مهمان کربلا
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   






موضوعات

  • همه
  • همه
  • سفارش های بزرگان
  • داستان های کوتاه
  • نکته های ناب قرانی
  • عفاف و حجاب
  • ظهور
  • اطلاعات عمومی
  • به یاد شهدا ...
  • نماز
  • تربیت فرزند شیعه
  • فرزند پروری
  • سلامتی
  • شهدای و ایثار گران حوزوی
  • بزرگان حوزه
  • شعر
  • شناخت اهل بیت
  • طب سنتی
  • آشپزی ( کیک )
  • طنز
  • غدیر
  • عکس و حرف
  • اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ و ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺳﺎﻟﻢ
  • جوان و جوانی
  • ﺯﻧﺎﻥ و ﻛﺮﺑﻼ
  • ﻭﻻﻳﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻮﺭا
  • خداوندا
  • زندگینامه
  • احکام بانوان
  • متن ادبی
  • آشپزی ( انواع غذا )
  • آشپزی ( نکته ها )
  • کلیپ
  • دانلود
  • همسرداری
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • آشپزی ( نوشیدنی ها )
  • رمضان
  • آشپزی ( آش ها)
  • عروسک بافی
  • مناسبت ها
  • لبخند های پشت خاکریز
  • معرفی کتاب
  • حدیث
  • احادیث
  • احادیث اخلاقی
  • ائمه اطهار
  • آشپزی
  • سوپ ها
  • ماه محرم
  • دهه چهارم
  • عدل الهی
  • نشانه های مؤمن چیست ؟
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • جنگ نرم
  • رشد و خود سازی
  • داروخانه معنوی
  • متفرقه دینی
  • کودک و سیسمونی


  • دی 1403
    شن یک دو سه چهار پنج جم
     << <   > >>
    1 2 3 4 5 6 7
    8 9 10 11 12 13 14
    15 16 17 18 19 20 21
    22 23 24 25 26 27 28
    29 30          




    آخرین مطاب






    آمار

  • امروز: 277
  • دیروز: 28
  • 7 روز قبل: 392
  • 1 ماه قبل: 1832
  • کل بازدیدها: 471421




  • خبرنامه





    کاربران آنلاین

  • نورفشان
  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
  • بتول منصوریان




  • لبخند های پشت خاکریز

    مهدویت امام زمان (عج)



    بازی های دفاع مقدس

    مهدویت امام زمان (عج)



    کرامات و داستان های ائمه اطهار

    آیه قرآن



    دانشنامه امام علی

    آیه قرآن



    اولین های دفاع مقدس

    وصیت شهدا



    جستجو





    ذکر ایام هفته

    ذکر روزهای هفته



    وصیت نامه موضوعی شهدا

    وصیت شهدا



    روز شمار غیبت





    معرفی صفحه وبلاگ به یک دوست






    بازی تمرکز حواس





    جستجو

    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت




    رتبه



      زن منتظر در جهان معاصر   ...

    رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از بانوان نخبه اشاره كردند: «ميتوان اميدوار بود كه در طول زمان - ميان‌مدت يا بلندمدت - آن چيزى كه امروز ميتوان آن را بحران مسئله‌ى زن در دنيا دانست، حل شود. آن دو چيز، يكى عبارت است از نگاه غلط و بد فهميدن جايگاه زن و شأن زن در جامعه؛ كه اين نگاه و اين بدفهمى از غرب شروع شده و خيلى هم قديمى و ريشه‌دار نيست…» گفتار زیر از حجت‌الاسلام و المسلمین میرباقری درباره نقد نگاه غرب به زن و لزوم بازتعریف نقش زن مسلمان براساس الگوی «انتظار» است:

    مأموریت ما
    برای این‌كه بتوانیم الزامات «انتظار» را در حوزه‌ی مسئولیت و مأموریت بانوان درك كنیم، چند نكته لازم به پیگیری است؛ اول، اهدافی را كه در انتظار دنبال می‌كنیم چیست؟ مأموریت ما به اندازه‌ی هدفمان است. اگر هدف‌ ما كوچك تعریف شد، مسئولیت و مأموریت‌های ما هم مسئولیت‌های كوچكی خواهد بود.

    دوم، مقیاس تحول عصر ظهور چیست؟ آیا تحولی در حوزه‌ی زندگی خصوصی انسان‌هاست؛ یعنی آیا تنها در حوزه‌ی زندگی خصوصی و شخصی انسان‌ها معنویت جریان پیدا می‌كند؟ و یا این‌كه تحولی فراگیر، هم نسبت به حوزه‌ی خصوصی و هم زندگی اجتماعی انسان‌ها آن هم در مقیاس جامعه‌ی جهانی است؛ یعنی تمامیت جامعه‌ی جهانی با یك تحوّل شگرف و عظیم روبرو می‌شود و در مجموعه‌ی حیات بشر یك تحوّل همه‌جانبه اتفاق می‌افتد. معنای حیات طیبه همین است كه كلّ جامعه‌ی جهانی به یك مرحله‌ی جدیدی از حیات، زندگی، احساس، درك و مطالبه می‌رسد.

