شيعه بودن با تنبلى و آسان گيرى قابل جمع نيست
شيعه كسى است كه بر خودش سخت ميگيرد تا بر خلق خدا آسان بگذرد.
” طال ما اتكؤوا على الارائك وقالوا نحن من شيعة علي”
ميفرمايد خيلى وقت است كه اينها تكيه ميدهند بر مبل ها و صندلى ها و پشتى ها و ميگويند ما شيعه على هستيم.
اينها موقع تكيه دادن شيعه اند، در مجالس شيعه اند، خيلى تعبير عجيبى است از
امام كاظم (سلام الله عليه) ، ميفرمايد خيلى از اين افراد هستند كه تكيه ميدهند و پايشان را روى پا مى اندازند و ميگويند ما شيعه على هستيم،
” انما شيعة على من صدٓق قوله فعله”
شيعه على كسى است كه رفتار و سبك زندگى اش، حرفهايش را تاييد كند، شعارها و ادعاهايش در زندگى اش ديده شود.
معنى اين حرف اين است كه در مجلس روضه نميشود فهميد چه كسى شيعه هست وچه كسى نيست،در بازار ببين چه كسى شيعه هست و چه كسى نيست، در عالم سياست شيعه واقعى را بشناس، در صحنه عمل دنبال شيعه بگرد، در مجلس روضه كه همه شيعه اند.
روز عاشورا كه همه سياه ميپوشند.
بله اينها دوستداران اهل بيت هستند اما دوستدارانى كه امام سجاد فرمود…
يكى از اصحاب امام سجاد (ع) در صحراى عرفات ، بعد از دعاى عرفه به حضرت گفت كه ، چقدر عرفه معنوى و نورانى و باحال است و ماشاءالله چقدر مسلمانان و چقدر از پيروان اهل بيت اينجا هستند
امام سجاد حرف عجيب و تلخى زدند و به او گفتند من اين مطلب را فقط به تو ميگويم، “من در اين صحرا جز خوك و بوزينه نميبينم". بايد بگردم ميان اين خوك ها و بوزينه ها كه ظاهرا مسلمان هستند، تا انسان پيدا كنم، زندگى ها به سبك خوك و بوزينه است ، زندگى ها به سبك گرگ و سگ است. همه ظاهرا مسلمانند ، عبادات را انجام ميدهند، ظواهر مذهبى است، اما در باطن كسى اهل عمل نيست.
“غدير جمع بندى يك تاريخ” سال٩٠
«حسن رحیم پور ازغدی »
[یکشنبه 1393-05-26] [ 10:37:00 ب.ظ ]