کسی حقیقتا شایستگی گفتن «لا حول و لا قوّة إلّا باللّه» را دارد که به مرتبه توحید اَفعالی رسیده باشد؛ زیرا تا به این پایه از توحید نرسد، نمی تواند به طور مطلق، توان را از خود، سلب و به خداوند متعال منسوب نماید.
معانی «حوقله»
در احادیث، ذکر «لا حَولَ ولا قُوّةَ إلّا بِاللّه»، به سه گونه تفسیر شده است:
تفسیر اوّل، این که: مبدأ توان و قدرت انسان، خداست و او بدون کمک خداوند، نه می تواند از معصیت پروردگار، خودداری کند و نه می تواند اوامر او را اطاعت نماید. متن حدیث نبوی در این باره چنین است: لا حَولَ (فرق بین حول و قُوّه، طبق قولی، در این است که حول، توان تصرّف (تغییر) است، در حالی که قوّه، منشأ افعال دشوار است و از مولایمان امیر مۆمنان در تفسیر «لا حولَ و لا قوّة إلّا باللّه» روایت شده است که یعنی: «هیچ مانعى از معاصى و هیچ توانى بر عبادت نیست ، مگر به خدا». یعنی: به یاری خدا و توفیق او (معجم الفروق اللغویّة: ص 204).) عَن مَعصِیَةِ اللّه ِ إلّا بِقُوَّةِ اللّه ِ، ولا قُوَّةَ عَلی طاعَةِ اللّه ِ إلّا بِعَونِ اللّه ِ. (بحارالانوار، ص 390 ح 674) هیچ بازدارنده ای از معصیت خدا نیست مگر به نیروی خدا، و هیچ توانی بر طاعت خدا نیست مگر به کمک خدا.
تفسیر دوم، سلب مالکیت عرْضی از انسان در همه امور اعم از افعال و املاک است؛ بدین معنا که مالکیت انسان، در طول مالکیت خداوند متعال است، نه در عرض او، و در مالکیت طولی نیز خدا به مالکیت، اولی است تا انسان؛ زیرا مالکیت انسان، حدوثا و بقائا، وابسته به مشیّت الهی است. از امام علی علیه السلام در تبیین معنای «حوقله» روایت شده است که: إنّا لا نَملِکُ مَعَ اللّه ِ شَیئا، ولا نَملِکُ إلّا ما مَلَّکَنا، فَمَتی مَلَّکَنا ما هُوَ أملَکُ بِهِ مِنّا کَلَّفَنا، ومَتی أخَذَهُ مِنّا وَضَعَ تَکلیفَهُ عَنّا. (همان) ما در کنار خدا مالک چیزی نیستیم، و تنها مالک آن چیزی هستیم که او به مالکیت ما درآورده است. پس تا آن گاه که او چیزی را که به مالکیت آن اولی از ماست در اختیار ما نهاده است، ما را مکلّف نموده و آن گاه که آن را از ما بگیرد، تکلیف خود را نیز از عهده ما بر می دارد.
تفسیر سوم، تفسیر به لازم است، بدین معنا که وقتی انسان باور کند که توان و مالکیت او در طول قدرت و مالکیت خداست و بدون اراده تکوینی خداوند متعال، هیچ کاری از هیچ کس ساخته نیست و او تواناترین و بهترین کارگزار است، همه کارهای خود را به او واگذار می نماید. پیامبر خدا می فرماید: إذا قالَ العَبدُ: «لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّه ِ» فَقَد فَوَّضَ أمرَهُ إلَی اللّه ِ، وحَقٌّ عَلَی اللّه ِ أن یَکفِیَهُ. (بحارالانوار، ص 390 ح 678) هر گاه بنده بگوید: «هیچ نیرو و توانى نیست مگر به مدد خداوند»، در واقع، کار خود را به خدا واگذاشته است و بر خداست که برایش کارسازی کند.