    اگر فرض كنیم انتظار ما به معنای حركت در مسیر یك چنین تحوّل عظیمی است، در هر حوزه‌ای كه بخواهیم لوازم این انتظار را دنبال كنیم، باید برنامه‌ای برای تحول همه‌جانبه داشته باشیم. نمی‌شود بگوییم منتظر یك چنین تحول عظیمی هستیم ولی اقدامات ما معطوف به حوزه‌ی خصوصی و زندگی شخصی خودمان است، نه این‌كه ما نباید برای این حوزه تلاش و جدّیت داشته باشیم. حتماً باید خودسازی كنیم و تلاش كنیم كه اگر منتظر تحقّق ظهور و گسترش و بسط ولایت حقّه در حیات هستیم، مناسبات و اقتضائات آن را در زندگی خصوصی خودمان ایجاد كنیم، ولی مأموریت ما گسترده‌تر از ایجاد یك تحوّل در حوزه‌ی زندگی خصوصی است.

     

    موضوعات: نجم ثاقب, مسئولیت زنان در جامعه منتظر و زمینه سازی ظهور  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1394-03-21] [ 08:13:00 ق.ظ ]





      زنان عصر ظهور   ...

    زنان عصر ظهور

    همانطور که زنان در تاریخِ حماسه ها و قیام ها نقش چشمگیری داشتند و پیام آور حضورِ توأم با عزّت و عفّت بوده اند در حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام نیز برای گسترش فرهنگ اسلامی و تبیین خطوط اصلی دین و آموزش معارف الهی نقش برجسته ای برعهده دارند.

    وجود ۵۰ زن از میان ۳۱۳ نفر از یاران برجسته و فرماندهان آن حضرت مؤید این مطلب است. امام باقر علیه السلام می فرماید: «به خدا سوگند ۳۱۳ نفر بدون وعده پیشین گرد می آیند. در میان آنها ۵۰ نفر زن هستند» یا در جای دیگر امام صادق علیه السلام نیز از زنان همراه حضرت مهدی علیه السلام نام برده و می فرماید: «آنان مجروحان را مداوا می کنند و از بیماران جنگی پرستاری می نمایند چنانچه زنان در زمان پیامبر همراه او بودند….»

    این دو روایت حکایت از آن دارد که وجود زنان بین یاران حضرت امری حتمی است. حال جا دارد بر اساس روایات حضور و نقش این زنان را از نظر زمان و موقعیت بررسی کنیم.

    زنان عصر ظهور

    زنانی هستند که در ایام ظهور حضرت زندگی می کنند که از جمله آنها همان ۵۰ زنی است که در روایت به آنها اشاره شده و جزء افراد اصلی سپاه حضرت هستند. آنها به هنگام ظهور در حرم امن الهی به خدمت امام می رسند. ام سلمه ضمن حدیثی درباره علائم ظهور از پیامبر صل الله علیه و آله روایت کرده است که فرمودند: «در آن هنگام پناهنده ای به حرم امن الهی پناه می آورد و مردم همانند کبوترانی که از چهار سمت به یک سو هجوم می برند به سوی او جمع می شوند در میان آنان، برخی زن می باشند که بر هر جبار و جبارزاده ای پیروز می شوند…»

    رجعت کنندگان

    مسئله رجعت از مباحث مهم اعتقادی شیعه است که با فرهنگ مهدویت نیز ارتباط تنگاتنگ دارد. رجعت از نظر لغوی به معنی بازگشت است. یعنی برگشتن به جایی که پیش تر در آنجا بوده است. از نظر اصطلاحی به معنای بازگشت دو گروه مؤمنان محض و کافران محض به همان صورتی که در گذشته بودند به دنیا هستند.

    اولیای الهی و صالحان با دیدن حاکمیت دین و عدل در گستره گیتی شادمان شوند و ثمرات ایمان و اعمال صالح خود را می ببینند و به ثواب یاری امام نائل می شوند. معاندان و دشمنان اهل بیت علیهم السلام نیز بخشی از جزای اعمال ناشایست خود را در این دنیا مشاهده کرده و کیفر می شوند و از ذلت و حقارت، ستمگران متألم می شوند.

    زنان رجعت کننده را می توان به دوگروه تقسیم کرد:

    گروه اول:

    زنان مؤمنه ای که در زمان قبل از ولادت حضرت (عج) زندگی می کرده اند:

    در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: «همراه مهدی علیه السلام سیزده زن هستند؛ آنان مجروحان را مداوا می کنند و از بیماران جنگی پرستاری می نمایند، چنان چه زنان در زمان پیامبر اسلام همراه او بودند»

    بعد حضرت نام نه نفر از آنها را ذکر می کنند:

    قنواء دختر رشید.

