مهمان کربلا
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   






موضوعات

  • همه
  • همه
  • سفارش های بزرگان
  • داستان های کوتاه
  • نکته های ناب قرانی
  • عفاف و حجاب
  • ظهور
  • اطلاعات عمومی
  • به یاد شهدا ...
  • نماز
  • تربیت فرزند شیعه
  • فرزند پروری
  • سلامتی
  • شهدای و ایثار گران حوزوی
  • بزرگان حوزه
  • شعر
  • شناخت اهل بیت
  • طب سنتی
  • آشپزی ( کیک )
  • طنز
  • غدیر
  • عکس و حرف
  • اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺳﺎﻟﻢ
  • جوان و جوانی
  • ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ
  • ﻭﻻﻳﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • خداوندا
  • زندگینامه
  • احکام بانوان
  • متن ادبی
  • آشپزی ( انواع غذا )
  • آشپزی ( نکته ها )
  • کلیپ
  • دانلود
  • همسرداری
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • رمضان
  • آشپزی ( آش ها)
  • عروسک بافی
  • مناسبت ها
  • لبخند های پشت خاکریز
  • معرفی کتاب
  • حدیث
  • احادیث
  • احادیث اخلاقی
  • ائمه اطهار
  • آشپزی
  • سوپ ها
  • ماه محرم
  • دهه چهارم
  • عدل الهی
  • نشانه های مؤمن چیست ؟
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • جنگ نرم
  • رشد و خود سازی
  • داروخانه معنوی
  • متفرقه دینی
  • کودک و سیسمونی


  • دی 1403
    شن یک دو سه چهار پنج جم
     << <   > >>
    1 2 3 4 5 6 7
    8 9 10 11 12 13 14
    15 16 17 18 19 20 21
    22 23 24 25 26 27 28
    29 30          




    آخرین مطاب






    آمار

  • امروز: 188
  • دیروز: 28
  • 7 روز قبل: 392
  • 1 ماه قبل: 1832
  • کل بازدیدها: 471421




  • خبرنامه





    کاربران آنلاین

  • الهه میرزا
  • سمیه صالحی
  • متین
  • فضه اسلامی
  • هانیه قلی پور




  • لبخند های پشت خاکریز

    مهدویت امام زمان (عج)



    بازی های دفاع مقدس

    مهدویت امام زمان (عج)



    کرامات و داستان های ائمه اطهار

    آیه قرآن



    دانشنامه امام علی

    آیه قرآن



    اولین های دفاع مقدس

    وصیت شهدا



    جستجو





    ذکر ایام هفته

    ذکر روزهای هفته



    وصیت نامه موضوعی شهدا

    وصیت شهدا



    روز شمار غیبت





    معرفی صفحه وبلاگ به یک دوست






    بازی تمرکز حواس





    جستجو

    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت




    رتبه



      فایل صوتی درس اخلاق ایت الله بهجت (رضایت امام زمان )   ...
    موضوعات: سفارش های بزرگان, ظهور, دانلود, درس اخلاق, فایل صوتی  لینک ثابت



    [دوشنبه 1394-10-07] [ 04:19:00 ب.ظ ]





      نقش بی نظیر زنان در زمینه‌سازی جامعه ایده آل مهدوی   ...

    در دوران غيبت امام مهدي(عج) باورمندان مهدويت داراي رسالت و مسئوليت خطيري مي ‌باشند. منتظران واقعي و راستين در جامعه منتظران جهت نيل به جامعه ايده‌آل مهدوي از پاي ننشسته و با تلاش و كوشش مضاعف و با ارائه برنامه و راهكارهاي تبليغي، زمينه شوق و علاقه مردم را جهت درك ظهور و آمدن حضرت مهدي(عج) دو چندان مي ‌كنند. منتظران واقعي با اجراي دو مسئوليت در جامعه زمينه تحقق ظهور را تسهيل مي‌ نمايند، نخستين مسئوليت كه شايد مهم ترين نيز باشد همان خود انديشي و خود سازي است؛ يعني منتظِر واقعي قبل از آن‌ كه به فكر ديگران باشد (دگرانديشي داشته باشد) بايد با احياي شاخصه هاي مهدي پسند و مزين شدن به خصال نيك و اخلاق اسلامي خود را در زمره ياران واقعي امام مهدي(عج) قرار دهد. دومين مسئوليت بعد از خودانديشي، دگرانديشي مي ‌باشد. در اين مسئوليت، منتظِر واقعي با تبليغ و اشاعه فرهنگ ناب مهدوي در ميان منتظران، عشق و علاقه آنان را نسبت به امام مهدي(عج) و ظهور او بر مي ‌انگيزاند و مردم را نسبت به آمدن حضرت مهدي(عج) و تشكيل حكومت جهاني تشنه و مشتاق مي ‌نمايد. در اين ميان نقش زنان ـ كه جمعيت انبوهي از مردم را تشكيل مي ‌دهند ـ نقش خطير و مهمي است؛ زيرا قلمرو و نفوذ زنان در جامعه و ابعاد مختلف آن، داراي گستره وسيعي مي ‌باشد؛ يعني علاوه بر جامعه، در خانواده و مدرسه و… جهت تربيت نسل منتظِر و پرورش ياران خاص حضرت، نقش بي ‌نظير و بي ‌بديلي را بر عهده دارند. از اين رو زنان منتظِر به خاطر جايگاه مهم اجتماعي، و خانوادگي در صورت انجام صحيح مسئوليت، منتظران و جامعه منتظران را به سوي جامعه ايده‌آل مهدوي سوق خواهند داد.
    زمينه ‌سازي: مقدمه چيني، آماده ساختن استعداد و تهيه مقدمات براي منظوري را زمينه ‌سازي گويند[1].
    ظهور در لغت: آشكار شدن چيز پنهان[2]، پديدار شدن و هويدايي را گويند[3]. ظهور در مباحث مهدويت به معناي ظاهر شدن حضرت مهدي(عج) پس از زيستن طولاني، جهت برپايي حكومت عدل جهاني است. نكته مهم در ظهور، مسبوق بودن آن به غيبت است.[4] نقش: كنايه از طرح تازه افكندن و صورت نو ظاهر ساختن مي ‌باشد.[5]
    اجتماع در لغت: كاري كه به اجتماع و به همگان بستگي داشته باشد، آن ‌چه مربوط به گروهي كه با هم زندگي مي‌ كنند، باشد[6].
    اجتماع در اصطلاح، «در گسترده‌ ترين معنا، آن‌ گونه كه در مورد انسان‌ ها به كار برده مي‌ شود، هر نوع رفتار يا نگرشي است كه از طريق تجربه حال يا گذشته از رفتار ساير مردم(مستقيم يا نامستقيم) تأثير پذيرفته باشد، يا اشاره به رفتاري است كه به سوي مردم جهت‌ گيري شده باشد.[7]
    فرهنگي در لغت: به چيزي گفته مي ‌شود كه منسوب به فرهنگ باشد و فرهنگ به معناي دانش، علم، معرفت و يا مجموعه آداب و رسوم گفته مي‌ شود[8].
    فرهنگ در اصطلاح، «شامل الگوهايي است؛ آشكار و نا آشكار از رفتار و براي رفتار كه به واسطه نمادها حاصل مي‌ شود و انتقال مي ‌يابد؛ نمادهايي كه دست ‌آوردهاي متمايز گروه ‌هاي انساني و از جمله تجسم ‌هاي آن ها را در كار ساخت تشكيل مي‌ دهند. هسته اصلي فرهنگ، شامل عقايد سنتي و به خصوص ارزش‌ هاي وابسته به آن هاست».[9]
    سياسي در لغت: «منسوب به سياست؛ و سياست، حكم راندن به رعيت و اداره كرن امور مملكت و حكومت كردن را گويند».[10] سياست در اصطلاح، «يك برنامه پيش انديشيد‌ني براي هدف ‌ها و طرز عمل ‌هاست. فرايند سياست، عبارت است از ضابطه ‌مندي، اعلام و به كار بستن تقاضاها و چشم ‌داشت‌ ها».[11]
    اقتصادي در لغت: «منسوب به اقتصاد»[12] را گويند. اقتصاد در اصطلاح، اين ‌گونه تعريف شده است: «علم اقتصاد، رفتار انسان را در ارتباط با وسايل كمياب كه موارد استعمال گوناگون دارند، به اهداف معين، هم ‌چون حداكثر كردن درآمد، مطالعه مي ‌كند و اين مطالعه معمولاً با به كارگيري داده‌ هاي قيمت در مقايسه، انجام مي ‌شود. اما انتخاب ميان اهداف معين معمولاً مستلزم انتخاب ميان ارزش ‌ها و سياست ‌هاي اجتماعي است».[13]

    1. ديدگاه‌ ها در مورد زمينه ‌سازي

    در روايات اسلامي، مطالب بسياري در مورد انتظار و فرج آمده و به منزله بهترين اعمال معرفي گرديده است. رسول گرامي اسلام(ص) مي ‌فرمايد: بهترين اعمال امت من، انتظار فرج(گشايش) خداوند عزوجل است. [14] هم‌ چنين فرموده‌اند: بهترين عبادت، انتظار فرج است. [15] برداشت ‌هاي متفاوت از مفهوم انتظار، موجب گرديده تا نظرات متفاوت و متضاد رخ بنمايد و بر اساس اين برداشت‌ ها، تكاليف متفاوتي ارائه شود. براي روشن ‌شدن وظيفه شيعيان و منتظران واقعي حضرت، بررسي نظريات و ديدگاه ‌ها و در نهايت روش صحيح آن ضروري به نظر مي ‌رسد.

    1 ـ 1 زمينه‌ سازي منفي

    عده‌اي انتظار فرج را به اين معنا دانسته‌اند كه جامعه بايستي به حال خود رها شود و نبايد به فساد آن توجهي نشان داد تا زمينه ظهور ـ كه دنيايي پر از ظلم و فساد است ـ فراهم آيد. عده‌اي فراتر از اين عقيده معتقدند نه تنها نبايد جلوي فساد و گناهان را گرفت، بلكه بايستي به آن ها دامن زد تا هر چه بيشتر زمينه ظهور حضرت(عج) فراهم آيد.[16] اين انتظار همواره مورد مذمّت و سرزنش قرار گرفته است؛ چرا كه منجر به تعطيل شدن حدود و مقررات اسلامي گشته و با موازين اسلامي و قرآني سازگاري ندارد.[17]

    2 ـ 1 عدم زمينه‌ سازي

    برخي با تمسك به بعضي روايات، مانند: «هر علم و پرچمي قبل از ظهور قائم، باطل است»، هرگونه زمينه ‌سازي و تشكيل حكومت را باطل و بر خلاف اسلام مي ‌دانند و آن را در راستاي بسته شدن باب مهدويت برشمرده‌اند. از اين جمله مي ‌توان به انجمن حجتيه اشاره نمود كه به وسيله شيخ محمود ذاكر زاده تولايي، معروف به شيخ محمود حلبي(1279 ـ 1376ه ـ ش) تأسيس شد و پس از انقلاب اسلامي نيز به دليل تضاد افكار آنان با انقلاب اسلامي، نه تنها با آن همكاري نكردند، بلكه در مواردي با آن مقابله نيز مي ‌كردند. اين گروه در پي سخنراني حضرت امام خميني(ره) مبني بر مذمت كساني‌كه معتقد به زياد شدن فساد براي ظهور امام زمان(عج) بودند طبق بيانيه‌اي به طور رسمي انحلال خود را اعلام كرد.[18] اين گروه هيچ مسئوليتي را متوجه مردم نمي ‌دانند، بلكه تنها، دعا را براي ظهور حجت، لازم مي‌ دانند.

    3 ـ 1 زمينه‌ سازي مثبت

    «زمينه‌ سازي مثبت» را بايد در معناي«انتظار سازنده» جستجو نمود. انتظار سازنده، همان انتظار راستيني است كه به عنوان«با فضيلت ‌ترين عبادت» ياد شده است[19]. در طول يازده سده غيبت كبري امام عصر(عج) درخشان ‌ترين چهره‌اي كه به اين «انتظار سازنده و زمينه ‌سازي مثبت» جلوه خاص بخشيده است، حضرت امام خميني (ره) كه با طرح انديشه حكومت اسلامي در عصر غيبت، به«انتظار»، معنا و مفهوم تازه‌اي بخشيد. ايشان ضمن مقابله با ديدگاه ‌هايي كه انتظار را«تن دادن به وضع موجود» مي‌ دانستند، فرمودند: انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا كند و مقدمات ظهور، ان ‌شاءا… تهيه شود.[20] هم ‌چنين ايشان معتقد بودند، با گسترش اسلام راستين در جهان و مبارزه با جهان‌ خواران، بايد زمينه ظهور منجي موعود را فراهم نمود.[21] مهم ‌ترين تفاوت بين مكاتب ديني و غيرديني، اميد به آينده‌اي روشن است كه در افراد، ايجاد انگيزه تحرك مي ‌نمايد. تجلي اين اميد در مكتب تشيع در ظهور منجي موعود، مهدي صاحب‌الزمان(عج) بوده و تحرك به سوي آن در«انتظار سازنده» نهفته است. بنابراين، انتظار به معناي«فراهم آوردن زمينه‌ هاي ظهور، ظلم‌ ستيزي به مقدار توان و آمادگي براي ظهور حضرت»[22] مي ‌باشد، اين زمينه‌ سازي به مثابه ضرورت اسلام و قرآن مطرح، و وظيفه تمام مسلمين مي‌ باشد. دلايل عقلي و نقلي، ما را به اين صحيح رهنمون مي‌ سازد؛ زيرا مسلماني كه خود را پاي ‌بند احكام اسلام مي ‌داند، اجازه نمي ‌دهد هيچ يك از آيات و رواياتي كه درباره امر به معروف و نهي‌ از منكر، حدود و ديات، جهاد، كمك به محرومان، چگونگي برخورد با ظلم و عدم تسليم در برابر ستم و … مي‌ باشند، تعطيل و عمل نشود[23].

    2. زمينه ‌سازي و جايگاه زنان

    زمينه‌ سازي و آمادگي براي ظهور حضرت مهدي(عج) در روايات، بيانگر اهميت نقش مردان و زنان مؤمن است. رسول خدا مي‌ فرمايد:[24] «گروهي از مردمِ مشرق، بيرون آمده براي ظهور حضرت مهدي(عج) زمينه ‌سازي مي ‌كنند، يعني سلطنت ايشان را فراهم مي ‌سازند».[25] به گواه ديگر روايات، ايرانيان نقش بزرگي در زمينه ‌سازي ظهور حضرت دارند و اين روايات، ضمن بشارت، هشداري به وظيفه سنگين ايران اسلامي نيز مي ‌باشد. زمينه ‌سازان انقلاب جهاني حضرت مهدي(عج)، منتظران راستيني هستند كه در انتظار حضرت حجت(عج) روز شماري مي ‌كنند و در اين زمينه، جنسيت معنايي ندارد؛ تنها تفاوت، به چگونگي كارآيي هر يك از مردان و زنان برمي‌ گردد. در نظام اسلامي، زن و مرد از نظر حقيقت وجودي يكسان هستند و ملاك برتري انسان‌ ها در تقواست.[26] چنان ‌كه خداوند مي‌ فرمايد: «گرامي‌ ترين شما نزد خدا با تقواترين شماست»[27] و معيار پاداش انسان‌ ها بر اساس عمل صالح است و تفاوتي بين زن و مرد نمي ‌باشد. هم‌ چنين در جاي ديگري مي‌ فرمايد: «و هر كس كار شايسته كند ـ چه مرد باشد يا زن ـ در حالي كه ايمان داشته باشد، در نتيجه داخل بهشت مي ‌شود».[28]
    صرف ‌نظر از حقيقت وجودي انسان‌ ها، نمي ‌توان تفاوت ‌هاي ظاهري و جسمي و رواني مرد و زن را ناديده گرفت. هر يك طبق نظام خلقت، داراي جايگاه ويژه‌اي مي‌ باشند؛ بنابراين قراردادن هر يك در جايگاه صحيح خود موجب رشد و شكوفايي آن ها مي ‌گردد. آشنايي با وظايف منتظران واقعي و عمل به آن ها در سطح افراد و جامعه، موجب اصلاح جامعه مي ‌گردد و مقدمات ظهور را مهيا مي‌ سازد و آگاهي لازم را در پيروان و ياران راستين او فراهم مي ‌آورد. بنابراين وظيفه هر مسلمان مدعي، حمايت ولايت است كه با وظايف خود آشنا گردد و درصدد عمل به آن ها برآيد.

    1 ـ 2 نقش زنان در تاريخ زندگي امام

    مواردي كه براي فرد منتظر برشمرده مي‌ شود، براي زن و مرد يكسان است. ولي آن‌ جا كه بحث چگونگي زمينه‌ سازي پيش‌ مي ‌آيد، زنان در زير ساخت ‌ها قرار مي‌ گيرند.
    امام خميني(ره) درباره زنان مي ‌فرمايند: «زن، مربي جامعه است. از دامن زن انسان پيدا مي ‌شود. مرحله اول مرد و زن صحيح، از دامن زن است. مربي انسان ‌ها، زن است».[29] نقش زيربنايي زن در تولد و رشد صاحب ‌الامر(عج)، مشهود است كه از هنگام تكوين و تولد ايشان آغاز، و سپس با طي مراحل رشد، زمينه ‌هاي امامت ايشان فراهم مي‌ گردد. آمادگي نرجس خاتون براي همسري با امام حسن عسكري (ع) از آن جمله است كه با تحمل سختي‌ ها همراه بود. در حالي كه نرجس خاتون در قصر پدر به عنوان ملكه، امكانات بسياري در اختيار داشت. ولي دل ‌بستگي او به امام حسن عسكري(ع) ـ كه قطعاً از صفاي دل او نشأت مي‌ گرفت ـ موجب شد تا رنج اسارت را بپذيرد و با حفاظت و صيانت از حريم خود به وصال يار برسد[30]. مرحله ديگر زمينه ‌سازي را مي ‌توان در پرورش نرجس خاتون نزد عمه بزرگوار[31] امام زمان(عج) جستجو نمود؛ هنگامي كه براي تعليم آداب اسلامي از محضر آن بزرگوار استفاده مي ‌نمود؛ چرا كه تكوين و رشد امام، علاوه بر صلب شامخ، نيازمند رحم پاك مي ‌باشد. و اين ها بيانگر نقش اساسي زنان در زمينه ‌سازي و مقدمات پيش از تكوين، هنگام حمل و سپس به دنيا آمدن امام مي‌ باشد كه دور از چشم همگان، جز عده‌اي خواص صورت ‌پذيرفت. با آغاز امامت امام در دوران غيبت صغري نيز مردم با مراجعه به مادر امام حسن عسكري(ع) كه معروف به جده بود، به حل مشكلات خود مي ‌پرداختند و اين مسأله، حضور زنان در زمينه‌ هاي اجرايي را گوش زد مي ‌نمايد.[32] بنابراين زنان قبل و بعد از غيبت امام عصر(عج) در عرصه ‌هاي مختلف براي حضرت زمينه‌ سازي مي ‌كردند و هم‌ چنان اين سيره ادامه دارد.

    3. محدوده زمينه‌ سازي فردي

    مؤمنين حقيقي كساني هستند كه ايمان آن ها با عمل صالح پيوند خورده است. نمايانگر اين مهم، بيان آياتي است كه در آن ها حدود 49 بار عبارت(الذين آمنوا) و (عملوا الصالحات) در قرآن كريم، همراه هم آمده است. البته ايمان و عمل صالح بدون ولايت ائمه(ع) و بيزاري از دشمنان آن ها محقق نخواهد شد. ابوبصير بيان مي ‌كند: امام صادق(ع) روزي فرمود: آيا به شما در مورد چيزي خبر ندهم كه خداوند عزوجل عملي از بندگان را بدون آن قبول نمي ‌كند؟ گفتم: آري، فرمود: شهادت به اين ‌كه جز خداي يگانه خدايي نيست و اين‌ كه محمد(ص) بنده او و رسول اوست و اقرار به آن‌ چه خدا به آن امر نموده است و ولايت و دوستي ما و برائت و بيزاري از دشمنان ما، يعني تسليم ايشان شدن و ورع اجتهاد و طمأنينه و تلاش و انتظار قائم را داشتن.[33]
    1. حيطة شناخت كه تجلي ‌گاه بينش انسان ‌ها مي ‌باشد 2. حيطه عاطفه كه گرايشات انساني را جهت مي‌ بخشد 3. حيطه رفتار كه اعمال و كردار آدمي را شكل مي ‌دهد.

    1 ـ 3 حيطه شناخت

    اگر انسان خود را شناخت، به معرفت پروردگار نائل خواهد آمد و از جمله ويژگي‌ هاي زمينه ‌سازان ظهور، شناخت حقيقي خداوند متعال است. حضرت علي(ع) در اين باره فرموده‌اند: «مردان مؤمني كه خدا را در كمال شايستگي شناخته‌اند و ايشان، ياوران مهدي در آخرالزمانند.» [34] پس از شناخت خداي متعال، شناخت حجت و امام او در روي زمين براي هدايت انسان ‌ها از مهم ‌ترين وظايف مؤمنان محسوب مي ‌شود؛ چرا كه«هر كس امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است».[35] شناخت امام زمان(عج) به سبب ويژگي‌ هاي خاصي هم‌ چون ولادت پنهان، زيست پنهان، امتحانات سخت و دشوار و … از اهميتي دو چندان برخوردار است.[36] كسي كه خود را مهياي ظهور حضرت مي ‌سازد در مرحله اول با شناخت صحيح، انگيزه لازم ايمان و عمل صالح را به دست مي ‌آورد و اين شناخت، زمينه ‌ساز اقدامات بعدي در زمينه گرايشات و كردار فردي است. كسب معرفت صحيح به دريافت عقلي افراد باز مي ‌گردد. البته بايد توجه داشت مراد از عقل در اين موارد، عقل اجتماعي و در كارهاي اجرايي نيست كه معمولاً برترين آن به مردان نسبت داده مي ‌شود؛ بلكه مراد، عقلي است كه با آن به كسب كمالات پرداخته مي ‌شود و در اين زمينه، مردان و زنان تفاوتي ندارند.[37] بنابراين كسي كه به شناخت و معرفت امام زمان(عج) ره نيابد، نشانگر آن است كه خداي خود را نشناخته است و كسي كه خداي خود را نشناسد، از دين گمراه گرديده است.[38] براي درك معرفت صحيح بايد از خداي متعال كمك و ياري خواست[39] و چنان كه خواهيم گفت ره يافتن زنان در اين زمينه از طريق عاطفه و احساسات هموارتر است.

    2 ـ 3 حيطه عاطفه

    دوستي و محبت از شناخت ناشي مي ‌شود و شناخت صحيح خدا و ائمه معصومين (ع) ايجاد محبت و مودت مي ‌نمايد. امام صادق(ع) مي ‌فرمايد: «هر چيزي پايه و اساسي دارد و اساس محبت و دوستي ما شناخت اهل‌ بيت است».[40] بنابراين، محبت نشانه ايمان كامل است. هم چنين امام صادق(ع) در مورد قول خداوند متعال كه مي ‌فرمايد: (و من يطع الله و رسوله) فرمودند: در مورد ولايت علي(ع) و ائمه بعد از ايشان است كه پس از آن خداوند فرمود: (فقد فاز فوزاً عظيماً).[41] ولايت به معناي قبول امامت و سرپرستي ائمه(ع) است و وظيفه منتظران نسبت به امام غايب، احترام خالصانه به آن حضرت است كه با شنيدن لقب قائم، به احترام آن حضرت بلند شوند[42] و آمادگي خود را براي همراهي حضرت اعلام نمايند. ايجاد ارتباط عاطفي با امام عصر(عج) در زنان بسي آسان ‌تر از مردان مي ‌باشد؛ چرا كه زنان در بخش دل و قلب و گرايش و جذبه موفق ‌تر از مردانند[43] و انعطاف ‌پذيري زنان در اين رابطه بيشتر از مردان است. لذا پس از شناخت امام زمان(عج) بهتر و راحت ‌تر مي ‌توانند با او ارتباط روحي برقرار سازند و شايد به همين دليل مدعيان دروغين ارتباط با امام زمان (عج) از اين حربه عاطفي در زنان سوء استفاده مي ‌كنند كه براي مبارزه با اين سوء استفاده‌ ها بايد كيفيت شناخت و ارتباط صحيح با امام زمان(عج) را در جامعه ترويج نمود. عشق ورزيدن به امام زمان(عج) تنها در ارتباط با آن حضرت خلاصه نمي ‌شود؛ بلكه وجود هر كس كه سرشار از عشق امامت و ولايت است، خود را سرا پا مهياي خدمت ‌گزاري براي حضرت مي ‌نمايد و در زمان غيبت نيز خدمت به ياران حضرت را سر لوحه كارهاي خود قرار مي ‌دهد.[44] زنان به دليل ظرافت و گرايش قلبي، داراي انعطاف بيشتر و يا حداقل همسان با مردان در جنبه ذكر مي ‌باشند[45] و اين ذكر است كه موجب تذكر و معرفت الهي مي‌ گردد. در جامعه اسلامي، كارهاي اجرايي خانواده بر عهده مرد نهاده شده، اما اساس خانواده كه بر مهر و محبت بنا شده است بر محوريت زن مي‌ چرخد. اگر زنان جامعه اسلامي، مهر و محبت خدايي را در خانه پياده نمايند، اساس جامعه اسلامي نيز بر پايه محبت خدا و امام زمان(عج) شكل مي‌ گيرد. متمركز نمودن گرايشات به سوي هدف متعالي خدمت‌ گزاري به امام و ياران آن حضرت، موجب تمركز افكار و نيروهاي آدمي مي ‌شود و موجب وحدت شخصيت مي‌ گردد.[46] همين امر موجب مي ‌شود تا ياران حضرت، افرادي محكم و استوار گردند و براساس آن چه در روايات آمده؛ «قلب‌ هاي ايشان هم‌ چون پاره ‌هاي آهن است».[47] اين دل ‌ها در مقابل دشمنان، سخت و محكم است، ولي براي دوستان پر از محبت و مودّت مي‌ باشد. اين همان خصوصيتي است كه براي ياران پيامبر اعظم (ص) بر شمرده شده است: (محمد رسول‌الله و الذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم ).[48] در ديگر روايات، فضيلت و برتري ياران قائم بر اهل هر زماني بيان گرديده است. امام سجاد(ع) در اين باره فرموده‌اند: «غيبت دوازدهمين ولي خدا از اوصياء رسول ‌الله(ص) و ائمه بعدش ادامه پيدا مي‌ كند. اي اباخالد، همانا اهل زمان غيبت امام، به امامت امام غايب معتقد مي ‌باشند و در انتظار ظهورش به سر مي ‌برند؛ ايشان با فضيلت ‌ترين اهل‌ هر زماني هستند؛ زيرا خداوند متعال به ايشان عقل و فهم و معرفتي عطا كرده كه غيبت، نزد ايشان هم‌ چون، مشاهده است».[49]

