امام حسین(ع) شفیع کسانی نیست که مکتب او را وسیله گمراهی کرده اند.
علت اینکه در روایات داریم که امام حسین(ع) از خلق کثیری شفاعت می کند این است که در این جهان، مکتب امام حسین(ع) بیش از هر مکتبی موجب احیاء دین و هدایت مردم شده است. شفاعت امام حسین(ع) به این صورت نیست که برخلاف رضای خدا و اراده او چیزی را از خدا بخواهد. امام حسین(ع) شفیع کسانی است که از مکتب او هدایت یافته اند، او شفیع کسانی نیست که مکتبش را وسیله گمراهی ساخته اند.
از این نکته نباید غفلت ورزید که همان طوری که از قرآن کریم گروهی هدایت یافته اند و گروهی گمراه شده اند، از مکتب امام حسین(ع) نیز گروهی هدایت شده و گروهی گمراه گشته اند و این مربوط به خود مردم است.
خدا درباره مثل های قرآن می فرماید: «یضلّ به کثیرا و یهدی به کثیرا و ما یضلّ به الّا الفاسقین؛ به سبب قرآن، گروهی را گمراه می سازد و گروهی را هدایت می کند، و جز بدکاران را گمراه نمی سازد».
سلام برادر من این داستان رو تو فلش داخل ماشینم داشتم خیلی باش حال مکردم یه منبری اینو خیلی باسوز تعریف میکرد میشه صوتیشم بزارین که بتونیم تو ماشین گوش کنیم یاعلی
نامه الکترونیک چاپ
خاندان
سيد ابراهيم، معروف به «مجاب» و«ضرير کوفي»، فرزند محمد عابد و نوه امام موسي کاظم(عليه السلام) است.1 پدرش سيد محمد اهل فضل و عبادت بسيار بود. روزها را روزه مي گرفت و شبها را به عبادت خداوند مي گذراند. از اين رو به عابد معروف شد. هاشميه خدمتکار رقيه دختر امام موسي کاظم(عليه السلام) نقل مي کند:
محمد اهل طهارت و نماز بود. تمام شب را به وضو و نماز مي گذرانيد و صداي ريزش آبِ وضو، به گوش مي رسيد و به نماز مشغول مي شد. پس از مدتي که عبادت مي کرد، ساعتي مي خوابيد و باز وضو مي گرفت و به نماز مي ايستاد و… به همين حال تا بامداد به سر مي برد. هرگاه محمد را مي ديدم به ياد آيه قرآن مي افتادم که خداوند فرموده است: “کانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ”
سيد محمد، همراه برادرش سيد احمد، از جور بني عباس به شيراز پناهنده شد. سيد محمد در شيراز به نگارش قرآن مشغول شد و توانست از اجرت نگارش قرآن، هزار بنده آزاد کند. وي در شيراز فوت کرد2 و هم اکنون مزارش در ضلع شمال شرقي حرم مطهر شاهچراغ قرار دارد.
تاريخ ولادت ابراهيم و دوران کودکي او، از چشم مورخان پوشيده مانده است. ابراهيم مجاب، بنابر نقل تاريخ نگاران، اولين سيد فاطمي است؛ که به حاير حسيني هجرت کرد. وي در سال (247هـ.ق.) پس از هلاکت متوکل، خليفه سفّاک عباسي، و در دوران حکومت پسرش منتصر، کربلا را وطن خويش قرار داد. به همين سبب پسر بزرگش سيد محمد، به سيد محمد حائري مشهور شد.
سيد ابراهيم مجاب، جد اعلاي آل فايز است که امروزه به شاخه هاي (آل طعمه، آل نصرالله، آل ضياء الدين، آل تاجر، آل ساعد و آل سيد امين) تقسيم و معروف شده اند.
چرا به سيد ابراهيم، مجاب مي گويند؟
هنگامي که سيد ابراهيم به کربلا منتقل و به حرم حسيني مشرف شد، خطاب به قبر مطهّر امام حسين(عليه السلام) گفت: «اَلسَّلامُ عَلَيکَ يا أَبِي». صدايي شنيد که: و «اَلسَّلامُ عَلَيکَ يا وَلَدِي» لذا به مجاب؛ يعني کسي که او را پاسخ گفته اند، ملقّب شد.