    ام ایمن.

    حبابه والبیه که در زمان امام علی علیه السلام می زیسته است.

    سمیه(مادر عمار یاسر) که در ابتدای بعثت رسول اکرم صل الله علیه و آله به شهادت رسید.

    زبیده.

    ام خالد احمسیه.

    ام سعید حنفیه.

    صیانه ماشطه در زمان حضرت موسی بوده است

    ام خالد جهنیه.

    ما در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

    ام ایمن

    این بانوی مجاهد در صدر اسلام به حبشه و مدینه مهاجرت کرد. پیامبر صل الله علیه و آله پس از شهادت همسر و فرزند او فرمودند: هر کس دوست دارد با زنی بهشتی ازدواج کند ام ایمن را برگزیند و زید بن حارثه با او ازدواج کرد . ام ایمن از حامیان با وفای حضرت زهرا سلام الله علیها و یکی از سه زنی است که در تشیع جنازه حضرت شرکت داشت.

    خداوند به برکت مهدی آل محمد صل الله علیه و آله و در هنگام ظهور، او را زنده می گرداند تا در لشگرگاه امام به خدمت گماشته شود.

    سمیه

    او هفتمین نفری بود که به رسول الله صل الله علیه و آله ایمان آورد و به همین سبب متحمل شکنجه-های سختی شد. او و همسرش توسط ابو جهل تحت آزار و اذیت قرار می-گرفتند تا دست از ایمانشان بردارند و به رسول خدا دشنام دهند اما هر دو صبر کردند و سرانجام به شهادت رسیدند. فرزند دلاور او از یاران با وفای امام علی علیه السلام می باشد.

    حبابه والبیه

    از زنان والا مقامی است که هشت امام معصوم را درک کرده و پیوسته مورد الطاف و عنایت قرار داشت. در یک یا دو نوبت به وسیله امام زین العابدین علیه السلام و امام رضا علیه السلام جوانی-اش به او بازگردانده شد.

    اولین ملاقات وی با امیرالمؤمنین بود که از آن حضرت دلیلی بر امامت درخواست کرد.حضرت در حضور وی سنگی را برداشت و بر آن مهر خود را نقش کرد و اثر آن مهر در سنگ جای گرفت و به او فرمود: پس از من هر که توانست در این سنگ چنین اثری بر جای بگذارد او امام است. از این رو حبابه پس از شهادت هر امامی نزد امام دیگر می رفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ می زدند و اثر آن نقش می بست. حبابه، نه ماه پس از شهادت امام رضا علیه السلام زنده بود و پس از او بدرود حیات گفت. روایت شده که وقتی حبابه به خدمت امام زین العابدین رسید ۱۱۳ سال از عمرش سپری شده بود و حضرت با انگشت سبابه خود اشاره ای نمود و جوانی اش بازگشت.

    صیانه ماشطه

    او همسر حزبیل نجار بود که در زمان حضرت موسی علیه السلام زندگی می کرد و به او ایمان آورد.

    وی آرایشگر دختر فرعون بود.

    روزی شانه از دستش افتاد و چون همواره ذکر خدا را می گفت، هنگام برداشتن شانه ناگهان نام خدا را به زبان آورد. دختر فرعون از او پرسید: منظور از خدا پدرم فرعون است؟ صیانه جواب داد: خیر، بلکه خدای من کسی است که پدر تو را آفریده و او را از بین خواهد برد، دختر فرعون این جریان را به پدرش اطلاع داد و فرعون این زن را احضار کرد و گفت: که مگر به خدایی من اعتراف نداری؟ زن گفت : هرگز! خدای حقیقی را رها نمی کنم تا تو را بپرستم.

    فرعون، عصبانی شد و دستور داد تنوری را روشن کردند و بچه های این زن را یکی یکی در آتش انداخته و در مقابل چشمانش سوزاندند تا نوبت به بچه شیرخوار او رسید این زن مؤمنه خواست در ظاهر سخنی بگوید که ناگهان بچه به سخن آمد و به مادرش گفت: صبر کن تو بر حق هستی مادر صبر کرد و آن بچه را هم در آتش سوزاندند و سپس خودش را نیز در آتش انداختند.

    این زن مؤمن و شجاع تا زمانی که زنده بود تسلیم نشد و در برابر همه مصائب تلخ ایستادگی کرد. حضرت رسول صل الله علیه و آله در شب معراج درمحلی بوی بسیار خوشی به مشامش رسید، از جبرییل پرسید: این بوی خوش بی نظیر چیست جبرئیل پاسخ داد: بوی خاکستر جسد سوخته همسر حزبیل و فرزندان او است. خداوند این زن مؤمنه را به خاطر فداکاری و ایمانش در زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف زنده خواهد کرد.