بنابراین، تنها کسی می تواند این ذکر نورانی را حقیقتا بر زبان، جاری نماید که همه توان خود را در مسیری که خدا می خواهد، به کار گیرد و البتّه تکیه گاه اصلی او برای رسیدن به مقصد، خدا باشد؛ چرا که او کارساز حقیقی و مسبّب الأسباب است.
ابن سنی (ـ به نقل از اَنَس ـ): پیامبر خدا فرمود: «هر کس چیزی را ببیند که نظرش را بگیرد؛ امّا بگوید: «هر چه خدا خواهد! هیچ نیرویى نیست ، جز به یارى خدا» ، چشم ، به آن گزند نمى زند»، یعنی چشمش نمی زند
به سخن دیگر، کسی حقیقتا شایستگی گفتن «لا حول و لا قوّة إلّا باللّه» را دارد که به مرتبه توحید اَفعالی رسیده باشد؛ زیرا تا به این پایه از توحید نرسد، نمی تواند به طور مطلق، توان را از خود، سلب و به خداوند متعال منسوب نماید.
نقش ذکر «حوقله» در زندگی
ذکر مبارک «لا حول و لا قوّة إلّا باللّه»، برکات فراوانی برای زندگی مادّی و معنوی انسان دارد. مهم ترینْ برکات این ذکر ـ که در احادیث فصل سوم بدانها تصریح شده ـ عبارت اند از: دوام یافتن نعمت های الهی، زوال فقر، پاک شدن از گناهان، دفع وسوسه، فرو خُفتن خشم، پیشگیری از اندوه، دفع چشم زخم و انواع بلاها. بدیهی است که گفتن این ذکر، هر چه با حقیقت آن (توحید اَفعالی) بیشتر همراه باشد، برکات بیشتری برای زندگی خواهد داشت. به دلیل اهمّیت این ذکر و نقش مۆثّر و سازنده آن، احادیث اسلامی، از آن با تعبیرهای بلندی (مانند: گنج سخن، گنج بهشت، گنج عرش، تسبیح حاملان عرش و کلام اهل آسمان ها) یاد نموده، مسلمانان را به بهره برداری از برکات آن، تشویق کرده اند.
همچنین بر گفتن این ذکر به هنگام شنیدن حَیَّعَلات («حَىَّ عَلى» ها) در اذان و نیز بعد از نماز صبح و هنگام خروج از منزل و هنگام وارد شدن به مسجد و بازار، تأکید نموده اند.
برکت های «لا حول ولاقوّة إلّا باللّه»
الف ـ پایندگی نعمت ها
قرآن
«و چرا آن گاه که به باغت درآمدی، نگفتی: «هر چه خدا بخواهد! نیرویى جز به یارى خدا نیست» ، اگر مرا از نظر مال و فرزند، كمتر از خود مى بینى؟»
حدیث
المعجم الکبیر (ـ به نقل از عقبة بن عامر ـ): پیامبر خدا فرمود: «هر كس كه خداوند به او نعمتى ارزانى داشته است و مى خواهد آن نعمت ، پایدار بمانَد ، بسیار بگوید : هیچ نیرو و توانى نیست ، مگر به یارى خدا». پیامبر خدا، سپس این آیه را برخواند: و چرا آن گاه كه به باغت درآمدى ، نگفتى: هر چه خدا خواهد! نیرویى جز به یارى خدا نیست؟
ب ـ آمرزش گناهان
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:گفتار: «پاكا خدا و ستایش ، خداى را! معبودى جز خدا نیست . خدا ، بزرگ تر است ؛ و هیچ نیرو و توانى نیست، مگر به یارى خدا» را بسیار بگویید؛ زیرا اینها ماندگارهای نیک اند و گناهان را همچون برگ های درخت، فرو می ریزند و از گنج های بهشت اند.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ کس در روی زمین نیست که بگوید: «معبودى جز خدا نیست. خدا، بزرگ تر است. هیچ نیرو و توانى نیست، مگر به یارى خدا»، جز آن که گناهانش بخشوده میشود، اگر چه به اندازه کف دریا باشد.