يکي از فرزندان سيد ابراهيم درباره اين واقعه شعري سروده است:
من أين للنّاس مثل جَدِّي *** موسي أو ابن ابنه المجاب
اذ خاطب السبط و هو رمس *** جاوبه بأکرم الجواب
وقتي سيد ابراهيم درگذشت، او را در يکي از صحن هاي حرم مطهّر امام حسين(عليه السلام)دفن کردند، اما بعدها بر اثر توسعه حرم مطهّر که مقداري به مساحت بناهاي حرم افزوده شد، مرقد سيد ابراهيم در رواق غربي حرم قرار گرفت. شخصيتهاي بزرگي از علماي شيعه در رواق سيد ابراهيم مجاب دفن هستند که عبارتند از:
1. سيد عبدالله بحراني؛ صاحب کتاب «الافاضات الحسينيه» و «شرح مختصر النّافع علاّمه حلّي».
2. سيد محسن بن عبدالله بحراني.
3. عالم و شاعر، سيد محمد زيني حسيني.
4. سيد محمد بن محسن بحراني، صاحب کتاب «الفصول البهيّه في بعض اخبار الحجج المرضيه و هداية العباد».
5. سيد محمد مهدي آل طعمه.
پي نوشت ها:
1 . برخي منابع، ابراهيم مجاب را فرزند بلافصل امام موسي کاظم(عليه السلام) دانسته اند. (مراقدالمعارف، ج1، ص42) ولي بيشتر نسب شناسان اين قول را قبول ندارند. ابراهيم بن موسي کاظم(عليه السلام) همراه ابو السرايا، عليه مأمون قيام و يمن را فتح کرد، ولي پس از مدتي از سربازان مأمون شکست خورد و به مکه رفت. هنگامي که مأمون امام رضا(عليه السلام) را به شهادت رساند و از علويان رويگردان شد، قصد کشتن ابراهيم بن موسي را داشت، اما با شفاعت اطرافيان، از کشتن او صرف نظر کرد ولي براي اين که تحت نظر باشد، او را به بغداد فرا خواند، ابراهيم در بغداد فوت کرد و در کنار قبر پدرش امام موسي کاظم(عليه السلام) به خاک سپرده شد. (دائرة المعارف تشيع، ج1، ص281).
2. بنا به برخي از نقل ها، به شهادت رسيد. (شيراز در گذشته و حال، حسن بامداد، ص143).
با سلام و ادب
خیلی ممنون از راهنمایی و اطلاع رسانیتان، اجرتان با سیدالشهداع من این موضوع رو نمیدونستم، حتما اگر قسمت شد و دعوت شدم انشاالله به نیابت از شماهم قابل باشم نایب الزیاره میشم.
ان لقتل الحسین علیه السلام حراره فی قلوب المومنین لن تبرد ابدا
با سلام و خدا قوت
ایام سوگواری سید و سالار شهیدان را به شما و تمامی شیعیان جهان تسلیت عرض می کنم
اجرکم عندالله
زیبا بود عزیزم .
پای پیاده، هم پای جاده، ره می سپارم به عزم زیارت
مداحی جدید حاج میثم مطیعی برای پیاده روی اربعین
متن شعر:
پای پیاده، هم پای جاده، ره می سپارم به عزم زیارت
در کوله بارم، چیزی ندارم، غیر از دلی مست شوق شهادت
مولا
می خوام دلم پر از تو باشه
آقا
نخواه که از تو دل جدا شه
ای یار، دلدار، سالار
دلبسته یاد توام… وای وای وای
دربند و آزاد توام… وای وای وای
وای
نمی خوام بی تو زنده باشم
وای نخواه تا که از تو جدا شم http://sajedin.kowsarblog.ir/?p=287058&more=1&c=1&tb=1&pb=1
باسلام و اعاده ی احترام پیشکش شما دوستان وبلاگی عزیز
فرخنده میلاد باسعادت آن امام همام، امام علی بن موسی الرضا علیه السلام پیشاپیش برشما گرامیان مبارک و تهنیت باد
این بار با معرفی و مطالعه کتاب امام رئوف برگزیده ای از سیره امام رضا(ع) که دهمین جلد از مجموعه چهارده جلدی سبک زندگی است خدمت شما عاشقان رسیده ام :
سخن از سومین علی(ع) است، امام رضا(ع). همو که با میلادش پس از امیرالمومنین(ع) و امام علی بن الحسین(ع) نام علی(ع) برای سومین بار زنده شد و میراث آن امام همام گردید. او گذشته از نام ، هم کینه با امام علی(ع) نیز بود و به ابوالحسن ثانی ، مکنی شد. امام رضا(ع) پیشوای غرور آفرین شیعیان بود و مکتب تشیع و چراغ امامت را در دیگر سرزمین ها ، در خراسان بزرگ ، روشن نمود.