    گروه دوم:

    زنان مومنه ای که در زمان غیبت حضرت زیسته و پیش از ظهور از دنیا رفته اند.

    آنها بانوان پرهیزگاری بودند که در طول زندگی خود انتظار ظهور حضرت را می-کشیدند-. پس از ظهور به این زنان گفته می شود که امام شما ظهور کرده است اگر می-خواهید به اذن خدا زنده شده و شما هم حاضر باشید!هر بانویی که خود را با خواسته ها و شرایط زندگی در حکومت مهدی آل محمد صل الله علیه و آله تطبیق دهد ممکن است از رحمت خداوند بهره مند شده و در این گروه قرار بگیرد.

    نقش ما در ظهور

    جامعه کنونی ما، بهترین فرصت برای به خود آمدن زنان و بازشناسی توانایی رشد و بازیابی شخصیت آنان است. زنان باید برای شرکت در آن انقلاب بزرگ از هم اکنون خود را با معیارهای دقیق اسلامی و اخلاقی تطبیق دهند و در بعد علمی و عملی مراحل کمال را طی کنند و در شناخت دقیق و درست اسلام و تربیت خودشان بکوشند تا پیش از ظهور آن حضرت جزء زنان منتظر قرار گرفته و در دوران ظهور شایستگی شرکت در آن حرکت بزرگ و کمک رساندن به امام خویش را داشته باشند. زنان، تربیت کنندگان نسل منتظر و یاوران حضرت مهدی علیه السلام هستند. بنابراین جدای از خودسازی، باید در تربیت و ایجاد جامعه همت گمارند تا زمینه ساز ظهور باشند.

    موضوعات: نجم ثاقب, نقش زنان در حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ع)  لینک ثابت



     [ 07:59:00 ق.ظ ]





      خوردن این قسمت از میوه ها ممنوع   ...

    خوردن این قسمت از میوه ها ممنوع

     

    دانه‌های سیب ممنوع!

     

    شاید بسیار دیده باشید که بعضی‌ها سیب را چنان می‌خورند که تنها قسمت زائد و دور ریختنی‏اش، چوب آن است. اگر شما هم از این گروه هستید بهتر است بدانید که دانه‌های سیب محتوی سم بسیار خطرناکی به نام آمیگدالین است. که تجمع و انباشته شدن آن به مرور زمان در بدن می‌تواند مشکل ساز باشد. آمیگدالین ترکیب سیانید و قند است که در بدن به سیانید هیدروژن تبدیل می‌شود. این ترکیب با آسیب رساندن به گلبول‌های قرمز خونی، مانع از اکسیژن‌رسانی صحیح در بدن می‌شود.

     

    البته جای شکرش باقی است که دانه‌های سیب پوشش تقریبا ضخیمی دارند که مانع خارج شدن آمیگدالین می‌شوند و تنها در صورتی‌که این دانه‌ها خرد شوند، له شوند یا زیر دندان جویده شوند، دیگر عامل محافظتی به حساب نمی‌آیند و از آن پس آمیگدالین به راحتی وارد بدن می‌شود و در دراز مدت می‌تواند صدمات جبران ناپذیری ایجاد کند. بنابراین بهترین حالت آن است که جانب احتیاط را رعایت کنید و از خوردن دانه‌های سیب جدا خودداری کنید.

     

    سیب زمینی سبز ممنوع!

     

    شاید بارها چشم‌تان به سیب‌زمینی‌هایی که قسمت‌هایی از آن سبز شده، افتاده باشد و با خود فکر کرده‌اید که این رنگ سبز روی سیب‌زمینی از چه می‌تواند باشد. زمانی‏که سیب زمینی‌ها در حال رشد هستند، آن قسمت‌هایی که خارج از خاک و در مقابل نور خورشید قرار می‌گیرد و همچنین در زمان‌هایی که تغییرات درجه حرارت بسیار زیاد است، پروسه سبز شدن در سیب زمینی اتفاق می‌افتد و ماده‌ای سمی به نام سولانین در آن تشکیل می‌شود. سولانین سمی بسیار خطرناک است که اگر مقدار آن به‌طور قابل توجهی در بدن بالا برود، می‌تواند با تاثیر روی سیستم عصبی مشکلات متعددی را برای فرد ایجاد کند. در رابطه با سیب‌زمینی‌ها همیشه یادتان باشد که هرگز سیب‌زمینی‌های سبز را مصرف نکنید و قسمت‌هایی که به این رنگ هستند را هنگام پخت و پز برش بزنید و دور بریزید.

     

    خوردن هسته زردآلو و هلو ممنوع!