    3 ـ 3 حيطه رفتار

    رفتار انسان، نمايانگر افكار و عقايد او است. يكي از وظايف مهم منتظران، خود سازي و مراقبت بر رفتار خويشتن است تا در پي آن ديگران و جامعه نيز به رفتار صحيح متمايل شوند. رفتار صحيح، نتيجه گرايشات درست، و گرايش ‌هاي صواب در سايه اعتقاد نامناسب ايجاد مي ‌شود. امام صادق(ع) مي ‌فرمايند: «شما صالح نمي ‌شويد تا معرفت پيدا نكنيد و معرفت پيدا نمي ‌كنيد تا باور و اعتراف نداشته باشيد و باور و اعتراف نخواهيد داشت تا تسليم نشويد».[50] رفتار و كرداري از مؤمن منتظر قابل پذيرش است كه با قوانين اسلام مطابق باشد. به عبارت ديگر، انسان مؤمن، خود را تسليم اوامر الهي مي ‌نمايد و احكام و دستورات الهي را در حد فهم و درك خود به اجرا در مي‌ آورد و در مواردي نيز كه براي او درك ‌پذير نيست، گردن مي‌ نهد و سرا پا تسليم اوامر الهي مي ‌شود. البته اين بدان معنا نيست كه تفكر، تعقل و تدبر را كنار گذارد و چشم و گوش بسته هر فرماني را بپذيرد؛ بلكه بايد نسبت به آن‌ چه وظيفه او است، آشنا گردد و با استفاده از ابزار عقل و فهم، درصدد دست ‌يابي به احكام اسلام برآيد و چنان ‌چه در مواردي نسبت به صدور حكمي جزم پيدا نمود، ولي به حكمت آن دست پيدا نكرد، خود را تسليم اوامر الهي نمايد و به دليل عقل گريزي برخي مسائل به مقابله با آن ها نپردازد. امام سجاد(ع)، منتظران عصر غيبت را با اين صفت مي ‌ستايد كه خداوند متعال به ايشان عقل و فهم و معرفت فراوان عطا كرده است.[51] يكي از عوامل خودسازي، حفظ خويشتن از انجام محرمات الهي است، اين فرمايش گوهربار حضرت علي(ع) است كه مي ‌فرمايد: «دوري كردن از بدي ‌ها بهتر از انجام خوبي ‌هاست».[52] يكي از خطرات جدي كه مسلمانان عصر غيبت را تهديد مي ‌كند، واقع شدن در فتنه‌ها و آزمايشاتي است كه امكان دارد دين آن ها را تباه و خراب نمايد. امام صادق(ع) اين خطر را چنين گوشزد مي ‌فرمايند: «در آينده مبتلا به شبهه‌اي مي‌ شويد، بدون وجود نشانه و پرچمي كه ديده شود و حضور امامي كه هدايت كند، از اين وضعيت نجات نمي ‌يابد، جز كسي كه دعاي غريق بخواند». عبدالله بن سنان از آن حضرت سؤال مي‌ كند، امام مي ‌فرمايد: «يا الله، يا رحيم، يا مقلب القلوب، ثبت قلبي علي دينك».[53] زمان غيبت داراي شرايط حساس و خطرناكي است كه در صورت غفلت، اهل ايمان در مهلكات آن واقع مي‌ شوند و بدون توجه، ايمان از قلب‌ هاي آن ها خارج مي ‌شود. بنابراين مؤمنين بايد با تمسك به دين خود لحظه‌اي از ياد خدا و امام زمان(عج) غافل نشوند. دين داري و اعتقاد صحيح به غيبت و امامت، كار دشواري است كه فقط از افراد اهل يقين و با استقامت ساخته است.[54] بهترين راه مقابله، تقويت مباني اعتقادي و در پرتو آن ايجاد معرفت و محبت حقيقي اهل‌ بيت(ع) در دل مردم براي گسترش عمل به احكام اسلامي است. زنان در اين رابطه داراي نقش اساسي هستند و مي ‌توانند با اقدامي اساسي در اين زمينه به كسب معارف اسلامي و الهي بپردازند و آن ها را در مورد خود و سپس با تأثيرگذاري در خانواده پياده نمايند؛ چرا كه نقش فردي زن در خانواده بسيار مؤثر مي‌ باشد و با اصلاح خانواده‌ ها، جامعه اسلامي نيز به رشد و تعالي مطلوب خواهد رسيد و منتظران واقعي امام عصر (عج) رشد خواهند نمود. انسان دين‌ دار در پرتو دين در برابرتحريف ‌ها و شبهه افكني ‌ها، عملكرد ديني خود را رها نمي ‌كند و با صبر و شكيبايي، دين خود را حفظ مي‌ نمايد و با ذكر خدا و ائمه(ع) سعي در حفظ خود و ديگران مي ‌نمايد. بنابراين يك فرد منتظر، ضمن اصلاح خود، به اخلاق نيك اسلامي مزين مي ‌شود و با عمل به وظايف فردي خويش، احكام و دستورات قرآن را به كار مي ‌بندد[55] وظايفي كه فرد نسبت به امام زمان(عج) به عهده دارد، در كتاب مكيال المكارم تحت 80 عنوان بيان گرديده است.[56] در عصر حاضر، احياي علوم اهل‌ بيت(ع) توسط زنان در خانه ‌ها، بسيار آسان گرديده است. در مرحله اول، استفاده از كتاب‌ هاي احكام مراجع تقليد براي عمل كردن به احكام و ساير كتاب‌ هاي اسلامي با هدف ارتقاي سطح علمي و در مرحله بعد، استفاده از رسانه‌ هاي ارتباط جمعي، به راحتي امكان ‌پذير است.

    4. زمينه ‌سازي زنان در خانواده

    زن به منزله محور اساسي خانواده كه بنيان ‌گذار رحم و قرابت است شالوده خانواده را بنيان‌ مي ‌گذارد و تأثيرات روحي و رواني زن را نمي ‌توان در خانواده از نظر دور داشت. تأثير زن را در خانواده مي‌ توان از جنبه ‌هاي مختلف و به صورت مشهود، در نقش مادر و همسر در نظر گرفت. با توجه به اهميت اين دو نقش اساسي كه در قرآن نيز بدان اشاره شده است به بررسي نقش زنان در زمينه ‌سازي ظهور مي ‌پردازيم.

    1 ـ 4 مادران، مربيان نسل آينده

    اسلام، اهميت ويژه‌اي براي مادران قائل شده است و در قرآن كريم، ضمن سفارش نيكي به پدر و مادر، براي مادر جايگاه ويژه‌اي قرار مي‌ دهد؛ چرا كه مادر با گوشت و جان خود فرزند را درون خود پرورش مي‌ دهد و سختي حمل را بر دوش مي ‌كشد و پس از آن با شير خود كودكش را تغذيه مي ‌نمايد.[57] حضرت امام، شغل مادري را شريف ‌ترين شغل مي ‌شمارند: «اين مادر كه بچه در دامن او بزرگ مي‌ شود، بزرگ ترين مسئوليت را دارد… شريف ‌ترين شغل در عالم، بزرگ كردن يك بچه است و تحويل دادن يك انسان است به جامعه».[58] مادر مي ‌تواند با اعمال و رفتار خود، كيفيت بندگي و حمايت از امام را به فرزندان بياموزد؛ هم‌ چنان‌ كه امام حسن مجتبي(ع)، شبانگاه تا صبح ‌گاه، نظاره ‌گر مادر خويش، حضرت زهرا(س) است كه از شب تا صبح به عبادت خدا مشغول است و در حق همسايگان دعا مي ‌كند.[59] مادر كه جلوه‌ گاه عشق به خدا و امام زمان(عج) است و هر صبح‌ گاه خود را با دعاي عهد، آغاز مي ‌نمايد و لقمه‌اي بدون نام خدا بر نمي ‌دارد، گامي جز براي رضاي خدا بلند نمي‌كند، ساعات شب و روز خود را با ياد خدا و امام زمانش در خدمت همسر و فرزندانش قرار مي ‌دهد، به طور مسلم جلوه‌ گاه تعليمات نوربخش اسلام مي ‌باشد و تأثيرات عميق باطني بر روي خانواده خود خواهد نهاد. دعوتي كه بر پايه مهر و محبت باشد، همواره پذيرفته مي‌ شود و مادر به دليل جايگاه عاطفي كه در خانواده دارد، همواره مي ‌تواند جلوه‌ گاه جمال الهي و بهترين انتقال دهنده علوم و معارف اهل ‌بيت(ع) باشد. مادران مي ‌توانند با استفاده از شيوه‌ هاي جديد تربيتي، ضمن تعالي خود، تربيت فرزندان را نيز دو چندان نمايند. جايگاه ارزشي مادران در اسلام چنان بالاست كه فردي نزد پيامبر (ص) آمده و از ايشان پرسيد: به چه كسي نيكي كنيم؟ پيامبر(ص) فرمودند: به مادرت و مرتبه چهارم كه مرد پرسيد، پيامبر فرمودند به پدرت[60] تربيت فرزندان صالح در دامان مادران موجب مباهات و افتخار پيامبر اعظم(ص) در روز قيامت به زيادي امت خود خواهد بود[61].

    1 ـ 1 ـ 4 فرزندان، آينده ‌سازان منتظر

    والدين، محصول زندگي خود را در فرزندان خود جستجو مي ‌نمايند و لذا براي رشد و تربيت آن ها به اموري اقدام مي ‌كنند كه به نظرشان ضروري مي ‌رسد. برخي اوليا، تنها به خوراك و پوشاك فرزندان خود اهميت مي ‌دهند، ولي براي بعضي ديگر تعليم و تربيت فرزندان شان نيز اهميت دارد. كساني كه براي تعليم و تربيت فرزندان خود اهميت قائل‌ اند ممكن است از دو طريق مستقيم يا غيرمستقيم به تربيت فرزندان خود همت گمارند؛ البته آن ‌چه در اوايل سنين كودكي مورد نظر است، بيشتر تعليم غير مستقيم مي ‌باشد. فرزندان در سنين طفوليت و كودكي تحت تأثير خانواده قرار دارند و از خانواده الگو مي ‌پذيرند. بنابراين، برخورد صحيح خانواده با يك‌ ديگر و آموزش غيرمستقيم كه فرزندان از راه الگوپذيري فرا مي ‌گيرند، تأثير شگرفي در آينده آنان دارد. در اهميت و كيفيت تعليم و تربيت همين بس كه«براي دگرگون ساختن يك ملّت، هيچ راهي سريع ‌تر و ساده‌ تر از دگرگون ساختن نظام تعليمي و تربيتي آن ملّت نيست».[62] بنابراين، خانواده ‌ها و نظام تعليم و تربيت اسلامي در كيفيت آموزش بايد نهايت دقت را به خرج دهند تا نسل آينده با اهداف نهايي اسلام تربيت شوند و نسلي سر گشته و بي ‌هدف بار نيايند. اساس اوليه تربيت در خانواده بنا نهاده مي ‌شود؛ چنان ‌چه پدر و مادر تمام توجه خود را براي تربيت صحيح فرزندان به كار گيرند، مي ‌توانند از تأثيرات منفي محيط به شدت كاسته و با ابراز محبت و پيوند عاطفي با فرزندان خود در شرايط بحراني، ياري‌ گر آن ها باشند و با ايجاد تفريحات سالم براي آن ها از روي آوردن فرزندان خود به فساد جلوگيري نمايند. بايد با انتقال معارف مهدوي[63] از راه حفظ حديث، تلاوت روزانه قرآن براي امام زمان(عج)، حفظ و تلاوت دعا براي سلامتي امام زمان(عج) اهميت مسأله را براي كودكان گوشزد نماييم.

    2 ـ 4 همسران، ياوران يار

    ازدواج، از سنت‌ هاي پسنديده اسلام است كه زن و مرد را در كنار هم قرار مي‌ دهد. خداوند، وجود زن را در كنار مرد، مايه آرامش قرار داده است: «و از نشانه‌ هاي او اين‌ كه از[نوع] خودتان همسراني براي شما آفريد تا به وسيله آن ها آرام گيريد و ميان تان دوستي و رحمت نهاد».[64] طبيعت زن به دليل ظرافت، متقاضي محيط آرام و امن است و طبع پرتوان مرد، تاب و تحمل محيط ‌هاي سخت كاري را دارد. بر همين اساس پيامبر اعظم(ص) در ابتداي زندگي حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت علي(ع)، كارهاي داخل منزل را به حضرت فاطمه(س) و كارهاي بيرون را به حضرت علي(ع) واگذار نمود كه موجب خرسندي حضرت فاطمه(س) شد؛ چرا كه از برخورد و معاشرت با مردان معاف شده بود.[65] مردان به لحاظ قوت بدني و شرايط خاص، مسئوليت جهاد و دفاع را بر عهده دارند، اما زنان به دليل ظرافت طبع و توانايي كم بدني از جهاد در ميدان جنگ معاف شده‌اند، اما در مقابل، مسئوليت ديگري براي آنان به منزله جهاد معين شده است و آن«خوب شوهرداري كردن»[66] مي ‌باشد. چنان‌ چه زني به وظايف اوليه خود خوب عمل نمايد و در شرايط عادي از همسر خود اطاعت كند و در بيرون از منزل نيز با رعايت حجاب و عفاف در وظايف اجتماعي مشاركت نمايد، همسر نيز مي ‌تواند به خوبي به وظايف اسلامي خود عمل نمايد. نقش ديگرِ زنان، در شرايط بحراني، جنگ و دفاع است كه مردان، وظيفه دفاع از دين و سرزمين خود را بر عهده دارند. در اين زمان، زنان بايد نقش خود را در پشت صحنه به خوبي ايفا نمايند. زناني كه خود را منتظران حضرت مي ‌دانند، بايد در تمامي صحنه ‌ها در كنار همسر خود باشند و ضمن ياري او، در تربيت فرزندان صالح و رشد و تعالي ديني همسر خود بكوشند و هم پاي ايشان در ياري حضرت حجت(عج) كوشا باشند. پايداري زنان در صحنه ‌هاي پشت جبهه و در سنگر خانه ‌داري و همسرداري، مايه پشت گرمي مردان است و بنيان خانواده را محكم مي ‌نمايد، و به واسطه استحكام خانواده كه جامعه كوچك به شمار مي ‌رود، اجتماع انساني نيز مستحكم مي‌ گردد و امكان اجراي احكام اسلامي و عدالت منتظر(مورد انتظار) فراهم مي ‌آيد.

    پي نوشت ها:
    [1]. علي‌اكبر دهخدا، لغت‌ نامه دهخدا، ذيل واژه مورد نظر.
    [2]. خليل‌ بن احمد فراهيدي، العين، ذيل واژه مورد نظر؛ محمدبن مكرم ابن منظور، لسان العرب، ذيل واژه مورد نظر.
    [3]. علي‌اكبر دهخدا، پيشين، ذيل مورد نظر.
    [4]. خدامراد سليميان، فرهنگ نامه مهدويت(بنياد فرهنگي حضرت مهدي(عج)، 1383)، چ اول، ص267.
    [5]. علي‌اكبر دهخدا، پيشين، ذيل واژه مورد نظر.
    [6]. محمد معين، فرهنگ فارسي، (تهران: انتشارات اميركبير، 1379) 6جلدي، ذيل واژه مورد نظر.
    [7]. جوليوس گولد، ديليام كولب، فرهنگ علوم اجتماعي، (تهران: مازيار، 1376) چاپ گلشن، اول، ص29.
    [8]. محمد معين، پيشين، ذيل واژه مورد نظر.
    [9]. گولد و كولب، پيشين، ص 630 ـ 631.
    [10]. معين، پيشين، ذيل واژه مورد نظر.
    [11]. گولد و كولب، پيشين، ص630 ـ 631.
    [12]. معين، پيشين، ذيل واژه مورد نظر.
    [13]. گولد و كولب، پيشين، ص 529.
    [14]. افضل اعمال امتي انتظار فرج الله عزوجل، معين، پيشين، ذيل واژه مورد نظر.
    [15]. افضل العبادة انتظار الفرج، گولد و كولب، پيشين، ص29.
    [16]. محمد محمدي ري ‌شهري، ميزان الحكمه، 10 جلدي، نشر و چاپ مكتب العلوم الاسلامي، چ سوم، 1372، ج1، ص 285. (به نقل از بحارالأنوار، ج52، ص122).
    [17]. همان(به نقل از بحار، ج52، ص125).
    [18]. برگرفته از صحيفه نور، ج21، ص14-13.
    [19]. سليميان، پيشين، ص60.
    [20]. صحيفة نور، ج7، ص255.
    [21]. سليميان، پيشين، ص 65ـ 52.
    [22]. مرتضي مطهري، قيام و انقلاب مهدي(عج)، انتشارات صدرا، چ12، 1371، ص 61.
    [23]. ابراهيم شفيعي سروستاني، نقش انتظار در پويايي جامعه، ماهنامه موعود، پيش ‌شماره2.
    [24]. ابراهيم شفيعي سروستاني، معرفت امام زمان(عج) و تكليف منتظران، ص 176ـ 180، با تلخيص.
    [25]. قال رسول ‌الله(ص): يخرج اناس من المشرق فيوطئون للمهدي يعني سلطانه.
    [26]. محمدي ري‌شهري، پيشين، ج1، ص 284، (به نقل از بحار، ج52، ص 122).
    [27]. (ان اكرمكم عندالله اتقيكم).
    [28]. (مَنْ عَمِلَ سَيئَةً فَلَا يجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يدْخُلُونَ الْجَنَّةَ).
    [29]. صحيفه نور، ج7، ص339.
    [30]. همان، اقتباس، ص53 ـ 52.
    [31]. علي بن عيسي، اربلي، كشف الغمه، ج2، تبريز، 1381ق، ص 477.
    [32]. محمد جواد طبسي، زنان در حكومت امام زمان(عج)، بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود(عج)، ص14.
    [33]. سيدضياء مرتضوي، امام خميني و الگوهاي دين شناختي در مسايل زنان، نشر و چاپ دفتر تبليغات اسلامي، چ اول، 1378، ص 156(به نقل از صحيفه نور، ج6، ص185).
    [34]. رجال مؤمنون عرفوا الله حق معرفته و هم انصار المهدي في آخر الزمان؛ محمدبن علي شيخ صدوق، كمال الدين، ج2، ص423ـ 417؛ محمدبن جرير طبري، دلايل الامامه؛ ص 267ـ 263؛ شيخ طوسي، الغيبه، ص214ـ 208؛ محمدبن حسن فتال نيشابوري، روضه الواعظين، ج1، ص 252 و علي بن عبدالكريم نيلي نجفي، منتخب الانوار المضيئه، ص 60ـ 53.
    [35]. شيخ صدوق، همان، ج2، ص 430ـ 424؛ طبري، همان، ص 269ـ 268؛ شيخ طوسي، همان، ص 240ـ 238؛ فتال نيشابوري، همان، ج2، ص260ـ 256؛ نيلي نجفي، همان، ص 64ـ 60.
    [36]. پايگاه اطلاع ‌رساني معارف، ص 252.
    [37]. نجم‌الدين طبسي، چشم‌اندازي به حكومت مهدي(عج)، ص 159 به نقل از فردوس الاخيار، ج3، ص449.
    [38]. عن ابي بصير عن ابي ‌عبدالله(ع)، إنه قال ذات يوم ألا اخبركم بما لا يقبل الله عزوجل من العباد عملاً الا به فقلت: بلي، فقال: شهادة ان لا له الا الله، ان محمداً عبده و رسوله و الاقرار بما امر الله و الولاية لنا و البرائه من اعدائنا يعني ائمه[الائمه] و التسليم لهم و الورع و الاجتهاد و الطمأنينه و الانتظار للقائم»، محمدباقر مجلسي، بحارالأنوار، ج52، ص140، ح5.
    [39]. صادق سهرابي، «با انتظار در خيمه ‌اش در آييم»، فصلنامه انتظار، ج5، ص 198.
    [40]. «وكل شيئ اساس و اساس الاسلام حبنا اهل البيت»، محمد كليني، كافي، دارالكتب الاسلاميه، ج2، ص46، ح2.
    [41]. محمد كليني، اصول كافي، ج1، ص414، ح8.
    [42]. سليميان، پيشين، ص210.
    [43]. همان مدرك، ص210.
    [44]. همان مدرك، ص212.
    [45]. صدوق، خصال، ج2، ص541.
    [46]. ماهنامه موعود، شماره 38، ص25.
    [47]. صدوق، پيشين، ج2، ص541.
    [48]. فتح، آيه29.
    [49]. مجلسي، پيشين، ج52، ص122.
    [50]. «انكم لا تكونون صالحين حتي تعرفوا و لا تعرفون حتي تصدّقوا و لا تصدّقون حتي تسلموا»، كليني، پيشين، ج1، ص181، كتاب الحجه.
    [51]. مجلسي، پيشين، ج52، ص122، ح4.
    [52].«اجتناب السيئات اولي من اكتساب الحسنات»، عبدالواحد تميمي آمدي، غررالحكم و دررالكلم، ص185، ح3514.
    [53]. شيخ صدوق، پيشين، ج2، ص352، ح50.
    [54]. علي سعادت‌پرور، ظهور نور، ترجمه‌اي از كتاب الشموس المضيئه، مترجم سيدمحمدجواد عزيزي، ص103.
    [55]. ابراهيم اميني، دادگستر جهان، ص251.
    [56]. ر.ك: سيدمحمدتقي موسوي اصفهاني، مكيال المكارم، فوائد دعا براي حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف، مترجم سيدمحمدباقر قزويني، ص181 ـ ص575.
    [57]. احقاف، آيه15و لقمان، آيه14.
    [58]. صحيفه نور، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)، ج7، ص464.
    [59]. شيخ محمدبن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، ج7، ص112، ح42.
    [60]. «جاء رجل الي النبي(ص) فقال: يا رسول الله، من ابر؟ قال: امك. قال: ثم قال: امك قال: ثم، قال: امك. قال: ثم قال: ابوك»، محمدبن الحسن الحر العاملي، پيشين، ج21، ص491.
    [61]. قال رسول الله(ص): اكثروا الولد اكاثر بكم الامم غداً، همان، ج21، ص357.
    [62]. اسماعيل شفيعي سروستاني، تعليم و تربيت، جايگاه و عملكرد آن، پيش ‌شماره1، ماهنامه موعود.
    [63]. ر.ك: علي اصغر احمدي، شيوه ‌هاي ايجاد انس در كودكان و نوجوانان با وجود مبا رك امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف، ماهنامه موعود، ش34.
    [64]. و من آياته أن خلق لكم من انفسكم ازواجاً لتسكنوا إليها و جعل بينكم مؤدّة و رحمة، روم، آيه21.
    [65]. مجلسي، پيشين، ج34، ص81.
    [66]. ابي جعفر(ع) قال: جهاد المرأة حسن التبعل، حسن بن فضل طبرسي، مكارم الاخلاق، ص215.

    نويسنده: ريحانه هاشمي

    برگرفته از وبلاگ عشق جاودان

    موضوعات: ظهور, نجم ثاقب, نقش زنان در حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ع)  لینک ثابت



    [شنبه 1394-04-06] [ 05:25:00 ب.ظ ]





      زنان جامعه اسلامی و نقش آنها در حوزه پرمسئولیت مهدویت   ...

    عمده سوالاتی که در این زمینه مطرح است، عبارتند از:
    1. وجوه ارتباط مباحث مهدویت با زنان در کدام عرصه‌ها ممکن و قابل طرح است؟

    2. وجوه تمایز و تشابه نقش زنان در عرصه مباحث مهدویت با مردان در جامعه امروز چیست؟

    3. وظایف خاص زنان در باب مباحث مهدویت در شرایط کنونی کدام است؟

    4. زنان جامعه اسلامی برای ایفای بهینه وظایف و مسئولیت‌های خود می‌بایست دارای چه صفات و ویژگی‌هایی باشند؟

    5. مهم‌ترین وظایف تربیتی زنان به عنوان مادر در ترویج فرهنگ مهدوی چیست؟

    6. مهم‌ترین وظایف زنان جامعه اسلامی امروز به عنوان یک همسر در جامعه مهدوی امروز چیست؟

    7. مهم‌ترین وظایف زنان به عنوان یک عضو جامعه مهدوی چیست؟

    8. ایفای وظایف مربوط به مهدویت چه تأثیرات و کارکردهایی را برای زن امروز به همراه دارد؟

    9. مباحث مهدویت چگونه می‌تواند چالش‌ها و ضعف‌های جریانات فکری موجود در فمنیسم رایج را پاسخ دهد؟

    10. راهکارهای بهینه سازی ایفای نقش و وظایف زنان در جامعه مهدوی امروزی چیست؟

    دکتر بهروزلک: بحثی که ابعاد و زوایای آن در این‌جا مطرح خواهد شد، زن و مهدویت و نقش زنان در ارتباط با مباحث مهدویت است، به عبارت دقیق‌تر: «زن و جامعه مهدوى؛ وظایف و مسئولیت‌ها». از کارشناسان محترم، آقای دکتر سید رضی موسوی و خواهران محترم، سرکار خانم مریم معین‌الاسلام و سرکار خانم شیده صادقی که در این جلسه حضور یافته­اند، سپاس‌گزارم.

    در آغاز، چند تذکر لازم است. بحث ما صرفاً درباره نقش زنان در جامعه مهدوی در عصر غیبت است. بدون تردید، زنان در عصر ظهور و فرایند ظهور نیز نقش‌های مهمی دارند. در روایات آمده است که حداقل 50 نفر از زنان جزء 313 نفر یاران خاص حضرت خواهند بود. ما در این جلسه به عصر ظهور نخواهیم پرداخت. آن بحث را طبعاً در فرصتی دیگر می‌توان دنبال کرد. آن‌چه برای ما ـ و شاید برای جامعه امروز ـ مهم است، این می‌باشد که درباره عصر غیبت تمرکز کنیم و نقش زنان را در جامعه مهدوی منتظر و در عصر غیبت مطرح کنیم. دومین نکته این است که مباحث را از منظر نقش و مسئولیت‌های زنان مرور کنیم. بنابراین محور نخست بحث ما، ترسیم ارتباط کلی مباحث مهدویت با زنان است.

    خانم صادقى: یکی از مباحث مقدماتى، بحث وجوه تمایز و تشابه نقش زنان در مباحث مهدویت با مردان است و این‌که وظایف خاص زنان چیست؟ مهم‌ترین وظایفی که بانوان به عنوان عضو جامعة مهدویت دارند چه اموری می‌تواند باشد؟ فکر می‌کنم اینها برای شروع بحث، مناسب‌تر باشد.

    خانم معین الاسلام: در ارتباط با مسئله زنان و ارتباط‌‌شان با مباحث مهدویت، بر این باور هستم که کسانی که به نوعى، مرتبط با مباحث مهدویت هستند و می‌خواهند گامی را در این راستا بردارند، اولین بحثی را که باید مورد مداقه و بررسی قرار دهند، اهمیت نقش زنان در ارتباط با مباحث مهدویت است. غالباً، متولیان فرهنگى، ناباورانه به این مباحثی که در ارتباط با زنان هست، نگاه می‌کنند؛ چرا که فکر می‌کنم هنوز جایگاه واقعی زنان در عرصه فرهنگ، برای دین‌داران ما مشخص و معلوم نشده است؛ حداقل برای کسانی که متولیان فرهنگى جامعة ما هستند. اگر متولیان فرهنگ، این جایگاه را باور کنند، جدی‌تر به مسائل زنان می‌پردازند و گام‌های اساسی‌تر و اصولی‌تری را برمی‌دارند. بعضاً مشاهده می‌شود که مباحث، مقداری حالت مقطعی دارد و گاهی مواقع هم براساس این‌که اقتضای جامعة ما این است که نیم نگاهی هم به مسئله زنان داشته باشیم، به مباحث فرهنگی زنان می‌پردازیم. لذا فکر می‌کنم نقش زنان در مهدویت و جایگاه شایسته آنان باید مورد شناسایی و باور قرار گیرد.

    البته این‌که فرمودید بحث ظهور و غیبت را از هم جدا کنیم، اینها خیلی تفکیک‌پذیر نیست. چون به هرحال، عصر غیبت، زمینه‌ساز ظهور است و نمی‌توانیم اینها را از هم جدا کنیم. اگر واقعاً ما به این باور برسیم که روایات متعددی داریم که جناب‌عالی هم به آن اشاره کردید؛ از جمله آنها این‌که امام باقر علیه السلام فرمودند که در میان 313 نفر از اصحاب امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، از یاران امام زمان 50 نفر زن هستند، پس به نظر می‌رسد که خداوند به عنوان طراح حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برای زنان، یک جایگاه بسیار رفیع و بلندی را در این حکومت قائل شده‌اند و قطعاً برای زمینه سازی ظهور هم می‌توانند نقش‌های بی‌بدیلی داشته باشند.