بخشی از متن کتاب :
ابر های تردید
حسن بن موسی میگوید :(همراه با ابوالحسن علیه اسلام به سوی زمین هایش رفتم .درآسمان ابری نبود .هنگامی که بیرون آمدیم فرمود : آیا لباس های بارانی با خود آورده اید ؟ به او گفتم : نیازی نیس زیرا ابری نیس که از آن بترسیم . سپس فرمود : ولی من با خود برداشتم و باران خواهد امد . زیاد حرکت نکرده بودیم که ابری امد و باران گرفت به طوری که بر خود ترسیدیم بجز امام علیه اسلام همه خیس شدند .
مولا علي(علیه السلام) : تحقيقات گشايش و آزادگي در عدل است و کسي که محيط عدل و داد در نظرش تنگ آيد عرصه جور و ستم بر وي تنگتر خواهد بود .
الحديث جلد 2 صفحه 265
با سلام و عرض ادب و احترام به شما دوستان عزیز کوثر بلاگی
پیشاپیش میلاد هشتمین امام، هفتمین قبله و دهمین کشتی نجات، آقا امام رضا (ع) و دهه کرامت بر شما عزیزان مبارک باد.
از عرش سلام سرمدی آوردند
آیینه ی حُسن سرمدی آوردند
با آمدن رضا (ع) از باغ بهشت
یک دسته گل محمدی آوردند
کتاب مد نظر بنده برای معرفی این مناسبت مبارک، کتاب امام رضا علیه السلام از ولادت تا شهادت در کتاب عیون اخبار الرضاعلیه السلام هست که در قالب گفت و گو با شیخ صدوق(ره) توسط آقای طاهر خوش تهیه و مکتوب شده است.
اثر حاضر از معتبر ترین و جامع ترین منابع روایی شیعی درباره ی زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه سلام و سخنان گور بار ایشان است و ترجمه ها و شرح های فراوانی بر آن نگاشته شده است. این اثر مانند دیگر آثار شیخ صدوق از ارزش و اعتبار خاصی بین کتاب های شیعی برخوردار است .
هدف از تخلیص این کتاب توسط نگارنده معرفی شیخ صدوق و کتاب عیون اخبار الرضا علیه سلام است که در قالب گفت و گو با متنی روان وشیوا برای نسل جوان به نگارش آمده است .
جهت اطلاعات بیشتر پیرامون جزئیات کتاب به لینک زیر مراجعه کنید http://www.baharnashr.ir/bookdetails.aspx?bookcode=500
خوشحال میشویم به وبلاگ ما هم مراجعه کنید http://blog-208.kowsarblog.ir/
در پناه حق
سلام
بیشتر از بازی از میزان فعالیت و تلاش و آگاهی آنها در جهت رسیدن به اهدافشان - اگرچه شوم- متاثر شدم. ما برای رسیدن به اهداف به حقمان چه کردیم؟
موفق باشید
سلام
عزیز بزرگوار
وقتی ما می شنویم یا می خوانیم مولانا« مولای من» امام عصر« عج» در ذهنمان تداعی می شود.
بنابراین بگذاریم این واژه با همان تداعی زیبا بماند. برای همین بگوییم و بنویسیم هفت پند مولوی .
سرافراز باشی
با عرض سلام و احترام
وبلاگ بسیار عالی و با محتوای مفیدی دارید…
به امید موفقیت بیشتر…
لطفا از وب سایت عفاف و حجاب بازدید نمایید…
در صورت امکان ما را در وبلاگ خود لینک نمایید…
با تشکر فراوان از شما…
با سلا م
دهه ی کرامت و تولد حضرت معصومه (سلام الله عليها) و برادر گرامیشان امام رضا عليه السلام ، اسوه ی بخشش را بر تمامی مسلمین جهان تبریک عرض می نماییم.
مهر و وفایی که خواهر مهربان و دلداده را به هجرت وادار نموده و غربت و بیماری و مرگ در فصل جوانی را برای او آسان کرده است.
مهربانی که جز در مورد امام حسین و حضرت زینب (علیهماالسلام) سابقه ندارد . دهه کرامت تداعی کننده عزم و قاطعیت و اراده آهنین زنان بزرگ و بانوان والامقام و گرانقدر جهان میباشد.
