همین سحر توبه کن !

ماه رمضان است و صحبت از سحرخیزی و سحر و دعا و استغفار خوشا به حال آن کس که وقت نورانی سحرش به انبان کردن شکم و له له زدن برای خواب نگذرد. سحر فرصتی است تا ما از منجلاب های هوس ها و عطش ها بگذریم و در دریای عشق محبوب تنی به آب معنویت بزنیم سحر همان زمانی است که خداوند متعال منتظر من و تو است تا از قیل و قال های درون و ندامت ها و سرزنش های خود از آن چه کرده ایم به آغوش پر مهرش بخزیم و اظهار عجز و ندامت کنیم  این همان زمانی است که باری تعالی از کسانی که غنیمتش میشمارند و حقش را ادا میکنند تجلیل میکند و گرامیشان میدارد. بیاید تا در این سحرهای نورانی تر بکوشیم که از همانها باشیم که خدا میخواهد و دوست میدارد. همان ها که در هنگام سحر توبه می کنند « وَ بِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ »1 ؛  آنها پیوسته در سحرگاهان استغفار مى کنند.

آنها در آخر شب که چشم غافلان در خواب است ، و محیط از هر نظر آرام ، قال و غوغاى زندگى مادى فرونشسته ، و عواملى که فکر انسان را به خود مشغول دارد خاموش است برمیخیزند، و به درگاه خدا مى روند، در پیشگاه معبود به راز و نیاز مى پردازند، نماز مى خوانند، و مخصوصا از گناهان خود استغفار مى کنند.

بسیارى معتقدند که منظور از استغفار در اینجا همان “نماز شب” است ، از این جهت که قنوت نماز وتر مشتمل بر استغفار است .

“اسحار” جمع “سحر” (بر وزن بشر) در اصل به معنى “پوشیده و پنهان” بودن است ، و چون در ساعات آخر شب پوشیدگى خاصى بر همه چیز حاکم است سحر نامیده شده است.

واژه “سحر” (بر وزن شعر) نیز به چیزى گفته مى شود که چهره حقایق را مى پوشاند و یا اسرار آن از دیگران پوشیده است .

در روایتى در تفسیر درّ المنثور آمده است که پیغمبر گرامى اسلام (صلى اللّه علیه و آله ) فرمود: ان آخر اللیل فى التهجد احب الى من اوله ، لان الله یقول و بالاسحار هم یستغفرون ؛ آخر شب براى تهجد (نماز شب) نزد من محبوبتر است از آغاز آن ، زیرا خداوند مى فرماید: پرهیزگاران در سحرگاهان استغفار مى کنند.

سحر فرصتی است تا ما از منجلاب های هوس ها و عطش ها بگذریم و در دریای عشق محبوب تنی به آب معنویت بزنیم سحر همان زمانی است که خداوند متعال منتظر من و تو است .

و در حدیث دیگرى از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم : کانوا یستغفرون الله فى الوتر سبعین مرة فى السحر؛ نیکوکاران بهشتى در نماز وتر به هنگام سحر هفتاد مرتبه از خدا طلب آمرزش ‍ مى کردند.

آنچه از اوصاف براى «متقین »  و «محسنین» در این آیات آمده اینست که توجه به خالق آن هم در ساعاتى که از هر نظر آمادگى براى راز و نیاز با او و حضور قلب فراهم است را از دست نمیدهند و همواره در کوشش مداومند، این زمانی است  که عوامل اشتغال فکر و انصراف ذهن به حداقل مى رسد.

سکوتی که باید هست و غافلان در خواب و مؤمن با معشوق در حال نجوا  او که میداند هر چه بکوشد در شکر و سپاس باز کم می آورد و به خاطر این ضعف توبه و استغفار میکند.

آیا سزاوار است که کفران کننده ای چون من و تو بی هیچ عذری سر بر بالین بگذاریم و فراموش کنیم آنچه کرده ایم آیا دگر بار سر از بالین بر خواهیم داشت یا سحر دیگری را خواهیم دید که استغفار کنیم  چه کسی میداند؟

عاشق اوست که با همه آبرو و عزّتش در نزد محبوب باز شیفته تر و حریص است برای نزدیکتر شدن پیامبر (صلى اللّه علیه و آله ) فرمود: الرکعتان فى جوف اللیل احب الى من الدنیا و ما فیها ؛ دو رکعت نماز در دل شب از دنیا و آنچه در آن است نزد من محبوبتر است!.

 منبع :سایت تبیان (نوشته فاطمه محمدی_گروه دین و اندیشه تبیان)

موضوعات: همه  لینک ثابت



[دوشنبه 1394-08-11] [ 12:24:00 ب.ظ ]