    به نظر من برای متولیانی که می‌خواهند در زمینه زن و مهدویت قدم بردارند، این نگاه باید پررنگ‌تر شود. از طرف دیگر نمی‌توانیم طراحی و برنامه ریزی برای مسئله زن و مهدویت را بدون توجه به نگاهی که معارضان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به زن دارند، داشته باشیم. آنها در فرایند جهانی سازی خویش به این نتیجه رسیده‌اند که در جنگ تمدن‌‌ها از تمامی ابزارها باید استفاده کنند. به ویژه زنان. آنها نوک تیز حملات خود را در جنگ تمدن‌ها متوجه زنان کرده‌اند؛ چرا که در محاسبات دقیق خود به این نتیجه رسیدند که بدون توجه و تأکید بر مسئله زنان نمی‌توانند به اهداف‌شان برسند. بنده بحثی را از یک جاسوس انگلیسی که راه‌هایی برای نابودسازی عوامل نیرومند اسلامی در 22 بند مطرح کرده بود، می‌دیدم که هفت، هشت بندش را که بندهای مهمی است، برای زنان نقش جدی قائل شده‌اند. یکی دیگر از اهداف شوم دشمن، تخریب خانواده است؛ چرا که بدون تخریب خانواده‌ها نمی‌توانند به اهداف‌شان برسند. محور در خانواده، زن است. من احساس می‌کنم که نقش زنان، آن‌چنان که در طرف مخالف ما جدی گرفته شده است، در میان ما جدی نیست. از این‌رو مؤثرترین کار فرهنگی که در عرصه زنان، بایستی انجام داد، تقویت خودباوری نسبت به نقش بسیار کلیدی و مهمی که در جامعه به عهده دارند است؛ هم در حوزه مهدویت و هم در عصر حاضر.

    دکتر بهروزلک: ان‌شاءالله که این جلسه، نشان‌گر اهتمام جدی جامعه علمی به این بحث است که اگر طبعاً در جامعه مهدوی امروز بخواهیم وارد بحث شویم باید زن‌ها هم دخیل باشند.

    دکتر موسوى: به نظر می‌رسد نخستین نکته درباره مباحث مهدوی این باشد که اصلاً بخشی از مباحث مهدویت، فرا جنسیتی است و ربطی به شرایط جنسی زن و مرد ندارد. یک بخش از آن مباحث هم که در رابطه با نقش و وظایف جنس زن و مرد است شاید لزوماً اختصاص به جامعه مهدوی نداشته باشد و طبعاً یک دسته مباحثی را هم می‌توان در عرصه مهدویت مطرح کرد که شاید این دسته از بحث‌ها با جنسیت هم گره خورده است، مثل همان حدیثی که اشاره شد که 50 نفر از اصحاب ویژه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از زنان هستند که در واقع یک ششم از اصحاب خاص ایشان می‌شود. یا تفسیری که خانم معین‌الاسلام داشتند مبنی بر این‌که گاهی می‌توانیم برای زنان، نقش سلبی و گاه، ایجابی داشته باشیم که خانم معین‌الاسلام اشاره‌ای به نقش زنان در عصر قبل از ظهور داشتند و این‌که از زن در ترویج فساد استفاده می‌شود.

    نکته دوم، این است که در سدة بیستم گفته شده که دو جنبش بزرگ تحقق یافته است؛ نخست پست مدرنیسم و دوم فمینیسم که جبنش دوم، یک بحث جنسیتی است و مبتنی بر این ادعا ست. مدعیاتی دارد که در حوزه اجتماعی زنان باید به یک نوع تساوی حقوقی با مردان برسند. البته بدون در نظر گرفتن بحث مبنایى، که در این رابطه، تساوی حقوقی لازم است یا نه؛ این پرسش در ضمیر ناخودآگاه افراد متدین مخصوصاً خانم‌ها وجود دارد که آیا این یک نگاه ارزشی مبتنی بر جنیست است؟ و این‌که آیا این نگاه، زن سالارانه است یا مردسالارانه؟ پس مهم است که قبل از عصر ظهور به مسئله جنسیت زن یک اهتمام ویژه شود. به طوری‌که در روایات ما گفته شده است یک زن می‌تواند جامعه را به فساد بکشاند یا مقدمه پرورش جامعه باشد، پس این هم می‌تواند یک نکته کلیدی باشد که اهتمام به زن را مورد توجه قرار دهیم.

    خانم صادقى: بنده ترجیح می‌دهم که نگاه کلی به مجموعه بحثی که لازم است مطرح شود و سؤالاتی که وجود دارد داشته باشم و بعد به صورت جزئی‌تر به بحث بپردازم. در ادامه صحبتی که خانم معین‌الاسلام فرمودند و در اشاره به مطلبی که آقای دکتر موسوی گفتند، طرح چند مقدمه، ضروری است. مقدمه اول، این‌که به نظر می‌رسد که موضوع مهدویت را نمی‌توان از هیچ زمانی جدا کرد و بگوییم که مهدویت، مخصوص زمان خاصی است یا در یک زمانی وجود نداشته یا ممکن است وجود نداشته باشد. بحث ظهور منجی و بحث مهدویت همواره مطرح بوده و در طول تاریخ حرکت به سوی این نظام موعود وجود داشته و دارد. حداقل در دوران ما تفکیک‌پذیر نیست و از آن‌جا که حکومت اسلامی ما با شعار تشکیل تمدن اسلامی ایجاد شد و در حقیقت، زمینه‌ساز آن نظام مهدوی محسوب می‌شود، مباحث مهدویت مستقیماً به مباحث حکومت اسلامی ما گره می‌خورد و یک ارتباط کاملاً مستقیمی با هم دارند.

    مقدمة دیگر این‌که زنان، بخش مهمی از نظام هستند؛ چه این نظام، الهی باشد یا الحادى. زنان بخش مهمی از نظام‌ها را تشکیل می‌دهند که اگر نادیده گرفته شوند یا توجه کمی به آنان شود، همان طور که استاد معین‌الاسلام اشاره کردند چالش‌های زیادی برای هر نظام ایجاد خواهد شد.

    با توجه به این دو مقدمه می‌خواهم عرض کنم که موضوعات زنان، جدای از دیگر موضوعات نظام نیست. یعنی اگر بخواهیم مسئله زنان را در باب مهدویت یا هر موضوع دیگری بیان کنیم، در درجه اول باید ببینیم موضوعات اصلی نظام چیست تا بعد بتوان جایگاه یا کارکرد و آن نقش و سهم و تأثیری را که اقشار مختلف در نظام می‌توانند داشته باشند، مورد بررسی قرار داد و تفکیک کرد. اگر بخواهیم در مرحله اول بررسی موضوعات اصلی نظام، مبنایی و ریشه‌ای به موضوع نگاه کنیم و به تشکیل این حکومت اسلامی توجه داشته باشیم که ساخت یک جامعه مهدوی و حداقل زمینه سازی برای ظهور را در دستور کار خود دارد، می‌توان گفت در حال حاضر موضوع اصلی نظام موضوع درگیری حق با باطل است؛ محوری‌ترین موضوعی که اگر توجه داشته باشیم در فرمایشات مقام عظمای ولایت ـ چه حضرت امام رحمه الله علیه و چه مقام معظم رهبری (حفظه الله) ـ در تمام فرمایشاتشان به نوعی و به شکل خاصی اشاره به این صحنه مبارزه و درگیری دارند و بر دشمن شناسی و هوشیاری در مقابل دشمن تأکید دارند و عبارات دیگرى که در این زمینه به کار می‌برند. پس وقتی که موضوع اصلی نظام، مسئله درگیری و مبارزه با باطل است؛ پس حضور در این مبارزه و درگیری و مؤثر بودن، نه متأثر بودن و فعال بودن و نه منفعل بودن در این درگیری برای پیروزى، وظیفه آحاد جامعه محسوب می‌شود که زن و مرد را شامل می‌شود. در حقیقت این یک وظیفه مشترکی است که اگر به عنوان اصلی‌ترین وظیفه آحاد جامعه اسلامی تعریف شود؛ این‌که حضور در درگیری و مبارزة حق با باطل برای اقامه کلمه توحید و برای برافراشته شدن و توسعه پرچم اسلام در جهان امری ضروری است، و بعد بر این اساس می‌شود وظایف را طبقه بندی و اولویت بندی کرد و کارکردهای خاصی را برای هر قشر، مشخص نمود.

    در صورت پذیرفته شدن این سخن، بایستی به شناسایی لوازم این حضور پرداخت: مهم‌ترین لازمه این حضور، داشتن تقواست. در آیات و روایات اشاره می‌شود که ملاک برتری و ملاک امتیاز افراد در جامعه، داشتن تقوا ست. اما مهم است توجه داشته باشیم که تقوا یعنی چه و به چه کسانی با تقوا گفته می‌شود؟ آن چه از منابع دینی استنباط می‌شود، آن عهد و میثاقی که در بدو خلقت از انسان گرفته شده است، که آن عبارت است از عبودیت و پذیرش عبودیت الهی و از طرفی مجرای این عبادت و ولایت الهی هم تولی داشتن به ولایت اولیای الهی معرفی شده است. اولیای محورى، ائمه معصومین علیه السلام هستند و در رأس آنها وجود مقدس نبی اکرم صل الله علیه و آله و سلم است. در حقیقت، باطن دین و دین دارى، تولی به ولی الله است و براساس میزان تولی که افراد به ولی الهی دارند می‌شود آنها را ارزش گزاری کرد؛ پس هر چه میزان تولی بالا می‌رود درجه تقوا هم بالاتر می‌رود. در عصر غیبت به سر می‌بریم. امام عصر حاضر نیستند و طبیعتاً میزان تولی به نایب ایشان، ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌تواند میزان معبودیت باشد.

    برای حرکت در مسیر این مبارزه‌ای که مطرح شد، طبیعتاً مراحل و اصول خاصی را باید پشت سر گذاشت که مسیر حرکت و مراحل حرکت آن را مقام عظمای ولایت، معین کرده و اقشار را به واسطه آن مراحلی که ترسیم شده است هدایت می‌کنند. در عمل در یک نگاه کوتاه می‌بینیم که ابتدا ایجاد تحول سیاسی در نظام صورت پذیرفت که این تحول سیاسی به واسطه انقلاب اسلامی رخ داد. بلافاصله بعد از آن، امام رحمه الله علیه بحث انقلاب فرهنگی و ضرورت ایجاد تحول فرهنگی را مطرح کردند و طبیعتاً بعد از آن هم لازم است که یک تحول اقتصادی رخ دهد. پس وقتی در شرایط غیبت، موضوع اول نظام، مسئله درگیری حق با باطل است و مرحله‌ای هم که الان در آن به سر می‌بریم مرحله ایجاد تحول فرهنگی در نظام است؛ پس وظیفه همة اقشار، حضور در روند ایجاد این تحول فرهنگی است؛ چه زن و چه مرد، بایستی در هر پست و منصب و شغل و سلیقه و… هر کاری که هستند فعالیت خود را به منظور تحقق انقلاب فرهنگی انجام دهند. وقتی که نوع وظیفه مشخص شود، می­توان تفکیک کرد که زنان چگونه می‌توانند در سیر ایجاد این تحول و در این روند حضور و مشارکت داشته باشند و مردان چگونه؟ می‌دانید زنان مظهر عاطفه هستند و البته لازم است که این عاطفه خود را با عقلانیت، مدیریت کنند. عاطفه و عقلانیت دو بازویی هستند که در خلقت در کنار هم آفریده شده­اند و نمی‌شود عاطفه، بی‌عقلانیت و عقلانیت، بی‌عاطفه باشد. قطعاً با چالش مواجه خواهد شد؛ یعنی در حقیقت زن باید عاطفه لازم برای این تحول را تأمین کند و مرد هم باید عقلانیت لازم را برای ایجاد این تحول تأمین کند. نمی‌شود عقلانیت صرف به کار برد، یعنی همان طور که اشاره می‌شود و خانم معین‌الاسلام هم اشاره فرمودند، نمی‌شود نقش زنان را کم‌رنگ کرد یا نادیده گرفت یا محدود نمود. در شرایط امروز نمی‌توان گفت خانم‌ها در خانه بنشینند، وظیفه آنها شوهر داری و تربیت فرزند است و آقایان، امور اجتماع و حضور در عرصه تصمیم سازی و تصمیم گیری و اجرا را به عهده بگیرند. باید تفکیک، قائل شد که این تفکیک برای جامعه مطلوب است؛ برای نظام مطلوبی که با ظهور موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف محقق خواهد شد. ولی در جامعه کنونی در عصر غیبت قطعاً یک موقعیت‌هایی پیش می‌آید که دیگر از عقلانیت کاری بر نمی‌آید؛ یعنی فضاها آن‌قدر برای عقلانیت بسته می‌شود که فقط حضور عاطفه می‌تواند تحول ساز و حادثه ساز باشد.

    دلیل دیگر هم می‌تواند بحث مکملیت عقلانیت و عاطفیت باشد، یعنی می‌خواهم بگویم که اگر حضور مستقیم عاطفه و مظاهر آن ـ که زنان هستند ـ را در روند توسعه پرچم توحید، حذف و یا کم رنگ کنیم، قطعاً نظام ما در روند توسعه خود با چالش هایی روبه‌رو خواهد شد و چه بسا به همان سمتی کشیده می‌شود که نظام غرب کشیده شده است. از آسیب‌های مهمی که نظام غرب دارد، این است که زنانگی در این نظام مرده است، حیات زنانگی صرفاً به این است که زن، شئ باشد؛ اگر به صورت شئ و کالا باشد حیات دارد والا موجودیت او زیر سؤال است؛ لذا تلاش جنبش فمینیسم در جهت کنار گذاشتن قدرت اصلی خود زن، یعنی عاطفه و احساسات، و خود را شبیه به مردان کردن است و حرکت به سوی عقلانیت صرف. ثمره‌ آن هم این شده که خود فمینیست‌ها اشاره می‌کنند که تنها چیزی که فمینیست به ما داد این بود که زنانگی ما را گرفت. پس ما در جامعة مهدوی معتقدیم که زنان باید حضور مستقیم در توسعه نظام ولایت اجتماعی داشته باشند. لازم نیست حضور آنها به شکل حضور آقایان باشد، بلکه باید با همان قدرت عاطفه خودشان حضور داشته باشند؛ منتها یک اصل مهم وجود دارد که زنان ما باید یاد بگیرند که قدرت عاطفه خودشان را مدیریت و سازمان دهی کنند که متأسفانه این حلقة گم شده‌ای که الان وجود دارد این است که بانوان ما حضور در عرصه اجتماعی پیدا کردند؛ ولی از طرفی ساختارهای اجتماعی مناسب برای حضور زنان وجود ندارد و از طرف دیگر آنها قدرت مدیریت عاطفة خودشان را هنوز به دست نیاورده اند و به سبب همین، غالباً نتوانستند سطح فکری خودشان را از سطح مسائل خرد به سطح مسائل توسعه‌ای ارتقا و رشد دهند.

    دکتر بهروز لک: من هم دیدگاهی دارم که عرض می‌کنم. یکی از بحث‌هایی که می‌توانیم درباره زن و مهدویت در عصر غیبت داشته باشیم، توجه به این نکته است که نظام اعتقادى، همواره به صورت شبکه‌ای و نظام است و نمی‌شود بخشی از آن را گرفت و بخش دیگر را نادیده گرفت. در واقع، آن‌چیزی که می‌خواهم بگویم، این است که زن و مهدویت را اگر مستقلاً هم مورد توجه قرار بدهیم، نمی‌توانیم آن را در خلا مورد بررسی قرار دهیم. زن، بخشی از نظام خلقت و اجتماع انسانی است، مرد هم بخشی از این نظام است و یک رابطه تعاملی در بین آنها وجود دارد و اگر خداوند در قرآن می‌فرماید که (یا ایها الذین آمنو استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم ) به این معناست که انسان‌ها همه باید به سوی آن حیات، قدم بردارند و حرکت کنند؛ آن حیات هم در واقع اجابت خدا است. اگر این کانون نظام توحیدی ماست، هر کدام از زن و مرد به عنوان عناصر اجتماعی باید جایگاهی پیدا کنند که در تعامل با یک‌دیگر باشند. پس اگر ما مسئله زن و مهدویت را مورد مطالعه قرار بدهیم باید به این توجه کنیم که در این امر، زن و مرد جدای از هم نیستند و یک نوع تعامل و مکملیت نسبت به هم دارند.

    اگر می‌بینیم پیامبر گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم وظایفی را برای حضرت فاطمه علیها السلام معین می‌کند و وظایفی را برای حضرت علی علیه السلام، اما هنگامی که نوبت دفاع از ولایت می‌رسد، حضرت فاطمه علیها السلام در مسجد حاضر می‌شود و از حریم ولایت دفاع می­کنند. پس نکته اول این است که باید نقش زن و مرد در زمینه مهدویت، مکمل یک‌دیگر باشد. حتی اگر آنها وظایف مستقلی در این زمینه دارند، اما در مجموع، این وظایف و نقش‌ها مکمل یک‌دیگر است.

    نکته دیگر، وجود همین نقش‌های اختصاصی زن و مرد در زمینه مهدویت است. لذا باید در بحث خود بر این محور تمرکز بکنیم. باید نقش‌های مختلف زنان را در ارتباط با آموزه مهدویت اسلامى، شناسایی و بررسی کنیم. این نقش‌ها خود در ابعاد و عرصه­های مختلفی مطرح است. در زندگی فردى، مباحث خاصی مطرح است. در زندگی اجتماعى، مباحث دیگر. حتی در زندگی خانوادگی نیز می­توان نقش‌ها و وظایف خاصی را شناسایی کرد. هم چنین می­توان این نقش‌ها و وظایف خاص زن را از منظر زمانی و مقاطع مختلف تاریخی بررسی کرد. زن مسلمان، نقش‌ها و وظایف خاصی در عصر حضور معصومین علیهم السلام داشته است؛ وظایفی در فرایند تولد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، وظایفی در عصر غیبت ـ چه غیبت صغری و چه غیبت کبری ـ و وظایف و نقشهای خاصی را برای زن مسلمان می­توانیم در عصر ظهور و فرایند انقلاب و آرمان‌شهر مهدوی شناسایی کنیم. هر چند هر کدام از این ابعاد مهم بوده و نیازمند بحث و گفت‌وگو است، اما به نظر می­رسد با توجه به وضعیت جامعه ما که در عصر غیبت امام زمان خویش به سر می­برد، مقتضی است که اولویتی به این بحث بدهیم و وظایف و نقش‌های زنان را در عصر غیبت و زمان کنونی بررسی کنیم. طبعاً این‌جا مباحث گسترده­ای وجود دارد که باید تلاش کنیم آنها را در حد امکان مطرح نماییم.

    نکته سوم این است که فکر می‌کنم که نقش‌های ویژه اساسی زن را در مهدویت در سه عرصه مختلف و در واقع در سه برش مورد توجه قرار بدهیم. البته شاید در برخی از آنها هنوز تفکیک جنسیتی مشکل باشد. اولین مسئله، نقش فردی زن مسلمان است. در عرصه فردی لازم است که تمامی انسان‌ها براساس فرمایش حضرت علی علیه السلام، «رحم الله امرءاً عرف قدره»؛ خودشناسی کنند و بفهمند که چه کسی هستند و چه کار باید بکنند؟ البته این وظیفه مشترک زن و مرد است، اما هر کدام از زن و مرد باید خود را در موقعیت خاص خویش مورد توجه قرار بدهند. عرصه دوم، عرصه خانواده است. وقتی زن و مرد خودشان را شناختند و در تعامل با یک‌دیگر زندگی مشترک را شروع کردند، نقش خانوادگی آنها شکل می­گیرد. زن و مرد در این‌جا وظایف خاصی را برعهده می‌گیرند. طبیعت و جهان خلقت بدون این‌که انتخاب بکنیم، وظایفی را بر عهدة زن و مرد قرار داده است. تفاوت در نوع اندام خلقت، در قوای وجودی طبیعی است که تفاوت‌هایی را در نقش‌ها برای ما ایجاد نمایند. این تفاوت برای خودش یک سری وظایفی را هم برای ما ایجاد می‌کند که اختصاصی می‌شود. من فکر می‌کنم وظایف زن و مرد را در ارتباط با مباحث مهدویت از این منظر خانوادگی هم باید مورد توجه قرار بدهیم.

    یک سری عرصه‌هایی وجود دارد که عرصه اجتماعی هستند. مثلاً درست است که زن در خانواده متولی پرورش اصلی کودک است؛ اما مرد هم آن‌جا مکمل است. هرچند زن مباشرت بیشتری دارد، مرد هم این‌جا نقشش را ایفا می‌کند، اما در عرصه اجتماعی می‌توانیم این نقش‌‌ها را جدی‌تر بگیریم و بالفرض اگر تنها فرزند خودمان را و فرزندان جامعه را در واقع تربیت می‌کنیم، زن‌ها و مردها هریک وظیفه‌ای دارند که فکر می‌کنم این سه تا برش را اگر به صورت مجزا از هم در رابطه با مهدویت مد نظر قرار بدهیم می‌توانیم نقش‌های متمایز زن و مرد را در عرصه مطالعات زن و مهدویت با توجه به نقشی که در رابطه با غیبت خواهیم داشت، شناسایی بکنیم.

    خوب با توجه به این که کلیاتی از مباحث مطرح شد و بحث را می‌توانیم پیش ببریم، بهتر است که پس از سؤال اول با تمرکزى، سؤال دوم و یا سوم را یک‌جا بیان کنید و در این‌جا هم تمایز میان زن و مرد را بگویید و هم آن وظایف خاصی که هریک ایفا می‌کنند بیان کنید.

    خانم معین الاسلام: فکر می‌کنم اگر سؤال سوم مطرح بشود و تمایزش هم مشخص بشود و بعد سؤال دوم، که وظایف زنان در مباحث مهدویت در شرایط کنونی مشخص خواهد شد. حال در تکمیل مباحث گذشته که مطرح شد ضروری است به این نکته اشاره شود که در تفکر مهدویت، نگاه به زن، همان نگاهی است که در سیره علوی و نبوی وجود داشته؛ یعنی هیچ تفاوتی نمی‌کند. چون در روایات ما آمده که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در واقع سیره نبوی را احیا و ادامه خواهند داد و تحقق بخش اهداف رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم خواهند بود. در جاهلیت اول در زمان جاهلیت قبل از بعثت حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم انسانیت را از زن گرفتند و در جاهلیت مدرن همان طور که خانم صادقى اشاره کردند، زن بودن را از زن می‌گیرند؛ ولی در تفکر نبوی و مهدوی در واقع هم حفظ انسانیت زن مطرح است و هم حفظ زن بودنِ زن مطرح است. زن به عنوان یک انسان در جامعه مهدوی و هم‌چنین زن به عنوان یک زن در جامعة مهدوى، وظایفی را عهده‌دار می‌‌باشد که برخی از آنها با مردان مشترک می‌باشد و اما به عنوان یک زن عضو جامعه مهدوى، مسئولیت‌ها و رسالت‌های خاص خودش را هم دارد، اما اگر بخواهیم بیشتر روی آن وظایف خاص زنان متمرکز بشویم باید ببینیم که چه جایگاهی در نظام تربیتی اسلام برای زن قائل شده‌اند. مسئولیت انسان سازى، بهترین رسالت زن در نظام تربیتی اسلام است. همان نقشی که معمار انقلاب حضرت امام خمینی رحمه الله علیه هم به زیبایی به آن اشاره نموده‌اند که همان طور که قرآن انسان‌ساز است. زن هم انسان ساز است؛ اصیل‌ترین نقشی را که زن در جامعة کنونی می‌تواند به عنوان یک زن داشته باشد در این جامعه گویی پرداختن به همین نقش است، یعنی نقش انسان سازی است. اکنون، عمده‌ترین خلأیی که در جامعة کنونی داریم این است که دچار یک نوع انفعال در مسئله انسان سازی شدیم، یعنی در عرصه تربیت فعالانه برخورد نمی‌کنیم. در مقابل کلیه فعالیت‌ها و فعل و انفعالاتی که از طرف بیگانه صورت می‌گیرد منفعل شده‌ایم. ما باید این نقش فعال را که نقش انسان سازی است را اصالت بدهیم. آیت الله جوادی آملی در یکی از مباحث‌شان مطرح می‌کردند که اگر زن، اصالت را به شغل مادری و همسری ندهد از صراط مستقیم خارج است؛‌ یعنی برخلاف دیدگاه فمینیستی که مادری را و همسری را یک نوع بردگی می‌بینند و یک شغل منفعل می‌دانند، در نظام مهدوى، مادری و همسری یک شغل کاملاً اصیل است. عمده‌ترین نقشی که زن می‌تواند ایفا کند این نقش است؛ نقش انسان سازی و تأمین نیروی انسانی جامعة مهدوی که این می‌تواند بزرگ‌ترین خدمت فرهنگی به یک جامعة مهدوی در عصر حاضر باشد. مسئله بعد نقشی است که زن به عنوان نیمی از پیکرة جامعه منتظر و تأثیرگذار در نیمی دیگر از جامعه می‌تواند داشته باشد. پس در واقع، زن می‌تواند با هنرنمایى، تمامی جامعه را تحت تأثیر قرار دهد و می‌تواند در احیای فرهنگ مهدوی در جامعه یا تخریب آن به عنوان یک عنصر فعال و مؤثر نقش آفرینی نماید. حضرت امام می‌گویند: زن، نقش رهبری را دارد، نقش پیش تازی را دارد. نهایتاً زن می‌تواند در عرصه فرهنگ جامعه ما بیشترین تأثیر را داشته باشد؛ لذا این نقش فرهنگ سازی زنان در عرصه‌های فرهنگی در جامعة کنونی را نباید فراموش کنیم؛ چرا که زنان با توجه به ویژگی‌های خاص خودشان، وقتی به عنوان یک معلم، یک مربی و یک عنصر فرهنگی در جامعه نقش آفرینی می‌کنند، تحول آفرین می‌شوند و می‌توانند یک جامعه را به سوی تعالی و رشد و یا یک جامعه را به سوی انحطاط ببرند. زنان، آمیزه‌ای از عقل و احساس‌اند که اگر از این دو ابزار به خوبی بهره جویند، می‌توانند حرکت‌های خوبی در جامعه ایجاد نمایند. حالا البته به این شدت که سرکارخانم صادقى گفتند که مردان، عقلانیت محض‌اند و زنان عواطف محض هستند را به این شکل نمی‌پذیرم. حتی اگر بخواهیم زن را به عنوان یک انسان بپذیریم، یک انسان هم مظهر عقلانیت و هم مظهر عواطف است. نمی‌تواند این دوتا را نداشته باشد.

    خانم صادقى: محض بودن را من عرض نکردم؛ بلکه مظهر عاطفه هستند.

    خانم معین الاسلام: اگر زن را به عنوان یک انسان بپذیریم، یک انسان کامل هم مظهر عقلانیت است و هم مظهر عواطف.

    خانم صادقى: هر دو در وجود هر دو جنس است، ولی آن‌چه را که می‌بینیم و علما نیز می‌فرمایند: زن مظهر جمال است و مرد مظهر جلال. این به این معنا نیست که در زن جلال نیست و در مرد جمال نیست. ضمن این‌که وقتی صحبت از مدیریت عاطفه توسط خود زنان می‌شود به این معناست که لازم است عاطفه شان را با عقلانیت خود، سازمان‌دهی کنند و در خدمت مسائل مختلف زندگی فردى، خانوادگى، اجتماعی و جهانی قرار دهند.