تمام مفاهیم سازندهای که ما در فرهنگ اسلامی داریم در این دهه تداعی میشوند چرا که حرم حضرت معصومه و امام رضا (علیهماالسلام) کانون دعا و قرآن و نیایش و … است.
پشتيباني وبلاگ فانوس
یعنی خیلی مزخرف بودش مطلب ودلیل حرام بودن ماهی بدون فلس من به عنوان یک محقق شیلاتی کلی خندیدم مگه ماهی مثانه داره دلیلش این نیستش گربه ماهی تو رودخانس و در عمق کم صید میشه ولی حرامه پ؟لک نداره چرا؟جواب بدین؟
زیبا بود
واقعا بعضی ار اعداد آزاردهنده هستند مثل سن و سایز و قد و وزن مخصوصا برای خانمها!!
حقیقت آرامش، دیدن زیبایی های واقعی زندگی است.
انشالله در این شب های عزیز توفیق درک زیباییهای حقیقی را درک کنیم.
تو سایت افسران جوان جنگ نرم این مطلب گذاشته شده بود و یک نفر درموردش نظر داد و این مطلب خیلی جالب مورد بحث قرار گرفت براتون میذارمش تا بخونید .
saberali ۲
حالا اگه این ماهی های بدون پولک رو آوردیم تو استخرهای کم عمق که دیگه ادرارشون رو حبس نکنند حلال میشند
bidemajnoon ۲
ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﺍﻭﻝ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻴﻤﻮﻧﻨﺪ ﻳﺎﻧﻪ?ﺑﻌﺪﻓﻜﺮ ﺣﻠﺎﻝ و ﺣﺮﻭﻣﺶ ﺭﻭ بکنید
saberali ۱
استخرش رو با پمپ جریان میدیم که زنده بمونن….حلال شد
persiaprince ۱
بچه کجایی ؟ :|
saberali ۱
استخر
persiaprince ۱
پس این همه نمک از کجا میاد؟!
جواب حرفت اینه که یکی از دلایل حرام بودن این نوع ماهی ها هست…و القاء اعتماد به حرام و حلال بودن احکام دینی هست…
bidemajnoon ۱
ﻫﻨﻮﺯ ﻓﺘﻮﺍﻳﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﺻﺎﺩﺭ ﻧﻜﺮﺩﻡ.
ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻭﻝ ﺷﻤﺎ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻛﻨﻴﺪ ﺍﻛﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻮﻧﺪﻧﺪ ﺑﻌﺪ ﻓﺘﻮﺍﺷﻮ ﻣﻴﺪﻡ.
saeid1369 ۲
مثل اینکه بگی من خوک رو میارم توی حیاط خونم پرورش میدم ونمزارم کثافاتش رو بخوره و همیشه هم تمیزش نگه می دارم!!!
:)))))))))
saberali ۱
بهله دقیقا…..پس علت حرمت گوشت خوک تغدیه از نجاستش نیست
saberali ۲
دلیل یعنی اینکه اگر بود معلول همیشه هست و اگر نبود معلول نیست
وقتی گاهی باشه دلیل نیست میتونه حکمتی ….چیزی …باشه
حرف من اشکال به اصل حرف شماست: ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ ﻋﻠﻢ نیز یکی از ﻣﻮﯾﺪ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﺩﯾﻦ ﻣﺎﺳﺖ….
اگر این علم فردا گفت که اون ماهی ها از این ماهی ها که فلس دارند بهتره جای حلال و حرام تغییر میکنه…..یا اگه گفت این ماهی های بدون فلس رو اگه با فلان مواد شستشو دهیم یا پختش به اینگونه باشه ضرر نداره حلال میشه و یا….
علم میتونه موید باشه ولی علم داریم تا علم ….این علم از اتفاق و شاید جلوتر نمیتونه بیاد
این مطلب رو هم بخونید جالبه
در رابطه با حلال و حرام بودن تمام جانوران دریایی هست . امیدوارم مفید باشه .
منبعش هم سایت تیبیان هست .
وقتی سخن از بایدها و نبایدهای دین یا همان حلال و حرام به میان می آید انتظار طرح دو دسته سوال می رود:
دسته اول که سوال از چرایی احکام و درخواست دلیل عقلی و علمی برای احکام است را سوالات مشترک بین همه احکام نام نهادیم و در مقالات قبل مانند مقاله «دلیل عقلی برای احکام شرعی» به آنها پاسخ دادیم.