     

    خیلی‌ها عادت دارند که پس از خوردن زردآلو، هسته آن را بشکنند و دانه آن را میل کنند چون بیشتر این افراد معتقدند که دانه‌های زردآلو، نفخ شدید این میوه خوشمزه را می‌تواند کنترل کند. البته این اتفاق در رابطه با هسته‌های هلو کمتر اتفاق می‌افتد. چرا که سختی بیش از اندازه هسته و تلخ بودن دانه آن معمولا مانع از خوردن آن می‌شود اما به هر حال در هسته هر دوی این میوه‌های تابستانی خوشمزه مقادیر قابل توجهی سم آمیگدالین موجود است که مشابه مکانیسم‌های گفته شده می‌تواند برای بدن مشکل‌ساز باشد.

     

     

     

    خوردن گیلاس با هسته ممنوع!

     

    مشابه همان مشکلی که در رابطه با دانه‌های سیب وجود دارد، هسته گیلاس هم محتوی آمیگدالین است. آمیگدالین موجود در هسته گیلاس هم می‌تواند به محض ورود به بدن با آزادسازی آنزیم گلوکوزیداز از دستگاه گوارش، متابولیزه شده و به سیانید و گلوکز تبدیل شود. سیانید آزاد شده ترکیبی بسیار سمی، خطرناک و حتی کشنده است که با اختلال در سیستم اکسیژن‌رسانی به سلول‌ها می‌تواند سبب مرگ تدریجی سلول شده و در مقادیر بالا سبب مرگ فرد شود. پس به یاد داشتن این نکته بسیار حائز اهمیت است که هرگز گیلاس را با هسته نخورید. این اشتباه به ویژه در کودکان بسیار اتفاق می‌افتد و به سبب پایین‌تر بودن قدرت سیستم ایمنی در آنها می‌تواند خطر بیشتری به همراه داشته باشد.

     

     

     

    دانه‌های گلابی ممنوع!

     

    در رابطه با دانه‌های گلابی هم همان داستان گفته شده است. بسیاری از افراد گلابی را هم مشابه سیب تمام قسمت‌هایش را می‌خورند و تنها چوب آن را دور می‌ریزند. دانه‌های گلابی هم محتوی مقادیر قابل توجهی از سم آمیگدالین است که در بدن تبدیل به سیانید می‌شود. ترکیب سمی حاصله می‌تواند با اختلال در سیستم اکسیژن‌رسانی برای بدن مشکل‌ساز باشد. پس فکر نکنید که تمام اینها از طبیعت آمده است و خوردن تمام قسمت‌های یک خوراکی مشکلی برای سلامتی‌تان به وجود نمی‌آورد.

     

     

     

    برگ ریواس ممنوع!

     

    همان قدر که ساقه‌های ترش مزه این گیاه می‌تواند اشتها برانگیز و پر خاصیت باشد، برگ‌های آن به سبب داشتن دو ترکیب به نام اکسالیت و آنتراکوینون گلیکوزید بسیار سمی و خطرناک است  

    موضوعات: آشپزی ( نکته ها ), نقش زنان در حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ع)  لینک ثابت



    [سه شنبه 1394-03-19] [ 03:46:00 ب.ظ ]





      شیرینی پنجره ای   ...

     

     

    شیرینی پنجره ای

    مواد لازم

    آرد 1 پیمانه

    تخم مرغ 5 عدد

    نشاسته 1 پیمانه

    گلاب 4 یا 5 قاشق غذاخوری

    روغن حدود نیم لیتر

    وانیل یک چهارم قاشق چای خوری

    پودر قند به مقدار لازم

     

    دستور غذا

    نشاسته را در گلاب حل کنید.تخم مرغ ها را شکسته و هم بزنید.آرد، تخم مرغ و وانیل را به نشاسته اضافه کرده و مخلوط نمایید. سپس از صافی عبور دهید

    روغن فراوان را در یک قابلمه بریزید و روی حرارت گذاشته تا کاملا داغ شود.قالب را داخل روغن بگذارید تا داغ شود و سپس آن را داخل مواد فرو ببرید(به اندازه ای که مایه تا لب قالب برسد ولی روی قالب را نگیرد)

    بلافاصله قالب را داخل روغن بزنید و آن را تکان دهید تا شیرینی از قالب جدا شود؛ سپس حرارت را ملایم کنید تا نان شیرینی کمی برشته شود

    بعد آن را از روغن خارج کنید و روی توری صافی بگذارید روغن اضافی آن گرفته شود.وقتی کاملا سرد شد، کمی پودر قند را روی آن الک کنید

     

    نکات قابل توجه

    نکته حساس این شیرینی در گرم کردن قالب شیرینی می باشد که باید دقت شود نه زیاد داغ شود و نه زیاد سرد، که مایع به آن بچسبد.

    موضوعات: آشپزی ( کیک ), نقش زنان در حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ع)  لینک ثابت



     [ 03:16:00 ب.ظ ]





      روزی تصمیم گرفتم همه چیز را رها کنم ...   ...