ج ـ برآوردن حوائج
امام صادق علیه السلام: هرگاه بنده بگوید: «هیچ نیرو و توانى نیست، مگر به یارى خدا»، خداوند عز و جل به فرشتگان می فرماید: «بنده ام سرِ تسلیم فرود آورد. حاجتش را بر آورید».
امام صادق علیه السلام: هیچ مردی نیست که دعا کند و در پایان بگوید: «هر چه خدا خواهد! هیچ نیرو و توانى نیست ، مگر به یارى خدا»، جز آن که حاجتش برآورده می شود.
د ـ از بین بردن وسوسه و خیالات
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آدم علیه السلام به خداوند عز و جل از دچار شدن به خیالات و اندوه، شِکوه کرد. پس جبرئیل علیه السلام بر او فرود آمد و به او گفت: ای آدم، بگو: «هیچ نیرو و توانى نیست ، مگر به یارى خدا». آدم علیه السلام این را گفت و وسوسه و اندوهش برطرف شد.
امام صادق علیه السلام: آدم علیه السلام از وسوسه [و خیالات] به پروردگارش شِکوه کرد. خدا فرمود: جمله: هیچ نیرو و توانی نیست، مگر به یاری خدا را فراوان بگو».
ایمن ماندن از اندوه و نگرانی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:هر کس، چیزی او را اندوهگین سازد، بگوید: «هیچ نیرو و توانى نیست ، جز به یارى خدا».
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله (ـ از سفارش های ایشان به علی علیه السلام ـ): ای علی! جمله «هیچ نیرو و توانى نیست ، جز به یارى خداى والا و بزرگ . از خدا ، جز به خود او پناه نمى توان برد و جز به او نجات نمى توان یافت»، مایه ایمنی امّت من از غم و اندوه است.
امام صادق علیه السلام: هر کس در هر روز، صد مرتبه بگوید: «هیچ نیرو توانى نیست ، جز به یارى خدا»، خداوند، به واسطه آن، هفتاد نوع بلا را از او دور می گردانَد که آسان ترین آنها اندوه [و نگرانی] است.
ما در کنار خدا مالک چیزی نیستیم، و تنها مالک آن چیزی هستیم که او به مالکیت ما درآورده است. پس تا آن گاه که او چیزی را که به مالکیت آن اولی از ماست در اختیار ما نهاده است، ما را مکلّف نموده و آن گاه که آن را از ما بگیرد، تکلیف خود را نیز از عهده ما بر می دارد
و ـ از بین بردن فقر
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که نعمت، او را فرا گیرد، باید این ذکر را بسیار بگوید که: «ستایش ، خدا را». هر که اندوه ها [و نگرانی هایش] فزونی گیرد، باید به آمرزش خواهی روی آورد، و هر که فقر دامنگیرش شود، ذکر «هیچ نیرو و توانى نیست ، جز به یارى خداى والا و بزرگ» را بسیار بگوید، خداوند، فقر را از او برطرف می سازد.
ز ـ دفع چشم زخم
ابن سنی (ـ به نقل از اَنَس ـ): پیامبر خدا فرمود: «هر کس چیزی را ببیند که نظرش را بگیرد؛ امّا بگوید: «هر چه خدا خواهد! هیچ نیرویى نیست ، جز به یارى خدا» ، چشم ، به آن گزند نمى زند»، یعنی چشمش نمی زند.
ح ـ گرداندن انواع بلا
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله (ـ به علی علیه السلام ـ): ای علی! آیا به تو جملاتی نیاموزم؟ هرگاه به مشکلی سخت یا گرفتاری ای افتادی، بگو: «به نام خداى مهرِگستر مهربان . هیچ نیرو و توانى نیست ، جز به یارى خداوند والا و بزرگ» پس خداوند عز و جل به سبب آن، از انواع بلا، آنچه بخواهد، از تو می گردانَد.
فرآوری: زهرا اجلال
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع:
کتاب منتخب نهج الذکر؛ نوشته محمد محمدی ری شهری؛ ترجمه شیخی، حمید رضا
شیعه نیوز
[جمعه 1393-07-25] [ 11:11:00 ب.ظ ]