خلاصه آنچه بیان شد این بود:
اگر بپرسند: چرا ما این کار را باید و آن کار را نباید انجام دهیم (این برای ما واجب است و آن حرام)؟ جواب می دهیم چون خدا که خالق و پروردگار ما است چنین فرموده است.
اگر بپرسند: چرا خدا چنین فرموده است (این را حرام و آن را واجب کرده است)؟ جواب می دهیم نمی دانیم.
بله؛ اجمالا این را می دانیم:خداوندی که دانا و حکیم است هیچ دستوری را بی دلیل صادر نمی کند ؛ اما دلیل تک تک بایدها و نبایدها چیست؟ او نگفته است و ما هم نمی دانیم؛ فقط می دانیم که قطعا بی دلیل نیست؛ مانند دستور پزشک که مجموعه ای از بایدها و نبایدها است. ما با اینکه دلیل تک تک دستورهای او را نمی دانیم ولی چون یقین داریم بایدها و نبایدهای او بی دلیل نیست عقل حکم می کند به تمام دستورهای او عمل کنیم. (توضیحات بیشتر را در مقالات قبلی مطالعه بفرمایید.)
دسته دوم سوالها، پرسشهای اختصاصی و مربوط به یک موضوع خاص است که در این نوشته برآنیم به سوالهای اختصاصی مربوط به گوشتهای حرام که از سوی خوانندگان محترم مطرح شده است پاسخ دهیم. با این توضیح که سعی شده سوالات کاربران محترم با حفظ محتوا به شکل چکیده سوال مطرح شود.
سوال اول: در گوشت خرچنگ و بسیاری از آبزیان هیچ ماده مضری برای انسان وجود ندارد ؛ پس چرا اینها حرام شده اند؟
پاسخ: دلیل حرام بودن خرچنگ و آن دسته از آبزیانی که در اسلام خوردن گوشتشان حرام است؛ دلیل نقلی است؛ نه دلیل عقلی یا همان دلیل علمی تجربی.(توضیح دلیل عقلی و نقلی را در مقالات قبل بخوانید.) ؛ بنابراین حتی اگر ثابت هم شود که خرچنگ نه تنها برای بدن انسان ضرر ندارد بلکه برای آن کاملا مفید هم هست باز خوردن آن حرام خواهد بود.
این را هم باید در نظر داشت که اگر به فرض، علم امروز می گوید خرچنگ هیچ ضرری برای انسان ندارد ممکن است فردا با تحقیقات پیشرفته تری بگوید که در خرچنگ و هر آنچه که خوردنش در اسلام حرام شده ماده ای وجود دارد که برای انسان بسیار مضر است و این احتمال بعیدی نیست. هر چند دلیل ما در این باره، دلیل نقلی است نه تجربی آزمایشگاهی.
سوال دوم: وقتی گفته می شود که ماهیان فلس دار حلال هستند؛ پس چرا خرچنگ هم که روی بدنش نوعی فلس دارد حرام است؟
پاسخ: پاسخ این سوال در خود آن نهفته است. وقتی گفته می شود در بین آبزیان و حتی دو زیستان فقط ماهی فلس دار حلال است این یعنی آن حیوان آبزی یا دو زیست باید دو شرط داشته باشد اول اینکه ماهی باشد ؛ دوم اینکه فلس داشته باشد. روشن است که خرچنگ با اینکه آبزیست ؛ اما ماهی نیست ؛ یعنی شرط اول را ندارد ؛ پس حرام است. [1]
سوال سوم: خداوند متعال در آیه 96 سوره مائده فرموده است: أُحِلَّ لَكُمْ صَیْدُ الْبَحْرِ وَ طَعَامُهُ مَتَاعًا لَّكُمْ ؛ یعنی صید و خوردن آنچه که در دریا هست(تمام آبزیان) برای شما حلال است ؛ پس چرا گفته می شود برخی از آنها مانند خرچنگ حرام گوشت هستند؟
پاسخ:
1.استنباط حکم شرعی از آیات و روایات نیازمند به دانش و تخصص خاصی است که همه از آن برخوردار نیستند برای همین است که ما موظفیم برای شناخت احکام دین (بایدها و نبایدها) به متخصصین مربوطه مراجعه کنیم.
2. کارشناس استنباط احکام آنچه که در آیات و روایات آمده است (و نه فقط قرآن) را روشمند به کار می گیرد و تلاش می کند حکم خدا را در آن موضوع خاص از این منابع دینی به دست آورد.