    روزی تصمیم گرفتم كه دیگر همه چیز را رها كنم. شغلم را دوستانم را، مذهبم را زندگی ام را !

    به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا صحبت كنم. به خدا گفتم : آیا می توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟

    و جواب او مرا شگفت زده كرد.

    او گفت : آیادرخت سرخس و بامبو را می بینی؟

    پاسخ دادم : بلی.

    فرمود : هنگامی كه درخت بامبو و سرخس را آفریدم، به خوبی از آنها مراقبت نمودم. به آنها نور و غذای كافی دادم. دیر زمانی نپایید كه سرخس سر از خاك برآورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نكردم. در دومین سال سرخسها بیشتر رشد كردند و زیبایی خیره كننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نكردم. در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نكردند. اما من باز از آنها قطع امید نكردم. در سال پنجم جوانه كوچكی از بامبو نمایان شد. در مقایسه با سرخس كوچك و كوتاه بود اما با گذشت 6 ماه ارتفاع آن به بیش از 100 فوت رسید. 5 سال طول كشیده بود تا ریشه های بامبو به اندازه كافی قوی شوند. ریشه هایی كه بامبو را قوی می ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم می كردند.

    خداوند در ادامه فرمود: آیا می دانی در تمامی این سالها كه تو درگیر مبارزه با سختیها و مشكلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحكم می ساختی؟ من در تمامی این مدت تو را رها نكردم همانگونه كه بامبو ها را رها نكردم.

    هرگز خودت را با دیگران مقایسه نكن و بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر دو به زیبایی جنگل كمك می كنند. زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می كنی و قد می كشی!

    از او پرسیدم : من چقدر قد می كشم.

    در پاسخ از من پرسید : بامبو چقدر رشد می كند؟

    جواب دادم : هر چقدر كه بتواند.

    گفت : تو نیز باید رشد كنی و قد بكشی، هر اندازه كه بتوانی.

    موضوعات: داستان های کوتاه, نقش زنان در حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ع)  لینک ثابت



    [یکشنبه 1394-03-17] [ 05:33:00 ب.ظ ]





      داستان مورچه و حضرت سلیمان ...   ...

    ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺳﻼﻡ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﻱ ﭘﺮﺳﻴﺪ :

    ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭﻱ؟

    ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ : ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍﻱ ﻛﺮﺩ .. ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎﺩ.

     ﺑﻌﺪﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ …

    ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ

    ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﻭﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ !!

    ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮﺍ ؟

    ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ : ﭼﻮﻥ ﻭﻗﺘﻴ ﻜﻪ ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ داشتم ﺧﺪﻭﺍﻧﺪ

    ﺭﻭﺯﻱ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ …

     ﻭﻟﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻮ

    ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩﻱ ،

    ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ

    ﻛﻨﻲ،،ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ

    ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ “

     

    ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ می فرماید :

    ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻱ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮﺧﺪﺍست روزی آن.

     

    ماهيان ازآشوب دريا به خدا شكايت بردند،درياآرام شد وآنهاصيد تور صيادان شدند. آشوبهاي زندگي حكمت خداست.ازخدا،دل آرام بخواهيم،نه درياي آرام.

    دلتان همیشه آرام….

    موضوعات: داستان های کوتاه, نقش زنان در حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ع)  لینک ثابت



     [ 05:32:00 ب.ظ ]





      چرا میتوان عاشق کتاب خوان ها شد ؟؟   ...

    چرا کتاب‌خوان‌ها بهترین آدم‌هایی هستند که می‌توان عاشق‌شان شد؟

     

    چندی پیش، مقاله‌ای در مجله تایم منتشر شد که نویسنده‌اش ادعا می‌کرد، آنچه «مطالعه عمیق» نامیده می‌شود به‌زودی از بین خواهد رفت؛ چرا که میزان مطالعه عمیق میان آدم‌ها کمتر شده و این روزها دیگر آدم‌ها سرسری کتاب می‌خوانند و با وجود مطالب خلاصه شده اینترنتی تعداد خواننده‌های کتاب‌ها روز به روز تقلیل پیدا می‌کند.

     

    نکته وحشتناک ماجرا این جاست که مطالعات ثابت کرده، کتاب‌خوان‌ها در قیاس با افراد عادی آدم‌های خوب‌تر و باهوش‌تری هستند و شاید تنها آدم‌هایی روی این کره خاکی باشند که ارزش عاشق شدن را داشته باشند.

     

    بر اساس مطالعاتی که روان‌شناسان در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ انجام داده‌اند، کسانی که رمان می‌خوانند میان انسان‌ها بیشترین قدرت همدلی با دیگران را دارند و قابلیتی دارند با عنوان «تئوری ذهن» که در کنار آنچه خود به آن اعتقاد دارند، می‌توانند عقاید، نظر و علائق دیگری را مدنظر قرار دهند و درباره آن قضاوت کنند.