    خانم معین الاسلام: بنده از سوء برداشتم عذر می‌خواهم؛ ولی به هر حال، فکر می‌کنم که یک زن هم با عقلانیت، یعنی با کمال عقلانی خود و هم با بهره‌گیری از عواطف سرشار انسانی می‌تواند یک تأثیر پایدارتر و ماندگارتری در جامعه داشته باشد. به همین جهت است که مهاجمان فرهنگی ما برای تخریب فرهنگی جامعه از زنان استفاده می‌کنند؛ به سبب این که زنان، نقش خیلی جدی در مسئله فرهنگ سازی دارند؛ لذا عمده‌ترین وظایفی که زنان بعد از مسئله پرورش نیروی انسانی و تأمین نیروی انسانی در شرایط فعلی دارند، تأثیر گذاری بسیار بالای آنهاست. زن می‌تواند در عرصه فرهنگ،‌ اخلاق، معنویت و سیاست که از عناصر اصلی تمدن است،‌ تأثیرگذار باشد. به نظر بنده، ارتباط تنگاتنگی بین فرهنگ عاشورا با فرهنگ مهدویت وجود دارد. می‌بینیم که امام حسین علیه السلام بعد از این که مورد سؤال قرار می‌گیرد که چرا زنان را با خودتان می‌برید، جواب می‌دهند که خداوند اراده کردند که این زنان با ما باشند، این اراده الهی در دخیل کردن زنان در تکمیل و به هر حال به سامان رساندن جریان عاشورا نشان دهنده آن نقش بسیار حساس و کلیدی و محوری است که زنان می‌توانند داشته باشند و گویا بیان‌گر این مسئله است که اگر زنان در جریان عاشورا نباشند نهایتاً تمامی اهداف بلند مکتب عاشورا تحقق پیدا نخواهد کرد. در جامعه کنونی ما زنان می‌توانند خیلی مؤثر باشند و نقش جدی در مباحث مهدویت داشته باشند و برای این که بتوانند رسالت‌های خودشان را هم در زمینه تأمین نیروی انسانی به عنوان مادری و همسری و هم به عنوان یک انسان در جامعه مهدوی ایفا بکنند، چند وظیفه را باید انجام بدهند؛ یکی از مهم‌ترین وظایف‌شان این است که همان طور که هر انسانی در جامعه مهدوی می‌خواهد ثبات قدم در دین داشته باشد و دین‌مداری خودش را بتواند در این عرصه حفظ بکند باید مهدی شناسی کند؛ یعنی شناخت نسبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف‌ در دعای معروف «اللهم عرفنی حجتک…» تا آن‌جا که می‌فرمایند که اگر حجت خودت را به ما نشناسانى؛ از دین خودم، من گمراه می‌شوم. واقعاً یک واقعیتی است که ما بدون شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در این عرصه نمی‌توانیم دین خودمان را حفظ بکنیم؛ لذا یکی از مهم‌ترین وظایف زنان و رسالت‌های آنان منتظرپروری است و برای انجام این رسالت باید امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را خوب بشناسند تا بتوانند فرهنگ مهدوی را و عشق به حضرت را در نهاد فرزندان خود نهادینه کنند و اگر قرار است به عنوان یک انسان در جامعه مهدوی ایفای نقش کنند شناخت نسبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف‌ یکی از عمده‌ترین وظایف زنان است که البته من بحث دیگری را در این رابطه داشتم که از آن فاکتور می‌گیرم.

    بحث دیگرى که زنان در جامعة فعلى،‌ باید به عنوان یک وظیفه انجام بدهند، افزایش خردورزی و خردمندی زنان است؛ همان‌طور که حضرت علی علیه السلام فرمودند، در عرصه عقل، زنان از نوعی نقصان عقلی به سبب غلبه عواطف برخوردارند که باید این نقصان جبران گردد و به کمال عقلی برسند. آن‌جایی که مسئله مشورت زنان با حضرت مطرح می‌‌شود، حضرت علی علیه السلام می‌گویند:‌ «با زنان مشورت نکنید مگر این‌که مطمئن باشید که اینها به آن کمال عقلانی رسیده‌اند»، فکر می‌کنم زنان باید به هر حال در ارتباط با افزایش خردمندی و آن تکامل عقلانی خودشان بیشتر کار کنند؛ مخصوصاً در عرصه فعلی که برای تثبیت دین‌داری و دین‌مداری و انجام رسالت دینى، مسئله عقلانیت از جایگاه مهمی برخوردار است. مسئله دیگر، فهم تحول جهانی است؛ یعنی خانم‌ها هم به عنوان یک مادر و هم به عنوان یک همسر و هم به عنوان یک انسان در جامعة مهدوی واقعاً‌ باید تحولات جهانی را منتها در چهارچوب اندیشه الهی کاملاً خوب بشناسند، یعنی زمان شناس باشند. همان طور که حضرت علی علیه السلام‌ فرمودند که «هر کس که زمان را خوب بشناسد خودش را آماده می‌کند». واقعاً زنان باید یک آمادگی در خودشان برای هم منتظرپروری و هم انجام رسالت‌های مهدوى، ایجاد کنند و این آمادگی ایجاد نمی‌شود، الا این‌که ما فهم خوبی نسبت به تحولات جهانی داشته باشیم؛ منتها یک فهم همراه با درد؛ البته اگر فهم خوبی نسبت به تحولات جهانی داشته باشیم درد هم به دنبال این فهم خواهد بود. زنان نمی‌توانند خودشان را از برنامه‌هایی که در ارتباط با ظهور و افول تمدن‌ها و تلاش‌هایی که الان صورت می‌گیرد خودشان را منفک از این قضایا بکنند. در جریان عاشورا این مسئله را مکرر شنیدیم که حضرت زینب علیها السلام در حادثه عاشورا ضمن تأمین نیازهای عاطفی اطرافیان و انجام رسالت‌های مخصوص خود دقیقاً در جریان فعل و انفعالات دشمن و حالات یاران امام حسین علیه السلام بودند و حتی به موقع سعی می‌کردند با دقت نظر در احوالات یاران امام حسین علیه السلام به حضرت، ضرورت اعتماد پیدا کردن به میزان وفاداری یاران را گوشزد کنند و به هرحال، ایشان در طول جریان عاشورا ـ چه قبل از عاشورا و چه در زمان اسارت ـ با نگاه دقیق و ژرف بین خود، کاملاً متوجه مسائل پیرامونی خود و تحرکات دشمن بودند و با درایت، برنامه‌های دشمن را خنثی می‌کردند و حتی از فرصت‌ها بیشترین بهره را می‌بردند. الان بحث جدیدی داریم، بحث ناتوی فرهنگی که این همه مقام معظم رهبرى، آن را مطرح می‌کنند؛ اگر زن به عنوان یک مربی در جامعة مهدوى، ناتوی فرهنگی را نشناسد و اگر ابزار ناتوی فرهنگی را نشناسد و اگر راهکارها و راهبردهای مقابله با ناتوی فرهنگی را نشناسد، واقعاً نمی‌تواند در منتظرپروری موفق باشد و نمی‌تواند در ایفای رسالت‌های خودش موفق باشد؛ لذا این بحث آگاهی به زمان و تهدیدات زمان و فرصت‌هایی که الان است آگاهی‌های جدی است که واقعاً باید زنان ما این آگاهی را پیدا کنند؛ هر چه این آگاهی‌ها بیشتر بشود حساسیت‌شان نسبت به مسئولیت‌ها و رسالت‌هایشان بیشتر می‌‌شود و دقت نظرهایشان نسبت به مسئولیت‌هایشان بیشتر می‌شود…

    یکی از مسائل آسیب زا در حوزه خانواده و استحاله فرهنگی زنان در جامعه ما رشد افکار فمینیستی در بین زنان، بالاخص دختران جوان است. باید آن مدینه فاضله‌ای که دختران در ذهن خودشان در جایگاه زن در مکتب فمینیستی ساخته‌اند را با تبلیغات اصولی و صحیح خنثی نماییم. جا دارد که یک نقد جدی پیرامون مسئله فمینیست از منظر زنان آمریکا صورت پذیرد. در حال حاضر منابع بسیار خوبی در دسترس است که نمایان‌گر اعلام عدم رضایت و اعتراض شدید زنان فرهیخته غرب نسبت به آثار سوء تفکرات فمینیستی در جامعه است. خانم دایان پاسنو نویسنده کتاب فمینیسم راز زنانگی یا اشتباه مدیر مؤسسه مطالعات خانواده در آمریکا می‌نویسد:‌ من به آن‌چه فمینیست‌ها ارائه می‌دهند اعتراض دارم. سعادت و شادمانی حقیقی انسان جز از طریق ارتباط با خداوند میسر نیست. امروز روز نبرد زنان مؤمن است. اگر خدا را بخوانید،‌ به شما پاسخ خواهد داد…

    و در جای دیگر کتاب خود می‌نویسد: اگر برای کسب شأن به نهضت فمینیسم متوسل شوید جز ناامیدی بهره‌ای دیگر نخواهید برد. او بر این باور است که فمینیسم، ارزش‌های اخلاقی ما را از بین برده است.

    فمینیسم، زنان ما را مخدوش کرده است، هم‌جنس گرایی را افزایش داده و به شدت تحت تأثیر سلطه آن قرار گرفته است. و نهایتاً فمینیسم، نهاد خانه و خانواده را تضعیف کرده است.

    دکتر بهروزلک: متشکر. پیشنهاد من این است که وظائف و مسئولیت‌ها با تمرکز بر نقش زنان نسبت به مادرى، محوری و کنش‌گر اجتماعی‌اش را مورد بحث قرار دهیم.

    دکتر موسوى: به نظر بنده باید وضعیت زنان را از دو جنبة سلبی و ایجابی بررسی کنیم و این‌که آسیب‌ها و یا کارکردهای مثبتی از ناحیه زن، متوجه جامعه می‌گردد.

    هرکدام از اینها دارای یک تقسیم دوگانه‌ است: قبل از ظهور و عصر ظهور.

    اولین قسمتی را که عرض می‌کنم، آسیب‌شناسی زنان قبل از عصرظهور است. برای مثال، بعد از عصر رنسانس یا عصر مدرن، ویژگی‌های عصر مدرن موجب شد که زنان نتوانند نقشی را که ادیان به صورت وظایف بر دوش آنان گذاشته‌اند ایفا کنند؛ به طوری که فمینیسم نتیجه منطقی عصر مدرن است. از جمله کسانی که به آسیب‌شناسی عصر مدرن ـ فراتر از جنسیت ـ پرداخت، گنون است. وی در زمانی که در کشورهایی مثل ایران، افراد زیادی از روشن‌فکران، جزء طرف‌داران تکنولوژی و مدرنیته بودند به نقد و آسیب‌شناسی مدرنیته پرداخت؛ به طوری که در زمان وى، در هفتاد سال پیش در فرانسه کسانی که اسم رنه‌گنون را می‌بردند از دانشگاه اخراج می‌کردند. وی در آثار خود نکته‌ای را بیان می‌کند که شاید بی‌ارتباط با بحث ما درباره زنان نباشد. وی معتقد است، عصر مدرن، ویژگی هایی دارد که به تعبیر ما باعث فطرت گریزی زنان شده است؛ ویژگی‌هایی مثل اصالت فردگرایی یا انسان مدارى، علم گرایی افراطی و عقل گرایی افراطى. وی می‌گوید، درست است که انسان به تکنولوژی و علم دست یافت؛ ولی هویت خود را از دست داد. از جمله این‌که یکی از ویژگی‌های آسیب شناسانه در عصر ما این است که زنان از فطرت خویش که همان زن بودن است، خروج پیدا کرده‌اند. به نظر می‌رسد که اگر بخواهیم رابطه زن را با دین و مهدویت در پیش از عصر ظهور، بیان کنیم، باید عرض کنیم که زنان در عصر ما به عنوان مصداق قبل از ظهور از آن فطرت زن بودن خارج شده اند هرچند فمینیسم، امروزه ادعا می‌کندکه ما به تساوی حقوق رسیدیم؛ اما امروزه هم همان جاهلیت پیشین را به گونه هایی دیگر شاهد هستیم. این که در روایات گفته شده است که از علائم آخرالزمان این است که زنان بر مردان مسلط می‌شوندیا قبله مردانند، در واقع نوعی آسیب‌شناسی زنان در متون روایی است.

    دکتر بهروزلک: البته مراد از سلبى، یعنی نقش‌های منفی زن.

    دکتر موسوى: جنبه سلبی ویژگی‌های زنان، یعنی این‌که موقعیت زنان را از جنبه آسیب‌شناسی بررسی کنیم که بعضی از روایات درباره عصر پیش از ظهور، معطوف به وضعیت زنان در این دوره است که شاید این دسته از روایات در آسیب‌شناسی زنان در قبل از ظهور، قابل توجه باشد.

    دکتر بهروزلک: خانم صادقى، شما یک تفکیکی بین عقلانیت و عاطفه کرده اید که در جای خودش روشن است و روشن شد که هیچ‌کدام‌یک از اینها محض نیستند. بلکه دارای شدت و ضعف هستند. حال به هر تقسیمی که خود صلاح می‌دانید بگویید که منظور از این نقش‌ها چیست؟ یعنی اگر نقش را به معنای ایفای یک‌سری عملکردها و کنش‌ها و کارکردها بگیریم، زن به صورت ایجابی در جامعه مهدوی با توجه به فاکتور عقلانیت به صورت خاص چه چیزهایی دارد که مال مرد نیست؟

    خانم صادقى: بله، البته جهت تکمیل بحث دربارة این که امروز وظایف زنان چیست، لازم است ذکر شود این‌که در نظام دینی ما معمولاً این‌گونه مطرح می‌کنند که وظیفه زن، انسان سازی است و در حقیقت، وظیفه زن را فردسازی مطرح می‌کنند و این در جای خودش صحیح است و نقش اساسی به حساب می‌آید. منتها اکنون بحث را نسبت به جامعه کنونی مطرح می‌کنیم. جامعه مهدوی کنونی و جامعه جهانی کنونى. یک وقت نسبت به آرمان‌ها حرف می‌زنیم، یک وقت نسبت به وضع موجود. اگر در وضعیت موجود به دنیا نگاه کنیم که انسان سازی چگونه صورت می‌گیرد، آیا انسان سازی در محیط خانواده صورت می‌گیرد یا درمحیط‌های فرهنگى، توسط مساجد، دانشگاه‌ها، مدارس و رسانه‌ها و… صورت می‌گیرد؟ چگونه صورت می‌گیرد؟ فرهنگ سازی امروزه در دنیا توسط چه کسانی صورت می‌پذیرد؟ اگر نگاه واقعی داشته باشیم، می‌بینیم که امروزه در دنیا وضعیت به گونه‌ای است‌که این ساختارهای اجتماعی هستند که انسان‌ها را تربیت می‌کنند و می‌سازند. این یک واقعیت است چه بخواهیم و چه نخواهیم. شما اطراف خودمان را ببینید. پدر و مادر، متدین و مهدوى؛ ولی فرزند جور دیگری است چرا؟!. آیا این پدر و مادر مؤمن نبودند؟ خیر، امروزه در دنیا به گونه‌ای است که وقتی یک ساختار اجتماعی حاکم می‌شود، سیستم ادارة یک جامعه، این یک اخلاق و یک فرهنگ خاص را بر جامعه حاکم می‌کند و حرکت آحاد جامعه را براساس آن شکل می‌دهد.

    اصل در نظام سرمایه داری تلذذ است و رفاه و رسیدن به مادیات بیشتر؛ لذا این فرهنگ، حرص، حسد، تنوع گرایى، تجمل گرایی و غیره را هم به همراه خود دارد. وقتی الگوی اقتصادی سرمایه داری را در یک جامعه پیاده می‌کنید حتی اگر جامعه، اسلامی باشد آن اقتصاد سرمایه دارى، فرهنگ خود را هم بر جامعه حاکم می‌کند.

    دکتر بهروزلک: آیا این بحث‌ها به ساختارگرایی و جبر اجتماعی منتهی نمی‌شود؟ چون ما در اسلام قبول نداریم که هر چیزی به جبر منتهی شود و ساختار جامعه باشد.

    خانم صادقى: خیر، من عرضم این است که امروزه می‌بینیم جامعه سهم مؤثر بسیاری در تربیت افراد و حتی شکل‌گیرى، پایداری یا عدم پایداری خانواده‌ها دارد و به این معنا نیست که خانواده نقش ندارد، بلکه سهم تأثیر آن نسبت به این بیشتر شده است؛ لذا با توجه به این واقعیت باید حرف زد نه شعارها و آرمان‌هایی که فعلاً دست نیافتنی است. وقتی که جامعه، حرف اول را در فرهنگ سازی می‌زند شاید در چنین شرایطی وظیفه اصلى، جامعه سازی باشد؛ یعنی حرکت زنان و مردان ما در نظام مهدوى باید به سوی جامعه سازی و ایجاد انقلاب فرهنگی باشد؛ برای ساخت آن مدل‌ها و برنامه‌های اجتماعی و سیستم مدیریت و برنامه‌ریزی که کاملاً اسلامی باشد.

    زن باید وظیفه اصلی خود را اقامة پرچم توحید بداند. برای این منظور نیاز به جامعه سازی است و نیاز به تولید الگوهای دینی واسلامی در جامعه مهدوی است. اگر زن این دو اولویت را در نظر داشته باشد همه کارها و برنامه‌های خود را براساس این هدف برنامه ریزی می‌کند. وقتی که هدف زن اقامه پرچم توحید باشد، یعنی سطح فکر خود را از اهداف ریز حیات مادی و خرد رها کرده و به سطح کلان و توسعه رسانده و اصلی‌ترین موضوع فکر او موضوعات توسعه نظام باشد در شوهردارى، در تربیت فرزند، در درس خواندن و … لجستیک و پشتیبان مقام ولایت بوده و تولی به او داشته باشد؛ وقتی این‌گونه باشد اصلاً شکل زندگی متفاوت می‌شود. مصداق آن را هم در زمان جنگ دیدیم. زمانی بود که زنان ما همه برنامه‌ها و حرکات‌شان در مسیر جریان جنگ شکل می‌گرفت، حتی اموال و زینت آلات خودشان را بر محور لجستیک جبهه حق مصرف می‌کردند. منتها باید این شکل تفکر و زندگی را نهادینه کنیم و آن را به شکل مدل به بانوان امروز عرضه نماییم. زن مسلمان ایرانی به جای این‌که به مسائل مصرفی و تجملی و …. فکر کند باید تفکر کند که چه سهمی در بالا بردن قدرت اسلام و نظام اسلامی در جهان می‌تواند داشته باشد. هر خانم در هر موقعیتی که است چگونه می‌تواند به توسعه نفوذ نظام اسلامی کمک نماید و…. لازم است زنان ما قدرت بزرگ خدادادی خود را بشناسند و سعی کنند این قدرت را با عقلانیت، مدیریت کرده و در جهت لجستیک نظام مهدوی به کار بندند.

    حضرت زهرا علیها السلام با شناخت دقیق از موقعیت زمان و مکان در هر شرایطى، متناسب با آن شرایط و با قدرت زنانگی خود به دفاع از اسلام و ولایت می‌پردازند. گاهی با اشک‌شان غوغا و حادثه سازی می‌کنند، گاهی در جبهه‌ها، گاهی در راه مسجد، گاهی پشت درِ خانة انصار و وقتی هم در پشت در خانة خود…. قدرت عاطفه این است. یک واقعیت هایی است که در خلقت قرار داده شده؛ منتها باید برای آنها ساختار سازی کنیم تا از اینها استفاده صحیح شود. نه این‌که به همان شکلی که الآن وجود دارد که ساختار‌های مردانه است و از زنان هم خواسته می‌شود در همین ساختارها حضور پیدا می‌کنند؛ لذا چالش‌های زیادی برای آنها پیدا می‌شود. به طور خلاصه، زنان در درجه اول قدرت عاطفه خود را بشناسند و سیاست یا تدبیر به خرج دادن این عاطفه را به دست بیاورند و آن را در هر موضوعی خرج نکنند. زن، مظهر هنر و سیاست است. فقط کافی است که چگونگی بهره گیری مفید و مؤثر از این توانایی‌های خود را بیاموزد. بتواند سیاست به کار بردن عاطفه را داشته باشد که هم بر مرد و هم بر فرزندش اثر داشته باشد وهم در ساختارهای اجتماعی حضور فعال داشته باشد. در این صورت ما شاهد فروپاشی خانواده‌ها به دلیل ناآشنایی با تدبیر منزل نخواهیم بود. این مطلب را بدین جهت گفتم که در موضوع عوامل فروپاشی خانواده گفته می‌شود که اصلی‌ترین عوامل دو چیز است: اول، اعتیاد همسر و دوم، نا آشنایی با عملکرد در خانواده (تدبیر منزل یا چگونگی رفتار و برخورد با همسر در منزل) که خیلی نکته مهمی است که باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد. زنان باید بدانند که سیاست به کار بردن عاطفه چیست. خرج کردن عاطفه باید کجا باشد که نیاز به برنامه ریزی و سیاست دهی خاصی دارد که خود زنان باید در این راه گام بردارند، البته بحث‌های امام شناسى، خودشناسى، مدیریت عواطف، فرهنگ سازی نسبت به مهدویت، ایجاد تحول فکری در خانواده و اجتماع و این‌که زنان یاد بگیرند که استقلال فکری داشته باشند و… نیز از موضوعات مهم در روند مهدوی‌سازی جامعه است.

    دکتر بهروزلک: نکته‌ای راجع به گفته‌های خانم صادقى عرض کنم که مد نظر ایشان بوده است و برای فهم بهتر مطالب ایشان یکی از اندیشوران غربی ـ که اشکالی بر جوامع اسلامی وارد کرده ـ می‌گوید: به اینها می‌گوییم بالاخره باید برای جامعه سازى، افراد لایق را تربیت کنیم و افراد لایق در جامعه سالم، محقق می‌شوند. ایشان اشکال می‌کند که ما می‌گوییم این‌طور نیست. اگر این طور باشد که هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند جامعه سالم را بسازد. فقط می‌خواستم عرض کنم که آن چیزی که از فرمایشات خانم صادقى فهمیده می‌شوداین‌ است که اگر ایشان به ساختارهای اجتماعی توجه می‌کند، یعنی افرادی را که ما می‌خواهیم بسازیم، در راستای همین جامعه سازی ما باید کلیت جامعه را بسازیم، اما کلیت افراد همین تک تک افراد است و لذا همین فرد را هم باید با نگاه اجتماعی باشد.

    خانم صادقى: بحث جامعه و فرد ورابطه آنها با یک‌دیگر، بحث مستقلی است که باید در جای خود به آن پرداخت. منظورمن این است که فرد و جامعه نسبت به هم رابطه تقومی دارند. یعنی نمی‌شود گفت که فرد، اصل است یا جامعه. هر دو تأثیر و تأثری از هم دارند؛ منتها فرض این است که در جامعه کنونی ما افراد وعقول به یک حدی از رشد رسیده اند و لازم است که نرم افزارهای اجتماعی‌ آن تولید شود.

    دکتر بهروزلک: تلقی ام این است که اگر بخواهیم وظیفه زن را در امر ایجاد جامعه مهدوی مطرح کنیم باید از بحث هویت سازی مطرح کنیم .

    خانم صادقى از منظر جامعه سازی مطرح کرده‌اند. خانم معین‌الاسلام از منظر این‌که انسان‌سازی را برجسته کرده‌اند. دکتر موسوى هم از منظر عوامل سلبی بررسی کرده‌اند. من فکر می‌کنم یک منظر دیگر هویت سازی که در واقع از فردسازی شروع می‌شودتا به جامعه سازی می‌رسد. اگر بخواهیم هویت را معنا کنیم، هویت عبارت است از چیستی انسان و این‌که چه کسی هست و چه کسی نیست. در جامعه شناسی هویت عبارت است از وجه همسانی انسان‌ها در حکومت اسلامى. مسلمانان خود را پیرو وحی پیامبر معرفی می‌کردند. و این عشق و علاقه آن‌قدر بود که یثرب، تعبیر به مدینه النبی و شهر پیامبرشد، اما اگرچه ما در جامعه توحیدی زندگی می‌کنیم، ولی این هویت سازی در زندگی ما با یک نمادهایی ساخته می‌شوند. نقش پیامبر در مدینه، اساسی و بنیان‌گذار بود. نقش امام هم پس از پیامبر تأثیر گذار است که «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» و دعای «اللهم عرفنی نفسک» که خانم معین‌الاسلام فرمودند تا این‌جا که می‌فرماید: «اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی» معرفت امام نقش کاملی دارد. مرد و زن در هویت سازی خود، تنها کافی نیست که بگویند بنده خداییم؛ بلکه بنا بر تفکر شیعى، باید یک حجت حی و زنده داشته باشد؛ لذا نقش امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این طور نیست که خارج از وجود ما تصور شود. پس اولین مسئله، این‌که امام زمان را باید در وجود خودمان بیابیم. پس اگر معرفت امام در خودشناسى و خداشناسی من اثر دارد در این زمینه زن و مرد هر دو مساوی اند؛ اما وقتی در مرحله عمل، نقش‌های زن و مرد می‌آید، زن به ویژه این هویت سازی را در فرزند خودش ایجاد کند، یعنی فضاسازی می‌کند که این هویت شکل بگیرد؛ لذاباید راه‌هایی را پیدا کنیم که براساس آن چطور این سرشت فرزند ما با نام مبارک حضرت عجین شود. اگر می‌بینیم زنان بزرگی مثل مادر سید مرتضی وسید رضی با داشتن وضو فرزندان خود را تربیت می‌کنند یک نوع هویت سازی است. در عصر غیبت باید با قصه، داستان و تذکر، این زن، بچه را ـ چون در درون خانواده، محور زن است ـ هویت سازی بکند.

    دیگرى، تواصی است. سوره والعصر که بعضی تفسیر به حضرت کرده اند را برای فرزند تفسیر کند و این هویت را به فرزندش منتقل کند. در اعیاد شعبانیه با نشست و برخاست‌ها و زنده نگه داشتن یاد حضرت هویت سازی را تجلی می‌دهد.

    اما عرصه سومی که باید هویت سازی را جدی گرفت، جامعه مهدوی است که نقش زن این است که اگر جامعه‌ای را می‌بیند که نام مهدی در آن زنده نیست خودش را حرکت دهد تا هویت انسان‌ها شکل بگیرد. یک مثال در شهر قم بگویم که کودکان به شیوه قمی‌ها اعیاد شعبانیه را تکریم می‌کنند، نقش مادر در همین که شرایط را فراهم کند و فرزندش را تشویق کند به این‌که این کار را انجام دهد، فکر می‌کنم اگر این را مدنظر قرار دهیم که زن چگونه در نظام جامعه و اجتماع هویت سازی کند، می‌توانیم یک نقش جدی را برای ایفای نقش زنان نسبت به عرصه مهدوی ارائه کنیم.

    خب، حال می‌خواهید سؤال‌های دیگرى را مطرح کنیم یا بحث را باز بگذاریم تا هر کس بحث مورد نظر خودش را مطرح بنماید.