3.بسیار یافت می شود که حکمی در قرآن نیست مانند نجس بودن سگ و یا اگر هست در ظاهر، حکم حلال یا حرام بودن آن کلی است اما وقتی به روایات مراجعه می کنیم پاسخ دقیق معلوم می شود که مثلا سگ هم نجس است و آن حکم به آن شکل کلی که ما فکر می کردیم نبوده است.(نمونه ای در پاسخ چهارم آمده است)
4. با دقت در ادامه آیه معلوم می شود که این آیه اصلا نمی خواهد بگوید آبزیان حلال هستند یا نه ؛ این آیه مربوط به حاجیان است که در آن دو حکم از احکام احرام بیان شده است: اول اینکه به افراد در حال احرام، اجازه می دهد از دریا صید کنند و بخورند؛ یعنی این کار (صید آبزیان) برای آنها حرام نیست؛ دوم اینکه حق ندارند حیوانات خشکی را صید کنند؛ یعنی این کار (صید حیوانات خشکی) برای آنها حرام است؛ اما اینکه کدام آبزی برای آنها حلال است و کدام حرام در آیه سخنی از آن به میان نیامده است؟ وقتی به روایات مراجعه می کنیم پاسخ روشن می شود و این هم کار کسی است که در این رشته متخصص است؛ برای همین است که می گوییم کار استنباط احکام و فهم این چنینی از آیه و روایات را باید به متخصص دین واگذار کرد و احکام را از او پرسید.
از اینجا پاسخ کسانی که کارشناس نیستند و می گویند ما این حکم (حرمت) را قبول نداریم و به نظر ما حکم فلان گونه است نیز روشن می شود.
همه عقلای عالم قبول دارند که اظهار نظر در هر رشته ای نیازمند تخصص است؛ اما برخی را چه می شود که با قیافه ای اندیشمندانه این اصل عقلی را زیر پا نهاده و با اینکه هیچ سر رشته ای در علم دین ندارند به راحتی به خود اجازه می دهند که در حوزه دین اظهار نظر کنند و بگویند به نظر من این حلال است و آن حرام ؛ داستان وقتی جالب تر می شود که این افراد برای همین اظهارنظرهای غیر کارشناسانه و غیرعقلائیشان مورد تشویق برخی همردیفان خود قرار می گیرند.
سوال چهارم: از آیه 14 سوره نمل که فرموده است: وَ هُوَ الَّذِى سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا ؛ فهمیده می شود که خوردن گوشت تمام حیوانات دریایی حلال است.
پاسخ: معنای آیه شریفه این است: خداوند همانی است که دریا را به خدمت شما درآورد تا از آن، گوشت تازه بخورید. به نظر شما از کجای آیه فهمیده می شود که هر چه در دریا زندگی می کند خوردنش برای انسان حلال است؟ «لحم طری» یعنی گوشت تازه ؛ نه هر گوشتی که در دریا هست. حالا سوال می شود کدام گوشت؟
اهل بیت (علیهم السلام) که بیانگر قرآنند[2] پاسخ ما را می دهند:
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
كُلْ مِنَ السَّمَكِ مَا كَانَ لَهُ فُلُوسٌ وَ لَا تَأْكُلْ مِنْهُ مَا لَیْسَ لَهُ فَلْسٌ ؛ از ماهی ایی می توانی بخوری (بر تو حلال است که بخوری) که فَلس (پولک) داشته باشد و از ماهی ایی که فَلس ندارد نخور (بر تو حرام است که بخوری) [3]
سوال پنجم: آیا استفاده مختصر برای امور پزشکی از گوشت حیوان حرام گوشت مجاز است؟
پاسخ: اگر درمان بیماری، فقط به خوردن و یا نوشیدن حرامی وابسته باشد به مقداری که ضرورت دارد خوردن یا نوشیدن آن، مانعی ندارد.
سوال ششم: من در استرالیا زندگی می كنم و كانگرو می خورم. فكر می كنم چون كانگرو در عصر نزول قرآن در سرزمین رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نبوده است پس حكم حلال و یا حرام بودنش را هم صادر نکرده است.
