلخ مرا
باد روزی روسری را از سرت وا می کند
[شنبه 1393-07-19] [ 10:19:00 ب.ظ ]