    خانم معین الاسلام: مباحث مطرح شده، افق‌های جدیدی را باز کرده که نشان می‌دهد جای کار بسیاری وجود دارد و لذا از برگزاری این جلسات باید تشکر کرد. اما باید نسبت به بحثی که خانم صادقى مطرح کردند که کسی انسان‌‌ها را تربیت بکند، باید نکته‌ای عرض کنم که الان جامعه غرب قصد دارد خانواده را خلع سلاح کند و اعتماد به نفس خانواده را در تربیت فرزندان از بین می‌برد؛ به سبب این که اینها در تحقیقات خودشان به این نتیجه رسیده‌اند که تا خانواده است و از ثبات کافی برخوردار است طبیعتاً تمام نقشه‌های دشمن، نقش بر آب است؛ چون نقطه ثقل جامعه، خانواده است. ویلیام کاردنر در کتاب خود به نام جنگ، علیه خانواده خیلی زیبا این مسئله را مطرح می‌کند. ایشان می‌گوید خانواده، موتور مولد همه ارزش‌های حیاتی جامعه است. ولی با کمال تأسف، امروزه با مسائلی چون آزادی جنسى، ازدواج کمتر، طلاق آسان، هم‌جنس بازی بیشتر، چند همسرى، افزایش خانواده‌های تک سرپرست، فرزندان تنها در خانواده و تمام اینها که با هم مرتبط هستند به جنگ علیه خانواده رفته‌ایم. و تافلر هم در کتاب «موج سوم» مطرح می‌کند که اگر می‌خواهیم بچه‌ها احساس گناه نکنند باید نسبت به کار زشتی که انجام می‌دهند خانواده را دچار ویرانی نماییم. نقش خانواده بسیار مهم است تجربه هم نشان می‌دهد که بچه‌ها وقتی وارد اجتماع بزرگ‌تری می‌‌شوند، مثلاً در دانشگاه‌ها منفعل می‌‌شوند و تأثیر می‌پذیرند که نشان می‌دهد در خانواده مستحکم و با تربیت اصولی بزرگ نشده‌اند. تجربه نشان می‌دهد به میزانی که خانواده سعی و تلاش خردمندانه و آگاهی و بینش دینی داشته باشد می‌تواند در تربیت نسل ولایی موفق باشد. در آموزه‌های دین از لحظه انتخاب همسر،‌ انعقاد نطفه و شیر دادن و … دستور داریم. چند درصد از جامعه ما چنین قدم‌هایی را برمی‌دارد و براساس آنها تربیت می‌کند تا هم انتظار داشته باشیم که نسل ولایی داشته باشیم و این را در خانواده‌ها می‌توانیم به خوبی مشاهده کنیم. واقعاً اگر خانواده‌ها آن اهتمام جدی را نسبت به تربیت فرزندان داشته باشند قطعاً الان هم علیرغم تمام تدابیر دشمن می‌توانند مؤثر باشند و این که بگوییم خانواده نقشی ندارد و این جامعه است که تربیت می‌کند چیزی است که دشمن می‌خواهد و می‌خواهد ما را منفعل کند و بچه‌ها را بسپاریم به دست جامعه. در حالی که اگر پدر و مادر، مقید به رعایت آداب اسلامی باشد؛ به طوری که ازدواج و انعقاد نطفه و شیر دادن و… همه براساس آداب الهی باشد و هم‌چنین آشنا به تحولات جامعه و ساز و کارهای تربیتی باشد قطعاً می‌تواند حرف اول را در تربیت بزند. لذا باید خانواده را تقویت کنیم. به نظر می‌رسد در یک برنامه فرهنگی گسترده باید روی توان‌مندسازی خانواده، بالاخص خانواده، سرمایه گذاری شود و راهکارهای مقابله با تدابیر دشمن برای تخریب هویت دینی فرزندان را به آنان نشان دهیم. به خانم‌ها باید اعتماد به نفس داد. تجربه نشان می‌دهد که هر وقت به آنها آگاهی دادیم چنان اعتماد به نفس بالایی پیدا کرده‌اند که در عرصه تبلیغ و تربیت و … احساس توان‌مندی می‌کنند. ما باید آموزه‌های دینی را در جامعه احیا کنیم. الان واقعاً عملکردمان در زندگی و تربیت براساس میل و هوای خودمان است نه آموزه‌های دینى.

    خانم صادقى: بحث خانواده، بحث مفصلی است که در جای خود نیاز به بحث دارد. منتها در پاسخ خانم معین‌الاسلام، چند سؤال مطرح می‌کنم؛ ما خانواده را اصل می‌دانیم و در قانون اساسی‌مان نیز از خانواده به عنوان هسته اولیه یاد کرده‌ایم. این صحیح، اما داریم نسبت به جامعه کنونی و واقعیت‌هایی که وجود دارد حرف می‌زنیم. سؤال داریم که اگر اصل است ـ که هست ـ در جامعه کنونی ما در بین اهداف نظام برای تحکیم بنیان خانواده و برای ساخته شدن بنیان خانواده چه برنامه ریزی هایی صورت می‌گیرد. می‌گویید در دنیا می‌فرمایید دارند خانواده را نابود می‌کنند و برای این منظور، قانون درست می‌کنند، هم‌جنس گرایی را ترویج می‌کنند و برای از بین بردن بنیان خانواده، بستر سازی می‌کنند؛ یعنی خود خانواده هم متأثر از قوانین و برنامه‌های اجتماعی است. البته این بحث بسیار عظیمی است که دنیای غرب برای ما ایجاد کرده؛ ولی ما بستر سازی مناسبی نکرده‌ایم. واقعیت‌های دیگر را هم باید ببینیم. فرزندان ماوقتی وارد جامعه می‌شوند واقعاً نهادهایی که در شکل گیری فرزند و خانواده تأثیر دارند و بسیار متعدد هستند؛ مثل مدرسه، دانشگاه‌ها، فرهنگستان‌ها و… امروزه نمی‌توان ثابت کرد که تأثیر گذاری خانواده بر فرزندان قوی‌تر از تأثیرگذاری جامعه بر فرزندان است. در واقعیت امر، خانواده، محل تولید اخلاق و فرهنگ است؛ لذا این خانواده باید در ساختارهای اجتماعی محور قرار گیرد و برای محوریت یافتن آن برنامه‌ریزی و بسترسازی شود.

    دکتر بهروزلک: از حضور اساتید دردفتر فصلنامه بسیار سپاس‌گزاریم.

    یکی از عرصه‌های مهم در بحث مهدویّت، موضوع زن و مهدویت است و یقیناً چنین گفت‌وگویى، فتح باب است و نه ختم بحث. و مخاطبان ما هم باید در آینده ـ انشاءا… ـ بحث را همراهی کنند تا با اصلاح جامعه همراه شود و زمینه‌ساز جامعه زیبای مهدوی باشد.

     

    موضوعات: ظهور, نجم ثاقب, مسئولیت زنان در جامعه منتظر و زمینه سازی ظهور  لینک ثابت



     [ 05:15:00 ب.ظ ]





      وظايف زن منتظر در محيط خانواده در رابطه با «همسر»، براي بالا بردن روحيه ي مهدوي و انتظار، چه چيزهايي مي تواند باشد؟   ...

    وظايف زن منتظر در محيط خانواده در رابطه با «همسر»، براي بالا بردن روحيه ي مهدوي و انتظار، چه چيزهايي مي تواند باشد؟

    انتظار فرج بطور كل همه اعتقادات اساسى يك فرد مسلمان اعم از توحيد ، نبوت ، امامت و ديگر عقايد اسلامى را در بردارد و لذا از سوى معصومين به عنوان برترين عبادت معرفى شده است كه « افضل العباده انتظار الفرج » . اين انتظار خود به خود در تقويت اراده و روحيه منتظران تاثير دارد و زن ومرد بايد در بسط و گسترش آن بكوشند . اسلام اصل انتظار را به عنوان پشتوانه براى بقاء جامعه اسلام قرار داده تا محرك روح فعاليت و حركت به سوى آينده اى بهتر براى اجتماع مسلمانان باشد . و همين عامل انتظار و اميد به آينده اى روشن است كه با وجود فراگير شدن كفر و الحاد و ستم ، مسلمانان با ثبات قدم و ايمان مستحكم اسلام را از هر گونه گزند حفظ نموده و در اين راه از بذل جان و مال فروگذار ننمايند و با آمادگى و تلاش به سازندگى و اصلاح جامعه بپردازند .
    زن و مرد هر دو در بسيارى از وظايف يك منتظر ، به يك اندازه مسئولند و فقط در شكل و نحوه ايفاء اين وظايف تفاوت هايى دارند ، به عنوان مثال مرد با آمادگى رزمى و نظامى و زن با پرورش فرزندان صالح علاوه بر ساير وظايف مشترك مى توانند منتظر ظهور باشند و اين در حقيقت نشانگر مكمل بودن زن و مرد در راه تحقق شرايط ظهور است . با توجه به آنچه گذشت ، در بيان سيماى زن منتظر نيز بايد به تفاوت ها و در نتيجه نحوه عملكرد زن منتظر توجه داشت . جامعه منتظر با شاخصه هاى خدا محورى ، عدالت محورى ، دين محورى ، و در يك كلام ، معنويت محورى ، از جوامع ديگر متمايز مى شود . در جامعه منتظر ، براى اجرايى شدن شاخصه هاى فوق ، همه آحاد مردم ، اعم از زن و مرد ، رسالت خطيرى دارند زيرا هر چه ، جامعه منتظِر ، خود را در راستاى جامعه منتظَر قرار دهد ، بيشتر به مقصود و هدف ، نزديك مى شود . از اين رو بايد زن و مرد ، با مشاركت ، و هم سويى ، به اجراى شاخصه هاى جامعه منتظَر ، در جامعه منتظِر همت گمارند .
    دو مسئوليت خطير ، بر دوش زنان منتظِر است كه بايد به انجام آنها مبادرت ورزند :
    نخست ، خودسازى افرادى كه مى خواهند در جامعه منتظران ، مثمر ثمر باشند و ديگران را در راستاى اهداف جامعه منتظر بسازند ، ابتدا بايد خودساخته و مزين به شاخصه هاى نيكو باشند . از اين رو مسئوليت دوم زنان منتظر ، مشخص مى شود كه همان ديگرسازى است كه در اين رسالت ، زنان ، مسئوليت بس خطيرى بر دوش دارند زيرا در نقش سازنده و مفيد آنان در خانواده ، يعنى پدر و فرزندان ، جاى هيچ گونه ، شكى نيست بنابراين مى توان نتيجه گرفت كه مردان بيشتر تك مسئوليتى بوده ، يعنى تنها به ساختن خويشتن مى پردازند ، ولى زنان علاوه بر خودسازى به دگرسازى كه همان پرورش فرزندان و نسل منتظر باشد ، نيز مى پردازند .
    با توجه به آيات و روايات فراوانى كه به جايگاه و مقام زن پرداخته است ، مى فهميم كه اسلام از زن به منزله يك انسان ، توقع پيشرفت فردى و اجتماعى دارد و از او به عنوان يك مكلّف در جامعه ، انتظار مسئوليت پذيرى دارد . درجامعه كنونى ، كه جامعه اى منتظر است مى خواهد خود را براى آمدن منتظر و حكومت جهانى او آماده كند بنابراين وظايف خطير و سنگينى دارد ، كه با توكل به خداوند و با تلاش و همّت خود مى تواند به انجام آن بپردازد . از جمله مسئوليت هاى زنان ، وظايف فردى و اجتماعى است كه بر اساس سوال فقط به وظايف اجتماعى زنان منتظر پرداخته مى شود پرداخته مى شود . چون زنان جزء گروهى از منتظران حكومت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف هستند ، و زمينه سازان ظهور علاوه بر رسالت فردى ، در جامعه رسالتى ديگر نيز دارند بايد در جهت دگرسازى تلاش كنند . آنها با تبليغ دين و اصلاح جامعه و با ترويج اخلاق و فضايل درصدد مهيا كردن يك جامعه ايده آل مهدى پسند مى باشند و با دعوت به دين خدا ، و توجه دادن به مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف و انجام وظايفى كه در ذيل خواهد آمد ، روح اميد را در جامعه بشرى ، زنده مى كنند .
    . 1 تربيت نسل منتظر
    در مسير تربيت نسل منتظر ، زنان كه نيمى از جامعه را تشكيل مى دهند ، بايد نقش سازنده اى ، داشته باشند و بدانند كه آنها نيز موظفند دوش به دوش مردان براى تربيت زمينه سازان ظهور ، تلاشى خستگى ناپذير داشته باشند . هيچ انقلاب و نهضتى ، بدون مقدمه و زمينه سازى به پيروزى نخواهد رسيد . انقلاب جهانى امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نيز از اين قانون مستثنا نيست چون انقلاب جهانى حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف مهم ترين و عميق ترين انقلاب ها جهانى است ، و مربوط به همه جهان مى باشد . يكى از موارد زمينه سازى براى اين نهضت عظيم ، تربيت نسل منتظر است كه مهم ترين وظيفه بر دوش زنان باايمان است زنانى كه تنها به آماده شدن خود براى استقبال از امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف راضى نمى شوند ، بلكه خود را موظف مى دانند كه اين آمادگى را در سايرين هم ايجاد كنند و به تربيت منتظران واقعى بپردازند و در اين مسير حساس و بزرگ ، نسبت به اين وظيفه عظيم ، احساس تكليف كنند و از زير مسئوليت شانه ، خالى نكنند . منتظران راستين با اداى چنين تكليفى كه همان پرورش نسل منتظر است راهى براى يارى رساندن به امام خويش در زمان غيبت پيدا مى كنند . اگر همه انسان ها در انجام چنين هدفى ، كوشا و پرتلاش باشند ، علاوه بر اينكه خود جزء ياران امام عليه السلام قرار مى گيرند ، بلكه صف ياران امام عليه السلام را هم افزايش مى دهند .
    در دعاى منسوب به امام رضا عليه السلام به اين مطلب اشاره شده است : و ما را از كسانى قرار ده كه دين خود را به وسيله آنها غلبه مى دهى و به سبب ايشان يارى ولى خود را عزّت مى بخشى و غير ما را « در اين مقام » جاى گزين ما قرار مده كه همانا جاى گزين كردن غير ما به جاى ما بر تو آسان است ، ولى بر ما سخت ( ناگوار ) مى باشد .
    كسانى كه به نحوى در مسير تربيت منتظران راستين امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف قدم برمى دارند ، اگر با نيت خالص و براى جلب رضاى الهى ، عمل كنند ، جزء تقويت كنندگان سلطه ايشان قرار مى گيرند و در قيامت در زمره ايشان محشور مى شوند .
    و در همين دعا فرمود : و ما را جزء حزب ايشان قرار ده . . . . تا آن جا كه ما را در قيامت در زمره ياران و ياوران و تقويت كنندگان سلطه ايشان محشور فرمايى .
    پس زنان بايد اين مقام را به منزله يك رسالت الهى كه خداوند بر دوش آنها قرار داده است حفظ كنند و از خداوند در انجام چنين مسئوليت خطيرى ، كمك و يارى بخواهند و با تربيت و آماده كردن نسل منتظر ، زمينه را براى ظهور و حكومت امام عجل الله تعالى فرجه الشريف آماده كنند و بر نيروهاى توان مند امام عليه السلام بيفزايند و خود نيز با انجام چنين امر بزرگى در زمره ياران مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ، در زمان غيبت ، و رزمندگان راه او در زمان ظهور باشند .
    . 2 امربه معروف و نهى از منكر ( بخصوص در خانواده )
    عظمت و ارزش بى بديل امربه معروف و نهى از منكر به اندازه اى است كه خداى تعالى خود را نيز امركننده به معروف و نهى كننده از منكر مى شمارد و با تعبير ويژه در قرآن كريم ، امربه معروف و نهى از منكر را صفت مستمر و مداوم خود ذكر مى كند . همانا خداوند به عدالت و نيكوكارى و رسيدگى مالى به خويشاوندان فرمان مى دهد و از كار زشت و ناپسند و ستم گرى بازمى دارد . به شما اندرز مى دهد ، باشد كه متذكر شويد . پس هر بنده اى به هر ميزان كه در مسير امر به معروف و نهى از منكر ، تلاش پى گير داشته باشد ، مى تواند درجه اى از درجات بى پايان تخلق به اخلاق الله را كسب نمايد .
    در حقيقت ، راز خدا گونگى انسان هاى پيش از ظهور و عصر ظهور در ويژگى هاى آنان نهفته است . در قرآن كريم نيز امر به معروف و نهى ازمنكر ، رمز رستگارى شمرده شده و دليل برترى و شرافت امت پيامبر صل الله عليه و آله و سلم به شمار آمده است . شما بهترين امتى هستيد كه براى مردم پديد آمده ايد ( از آن رو ) كه امر به معروف و نهى ازمنكرمى كنيد و ايمان به خدا داريد . در عصر غيبت به سبب حاضر نبودن امام عليه السلام ، بايد شرايط امربه معروف تحقق يابد .
    امام سجاد عليه السلام مى فرمايد : « معتقدان به مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف و منتظران ظهور او در عصر غيبت . . . . در پنهان و آشكار ، مردمان را به دين خدا فرا مى خوانند . » انتظار ، باورى نيست كه با آن تعهد انسان منتظر ، نفى شود . تكليف و تعهد دينى ، در هر زمانى ، باقى و جاويد است . پس در دوران غيبت كبرى ، داشتن روحيه اصلاح گرى ، در سطح جامعه از وظايف مهم زنان و مردان است .
    امام باقر عليه السلام مى فرمايد : « امر به معروف و نهى از منكر ، واجبى است كه به سبب آن همه واجبات اقامه مى گردد . » [ اِنّ الامر بالمعروف والنّهى عن المنكر . . . . فريضه عظيمه بها تقام الفرائض . محمدى رى شهرى محمد ، ميزان الحكمه ، ترجمه حميدرضا شيخى ( قم : دارالحديث ، 1377 ) جلد 8 ، ص
    . 3706 امام باقر عليه السلام فرمود : مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف و ياران او . . . امر به معروف و نهى از منكر مى كنند . [ اَلمهدى واصحابُهُ . . . يأمروُنَ بالمعروف و يَنْهونَ عَنِ المنكر . مجلسى ، محمد باقر ، بحارالانوار ، ج 51 ، ص . 3
    . 47 مسئوليت پذيرى
    قرآن كريم ، زن نمونه را انسان نمونه برشمرده است كه با مسئوليت پذيرى در عرصه هاى مختلف اجتماعى مى تواند مقتداى مردان و زنان در جامعه باشد همان گونه كه مرد نمونه ، انسان نمونه ، براى مردان و زنان است . همان گونه كه انسان در زندگى خود از مردان نمونه ، الگو مى گيرد و در رفتار و گفتار خود و اجتماع به آن اقتدا مى كند ، زنان نمونه و داراى مسئوليت اجتماعى نيز داراى چنين جايگاهى هستند . سخنان آنان براى مردان حجت است زيرا در رسيدن به مقام عصمت ، پاكى ، اجتناب از لغزش و خطا و انجام رسالت هاى اجتماعى ، فرقى ميان زن و مرد نيست . طبرى ضمن ذكر حديثى از امام باقر عليه السلام مى فرمايد : فرمان برى از حضرت زهرا عليها السلام بر همه مخلوقات خدا از جن و انس و پرنده و پيامبران و فرشتگان واجب بود . [ « وَلقد كانت طاعتُها مفروضه على جميع من خلق الله من الجنّ والانس والطّير والبهائم والأنبياء والملائكه . . . » . محمد طبرى ، دلائل الامامه ( قم : موسسه البعثه ، 1412 ق ) ، ص 106 ، ج
    . 34 مهم ترين عرصه اى كه زنان در آنها ايفاى نقش كرده اند و قابليت خدا دادى خود را به منصه ظهور رسانده اند خانواده است .
    اگر بنا باشد كه مردم به حال خود رها شوند وهركس به دنبال خواسته ها و هوس هاى خود برود ، اجتماع به صورت ناموزون و ناهم آهنگ درمى آيد كه هرج و مرج و بى بند و بارى برآن حاكم خواهد شد چون اجتماع ، وابسته به خانواده و تربيت خانواده است و تربيت خانواده هم مرهون زحمات و تلاش و فداكارى ما در و زن خانواده است كه بتواند رسالت خود را به عنوان يك مادر به سرانجام برساند . از آن جا كه اصلاح جامعه ، به اصلاح فرد وابسته است تا فرد ، اصلاح نشود جامعه هم اصلاح نمى شود و در اين اصلاح ، نقش خانواده و زن ، اهميت بسزايى دارد . به طور كلى ، اجتماع همان خصوصياتى را به خود مى گيرد كه افراد آن را دارند و وقتى محيط ، سالم مى شود كه افراد آن جامعه ، مردمانى متقى و پرهيزگار باشند و پيوسته در راه اصلاح قدم بردارند . اين حركت تربيتى و اخلاقى در جامعه نشان گر وجود زنان و مادرانى است كه مردانى باايمان و باتقوا را در خانواده و در دامان پر مهر خود پرورش مى دهند .
    بنابراين ، انسان موجودى فوق العاده توانا است ، و داراى چنان اراده اى كه به وسيله آن به آن چه مى خواهد ، دست مى يابد . قدرت اراده در او اساس و پايه هر ترقى و تكامل است . هر جا اراده قوى باشد ، در آن جا نشاط ، زندگى عالى و با سعادت نيز وجود دارد . اراده به منزله آبشارى است كه راه خود را ، از ميان سنگلاخ ها و كوهستان هاى بسيار صعب العبور باز مى كند و به جلو مى راند . همان طور كه در قرآن كريم آمده است : اين كه هيچ نتيجه اى براى انسان نيست مگر آن چه را به كوشش و تلاش خود به دست آورده است . [ ( وَاَنْ لَيْسَ لِلاِنْسانِ إِلاّ ما سَعَى ) . نجم ، آيه
    . 30 پس هركس در هر راهى كوشش و جديت نمايد و هدفى را دنبال كند ، دير يا زود به مقصد خود خواهد رسيد . و يك زن به منزله موجودى كه خداوند او را بدون هدف خلق نكرده و در آفريدنش هدفى را دنبال كرده است ، از ابتدا در كانون گرم خانواده با تأسى از حضرت زهرا عليها السلام نمونه هاى اخلاقى و دينى را تحويل جامعه مى دهد تا به هدف اصلى خود كه پرورش نسل منتظر است ، برسد . زن ، ركن اساسى و عنصر اصلى خانواده است و اسلام براى نقش زن در خانواده ، اهميت فراوانى قائل است زيرا با پاى بندى زن به خانواده و تربيت فرزندان در آغوش پر مهر مادر ، نسل ها در آن جامعه ، بالنده و رشيد خواهند شد . زنان مسلمان در زندگى شخصى و اجتماعى ، بايد فاطمه زهرا عليها السلام را از جهت خردمندى ، فرزانگى و معرفت ، الگو و سرمشق خود قرار دهند و از بُعد عبادت ، مجاهدت ، حضور در صحنه ، تصميم گيرى هاى عظيم اجتماعى ، خانه دارى و تربيت فرزندان صالح ، از زهراى اطهر عليها السلام پيروى كنند .
    جنبه مادرى يك زن طورى است كه شخصيت فرزندان نمى تواند جدا از شخصيت مادر باشد . همه زن ها بايد به دنبال چنين ارزش هايى حركت كنند كه فرزندانى صالح و با شخصيت و منتظران راستين ، تحويل جامعه دهند . زن به منزله مادر بايد در محيط خانه ، مايه آرامش و آسايش محيط خانواده باشد و در دامان پر مهر و عطوفت خود با سخنان پر نكته و پندآموز ، فرزندان صالحى را از لحاظ روانى ، تربيت كند و انسان هايى پاك و سالم را پرورش دهد .
    مادر از هر سازنده اى ، سازنده تر و باارزش تر است چون مى تواند يك انسان والا و با روحيه و ايمانى پاك ، تحويل جامعه دهد ، ولى ديگران قابليت چنين كارى را ندارند . مادر مى تواند با رعايت و دقت در تربيت ، موجودى را تحويل جامعه دهد كه از لحاظ روحى ، يك انسان سالم و بدون عقده باشد . همان طور كه در زمان پيامبر صل الله عليه و آله و سلم ، زنانى شجاع ، با تشويق فرزندان خود به جنگ و شهادت ، آنها را براى يارى پيامبر صل الله عليه و آله و سلم آماده مى كردند . امروزه انديشوران مسائل انسانى به اهميت خانواده و نقش آن در سلامت جامعه ، پى برده اند . آنها معتقدند كه اجتماع سالم ، تنها با داشتن خانواده سالم ، امكان پذير است چرا كه شخصيت روحى انسان ، در دامان مادر به رشد و بالندگى مى رسد . چون رابطه صميمى بين مادر و فرزندان ، محيط خانه را به پناه گاهى امن تبديل مى كند كه فرزندان در آن به آرامش مى رسند و احساس امنيت مى كنند . و اگر چنين رابطه و پناه گاهى نباشد ، باعث دوستى هاى نامناسب و از بين رفتن امنيت خانواده و جامعه مى شود و رسالت زنان در دوران انتظار براى زمينه سازى ظهور نيمه تمام مى ماند .
    . 4 پرورش ياران و اصحاب امام زمان
    كليه قيام ها و نهضت ها به دليل ايجاد حركت بنيادين و نو در سطح جامعه ، نياز به نيروى فعال ، كارآمد و پرانرژى دارند و بدون نيروى انسانى ، خصوصاً نيروى جوان ج كه داراى نيرويى متراكم و قوى است ج حركت و سير نهضت ، كند و در نهايت به ركود مى انجامد . پس در ميان عوامل حركت آفرين ، نيروى جوان در مرتبه اول قرار دارد . چون :
    الف : در حركت رو بنايى ، جوان داراى قدرت بدنى و صلابت جسمى است كه از پس كارهاى سخت و مهم برمى آيد .
    ب : در حركت زيربنايى ، جوان داراى روح لطيف و صيقل داده شده است كه به منزله آيينه بدون زنگار است . حق را بدون درنگ مى پذيرد ، تبعيت و فرمان بردارى او از رهبر و مولاى خود بيشتر است و اين شاخصه ، رمز موفقيت هر قيام و نهضتى شمرده مى شود . نهضت مهدوى نيز با مؤلفه هاى ياد شده ، از اين قاعده ، مستثنا نيست ، بلكه به نيروى كارآمد و جوان در آن بيشتر احساس مى شود و اين نيروى فعال و كارآمد و جوان ، فقط تحت تأثير حضور مادرانى ، پرشور و فعال و مسئوليت پذير مهيا مى شود .
    حكومت و قيام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ، يارانى خاص مى خواهد كه بتوانند در زمان ظهور امام عجل الله تعالى فرجه الشريف در ركابش جان فشانى ، و در اعتدال حكومت مهدوى عجل الله تعالى فرجه الشريف تلاش كنند . پرورش اين ياران ، نياز به زنانى پاك و سلحشور دارد كه فرزندانى بپرورانند پاك و داراى قدرت بدنى و صلابت جسمى و تابع رهبر و مولاى خود . كه با اين كار ، سهم بسزايى در تجلى حكومت عدل الهى و قيام آن حضرت عجل الله تعالى فرجه الشريف خواهند داشت . به همين دليل در روايات مختلف به جوان بودن اكثريت ياران مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اشاره شده است .
    امام على عليه السلام فرمود : ياران قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ، همه جوان هستند . در ميان آنها پيرمرد ، يافت نمى شود ، مگر به مثل سرمه در چشم و نمك در طعام كه كمتر از هر ماده اى در طعام ، نمك است . [ اَصحاب القائم شباب لاكهول فيهم اِلاّ مثل الكُحْل فى الْعين والملح فى الزّاد واقلُّ الزّاد اَلملح نعمانى ، پيشين ، ص 170 و مجلسى ، پيشين ، ج 52 ، ص
    . 333 پس هر جنبش و انقلابى به ياران و همراهانى نياز دارد كه ستون هاى انقلاب اند و سنگينى آن را به دوش مى كشند . سستى و استوارى هر يك از اين دو با يك ديگر ارتباط دارد ، يعنى هر اندازه حجم بناى انقلاب كمتر باشد ، ( ياران خاص كمتر باشند ) پايه هاى آن از استحكام كمترى برخوردار خواهد بود و به هر ميزان كه بنا بلندتر و گسترده تر باشد به ستون هاى محكم ترى نياز خواهد داشت يارانى خاص ، استوار و شجاع . كه اين ياران خاص ، بيشتر جوانان هستند چون از فطرت هايى پاك و بى آلايش برخوردارند و وابستگى ها و تعلقات در عمق جان شان ريشه دوانده است . پرورش اين ياران خاص بر عهده بانوانى جسور و شجاع و با ايمان است كه در دامان پاك خود ، چنين يارانى را براى انقلاب جهانى حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف پرورش مى دهند و زمينه را براى ظهور فراهم مى سازند .
    نتيجه آنكه منتظران ، اعم از زن و مرد در دوران غيبت كبرى كه دوران پنهان زيستى امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف است ، به دليل عدم ظهور امام و رهبر جامعه ، مسئوليت هاى خطير و سنگينى دارند . از يك سو بايد دغدغه هاى خودسازى و خود انديشى ، جهت اصلاح خويشتن داشته باشند تا از جمله منتظران راستين و واقعى امام عليه السلام باشند و از طرف ديگر ، نسبت به افراد جامعه ، احساس مسئوليت كنند ، يعنى دگرانديشى و دگرسازى داشته باشند تا آحاد مردم به صورت كلى و فراگير در راستاى ظهور امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف تلاش نمايند .