پاسخ:
1. حکم حلال و یا حرام بودن چیزی را فقط خداوند صادر می کند و بس. از این رو اگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و دیگر اهل بیت (علیهم السلام) حلال و یا حرامی را بیان کرده اند؛ حکم خدا را بیان کرده اند و نه حکم خودشان را.[4]
2 خداوند متعال که خود، خالق کل شیء است و بر هر چیزی هم که خلق کرده عالم است علمش محدود به حیوانات عربستان نمی شود. پس اگر حکمی را اراده کرد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) آن را بیان کردند آن حکم محدود به مکان و یا زمان خاصی نمی شود و این است معنای جهانی و همیشگی بودن دین اسلام.
3.در حکم مربوط به حیوانات خشکی وقتی گفته می شود این چند حیوان حلال گوشت هستند و بقیه حرام گوشت؛ منظور هر حیوانی است که خدا خلق کرده چه در عربستان باشد چه در استرالیا چه انسان آن را کشف کرده باشد و چه بعدها آن را کشف کند.
پی نوشت ها:
1. میگو با اینکه ماهی نیست اما دلیل نقلی داریم که حلال است ؛ بنابراین خوردن آن جایز است.
2.آیات 44 و 64 سوره نحل
3. من لا یحضره الفقیه 3/323
4.آیات 3-4 سوره نجم و44-46 سوره حاقه
سلام .
لطفا این متن رو بخونید کلا در مورد خوردن انواع ماهی هست .
.
خودم هم از جایی این مطلب رو پیدا کرم . برام جالب بود گذاشتمش توی وبلاگم .
این مطلب رو میتونید از سایت های ؛ ویسگون ٬افسران جوان جنگ نرم ٬جویزر و در آخر جستجوی گوگل بزنید تحقیق دانشمندان اروپایی در رابطه با ماهیان بدون فلس .دنبال کنید .
به طور كلی با توجه به این كه خداوند، عالِم به تمام اسرار جهان است و از آنچه برای زندگی انسان ها مفید است و در جهت سعادت و خوشبختی میباشد، آگاه است، از طرف دیگر انسان ها از تمام اسرار جهان آگاهی ندارند و حتی به چیزهایی كه سعادت و خوشبختی انسان ها در گرو آن است و آنچه بر ایشان مفید است یا مضر، اطلاع كامل ندارند، از این جهت نیاز به دین و شریعت و آمدن پیامبران است. آنچه از طرف خداوند تشریع شده و از طریق پیامبر ابلاغ شده است، برای كسی كه ایمان به علم و حكمت الهی دارد، همه در همین جهت سعادت بشری است. در این میان انسان میتواند به حكمت و اسرار بعضی از آنها آگاه شود و از بعضی دیگر آگاهی نمی یابد، زیرا اصولاً با توجه به نقص فهم و معارف بشری و تدریجی بودن آنها و تغییر پذیری شناخت بشری، دین و احكام دینی تشریع شده است.
بدون شك غذاها و خوراكی هایی كه تحریم شده همچون سایر محرّمات الهی، فلسفة خاصی دارد و با توجه كامل به وضع جسم و جان انسان با تمام ویژگی هایش تشریع شده است. در روایات اسلامی نیز زیان های بعضی از آنها بیان شده و پیشرفتهای علمی بشر پرده از روی آن برداشته است.
به طور كلّی فلسفة حلال ها و حرام ها در آیة 157 سورة اعراف در ادامة وظائف و خصوصیات پیامبر آمده است: “و یحلّ لهم الطّیبات و یحرّم علیهم الخبائث؛ آنان كه از فرستادة خدا (پیامبر امّی) پیروی می كنند؛ پیامبری كه صفات او را در تورات و انجیل می یابند و آنها را به معروف دستور میدهد و از منكر باز می دارد. پاگیزه ها را حلال می شمارد و ناپاك ها را تحریم میكند و بارهای سنگین و زنجیرهایی را كه بر آنان بود (از دوش و گردنشان) بر می دارد".
از این آیه استفاده میشود كه دعوت پیامبر با فطرت سلیم هم آهنگ است و طیبات و آنچه را كه طبع سلیم می پسندد، بر مردم حلال كرده و آن چه را كه خبیث و تنفّر آمیز می باشد، تحریم كرده است.[1]
در آیة 4 سورة مائده آمده است: “یسئلونك ماذا أحلّ لهم قل أُحلّ لكم الطیّبات؛ ای پیامبر، از تو می پرسند چه چیزی برای آنان حلال شده است بگو: چیزهای طیّب و پاكیزه حلال شده است".