     

    آن‌ها می‌توانند بدون این که عقاید دیگران را رد کنند یا از عقیده خودشان دست بردارند، از شنیدن عقاید دیگران لذت ببرند.

     

    تعجبی هم ندارد که کتاب‌خوان‌ها آدم‌های بهتری باشند. کتاب خواندن تجربه کردن زندگی دیگران با چشم غیرواقعی است. یاد گرفتن این نکته که چه طور بدون این که خودت در ماجرایی دخیل باشی، بتوانی دنیا را در چارچوب دیگری ببینی.

     

    کتاب‌خوان‌ها به روح هزاران آدم و خرد جمعی همه این آدم‌ها دسترسی دارند. آن‌ها چیزهایی دیده‌اند که غیر کتاب‌خوان‌ها امکان ندارد از آن سر دربیاورند و مرگ انسان‌هایی را تجربه کرده‌اند که شما هرگز آن‌ها را نمی‌شناسید.

     

    آن‌ها یاد گرفته‌اند که زن بودن چیست و مرد بودن یعنی چه. فهمیده‌اند که تماشای رنج دیگران یعنی چه. کتاب‌خوان‌ها بسیار از سن‌شان عاقل‌ترند.

     

    تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۰ ثابت کرده که هر چه‌قدر بیشتر برای کودکان کتاب بخوانیم، «تئوری ذهن» در آن‌ها قوی‌تر می‌شود و در نهایت باعث می‌شود این بچه‌ها واقعا عاقل‌تر شوند، با محیط‌شان بیشتر انطباق پیدا کنند و قدرت درک‌شان بالاتر برود.

     

    تجربه‌های قهرمان‌های داستان‌ها تبدیل به تجربه‌های خود خواننده‌ها می‌شود. هر درد و رنجی که شخصیت داستان می‌کشد، تبدیل به باری می‌شود که خواننده باید تحمل کند. خواننده‌های کتاب‌ها هزاران بار زندگی می‌کنند و از هر کدام از این تجربه‌ها چیزی یاد می‌گیرند.

     

    اگر دنبال کسی هستید که شما را تکمیل کند و فضای خالی قلب‌تان را پر کند، می‌توانید این کتاب‌خوان‌ها را در کافی‌شاپ‌ها، پارک‌ها و متروها پیدا کنید. چند دقیقه که صحبت کنید، آن‌ها را به جا خواهید آورد.

     

    کتاب‌خوان‌ها با شما حرف نمی‌زنند، با شما رابطه برقرار می‌کنند آن‌ها در نامه‌ها یا مسج‌هایشان انگار برای‌تان شعر می‌نویسند. صرفا به سوالات‌تان جواب نمی‌دهند یا بیانیه صادر نمی‌کنند، بلکه با عمیق‌ترین فکرها و تئوری‌ها پاسخ شما را می‌دهند. شما را با دانش بالای کلمات و ایده‌هایشان مسحور خواهند کرد.

     

    تحقیقات دیگری در دانشگاه برکلی نشان داده، کتاب خواندن برای کودکان باعث می‌شود آن‌ها کلماتی را یاد بگیرند که هرگز در مدرسه به آن‌ها یاد نمی‌دهند.

     

    به خودتان لطف کنید و با کسی قرار بگذارید که می‌داند چه‌طور از زبان‌اش استفاده کند.

     

    آن‌ها فقط شما را نمی‌فهمند، درک‌تان می‌کنند.

     

    آدم‌ها فقط باید عاشق کسی شوند که بتواند روح‌شان را ببیند. این آدم باید کسی باشد که به روح شما نفوذ می‌کند و به بخش‌هایی از روح شما دسترسی پیدا می‌کند که هیچ‌کس دیگر قبلا کشف‌اش نکرده است.

    بهترین کاری که خواندن داستان‌ها با آدم‌ها می‌کنند این است که کامل نبودن شخصیت‌ها باعث می‌شود ذهن شما سعی کند از ذهن دیگران سردربیاورد. این جور آدم‌ها توانایی همدلی پیدا می‌کنند. ممکن است همیشه با شما موافق نباشند، اما سعی می‌کنند ماجراها را از زاویه دید شما ببینند.

    آن‌ها نه‌تنها باهوش‌اند که عاقل هم هستند.

    باهوش بودن همیشه هم خوشایند نیست، اما عاقل بودن آدم‌ها را تحریک می‌کند. همیشه مقاومت در برابر آدم‌هایی که می‌شود چیزی ازشان یاد گرفت کمی سخت است. عاشق یک آدم کتاب‌خوان شدن نه‌تنها کیفیت گفت‌وگو را بالا می‌برد، بلکه باعث می‌شود سطح گفت‌وگو بالا برود.