     

    موضوعات: ظهور, نجم ثاقب, زنان و زمینه سازی ظهور, مسئولیت زنان در جامعه منتظر و زمینه سازی ظهور  لینک ثابت



    [شنبه 1394-03-23] [ 12:50:00 ب.ظ ]





      تقویت بنیان های دین داری اصلی مهم در تربیت نسل منتظر   ...

     

    تقویت بنیان های دین داری اصلی مهم در تربیت نسل منتظر

    مسئول موسسه ‘زنان منتظر’ در گفتگو با شبستان:
    تقویت بنیان های دین داری اصلی مهم در تربیت نسل منتظر ا
    خبرگزاری شبستان: مهم‌ترین رسالت زنان منتظر، توجه به تقویت بنیان‌های دین‌داری در فرزندان است؛ چرا که نسل بدون دین، با اعتقادات سست و بی‌اساس، هرگز نمی‌تواند در آینده، پرچم دار حکومت جهانی مهدی(ع) باشد.

    خبرگزاری شبستان: در طول تاریخ تشیع، یکی از نقش‌های بی‌بدیل زنان، دفاع از ولایت و تلاش برای حفظ این ارزش الهی است، به ویژه در عصر غیبت که تقریباً امکان ایفای نقش مردان برای دفاع از ولایت، به سبب اختناق شدید، کم‌رنگ بوده است، زنان، فعالانه برای حفظ فرهنگ مهدویت در جامعه نقش آفرینی کرده‌اند. بین تمام نقش‌های مختلف زنان در حفظ این ارزش، تربیت نسل ولایی و زنده نگه داشتن محبت اهل بیت(ع) به ویژه یاد و اندیشه مهدوی ـ نقشی بسیار مؤثر و غیرقابل انکار بوده است.
    براین اساس مریم معین الاسلام، مدرس حوزه علمیه قم و مسئول مؤسسه علمی فرهنگی “زنان منتظر"در گفتگویی به تبیین نقش مادر در تربیت نسل ولایی و منتظر با توجه به نظام تربیتی اسلامی پرداخته است:

    تربیت نسل منتظر برای جامعه کنونی چه ضرورتی دارد؟
    مهدی‌باوری و مهدی‌یاوری دو شاخصه اصلی نسلی است که باید زمینه‌ساز حکومت مهدوی باشد. این دو شاخصه در شاکله نسلی جدید که با سهمگین‌ترین طوفان‌های بنیان برانداز دین و دین‌داری مواجه می‌باشند، شکل نمی‌گیرد، مگر با تربیت دینی اصولی و همراه بینش و آگاهی که سکاندار این مهم هم مادران و زنان هستند.
    در عصر حاضر، نسلی می‌تواند از تهاجم بی‌امان مهاجمان فرهنگی مصون باشند که وابستگی‌های عاطفی و قلبی عمیقی به دین و مظاهر مکتب و مذهب داشته باشد. تنها علاقه‌مندان اهل بیت(ع) و پای‌بندان به سنن مذهبی و شعائر دینی هستند که کمتر در معرض انحراف و گناه و مفاسد و آلودگی‌های اخلاقی قرار می‌گیرند؛ همان طور که مولای متقیان حضرت علی(ع) فرمودند: “حفظ شدن انسان [در مقابل آسیب‌های دشمنان] به اندازه دیانت او است.”
    همچنین دین است که به زندگی محتوا می‌دهد و آن را ازامپراطوری قدرت‌مند تکنولوژی که به اذعان اندیشوران، یکی از ثمرات منفی آن، پوچی و بی‌محتوایی زندگی و بی‌معنا کردن آن است، نجات می‌دهد. هم‌چنین از تحیر و سرگردانی ناشی از گرفتار شدن در دریایی از اطلاعات بی‌حد و مرز نجات می‌دهد. دین است که آرامش بخش انسان در دنیای پر از تنش و اضطراب امروزی است.
    نظر به اهمیت و نقش بی‌بدیل حضور دین در زندگی، به نظر می‌رسد مهم‌ترین رسالت زنان منتظر، توجه به تقویت بنیان‌های دین‌داری در فرزندان خود می‌باشد؛ چرا که نسل بدون دین، با اعتقادات سست و بی‌اساس، هرگز نمی‌تواند در آینده، پرچم دار حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) باشد. به بیان دیگر، تربیت نسل مهدی باور و مهدی یاور، یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین کارهایی است که زنان می‌توانند برای حفظ دین‌داری فرزندان‌شان انجام دهند. از سوی دیگر، با این عمل، زمینه ظهور حضرت را با تأمین نیروی انسانی مؤمن و معتقد به وجود مبارک حضرت، فراهم کنند.

    مهمترین ساز و کار تربیت نسل مهدوی و ضرورت بهره‌گیری از این ساز و کارها چیست؟
    تربیت نسل مهدی باور ازجمله دغدغه‌های والدین ولایت‌مدار در جایگاه متولیان اصلی تربیت است. در سده حاضر، والدین برای تربیت معنوی فرزندان خود با چالش‌های جدی روبه‌رو هستند؛ چرا که مدعیان جهانی سازی، حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) را تنها معارض تحقق همسان سازی فرهنگی جهان با فرهنگ غرب می‌دانند و در تلاش‌اند مهدویت را به گونه‌ای به تصویر بکشند که جز تخریب، دلهره و نابودی برای دنیا به ارمغان نخواهد آورد.
    مجموعه این تلاش‌ها برای تخریب فرهنگ مهدوی در اذهان فرزندان ما، تربیت مهدوی را با چالش مواجه کرده است. از سوی دیگر، پیچیدگی امر تربیت دینی در عصر حاضر ـ به سبب اقتضائات خاص زمانی ـ امر تربیت را از صعوبت خاصی برخوردار کرده است. همه این عوامل، ضرورت اهتمام همراه بینش و بصیرت، برای تقویت بنیان‌های اعتقادی مهدی باوری و مهدی یاوری را آشکار می‌کند.
    ناگفته نماند که برخلاف همه این چالش‌ها، مبانی تربیت ولایی و هم‌چنین نظام تربیتی آن که از آبشخور مبانی غنی و ناب وحیانی سرچشمه می‌گیرد، می‌تواند بهترین سرمایه برای متولیان امر تربیت دینی ـ به ویژه مادران ـ باشد. مادران، باید با به کارگیری اصول و شیوه‌های صحیح تربیت ولایی و شکوفایی فطرت، درصدد تقویت عواطف و احساسات فرزندان خود درباره امام زمان‌شان باشند؛ چرا که آنها در درون خود، از گرایش به سوی انسان کامل برخوردارند.

    برای قدم گذاشتن در این راه چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟
    یکی از عوامل مهم عدم توفیق ما در دین‌داری و پرورش نسل دین‌دار، عدم توجه به آموزه‌های دینی و آدابی است که در شرع مقدس برای پرورش یک نسل دین‌دار آمده است. برخلاف اینکه از مکتبی غنی برخوردار هستیم که برای تمام مراحل زندگی ما دستورالعمل‌های ریز و جزئی دارد، متأسفانه غالب ما مسلمانان یا از آنها آگاهی نداریم یا اگر آگاهی داشته باشیم، برای عمل به آنها اهتمامی نداریم؛ از این رو به هر صورت که خود دوست داریم، همسر برمی‌گزینیم و تمام مراحل مختلف فرزند داری را پشت سر می‌گذاریم. با این وجود انتظار داریم نسلی ولایی، مؤمن و صالح داشته باشیم. به هر حال، عدم اهتمام ما به آداب اسلامی فرزند پروری که از لحظه انتخاب همسر تا 21 سالگی فرزند را شامل می‌شود، موجب شده است توفیق چندانی در تربیت فرزند صالح نداشته باشیم.
    نکته دیگر، توجه به سن آغاز تربیت نسل ولایی است. از دیدگاه دانش تعلیم و تربیت، آموزش مفاهیم ارزشی و اخلاقی، مانند ولایت و حب ولی خدا، باید در زمانی صورت گیرد که قوای ادراکی و شناختی برای دریافت این مطالب آماده باشد. هنجار تمسک به ولی خدا را باید هنگامی به متربی منتقل ساخت که توانایی التزام به آن را دارا باشد. از دیدگاه اخلاقی، نظر علمای تعلیم و تربیت در مورد متربی، مورد قبول است؛ ولی درباره مربی، نکته‌ای مورد توجه قرار گرفته و آن این است که او وظیفه دارد زمینه‌های مناسب را برای ارتباط با ولی خدا فراهم آورد؛ بنابراین؛ مربی باید تمهیداتی را که به کسب مهارت‌های لازم برای ارتباط با ولی خدا لازم است، پیش از رسیدن به مرحله ادراک و التزام، فراهم نماید؛ از این رو برخی از گام‌هایی که برمی‌شماریم، جنبة زمینه سازی دارد. نکته دیگر آن‌که اولیای تربیتی ـ به ویژه مادران ـ باید بدانند که خود، نیازمند یادگیری در حوزه ارزش‌ها و اخلاقیات هستند؛ زیرا باید در جایگاه یک مدیر و تسهیل کننده در این گونه امور عمل کنند.

    آیا توفیق در تربیت نسل منتظر احتیاج به زمینه چینی هایی هم دارد؟
    با توجه به تأثیر پدر در تربیت فرزند، مادرانی که طالب تربیت یک نسل مهدی باور هستند، باید هنگام انتخاب همسر، به این مسئولیت تربیتی توجه داشته باشند و فردی را برگزینند که ولایت‌مدار و از خانواده ای اصیل باشد که عشق و محبت به امام زمان(عج) در او نهادینه شده باشد؛ زیرا پدری که خود برخوردار از عشق و محبت به امام زمانش نباشد، نمی‌تواند در ایفای رسالت تربیت نسل مهدی باور توفیقی داشته باشد از سوی دیگر، تقید پدر در رعایت حلال و حرام الهی ـ به ویژه تقید به تهیه روزی حلال برای خانواده ـ در دین‌دار کردن فرزندان و تربیت نسل ولایی، فوق العاده مؤثر است.
    براساس آموزه‌های دینی، یکی از مراحلی که می‌تواند در تکون شخصیت دینی و ولایی فرزندان مؤثر باشد، مرحله انعقاد نطفه است؛ از این رو در شرع دستور‌های زیادی برای این مرحله صادر شده است که توجه به آنها می‌تواند گامی مؤثر برای تربیت نسل ولایی باشد.
    یکی دیگر از مقاطع و مراحل تأثیرگذار در تربیت نسل مهدی باور، دوران بارداری مادر است. همه حالات و رفتار و حتی خطورات فکری مادر در فرزند، تأثیرگذار است. مادری که خود علقه عاطفی و فکری با مولای خود امام زمان(عج) داشته و این علقه، نمود عملی در زندگی او دارد، قطعاً این عاطفه را به فرزند هم منتقل خواهد کرد. تجربه نشان می‌دهد خواندن دعاهایی که تقویت کننده ارتباط با امامان معصوم(ع) است، می‌تواند در تربیت نسل مهدی باور مؤثر باشد.
    همچنین از جمله این مسائل که در دین، مورد تأکید قرار گرفته، مسئله تحنیک یا باز کردن کام نوزاد هنگام تولد است. این که کام نوزاد با چه چیز باز شود، در علایق و گرایش‌های او در بزرگی تأثیرگذار است. علاوه بر این دوران شیردهی نیز می تواند در تربیت کودکی مهدی یاور موثر باشد.

    با توجه به این نکات آیا مادر می تواند پایه های بنیان های اعتقادی کودکش را تقویت کند؟
    مادر، باید فرصت طلایی شکل گیری شخصیت فرزند را غنیمت شمرده و پایه‌ها و بنیان‌های اعتقادی فرزندش را با ارائه رفتارهای برگرفته از مبانی دینی و اخلاقی، تقویت نماید. او، اگر بنا دارد فرزندی مهدی باور تربیت کند، باید بداند هر چه محبت و دل‌باختگی و ارتباط قلبی خود او با آن حضرت بیشتر باشد و این علقه، در رفتار وی که فرزند، شاهد آن است، نمود عینی داشته باشد، به همان میزان می‌تواند این محبت را بدون آموزش رسمی به فرزند خود انتقال دهد. وقتی فرزند، عشق سرشار مادر به امام زمان(عج) را مشاهده می‌کند وقتی مادر، فضای خانه را به یاد و ذکر حضرت عطرآگین می‌کند، این فضای آکنده از عشق و محبت، در ساختن شخصیتی محب و عاشق امام زمان(عج) مؤثر خواهد بود.مادر می‌تواند با رفتار سرشار از عشق و محبت به امام زمان، ایجاد این محبت را از مراحل بسیط و عاطفی در کودک خود شروع کند و زمینه روحی و آمادگی قلبی ارتباط با امام زمان(عج) را در دوره کودکی برای فرزند خود فراهم نماید.
    والدین باید برای موفقیت در امر تربیت ولایی به این مهم توجه داشته باشند که خود آنان، در جایگاه اولین مربی باید، واجد صفات و ویژگی‌های فکری و رفتاری مشخص باشند؛ چرا که بخش عظیمی از تربیت ولایی به حوزه‌های رفتاری عینی و عمل مربوط می‌شود. باید برنامه تربیتی مادر، متوجه ویژگی‌ها و رفتارهای عینی و عملی مشخص، مفروض و پذیرفته شده عام باشد، تا بتواند زمینه‌های لازم را در فرزندان خود برای پذیرش و قبول آن صفات و ویژگی‌ها فراهم کند.
    همچنین یکی از راهکارهای مؤثر برای ایجاد عشق و محبت به ولی خدا در نوجوانان، استفاده از صناعات ادبی، مانند مجاز، تشبیه و استعاره و آرایه‌های ادبی است؛ چرا که تأثیر کلام ادبی، موزون و فصیح در نوجوان، بسیار زیاد است. نوجوان در این دوره، به کلام بلیغ و آراسته به زیورهای ادبی، بسیار علاقه مند است.
    به هر حال، از بهترین وسیله‌ها برای بیدارسازی عواطف نوجوان و تحریک عشق و علاقه او به ولی خدا و امام زمان(عج) استفاده از فنون فصاحت و بلاغت و صناعات ادبی است؛ ادبیاتی که در این دوره بسیار مورد توجه نوجوان است و ضمیر و باطن او را تحت تأثیر قرار می‌دهد گفتارهای تربیتی آراسته به آرایه‌های ادبی و زیور فصاحت و بلاغت، غوغایی در درون نوجوان برپا می‌کند که هیچ ابزاری به این اندازه، برای بیدارسازی فطرت پاک نوجوان مؤثر نمی‌باشد.

    مادران منتظر، باید بدانند یکی از مسئولیت‌هایی که از سوی شارع مقدس بر عهده آنها گذاشته شده است، تلاش برای تربیت یک نسل ولایی است. مادر منتظر، برای پرورش یک نسل منتظر، باید با ساز و کارهای تربیت نسل ولایی آگاه باشد و با بصیرت و آگاهی و ایجاد زمینه‌های لازم و از بین بردن موانع و با استعانت از پروردگار، برای تربیت نسل منتظر تلاش کند؛ از این رو عمده‌ترین نقش آفرینی‌های زن منتظر، منتظرپروری است. امید است همان طور که در طول تاریخ تشیع، زنان، افتخار آفرینی‌های زیادی در این راستا داشته‌اند، در این عصر هم بتوانند با تربیت نسل منتظر، دِین خود را به جامعه دینی ادا کنند.

    چگونه می توان در دوران جوانی محبت به ولی خدا را در وجود جوان نهادینه کرد؟
    جوانی که تحت تربیت اصول صحیح قرار گرفته است، به مرحله‌ای می‌رسد که به صورت خودجوش و با الهام درونی، به دنبال ولی خدا حرکت می‌کند؛ زیرا وجود صفات پسندیده، مانند مهربانی با ضعیفان و هم‌چنین دانش در دین و اصالت شخصیت و قدرت معنوی … جاذبه و کششی درونی به سوی انسان کامل در او ایجاد می‌کند.[46] عقربه وجود او به سمت انسان کامل به صورت درونی حرکت می‌کند و نه تنها خود جذب وجود امام زمان(عج) می‌گردد و تمام وجود او سرشار از عشق و محبت، همراه با معرفت به امام زمان(عج) خود می‌باشد، می‌تواند ترویج دهنده فرهنگ مهدویت بین هم سالان خود باشد و خود، به سربازی فداکار و پیاده نظامی آماده برای دفاع از ارزش‌های مهدوی تبدیل شود.
    هیچ چیزی به اندازه وجود مبارک امام زمان(عج) و برپایی حکومت جهانی آن حضرت برای جوان پاک طینت جاذبه ندارد؛ زیرا تحقق تمام آرمان‌ها و آرزوهای بلند خود را در پناه برپایی حکومت جهانی حضرت می‌بیند؛ از این رو اگر صحیح تربیت شده باشد، به یک جریان قدرت‌مند برای زمینه سازی حکومت حضرت تبدیل می‌شود.
    ضمناً متولیان تربیتی جوانان، باید به این نکته توجه داشته باشند که کوچک‌ترین اشتباه و بی‌توجهی آنها می‌تواند سبب خارج کردن آنها از مسیر امام زمان(عج) شود؛ به ویژه در دنیای امروز که دشمن در کمین آنان است. وقتی جوانی به 21 سالگی می‌رسد و براساس آموزه‌های دینی تربیت شده است، بنابر مضامین روایی، خداوند تبارک و تعالی فرشتگان را مأمور می‌کند به مادر او خسته نباشید بگویند و به پاس این تلاش، برای تربیت آگاهانه به او نوید آغاز زندگی نو و آمرزش همه گناهان می‌دهند.

    منبع :سایت پرسمان دانشجویی (مهدویت)

     

    موضوعات: ظهور, نجم ثاقب, زن منتظر و منتظر پروری  لینک ثابت



     [ 12:46:00 ب.ظ ]





      زن منتظر و منتظر پروری   ...

     

    چکیده

    آن چه این نوشتار در پی آن است، تبیین نقش مادر در تربیت نسل ولایی با بهره گیری از آداب و دستورات وارد شده در مضامین دینی است. برای تبیین این مسئله، نویسنده به ساز و کارهای تربیت نسل مهدوی و ضرورت بهره گیری از این ساز و کارها پرداخته است.

    در این مقاله، نگارنده به هشت گام اساسی اشاره می کند که مادران باید بردارند تا محصول تربیت آنان، تربیت نسلی مهدی باور و مهدی یاور باشد. این گام ها عمدتاً از زمان انتخاب همسر آغاز و نهایتاً تا پایان دوره نوجوانی ادامه می یابد.

    نگارنده، در این نوشتار در پی اثبات این مهم است که غفلت از آداب اسلامی و دستورات وارده در این زمینه، موجب ناکامی خانواده ها در تربیت نسل ولایت مدار در عصر حاضر شده است.

    واژه های کلیدی: زن منتظر، منتظر پروری، نسل مهدوی، نقش مادر، تربیت نسل.

    مقدمه

    در طول تاریخ تشیع، یکی از نقش های بی بدیل زنان، دفاع از ولایت و تلاش برای حفظ این ارزش الهی بوده است، به ویژه در عصر غیبت که تقریباً امکان ایفای نقش مردان برای دفاع از ولایت، به سبب اختناق شدید، کم رنگ بوده است، زنان، فعالانه برای حفظ فرهنگ مهدویت در جامعه نقش آفرینی کرده اند. بین تمام نقش های مختلف زنان در حفظ این ارزش، تربیت نسل ولایی و زنده نگه داشتن محبت اهل بیت علیهم السلام ـ به ویژه یاد و اندیشه مهدوی ـ نقشی بسیار مؤثر و غیرقابل انکار بوده است.

    زنان، در راستای همان رسالتی ایفای وظیفه می کنند که خالق انسان ها برای آنان قرار داده است و معمار انقلاب، حضرت امام خمینی رحمه الله علیه آن را به خوبی تبیین کرد و فرمود: «شغل اصلی زن شغل مادری و همسری است و مهم ترین کار زن مادری است.»

    و در جای دیگری فرمودند: «انبیاء آمدند انسان بسازند، شغل مادرها همین است».[1]

    هم چنین بزرگ بانوی اسلام، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام فرمود: «آن گاه که زن، در منزل به امور خانه و تربیت فرزند می پردازد، به خدا نزدیک تر است».[2]

    به هر حال، حرکت در صراط مستقیم و تقرب زن به سوی پروردگار، جز از طریق ایفای نقش بسیار کلیدی و مؤثر مادری و تربیت فرزندان نیست.

    همان طور که ذکر شد، زنان شیعه، با بهره گیری از آموزه های دینی در طول تاریخ تشیع، با پرداختن به اساسی ترین کار که همان مادری است، بلندترین گام ها را برای حفظ ولایت برداشتند. آنان، با نقش آفرینی خود، ارزش ولایت و دوستی ولی خدا را به فرزندان خود منتقل کردند؛ به ویژه در عصر غیبت که امام معصوم حضور ظاهری نداشت، این مادران بودند که با فضا سازی مناسب در خانه و با پای بندی به امام زمان خود و با ابراز علاقه ای که به آن امام، نشان می دادند، این علقه و عاطفه را به فرزندان خود هم منتقل کردند و از این طریق، در حفظ و احیای این مهم کوشیدند.

    اما در عصر حاضر، تربیت انسان دین دار، پویا، کارآمد و عاشق ولایت، از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است؛ چرا که ما با جریان ناتوی فرهنگی مواجه هستیم که بنا دارد از نسل جوان ما یک نسل بی هویت و بی ریشه بسازد، همان طور که مقام معظم رهبری در جمع دانشگاهیان و دانشجویان استان سمنان، فرمود:

    باندهای بین المللی زر و زور، برای تسلط بر منافع ملت ها، سازمان های نظامی ناتو را تشکیل داده بودند. اکنون در پی تشکیل ناتوی فرهنگی هستند و با استفاده از امکانات زنجیره ای متنوع و بسیار گسترده رسانه ای … در پی تخریب هویت ملی جوامع بشری هستند.

    این جاست که نقش مادران در دفاع از هویت ملی و دینی و انتقال ارزش ها، بسیار پررنگ می شود؛ چرا که تمام ارزش های دینی، اخلاقی، ملی و… در درون خانواده شکل می گیرد، نهادینه می شود و به جامعه منتقل می گردد؛ به ویژه ارزش های ولایت مداری که از ارزش هایی است که، دشمن نوک تیز حمله خود را متوجه آن کرده است، توسط خانواده از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.

    مادران منتظر، باید بدانند یکی از مسئولیت هایی که از سوی شارع مقدس بر عهده آنها گذاشته شده است، تلاش برای تربیت یک نسل ولایی است؛ همانطور که در روایات متعدد، آمده است که ولایت اهل بیت علیهم السلام از فرایض الهی است و ملاک قبول اعمال و عبادات به شمار آمده است. در زیارت جامعه کبیره آمده است: «به سبب ولایت شما طاعت واجب پذیرفته می شود و دوستی واجب برای شما است».[3]

    پیامبر صل الله علیه و آله و سلم به سلمان فرمود: «دوستی اهل بیت من، بر هر مرد و زن با ایمان، واجب است.»[4]

    پیامبر صل الله علیه و آله و سلم راز و رمز رسیدن به سعادت را تمسک به اهل بیت بیان فرمود: «هر کس پس از من، به خاندانم تمسک جوید، از رستگاران خواهد بود.»[5]

    از این رو آن حضرت، به والدین سفارش کرد: «فرزندانتان را با محبت من و محبت اهل بیت من تربیت و تأدیب کنید».[6]

    مادر منتظر، برای پرورش یک نسل منتظر، باید با ساز و کارهای تربیت نسل ولایی آگاه باشد و با بصیرت و آگاهی و ایجاد زمینه های لازم و از بین بردن موانع و با استعانت از پروردگار، برای تربیت نسل منتظر تلاش کند؛ از این رو عمده ترین نقش آفرینی های زن منتظر، منتظرپروری است. امید است همان طور که در طول تاریخ تشیع، زنان، افتخار آفرینی های زیادی در این راستا داشته اند، در این عصر هم بتوانند با تربیت نسل منتظر، دِین خود را به جامعه دینی ادا کنند.

    تبیین ضرورت مسئله

    مهدی باوری و مهدی یاوری دو شاخصه اصلی نسلی است که باید زمینه ساز حکومت مهدوی باشد. این دو شاخصه در شاکله نسلی جدید که با سهمگین ترین طوفان های بنیان برانداز دین و دین داری مواجه می باشند، شکل نمی گیرد، مگر با تربیت دینی اصولی و همراه بینش و آگاهی که سکاندار این مهم هم مادران و زنان هستند.

    در عصر حاضر، نسلی می تواند از تهاجم بی امان مهاجمان فرهنگی مصون باشند که وابستگی های عاطفی و قلبی عمیقی به دین و مظاهر مکتب و مذهب داشته باشد. تنها علاقه مندان اهل بیت علیهم السلام و پای بندان به سنن مذهبی و شعائر دینی هستند که کمتر در معرض انحراف و گناه و مفاسد و آلودگی های اخلاقی قرار می گیرند؛ همان طور که مولای متقیان حضرت علی علیه السلام فرمودند: «حفظ شدن انسان [در مقابل آسیب های دشمنان] به اندازه دیانت او است».[7]

    در جای دیگر فرمود: «دین، انسان را از گناهان باز می دارد».[8]

    آن حضرت بزرگ ترین روزی دنیا و آخرت را دین می دانسته و می فرماید: «هر کس، دین روزی او شد، همانا خیر دنیا و آخرت روزی او شده است.»[9]

    آن سرور موحدان، دین را نوری می داند که در جهان ظلمانی، برای تشخیص راه از بیراه، به کار می رود.[10]

    در ارزش دین و دین داری، به کلام نورانی حضرت امام رضا علیه السلام بسنده می کنیم. هنگامی که از آن حضرت پرسیدند: «فلسفه عقیده به خدا و پیغمبران و امامان و آن چه از جانب او آمده است چیست؟» فرمود:

    علت های بسیاری دارد؛ یکی از آنها این است که کسی که به خدا معتقد نیست، از گناهان اجتناب نمی کند و در ارتکاب معصیت های بزرگ توقف نمی کند و در انجام هر ظلم و فسادی که میل دارد و برایش لذت بخش است، از هیچ کس حساب نمی برد.[11]

    طبیعی است کسی که به خدا و قیامت، اعتقاد ندارد، عدالت، برابری، ایثار، از خودگذشتگی و به طور کلی، همه مسائل اخلاقی از نظر او پوچ و خالی از مفهوم است. برای چنین فردی، فرقی بین ظالم و عادل و نیکوکار و جنایت کار نیست؛ زیرا در نظر او، همه با مرگ، به یک نقطه می رسند؛ پس چه چیزی می تواند مانع این انسان از فساد و هوسرانی باشد؟ در نتیجه، اعتقاد به خدا و قیامت، باعث می شود انسان خود را برابر هر حرکتی مسئول بداند. انسان معتقد، باور دارد که کوچک ترین عمل زشت و زیبای او حساب دارد: «هر کس به اندازه ذره ای خوبی یا بدی کند، آن را خواهد دید.» [12]

    براساس آن چه گذشت دین است که به زندگی محتوا می دهد و آن را ازامپراطوری قدرت مند تکنولوژی که به اذعان اندیشوران، یکی از ثمرات منفی آن، پوچی و بی محتوایی زندگی و بی معنا کردن آن است، نجات می دهد. هم چنین از تحیر و سرگردانی ناشی از گرفتار شدن در دریایی از اطلاعات بی حد و مرز نجات می دهد. دین است که آرامش بخش انسان در دنیای پر از تنش و اضطراب امروزی است.