از مجموع این مطالب نتیجه می گیریم كه آنچه در اسلام تحریم شده، خبیث و پلید بوده و دارای زیان هایی برای جسم یا روح بوده و آنچه كه حلال شده، پاكیزه و برای جسم و روح مفید بوده است. امّا تطبیق این نتیجه بر مصادیق آن و اثبات این كه گوشت خوك، سگ، خرگوش، پلنگ، گربه یا كوسه ماهی پلید است، شاید قدری مشكل باشد.
البته در مورد برخی، دانش امروزی به نتیجه های خوبی دست یافته اما برخی موارد هنوز نامعلوم است. اسلام در مورد حلال یا حرام كردن قصد خیر برای انسان ها داشته و نمی خواسته مردم را درحرج و گرفتاری بیاندازد، بلكه آنچه به حال انسان مفید بوده حلال كرده و آنچه كه به حال انسان غیر مفید بوده، حرام كرده است. ما با این پیش فرض باید در مورد برخی از حلال و حرام ها داوری كنیم.
در مورد حیوانات دریایی و آبزیان قرآن میفرماید: “و هو الّذی سخّر البحر لتأكلوا منه لحماً طریّاً و تستخرجوا منه حلیةً تلبسونها و تری الفلك مواخر فیه و لتبتغوا من فضله و لعلّكم تشكرون؛[2] او خدایی است كه دریا را برای شما مسخّر كرد تا از گوشت تازه آن استفاده كنید و از زیورهای آن (مانند دُر و مرجان و صدف و …) استخراج كرده تا تن را بیارایید و كشتی ها در آن برانید تا از فضل خدا روزی طلبید. امید است كه شكر گزار باشید".
در جای دیگر میفرماید: “و ما یستوی البحران هذا عذبٌ فراتٌ سائغٌ شرابه و هذا ملح أجاج و من كلّ تأكلون لحماً طریّاً و تستخرجون حلیة تلبسونها و تری الفلك فیه مواخر لتبتغوا من فضله و لعلّكم تشكرون؛[3] هرگز آن دو دریا كه آب آن یك گوارا و شیرین و آب دیگری تلخ و شور است یكسان نیستند. با وجود این شما از هر دو گوشت تازه تناول می كنید و زیورها از آن استخراج كرده كه در پوشش و زینت از آن استفاده می كنید و در آن كشتی ها سوار می شوید تا از فضل خدا بهره مند شوید و امید است كه شكرگزار باشید".
بنابراین از دیدگاه قرآن دریا یكی از منابع تغذیة انسان ها است. در دریاها انواع حیوانات دریایی وجود دارند همچون خشكی كه انواع حیوانات در آن زندگی میكند. در دریا برخی از ماهیان گوشت خوار هستند و ماهی های دیگر را می خورند و برخی حكم حیوانات شكاری در خشكی را دارند. از بین انواع ماهی ها سالمترین و بهترین ماهی ها، ماهی هایی است كه فلس دار باشند. پولك ها روی این گونه ماهی ها مانع بزرگی در برابر نفوذ بسیاری از ذرّات هستند.
تقریباً نصف ماهی های صید شده به مصرف خوراك می رسند. نام ماهی های حلال در ایران عبارت است از: آزاد، قزل آلا، كولی سفید، سیم، كپور، حشام، حاش، كوله، تلاجی، لامی، اردك ماهی، كفال، سوف، سیاه كولی و سفید كولی.
ماهی های حرام عبارتند از: سه خاری، گرزك، فوگل، اسب ماهی، ارّه ماهی، لقمه ماهی، تاس، اوزون بورون و شیپ ماهی.[4]
در روایات از زیاده روی در خوردن ماهی مذمت شده و آن را باعث آب شدن بدن یعنی لاغر شدن دانسته است. از امام كاظم(ع) نقل شده: “السمك الطرّی یذیب شحم العینین"، یا فرمود: “السمك الطّرّی یذیب الجسد؛1[5] خوردن ماهی تازه چربی چشمها و گوشت بدن را ذوب میكند".
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: “لاتدمنوا أكل السمك فإنّه یذیب الجسد؛[6] از خوردن ماهی به طور مداوم خودداری كنید، چون بدن را ضعیف میكند".
1 - تفسیر نمونه، ج6، ص 397.
2 - نحل (16) آیه 14.
3 - فاطر (35) آیه 12.
4 - دکتر رضا پاک نزاد ، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج8، ص 109 به بعد ، با تلخیص و اضافات.
5 - وسائل الشیعه، ج17، ص 54، باب 37.
6 - همان، ص 56، باب 38.