    براساس تحقیقات، کتاب‌خوان‌ها به دلیل دایره وسیع واژگان‌شان و مهارت‌های حافظه، آدم‌های باهوش‌تری هستند. ذهن آن‌ها در قیاس با آدمی معمولی که کتاب نمی‌خواند توانایی درک بالاتری دارد و راحت‌تر و به‌شکل موثرتری می‌توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند.

    قرار و مدار گذاشتن با آدم اهل کتاب به قرار گذاشتن با هزاران نفر می‌ماند. انگار که تجربه‌ای را که او با خواندن زندگی همه این آدم‌ها به دست آورده در اختیار شما قرار دهد، انگار با یک کاشف قرار گذاشته باشید.

    موضوعات: ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺳﺎﻟﻢ, نقش زنان در حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ع)  لینک ثابت



     [ 05:30:00 ب.ظ ]





      مداد سیاه و سرنوشت دو کودک   ...

    تأثير مداد سياه در آینده دو کودک:

     

    اول:دزدی حرفه ای 

     

    واما دومی:مدیربزرگترین خیریه شهرش

    1-روزی در دفتر یک وکیل نشسته بودم که با بزرگترین سارق حرفه ای آشنا شدم؛

    ازاو پرسیدم چگونه به اینجا رسیدی؟

    با تبسمی گفت :سببش مادرم بود, گفتم چگونه؟

    گفت: چهارم ابتدایی بودم وروزی از مدرسه بازگشتم در حالی که مداد سیاهم گم شده بود,هنگامی که مادرم فهمید سخت مرا تنبیه کرد ومرا غیر مسوول وبی حواس ووو خطاب کرد آنقدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ وقت دست خالی به خانه برنگردم؛ ومدادهای دوستانم را بردارم؛

     روز بعد نقشه ام را عملی کردم ،وهر روز یک دو مداد کش می رفتم تا اینکه تا پایان ترم از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم،ابتدای کار خیلی با ترس اینکار را انجام می دادم ولی کم کم بر ترس غلبه پیدا کردم ،وازنقشه های زیادی استفاده کردم تا جایی که مدادها را از دوستام می دزدیدم وبه خودشان می فروختم،بعد از مدتی اینکار برایم عادی شد تصمیم گرفتم کارهای بزرگتر انجام دهم وکارم را تا کل مدرسه ودفتر مدیر توسعه دادم،خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفه ای بود ..تا اینکه سارق حرفه ای شدم.

    2-روزی پسرم دوم دبستان بود روزی از مدرسه بازگشت در حالی که مداد سیاهش را گم کرده بود،

    گفت مدادم را گم کردم.گفتم خوب چکار کردی بدون مداد؟

    گفت از دوستم مداد گرفتم به او گفتم: خوبه ،دوستت از تو چیزی نخواست؟ خوراکی چیزی ..؟

    گفت :نه چیزی از من نخواست.

    گفتم پس او نیکیهای زیادی را سود کرد ،ببین پسرم چقدر زیرک است;

    تو چرا اینقدر نیکی جمع نکنی؟ گفت چگونه من هم نیکی جمع کنم ؛به او گفتم دو مداد می خریم یکی برای خودت ودیگری برای کسی که ممکن مدادش گم شود وآن را (مداد نیکیها) می نامیم،اون مداد را برای کسی که مدادش گم شود سر زنگ درس می دهی وبعد از پایان درس پس می گیری،پسرم خیلی شادمان شد وشادیش بعد از عملی کردن این پیشنهاد چند برابر شد،طوریکه در کیفش تا شش مداد بر می داشت که به نفرات بیشتر کمک کند وعجیبتر آنکه سطح علمی درسش بسیار رشد کرد وعلاقه اش به مدرسه چند برابر شد وستاره کلاسش شد بطوریکه همه او را صاحب مدادهای ذخیره می شناختند ؛وهمیشه از او کمک می گرفتند.

    حالا بزرگ شده واز نظر علمی در سطح عالی قرارگرفته وتشکیل خانواده داده،

    واکنون صاحب بزرگترین جمعیت خیریه شهرمان است

    پس در تربیت مان خیلی مراقب رفتارمان باشیم وموقعیتهای ناخوش را به خوبی به موقعیت خوب تربیتی تبديل كنيم…

    هیچ وقت کسی را تنبیه نکنیم و بخصوص کودکانمان را

    بیایید کاری کنیم که فرزندانمان از مدرسه لذت ببرند و در مدرسه خوبی ها را یاد بگیرند…

    موضوعات: داستان های کوتاه, نقش زنان در حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ع)  لینک ثابت



     [ 05:25:00 ب.ظ ]





    1 2 3

      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    حلال جمیع مشکلات است حسین شوینده ی لوح سیئات است حسین ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلاست جائی که سفینه ی نجات است حسین
     
     
    مداحی های محرم