    نظر به اهمیت و نقش بی بدیل حضور دین در زندگی، به نظر می رسد مهم ترین رسالت زنان منتظر، توجه به تقویت بنیان های دین داری در فرزندان خود می باشد؛ چرا که نسل بدون دین، با اعتقادات سست و بی اساس، هرگز نمی تواند در آینده، پرچم دار حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.

    از آن جا که به گواهی تجربه و تاریخ، عواطف پاک و مقدس در ارتباط با معصومان علیهم السلام عامل ثبات قدم بیشتر در دین داری است و از آن جا که عشق و محبت به اهل بیت علیهم السلام تا حد زیادی بیمه کننده افراد برابر گناه و فساد است، از مهم ترین رسالت های دیگر زنان مسلمان در عصر فعلی، ایجاد محبت و عشق به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در وجود فرزندان می باشد. به بیان دیگر، تربیت نسل مهدی باور و مهدی یاور، یکی از مهم ترین و اساسی ترین کارهایی است که زنان می توانند برای حفظ دین داری فرزندان شان انجام دهند. از سوی دیگر، با این عمل، زمینه ظهور حضرت را با تأمین نیروی انسانی مؤمن و معتقد به وجود مبارک حضرت، فراهم کنند.

    پرداختن به ابعاد گوناگون این مسئله، از عمده ترین مباحثی است که اربابان خرد و اندیشه باید با طرح آن در مجامع علمی و مکتوبات فرهنگی، نظر جامعه، به ویژه زنان را متوجه آن کنند.

    ساز و کارهای تربیت نسل منتظر

    تربیت نسل مهدی باور از جمله دغدغه های والدین ولایت مدار در جایگاه متولیان اصلی تربیت است. در سده حاضر، والدین برای تربیت معنوی فرزندان خود با چالش های جدی روبه رو هستند؛ چرا که مدعیان جهانی سازی، حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را تنها معارض تحقق همسان سازی فرهنگی جهان با فرهنگ غرب می دانند و با بهره گیری از هنر و تبلیغات، سعی در تخریب این فرهنگ دارند، از این رو صهیونیست ها با سیطره کامل بر صنعت سینما و رسانه ها و با بهره گیری از هنر و تبلیغات، یکی از محورهای اساسی فعالیت خود را مبارزه با اعتقاد به ظهور منجی الهی قرار داده اند.آن ها در محاسبات خود به این نتیجه رسیده اند که اعتقاد به ظهور منجی الهی، همواره موجب امید برای مقابله با ستم گران است.از سوی دیگر، آنان به خوبی دریافته اند تا زمانی که فرهنگ انتظار زنده است، شیعه که قوام دین به او است، پابرجا است و گره خوردن نسل جدید با فرهنگ مهدویت، خط بطلان بر تمام دسیسه های مهاجمان ناتوی فرهنگی است؛از این رو است که برای تخریب فرهنگ انتظار در منظر نسل جدید، از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اند. آنان در تلاش اند مهدویت را به گونه ای به تصویر بکشند که جز تخریب، دلهره و نابودی برای دنیا به ارمغان نخواهد آورد.سفارش تهیه فیلم هایی به هالیوود ـ مانند فیلم معروف پیش گویی های نوستر داموس، چهار پَر (محصول 2001 آمریکا)، ارباب حلقه ها ـ و تهیه نرم افزارها و بازی های رایانه ای از تلاش هایی است که برای تخریب فرهنگ مهدویت تدارک دیده اند.

    همان طور که گفته شد، مجموعه این تلاش ها برای تخریب فرهنگ مهدوی در اذهان فرزندان ما، تربیت مهدوی را با چالش مواجه کرده است. از سوی دیگر، پیچیدگی امر تربیت دینی در عصر حاضر ـ به سبب اقتضائات خاص زمانی ـ امر تربیت را از صعوبت خاصی برخوردار کرده است. همه این عوامل، ضرورت اهتمام همراه بینش و بصیرت، برای تقویت بنیان های اعتقادی مهدی باوری و مهدی یاوری را آشکار می کند.

    ناگفته نماند که برخلاف همه این چالش ها، مبانی تربیت ولایی و هم چنین نظام تربیتی آن که از آبشخور مبانی غنی و ناب وحیانی سرچشمه می گیرد، می تواند بهترین سرمایه برای متولیان امر تربیت دینی ـ به ویژه مادران ـ باشد. مادران، باید با به کارگیری اصول و شیوه های صحیح تربیت ولایی و شکوفایی فطرت، درصدد تقویت عواطف و احساسات فرزندان خود درباره امام زمان شان باشند؛ چرا که آنها در درون خود، از گرایش به سوی انسان کامل برخوردارند.

    در این نوشتار مختصر، سعی بر این است که به پاره ای از ساز و کارهای تربیت مهدوی در عصر حاضر اشاره شود. امید است این مختصر بتواند برای همه کسانی که دغدغه تربیت نسل مهدی باور را دارند، راهگشا باشد؛ اگر چه به دلیل مجال محدود، امکان اشاره به دستورالعمل های دینی نمی باشد و فقط به بررسی اجمالی گام هایی که باید برداشته شود، بسنده می کنیم. امیدواریم علاقه مندان، با مراجعه به منابع و متون اصیل دینی، دستورالعمل های جزئی و دقیق را به دست آورند.

    پیش از بیان گام هایی که مادران باید بردارند تا توفیق تربیت نسل منتظر را بیابند، جا دارد توجه عزیزان را به چند نکته جلب کنیم:

    یکی از عوامل مهم عدم توفیق ما در دین داری و پرورش نسل دین دار، عدم توجه به آموزه های دینی و آدابی است که در شرع مقدس برای پرورش یک نسل دین دار آمده است. برخلاف این که از مکتبی غنی برخوردار هستیم که برای تمام مراحل زندگی ما دستورالعمل های ریز و جزئی دارد، متأسفانه غالب ما مسلمانان یا از آنها آگاهی نداریم یا اگر آگاهی داشته باشیم، برای عمل به آنها اهتمامی نداریم؛ از این رو به هر صورت که خود دوست داریم، همسر برمی گزینیم و تمام مراحل مختلف فرزند داری را پشت سر می گذاریم. با این وجود انتظار داریم نسلی ولایی، مؤمن و صالح داشته باشیم. به هر حال، عدم اهتمام ما به آداب اسلامی فرزند پروری که از لحظه انتخاب همسر تا 21 سالگی فرزند را شامل می شود، موجب شده است توفیق چندانی در تربیت فرزند صالح نداشته باشیم.

    نکته دیگر، توجه به سن آغاز تربیت نسل ولایی است. از دیدگاه دانش تعلیم و تربیت، آموزش مفاهیم ارزشی و اخلاقی، مانند ولایت و حب ولی خدا، باید در زمانی صورت گیرد که قوای ادراکی و شناختی برای دریافت این مطالب آماده باشد.هنجار تمسک به ولی خدا را باید هنگامی به متربی منتقل ساخت که توانایی التزام به آن را دارا باشد. از دیدگاه اخلاقی، نظر علمای تعلیم و تربیت در مورد متربی، مورد قبول است؛ ولی درباره مربی، نکته ای مورد توجه قرار گرفته و آن این است که او وظیفه دارد زمینه های مناسب را برای ارتباط با ولی خدا فراهم آورد؛ بنابراین؛ مربی باید تمهیداتی را که به کسب مهارت های لازم برای ارتباط با ولی خدا لازم است، پیش از رسیدن به مرحله ادراک و التزام، فراهم نماید؛ از این رو برخی از گام هایی که برمی شماریم، جنبة زمینه سازی دارد.

    نکته دیگر آن که اولیای تربیتی ـ به ویژه مادران ـ باید بدانند که خود، نیازمند یادگیری در حوزه ارزش ها و اخلاقیات هستند؛ زیرا باید در جایگاه یک مدیر و تسهیل کننده در این گونه امور عمل کنند. امروزه برخی تئوری های تربیت اخلاقی، مثل پست مدرن ها حرکت هایی را برای حذف منابع اصیل و الگوآغاز کرده اند؛ ولی برخلاف آنها، اسلام برای منابع مقتدر (قرآن و سنت) و الگوهای دینی جایگاه خاصی را قائل می باشد که باید اولیای تربیتی هم علم نسبت به این منابع مقتدر و شناخت نسبت به الگوهای دینی را داشته باشند.[13]

    گام اول: انتخاب شایسته

    براساس آموزه های تربیتی دین اسلام، پدر، از ارکان اساسی تربیت مهدی باور می باشد. در فرهنگ قرآنی و طبق آیه (قوا أنفسکم و أهلیکم ناراً… )[14]پدر متولی و مسئول اصلی تربیت فرزندان می باشد؛ از این رو می بینیم آن گاه که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم می خواهد وضعیت اسف بار تربیت دوره آخرالزمان را مطرح کند، می فرماید: «وای بر فرزندان آخرالزمان که پدران هیچ اقدام مؤثری برای آموزش واجبات دینی به آنها انجام نمی دهند.»[15]

    با توجه به تأثیر پدر در تربیت فرزند، مادرانی که طالب تربیت یک نسل مهدی باور هستند، باید هنگام انتخاب همسر، به این مسئولیت تربیتی توجه داشته باشند و فردی را برگزینند که ولایت مدار و از خانواده ای اصیل باشد که عشق و محبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در او نهادینه شده باشد؛ زیرا پدری که خود برخوردار از عشق و محبت به امام زمانش نباشد، نمی تواند در ایفای رسالت تربیت نسل مهدی باور توفیقی داشته باشد از سوی دیگر، تقید پدر در رعایت حلال و حرام الهی ـ به ویژه تقید به تهیه روزی حلال برای خانواده ـ در دین دار کردن فرزندان و تربیت نسل ولایی، فوق العاده مؤثر است.

    بدین سبب، اولین گام برای تربیت نسل ولایی، انتخاب همسری ولایت مدار است که در آینده بتواند پدری موفق در تربیت نسل ولایی باشد.

    در مجموع، در رهنمودهایی که از سوی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم و امامان معصوم علیهم السلام در این باره رسیده، معیارهایی بسیار اساسی برای انتخاب همسر مطرح شده است که توجه و عمل به آن، هنگام انتخاب همسر، بسیار راهگشاست. به امید آن که در هنگام انتخاب با توجه به این معیارها دست به مهم ترین انتخاب در زندگی بزنیم.

    گام دوم: توجه به آموزه های دینی هنگام انعقاد نطفه

    زندگی یک موجود جاندار از لحظه لقاح آغاز می شود. از همین لحظه است که مرد و زن، عنوان پدر و مادر یافته و ایفای نقش حساس و جدیدی را بر عهده می گیرند. این دوره نه ماهه در حیات آدمی، بسیار مهم و تعیین کننده است. هر گونه کوتاهی والدین ـ به ویژه مادر ـ گاهی عواقبی غیرقابل جبران دارد.

    حالت هیجانی و عاطفی در لحظه انعقاد نطفه، رؤیاها و خیال پردازی های مادری در جنین تأثیر مستقیم دارد.[16]

    براساس آموزه های دینی، یکی از مراحلی که می تواند در تکون شخصیت دینی و ولایی فرزندان مؤثر باشد، مرحله انعقاد نطفه است؛ از این رو در شرع دستور های زیادی برای این مرحله صادر شده است که توجه به آنها می تواند گامی مؤثر برای تربیت نسل ولایی باشد.

    انتخاب زمان و شرایط روحی و روانی مناسب و توجه به خدا هنگام انعقاد نطفه، از دستوراتی است که وارد شده است؛ از این رو جا دارد پدران و مادران، در این باره مطالعه و بررسی کنند و با توجه به این آموزه های دینی، به انعقاد نطفه فرزند خود اقدام نمایند.

    روایاتی که تأکید می کند هنگام خستگی زیاد یا در ساعات اولیه شب و با شکم پر، آمیزش انجام نگیرد.[17] هم چنین ذکر مکروهات و مستحبات زیادی که در روایات برای آمیزش وارد شده است، همه دلالت بر اهمیت و نقش این لحظه در حیات مادی و معنوی فرد دارد.[18]

    در اهمیت این مسئله، توجه به کیفیت انعقاد نطفه حضرت زهرا علیها السلام که طراحی آن، از سوی خداوند صورت گرفته است، کفایت می کند.وقتی قرار شد نطفه آن حضرت، منعقد شود، پدرش، رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم چهل شبانه روز به تهجد و عبادت می پردازد. سپس از غذای بهشتی تناول می کند و آن گاه اجازه انعقاد نطفه صادر می شود.

    گام سوم: رعایت های دوران بارداری

    یکی دیگر از مقاطع و مراحل تأثیرگذار در تربیت نسل مهدی باور، دوران بارداری مادر است.

    همه حالات و رفتار و حتی خطورات فکری مادر در فرزند، تأثیرگذار است. مادری که خود علقه عاطفی و فکری با مولای خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشته و این علقه، نمود عملی در زندگی او دارد، قطعاً این عاطفه را به فرزند هم منتقل خواهد کرد.

    تجربه نشان می دهد خواندن دعاهایی که تقویت کننده ارتباط با امامان معصوم علیهم السلام است، می تواند در تربیت نسل مهدی باور مؤثر باشد. اگر در آموزه های دینی، بر خواندن دعاها و زیاراتی چون زیارت جامعه کبیره، زیارت عاشورا، دعای عهد و دعای فرج تأکید شده است، بدین سبب است که ارتباط مستدام مادر با این مضامین، به طور مستقیم در جنین تأثیرگذار است و نسلی عاشق ولایت را می پروراند.[19]

    روان شناسان بر این باورند که حالات روانی و هیجانی و حتی فعالیت های جسمانی مادر در شخصیت کودک تأثیر دارد.تراوش هورمون هایی که در شرایط فشارهای هیجانی یا روانی صورت می گیرد، از طریق جفت، بر جنین تأثیر می گذارد.[20]

    ذکر و یاد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف توسط مادر باردار و نیز انجام عباراتی در این باره می تواند در تربیت نسل منتظر مؤثر باشد. علاوه بر آن چه ذکر شد، ارتزاق مادر از لقمه حلال در طول بارداری از مسائل مؤثر در تربیت نسل دین دار و ولایی است.

    گام چهارم: تحنیک

    آن چه از مضامین روایی فهمیده می شود، این است که برخی مسائل ممکن است در نظر ما کوچک باشد؛ ولی اثرات بزرگی در سرنوشت و شاکله دینی انسان داشته باشد؛ از جمله این مسائل که در دین، مورد تأکید قرار گرفته، مسئله تحنیک یا باز کردن کام نوزاد هنگام تولد است. این که کام نوزاد با چه چیز باز شود، در علایق و گرایش های او در بزرگی تأثیرگذار است.

    در روایات متعددی، برای باز کردن کام فرزند آدابی بیان شده است که از اهمیت این مسئله حکایت دارد. امام صادق علیه السلام به سلیمان بن هارون بجلی فرمود:

    گمان نمی کنم کام کسی با آب فرات برداشته شود مگر آن که ما اهل بیت را دوست بدارد.[21]

    گام پنجم: دوران شیردهی

    مادرانی که توفیق دارند از شیری که محصول لقمه حلال است به فرزند خود بنوشانند، هم چنین مادرانی که با وضو به فرزند خود شیر می دهند و با ذکر و یاد خدا سینه بر دهان فرزند قرار می دهند، قطعاً در تربیت نسل مهدی باور و مهدی یاور توفیق بیشتری خواهند داشت.

    تأثیر شیر مادر در پرورش شخصیت معنوی فرزندان، امری مسلم و غیرقابل انکار است. حکایات زیبایی که از زندگی برخی علمای بزرگ و مفاخر دینی ما ذکر شده، به خوبی بیان گر نقش شیر مادر در شکل گیری شخصیت معنوی فرزندان است. مادر شیخ انصاری که فرزندش، از مفاخر بزرگ عالم تشیع است وی می گوید: «من دربارة پسرم، توقع بیشتری داشتم؛ زیرا در دو سالی که او را شیر دادم، هیچ وقت بدون وضو نبودم. حتی در نیمه شب بلند زمستان، یخ حوض را می شکستم و وضو می گرفتم، سپس بچه ام را شیر می دادم. هیچ گاه بدون بسم الله سینه بر دهان فرزندم نگذاشتم».[22]

    هم چنین مادر مرحوم آیت الله مقدس اردبیلی می گوید: «هرگز لقمه ای شبهه ناک نخوردم. قبل از شیر دادن، وضو می گرفتم. هرگز چشم به نامحرم نینداختم و در تربیت او کوشیدم».

    والدین حضرت امام خمینی رحمه الله علیه نیز بسیار کوشیدند برای شیردهی فرزند بزرگوار خود دایه ای بیابند که از روزی کاملاً حلال استفاده کند. آنان پس از یأس از یافتن چنین دایه ای با خانمی قرار گذاشتند در طول شیردهی این فرزند، حتی یک لقمه از غذای خود استفاده نکند و تمام ارتزاق وی از غذایی باشد که برای او می آورند.[23]

    همه این حکایات زیبا، بر اهمیت دوره شیردهی و تأثیر آن بر شخصیت فرزندان دلالت دارد.

    مادری که شیر او آمیخته با ذکر و یاد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و در طول شیردهی، ذکر و یاد امام زمان خود را بر دل و زبان دارد، قطعاً عشق و علاقه اش به فرزند، منتقل می شود، چرا که تحقیقات روان شناسان حاکی از این مسئله است که کلیه عواطف، علقه ها و دل بستگی های مادر؛ هنگام شیر دادن به فرزند هم منتقل می گردد.

    گام ششم: القای محبت به ولی خدا در دوران کودکی

    در نظام تربیتی اسلام، این نکته مورد تأکید قرار گرفته است که دوران کودکی، دوران شکل گیری شخصیت دینی، عاطفی، عقلی و… کودک است. روایات در این زمینه دلالت دارند که در دوران کودکی (هفت سال اول) عنایت خاصی بر مؤانست کودک با مقوله های مذهبی و اخلاقی است.

    نظر به محدودیت قدرت درک و فهم کودک از ارزش های اخلاقی و به لحاظ رشد نایافتگی او از لحاظ اجتماعی، بیشترین تلاش مربیان در این مرحله، باید در جهت ایجاد رغبت، علاقه و انس در کودک به ارزش ها و مفاهیم اخلاقی ـ از جمله ارتباط با ولی خدا ـ باشد؛[24] از این رو کلیه رفتار پدر و مادر ـ به ویژه مادر که در این دوره، بیشترین ارتباط را با فرزند دارد ـ در شکل گیری شاکله شخصیتی فرزند مؤثر است. به تعبیر متخصصان تعلیم و تربیت، کودک، بسان یک دوربین فیلم برداری بسیار دقیق، مشغول فیلمبرداری هوش مندانه از رفتار مادر است و مادر، بدون این که درصدد آموزش مفاهیم به فرزند خود باشد، با رفتار و کردار خود، در حال آموزش غیررسمی به فرزند خود است.

    در نظام تربیتی اسلام، بر تلفیق جنبه های نظری (گفتاری) و عملی (کرداری) در عرصه تربیت تأکید شده است. تأکید بر یگانگی گفتار و کردار، در همین راستا می باشد.

    فرایند تربیت در اسلام، فقط به کارگیری الفاظ و عبارات و قاعده های دستور زبانی که مورد نظر پست مدرنیست ها (نظریه گفتمان) بوده است، محدود نیست؛ بلکه عرصه عمل نیز دارای اهمیت ویژه ای است. چه بسا فهم دقیق دستورات اخلاقی، در ابتدا نیازمند عمل آدمی است. اگر انسان به بعضی دستورات اخلاقی عمل نکند، نمی تواند معنای حقیقی آن را دریابد.این که پیامبر گرامی اسلام در بسیاری موارد، ابتدا عمل می کرد و از مردم نیز قبل از درک معنای واقعی یک عمل، تقاضای انجام آن عمل را نمی نمود، دلیل اهمیت عمل است.

    بنابراین، حقیقت اعمال و رفتار اخلاقی ما، نه به وسیله گفتار و گفتمان که به واسطه عمل، آشکار می شود. گفتمان و به کارگیری قواعد زبان شناختی، زمینه عمل را بهتر فراهم می نماید؛ اما تربیت ولایی به ـ آن گونه که فلاسفه تحلیلی به آن اعتقاد دارند – به گفتار محدود نمی شود. رویکردی که گفتمان را منبع نهایی رفتار اخلاقی معرفی می کند، اخلاق را حقیقتی ناشی از عمل گفتمان و محاوره می داند و اساساً هیچ حقیقتی را در جایگاه حقیقت اخلاقی موجود نمی پذیرد؛ از این رو در این دیدگاه، هیچ گاه اصول اعمال اخلاقی عام و کلی که هدایت کننده رفتار عام باشد، وجود ندارد و این، چیزی است که پست مدرنیست ها بر آن تأکید می ورزند.[25]

    مادر، باید فرصت طلایی شکل گیری شخصیت فرزند را غنیمت شمرده و پایه ها و بنیان های اعتقادی فرزندش را با ارائه رفتارهای برگرفته از مبانی دینی و اخلاقی، تقویت نماید. او، اگر بنا دارد فرزندی مهدی باور تربیت کند، باید بداند هر چه محبت و دل باختگی و ارتباط قلبی خود او با آن حضرت بیشتر باشد و این علقه، در رفتار وی که فرزند، شاهد آن است، نمود عینی داشته باشد، به همان میزان می تواند این محبت را بدون آموزش رسمی به فرزند خود انتقال دهد. وقتی فرزند، عشق سرشار مادر به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را مشاهده می کند وقتی مادر، فضای خانه را به یاد و ذکر حضرت عطرآگین می کند، این فضای آکنده از عشق و محبت، در ساختن شخصیتی محب و عاشق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مؤثر خواهد بود.مادر می تواند با رفتار سرشار از عشق و محبت به امام زمان، ایجاد این محبت را از مراحل بسیط و عاطفی در کودک خود شروع کند و زمینه روحی و آمادگی قلبی ارتباط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در دوره کودکی برای فرزند خود فراهم نماید.

    والدین باید برای موفقیت در امر تربیت ولایی به این مهم توجه داشته باشند که خود آنان، در جایگاه اولین مربی باید، واجد صفات و ویژگی های فکری و رفتاری مشخص باشند؛ چرا که بخش عظیمی از تربیت ولایی به حوزه های رفتاری عینی و عمل مربوط می شود. باید برنامه تربیتی مادر، متوجه ویژگی ها و رفتارهای عینی و عملی مشخص، مفروض و پذیرفته شده عام باشد، تا بتواند زمینه های لازم را در فرزندان خود برای پذیرش و قبول آن صفات و ویژگی ها فراهم کند.[26]

    به بیان دیگر، مادر باید خود به اصول و مبانی تعلیم و تربیت و تربیت یک نسل ولایی، علاوه بر شناخت، التزام داشته باشد.[27]

    در حقیقت، فرد به اعتقادات خود، ایمان بیاورد؛ زیرا ایمان، تلفیقی از اعتقاد قلبی و التزام عملی است؛ چرا که دین، مجموعه ای از گزاره های توصیفی و تجویزی است و گزاره های تجویزی، همان التزام عملی است. در مجموع، مادر باید هم به مبانی و اصول تربیت نسل ولایی معتقد باشد و هم به آن چه معتقد است، التزام عملی داشته باشد. باید توجه داشت که جنبه التزام عملی در دوران کودکی، بیش از جنبه های دیگر، تأثیر تربیتی دارد.مادر، در جایگاه مدیر داخلی خانواده، می تواند فضای داخلی خانه را به گونه ای مدیریت کند، که این فضا، از طریق ارائه برنامه های عینی و عملی، سرشار از یاد و عشق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.

    گام هفتم: تعمیق محبت به ولی خدا در دوران نوجوانی

    در نظام تربیتی اسلام، دوران نوجوانی، دوران اطاعت است. در این دوره، باید آموزه های دینی، به صورت آمیزه ای از احساس و عقل به فرزندان ارائه شود؛ زیرا در این دوره، فرزندان، نه احساس و عواطف محض هستند و نه برخوردار از قدرت عقلانی کامل؛ از این رو متولیان تربیت باید هنرمندانه با آمیختن عقل و احساس و گره زدن اندیشه و عاطفه و محبت، در پی تعمیق محبت نوجوانان به امام زمان شان باشند.

    اگر پدران و مادران توفیق یابند که در این دوره، عشق همراه با معرفت را در فرزندان خود ایجاد کنند، تا حدود زیادی توانسته اند به رسالت خود در تربیت نسل ولایی عمل نمایند.

    یکی از راهکارهای مؤثر برای ایجاد عشق و محبت به ولی خدا در نوجوانان، استفاده از صناعات ادبی، مانند مجاز، تشبیه و استعاره و آرایه های ادبی است؛ چرا که تأثیر کلام ادبی، موزون و فصیح در نوجوان، بسیار زیاد است. نوجوان در این دوره، به کلام بلیغ و آراسته به زیورهای ادبی، بسیار علاقه مند است.

    به ویژه تأثیر عنصر خیال انگیزی ادبی در نوجوان، تأثیر بسیار شگفت و مرموزی دارد. خیال انگیزی، سبب تحریک عاطفه و احساس نوجوان است و موجب افزایش درجه اثرپذیری در او می شود. پاسکال می گوید: «اعتقاد اکثر مردم، تحت تأثیر عاطفه است، نه دلیل و برهان»[28]. می توان این نکته را به سخن پاسکال افزود که حتی عقایدی که انسان براساس دلیل و برهان می پذیرد، در صورتی از نفوذ و ثبات در روحیه اش برخوردار خواهد شد که با عاطفه و احساس او آمیخته شود. علامه مظفر تصریح می کند: «تخیل، از مهم ترین عوامل مؤثر بر نفوس است»[29].

    طبق نامة31 نهج البلاغه که منشور تربیتی دین است، آن گاه که مولای متقیان قصد دارد فرزند خود، امام حسن مجتبی علیه السلام را ـ که در سنین نوجوانی بود[30]ـ مورد خطاب قرار داده و سفارشات خویش را به فرزندش برساند، به زیبایی از صناعات ادبی اعم از مجاز، تشبیه، استعاره و کنایه استفاده می کند، تا با بهره گیری از فصاحت و بلاغت، حکمت های ژرف و معارف ناب را در قالب های بیانی خیال انگیز، به فرزندش القاء نماید.

    به هر حال، از بهترین وسیله ها برای بیدارسازی عواطف نوجوان و تحریک عشق و علاقه او به ولی خدا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف استفاده از فنون فصاحت و بلاغت و صناعات ادبی است؛ ادبیاتی که در این دوره بسیار مورد توجه نوجوان است و ضمیر و باطن او را تحت تأثیر قرار می دهد گفتارهای تربیتی آراسته به آرایه های ادبی و زیور فصاحت و بلاغت، غوغایی در درون نوجوان برپا می کند که هیچ ابزاری به این اندازه، برای بیدارسازی فطرت پاک نوجوان مؤثر نمی باشد.

    در آموزه های دینی، ضمن این که محبت اهل بیت علیهم السلام را اساس دین دانسته اند، به محبان آن خاندان نویدهای بسیاری داده اند؛ نویدهایی چون:

    هرکس با محبت آل محمد بمیرد، شهید مرده است؛[31] آمرزیده می میرد؛[32] با ایمان کامل می میرد؛[33] فرشته مرگ او را به بهشت مژده می دهد؛[34] در قبرش دو در به روی بهشت گشوده می شود[35] و قبر او زیارتگاه فرشتگان رحمت الهی می شود.[36]

    هم چنین آثار دیگری در روایات مطرح شده است؛از جمله:

    ـ کمال دین است؛[37]

    ـ نور در قیامت است؛[38]

    ـ ایمنی در قیامت است؛[39]

    ـ موجب ثبات در صراط است؛[40]

    ـ انسان را بهشتی می سازد؛[41]

    ـ موجب محشور شدن با اهل بیت علیه السلام است؛[42]

    ـ و در نهایت، سبب خیر دنیا و آخرت و نجات از عذاب قبر است.[43]

    بیان این آثار و برکات، با بهره گیری از فنون فصاحت و بلاغت و صناعات ادبی برای تقویت گرایش به ولی زمان در نوجوانان بسیار تأثیر گذار است. نکته آخر این که حب اهل بیت علیه السلام زمانی عمق می یابد که همراه معرفت باشد. امام صادق علیه السلام فرمود:«محبت، فرع معرفت است».[44]

    گام هشتم: ترویج محبت به ولی خدا در دوران جوانی

    دوره جوانی در نظام تربیتی اسلام، دوره وزارت و همراهی است. اگر پدر و مادر و متولیان تربیتی توفیق یافته باشند تمام گام های مذکور را با موفقیت طی کنند، جوان آنان، در این دوره به بالاترین مرحله تکامل اخلاقی می رسد که مرحله اخلاق مستقل و خود پیرو می باشد. در این مرحلة تکامل، قوانین حاکم بر رفتار اخلاقی از درون فرد سرچشمه می گیرد؛ در حالی که در مراحل کودکی و نوجوانی، جامعه بیرونی غالب است و متربی، بیشتر، از بیرون دستور می گیرد. در مرحله اخلاق مستقل و خودپیرو، جهت دهنده، وجدان و درون فرد است.[45]

    جوانی که تحت تربیت اصول صحیح قرار گرفته است، به مرحله ای می رسد که به صورت خودجوش و با الهام درونی، به دنبال ولی خدا حرکت می کند؛ زیرا وجود صفات پسندیده، مانند مهربانی با ضعیفان و هم چنین دانش در دین و اصالت شخصیت و قدرت معنوی … جاذبه و کششی درونی به سوی انسان کامل در او ایجاد می کند.[46] عقربه وجود او به سمت انسان کامل به صورت درونی حرکت می کند و نه تنها خود جذب وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می گردد و تمام وجود او سرشار از عشق و محبت، همراه با معرفت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خود می باشد، می تواند ترویج دهنده فرهنگ مهدویت بین هم سالان خود باشد و خود، به سربازی فداکار و پیاده نظامی آماده برای دفاع از ارزش های مهدوی تبدیل شود.

    امام صادق علیه السلام فرمود: «جوانان را دریابید که آنان، به سوی هر خیری شتابان ترند.»[47]

    هیچ چیزی به اندازه وجود مبارک امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و برپایی حکومت جهانی آن حضرت برای جوان پاک طینت جاذبه ندارد؛ زیرا تحقق تمام آرمان ها و آرزوهای بلند خود را در پناه برپایی حکومت جهانی حضرت می بیند؛ از این رو اگر صحیح تربیت شده باشد، به یک جریان قدرت مند برای زمینه سازی حکومت حضرت تبدیل می شود. زیرا جوان از سرمایه و امکاناتی برخوردار است؛مانند:

    ـ قدرت بدن و رشد آن، عضلات مناسب و نیرومند و اعصاب پولادین که به آنها امکان هر گونه کار و تلاش بدنی را می دهد.

    ـ درجه بالای هوش.

    ـ بیداری وجدان و بیداری احساس مذهبی.

    ـ استعداد فراوان و ابتکار فوق العاده.

    ـ میل و رغبت به تزکیه نفس و احیای شخصیت معنوی خود.[48]

    ـ و بالأخره نیروی ایمان و آزادی خواهی و ظلم ستیزی.

    این ها از سرمایه های مادی و معنوی فراوانی است که در این دوره در اختیار جوان قرار دارد. با بهره گیری از این سرمایه ها و جهت دهی مناسب آن، در راستای حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می توان در اشاعة این فرهنگ، به خوبی کوشید.

    لازم به ذکر است جهت دهی این سرمایه ها و استفاده از این نیروی شگفت، کاری بسیار حساس و مشکل است. مربی باید با شناخت و ایمان و با هم فکری و هم گامی با جوانان و با ادبیاتی جوان پسند و صبر بسیار… و نیز با حفظ جنبه الگویی خود، به رسالت خطیر خود عمل کند. او باید به دستورهای رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم دربارة جوانان توجه داشته باشد؛ آن جا که فرمود: «به همه شما توصیه می کنم با جوانان، با نیکی و نیکوکاری رفتار کنید، شخصیت آنان را محترم بدارید.»[49]

    آن حضرت، در جای دیگر فرمود: «آنان را چون وزیر و مشاوری برای خود برگزینید و در امور و حوادث، آنها را همراه خویش قرار دهید.»[50]

    ضمناً متولیان تربیتی جوانان، باید به این نکته توجه داشته باشند که کوچک ترین اشتباه و بی توجهی آنها می تواند سبب خارج کردن آنها از مسیر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شود؛ به ویژه در دنیای امروز که دشمن در کمین آنان است. وقتی جوانی به 21 سالگی می رسد و براساس آموزه های دینی تربیت شده است، بنابر مضامین روایی، خداوند تبارک و تعالی فرشتگان را مأمور می کند به مادر او خسته نباشید بگویند و به پاس این تلاش، برای تربیت آگاهانه به او نوید آغاز زندگی نو و آمرزش همه گناهان می دهند.

    در این صورت است که مادر منتظر می تواند سربلند و با افتخار ادعا کند توفیق یافته است نسل منتظر تربیت کرده و به رسالت خود که توسط پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم به دوش والدین گذاشته شده است عمل نماید.

    امید است خداوند همه ما را در تربیت نسل ولایی که مهم ترین رسالت ما در عصر حاضر، است یاری کند و به زنان چنان بصیرت و آگاهی عنایت کند که پرداختن به هیچ امری را به اندازه تربیت نسل صالح و شایسته و مطیع ولی خدا اصیل و اساسی نداند و با مددخواهی از ذات الهی و با تأسی به امام سجاد علیه السلام که فرمود:

    اللهم اعنی علی تربیة اولادی…؛[51]

    خدایا! مرا در پرورش فرزندانم یاری کن.

    به تربیت نیروی انسانی جامعه مهدوی اقدام کند.

    نتیجه گیری

    در مجموع با توجه به مباحث مطرح شده می توان نتیجه گرفت پیچیدگی تربیت در عصر حاضر و هم چنین تلاش بی وقفه مهاجمان فرهنگی برای تخریب فرهنگ مهدوی و جلوگیری از اشاعه این فرهنگ، بیش از گذشته اهتمام جدی مادران و آشنایی با ساز و کار مهدوی را می طلبد. بدون بهره گیری از آداب و دستورات دین نمی توان در تربیت نسل ولایی که یکی از بهترین رسالت های یک مادر منتظر است، موفق بود.

    [1] . جایگاه و نقش زن در نظام های مختلف از دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، گردآوری و تنظیم: دفتر پژوهش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران، ص147و148.

    [2] . محمد دشتی، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهراء، ح91، ص146، سازمان تبلیغات اسلامی.

    [3]. «بموالاتکم تقبل الطاعة المفترضة و لکم المودة الواجبة».

    [4]. هادی نجفی، موسوعه احادیث اهل بیت، ج1، ص234.«ان مودة اهل بیتی مفروضة واجبة علی کل مؤمن و مؤمنة…».

    [5]. خزاز قمی، کفایة الاثر، ص23.«من تمسک بعترتی من بعدی کان من الفائزین».

    [6]. «ادبّوا أولادکم علی ثلاث خصال: حب نبیکم و حب اهل بیته و قرائة القرآن» (خلاصة عبقات الانوار، ج4، ص255).

    [7]. «صیانة المرء علی قدر دیانته» (غررالحکم، ج7، واژه دین، 5).

    [8]. «الدین یصد عن المحارم» (غررالحکم، ج7، واژه دین).

    [9]. «من رزق الدین فقد رزق خیر الدنیا و الاخره» (غررالحکم، ج7، واژه دین).

    [10]. همان.

    [11]. «لعلل کثیرة منها ان من لم یقر بالله عزوجل لم یجتنب معاصیه و لم ینته عن ارتکاب الکبائر و لم یراقب أحدا فیما یشتهی و یستلذ من الفساد و الظلم..»بحارالانوار، ج69، ص68.

    [12]. (فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرّة شرا یره ) (زلزال، 7).ر.ک: ، محمد فتحعلی خانی، آموزه های بنیادین علم اخلاق، ج1، قم، 1378ش.

    [13]. سید محمد سجادی، تربیت اخلاقی از منظر پست مدرنیسم و اسلام، کتاب دوم: تربیت اسلامی، مرکز مطالعات و تربیت اسلامی، تابستان1379.

    .[14] تحریم:6.

    [15] . «ویل لاولاد آخرالزمان من آبائهم…» (خلاصه عبقات الانوار، ج2، ص255).

    .[16] علی اکبر شعاری نژاد، روان شناسی رشد، ص181.

    [17]. تفسیرصافی، ج2، چاپ تهران، ص20.

    [18]. علاقه مندان می توانند مجموعه این روایات را با مراجعه به منابعی، مثل: تهذیب الاحکام، ج7، ص407؛ بحارالانوار، ج76، ص327؛ وسایل الشیعه، کتاب النکاح، ج7، باب105 و کافی، ج5، ص500 به دست آورند.

    [19]. دکترحسن احدی، روان شناسی رشد (مفاهیم بنیادی در روان شناسی کودک)، تهران، 1370.

    [20]. سیما مخبر، ریحانه بهشتی، با همکاری جمعی از خواهران حوزه علمیه، نورالزهراء، چاپ پنجم، 1383.

    [21]. «ما اظن احداً یحنک بماء الفرات الا احبنا اهل البیت» (تهذیب الاحکام، ج6، ص39).

    [22] . ریحانه بهشتی، ص177.

    [23] . همان.

    [24]. محمد رضا شرفی، مراحل رشد و تحول انسان، سوم، ص205.

    [25]. تربیت اخلاقی از منظر پست مدرن و اسلام، ص89 .

    [26]. تاجیک (1378)، فرامدرنیسم و تحلیل گفتمان، مؤسسه توسعه دانش .

    [27]. کتاب دوم تربیت اسلامی، متن سخنرانی دکتر خسرو باقری، ص223.

    [28]. غلامحسین رضانژاد، اصول علم بلاغت، ص128 .

    [29]. المنطق، ص406، به نقل از مقاله نقش و تأثیر فصاحت و بلاغت، حمید حسن زاده، کتاب چهارم تربیت اسلامی، مرکز مطالعات تربیت اسلامی .

    [30] . حضرت در همین نامه می فرمایند: «پیش از آنکه دگرگونی های دنیا به تو هجوم آورند و پذیرش و اطاعت مشکل شود، (در دوره نوجوانی برای تو این نامه را نوشتم)، زیرا قلب نوجوان چونان زمین کاشته نشده، آماده پذیرش هر بذری است که در آن پاشیده شود».

    [31]. «الا و من مات علی حب آل محمد مات شهیداً…»العمدة ابن بطریق، ص54.

    [32]. همان، «الا و من مات علی حب آل محمد مات مغفوراً له…».

    [33]. الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ص159 «الا و من مات علی حب آل محمد مات مؤمنا مستکمل الایمان…».

    [34]. همان، «الا و من مات علی حب آل محمد مات بشره ملک الموت بالجنه…».

    [35]. الاربعین، ص468 «الا و من مات علی حب آل محمد مات فتح له بابان الی الجنة…».

    [36]. همان، «الا و من مات علی حب آل محمد مات جعل الله فی قبره مزار ملائکة الرحمة…».

    [37]. شرح احقاق الحق، ج24، ص560.

    [38]. امالی صدوق، ص161.

    [39]. شواهد التنزیل، ج2، ص311.

    [40]. فضائل الشیعة، ص48، ح3.

    [41]. عیون اخبارالرضا، ج2، ص58.

    [42]. همان.

    [43]. همان.

    [44] . مصباح الشریعة، ص119، مؤسسه علوی، بیروت، اول، 1400ق: «الحب فرع المعرفة».

    [45]. ر.ک: پرورش اخلاقی(Moral Education) تألیف ترمن.ج.بال (Norman J.Bull).

    [46]. محمد سعید مبیض، اخلاق المسلم و کیف تربی ابناءنا علیها، سوریه، مکتبة الغزالی، 1991م.

    [47] . «علیکم بالاحداث فأنّهم اسرع الی کل خیر»کافی، ج8، ص93.

    [48]. علی قائمی، شناخت، هدایت، تربیت نوجوانان و جوانان، امیری، بهار1378.

    [49]. محمد محمدی ری شهری، حکمت نامه جوان، ص52، دارالحدیث، 1384ش.

    [50]. همان.

    [51] . صحیفه سجادیه، دعای 25.

    منبع :پایگاه اطلاع رسانی حوزه

    موضوعات: ظهور, نجم ثاقب, زن منتظر و منتظر پروری  لینک ثابت



     [ 12:38:00 ب.ظ ]





      نقش زنان در هدایت و پرورش نسل منتظر   ...

    حجت‌الاسلام‌ والمسلمین جواد جعفری، عضو هیئت‌ علمی پژوهشکده مهدویت گفت: ما معتقدیم که در رابطه با بحث ظهور، یکی از اساسی‌ترین شرایط، آمادگی مردم است و مردم نقش اساسی در تعجیل یا تأخیر ظهور دارند؛ لذا کسانی که در تربیت افراد جامعه مؤثرند، به مقدار تأثیرشان، نقش‌شان در زمینه‌سازی ظهور، پررنگ‌تر یا کم‌رنگ‌ترتعریف می‌شود. نقش زنان در هدایت و پرورش نسل منتظر

    وی درخصوص نقش زنان در زمینه‌سازی ظهور، با اشاره به چند نکته اظهار داشت: زنان نیمی از جشامعه را تشکیل می‌دهند و در نتیجه همان‌مقدار که مردان جامعه باید برای ظهور آماده باشند، زنان هم باید آمادگی برای ظهور داشته باشند، اما از این گذشته، بانوان جامعه در تربیت فرزندان نقش اساسی دارند؛ لذا اگر بخواهیم نسل منتظری داشته باشیم و فرزندانی را تربیت کنیم که توان ‌همراهی و یاری امام زمان (عج) را داشته باشند، یکی از اساسی‌ترین پایه‌های آن، مادران جامعه است و ازاین‌جهت نیز می‌توان گفت که نقش زنان در هدایت و پرورش نسل منتظر، مهم است.

    عضو هیئت‌مدیره انجمن علمي مهدويت افزود: بحث دیگر غیر از پرورش فرزندان، بحث خانواده به معنای یاری‌کردن یکدیگر به‌عنوان شریک زندگی است؛ چراکه فضای داخل خانه تحت اشراف و تأثیر بانوان جامعه است و ازاین‌جهت هم می‌توانیم بگوییم که بانوان نقش اساسی در زمینه‌سازی ظهور دارند؛ زیرا آن‌ها هستند که می‌توانند فضای مناسبی را برای پرورش فرزندان و همسرشان فراهم سازند و کانونی پاک، معنوی و مهدوی تشکیل دهند. البته جنبه‌های متعدد دیگری را نیز می‌توان شمرد که بیان‌گر آن است که زنان جامعه نقش مهمی در زمینه‌سازی ظهور دارند.

    حضور ۵۰ زن در میان یاران خاص حضرت ولی‌عصر (عج) که در همان ساعات اولیه با ایشان بیعت می‌کنند

    جعفری درخصوص نقش زنان در زمان ظهور امام زمان (عج) توضیح داد: فارغ از بحث سندی و روایی روایات موجود و تنها با نگاهی به مجموعه روایات، می‌توان گفت در رابطه با نقش زنان روایات محدودی داریم. یکی از بحث‌های روایی که در این رابطه وجود دارد، حضور ۵۰ بانو در اولین ساعات ظهور است؛ این‌که در میان یاران خاص و اولیه حضرت ولی‌عصر (عج) که در همان ساعات اولیه با او بیعت می‌کنند، ۵۰ بانو وجود دارد اولاً، نقش پیش‌رو زنان در بحث ظهور را نشان می‌دهد و ثانیاً، این‌که این‌طور نیست که کار را مردان شروع کنند و در حاشیه به زنان برسد، بلکه در همان ساعات اولیه و در کنار کعبه که اولین کلید ظهور خورده می‌شود و امام زمان (عج) خود را به عالم معرفی می‌کنند، شاهد تعداد زیادی از زنان هستیم که به یاری امام (عج) می‌شتابند.

    زنانی که با ظهور امام زمان (عج) رجعت می‌کنند

    عضو هیئت‌علمی پژوهشکده مهدویت با اشاره به روایات مربوط به رجعت زنان برای یاری امام زمان (عج) اظهار داشت: همان‌طور که روایاتی داریم که مردانی برای یاری حضرت (عج) زنده می‌شوند، روایتی هم داریم که نشان می‌دهد زنانی از طول تاریخ، برای یاری ایشان زنده می‌شوند؛ مثلاً آرایشگر خانواده فرعون که در دوران بنی‌اسراییل است یا زنانی مانند نسیبه، ام‌ایمن، دختر رشید قجری؛ یعنی بانوانی که در طول تاریخ مجاهدت‌های عجیبی داشته‌اند، در روایات آمده است که زنده می‌شوند و رجعت می‌کنند.

    روایاتی که به کار فرهنگی زنان در عصر ظهور اشاره دارد

    وی ادامه داد: البته روایت دیگری هم وجود دارد که مشخصاً به کار فرهنگی زنان در عصر ظهور می‌پردازد. در این روایت آمده است که دجال به هر شهر و روستایی برای اغفال مردم می‌رود، می‌شنود که قبل از او بانویی در آن‌جا فعالیت کرده و زمینه فریب‌کاری دجال را از بین برده است؛ این روایت بسیار عجیب و جالب است.

    جعفری یکی دیگر از نکاتی که در رابطه با زنان وجود دارد را مربوط به صیحه آسمانی که از علایم حتمی ظهور است، دانست و گفت: در روایات داریم که وقتی ندای آسمانی شنیده می‌شود و گفته می‌شود که حضرت مهدی (عج) حق است و به او بپیوندید، زنان، همسران و پدران و برادران خودشان را وادار می‌کنند و برمی‌انگیزانند که به این ندا گوش کنند و به حضرت بپیوندند. این مطلب هم آمادگی زنان برای ظهور را می‌رساند و این‌که ایشان بیشتر از برخی افراد و مردان آمادگی دارند و این زنان هستند که مردانی را که در یاری حضرت تردید دارند برمی‌انگیزند و زمینه‌های یاری ایشان را فراهم می‌کنند.

    یاوران امام زمان(عج) لزوماً قرار نیست امروز مسئولیت سیاسی و اجتماعی خاصی داشته باشند

    عضو هیئت‌ مدیره انجمن علمي مهدويت با بیان اینکه زنانی که به در روزگار ظهور به یاری امام زمان(عج) برمی‌خیزند و در رکاب ایشان قرار می‌گیرند و یا رجعت می‌کنند، لزوماً امروز مسئولیت سیاسی و اجتماعی خاصی ندارند و وزیر، وکیل، مسئول نهاد و یا… نیستند، ادامه داد: در روایات بر این امر قرینه‌ای وجود ندارد، بلکه بیشتر کسانی که در عصر ظهور نقش‌آفرینی می‌کنند کسانی هستند که به این توان روحی و معرفتی دست یافته‌اند؛ یعنی ممکن است زن خانه‌داری باشد، ولی به لحاظ مطالعاتی که انجام داده و آمادگی، صداقت و قداست روحی که برای تبعیت از امام زمان (عج) دارد، از یاران اصلی ایشان باشد.

    وی تشریح کرد: هر انسان گم‌نامی که این توانایی را دارد، در عصر ظهور به حضرت مهدی (عج) خواهد رسید و ممکن است بسیاری از کسانی که امروز مدعی هستند و دم از ظهور می‌زنند، واقعاً چنین توانایی را نداشته باشند. مطالبی که در روایات برای زنان ذکر شده است، غیر از این‌که نقش آن‌ها را بیان می‌کند، وظیفه مهمی را هم بر دوش زنان جامعه می‌گذارد. در حقیقت زنان هم در تربیت فرزندان و هم تربیت همسران و آماده‌کردن مردان جامعه برای یاری‌ حضرت مهدی (عج)، نقش مهمی دارند که امیدواریم توجه به این نقش، روزبه‌روز قوی‌تر شود و بانوان بتوانند بیش از پیش خود را برای یاری حضرت (عج) آماده کنند.*

    *منبع: پایگاه تحلیلی خبری خانواده و زنان(مهرخانه)

    موضوعات: نجم ثاقب, زن منتظر و منتظر پروری, نقش زنان در حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ع)  لینک ثابت



     [ 12:33:00 ب.ظ ]





      زنان هنگام ظهور امام زمان   ...

    اولین گروه از زنانى كه به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف مى ‏شتابند آن هایند كه در آن ایّام مى ‏زیسته ‏اند و همانند دیگر یاران امام علیه السلام به هنگام ظهور در حرم امن الهى به ‏خدمت ایشان مى ‏رسند.

    به مناسبت روز جهانی زن

    بر اساس برخى از روایات، تعداد زنان در هنگام ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر چهارقسم، گروه بندی شده است:

    گروه اول: حضور پنجاه زن در بین یاران امام

    اولین گروه از زنانى كه به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف مى ‏شتابند آن هایند كه در آن ایّام مى ‏زیسته ‏اند و همانند دیگر یاران امام علیه السلام به هنگام ظهور در حرم امن الهى به ‏خدمت ایشان مى ‏رسند.

    در این‏ باره دو روایت وجود دارد:

    روایت اول- امّ سلمه ضمن حدیثى درباره علایم ظهور، از پیامبر اكرم صل الله علیه و آله و سلم روایت كرده است كه فرمود:

    یعوذ عائذ من الحرم فیجتمع الناس إلیه كالطّیر الواردة المتفرقة حتّى یجتمع إلیه ثلاث مأة و أربعة عشر رجلاً فیه نسوة فیظهر على كلّ جبّار و ابن جبّار

    در آن هنگام پناهنده ‏اى به حرم امن الهى پناه مى ‏آورد و مردم همانند كبوترانى كه از چهار سمت به یك سو هجوم مى ‏برند به‏ سوى او جمع مى ‏شوند تا اینكه در نزد آن حضرت، سیصد و چهارده‏ نفر گرد مى ‏آیند كه برخى از آنان زن مى ‏باشند كه بر هر جبّار و جبّار زاده اى پیروز مى ‏شود.

    روایت دوم- جابربن یزید جعفى، ضمن حدیث مفصلى از امام باقر علیه السلام در بیان برخى نشانه ‏هاى ظهور نقل كرده كه:

    و یجیى‏ء واللَّه ثلاث مأة و بضعة عشر رجلاً فیهم خمسون امراة یجتمعون بمكة على غیر میعاد قزعاً كقزع الخریف یتبع بعضهم و هى ‏الآیة الّتى قال اللَّه: أینما تكونوا یأت بكم اللَّه جمیعاً إنّ اللَّه على كلّ شى‏ء قدیر

    به‏ خدا سوگند، سیصد و سیزده نفر مى ‏آیند كه پنجاه نفر از این عدّه زن هستند كه بدون هیچ قرار قبلى در مكّه كنار یكدیگر جمع خواهند شد.

    این است معناى آیه شریفه: هرجا باشید خداوند همه شما را حاضر مى ‏كند. زیرا او بر هر كارى توانا است

    گروه دوم: زنان آسمانى

    دسته دوم، چهارصد بانوى برگزیده هستند كه خداوند براى حكومت جهانى حضرت ولى ‏عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در آسمان ذخیره كرده است و با ظهور اولین گروه از زنانى كه به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مى ‏شتابند، آن هایند كه در آن ایّام مى ‏زیسته ‏اند و همانند دیگر یاران امام علیه السلام به هنگام ظهور در حرم امن الهى به ‏خدمت امام علیه السلام مى ‏رسند. آن حضرت به همراه حضرت عیسى علیه السلام به زمین مى ‏آیند.

    ابو هریره از پیامبراكرم صل الله علیه و آله و سلم روایت كرده كه:

    ینزل عیسى بن مریم على ثمان ماة رجل و أربع مائة امرأة خیار من على الأرض و أصلح من مضى

    عیسى ‏بن مریم علیه السلام به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترین و شایسته ‏ترین افراد روى زمین فرود خواهد آمد.

    به ‏فرموده امام صادق علیه السلام: هر كه چهل صبح، دعاى عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر هم پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود.

    گروه سوم: رجعت زنان

    سومین گروه از یاوران حضرت بقیّة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف زنانى هستند كه خداوند به بركت ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آنها را زنده خواهد كرد و بار دیگر به دنیا رجعت خواهند نمود.

    این گروه دو دسته‏ اند: برخى با نام و نشان از زنده شدنشان خبر داده شده و برخى دیگر فقط از آمدنشان سخن به ‏میان آمده است.

    در منابع معتبر اسلامى نام سیزده زن یاد مى ‏شود كه به هنگام ظهور قائم آل محمّد عجل الله تعالی فرجه الشریف زنده خواهند شد و در لشكر امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف به مداواى مجروحان جنگى و سرپرستى بیماران خواهند پرداخت.

    طبرى در “دلائل الامامة” از مفضل ‏بن عمر نقل كرده كه امام صادق علیه السلام فرمود:

    “همراه قائم آل محمّدعجل الله تعالی فرجه شریف سیزده زن خواهند بود. گفتم: آنها را براى چه كارى مى‏ خواهد؟ فرمود: به مداواى مجروحان پرداخته، سرپرستى بیماران را به ‏عهده خواهند گرفت. عرض كردم: نام آنها را بفرمایید. فرمود: قنواء دختر رشید هجرى، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه، زبیده‏ ام خالد احمسیّه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنّیه. این گروه سیزده نفرى رجعت خواهند كرد و خداوند براى قدردانى از ایشان، به بركت امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف آنها را زنده خواهد كرد”
    امام زمان علیه السلام

    یك توضیح:

    در این روایت امام صادق علیه السلام از آن سیزده زن فقط نام نُه نفر را یاد مى ‏كند. در كتاب “خصایص فاطمیّه” به ‏نام “نسبیه” و در كتاب “منتخب ‏البصائر” به‏ “وتیره” و “أحبشیه” اشاره شده است.

    گروه چهارم : بانوان منتظر

    چهارمین گروه یاوران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، بانوان پرهیزكارى هستند كه پیش از ظهور حضرت بقیّة الله علیه السلام رحلت كرده ‏اند. در وقت ظهور، به ایشان گفته مى ‏شود: “امام تو ظاهر گشته است، اگر مایلى مى ‏توانى حضور داشته باشى".

    آنان نیز به اراده پروردگار زنده خواهند شد.

    رجعت زنان مربوط به گروه خاصّى نیست و هر بانویى خود را با خواسته ‏ها و شرایط زندگى در حكومت حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف تطبیق دهد ممكن است در آینده از رحمت خداوندى بهره ‏مند گشته، براى یارى امام عجل الله تعالی فرجه الشریف زنده شود.

    یكى از آن شرایط، خواندن “دعای عهد” است كه در فرد، نوعى آمادگى براى پذیرش حكومت آخرین ذخیره الهى ایجاد مى ‏كند.

    به ‏فرموده امام صادق علیه السلام: هر كه چهل صبح، دعاى عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر هم پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خداوند او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد.

    اقتباس از سایت موعود

    گروه دین و اندیشه – مهدی سیف جمالی

     

    موضوعات: ظهور, نجم ثاقب, نقش زنان در حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ع)  لینک ثابت



     [ 12:27:00 ب.ظ ]





    1 3 4 5 ...6 7

      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    حلال جمیع مشکلات است حسین شوینده ی لوح سیئات است حسین ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلاست جائی که سفینه ی نجات است حسین
     
     
    مداحی های محرم